🔻آبگیری سد ایلیسو و انفعال ایران!🔻
🇮🇷: @darvishnameh
✍ در ماجرای آبگیری #سد_ایلیسو بر سرشاخههای #دجله، بیشک همهی آنهایی که میتوانستند و باید اعتراض میکردند، اما نکردند؛ تا ابد شرمسارِ تاریخ خواهند بود؛ در این میان اما گناهِ دولت ایران و همهی آنهایی که سکوت کردند، بخشودنی نیست. یادداشتم را امروز - ۲۱ آبان ۱۳۹۸ - در ستون قلم سبز #روزنامه_شرق و یا در #سایت_فرارو میتوانید بخوانید.
#آبگیری_ایلیسو_لکه_ننگی_برای_همه_ما
#قلم_سبز
http://fararu.com/fa/news/417738
🇮🇷: @darvishnameh
✍ در ماجرای آبگیری #سد_ایلیسو بر سرشاخههای #دجله، بیشک همهی آنهایی که میتوانستند و باید اعتراض میکردند، اما نکردند؛ تا ابد شرمسارِ تاریخ خواهند بود؛ در این میان اما گناهِ دولت ایران و همهی آنهایی که سکوت کردند، بخشودنی نیست. یادداشتم را امروز - ۲۱ آبان ۱۳۹۸ - در ستون قلم سبز #روزنامه_شرق و یا در #سایت_فرارو میتوانید بخوانید.
#آبگیری_ایلیسو_لکه_ننگی_برای_همه_ما
#قلم_سبز
http://fararu.com/fa/news/417738
🔻چرا با وجود ساخت ۴ تونل، همچنان آب به گاوخونی نمیرسد؟!🔻
🇮🇷: @darvishnameh
1️⃣ تاکنون علاوه بر تونلهای کوهرنگ یک و دو، تونل #چشمه_لنگان و #خدنگستان هم ساخته شده تا درمجموع چیزی بیش از آورد طبیعی سالانه رودخانه زایندهرود از سرشاخههای کارون به آن اضافه شود. اما عملاً نهتنها وضعیت امروز زایندهرود و گاوخونی بدتر از روزگاری است که این نیروهای کمکی وجود نداشتند، بلکه درگیریهای متعدد سیاسی/قومیتی را نیز رقم زده و روابط مردم در استانهای همجوار را دچار تنش و کدورت کردهاند. چارهی کار چیست؟ آیا باید #بهشتآباد و تونل سوم کوهرنگ و #گلاب را هم احداث کرد؟! تا چه زمان باید به تزریق مرفین ادامه داد و اصولاً چرا به درمان واقعی درد نپردازیم؟
2️⃣ حقیقت این است که برای نجات #زایندهرود و #گاوخونی باید برپایهی قوانین حاکم بر طبیعت حوضه آبخیز زایندهرود، سند چیدمان توسعه اصفهان را طراحی کنیم، نه خواهشهای سیاسی و مصلحتهای فرامتنی!
3️⃣ در همین راستا چندی پیش #بابک_ابراهیمی، معاون آبمنطقهای استان اصفهان، در میزگردی تخصصی که ایرنا پوشش داده بود، گفت: مجموع زمينهاي كشاورزي - در سال ۱۳۶۰ - در بالادست سد زایندهرود در اصفهان و چهارمحال و بختياري سی هزار هكتار و الگوي كشت آنها بيشتر زراعت بود. اما از آن سال تاكنون مجموع زمينهاي كشاورزي در بالادست سد زايندهرود در محدوده استان اصفهان به شصت و دوهزار و در چهارمحال وبختياري به ۱۴ تا ۱۶ هزار هكتار رسيد كه جمع آن حدود ۸۰ هزار هكتار ميشود. ابراهيمي افزود: از طرفي وقتي خروجي سد زايندهرود به منطقه بِن و سامان ميرسد، بیستهزار هكتار نيز سطح سبز آنجا وجود دارد؛ يعني در مجموع حدود نود و پنج تا يكصد هزار هكتار اراضي زير كشت در بالاست داريم. نتیجه آنکه هفتاد هزارهكتار اراضی آبي در سه دهه اخير به اين محدوده اضافه شد که به چهارصد ميليون متر مكعب آب نياز دارد در حالیکه کل آبی که تونل دوم كوهرنگ - 224 ميليون متر مكعب - و #چشمه_لنگان - 130 ميليون متر مكعب - به زایندهرود اضافه کردند، آن هم با صرف میلیاردها تومان اعتبار کمتر از این رقم است! به عبارت سادهتر، نتیجه حفر این دو تونل، نهتنها نتوانست تابآوری زایندهرود و گاوخونی را تضمین کند، بلکه نیازهای کاذب در بالادست سد زایندهرود آفرید و بومسازگان طبیعی منطقه در سرشاخههای کارون را هم مورد تخریب قرار داد.
در همین میزگرد #حمیدرضا_صفوی، استاد دانشگاه صنعتی اصفهان میگوید: تونل چشمه لنگان با هدف تامين یکصد و سی ميليون متر مكعب آب براي زايندهرود ايجاد شد، اما اكنون آبي كه وارد رودخانه ميكند، حتي از دبي قبل از احداث تونل كمتر است! زيرا آب پايدار، كشاورزي را به شدت توسعه داده است. صفوي با بيان اين كه پيش از اين كشاورزي با آب ناپايدار انجام ميشد، اضافه كرد: اما اكنون الگوهاي كشت تغيير كرد و كشتهاي پُرآب مانند پياز انجام ميشود. وی همچنین به حفر چاههای متعدد در فاصله دویستمتری یکدیگر در غرب اصفهان اشاره کرد که به شدت زایندهرود را از زایش انداختهاند. خوانندگان عزیز #روزنامه_شرق برای اطلاع از محتوای کامل این گفتگوها میتوانند به نشانی زیر مراجعه فرمایند:
http://irna.ir/esfahan/fa/News/83308459
4️⃣ راستی چرا کسی به افزایش اراضی کشاورزی در بالادست سد زایندهرود و در قلمرو استان اصفهان و نیز حفر چاههای متعدد در غرب اصفهان نمیپردازد و اجازه میدهیم تا گناهِ مقصران اصلی فراموش شود؟! به نظر میرسد همهی آنهایی که در بروز این فاجعه مقصر هستند، میکوشند تا با فرافکنی و انداختن تقصیر به گردن استانهای همجوار، گناه خود را پاک کنند. آنهایی که بر طبل اختلافهای قومیتی میکوبند، خواسته یا ناخواسته در این زمین بازی میکنند. به نظرم همهی تشکلهای واقعی محیطزیستی و نه دولتساختهها در چهار استان اصفهان، چهارمحال و بختیاری، خوزستان و یزد باید پای بیانیهای مشترک را امضا کنند که در آن هرنوع طرح انتقال آب، چه بهشتآباد و گلاب و چه #بنبروجن محکوم شود. در این بیانیه باید خواهان ترسیم سند چیدمان توسعه برمبنای اصول آمایش سرزمین شده و با هر نوع کشاورزی ناپایدار و آببر مثل #کشت_برنج در استانهای خوزستان، چهارمحال و بختیاری و اصفهان و نیز استقرار صنایع آببر در یزد، اصفهان و چهارمحال و بختیاری مخالفت گردد.
5️⃣ کلام آخر آنکه نمیتوان فعال محیطزیست بود و منافع سیاسی/قومیتی را برمنافع سرزمینی ترجیح داده و عملاً به نفع صاحبان قدرت، ژینایی را ذبح کرد. آنهایی که میگویند: چون قبلاً این مقدار آب به فلان جا رفته، الان باید به اجرای بهشتآباد یا بنبروجن تن دهیم، آشکارا نشان میدهند بیشتر از آنکه فعال محیطزیستی باشند، دلال و تسهیلکنندهای برای سیاستبازان هستند.
#ستون_نگاه_سبز
https://t.me/darvishnameh/8831
🇮🇷: @darvishnameh
1️⃣ تاکنون علاوه بر تونلهای کوهرنگ یک و دو، تونل #چشمه_لنگان و #خدنگستان هم ساخته شده تا درمجموع چیزی بیش از آورد طبیعی سالانه رودخانه زایندهرود از سرشاخههای کارون به آن اضافه شود. اما عملاً نهتنها وضعیت امروز زایندهرود و گاوخونی بدتر از روزگاری است که این نیروهای کمکی وجود نداشتند، بلکه درگیریهای متعدد سیاسی/قومیتی را نیز رقم زده و روابط مردم در استانهای همجوار را دچار تنش و کدورت کردهاند. چارهی کار چیست؟ آیا باید #بهشتآباد و تونل سوم کوهرنگ و #گلاب را هم احداث کرد؟! تا چه زمان باید به تزریق مرفین ادامه داد و اصولاً چرا به درمان واقعی درد نپردازیم؟
2️⃣ حقیقت این است که برای نجات #زایندهرود و #گاوخونی باید برپایهی قوانین حاکم بر طبیعت حوضه آبخیز زایندهرود، سند چیدمان توسعه اصفهان را طراحی کنیم، نه خواهشهای سیاسی و مصلحتهای فرامتنی!
3️⃣ در همین راستا چندی پیش #بابک_ابراهیمی، معاون آبمنطقهای استان اصفهان، در میزگردی تخصصی که ایرنا پوشش داده بود، گفت: مجموع زمينهاي كشاورزي - در سال ۱۳۶۰ - در بالادست سد زایندهرود در اصفهان و چهارمحال و بختياري سی هزار هكتار و الگوي كشت آنها بيشتر زراعت بود. اما از آن سال تاكنون مجموع زمينهاي كشاورزي در بالادست سد زايندهرود در محدوده استان اصفهان به شصت و دوهزار و در چهارمحال وبختياري به ۱۴ تا ۱۶ هزار هكتار رسيد كه جمع آن حدود ۸۰ هزار هكتار ميشود. ابراهيمي افزود: از طرفي وقتي خروجي سد زايندهرود به منطقه بِن و سامان ميرسد، بیستهزار هكتار نيز سطح سبز آنجا وجود دارد؛ يعني در مجموع حدود نود و پنج تا يكصد هزار هكتار اراضي زير كشت در بالاست داريم. نتیجه آنکه هفتاد هزارهكتار اراضی آبي در سه دهه اخير به اين محدوده اضافه شد که به چهارصد ميليون متر مكعب آب نياز دارد در حالیکه کل آبی که تونل دوم كوهرنگ - 224 ميليون متر مكعب - و #چشمه_لنگان - 130 ميليون متر مكعب - به زایندهرود اضافه کردند، آن هم با صرف میلیاردها تومان اعتبار کمتر از این رقم است! به عبارت سادهتر، نتیجه حفر این دو تونل، نهتنها نتوانست تابآوری زایندهرود و گاوخونی را تضمین کند، بلکه نیازهای کاذب در بالادست سد زایندهرود آفرید و بومسازگان طبیعی منطقه در سرشاخههای کارون را هم مورد تخریب قرار داد.
در همین میزگرد #حمیدرضا_صفوی، استاد دانشگاه صنعتی اصفهان میگوید: تونل چشمه لنگان با هدف تامين یکصد و سی ميليون متر مكعب آب براي زايندهرود ايجاد شد، اما اكنون آبي كه وارد رودخانه ميكند، حتي از دبي قبل از احداث تونل كمتر است! زيرا آب پايدار، كشاورزي را به شدت توسعه داده است. صفوي با بيان اين كه پيش از اين كشاورزي با آب ناپايدار انجام ميشد، اضافه كرد: اما اكنون الگوهاي كشت تغيير كرد و كشتهاي پُرآب مانند پياز انجام ميشود. وی همچنین به حفر چاههای متعدد در فاصله دویستمتری یکدیگر در غرب اصفهان اشاره کرد که به شدت زایندهرود را از زایش انداختهاند. خوانندگان عزیز #روزنامه_شرق برای اطلاع از محتوای کامل این گفتگوها میتوانند به نشانی زیر مراجعه فرمایند:
http://irna.ir/esfahan/fa/News/83308459
4️⃣ راستی چرا کسی به افزایش اراضی کشاورزی در بالادست سد زایندهرود و در قلمرو استان اصفهان و نیز حفر چاههای متعدد در غرب اصفهان نمیپردازد و اجازه میدهیم تا گناهِ مقصران اصلی فراموش شود؟! به نظر میرسد همهی آنهایی که در بروز این فاجعه مقصر هستند، میکوشند تا با فرافکنی و انداختن تقصیر به گردن استانهای همجوار، گناه خود را پاک کنند. آنهایی که بر طبل اختلافهای قومیتی میکوبند، خواسته یا ناخواسته در این زمین بازی میکنند. به نظرم همهی تشکلهای واقعی محیطزیستی و نه دولتساختهها در چهار استان اصفهان، چهارمحال و بختیاری، خوزستان و یزد باید پای بیانیهای مشترک را امضا کنند که در آن هرنوع طرح انتقال آب، چه بهشتآباد و گلاب و چه #بنبروجن محکوم شود. در این بیانیه باید خواهان ترسیم سند چیدمان توسعه برمبنای اصول آمایش سرزمین شده و با هر نوع کشاورزی ناپایدار و آببر مثل #کشت_برنج در استانهای خوزستان، چهارمحال و بختیاری و اصفهان و نیز استقرار صنایع آببر در یزد، اصفهان و چهارمحال و بختیاری مخالفت گردد.
5️⃣ کلام آخر آنکه نمیتوان فعال محیطزیست بود و منافع سیاسی/قومیتی را برمنافع سرزمینی ترجیح داده و عملاً به نفع صاحبان قدرت، ژینایی را ذبح کرد. آنهایی که میگویند: چون قبلاً این مقدار آب به فلان جا رفته، الان باید به اجرای بهشتآباد یا بنبروجن تن دهیم، آشکارا نشان میدهند بیشتر از آنکه فعال محیطزیستی باشند، دلال و تسهیلکنندهای برای سیاستبازان هستند.
#ستون_نگاه_سبز
https://t.me/darvishnameh/8831
Telegram
محمد درویش
🔻برای آبادی مقصد، خواهان ناآبادانی مبدا نباشیم!🔻
🇮🇷: @darvishnameh
✍ ادبیات مشکوکی در کشور آفریده شده که کاملاً ردپای جریانهای تجزیهطلب و ضد ایرانی در آن مشهود است. ماجرای تلخ و شرمآورِ یک بازی فوتبال در تبریز و سردادنِ شعارهایی ضدایرانی، آشکارا نشاندهندهی…
🇮🇷: @darvishnameh
✍ ادبیات مشکوکی در کشور آفریده شده که کاملاً ردپای جریانهای تجزیهطلب و ضد ایرانی در آن مشهود است. ماجرای تلخ و شرمآورِ یک بازی فوتبال در تبریز و سردادنِ شعارهایی ضدایرانی، آشکارا نشاندهندهی…
🇮🇷: @darvishnameh
✍ یادداشت امروزم - ۲۳ آذر ۹۸ - در ستون قلم سبز روزنامه شرق، میکوشد تا به یک پرسش کلیدی پاسخ دهد: اینکه چرا باید از پندارینههای توهم توطئه هر روز بیشتر از دیروز فاصله بگیریم تا نشان دهیم در ساختنِ سرنوشت و آیندهی خود، این ما هستیم که از همه موثرتریم.
#گرتا_تونبرگ
#چهره_سال_۲۰۱۹
#قلم_سبز
#روزنامه_شرق
🇮🇷: https://t.me/darvishnameh/8878
✍ یادداشت امروزم - ۲۳ آذر ۹۸ - در ستون قلم سبز روزنامه شرق، میکوشد تا به یک پرسش کلیدی پاسخ دهد: اینکه چرا باید از پندارینههای توهم توطئه هر روز بیشتر از دیروز فاصله بگیریم تا نشان دهیم در ساختنِ سرنوشت و آیندهی خود، این ما هستیم که از همه موثرتریم.
#گرتا_تونبرگ
#چهره_سال_۲۰۱۹
#قلم_سبز
#روزنامه_شرق
🇮🇷: https://t.me/darvishnameh/8878
🔻سرانجام عنوان چهره سال جهان به یک نوجوان رسید! چرا؟🔻
🇮🇷: @darvishnameh
محمد درویش
ستون قلم سبز
روزنامه شرق
۲۳ آذر ۹۸
✍ همه چیز با داستانی آغاز شد که هر پدر و مادری از هر نسل در هر گوشهای از دنیا با آن آشناست: یک نوجوان سرکش و فوران غیرمترقبه شورش که به یکی از باورنکردنیترین و یقیناً سریعترین داستانهای صعود با تأثیر جهانی در تاریخ تبدیل شد. در طول کمی بیش از یکسال، نوجوان شانزده سالهای از استکهلم از یک اعتراض تکنفره روی سنگفرش خیابان مقابل پارلمان کشورش به یک رهبر جنبش جهانی نوجوانان رسید. از یک شاگرد مدرسه که سر کلاس افعال را به زبان فرانسه صرف میکرد و به ملاقات با دبیرکل سازمان ملل، روسای جمهور و پاپ رسید. از یک اعتراضکننده تنها با شعار «اعتصاب مدرسه برای اقلیم» که با دست خود روی مقوایی نوشته بود و موجب شد تا میلیونها نفر در بیش از ۱۵۰ کشور با الهامگرفتن از او برای سیارهای که آنرا با یکدیگر تقسیم میکنیم، به خیابانها بیایند. تغییرات هدفمند به ندرت بدون نیروی تکاندهنده افراد تأثیرگذار بهوقوع میپیوندند و در سال ۲۰۱۹، بحران حیاتی سیاره در گرتا تونبرگ چنین فردی را یافت. با ساماندهی اعتراضهای «جمعهها برای آینده» در سراسر اروپا؛ غریدن «چطور جرأت میکنید؟» در سخنرانی خود در سازمان ملل خطاب به قدرتمندترین رهبران دنیا؛ رهبری ۷ میلیون نفر اعتصابکننده اقلیمی در سراسر دنیا در سپتامبر گذشته و دهها هزار نفر اوایل دسامبر در مادرید، گرتا تونبرگ به رساترین صدا برای مهمترین موردی که سیاره با آن روبروست- و به نمادی برای تغییر نسل گستردهای در فرهنگ ما که در همه جای دنیا از پردیسهای دانشجویی هنگکنک گرفته تا تالارهای کنگره در واشنگتن، تبدیل شده است. همانطور که ایزابلا پراتا، مادر دو اعتصابکننده از سائوپائولو میگوید: «گرتا مظهری برای همه پدیدههای این نسل است.» تونبرگ خواستار عمل است و اگر چه بسیاری از معیارهای کلیدی هنوز در راه خطا حرکت میکنند، اما علایم تازهای در حال شکوفایی هستند. تعهدات شرکتها برای رشد پایدار و انتشار کربن صفر شکل میگیرند. بیش از ۶۰ کشور تعهد دادهاند که تا سال ۲۰۵۰ ردپای کربن خود را به صفر برسانند. رأیدهندگان در انتخابات مقدماتی ایالات متحده بهویژه در ایالاتی که گریبانگیر آتشسوزی جنگلها و سیلابها بودهاند، ناگهان گوش به نامزدهای انتخابات ریاستجمهوری میدهند که از تغییرات اقلیم میگویند، در انتخابات سپتامبر کذشته در اتریش، حزب سبز آراء خود را به سه برابر رساند. حتی چین که نیمی از زغالسنگ دنیا را میسوزاند، در حال تغییر است. این کشور اکنون دارای ۴۵٪ از خودروهای برقی و ۹۹٪ از اتوبوسهای برقی دنیاست. تونبرگ بر شانهها- و در کنار- صدها هزار نفر از کسانی ایستاده که خیابانها را مسدود و دانش را مستقر میکنند؛ کسانی که بسیاری از آنها حتی پیشتر از بدنیا آمدن گرتا دست به این کار میزدند. او همچنین از نخستین کسانی است که به پیشینه ممتاز خود بهعنوان «یکی از کسانی که خوششانس بوده» اشاره میکند؛ در بحرانی که به شکل نامتناسبی جوامع فقیر و محلی را متأثر میکند. اما امسال، سالی بود که بحران اقلیم از پشت پرده بیرون آمد و به صحنه اصلی وارد شد، از سر و صدای یک محیط سیاسی مستقیما به دستور کار جهانی؛ و هیچکس برای رسیدن در این راه به اندازه تونبرگ تلاش نکرد. اینک انتشار گازهای گلخانهای بایست از سال آینده، سالانه ۷٫۶٪ کاهش یابد. بیدارباش تونبرگ یک شوک ضروری است. این بر همه ماست تا به راهحلها بپردازیم. اینکه تونبرگ جوانترین فردیست که تا به حال به عنوان چهره سال از جانب تایم انتخاب شده، به همان اندازه از شخص او میگوید که از اهمیت لحظه. تاریخ ۹۲ ساله این شرکت بر اساس نظریه مرد بزرگ-Great Man Theory- بنا شده، بر اساس این تصور که افراد قدرتمند به دنیا شکل میدهند. در گذشته منظور کسانی بودهاند که برای رسیدن به مقامات بالا در سازمانهای بزرگ کار میکردهاند و در راهروهای قدرت خانه داشتهاند. اما حالا که به نظر میرسد بسیاری از سازمانهای سنتی در میان نابرابریهای سرسامآور و تلاطمهای اجتماعی و ازکارافتادگی سیاسی ما را مأیوس میکنند، ما شاهد بهوقوع پیوستن تأثیرات جدیدی هستیم. تونبرگ میگوید «زمانی که در سن ۸ سالگی برای نخستین بار از گرمایش جهانی شنید، فکر کرد که چنین چیزی امکان بوقوع پیوستن ندارد، زیرا اگر اینطور باشد، سیاستمداران به آن رسیدگی خواهند کرد.»
🔻ادامه دارد ...
#گرتا_تونبرگ
#قلم_سبز
#روزنامه_شرق
🇮🇷: https://t.me/darvishnameh/8881
🇮🇷: @darvishnameh
محمد درویش
ستون قلم سبز
روزنامه شرق
۲۳ آذر ۹۸
✍ همه چیز با داستانی آغاز شد که هر پدر و مادری از هر نسل در هر گوشهای از دنیا با آن آشناست: یک نوجوان سرکش و فوران غیرمترقبه شورش که به یکی از باورنکردنیترین و یقیناً سریعترین داستانهای صعود با تأثیر جهانی در تاریخ تبدیل شد. در طول کمی بیش از یکسال، نوجوان شانزده سالهای از استکهلم از یک اعتراض تکنفره روی سنگفرش خیابان مقابل پارلمان کشورش به یک رهبر جنبش جهانی نوجوانان رسید. از یک شاگرد مدرسه که سر کلاس افعال را به زبان فرانسه صرف میکرد و به ملاقات با دبیرکل سازمان ملل، روسای جمهور و پاپ رسید. از یک اعتراضکننده تنها با شعار «اعتصاب مدرسه برای اقلیم» که با دست خود روی مقوایی نوشته بود و موجب شد تا میلیونها نفر در بیش از ۱۵۰ کشور با الهامگرفتن از او برای سیارهای که آنرا با یکدیگر تقسیم میکنیم، به خیابانها بیایند. تغییرات هدفمند به ندرت بدون نیروی تکاندهنده افراد تأثیرگذار بهوقوع میپیوندند و در سال ۲۰۱۹، بحران حیاتی سیاره در گرتا تونبرگ چنین فردی را یافت. با ساماندهی اعتراضهای «جمعهها برای آینده» در سراسر اروپا؛ غریدن «چطور جرأت میکنید؟» در سخنرانی خود در سازمان ملل خطاب به قدرتمندترین رهبران دنیا؛ رهبری ۷ میلیون نفر اعتصابکننده اقلیمی در سراسر دنیا در سپتامبر گذشته و دهها هزار نفر اوایل دسامبر در مادرید، گرتا تونبرگ به رساترین صدا برای مهمترین موردی که سیاره با آن روبروست- و به نمادی برای تغییر نسل گستردهای در فرهنگ ما که در همه جای دنیا از پردیسهای دانشجویی هنگکنک گرفته تا تالارهای کنگره در واشنگتن، تبدیل شده است. همانطور که ایزابلا پراتا، مادر دو اعتصابکننده از سائوپائولو میگوید: «گرتا مظهری برای همه پدیدههای این نسل است.» تونبرگ خواستار عمل است و اگر چه بسیاری از معیارهای کلیدی هنوز در راه خطا حرکت میکنند، اما علایم تازهای در حال شکوفایی هستند. تعهدات شرکتها برای رشد پایدار و انتشار کربن صفر شکل میگیرند. بیش از ۶۰ کشور تعهد دادهاند که تا سال ۲۰۵۰ ردپای کربن خود را به صفر برسانند. رأیدهندگان در انتخابات مقدماتی ایالات متحده بهویژه در ایالاتی که گریبانگیر آتشسوزی جنگلها و سیلابها بودهاند، ناگهان گوش به نامزدهای انتخابات ریاستجمهوری میدهند که از تغییرات اقلیم میگویند، در انتخابات سپتامبر کذشته در اتریش، حزب سبز آراء خود را به سه برابر رساند. حتی چین که نیمی از زغالسنگ دنیا را میسوزاند، در حال تغییر است. این کشور اکنون دارای ۴۵٪ از خودروهای برقی و ۹۹٪ از اتوبوسهای برقی دنیاست. تونبرگ بر شانهها- و در کنار- صدها هزار نفر از کسانی ایستاده که خیابانها را مسدود و دانش را مستقر میکنند؛ کسانی که بسیاری از آنها حتی پیشتر از بدنیا آمدن گرتا دست به این کار میزدند. او همچنین از نخستین کسانی است که به پیشینه ممتاز خود بهعنوان «یکی از کسانی که خوششانس بوده» اشاره میکند؛ در بحرانی که به شکل نامتناسبی جوامع فقیر و محلی را متأثر میکند. اما امسال، سالی بود که بحران اقلیم از پشت پرده بیرون آمد و به صحنه اصلی وارد شد، از سر و صدای یک محیط سیاسی مستقیما به دستور کار جهانی؛ و هیچکس برای رسیدن در این راه به اندازه تونبرگ تلاش نکرد. اینک انتشار گازهای گلخانهای بایست از سال آینده، سالانه ۷٫۶٪ کاهش یابد. بیدارباش تونبرگ یک شوک ضروری است. این بر همه ماست تا به راهحلها بپردازیم. اینکه تونبرگ جوانترین فردیست که تا به حال به عنوان چهره سال از جانب تایم انتخاب شده، به همان اندازه از شخص او میگوید که از اهمیت لحظه. تاریخ ۹۲ ساله این شرکت بر اساس نظریه مرد بزرگ-Great Man Theory- بنا شده، بر اساس این تصور که افراد قدرتمند به دنیا شکل میدهند. در گذشته منظور کسانی بودهاند که برای رسیدن به مقامات بالا در سازمانهای بزرگ کار میکردهاند و در راهروهای قدرت خانه داشتهاند. اما حالا که به نظر میرسد بسیاری از سازمانهای سنتی در میان نابرابریهای سرسامآور و تلاطمهای اجتماعی و ازکارافتادگی سیاسی ما را مأیوس میکنند، ما شاهد بهوقوع پیوستن تأثیرات جدیدی هستیم. تونبرگ میگوید «زمانی که در سن ۸ سالگی برای نخستین بار از گرمایش جهانی شنید، فکر کرد که چنین چیزی امکان بوقوع پیوستن ندارد، زیرا اگر اینطور باشد، سیاستمداران به آن رسیدگی خواهند کرد.»
🔻ادامه دارد ...
#گرتا_تونبرگ
#قلم_سبز
#روزنامه_شرق
🇮🇷: https://t.me/darvishnameh/8881
Telegram
محمد درویش
🇮🇷: @darvishnameh
✍ یادداشت امروزم - ۲۳ آذر ۹۸ - در ستون قلم سبز روزنامه شرق، میکوشد تا به یک پرسش کلیدی پاسخ دهد: اینکه چرا باید از پندارینههای توهم توطئه هر روز بیشتر از دیروز فاصله بگیریم تا نشان دهیم در ساختنِ سرنوشت و آیندهی خود، این ما هستیم که…
✍ یادداشت امروزم - ۲۳ آذر ۹۸ - در ستون قلم سبز روزنامه شرق، میکوشد تا به یک پرسش کلیدی پاسخ دهد: اینکه چرا باید از پندارینههای توهم توطئه هر روز بیشتر از دیروز فاصله بگیریم تا نشان دهیم در ساختنِ سرنوشت و آیندهی خود، این ما هستیم که…
🔻چرا گرتا تونبرگ چهره سال جهان شد؟🔻
بخش دوم و پایانی:
🇮🇷: @darvishnameh
محمد درویش
ستون قلم سبز
روزنامه شرق
۲۳ آذر ۹۸
✍ اما این دقیقا بیاعتنایی سیاستمداران بود که او را به عمل واداشت، همچنانکه نوجوانان جهان که ما را با کاهلیمان روبرو میکنند، از اعتراضات دانشجویی در خیابانهای سانتیاگو/شیلی گرفته تا کنشگران جوان در هنگکنگ که برای حقوق خود مبارزه میکنند و دانشآموزان از پارکلند/فلوریدا که راهپیمایی آنها علیه خشونت اسلحه به گفته تونبرگ الهامبخش او برای اعتراضات اقلیمیاش بودهاند. او نیمه ماه گذشته درحالیکه در سواحل ویرجینیا آماده بازگشت به اروپا با یک قایق بادبانی بود به تایم گفت: «من میخواهم به نوههایم بگویم که هر چه از دستمان برمیآمد، انجام دادیم. برای آنها و برای نسلهای آینده.»
برای بهصدا درآوردن زنگ خطر درباره رفتار غارتگرانه ما با تنها خانهای که داریم، برای رساندن صدایی که فراتر از پیشزمینهها و مرزها به یک دنیای متلاشی شده است، برای نشان دادن اینکه رهبری توسط یک نسل جدید چگونه میتواند باشد، گرتا تونبرگ چهره سال ۲۰۱۹ تایم است.
https://time.com/person-of-the-year-2019-greta-thunberg-choice/
🔹️خواننده عزیز ستون قلم سبز روزنامه شرق!
جهان معاصر آبستنِ تغییراتی پرشتابتر از هر زمان دیگری است. در یک سو، سیاستمداران مستقل و آزادیخواهی را میبینیم در انگلستان، اسکاتلند و آمریکا که از اقبال مردمی درخور برای پیادهکردنِ سیاستهای صلحطلبانه و عدالتمحورانه خویش برخوردار نمیشوند که بسیار ناامیدکننده است؛ اما در سوی دیگر، تحولات رخ داده در کشورهایی چون هند که قیمت استحصال انرژیهای خورشیدی را به پنجاهدرصد سابق کاهش داد، یا چین که در کاربستِ دوچرخههای نسل ششم و خودروهای برقی گوی سبقت را از دیگر کشورها ربوده و یا قدرت روزافزونِ احزاب سبز در کشورهایی چون اتریش، آلمان، هلند، دانمارک، سوئد و انگلستان؛ میتواند آشکارا امیدبخش و انرژیآفرین باشد. از همین رو، انتخاب یک دختر ۱۶ساله به عنوان چهره سال جهان از سوی داوران مجله تایم را باید در شمار نشانههای امیدبخش ارزیابی کرد. پندارینههای متوهمگونهای که پدیدهی گرتا تونبرگ را حاصل لابی قدرت رسانهای سرمایهداری غربی میداند، از خود دور کنیم. زیرا اگر چنین بود، جهان سرمایهداری بیشتر مایل بود تا دختر دانالد ترامپ اینک به چهره ممتاز رسانهای جهان مبدل شود و نه نوجوانی که علیه ترامپ و تفکر نماینده او میغرد و در این غرش، میلیونها نفر را با خود همراه کرده است.
#گرتا_تونبرگ
#قلم_سبز
#روزنامه_شرق
🇮🇷: https://t.me/darvishnameh/8883
بخش دوم و پایانی:
🇮🇷: @darvishnameh
محمد درویش
ستون قلم سبز
روزنامه شرق
۲۳ آذر ۹۸
✍ اما این دقیقا بیاعتنایی سیاستمداران بود که او را به عمل واداشت، همچنانکه نوجوانان جهان که ما را با کاهلیمان روبرو میکنند، از اعتراضات دانشجویی در خیابانهای سانتیاگو/شیلی گرفته تا کنشگران جوان در هنگکنگ که برای حقوق خود مبارزه میکنند و دانشآموزان از پارکلند/فلوریدا که راهپیمایی آنها علیه خشونت اسلحه به گفته تونبرگ الهامبخش او برای اعتراضات اقلیمیاش بودهاند. او نیمه ماه گذشته درحالیکه در سواحل ویرجینیا آماده بازگشت به اروپا با یک قایق بادبانی بود به تایم گفت: «من میخواهم به نوههایم بگویم که هر چه از دستمان برمیآمد، انجام دادیم. برای آنها و برای نسلهای آینده.»
برای بهصدا درآوردن زنگ خطر درباره رفتار غارتگرانه ما با تنها خانهای که داریم، برای رساندن صدایی که فراتر از پیشزمینهها و مرزها به یک دنیای متلاشی شده است، برای نشان دادن اینکه رهبری توسط یک نسل جدید چگونه میتواند باشد، گرتا تونبرگ چهره سال ۲۰۱۹ تایم است.
https://time.com/person-of-the-year-2019-greta-thunberg-choice/
🔹️خواننده عزیز ستون قلم سبز روزنامه شرق!
جهان معاصر آبستنِ تغییراتی پرشتابتر از هر زمان دیگری است. در یک سو، سیاستمداران مستقل و آزادیخواهی را میبینیم در انگلستان، اسکاتلند و آمریکا که از اقبال مردمی درخور برای پیادهکردنِ سیاستهای صلحطلبانه و عدالتمحورانه خویش برخوردار نمیشوند که بسیار ناامیدکننده است؛ اما در سوی دیگر، تحولات رخ داده در کشورهایی چون هند که قیمت استحصال انرژیهای خورشیدی را به پنجاهدرصد سابق کاهش داد، یا چین که در کاربستِ دوچرخههای نسل ششم و خودروهای برقی گوی سبقت را از دیگر کشورها ربوده و یا قدرت روزافزونِ احزاب سبز در کشورهایی چون اتریش، آلمان، هلند، دانمارک، سوئد و انگلستان؛ میتواند آشکارا امیدبخش و انرژیآفرین باشد. از همین رو، انتخاب یک دختر ۱۶ساله به عنوان چهره سال جهان از سوی داوران مجله تایم را باید در شمار نشانههای امیدبخش ارزیابی کرد. پندارینههای متوهمگونهای که پدیدهی گرتا تونبرگ را حاصل لابی قدرت رسانهای سرمایهداری غربی میداند، از خود دور کنیم. زیرا اگر چنین بود، جهان سرمایهداری بیشتر مایل بود تا دختر دانالد ترامپ اینک به چهره ممتاز رسانهای جهان مبدل شود و نه نوجوانی که علیه ترامپ و تفکر نماینده او میغرد و در این غرش، میلیونها نفر را با خود همراه کرده است.
#گرتا_تونبرگ
#قلم_سبز
#روزنامه_شرق
🇮🇷: https://t.me/darvishnameh/8883
Time
Why TIME Chose Greta Thunberg as the 2019 Person of the Year
Greta Thunberg has become the most compelling voice on the most important issue facing the planet
🔻هشدار گرتا تونبرگ؛ یعنی آغاز ناامیدی در امیدوارترین گروه سنی آدمزمینیها!🔻
محمد درویش
ستون قلم سبز
روزنامه شرق
🇮🇷: https://t.me/darvishnameh
✍ جمعه گذشته گرتا تونبرگ در جمع کنشگران شرکتکننده در گفتگوهای اقلیمی مادرید با ناخشنودی تمام گفت: موج اعتصابات مدارس در طول سال گذشته به ثمر نرسیده، زیرا انتشار گازهای گلخانهای همچنان به افزایش ادامه میدهد. هزاران نفر در خیابانهای پایتخت اسپانیا در جریان کنفرانس اقلیمی سازمان ملل در مادرید با شرکت مقامات بیش از ۱۹۰ کشور که در زمینه جملهبندی مدارک در ارتباط با توافقنامه پاریس با یکدیگر مجادله دارند، به اعتراض پرداختند. در طول چهار سال پس از امضای این قرارداد، انتشار گازهای گلخانهای ۴٪ بیشتر شده و انتظار نمیرود که گفتگوهای امسال به تعهدات جدیدی درباره کربن از جانب بیشترین تولیدکنندگان آن بیانجامد. تونبرگ که اعتراض تکنفری او در سوئد در سال ۲۰۱۷ به یک جنبش جهانی مبدل شد، پیش از راهپیمایی در مرکز شهر مادرید در مصاحبهای شرکت کرد. او گفت «اگرچه دانشآموزان سراسر دنیا به اعتصاب پرداختهاند، اما این توسط دولتها به عمل تبدیل نشده. من تنها یک کنشگر هستم و ما نیاز به کنشگران بیشتری داریم. برخی از مردم از تغییر هراس دارند و بهشدت تلاش دارند تا ما را ساکت کنند.» تونبرگ برای مذاکرات سازمان ملل ابراز امیدواری کرد، اما در عین حال نیز تردید دارد که دولتها پیام را دریافت کرده باشند؛ او هشدار داد که دنیا توانایی آنرا ندارد تا به کاهلی ادامه دهد. او اضافه کرده: «من صمیمانه امیدوارم که COP25 به نتیجه واقعی و ملموسی برسد و آگاهی در میان افراد را افزایش دهد و اینکه رهبران جهان و قدرتمندان ضرورت بحران آب و هوایی را درک کنند، زیرا اکنون بهنظر نمیرسد که آنها به این نقطه رسیده باشند.» به گفته تونبرگ گو اینکه جوانان به اعتصابات ادامه خواهند داد، اما اگر دولتها حاضر به تعهدات معتبر و قابل اعتمادی باشند و اراده خود را به اقدام نشان دهند، جوانان به اعتصابات پایان خواهند داد. او اضافه کرده «ما نمیتوانیم به این نحو ادامه دهیم؛ این روش پایداری نیست که کودکان به مدرسه نروند و ما خواستار ادامه دادن نیستیم- ما دوست داریم که اقداماتی از جانب قدرتمندان ببینیم. مردم امروزه در حال رنج بردن و تلف شدن هستند. ما قادر نیستیم بیشتر از این انتظار بکشیم.» راهپیمایی مادرید با اعتراضات و اعتصابات جوانان در سراسر دنیا همزمان بوده. در ایالات متحده، برنی سندرز و جین فوندا در میان سیاستمداران و سلبریتیهایی هستند که قصد همراهی دارند. برایان فروین از ساموآ که از جانب گروه Pacific Climate Warriors سخن میگفت، هشدار داد: «رهبران جهان نیاز دارند تا بدانند مردمی مثل من به آنها نگاه میکنند، آنچه که ما در این کنفرانس بر روی کاغذ آوردهایم، نشاندهنده آینده ماست.» بسیاری از جوانانی که در کنفرانس شرکت کردهاند از کشورهای در حال توسعه هستند و از تجربیات و رنجهایی که شخصا داشتهاند، شهادت دادهاند.
جیمی فنلون از هائیتی میگوید: «من مبتلا به حصبه و مالاریا شدهام. مادربزرگم با ابتلاء به وبا از بین رفت. من میدانم که از چه حرف میزنم. ما نیاز به افزایش آگاهی در میان جوانان داریم، ما میتوانیم با آنها همکاری کنیم و پیامهای موثرتری بفرستیم.» رنی باپتیست از هائیتی اضافه میکند «برای ما تغییر اقلیم دیگر یک تئوری یا کانسپت نیست. بلکه واقعیت جدیدیست که زندگی ما را متاثر میکند.» میگل ون دِر ولدِن میگوید «این مسائل بازی نیستند؛ بلکه در حال بدتر شدن هستند؛ بر زندگی میلیونها نفر از مردم دنیا تأثیر میگذترند. من به اینجا آمدهام چون به همکاری با دیگران امیدوارم.»
https://theguardian.com/environment/2019/dec/06/greta-thunberg-says-school-strikes-have-achieved-nothing
🔹️خواننده عزیز ستون قلم سبز در شرق!
رگههایی از ناامیدی برای نخستینبار در سخنان رهبرِ نوجوان محیطزیستی جهان آشکار شده است. جامعهای که نوجوانانش را هم ناامید کرده باشد، شتابناکتر از هر زمانِ دیگری به سمت فروپاشی حرکت میکند. این بسیار غمانگیز است که حاصل قرارداد پاریس؛ قراردادی که قرار بود به کاهش انتشار گازهای گلخانهای منجر شود، سبب افزایش ۴درصدی انتشار این گازها را در کمتر از چهارسال سبب شده است. جهان پر از رهبرانی شده که در برابر دوربینهای تلویزیونی لبخند میزنند و بیواسطه با توییتهای پی در پی مردم را به آیندهای بهتر نوید میدهند؛ اما در عمل فقط حافظ منافع مگاشرکتهای چندملیتی قدرتسالاری هستند که تداوم صندلیهای قدرت خود و همراهانشان را تضمین کند. آیا به آینده چنین جهانی میتوان امید بست؟
#گرتا_تونبرگ
#قلم_سبز
#روزنامه_شرق
محمد درویش
ستون قلم سبز
روزنامه شرق
🇮🇷: https://t.me/darvishnameh
✍ جمعه گذشته گرتا تونبرگ در جمع کنشگران شرکتکننده در گفتگوهای اقلیمی مادرید با ناخشنودی تمام گفت: موج اعتصابات مدارس در طول سال گذشته به ثمر نرسیده، زیرا انتشار گازهای گلخانهای همچنان به افزایش ادامه میدهد. هزاران نفر در خیابانهای پایتخت اسپانیا در جریان کنفرانس اقلیمی سازمان ملل در مادرید با شرکت مقامات بیش از ۱۹۰ کشور که در زمینه جملهبندی مدارک در ارتباط با توافقنامه پاریس با یکدیگر مجادله دارند، به اعتراض پرداختند. در طول چهار سال پس از امضای این قرارداد، انتشار گازهای گلخانهای ۴٪ بیشتر شده و انتظار نمیرود که گفتگوهای امسال به تعهدات جدیدی درباره کربن از جانب بیشترین تولیدکنندگان آن بیانجامد. تونبرگ که اعتراض تکنفری او در سوئد در سال ۲۰۱۷ به یک جنبش جهانی مبدل شد، پیش از راهپیمایی در مرکز شهر مادرید در مصاحبهای شرکت کرد. او گفت «اگرچه دانشآموزان سراسر دنیا به اعتصاب پرداختهاند، اما این توسط دولتها به عمل تبدیل نشده. من تنها یک کنشگر هستم و ما نیاز به کنشگران بیشتری داریم. برخی از مردم از تغییر هراس دارند و بهشدت تلاش دارند تا ما را ساکت کنند.» تونبرگ برای مذاکرات سازمان ملل ابراز امیدواری کرد، اما در عین حال نیز تردید دارد که دولتها پیام را دریافت کرده باشند؛ او هشدار داد که دنیا توانایی آنرا ندارد تا به کاهلی ادامه دهد. او اضافه کرده: «من صمیمانه امیدوارم که COP25 به نتیجه واقعی و ملموسی برسد و آگاهی در میان افراد را افزایش دهد و اینکه رهبران جهان و قدرتمندان ضرورت بحران آب و هوایی را درک کنند، زیرا اکنون بهنظر نمیرسد که آنها به این نقطه رسیده باشند.» به گفته تونبرگ گو اینکه جوانان به اعتصابات ادامه خواهند داد، اما اگر دولتها حاضر به تعهدات معتبر و قابل اعتمادی باشند و اراده خود را به اقدام نشان دهند، جوانان به اعتصابات پایان خواهند داد. او اضافه کرده «ما نمیتوانیم به این نحو ادامه دهیم؛ این روش پایداری نیست که کودکان به مدرسه نروند و ما خواستار ادامه دادن نیستیم- ما دوست داریم که اقداماتی از جانب قدرتمندان ببینیم. مردم امروزه در حال رنج بردن و تلف شدن هستند. ما قادر نیستیم بیشتر از این انتظار بکشیم.» راهپیمایی مادرید با اعتراضات و اعتصابات جوانان در سراسر دنیا همزمان بوده. در ایالات متحده، برنی سندرز و جین فوندا در میان سیاستمداران و سلبریتیهایی هستند که قصد همراهی دارند. برایان فروین از ساموآ که از جانب گروه Pacific Climate Warriors سخن میگفت، هشدار داد: «رهبران جهان نیاز دارند تا بدانند مردمی مثل من به آنها نگاه میکنند، آنچه که ما در این کنفرانس بر روی کاغذ آوردهایم، نشاندهنده آینده ماست.» بسیاری از جوانانی که در کنفرانس شرکت کردهاند از کشورهای در حال توسعه هستند و از تجربیات و رنجهایی که شخصا داشتهاند، شهادت دادهاند.
جیمی فنلون از هائیتی میگوید: «من مبتلا به حصبه و مالاریا شدهام. مادربزرگم با ابتلاء به وبا از بین رفت. من میدانم که از چه حرف میزنم. ما نیاز به افزایش آگاهی در میان جوانان داریم، ما میتوانیم با آنها همکاری کنیم و پیامهای موثرتری بفرستیم.» رنی باپتیست از هائیتی اضافه میکند «برای ما تغییر اقلیم دیگر یک تئوری یا کانسپت نیست. بلکه واقعیت جدیدیست که زندگی ما را متاثر میکند.» میگل ون دِر ولدِن میگوید «این مسائل بازی نیستند؛ بلکه در حال بدتر شدن هستند؛ بر زندگی میلیونها نفر از مردم دنیا تأثیر میگذترند. من به اینجا آمدهام چون به همکاری با دیگران امیدوارم.»
https://theguardian.com/environment/2019/dec/06/greta-thunberg-says-school-strikes-have-achieved-nothing
🔹️خواننده عزیز ستون قلم سبز در شرق!
رگههایی از ناامیدی برای نخستینبار در سخنان رهبرِ نوجوان محیطزیستی جهان آشکار شده است. جامعهای که نوجوانانش را هم ناامید کرده باشد، شتابناکتر از هر زمانِ دیگری به سمت فروپاشی حرکت میکند. این بسیار غمانگیز است که حاصل قرارداد پاریس؛ قراردادی که قرار بود به کاهش انتشار گازهای گلخانهای منجر شود، سبب افزایش ۴درصدی انتشار این گازها را در کمتر از چهارسال سبب شده است. جهان پر از رهبرانی شده که در برابر دوربینهای تلویزیونی لبخند میزنند و بیواسطه با توییتهای پی در پی مردم را به آیندهای بهتر نوید میدهند؛ اما در عمل فقط حافظ منافع مگاشرکتهای چندملیتی قدرتسالاری هستند که تداوم صندلیهای قدرت خود و همراهانشان را تضمین کند. آیا به آینده چنین جهانی میتوان امید بست؟
#گرتا_تونبرگ
#قلم_سبز
#روزنامه_شرق
Telegram
محمد درویش
برای اعتلای طبیعت وطنی که دوستش داریم.
دیدگاههای رییس کمیته محیطزیست در کرسی سلامت اجتماعی یونسکو
نحوه درج پیام یا ارسال عکس در تلگرام:
@mohammaddarvish44
محمّد درویش در ویکیپدیا:
https://fa.m.wikipedia.org/wiki/محمد_درویش
دیدگاههای رییس کمیته محیطزیست در کرسی سلامت اجتماعی یونسکو
نحوه درج پیام یا ارسال عکس در تلگرام:
@mohammaddarvish44
محمّد درویش در ویکیپدیا:
https://fa.m.wikipedia.org/wiki/محمد_درویش
🔻درسِ تلخی که از آبگیری سد ایلیسو باید بگیریم!🔻 بخش اول:
#قلم_سبز
#روزنامه_شرق
🇮🇷: @darvishnameh
✍ اولریش آیشلمان، بومشناس، کنشگر محیطزیست، فیلمساز و مدیر سازمان غیردولتی Riverwatch که از سال ۲۰۰۷ کمپین «ایلیسو را متوقف کنیم» را ساماندهی میکرد. چندی پیش در روزنامه معتبر اتریشی «استاندارد» یادداشتی را منتشر کرد که عبرتهای فراوانی برای حامیان مالی سدسازی، طرحهای انتقال آب از یک سو و طرفدارانِ میراث فرهنگی و دوستداران محیطزیست از سوی دیگر دارد. وی مینویسد: "روز ۱۳ سپتامبر ۲۰۱۹ برای آخرین وداع به حسنکیف در کنار دجله رفتم تا از ساکنان آنجا، از رودخانه و از آن چشماندازِ شگفتانگیز و دیرینه خداحافظی کنم. چراکه یکی از پراهمیتترین مناطق تمدن بشری در مخزن سد ایلیسو فرو خواهد رفت. این غیرقابل تصور است که چنین چیزی در قرن بیست و یکم، با همهی آگاهیهای ما، با ارتباطات بینالمللی، با دیدگاه و توجه جهانی رخ دهد. من سی سال است که در راستای حفاظت از طبیعت فعالیت دارم، بسیاری تخریبها را دیدهام، اما آنچه اینجا در مزوپوتامیا - میانرودان - بوقوع میپیوندد، بیش از همهی تجربیاتم مرا متاثر میکند. در مقابل دیواره سد به ارتفاع ۱۳۶ متر و درازای ۱.۸کیلومتر میایستم، خبرنگاران از من احساساتم را میپرسند. احساساتم مخلوطیاست از غم، یأس و خشم. خشمگین از همهی آنها که در اینراه همدست هستند. دولت ترکیه، شرکتهای ساختمانی مانند شرکت اتریشی آندریتس. خشمگین از همهی آنها که سکوت کردهاند. تردیدی بهجانم میافتد. چه کاری را بایست بهتر انجام میدادیم تا از این جنون جلوگیری کنیم؟ من از سال ۲۰۰۶ تا ۲۰۱۱ کمپین «ایلیسو را متوقف کنیم» را هماهنگ میکردم. در آغاز با صندوق جهانی طبیعت اتریش، از سال ۲۰۰۷ با سازمانهای غیردولتی Eco Watch و بنیاد Manfred Hermsen از شهر برِمِن/ آلمان. بدون همراهی این بنیاد کمپین ما شانسی نداشت. بنیادی که از این پویش حتی در دورانی پشتیبانی کرد که بسیاری از ما روی گردانده بودند. من بههمراه سازمانهای غیردولتی از سویس، آلمان، ترکیه و افراد زیادی در اتریش و در ترکیه تلاش کردم تا حسنکیف و دجله را نجات دهم. سال ۲۰۰۹ زمانی که دولتهای آلمان، اتریش و سوئیس بیمه اعتبار صادراتی را لغو کردند، شرایط خوب بهنظر میرسید. دیگر شرکتها و بانکهای اروپایی نیز از آنها پیروی کردند، به استثنای شرکت اتریشی آندریتس. پس از یک مرحله توقف اما، رئیسجمهور ترکیه، اردوغان به ساخت سد ادامه داد. آبگیری هم چند هفته پیش آغاز شد. دهم سپتامبر، شب هنگام که من بههمراه خبرنگاران به حسنکیف رسیدیم، همه چیز بهظاهر عادی بود، مردان در قهوهخانهها نشسته بودند و چای مینوشیدند؛ گردشگران در خیابانهای شهر پرسه میزدند و خرید میکردند و کامیونها با سر و صدا از روی پل عبور میکردند. اما روز بعد ابعاد جریان آشکار شد: پایههای پل هزار ساله پوشانده شده و صخرههای مشهور حسنکیف که در پای آنها زمانی رستورانها قرار داشتند، پشت یک دیوار عظیم حفاظتی ناپدید شده بودند. بسیاری از خانههای شهر امروز خالی هستند؛ معلوم نیست که ساکنان آنها کجا رفتهاند. برخی از بناهای تاریخی مانند دو مناره برداشته و در پارک باستانی در حسنکیف جدید گذاشته شدهاند. دیگر بخشهای شهر زیر یک تابوتدان، یک پوشش از بتون مفقود شدهاند. همه جا کامیونها در رفت و آمدند، خانهها را از جا میکَنند و نخالهها را جای دیگری انبار میکنند. مثل یک کارگاه عظیم ساختمانی. در آغاز برایم ممکن نیست تا ابعاد جریان را درک کنم و بهنحو عجیبی همه چیز برایم غریب است. از خیابانهای شهر میگذرم، ساکنان آشنا را میبینم، همدیگر را در آغوش میگیریم، صحبت میکنیم و در رستوران به همراه خبرنگاران گپ میزنیم. اما روزهای بعد به مرور متوجه میشوم که همه چیز تمام شده. پیش از همه روز ۱۲ سپتامبر که همگی با اتومبیل ARD (کانال یک تلویزیون دولتی آلمان) به ایلیسو میرویم، همه جا راهها، پلها و پستهای نظامی جدید دیده میشود. عاقبت زمانیکه در کنار دیوار مخزن میایستیم، متوجه نتیجه دیگری از سد ایلیسو میشویم: تنها باریکهای از آب از سد بیرون میآید؛ باقی آن انبار میشود. ۶ماه تا یکسال زمان لازم است تا دریاچه سد به حداکثر حجم خود برسد، به نسبت آبی که در دجله جریان دارد. در مجموع ۱۴۰۰ کیلومتر از حوضه آبخیز دجله و محیطهای تالابی آن نابود میشوند و ۱۰۰۰ کیلومتر از رودخانه تا پاییندست تالابهای میانرودان در جنوب عراق به شدت آسیب خواهند دید. آبهایی که برای این تالابها حیاتی هستند. منطقهای که مهد تمدن بشر بهشمار میرود. هیچکس نمیداند که چند گونه جانوری از بین میرود، زیرا اینجا هیچ تحقیقات زیستی و ارزیابی محیطزیستی انجام نشده است.
#آبگیری_سد_ایلیسو_لکه_ننگی_برای_همه_ما
https://t.me/darvishnameh/8847
#قلم_سبز
#روزنامه_شرق
🇮🇷: @darvishnameh
✍ اولریش آیشلمان، بومشناس، کنشگر محیطزیست، فیلمساز و مدیر سازمان غیردولتی Riverwatch که از سال ۲۰۰۷ کمپین «ایلیسو را متوقف کنیم» را ساماندهی میکرد. چندی پیش در روزنامه معتبر اتریشی «استاندارد» یادداشتی را منتشر کرد که عبرتهای فراوانی برای حامیان مالی سدسازی، طرحهای انتقال آب از یک سو و طرفدارانِ میراث فرهنگی و دوستداران محیطزیست از سوی دیگر دارد. وی مینویسد: "روز ۱۳ سپتامبر ۲۰۱۹ برای آخرین وداع به حسنکیف در کنار دجله رفتم تا از ساکنان آنجا، از رودخانه و از آن چشماندازِ شگفتانگیز و دیرینه خداحافظی کنم. چراکه یکی از پراهمیتترین مناطق تمدن بشری در مخزن سد ایلیسو فرو خواهد رفت. این غیرقابل تصور است که چنین چیزی در قرن بیست و یکم، با همهی آگاهیهای ما، با ارتباطات بینالمللی، با دیدگاه و توجه جهانی رخ دهد. من سی سال است که در راستای حفاظت از طبیعت فعالیت دارم، بسیاری تخریبها را دیدهام، اما آنچه اینجا در مزوپوتامیا - میانرودان - بوقوع میپیوندد، بیش از همهی تجربیاتم مرا متاثر میکند. در مقابل دیواره سد به ارتفاع ۱۳۶ متر و درازای ۱.۸کیلومتر میایستم، خبرنگاران از من احساساتم را میپرسند. احساساتم مخلوطیاست از غم، یأس و خشم. خشمگین از همهی آنها که در اینراه همدست هستند. دولت ترکیه، شرکتهای ساختمانی مانند شرکت اتریشی آندریتس. خشمگین از همهی آنها که سکوت کردهاند. تردیدی بهجانم میافتد. چه کاری را بایست بهتر انجام میدادیم تا از این جنون جلوگیری کنیم؟ من از سال ۲۰۰۶ تا ۲۰۱۱ کمپین «ایلیسو را متوقف کنیم» را هماهنگ میکردم. در آغاز با صندوق جهانی طبیعت اتریش، از سال ۲۰۰۷ با سازمانهای غیردولتی Eco Watch و بنیاد Manfred Hermsen از شهر برِمِن/ آلمان. بدون همراهی این بنیاد کمپین ما شانسی نداشت. بنیادی که از این پویش حتی در دورانی پشتیبانی کرد که بسیاری از ما روی گردانده بودند. من بههمراه سازمانهای غیردولتی از سویس، آلمان، ترکیه و افراد زیادی در اتریش و در ترکیه تلاش کردم تا حسنکیف و دجله را نجات دهم. سال ۲۰۰۹ زمانی که دولتهای آلمان، اتریش و سوئیس بیمه اعتبار صادراتی را لغو کردند، شرایط خوب بهنظر میرسید. دیگر شرکتها و بانکهای اروپایی نیز از آنها پیروی کردند، به استثنای شرکت اتریشی آندریتس. پس از یک مرحله توقف اما، رئیسجمهور ترکیه، اردوغان به ساخت سد ادامه داد. آبگیری هم چند هفته پیش آغاز شد. دهم سپتامبر، شب هنگام که من بههمراه خبرنگاران به حسنکیف رسیدیم، همه چیز بهظاهر عادی بود، مردان در قهوهخانهها نشسته بودند و چای مینوشیدند؛ گردشگران در خیابانهای شهر پرسه میزدند و خرید میکردند و کامیونها با سر و صدا از روی پل عبور میکردند. اما روز بعد ابعاد جریان آشکار شد: پایههای پل هزار ساله پوشانده شده و صخرههای مشهور حسنکیف که در پای آنها زمانی رستورانها قرار داشتند، پشت یک دیوار عظیم حفاظتی ناپدید شده بودند. بسیاری از خانههای شهر امروز خالی هستند؛ معلوم نیست که ساکنان آنها کجا رفتهاند. برخی از بناهای تاریخی مانند دو مناره برداشته و در پارک باستانی در حسنکیف جدید گذاشته شدهاند. دیگر بخشهای شهر زیر یک تابوتدان، یک پوشش از بتون مفقود شدهاند. همه جا کامیونها در رفت و آمدند، خانهها را از جا میکَنند و نخالهها را جای دیگری انبار میکنند. مثل یک کارگاه عظیم ساختمانی. در آغاز برایم ممکن نیست تا ابعاد جریان را درک کنم و بهنحو عجیبی همه چیز برایم غریب است. از خیابانهای شهر میگذرم، ساکنان آشنا را میبینم، همدیگر را در آغوش میگیریم، صحبت میکنیم و در رستوران به همراه خبرنگاران گپ میزنیم. اما روزهای بعد به مرور متوجه میشوم که همه چیز تمام شده. پیش از همه روز ۱۲ سپتامبر که همگی با اتومبیل ARD (کانال یک تلویزیون دولتی آلمان) به ایلیسو میرویم، همه جا راهها، پلها و پستهای نظامی جدید دیده میشود. عاقبت زمانیکه در کنار دیوار مخزن میایستیم، متوجه نتیجه دیگری از سد ایلیسو میشویم: تنها باریکهای از آب از سد بیرون میآید؛ باقی آن انبار میشود. ۶ماه تا یکسال زمان لازم است تا دریاچه سد به حداکثر حجم خود برسد، به نسبت آبی که در دجله جریان دارد. در مجموع ۱۴۰۰ کیلومتر از حوضه آبخیز دجله و محیطهای تالابی آن نابود میشوند و ۱۰۰۰ کیلومتر از رودخانه تا پاییندست تالابهای میانرودان در جنوب عراق به شدت آسیب خواهند دید. آبهایی که برای این تالابها حیاتی هستند. منطقهای که مهد تمدن بشر بهشمار میرود. هیچکس نمیداند که چند گونه جانوری از بین میرود، زیرا اینجا هیچ تحقیقات زیستی و ارزیابی محیطزیستی انجام نشده است.
#آبگیری_سد_ایلیسو_لکه_ننگی_برای_همه_ما
https://t.me/darvishnameh/8847
Telegram
محمد درویش
🔻آبگیری سد ایلیسو و انفعال ایران!🔻
🇮🇷: @darvishnameh
✍ در ماجرای آبگیری #سد_ایلیسو بر سرشاخههای #دجله، بیشک همهی آنهایی که میتوانستند و باید اعتراض میکردند، اما نکردند؛ تا ابد شرمسارِ تاریخ خواهند بود؛ در این میان اما گناهِ دولت ایران و همهی آنهایی…
🇮🇷: @darvishnameh
✍ در ماجرای آبگیری #سد_ایلیسو بر سرشاخههای #دجله، بیشک همهی آنهایی که میتوانستند و باید اعتراض میکردند، اما نکردند؛ تا ابد شرمسارِ تاریخ خواهند بود؛ در این میان اما گناهِ دولت ایران و همهی آنهایی…
🔻درسِ تلخی که از آبگیری سد ایلیسو باید بگیریم!🔻 بخش دوم و پایانی:
#قلم_سبز
#روزنامه_شرق
🇮🇷: @darvishnameh
✍ یکی از گونههای نادر ماهی در دجله - Leopardenbarbe - یا لاکپشت نرمکاسه فرات بههمراه بسیاری گونههای دیگر از بین خواهند رفت. نزدیک به ۶۰ هزار نفر خانههایشان را از دست خواهند داد. سکونتگاههای جدید ساخته خواهند شد، اما همه کس توان مالی برای کسب آنها را ندارد، بسیاری به مناطق فقیرنشین دیاربکر خواهند رفت یا تلاش به مهاجرت خواهند کرد. حتی آنها که توان ماندن و نقل مکان به حسنکیف جدید را دارند، بایست خود را به زندگی دیگری وفق دهند. به یک زندگی بدون جامعهای که به آن عادت داشتهاند، بدون همسایگان، دوستان و خانواده. زمینها سنگی و بیثمر هستند. روز پنجشنبه برای آخرینبار از میان حسنکیف میگذرم و از دوستم عمر و دیگران خداحافظی میکنم. در آخر روی پل با دجله بدرود میگویم. پس از ده هزار سال تاریخ، همه چیز نابود خواهد شد، آنهم به بهانهی یک روش به اصطلاح استحصال انرژی تجدیدپذیر؛ اشکآور و تهوعآور است. ما در جریان پویش بسیار کار کردیم، اما ظاهرا کافی نبود. ما شکست خوردیم. ما یک میراث جهانی را از دست دادیم، اما نه تنها ما که علیه پروژه ایلیسو جنگیدیم، بلکه همه مردم دنیا شکست خوردند. ارزش حسنکیف و مزوپوتامیا برای تاریخ فرهنگی بشریت مانند جنگلهای بارانی آمازون برای پایداری اکولوژی کره زمین است. یک میراث جهانی به همه انسانها تعلق دارد ... نه! تعلق داشت. روز ۸ اکتبر خیابان خرید حسنکیف و خانهها نابود شدند و پل رودخانه دجله بسته شد. پس از آن همه منتظر ورود آب هستند. ما دنیا را از دست میدهیم. آیا میتوان از ایلیسو درس گرفت؟ این بیشتر یک احساس است تا یک آگاهی: شمار ما که دخالت میکنیم بایست بیشتر شود. بیشتر از هر چیز ما باید خشمگین باشیم و قاطعانهتر در برابر آنها که دنیای ما را تخریب میکنند بایستیم. «چطور جرأت میکنید؟»
🔹️خواننده عزیز ستون قلم سبز روزنامه شرق!
در ماجرای غمانگیز آبگیری سد ایلیسو و دفنِ حسنکیف، ما اگر بیشتر از عراقیها آسیب ندیده باشیم، کمتر هم آسیب ندیدهایم؛ چرا که جهت باد غالب از غرب به شرق است و دودِ خاکِ خشکشده در پاییندست دجله به چشمِ مردم ما در کرمانشاه، ایلام و خوزستان خواهد رفت. چگونه وزارت خارجه ایران، سازمان حفاظت محیطزیست و وزارت نیرو سکوت کرد؟ چگونه اجازهی چنین نسلکشی بیشرمانهای را دادیم؟ پاسخ ساده است! چون کسی از دولت ایران که خود مشغول اجرای دهها طرح انتقال آب و سدسازی جدید است، نمیپذیرد که در مخالفت با پروژههای سدسازی در ترکیه موضع بگیرد. اما آیا تشکلهای محیطزیستی در ایران در این ماجرا خوب عمل کردند؟ البته ما پتیشنی اینترنتی به راه انداخته و حدود ۳۰۰هزار امضا جمع کردیم؛ اما آیا کافی بود؟ کسی پرسید چرا اغلب تشکلهای محیطزیستی در آذربایجان از این پویش حمایت نکردند؟ درست مثل آن گروه از تشکلهای محیطزیستی در اصفهان که از اجرای طرح انتقال آب بهشتآباد دفاع میکنند؛ یا آنها که در چهارمحال و بختیاری از بنبروجن دفاع میکنند و یا آنها که در سمنان و کرمان در برابر طرحهای انتقال آب سکوت کردهاند تا کاسپین، هیرکانی، هلیل و جازموریان بیش از پیش خراشیده شود. وای بر ما اگر فکر کنیم آنهایی که حقیقتِ سیاهِ ما را باید ببینند، ندیدهاند و نمیبینند!
#آبگیری_سد_ایلیسو_لکه_ننگی_برای_همه_ما
https://t.me/darvishnameh/8847
#قلم_سبز
#روزنامه_شرق
🇮🇷: @darvishnameh
✍ یکی از گونههای نادر ماهی در دجله - Leopardenbarbe - یا لاکپشت نرمکاسه فرات بههمراه بسیاری گونههای دیگر از بین خواهند رفت. نزدیک به ۶۰ هزار نفر خانههایشان را از دست خواهند داد. سکونتگاههای جدید ساخته خواهند شد، اما همه کس توان مالی برای کسب آنها را ندارد، بسیاری به مناطق فقیرنشین دیاربکر خواهند رفت یا تلاش به مهاجرت خواهند کرد. حتی آنها که توان ماندن و نقل مکان به حسنکیف جدید را دارند، بایست خود را به زندگی دیگری وفق دهند. به یک زندگی بدون جامعهای که به آن عادت داشتهاند، بدون همسایگان، دوستان و خانواده. زمینها سنگی و بیثمر هستند. روز پنجشنبه برای آخرینبار از میان حسنکیف میگذرم و از دوستم عمر و دیگران خداحافظی میکنم. در آخر روی پل با دجله بدرود میگویم. پس از ده هزار سال تاریخ، همه چیز نابود خواهد شد، آنهم به بهانهی یک روش به اصطلاح استحصال انرژی تجدیدپذیر؛ اشکآور و تهوعآور است. ما در جریان پویش بسیار کار کردیم، اما ظاهرا کافی نبود. ما شکست خوردیم. ما یک میراث جهانی را از دست دادیم، اما نه تنها ما که علیه پروژه ایلیسو جنگیدیم، بلکه همه مردم دنیا شکست خوردند. ارزش حسنکیف و مزوپوتامیا برای تاریخ فرهنگی بشریت مانند جنگلهای بارانی آمازون برای پایداری اکولوژی کره زمین است. یک میراث جهانی به همه انسانها تعلق دارد ... نه! تعلق داشت. روز ۸ اکتبر خیابان خرید حسنکیف و خانهها نابود شدند و پل رودخانه دجله بسته شد. پس از آن همه منتظر ورود آب هستند. ما دنیا را از دست میدهیم. آیا میتوان از ایلیسو درس گرفت؟ این بیشتر یک احساس است تا یک آگاهی: شمار ما که دخالت میکنیم بایست بیشتر شود. بیشتر از هر چیز ما باید خشمگین باشیم و قاطعانهتر در برابر آنها که دنیای ما را تخریب میکنند بایستیم. «چطور جرأت میکنید؟»
🔹️خواننده عزیز ستون قلم سبز روزنامه شرق!
در ماجرای غمانگیز آبگیری سد ایلیسو و دفنِ حسنکیف، ما اگر بیشتر از عراقیها آسیب ندیده باشیم، کمتر هم آسیب ندیدهایم؛ چرا که جهت باد غالب از غرب به شرق است و دودِ خاکِ خشکشده در پاییندست دجله به چشمِ مردم ما در کرمانشاه، ایلام و خوزستان خواهد رفت. چگونه وزارت خارجه ایران، سازمان حفاظت محیطزیست و وزارت نیرو سکوت کرد؟ چگونه اجازهی چنین نسلکشی بیشرمانهای را دادیم؟ پاسخ ساده است! چون کسی از دولت ایران که خود مشغول اجرای دهها طرح انتقال آب و سدسازی جدید است، نمیپذیرد که در مخالفت با پروژههای سدسازی در ترکیه موضع بگیرد. اما آیا تشکلهای محیطزیستی در ایران در این ماجرا خوب عمل کردند؟ البته ما پتیشنی اینترنتی به راه انداخته و حدود ۳۰۰هزار امضا جمع کردیم؛ اما آیا کافی بود؟ کسی پرسید چرا اغلب تشکلهای محیطزیستی در آذربایجان از این پویش حمایت نکردند؟ درست مثل آن گروه از تشکلهای محیطزیستی در اصفهان که از اجرای طرح انتقال آب بهشتآباد دفاع میکنند؛ یا آنها که در چهارمحال و بختیاری از بنبروجن دفاع میکنند و یا آنها که در سمنان و کرمان در برابر طرحهای انتقال آب سکوت کردهاند تا کاسپین، هیرکانی، هلیل و جازموریان بیش از پیش خراشیده شود. وای بر ما اگر فکر کنیم آنهایی که حقیقتِ سیاهِ ما را باید ببینند، ندیدهاند و نمیبینند!
#آبگیری_سد_ایلیسو_لکه_ننگی_برای_همه_ما
https://t.me/darvishnameh/8847
Telegram
محمد درویش
🔻آبگیری سد ایلیسو و انفعال ایران!🔻
🇮🇷: @darvishnameh
✍ در ماجرای آبگیری #سد_ایلیسو بر سرشاخههای #دجله، بیشک همهی آنهایی که میتوانستند و باید اعتراض میکردند، اما نکردند؛ تا ابد شرمسارِ تاریخ خواهند بود؛ در این میان اما گناهِ دولت ایران و همهی آنهایی…
🇮🇷: @darvishnameh
✍ در ماجرای آبگیری #سد_ایلیسو بر سرشاخههای #دجله، بیشک همهی آنهایی که میتوانستند و باید اعتراض میکردند، اما نکردند؛ تا ابد شرمسارِ تاریخ خواهند بود؛ در این میان اما گناهِ دولت ایران و همهی آنهایی…
🔻چرا پرخرجترین سرمایهگذاری عالم، چنین به گِل مینشیند؟!🔻
✍ هشتاد و هشتمین یادداشتم را در ستون قلم سبز روزنامه شرق بخوانید ...
#قلم_سبز
#روزنامه_شرق
#افول_صنعت_هستهای
#یادداشت_۸۸
🇮🇷: @darvishnameh
✍ هشتاد و هشتمین یادداشتم را در ستون قلم سبز روزنامه شرق بخوانید ...
#قلم_سبز
#روزنامه_شرق
#افول_صنعت_هستهای
#یادداشت_۸۸
🇮🇷: @darvishnameh
🔻چرا سرمایهگذاری در حوزه انرژی هستهای در حال به گِل نشستن است؟🔻
بخش اول:
🇮🇷: @darvishnameh
✍ گروهی از متخصصان انرژی استدلال میکنند که در سراسر دنیا نیروی هستهای در حال کاهش است و هرگز نخواهد توانست کمکی جدی در راه مبارزه با تغییر اقلیم محسوب شود. اخیراً در جریان ملاقاتی در موسسه سلطنتی روابط بینالمللی (چتم هاوس)/لندن متخصصان به توافق رسیدند که برخلاف استقبال مداوم از جانب صنعت و برخی سیاستمداران، شمار نیروگاههای هستهای در حال ساخت در جهان کافی نخواهد بود تا جایگزین آنهایی شود که در حال تعطیل شدن هستند. این صاحبنظران نتیجه گرفتهاند که با پیشرفت بخش انرژی باد و خورشیدی، صنعت نیروی هستهای در حال ناپدید شدن است. ملاقات متخصصان به منظور گفتگو پیرامون گزارش به روز شده وضعیت صنعت هستهای سال ۲۰۱۹ انجام گرفت که به این نتیجه رسیدند پول خرج شده برای ساخت و بکارگیری نیروگاههای هستهای، هزینه لازم را برای مصرف در روشهای بسیار مناسبتری در راه مبارزه با تغییر اقلیم منحرف کرده است. درحقیقت، پول مصرف شده در راه بهبودی راندمان انرژی موجب شده تا مقدار کربن ذخیره شده چهار برابر بیشتر از مقدار هزینه صرف شده در راه نیروی هستهای باشد؛ و به همین ترتیب نیروی باد سه برابر و نیروی خورشید دو برابر بیشتر. اِیموری لاوینز از پایهگذاران موسسه آمریکایی Rocky Mountain (که در زمینه انرژیهای تجدیدپذیر تحقیق میکند) در ملاقات نامبرده گفت: «واقعیت آن است که نیروی هستهای اکنون با حرکت آهسته در سراسر دنیا در حال فروپاشی است. این ایده که نسل جدیدی از رآکتورهای کوچک مدولار ساخته خواهند شد تا جایگزینی برای نیروگاههای قدیمی باشند، بهوقوع نخواهد پیوست. این تنها راهی برای پرت کردن حواس از راهحلهای اقلیمی است. گزارش نامبرده از سال ۲۰۱۹ در ارتباط با انرژی هستهای و تغییر اقلیم میگوید که ساخت نیروگاههای هستهای جدید به ۵ تا ۱۷ سال زمان بیشتر نیاز دارند تا ساخت نیروگاههای بزرگ خورشیدی یا نیروگاههای بادی. تثبیت شرایط اقلیمی ضروریست و نیروی هستهای بسیار کُند و آهسته. گزارش وضعیت انرژی هستهای همچنین اضافه میکند که هیچ مورد فنی یا عملیاتی وجود ندارد که این رقبای کممصرف کربن (باد و خورشید) نتوانند آنرا بهتر، ارزانتر و سریعتر ارایه کنند. در این ملاقات نگرانی قابل توجهی درباره خطرات احتمالی در نتیجه تغییر اقلیم که متوجه نیروگاههای هستهای است، ابراز شد. مایکل اشنایدر، نگارنده اصلی گزارش گفت که رآکتورها به این دلیل در نزدیکی و یا در ساحل دریا، یا رودخانههای بزرگ و دهانههای خلیج ساخته میشوند، زیرا آنها برای کار کردن به مقدار فراوانی آب نیاز دارند. این نکته آنها را در برابر سیلابها در سواحل دریا- بویژه با بالا آمدن سطح آبها در آینده- بسیار آسیبپذیر میکند. او همچنین نگرانی خود را درباره استحکام استخرهای سوخت مصرف شده که نیاز به تأمین مداوم نیروی برق برای پیشگیری از داغ شدن بیش از اندازه سوخت دارند، ابراز کرد. بهطور مثال، آتشسوزیهای گسترده جنگلها تهدید بزرگی برای منابع تغذیه برق نیروگاههای هستهای هستند که اغلب در مناطق ایزوله شده قرار دارند. با توجه به وخامت شرایط اقلیمی در سالهای آینده، از دست دادن سردکننده بهدلیل قطع برق همچنین خطری جدی برای رآکتورها هستند که طول عمر آنها به مدت ۶۰ سال در نظر گرفته شده است. با این وجود اشنایدر بر این باور نیست که حتی رآکتورهایی که در حال حاضر ساخته میشوند، هیچگاه به مدتی طولانی برای مصارف تجاری مورد استفاده قرار بگیرند. او میگوید: «واقعیت آن است که برق استحصال شده از رآکتورهای جدید حداقل سه برابر گرانتر از برق تولید شده از انرژیهای تجدیدپذیر خواهد بود و این برای مصرفکنندگان هشداردهنده است. دولتها نیز برای جلوگیری از گرانتر شدن بیش از حد قبض برق مصرفکنندگان تحت فشار قرار خواهند گرفت. من نمیتوانم ببینم که حتی جدیدترین رآکتورها با قیمتهایی که در یک بازار رقابتی عرضه میکنند، بیشتر از ۱۰ سال دوام بیاورند. نیروی هستهای به یک سرمایه به گِل نشسته تبدیل خواهد شد. این گزارش نشان میدهد که تنها ۳۱ از ۱۹۳ کشور عضو سازمان ملل صاحب نیروگاههای هستهای هستند و ۹ کشور از آنها تصمیم به تعطیل این نیروگاهها یا صرفنظر کردن از ساخت نیروگاههای جدید یا گسترش این سیاستها را دارند.
🔹️ ادامه دارد ...
#قلم_سبز
#روزنامه_شرق
#افول_انرژی_هستهای
#یادداشت_۸۸
https://t.me/darvishnameh/8994
بخش اول:
🇮🇷: @darvishnameh
✍ گروهی از متخصصان انرژی استدلال میکنند که در سراسر دنیا نیروی هستهای در حال کاهش است و هرگز نخواهد توانست کمکی جدی در راه مبارزه با تغییر اقلیم محسوب شود. اخیراً در جریان ملاقاتی در موسسه سلطنتی روابط بینالمللی (چتم هاوس)/لندن متخصصان به توافق رسیدند که برخلاف استقبال مداوم از جانب صنعت و برخی سیاستمداران، شمار نیروگاههای هستهای در حال ساخت در جهان کافی نخواهد بود تا جایگزین آنهایی شود که در حال تعطیل شدن هستند. این صاحبنظران نتیجه گرفتهاند که با پیشرفت بخش انرژی باد و خورشیدی، صنعت نیروی هستهای در حال ناپدید شدن است. ملاقات متخصصان به منظور گفتگو پیرامون گزارش به روز شده وضعیت صنعت هستهای سال ۲۰۱۹ انجام گرفت که به این نتیجه رسیدند پول خرج شده برای ساخت و بکارگیری نیروگاههای هستهای، هزینه لازم را برای مصرف در روشهای بسیار مناسبتری در راه مبارزه با تغییر اقلیم منحرف کرده است. درحقیقت، پول مصرف شده در راه بهبودی راندمان انرژی موجب شده تا مقدار کربن ذخیره شده چهار برابر بیشتر از مقدار هزینه صرف شده در راه نیروی هستهای باشد؛ و به همین ترتیب نیروی باد سه برابر و نیروی خورشید دو برابر بیشتر. اِیموری لاوینز از پایهگذاران موسسه آمریکایی Rocky Mountain (که در زمینه انرژیهای تجدیدپذیر تحقیق میکند) در ملاقات نامبرده گفت: «واقعیت آن است که نیروی هستهای اکنون با حرکت آهسته در سراسر دنیا در حال فروپاشی است. این ایده که نسل جدیدی از رآکتورهای کوچک مدولار ساخته خواهند شد تا جایگزینی برای نیروگاههای قدیمی باشند، بهوقوع نخواهد پیوست. این تنها راهی برای پرت کردن حواس از راهحلهای اقلیمی است. گزارش نامبرده از سال ۲۰۱۹ در ارتباط با انرژی هستهای و تغییر اقلیم میگوید که ساخت نیروگاههای هستهای جدید به ۵ تا ۱۷ سال زمان بیشتر نیاز دارند تا ساخت نیروگاههای بزرگ خورشیدی یا نیروگاههای بادی. تثبیت شرایط اقلیمی ضروریست و نیروی هستهای بسیار کُند و آهسته. گزارش وضعیت انرژی هستهای همچنین اضافه میکند که هیچ مورد فنی یا عملیاتی وجود ندارد که این رقبای کممصرف کربن (باد و خورشید) نتوانند آنرا بهتر، ارزانتر و سریعتر ارایه کنند. در این ملاقات نگرانی قابل توجهی درباره خطرات احتمالی در نتیجه تغییر اقلیم که متوجه نیروگاههای هستهای است، ابراز شد. مایکل اشنایدر، نگارنده اصلی گزارش گفت که رآکتورها به این دلیل در نزدیکی و یا در ساحل دریا، یا رودخانههای بزرگ و دهانههای خلیج ساخته میشوند، زیرا آنها برای کار کردن به مقدار فراوانی آب نیاز دارند. این نکته آنها را در برابر سیلابها در سواحل دریا- بویژه با بالا آمدن سطح آبها در آینده- بسیار آسیبپذیر میکند. او همچنین نگرانی خود را درباره استحکام استخرهای سوخت مصرف شده که نیاز به تأمین مداوم نیروی برق برای پیشگیری از داغ شدن بیش از اندازه سوخت دارند، ابراز کرد. بهطور مثال، آتشسوزیهای گسترده جنگلها تهدید بزرگی برای منابع تغذیه برق نیروگاههای هستهای هستند که اغلب در مناطق ایزوله شده قرار دارند. با توجه به وخامت شرایط اقلیمی در سالهای آینده، از دست دادن سردکننده بهدلیل قطع برق همچنین خطری جدی برای رآکتورها هستند که طول عمر آنها به مدت ۶۰ سال در نظر گرفته شده است. با این وجود اشنایدر بر این باور نیست که حتی رآکتورهایی که در حال حاضر ساخته میشوند، هیچگاه به مدتی طولانی برای مصارف تجاری مورد استفاده قرار بگیرند. او میگوید: «واقعیت آن است که برق استحصال شده از رآکتورهای جدید حداقل سه برابر گرانتر از برق تولید شده از انرژیهای تجدیدپذیر خواهد بود و این برای مصرفکنندگان هشداردهنده است. دولتها نیز برای جلوگیری از گرانتر شدن بیش از حد قبض برق مصرفکنندگان تحت فشار قرار خواهند گرفت. من نمیتوانم ببینم که حتی جدیدترین رآکتورها با قیمتهایی که در یک بازار رقابتی عرضه میکنند، بیشتر از ۱۰ سال دوام بیاورند. نیروی هستهای به یک سرمایه به گِل نشسته تبدیل خواهد شد. این گزارش نشان میدهد که تنها ۳۱ از ۱۹۳ کشور عضو سازمان ملل صاحب نیروگاههای هستهای هستند و ۹ کشور از آنها تصمیم به تعطیل این نیروگاهها یا صرفنظر کردن از ساخت نیروگاههای جدید یا گسترش این سیاستها را دارند.
🔹️ ادامه دارد ...
#قلم_سبز
#روزنامه_شرق
#افول_انرژی_هستهای
#یادداشت_۸۸
https://t.me/darvishnameh/8994
Telegram
محمد درویش
🔻چرا پرخرجترین سرمایهگذاری عالم، چنین به گِل مینشیند؟!🔻
✍ هشتاد و هشتمین یادداشتم را در ستون قلم سبز روزنامه شرق بخوانید ...
#قلم_سبز
#روزنامه_شرق
#افول_صنعت_هستهای
#یادداشت_۸۸
🇮🇷: @darvishnameh
✍ هشتاد و هشتمین یادداشتم را در ستون قلم سبز روزنامه شرق بخوانید ...
#قلم_سبز
#روزنامه_شرق
#افول_صنعت_هستهای
#یادداشت_۸۸
🇮🇷: @darvishnameh