👆👆👆چگونه سفر کنیم، از طبیعت لذت بریم و از لذت های تماشای طبیعت برای دیگر شهروندان کره زمین نکاهیم؟!
#سفر_محیط_زیستی
@darvishnameh
#سفر_محیط_زیستی
@darvishnameh
🔴تغییر ناگهانی وضعیت هوا در ماهشهر!🔴
متاسفانه بنابه اعلام خلبان، به دلیل کاهش شدید میدان دید در ماهشهر مجبور به برگشت به فرودگاه مهرآباد شدیم!
فعلاً همه منتظریم تا وضعیت نهایی اعلام شود. شاید مستقیماً به اهواز برویم و یا شاید وقتی دیگر ...
#سفر_ابتکار_به_خوزستان
@darvishnameh
متاسفانه بنابه اعلام خلبان، به دلیل کاهش شدید میدان دید در ماهشهر مجبور به برگشت به فرودگاه مهرآباد شدیم!
فعلاً همه منتظریم تا وضعیت نهایی اعلام شود. شاید مستقیماً به اهواز برویم و یا شاید وقتی دیگر ...
#سفر_ابتکار_به_خوزستان
@darvishnameh
۲۳ امرداد ۱۳۹۵
عصر پنج شنبه در بیست و یکمین روز از امرداد ماه، هنگام بازگشت از سفر استانی معصومه ابتکار به استان قزوین، با این صحنه که در تصویر بالا ملاحظه می کنید، روبرو شدیم! صحنه ای که البته برای بسیاری از رهگذران، خودروهای عبوری محور قزوین به کرج و مردم آبیک، منظره ای کاملاً تکراری است که از قضا شاید به آن عادت هم کرده باشند. اما نکته عجیب و البته تاسف بار این بود که صبح هنگام، زمانی که از معصومه ابتکار و هیات همراه در این محل استقبال شد و استاندار به همراه همه مدیران استانی جمع شده بودند تا از عزم خویش برای بهبود شرایط محیط زیستی استان بگویند، آسمان آبی بود و الکتروفیلترهای کارخانه سیمان آبیک هم به خوبی کار می کرد!
این ناسازه، هنگامی غم انگیزتر می شود که به شعار نوشته شده بر روی تابلو هم دقت کنیم که توسط مدیران این کارخانه نصب شده است!
چه سند گویایی که نشان می دهد همچنان توجه به محیط زیست به جایگاهی که باید نرسیده و در موارد قابل توجهی در سطح و شعار باقیمانده است! وگرنه چرا باید برای رعایت استانداردهای هوایی که خود مصرف می کنیم، حتماً ترس از شمشیر دموکلس و قوه قهریه را در بالای سر خود حس کنیم تا به صرافت رعایت موازین محیط زیستی بیافتیم؟!
#کارخانه_سیمان_آبیک
#سفر_استانی_ابتکار_به_قزوین
@darvishnameh
عصر پنج شنبه در بیست و یکمین روز از امرداد ماه، هنگام بازگشت از سفر استانی معصومه ابتکار به استان قزوین، با این صحنه که در تصویر بالا ملاحظه می کنید، روبرو شدیم! صحنه ای که البته برای بسیاری از رهگذران، خودروهای عبوری محور قزوین به کرج و مردم آبیک، منظره ای کاملاً تکراری است که از قضا شاید به آن عادت هم کرده باشند. اما نکته عجیب و البته تاسف بار این بود که صبح هنگام، زمانی که از معصومه ابتکار و هیات همراه در این محل استقبال شد و استاندار به همراه همه مدیران استانی جمع شده بودند تا از عزم خویش برای بهبود شرایط محیط زیستی استان بگویند، آسمان آبی بود و الکتروفیلترهای کارخانه سیمان آبیک هم به خوبی کار می کرد!
این ناسازه، هنگامی غم انگیزتر می شود که به شعار نوشته شده بر روی تابلو هم دقت کنیم که توسط مدیران این کارخانه نصب شده است!
چه سند گویایی که نشان می دهد همچنان توجه به محیط زیست به جایگاهی که باید نرسیده و در موارد قابل توجهی در سطح و شعار باقیمانده است! وگرنه چرا باید برای رعایت استانداردهای هوایی که خود مصرف می کنیم، حتماً ترس از شمشیر دموکلس و قوه قهریه را در بالای سر خود حس کنیم تا به صرافت رعایت موازین محیط زیستی بیافتیم؟!
#کارخانه_سیمان_آبیک
#سفر_استانی_ابتکار_به_قزوین
@darvishnameh
@darvishnameh
🚨🚨🚨 🚨خلاق باشید و برنده شوید!
📢 نخستین مسابقه ملی عکسِ #در_راه_مدرسه
🚴🏻 من، مدرسه، دوچرخه 🚴🏻
🚲 در دو بخش: #مردمی و #دانشآموزی
📸 تصاویر خلاقانه از #سفر_با_دوچرخه در راه #مدرسه را برای ما ارسال کنید
🏆🏆 #جوایز: 10 دستگاه دوچرخه برقی- 10 دستگاه دوچرخه شهری
🏅 تقدیر از برترینها با حضور معاون رئیسجمهور و رئیس سازمان محیط زیست؛ دکتر #معصومه_ابتکار و مدیران #آموزش_و_پرورش، #وزارت_ورزش_و_جوانان و #وزارت_بهداشت، درمان و آموزش پزشکی
🎆 همراه با #نمایشگاه آثار برگزیده
🔴🔴 #مهلت ارسال آثار: تا 12 آذر 95
💻 نحوه ارسال: از طریق سایت
👉🏻👉🏻👉🏻👉🏻👉🏻 👉🏻isfahan.ir/traffic
📡 اطلاعات بیشتر:
☎️ : ٠٣١٣٢٢٠٤٨٤٥
☂ @traffic_cul
🚨🚨🚨 🚨خلاق باشید و برنده شوید!
📢 نخستین مسابقه ملی عکسِ #در_راه_مدرسه
🚴🏻 من، مدرسه، دوچرخه 🚴🏻
🚲 در دو بخش: #مردمی و #دانشآموزی
📸 تصاویر خلاقانه از #سفر_با_دوچرخه در راه #مدرسه را برای ما ارسال کنید
🏆🏆 #جوایز: 10 دستگاه دوچرخه برقی- 10 دستگاه دوچرخه شهری
🏅 تقدیر از برترینها با حضور معاون رئیسجمهور و رئیس سازمان محیط زیست؛ دکتر #معصومه_ابتکار و مدیران #آموزش_و_پرورش، #وزارت_ورزش_و_جوانان و #وزارت_بهداشت، درمان و آموزش پزشکی
🎆 همراه با #نمایشگاه آثار برگزیده
🔴🔴 #مهلت ارسال آثار: تا 12 آذر 95
💻 نحوه ارسال: از طریق سایت
👉🏻👉🏻👉🏻👉🏻👉🏻 👉🏻isfahan.ir/traffic
📡 اطلاعات بیشتر:
☎️ : ٠٣١٣٢٢٠٤٨٤٥
☂ @traffic_cul
Forwarded from حمل و نقل فعال
🚲 همایش دوچرخه سواری 🚲 و 🌲کاشت درخت🌲
به مناسبت روز درختکاری
به همراه افتتاح اولین تسهیلات سفر ترکیبی اتوبوس و دوچرخه
📅 ۱۷ اسفند ۹۷
🕰 ساعت ۸:۳۰
🌏 از پایانه کاوه تا پایانه معین
منتظر حضور سبزتان هستیم
در صورت نداشتن دوچرخه، امکان استفاده از دوچرخه اشتراکی فراهم است.
#سفر_ترکیبی
#دوچرخه_اتوبوس
#تغییر_سبک_زندگی
#دوچرخه_تهران_زندگی
@cleantransport
به مناسبت روز درختکاری
به همراه افتتاح اولین تسهیلات سفر ترکیبی اتوبوس و دوچرخه
📅 ۱۷ اسفند ۹۷
🕰 ساعت ۸:۳۰
🌏 از پایانه کاوه تا پایانه معین
منتظر حضور سبزتان هستیم
در صورت نداشتن دوچرخه، امکان استفاده از دوچرخه اشتراکی فراهم است.
#سفر_ترکیبی
#دوچرخه_اتوبوس
#تغییر_سبک_زندگی
#دوچرخه_تهران_زندگی
@cleantransport
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔺در نیشابور؛ در سرزمین خیام، عطار، کمالالملک و مشکاتیان از بینالود تا دیزباد و از در رود تا شور رود چه خبر است؟🔺
✍ از ۱۵ تیر در شبکه پنج #طبیعت_یار را فراموش نکنید و خبر پخشش را تا میتوانید، نشر دهید.
#دیزباد_بالا
#یه_روز_تازه
#شوررود
#فرونشست
#انرژی_خورشیدی
#سفر_به_نیشابور
🇮🇷: @darvishnameh
✍ از ۱۵ تیر در شبکه پنج #طبیعت_یار را فراموش نکنید و خبر پخشش را تا میتوانید، نشر دهید.
#دیزباد_بالا
#یه_روز_تازه
#شوررود
#فرونشست
#انرژی_خورشیدی
#سفر_به_نیشابور
🇮🇷: @darvishnameh
Forwarded from محمد درویش
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔺در نیشابور؛ در سرزمین خیام، عطار، کمالالملک و مشکاتیان از بینالود تا دیزباد و از در رود تا شور رود چه خبر است؟🔺
✍ از ۱۵ تیر در شبکه پنج #طبیعت_یار را فراموش نکنید و خبر پخشش را تا میتوانید، نشر دهید.
#دیزباد_بالا
#یه_روز_تازه
#شوررود
#فرونشست
#انرژی_خورشیدی
#سفر_به_نیشابور
🇮🇷: @darvishnameh
✍ از ۱۵ تیر در شبکه پنج #طبیعت_یار را فراموش نکنید و خبر پخشش را تا میتوانید، نشر دهید.
#دیزباد_بالا
#یه_روز_تازه
#شوررود
#فرونشست
#انرژی_خورشیدی
#سفر_به_نیشابور
🇮🇷: @darvishnameh
Forwarded from کاشان آنلاین( kashanonline.ir )
با حضور ضابطیان، نورآقایی، درویش و اصلانی برگزار شد ؛
تببین جایگاه روایت و قصه در سفر و صنعت گردشگری در یک پاتوق کتاب
مجموعه کتابفروشی #ساربوک_کاشان، عصر نخستین جمعهی بهمن ماه 99 در نشستی با حضور منصور ضابطیان( نویسنده و فعال حوزه ادبیات)، آرش نورآقایی( فعال شناخته شدهی گردشگری)، محمد درویش (کنشگر برجسته حوزه محیط زیست) و محمدرضا اصلانی( فیلم ساز صاحب نام) به بهانهی جشن امضای کتابهای منصور ضابطیان و همچنین کتاب گردشگری #اهل_کاشانم، شاهد گپ و گفت هایی در محدوده اهمیت #سفر و جایگاه #ادبیات و #روایت و نگاه خلاقانه در حوزه #گردشگری بود.
به گزارش #کاشان_آنلاین، در این نشست که شمار زیادی از فعالان حوزه ادبیات، میراث و گردشگری نیز حضور داشتند، نورآقایی (مدیر طرح کتاب گردشگری اهل کاشانم) با اشاره به ...
لینک مشروح این گزارش🔻🔻
https://kashanonline.ir/?p=3054
☑️ به کانال خبری #کاشان_آنلاین بپیوندید ؛
@kashanonlinechannel
تببین جایگاه روایت و قصه در سفر و صنعت گردشگری در یک پاتوق کتاب
مجموعه کتابفروشی #ساربوک_کاشان، عصر نخستین جمعهی بهمن ماه 99 در نشستی با حضور منصور ضابطیان( نویسنده و فعال حوزه ادبیات)، آرش نورآقایی( فعال شناخته شدهی گردشگری)، محمد درویش (کنشگر برجسته حوزه محیط زیست) و محمدرضا اصلانی( فیلم ساز صاحب نام) به بهانهی جشن امضای کتابهای منصور ضابطیان و همچنین کتاب گردشگری #اهل_کاشانم، شاهد گپ و گفت هایی در محدوده اهمیت #سفر و جایگاه #ادبیات و #روایت و نگاه خلاقانه در حوزه #گردشگری بود.
به گزارش #کاشان_آنلاین، در این نشست که شمار زیادی از فعالان حوزه ادبیات، میراث و گردشگری نیز حضور داشتند، نورآقایی (مدیر طرح کتاب گردشگری اهل کاشانم) با اشاره به ...
لینک مشروح این گزارش🔻🔻
https://kashanonline.ir/?p=3054
☑️ به کانال خبری #کاشان_آنلاین بپیوندید ؛
@kashanonlinechannel
🔸️درباره دعوت روزنامه خوزیها از کنشگر محیط زیست ایران:🔸️
چرا محمد درویش؟
دغدغههایی برای ایران؛ بخش اول:
محمد مالی/ صاحبامتیاز و مدیرمسئول روزنامه خوزیها
✍ به هر دلیل و با هر رویکردی، ایرانِ سنتی در قرن سیزدهم شمسی وارد عصری مدرن و صنعتی شد. ابزارهای مدرن آمدند اما مدرنیته نیامد و تا امروز مقاومتهای جانانهای از سوی متولیان سنت در میدان ایران در برابر ورود مدرنیته به کالبد فکری جامعه ایرانی صورت گرفته و همچنان در جریان است. این رخداد ناقص، یعنی ورود ابزار مدرن بدون روح آن، ایران قرن 13 شمسی را دچار رنجهای بیشمار و ناتمام کرد. صنعت آمد، بدون پیوستهای فرهنگی و اجتماعی.
هدف، تولید و افزایش تولید بود بدون در نظر گرفتن انسان.
توسعه بدون انسان و صنعت محورِ صرف؛ طبیعت را بیشتر از همه چندصدهزار سال زیست احتمالی بشر بر کره زمین، از بین برد و بهتر است بگوییم به نابودی کشاند. جلگهها: کویر، کویرها به تاراج، جنگلها: بیابان و آبهای شیرین برای تولید برق و کشاورزی و دیگر چیزی نمانده از صورتبندی ایران صدسال پیش. حالا اما در آستانه قرنی تازه، کنشگرانی پدیدار گشتهاند که عاشقانه مسئولیت زبان طبیعت بیزبان بودن را برگزیدهاند. و چه باک از هزینههایی که در راه حفاظت از محیط زیست و پاسداشت طبیعت پرداخته میشود. و مگر مافیای صنعت، نفت، خاک و سد و انتقال آب و مرتع و درخت و جاده؛ دست روی دست میگذارد؟
این نسل پاکباخته که هدفی جز جلوگیری از وارد آمدن صدمات بیشتر به طبیعت و محیط زیست ایران ندارند درطول سالهای گذشته با فرهنگسازی و بهرهمندی از فرصت و ظرفیت بیبدیل فضای مجازی توانستهاند افکار عمومی را برای تحت فشار گذاردن دولتها جهت حفظ و نگهداشت ذخایر طبیعی کشور؛ بسیج کرده و به میدان آورند. جلوگیری از ادامه کار طرحهای متعدد انتقال آب از سرچشمهها، احیای دریاچه ارومیه و اجرای طرحهای بیابانزدایی، کمربند فضای سبز گرداگرد کلانشهر و تعطیلی صنایع آلاینده در حاشیه شهرهای بزرگ و راهاندازی پویشها و زنجیرههای انسانی مدافعان محیط زیست، بخشی از نشانههای پیروزی کنشگران و پویندههای محیط زیست در سالهای اخیرِ ایران امروز است.
محمد درویش یکی از صداهای ماندگار طبیعت در ایران است. او که در هر لباس و ورای هر میز و صندلی، از حقوق طبیعت، حیوانات و میراث این کشور مطالبه داشته است. او به دعوت روزنامه خوزیها به خوزستان میآید.
اما چرا محمد درویش؟
ـ درویش یک از هزاران نیست و کاش بود. از جنس او، با منطق و قدرت استدلال او، از میزان کوشندگی و خستگیناپذیریاش، از سعی و جهدی که کار میبندد. از وقتی که میگذارد و جانی که میفرساید. از عشقی که به مرز و بوم اساطیریاش ارزانی میدارد. این همه، زیباست اما زیاد نیست! جامعه امروز ایرانی، درویش ندارد بسیار و این درد کمی نیست و البته یکی از دلایل پرداخت ویژه ما به اوست.
درویش رویایی دارد. رویایی برای ایران فردا که امروز در سایه اهتمام و رنج و ریاضت و حرکت ما ساخته میشود. رویای تهران بدون دود، ایران زیبا و تمیز، شهرهای طبیعتدوست و روستاهای طبیعتیار. رویای درویش، رویای هزارههاست. رویای رویاها. تصویری که هر ایراندوستی را میتواند مسخ کند. تابلویی که میتوان ساعتها کنارش ایستاد و آرامش گرفت. نقشی ماندگار و مانا از آنچه باید باشد و نیست شوربختانه. درویش رویایی دارد که گمشده اوست. و او همه ما را در پیدایش رویایش به مشارکت میطلبد تا رویایش که رویای هر نسل و تمدنی است تحقق یابد. رویایی بزرگ که بالاخره باید از جایی آغاز میشد. درویش، رویایش را کلید زده و آغازیده. درویش رویایی دارد و این همان رازی است که در گوش همه ما گفته است.
ـ درویش در لباس دولت، خود را نفروخت و زبان نگرفت. مانند دیگر کنشگران مستقل نبود که وقتی دعوت دولتیها را میپذیرند، راه رفته را فراموش کرده و میشوند ماشین توجیهگر سیاستهای اجرایی. خود را میبازند. میفروشند و در این خرید و فروش، آرمانهایشان لگدمال میشود. درویش در عرصه تجربه پُستهای دولتی، چنین نبود. او خود بود. خودش ماند و این هم ویژگی خاص و برتر درویش است که درویش ماند.
درویش در کنشها و گامهایش، در حرکتها و پویشهایش، در هر آن و ثانیهای که تا کنون داشته است. در این سه دهه از پنج دهه گذراندهاش، طرف مردم ایستاده است در هر مجادلهای و فراموش نمیکند البته که سمت مردم بودن با پوپولیست شدن تفاوت دارد. درویش مردمی بوده و مردمی مانده است. قهرمان ما از مردم است و نه ورای آنها و حتی دقت کرده و تلاش نموده است تا این خصیصه و ویژگی او رنگ نبازد. دوریش ما یکی از ماست. و این شاید در عمقبخشی به نفوذ کلام و سخناش، تاثیر داشته است.
ادامه دارد ...
#ویژه_نامه_خوزی_ها_برای_محمددرویش
#سفر_به_خوزستان
#محمد_مالی
https://t.me/darvishnameh
چرا محمد درویش؟
دغدغههایی برای ایران؛ بخش اول:
محمد مالی/ صاحبامتیاز و مدیرمسئول روزنامه خوزیها
✍ به هر دلیل و با هر رویکردی، ایرانِ سنتی در قرن سیزدهم شمسی وارد عصری مدرن و صنعتی شد. ابزارهای مدرن آمدند اما مدرنیته نیامد و تا امروز مقاومتهای جانانهای از سوی متولیان سنت در میدان ایران در برابر ورود مدرنیته به کالبد فکری جامعه ایرانی صورت گرفته و همچنان در جریان است. این رخداد ناقص، یعنی ورود ابزار مدرن بدون روح آن، ایران قرن 13 شمسی را دچار رنجهای بیشمار و ناتمام کرد. صنعت آمد، بدون پیوستهای فرهنگی و اجتماعی.
هدف، تولید و افزایش تولید بود بدون در نظر گرفتن انسان.
توسعه بدون انسان و صنعت محورِ صرف؛ طبیعت را بیشتر از همه چندصدهزار سال زیست احتمالی بشر بر کره زمین، از بین برد و بهتر است بگوییم به نابودی کشاند. جلگهها: کویر، کویرها به تاراج، جنگلها: بیابان و آبهای شیرین برای تولید برق و کشاورزی و دیگر چیزی نمانده از صورتبندی ایران صدسال پیش. حالا اما در آستانه قرنی تازه، کنشگرانی پدیدار گشتهاند که عاشقانه مسئولیت زبان طبیعت بیزبان بودن را برگزیدهاند. و چه باک از هزینههایی که در راه حفاظت از محیط زیست و پاسداشت طبیعت پرداخته میشود. و مگر مافیای صنعت، نفت، خاک و سد و انتقال آب و مرتع و درخت و جاده؛ دست روی دست میگذارد؟
این نسل پاکباخته که هدفی جز جلوگیری از وارد آمدن صدمات بیشتر به طبیعت و محیط زیست ایران ندارند درطول سالهای گذشته با فرهنگسازی و بهرهمندی از فرصت و ظرفیت بیبدیل فضای مجازی توانستهاند افکار عمومی را برای تحت فشار گذاردن دولتها جهت حفظ و نگهداشت ذخایر طبیعی کشور؛ بسیج کرده و به میدان آورند. جلوگیری از ادامه کار طرحهای متعدد انتقال آب از سرچشمهها، احیای دریاچه ارومیه و اجرای طرحهای بیابانزدایی، کمربند فضای سبز گرداگرد کلانشهر و تعطیلی صنایع آلاینده در حاشیه شهرهای بزرگ و راهاندازی پویشها و زنجیرههای انسانی مدافعان محیط زیست، بخشی از نشانههای پیروزی کنشگران و پویندههای محیط زیست در سالهای اخیرِ ایران امروز است.
محمد درویش یکی از صداهای ماندگار طبیعت در ایران است. او که در هر لباس و ورای هر میز و صندلی، از حقوق طبیعت، حیوانات و میراث این کشور مطالبه داشته است. او به دعوت روزنامه خوزیها به خوزستان میآید.
اما چرا محمد درویش؟
ـ درویش یک از هزاران نیست و کاش بود. از جنس او، با منطق و قدرت استدلال او، از میزان کوشندگی و خستگیناپذیریاش، از سعی و جهدی که کار میبندد. از وقتی که میگذارد و جانی که میفرساید. از عشقی که به مرز و بوم اساطیریاش ارزانی میدارد. این همه، زیباست اما زیاد نیست! جامعه امروز ایرانی، درویش ندارد بسیار و این درد کمی نیست و البته یکی از دلایل پرداخت ویژه ما به اوست.
درویش رویایی دارد. رویایی برای ایران فردا که امروز در سایه اهتمام و رنج و ریاضت و حرکت ما ساخته میشود. رویای تهران بدون دود، ایران زیبا و تمیز، شهرهای طبیعتدوست و روستاهای طبیعتیار. رویای درویش، رویای هزارههاست. رویای رویاها. تصویری که هر ایراندوستی را میتواند مسخ کند. تابلویی که میتوان ساعتها کنارش ایستاد و آرامش گرفت. نقشی ماندگار و مانا از آنچه باید باشد و نیست شوربختانه. درویش رویایی دارد که گمشده اوست. و او همه ما را در پیدایش رویایش به مشارکت میطلبد تا رویایش که رویای هر نسل و تمدنی است تحقق یابد. رویایی بزرگ که بالاخره باید از جایی آغاز میشد. درویش، رویایش را کلید زده و آغازیده. درویش رویایی دارد و این همان رازی است که در گوش همه ما گفته است.
ـ درویش در لباس دولت، خود را نفروخت و زبان نگرفت. مانند دیگر کنشگران مستقل نبود که وقتی دعوت دولتیها را میپذیرند، راه رفته را فراموش کرده و میشوند ماشین توجیهگر سیاستهای اجرایی. خود را میبازند. میفروشند و در این خرید و فروش، آرمانهایشان لگدمال میشود. درویش در عرصه تجربه پُستهای دولتی، چنین نبود. او خود بود. خودش ماند و این هم ویژگی خاص و برتر درویش است که درویش ماند.
درویش در کنشها و گامهایش، در حرکتها و پویشهایش، در هر آن و ثانیهای که تا کنون داشته است. در این سه دهه از پنج دهه گذراندهاش، طرف مردم ایستاده است در هر مجادلهای و فراموش نمیکند البته که سمت مردم بودن با پوپولیست شدن تفاوت دارد. درویش مردمی بوده و مردمی مانده است. قهرمان ما از مردم است و نه ورای آنها و حتی دقت کرده و تلاش نموده است تا این خصیصه و ویژگی او رنگ نبازد. دوریش ما یکی از ماست. و این شاید در عمقبخشی به نفوذ کلام و سخناش، تاثیر داشته است.
ادامه دارد ...
#ویژه_نامه_خوزی_ها_برای_محمددرویش
#سفر_به_خوزستان
#محمد_مالی
https://t.me/darvishnameh
Telegram
محمد درویش
برای اعتلای طبیعت وطنی که دوستش داریم.
دیدگاههای رییس کمیته محیطزیست در کرسی سلامت اجتماعی یونسکو
نحوه درج پیام یا ارسال عکس در تلگرام:
@mohammaddarvish44
محمّد درویش در ویکیپدیا:
https://fa.m.wikipedia.org/wiki/محمد_درویش
دیدگاههای رییس کمیته محیطزیست در کرسی سلامت اجتماعی یونسکو
نحوه درج پیام یا ارسال عکس در تلگرام:
@mohammaddarvish44
محمّد درویش در ویکیپدیا:
https://fa.m.wikipedia.org/wiki/محمد_درویش
🔸️درباره دعوت روزنامه خوزیها از کنشگر محیط زیست ایران:🔸️
چرا محمد درویش؟
دغدغههایی برای ایران؛ بخش دوم و پایانی:
محمد مالی/ صاحبامتیاز و مدیرمسئول روزنامه خوزیها
✍ درویش در همه این سالها دلبستگی عجیبی به سرزمین و مردمان خوز داشته است. او به خوز نگاهی جدی و نزدیک دارد. دردهای خوز را، رنجهای خوز را و آلام و آمال خوز را به خوبی میشناسد و هر فرصتی یافته این دردها را با زبان خود، با قلم خود و از تریبون خود در گستره نفوذی که داشته، انعکاس داده است.
ـ درویش نیروی سهمگین جامعه مدنی، تاثیرگذاریش و جریانسازیاش را به خوبی میشناسد. او سازمانهای مردمنهاد را در پیشبرد اهدافش به کمک میگیرد تا قدرت سیاسی به ناچار، پاسخگو باشد و آغوش خود را برای نقد و انتقاد بگشاید.
ـ درویش اهل جنگ نیست. نگاه او سازنده و نقدش از درون است. خصمانه نیست. جنس عملِ درویش، خیرخواهانه و دلسوزانه است. درویش با زیرکی در لابهلای خطوط میراند و بر حفظ چارچوبهای قانونی در عمل و کنش اجتماعی خویش اصرار میورزد.
ـ درویش ایرانبان و ایراندوست است.
درویش اهل معامله و سکوت و دمفروبستن نیست. علاقه و عشق او به ایران شاید اما منشاء کار و سخن و رفتار اوست. سوخت پایانناپذیری که تو گویی هر رنج و تلخی را در این راه و در هر راهی به شیرینی مبدل میسازد.
او ساعت ۹ صبح روز چهارم بهمن ماه ۱۳۴۴ در تهران به دنیا آمد. نخستین فرزند یک خانواده دو فرزندی! خودش میگوید: «به خوبی یادم هست که هنوز مدرسه نمیرفتم، امّا عاشق هفتهنامههای کیهان بچهها و دنیای ورزش بودم و... هرچند اعتراف میکنم اغلب آن رؤیاها هنوز مرا رها نکردهاند و چه خوب»!
محمد درویش بیش از سه دهه است که در حوزه محیط زیست و منابع طبیعی کشور فعالیت دارد.
او دوران کودکی و نوجوانیاش را (به دلیل شغل پدر که نظامی بودند) در شهرهای گوناگونی چون تهران، بروجرد، سردشت، اصفهان، آبادان، خرمشهر و نجف آباد گذراند و پس از اخذ دیپلم تجربی از مجتمع آموزشی شهید بهشتی اصفهان(صمد بهرنگی سابق)، بین سالهای ۱۳۶۴ الی ۱۳۶۶ خدمت مقدس سربازی را در پشتیبانی منطقه ۳ ارتش جمهوری اسلامی ایران و نیز گروه ۱۱ توپخانه مراغه سپری کرد. بلافاصله پس از پایان سربازی (۲۴ اردیبهشت ۱۳۶۶) در کنکور شرکت کرد و در نخستین رشته انتخابیاش (مهندسی مرتع و آبخیزداری دانشگاه تهران) پذیرفته شد. از بهمن ماه سال ۱۳۶۸ نیز به دلیل دانشجوی ممتاز بودن و پذیرفته شدن از مصاحبه ورودی، جذب مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور شد و به عنوان عضو هیأت علمی و مسئول گروه اقتصادی اجتماعی در بخش تحقیقات بیابان مشغول انجام وظیفه شد. مدرک کارشناسی خود را در رشته مهندسی مرتع و آبخیزداری از دانشگاه تهران گرفت و مدرک کارشناسی ارشد خود را در رشته مدیریت محیط زیست از واحد علوم و تحقیقات دانشگاه آزاد اسلامی تهران اخذ کرد. گفتنی آن که موضوع دانشنامه کارشناسی ارشد وی (امکانسنجی مدیریتی در استفاده از روش فائو و یونپ برای تهیه نقشه بیابانزایی ایران)، به عنوان پژوهش برتر سال ۱۳۷۸ وزارت جهاد سازندگی وقت انتخاب شد.
آرمان او از فعالیت در عرصه مجازی؛ دستیابی به نوعی هماندیشی و همافزایی مثبت با هموطنان در حوزهی محیط زیست بود؛ رخدادی که امیدوار بود منجر به پالایش و ویرایش بیشتری در دیدگاههای جامعه ایرانی شود. او سالها در زمینه محیط زیست کشور به تحقیق و پژوهش پرداخته است. محمد درویش دغدغهمند است. دغدغههایی برای ایران.
#ویژه_نامه_خوزی_ها_برای_محمددرویش
#سفر_به_خوزستان
#محمد_مالی
https://t.me/darvishnameh
چرا محمد درویش؟
دغدغههایی برای ایران؛ بخش دوم و پایانی:
محمد مالی/ صاحبامتیاز و مدیرمسئول روزنامه خوزیها
✍ درویش در همه این سالها دلبستگی عجیبی به سرزمین و مردمان خوز داشته است. او به خوز نگاهی جدی و نزدیک دارد. دردهای خوز را، رنجهای خوز را و آلام و آمال خوز را به خوبی میشناسد و هر فرصتی یافته این دردها را با زبان خود، با قلم خود و از تریبون خود در گستره نفوذی که داشته، انعکاس داده است.
ـ درویش نیروی سهمگین جامعه مدنی، تاثیرگذاریش و جریانسازیاش را به خوبی میشناسد. او سازمانهای مردمنهاد را در پیشبرد اهدافش به کمک میگیرد تا قدرت سیاسی به ناچار، پاسخگو باشد و آغوش خود را برای نقد و انتقاد بگشاید.
ـ درویش اهل جنگ نیست. نگاه او سازنده و نقدش از درون است. خصمانه نیست. جنس عملِ درویش، خیرخواهانه و دلسوزانه است. درویش با زیرکی در لابهلای خطوط میراند و بر حفظ چارچوبهای قانونی در عمل و کنش اجتماعی خویش اصرار میورزد.
ـ درویش ایرانبان و ایراندوست است.
درویش اهل معامله و سکوت و دمفروبستن نیست. علاقه و عشق او به ایران شاید اما منشاء کار و سخن و رفتار اوست. سوخت پایانناپذیری که تو گویی هر رنج و تلخی را در این راه و در هر راهی به شیرینی مبدل میسازد.
او ساعت ۹ صبح روز چهارم بهمن ماه ۱۳۴۴ در تهران به دنیا آمد. نخستین فرزند یک خانواده دو فرزندی! خودش میگوید: «به خوبی یادم هست که هنوز مدرسه نمیرفتم، امّا عاشق هفتهنامههای کیهان بچهها و دنیای ورزش بودم و... هرچند اعتراف میکنم اغلب آن رؤیاها هنوز مرا رها نکردهاند و چه خوب»!
محمد درویش بیش از سه دهه است که در حوزه محیط زیست و منابع طبیعی کشور فعالیت دارد.
او دوران کودکی و نوجوانیاش را (به دلیل شغل پدر که نظامی بودند) در شهرهای گوناگونی چون تهران، بروجرد، سردشت، اصفهان، آبادان، خرمشهر و نجف آباد گذراند و پس از اخذ دیپلم تجربی از مجتمع آموزشی شهید بهشتی اصفهان(صمد بهرنگی سابق)، بین سالهای ۱۳۶۴ الی ۱۳۶۶ خدمت مقدس سربازی را در پشتیبانی منطقه ۳ ارتش جمهوری اسلامی ایران و نیز گروه ۱۱ توپخانه مراغه سپری کرد. بلافاصله پس از پایان سربازی (۲۴ اردیبهشت ۱۳۶۶) در کنکور شرکت کرد و در نخستین رشته انتخابیاش (مهندسی مرتع و آبخیزداری دانشگاه تهران) پذیرفته شد. از بهمن ماه سال ۱۳۶۸ نیز به دلیل دانشجوی ممتاز بودن و پذیرفته شدن از مصاحبه ورودی، جذب مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور شد و به عنوان عضو هیأت علمی و مسئول گروه اقتصادی اجتماعی در بخش تحقیقات بیابان مشغول انجام وظیفه شد. مدرک کارشناسی خود را در رشته مهندسی مرتع و آبخیزداری از دانشگاه تهران گرفت و مدرک کارشناسی ارشد خود را در رشته مدیریت محیط زیست از واحد علوم و تحقیقات دانشگاه آزاد اسلامی تهران اخذ کرد. گفتنی آن که موضوع دانشنامه کارشناسی ارشد وی (امکانسنجی مدیریتی در استفاده از روش فائو و یونپ برای تهیه نقشه بیابانزایی ایران)، به عنوان پژوهش برتر سال ۱۳۷۸ وزارت جهاد سازندگی وقت انتخاب شد.
آرمان او از فعالیت در عرصه مجازی؛ دستیابی به نوعی هماندیشی و همافزایی مثبت با هموطنان در حوزهی محیط زیست بود؛ رخدادی که امیدوار بود منجر به پالایش و ویرایش بیشتری در دیدگاههای جامعه ایرانی شود. او سالها در زمینه محیط زیست کشور به تحقیق و پژوهش پرداخته است. محمد درویش دغدغهمند است. دغدغههایی برای ایران.
#ویژه_نامه_خوزی_ها_برای_محمددرویش
#سفر_به_خوزستان
#محمد_مالی
https://t.me/darvishnameh
Telegram
محمد درویش
برای اعتلای طبیعت وطنی که دوستش داریم.
دیدگاههای رییس کمیته محیطزیست در کرسی سلامت اجتماعی یونسکو
نحوه درج پیام یا ارسال عکس در تلگرام:
@mohammaddarvish44
محمّد درویش در ویکیپدیا:
https://fa.m.wikipedia.org/wiki/محمد_درویش
دیدگاههای رییس کمیته محیطزیست در کرسی سلامت اجتماعی یونسکو
نحوه درج پیام یا ارسال عکس در تلگرام:
@mohammaddarvish44
محمّد درویش در ویکیپدیا:
https://fa.m.wikipedia.org/wiki/محمد_درویش
✳ سومین جشنواره بین المللی ایران نما
◻جشنواره ی شهروند مسئولیت پذیر
🇮🇷 @darvishnameh
طریقه شرکت : عکس ها و ویدئو های مرتبط با حفاظت از میراث طبیعی ( شاخصه های آن را در اسلاید دوم میتوانید مشاهده بفرمایید ) در اینستاگرام خود استوری کرده و پیج های
@mohammad.darvish_1344
@ali_shadloo
@zeynab.shahali
@iran_aks_mobile
⭕شاخصهای حفاظت از زیستبوم :
-تفکیکِ زباله از مبدا، خشک کردنِ زباله های تر به هدف جلوگیری از تولید چرکابه یا شیرابه و تامین غذای دام یا کمپسوت.
- پرهیز از تکسرنشین راندن، استفاده از دوچرخه و وسایل نقلیه ی عمومی
-کم کردن ردپای کربنی زندگی مانند عدم استفاده از آسانسور تا دو طبقه
-کم کردن مصرف پروتئین حیوانی
-افزایش مصرف گیاهان در غذای روزانه
-کاشت و حمایت از رشد درختان
-استفاده از کیسه پارچه ای به جای پلاستیکی در خرید
-استفاده از لوازم شخصی جهت جلوگیری از استفاده ی ظروف یکبار مصرف - مثل ماگ و قمقمه به جای بطری پلاستیکی و لیوان یکبار مصرف
مهلت شرکت : ۳۰ اسفند ۱۳۹۹
را منشن کنید . در زمان بارگزاری پیج باید باز باشد.
#سفر#مسافرت#گردشگری#گردش#شهروند_مسئولیت_پذیر_فیفتاو#تهراگردی#ایرانگردی#فیفتاو
@fiftawverein
@fiftaw7
◻جشنواره ی شهروند مسئولیت پذیر
🇮🇷 @darvishnameh
طریقه شرکت : عکس ها و ویدئو های مرتبط با حفاظت از میراث طبیعی ( شاخصه های آن را در اسلاید دوم میتوانید مشاهده بفرمایید ) در اینستاگرام خود استوری کرده و پیج های
@mohammad.darvish_1344
@ali_shadloo
@zeynab.shahali
@iran_aks_mobile
⭕شاخصهای حفاظت از زیستبوم :
-تفکیکِ زباله از مبدا، خشک کردنِ زباله های تر به هدف جلوگیری از تولید چرکابه یا شیرابه و تامین غذای دام یا کمپسوت.
- پرهیز از تکسرنشین راندن، استفاده از دوچرخه و وسایل نقلیه ی عمومی
-کم کردن ردپای کربنی زندگی مانند عدم استفاده از آسانسور تا دو طبقه
-کم کردن مصرف پروتئین حیوانی
-افزایش مصرف گیاهان در غذای روزانه
-کاشت و حمایت از رشد درختان
-استفاده از کیسه پارچه ای به جای پلاستیکی در خرید
-استفاده از لوازم شخصی جهت جلوگیری از استفاده ی ظروف یکبار مصرف - مثل ماگ و قمقمه به جای بطری پلاستیکی و لیوان یکبار مصرف
مهلت شرکت : ۳۰ اسفند ۱۳۹۹
را منشن کنید . در زمان بارگزاری پیج باید باز باشد.
#سفر#مسافرت#گردشگری#گردش#شهروند_مسئولیت_پذیر_فیفتاو#تهراگردی#ایرانگردی#فیفتاو
@fiftawverein
@fiftaw7
🔻درویش و بهانههای سر کردن زمستان!🔻
🇮🇷 @darvishnameh
به قلم: سالم توکلی
۲۹ آذر ۱۴۰۰
✍ محمد درویش مرد خستگیناپذیر محیطزیست ایران است. مدام سفر میکند، در اینستا و تلگرام پست میگذارد، در مجالس و همایشها سخنرانی میکند، با اهالی رسانه گفتگو میکند، به مناظره مینشیند، با تشکلهای مردمنهاد و انسانهای شیفته و عاشق محیطزیست در جای جای ایران ارتباط برقرار میکند، در حمایت از محیطبانهای دربند و یا آسیبدیده فراخوان میدهد و موجی از کمک به سویش سرازیر میشود و از همه مهمتر او مدام به دادخواهی از حقوق ضایع شده محیطزیست وطن برمیخیزد. محمد درویش در همه این عرصهها روزانه حضور دارد بدون آنکه شرایط سخت، ناگوار و دشوار وطن ذرهای در ارادهی او خدشهای وارد کند و یا او را دچار ملال کند. محمد درویش همواره برای من شگفتآور بوده است. او اینبار به هرمزگان آمده بود. ابتدا به بستک و فتویه رفت. درویش مردم بستک را ستود که با همبستگی خود جلو استقرار نابجای یک صنعت در معدن نمک را گرفتهاند. آنگاه به بندرعباس سفر کرد تا ساحل سورو را به کمک جامعه محلی و خیرین از پسابها و تردد دلهرهآور خودروها رهایی بخشد. برای این مهم او با شیخ محمد صالح پُردل گفتگویی سازنده داشت. گفتگویی که از نظر او بسیار امیددهنده و رضایتبخش بوده و پُردل را انسانی خردمند دیده است. در همین ارتباط به دیدار مدیرکل محیط زیست استان هم رفت. به گفته خودش همه اینها برای این است که اجازه ندهیم پسابها وارد دریا شوند و هم جلو تردد خودروها گرفته شود تا مردم بتوانند با خیالی آسوده پیادهروی و تفریح کنند. او که در بندرعباس با سه تن دیگر از فعالان محیط زیست و گردشگری، علی شادلو، سعید ضروری و ستاره طالبیان همراه شده بود به قشم هم سفر کرد. در قشم هم با جامعه محلی و فعالین اجتماعی و گردشگری دیدار داشت. او گفت: «چگونه است که پول به اندازه کافی داریم تا آبشیرینکن بزنیم، اما پول نداریم تا تصفیهخانه بزنیم؟! بهویژه اگر بدانیم هزینه تصفیه مجدد پسابهای شیرین و بازچرخانی آنها به مراتب کمتر از نمکزدایی و شیرینسازی آب دریاست. مهمتر آنکه با تصفیه پسابها از بار آلودگی کاسته و خسارت ناشی از بیماری را کاهش میدهیم. یعنی: هزینهکردن در حوزه تصفیهخانه، نوعی سرمایهگذاری است. واقعاً در هرمزگانی که تراز منفی تجمعی آبخوانهایش از دومیلیارد مترمکعب هم گذشته، حتی امروز هم دیر است اگر بخواهیم از اهداف شهروز شجاعی و همکارانش در تصفیه پسابهای استان و بازچرخانی آن حمایت کنیم. نباید بیش از این تعلل کرده و فرصتها را سوزاند. مردم هرمزگان باید از پیله درآمده و مطالبهگرانه تصفیه پسابها را مقدم بر شیرینسازی آب دریا از دولت بخواهند. در جزیره قشم که علیالقاعده باید مقصد جذاب گردشگری باشد، واقعاً استقرار صنایع آلاینده، انرژیبر و آببر آشکارا سوزاننده این آرمان است. چگونه همه دربرابر این ناسازه سکوت کردهاند؟ در قشم باید از همت مردمان هوشمند، توانا و عاشقی چون عبید و محمد ایمانی، خدیجه، زینت دریایی، ابراهیم خانگاه، حسن سعادت، علی پوزن، زمزم ایمانی، محمدهاشم داخته، مهدی زارعی، صدیق نصیری و ... برای تقویت و رونق میراث طبیعی، تاریخی و فرهنگی حمایت کرد و نه از استقرار صنعتی که جذابیتهای گردشگری را میخراشد.»
درویش به کمک دوستان همراهش دو کارگاه آموزشی در زمینه ایجاد فرصتهای شغلی در عین حفظ محیط زیست در روستای کورزین و همچنین برای دانشآموزان هنرستان روستای طبل برگزار کردند.
درویش و همراهانش در پایان سفر به هرمزگان، قصد کنگان در استان بوشهر و شوشتر در استان خوزستان را داشتند. که در میانه راه در روستای میلکی گاوبندی توقفی کوتاه داشتند و ما با آنها در خانه با صفای یعقوب دلدار از طبیعت دوستان منطقه، نشست صمیمانه و دوستانهای داشتیم. او مثل همیشه هر جا رفت شور آفرید و آگاهی بخشید و سخنانی امیدآفرین را به قلم آورد: «کارِ ما شاید این است که فقط بر شمارِ این استثناها بیافزاییم؛ بر شمارِ این بهانههای سرکردن زمستان؛ این دلایل حال خوب ... کارِ ما شاید این است که اندکی دیوانگی چاشنی زندگی کنیم تا در این سبکی تحملناپذیر هستی، نفس کمنیاورده و تختهگاز برانیم ... چون مقصد چیزی جز توهمِ مسافری در راه مانده نیست ...
خلاصه آنکه:
از بختیاری من بوده که سیزده سال پیش محمد درویش را یافتم و روزی میزبانش شدم. او در میان این همه سفرها، دغدغهها، آمدنها و رفتنها؛ ذره ذره اتفاقات و لحظههای گذشته را از یاد نمیبرد. او الگویی تمام معنا از انسانی عاشق، دغدغهمند، مطالبهگر و دادخواه و در عین حال سرشار از شور و نشاط و امید است.
#سالم_توکلی
#نشریه_ماراک
#سفر_به_هرمزگان
#بستک
#میلکی
#آب_شیرین_کن
#شهروز_شجاعی
#محمدصالح_پردل
#علی_شادلو
#سعید_ضروری
#ستاره_طالبیان
#محمد_درویش
https://t.me/darvishnameh/9953
🇮🇷 @darvishnameh
به قلم: سالم توکلی
۲۹ آذر ۱۴۰۰
✍ محمد درویش مرد خستگیناپذیر محیطزیست ایران است. مدام سفر میکند، در اینستا و تلگرام پست میگذارد، در مجالس و همایشها سخنرانی میکند، با اهالی رسانه گفتگو میکند، به مناظره مینشیند، با تشکلهای مردمنهاد و انسانهای شیفته و عاشق محیطزیست در جای جای ایران ارتباط برقرار میکند، در حمایت از محیطبانهای دربند و یا آسیبدیده فراخوان میدهد و موجی از کمک به سویش سرازیر میشود و از همه مهمتر او مدام به دادخواهی از حقوق ضایع شده محیطزیست وطن برمیخیزد. محمد درویش در همه این عرصهها روزانه حضور دارد بدون آنکه شرایط سخت، ناگوار و دشوار وطن ذرهای در ارادهی او خدشهای وارد کند و یا او را دچار ملال کند. محمد درویش همواره برای من شگفتآور بوده است. او اینبار به هرمزگان آمده بود. ابتدا به بستک و فتویه رفت. درویش مردم بستک را ستود که با همبستگی خود جلو استقرار نابجای یک صنعت در معدن نمک را گرفتهاند. آنگاه به بندرعباس سفر کرد تا ساحل سورو را به کمک جامعه محلی و خیرین از پسابها و تردد دلهرهآور خودروها رهایی بخشد. برای این مهم او با شیخ محمد صالح پُردل گفتگویی سازنده داشت. گفتگویی که از نظر او بسیار امیددهنده و رضایتبخش بوده و پُردل را انسانی خردمند دیده است. در همین ارتباط به دیدار مدیرکل محیط زیست استان هم رفت. به گفته خودش همه اینها برای این است که اجازه ندهیم پسابها وارد دریا شوند و هم جلو تردد خودروها گرفته شود تا مردم بتوانند با خیالی آسوده پیادهروی و تفریح کنند. او که در بندرعباس با سه تن دیگر از فعالان محیط زیست و گردشگری، علی شادلو، سعید ضروری و ستاره طالبیان همراه شده بود به قشم هم سفر کرد. در قشم هم با جامعه محلی و فعالین اجتماعی و گردشگری دیدار داشت. او گفت: «چگونه است که پول به اندازه کافی داریم تا آبشیرینکن بزنیم، اما پول نداریم تا تصفیهخانه بزنیم؟! بهویژه اگر بدانیم هزینه تصفیه مجدد پسابهای شیرین و بازچرخانی آنها به مراتب کمتر از نمکزدایی و شیرینسازی آب دریاست. مهمتر آنکه با تصفیه پسابها از بار آلودگی کاسته و خسارت ناشی از بیماری را کاهش میدهیم. یعنی: هزینهکردن در حوزه تصفیهخانه، نوعی سرمایهگذاری است. واقعاً در هرمزگانی که تراز منفی تجمعی آبخوانهایش از دومیلیارد مترمکعب هم گذشته، حتی امروز هم دیر است اگر بخواهیم از اهداف شهروز شجاعی و همکارانش در تصفیه پسابهای استان و بازچرخانی آن حمایت کنیم. نباید بیش از این تعلل کرده و فرصتها را سوزاند. مردم هرمزگان باید از پیله درآمده و مطالبهگرانه تصفیه پسابها را مقدم بر شیرینسازی آب دریا از دولت بخواهند. در جزیره قشم که علیالقاعده باید مقصد جذاب گردشگری باشد، واقعاً استقرار صنایع آلاینده، انرژیبر و آببر آشکارا سوزاننده این آرمان است. چگونه همه دربرابر این ناسازه سکوت کردهاند؟ در قشم باید از همت مردمان هوشمند، توانا و عاشقی چون عبید و محمد ایمانی، خدیجه، زینت دریایی، ابراهیم خانگاه، حسن سعادت، علی پوزن، زمزم ایمانی، محمدهاشم داخته، مهدی زارعی، صدیق نصیری و ... برای تقویت و رونق میراث طبیعی، تاریخی و فرهنگی حمایت کرد و نه از استقرار صنعتی که جذابیتهای گردشگری را میخراشد.»
درویش به کمک دوستان همراهش دو کارگاه آموزشی در زمینه ایجاد فرصتهای شغلی در عین حفظ محیط زیست در روستای کورزین و همچنین برای دانشآموزان هنرستان روستای طبل برگزار کردند.
درویش و همراهانش در پایان سفر به هرمزگان، قصد کنگان در استان بوشهر و شوشتر در استان خوزستان را داشتند. که در میانه راه در روستای میلکی گاوبندی توقفی کوتاه داشتند و ما با آنها در خانه با صفای یعقوب دلدار از طبیعت دوستان منطقه، نشست صمیمانه و دوستانهای داشتیم. او مثل همیشه هر جا رفت شور آفرید و آگاهی بخشید و سخنانی امیدآفرین را به قلم آورد: «کارِ ما شاید این است که فقط بر شمارِ این استثناها بیافزاییم؛ بر شمارِ این بهانههای سرکردن زمستان؛ این دلایل حال خوب ... کارِ ما شاید این است که اندکی دیوانگی چاشنی زندگی کنیم تا در این سبکی تحملناپذیر هستی، نفس کمنیاورده و تختهگاز برانیم ... چون مقصد چیزی جز توهمِ مسافری در راه مانده نیست ...
خلاصه آنکه:
از بختیاری من بوده که سیزده سال پیش محمد درویش را یافتم و روزی میزبانش شدم. او در میان این همه سفرها، دغدغهها، آمدنها و رفتنها؛ ذره ذره اتفاقات و لحظههای گذشته را از یاد نمیبرد. او الگویی تمام معنا از انسانی عاشق، دغدغهمند، مطالبهگر و دادخواه و در عین حال سرشار از شور و نشاط و امید است.
#سالم_توکلی
#نشریه_ماراک
#سفر_به_هرمزگان
#بستک
#میلکی
#آب_شیرین_کن
#شهروز_شجاعی
#محمدصالح_پردل
#علی_شادلو
#سعید_ضروری
#ستاره_طالبیان
#محمد_درویش
https://t.me/darvishnameh/9953
Telegram
محمد درویش
✍ روایت سالم توکلی در شماره ۳۹ نشریه ماراک؛ دوشنبه، ۲۹ آذرماه ۱۴۰۰ با عنوان:
🔻درویش و بهانههای سرکردن زمستان!🔻
#هرمزگان
#سالم_توکلی
#نشریه_ماراک
#بهانه_های_سرکردن_زمستان
#محمد_درویش
🇮🇷 @darvishnameh
🔻درویش و بهانههای سرکردن زمستان!🔻
#هرمزگان
#سالم_توکلی
#نشریه_ماراک
#بهانه_های_سرکردن_زمستان
#محمد_درویش
🇮🇷 @darvishnameh
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🟢 گمشده من در تالش چیست؟ 🟢
📚 @darvishnameh
1️⃣ دیروز از سفر به ارگ رادکان در خراسان رضوی برگشتم، سفری کوتاه اما به شدت ماندگار و اثرگذار در خاطره حضور کوتاهم در جهان؛ اینکه مجال یافتم پای تجربههای زیسته گروهی از پیشقراولان قطار اقامتگاههای بومگردی بنشینم؛ با اشکهاشان، گونههایم خیس شود و با خندههاشان، سبکبال ... و در نهایت ۵۹ دقیقه برایشان سخن گفتم از اینکه چگونه میتوان از شدت اشکها به نفع خندهها و ژینایی ایران جان کاست؟
2️⃣ امروز - ۲۰ مرداد ۱۴۰۳ - راهی تالش و آبشار سرمستگلی در دیار همیشه سبز و طربناک گیلان هستم که متاسفانه کابوس پدیدارشدنِ نخستین بیابانهای سبز وطن از رگ گردن به او نزدیکتر است! و اینکه چه باید کرد تا گیلان، گیلان و ایران، ایران بماند ...
3️⃣ حالا دوباره به کلام آلبر کامو دقت کنیم: آزادی ما از سفرهامان معلوم میشود. کسی که داراییاش را برای سفر خرج میکند، در واقع آزادی ذخیره میکند برای روزهای حسرت نخوردن!
4️⃣ تجربه سفر، یعنی افسار زدن بر سندروم تکرار در زندگی؛ سمی که هرقدر دربرابرش ایمنتر باشی، شادتر، موثرتر و خوشبختتر زندگی خواهی کرد ...
#تالش
#سفر
#دلنوشته_های_محمد_درویش
📚 @darvishnameh
1️⃣ دیروز از سفر به ارگ رادکان در خراسان رضوی برگشتم، سفری کوتاه اما به شدت ماندگار و اثرگذار در خاطره حضور کوتاهم در جهان؛ اینکه مجال یافتم پای تجربههای زیسته گروهی از پیشقراولان قطار اقامتگاههای بومگردی بنشینم؛ با اشکهاشان، گونههایم خیس شود و با خندههاشان، سبکبال ... و در نهایت ۵۹ دقیقه برایشان سخن گفتم از اینکه چگونه میتوان از شدت اشکها به نفع خندهها و ژینایی ایران جان کاست؟
2️⃣ امروز - ۲۰ مرداد ۱۴۰۳ - راهی تالش و آبشار سرمستگلی در دیار همیشه سبز و طربناک گیلان هستم که متاسفانه کابوس پدیدارشدنِ نخستین بیابانهای سبز وطن از رگ گردن به او نزدیکتر است! و اینکه چه باید کرد تا گیلان، گیلان و ایران، ایران بماند ...
3️⃣ حالا دوباره به کلام آلبر کامو دقت کنیم: آزادی ما از سفرهامان معلوم میشود. کسی که داراییاش را برای سفر خرج میکند، در واقع آزادی ذخیره میکند برای روزهای حسرت نخوردن!
4️⃣ تجربه سفر، یعنی افسار زدن بر سندروم تکرار در زندگی؛ سمی که هرقدر دربرابرش ایمنتر باشی، شادتر، موثرتر و خوشبختتر زندگی خواهی کرد ...
#تالش
#سفر
#دلنوشته_های_محمد_درویش