محمد درویش
15.5K subscribers
5.66K photos
1.33K videos
141 files
4.16K links
برای اعتلای طبیعت وطنی که دوستش داریم.
دیدگاه‌های رییس کمیته محیط‌زیست در کرسی سلامت اجتماعی یونسکو

نحوه درج پیام یا ارسال عکس در تلگرام:
@mohammaddarvish44

محمّد درویش در ویکی‌پدیا:
https://fa.m.wikipedia.org/wiki/محمد_درویش
Download Telegram
🔴#افسانه_چهارم؛ " #گياهان_تراريخته مبارزه با #علفهاي_هرز را آسانتر مي كنند!" بخش نخست:

🔴#مونسانتو:" گياهان تراريخته به كشاورزان امكان مصرف كمتري از #علفكشها را مي دهد."
🔴#سينگنتا:" با مديريت مناسب، گياهان تراريخته نيازي به استفاده بيشتر از علفكشها را ندارند."

واقعیت:
مقاومت گياهان تراريخته در برابر علفكشها مزيتي است كه عمر كوتاهي دارد، چرا كه علفهاي هرز با استفاده بيش از اندازه از علفكشها مقاومتر مي شوند. در نتيجه كشاورزان مي بايست كه به مرور بيشتر و با تركيب انواع مختلف از علفكشها مصرف كنند. از اين راه توليدكنندگان بذرهاي تراريخته به اين امكان دسترسي پيدا مي كنند تا بذرهايي به بازار بياورند كه در برابر چند علفكش مقاوم هستند؛ اين بذرها اما با هزينه بيشتري براي كشاورزان و نتايج منفي براي محيط زيست همراه هستند.
مونسانتو بذرهاي ويژه Roundup Ready را طراحي كرد تا در برابر علفكشهاي حاوي گليفسات كه آنها نيز از جانب اين كنسرن توليد مي شوند، مقاوم باشند. بذرهايي كه در اين فاصله بيش از هر نوع بذر تراريخته ديگر كاشته مي شوند؛ به طور مثال ٩٠٪‏ از بذرهاي سوياي مصرف شده در سال ٢٠٠٩ در ايالات متحده. ١٩ بذر از ٢٦ بذر تراريخته كه در سال ٢٠١٢ از جانب اتحاديه اروپا براي دريافت مجوز در نظر گرفته شدند، از نوع مقاوم در برابر علف كشها بودند. در آغاز اينگونه بذرها به كشاورزان اين امكان را مي دهند تا با مقدار كمتري از وقت و نيروي خود را در مبارزه با علفهاي هرز مصرف كنند. اما در طول ده سال گذشته اشكالات ديگري از جمله Superweeds بوجود آمده اند. علفهاي هرز بسيار مقاوم. در اين ميان ١٤ علف هرز مقاوم در برابر گليفسات در آمريكا شناسايي شده اند. پژوهشگران از جمله شركت توليد كننده گياهان تراريخته Dow AgroSciences عقيده دارند كه افزايش اين مقاومت در نتيجه استفاده از گليفسات است.
زماني كه علفهاي هرز مقاوم مي شوند، نياز به فرمولهاي قويتر براي علفكشها است كه به نوبه خود تأثير بيشتري بر محيط زيست دارند. علاوه بر اثرات سمي آنها، استفاده گليفسات در اكثر علفكشها مقدار علفهاي هرز را كه خود در چرخه غذايي نقشي بازي مي كنند و براي موجوداتي مانند پرندگان و پروانه ها (مانند پروانه شهريار در آمريكاي شمالي) كه زندگيشان در محدوده كشتزارها مي گذرد، اهميت فراوان دارند؛ تحت تاثیر قرار می دهد. واكنش صنعت توليد بذرهاي تراريخته در برابر مقاوم شدن علفهاي هرز تاكنون آن بوده كه بذرهاي جدید دیگری طراحي كرده و به بازار ارائه داده اند كه به ويژه در برابر علفكش بسيار سمي و بدنام 2,4-D (بخشي از "#عامل_نارنجي"- ماده شيميايي كه ارتش امريكا در جنگ ويتنام براي نابودي پناهگاه ويت كنگها در جنگل بكار مي برد) است، مقاومتر هستند!

🔴توضیح آنکه در مورد #عامل_نارنجی می توانید در #مهار_بیابانزایی اطلاعات بیشتری بیابید.

@darvishnameh

ادامه دارد ...
👇👇👇
🔴 #افسانه_پنجم، "#گياهان_تراريخته شرايط زندگي كشاورزان در كشورهاي در حال توسعه را بهبود مي بخشند." بخش سوم و پایانی

⚡️#مونسانتو:" ما از تكنولوژي استفاده مي كنيم تا بذرهاي بهتري بسازيم و همكاري را تقويت مي كنيم تا روشهاي جديد كشاورزي را تكامل بدهيم و از اين راه زندگي كشاورزان را اساسا تغيير دهيم."

واقعیت:
گياهان تراريخته براي تضمين معيشت زندگي كشاورزان بسيار نامناسب هستند. چنين گياهاني را در سيستمهاي غذاييِ كشاورزي هاي كوچك، كه بر پايه گياهان تراريخته بنا شده اند، نمي توان يافت. اگر زماني هم اين كشاورزان چنين گياهاني پرورش داده اند، مقدار محصول آنها بسيار متغيير بوده. هزينه براي تهيه بذر تراريخته و آنچه كه براي پرورش آنها مورد نياز است، در هر صورت بسيار گران تمام شده و كشاورزان را ناچار به تقبل وام با شرايط نامناسب كرده است. از اينرو مي توان گفت كه گياهان تراريخته نتوانسته اند به شرايط زندگي كشاورزان بهبودي ببخشند و امنيت اقتصادي آنها را تضمين كنند.
تا به امروز شمار اندكي از كشاورزان در كشورهاي در حال توسعه و يا تازه صنعتي شده به كشت گياهان تراريخته روي آورده اند. يك استثناء در اين ميان پنبه تراريخته با آفتكش Bt-Toxin در هندوستان است كه از جانب كنسرنها بعنوان يك نمونه موفق نام برده مي شود. واقعيت اما اينكه كشاورزان از كاشت اين بذر سود بسيار اندكي برده اند؛ مقدار محصول اندك بوده و كمكي به اوضاع اقتصادي كشاورزان نكرده است. يك بررسي كه از جانب سازمان صلح سبز انجام گرفته نشان مي دهد كه مقدار محصول كشاورزان هندي كه بذرهاي پنبه تراريخته كشت كرده اند، در مقايسه با آنها كه كشت ارگانيكي دارند، در شرايط مناسب جوي، تنها به مقدار بسيار كمي موفق به افزايش توليد خود بوده اند و در شرايط نامناسب جوي اما به اين مقدار محصول دست پيدا نكرده اند. با آنكه كشاورزاني كه كشت ارگانيكي دارند و بذرهاي مدرن با عملكرد بالا در دسترسشان نيست، قادر هستند با هزينه كمتري، ثبات مقدار توليد محصولات را حفظ كرده و از اينراه درآمد خود را افزايش دهند كه به معناي تضمين معيشت آنهاست. با شرايطي مشابه واحدهاي كوچك كشاورزي در آفريقا كه بذر ذرت آفت كش را مي كارند، روبرو بوده اند. قيمت اين بذر پنج برابر بيشتر از قيمت بذرهاي ذرت معموليست و براي آنكه بتوان از آنها محصول خوبي بدست آورد، نياز به شرايط مناسبي، مانند آب كافي مي باشد. بهمين جهت چنين بذري براي بسياري از كشاورزيهاي كوچك نامناسب است و تنها در سالهايي كه درصد آفتها بسيار بالاست ارزش كاشت را دارد و در نتيجه براي شرايط مطمئن اقتصادي كشاورزان از اهميتي برخوردار نيست. نكته مهم ديگر آنست كه كشاورزيهاي كوچك براي تأمين مخارج كشت گياهان تراريخته مي بايست كه وامهاي سنگيني تقبل كنند. از آنجا كه- همان طور كه در بالا گفته شد- كاشت اينگونه گياهان قادر به تضمين ثبات و امنيت اقتصادي كشاورزان نيست، كشاورزان بيشتر اوقات تحت شرايط بسيار نامطلوبي مي توانند، بدهي هاي خود را بازپرداخت كنند. بررسي سازمان صلح سبز در هندوستان نشان مي دهد كشاورزاني كه به كاشت بذر پنبه تراريخته پرداخته اند، ناچار بوده اند كه وامهاي بسيار سنگين خصوصي بگيرند. اما حتي اگر به آنها نيز وامهايي با شرايط مناسب داده شود، يك تكنولوژي كه نياز به هزينه هاي بسيار بالا دارد، موجب مقروض بودن كشاورزيهاي كوچك مي شود. از اينرو گياهان تراريخته براي چنين واحدهايي كه اكثريت كشاورزيها در دنيا را تشكيل مي دهند، بسيار نامناسب است.
🔴#قيمت_بذر_سوياي_تراريخته از سال ٢٠٠٠ ميلادي ٢٣٠٪‏ افزايش يافته.
🔴قيمت بذر ذرت تراريخته دو برابر بيشتر از بذرهاي ذرت معمولي و پنج برابر بيشتر از بذرهايي است كه آزاد از طريق گرده افشاني كاشت مي شوند.
🔴كشاورزاني كه پنبه تراريخته مي كارند، براي هر هكتار ناچار به پرداخت ١٠١ دلار هزينه آفتكش هستند.
🔴كشاورزان هندي در آندرا پرادش كه پنبه تراريخته كشت مي كنند، در مقايسه با كشاورزان اكولوژيكي براي هر هكتار ١٥-١٥٠ دلار بيشتر به مصرف آفتكشهاي شيميايي و ٧ برابر بيشتر به مصرف علفكشها مي رسانند.

@darvishnameh
🔴#افسانه_ششم، بخش يكم...."آلودگي ديگر سامانه هاي كشاورزي با گياهان تراريخته اجتناب پذير است."

⚡️#سينگنتا:" هيچ مدرك موثقي وجود ندارد كه نشان دهد مديريت (كشت) گياهان تراريخته مشكلتر از گياهان معموليست."

✳️واقعيت:
نزديك به ٤٠٠ مورد آلودگي با #گياهان_تراريخته در دنيا رسما به ثبت رسيده اند، كه در آنجا دولتها و همچنين كنسرنها قادر نبوده اند تا چرخه غذايي مواد تراريخته از غير تراريخته را از يكديگر جدا نگه دارند. احتمالا موارد بيشتري از اين قبيل وجود داشته اند كه يا كشف نشده اند و يا به ثبت نرسيده اند.

تا پايان سال ٢٠١٣ رسما نزديك به ٤٠٠ مورد آلودگي با گياهان تراريخته به ثبت رسيده اند. دلايل مختلفي براي اين آلودگي وجود داشته اند؛ از جمله اشتباهات انساني در زمان بذرپاشي و برداشت محصول، نشانه گذاري و انبار و يا سيستمهاي غيرموثر جداسازي. اين آلودگي ها براي كشاورزان نتايج سنگيني دارد: بدليل آلودگي نمي توان محصولات اكولوژيكي را به برچسب هاي ويژه مجهز كرد كه به معناي كاهش فروش آنهاست؛ كشاورزان مي بايست محصولات آلوده خود را پس بگيرند كه باز هم به خرج خود آنها خواهد بود و در آخر نيز اعتبارشان را خدشه دار مي كند. از جهتي ديگر اين آلودگي ها مي تواند براي كنسرنها نيز دردسرساز باشد. از سال ٢٠٠٦ تا ٢٠٠٧ آلودگي با برنج تراريخته از كنسرن بايرن كه هنوز در مرحله آزمايش بسر مي برد، موجب ٢٧,٤ ميليون دلار خسارت براي كشاورزان در امريكا شد. چندين كشور بدليل نامبرده واردات برنج از امريكا را ممنوع اعلام كردند، كه براي بخش اقتصادي توليد كننده برنج با هزينه ١,٢٩ ميليارد دلار تمام شد.
نكته ديگر آنكه در برخي كشورها عملكرد سيستمهاي ناظر و مراقبت كننده بسيار ناقص هستند. در اسپانيا هزاران هكتار ذرت تراريخته كاشته مي شود، بدون آنكه دولت قدمي در راه جمع آوري اطلاعات در مورد آنها بردارد؛ چه رسد به آنكه از آلودگي كشاورزي هاي سنتي جلوگيري كند. اين كوتاهي از جانب مسئولان اسپانيايي به آنجا مي رسد كه به مرور براي كشاورزي ها توليد محصولات اكولوژيكي دشوارتر مي شود.

🔴٣٩٦ مورد ثبت شده آلودگي با گياهان تراريخته از سال ١٩٩٤ تا ٢٠١٣

🔴٦٣ كشور در دنيا با آلودگي گياهان تراريخته درگير بوده اند.

🔴در سالهاي ٢٠٠٦ تا ٢٠٠٧ آلودگي كشاورزيها با بذر تراريخته برنج در آمريكا ٢٧,٤ ميليون دلار براي كشاورزان و ١,٢٩ ميليارد دلار خسارت براي بخش اقتصادي ببار آورد.

🔴در سال ٢٠١٣ آلودگي با گندم تراريخته در ايالت اورگون، هشت سال پس از پايان مراحل تحقيقاتي بروي اين بذر، ثبت شد.

🔴در سال ٢٠٠٥ كاشت آزمايشي برنج تراريخته در چين راه خود را به چرخه غذايي پيدا كرد و موجب آلودگي مواد اوليه خوراك نوزادان شد و به صادرات برنج به كشورهاي اتريش، فرانسه، آلمان و انگلستان آسيب رساند.

🔴در سال ٢٠١٣ در فيليپين ٤٠٪‏ از ذرت سفيد آلوده شده با بذرهاي تراريخته ثبت شد.

@darvishnameh

ادامه دارد ... 👇👇👇
🔴 #افسانه_ششم: بخش سوم و پایانی ..."مخارج جلوگيري از آلودگيها با گياهان تراريخته قابل پيش بيني و كنترل هستند."

⚡️ #مونسانتو:" همه سامانه هاي كشاورزي مي توانند در كنار يكديگر زندگي كنند و اينكار را نيز انجام مي دهند. آنها نيازهاي و انتظارات متفاوت همه مصرف كنندگان را برآورده مي كنند."

واقعيت:
براي آنكه كشاورزان محصولات خود را بدون آلودگي با گياهان تراريخته حفظ كنند، ناچار به تحمل هزينه هاي بسيار سنگين هستند. بويژه بخش توليد مواد ارگانيكي تحت فشار شديدي قرار دارد. بسيار اوقات كشاورزان چاره اي جز اين نمي بينند، جز آنكه عاقبت خود به كشت بذر تراريخته اي بپردازند كه گياهان آنها را آلوده كرده است. مخارج توليد كنندگان بذر و همچنين شركتهاي توليد مواد خوراكي براي دور نگه داشتن محصولات خود از #گياهان_تراريخته نيز مي بايست هزينه هاي سنگيني متقبل شوند.
در مناطقي كه گياهان تراريخته كشت مي شوند، كشاورزاني كه با بذرهاي بدون #دستكاري_ژنتيكي كار مي كنند، ناچار به تحمل هزينه هاي هنگفت و روشهاي غيرمعمول مي باشند. به طور مثال براي آنكه از آلودگي دستگاههاي خشك كننده ويژه جلوگيري كنند، زودتر و يا ديرتر از معمول كاشت بذر را آغاز مي كنند. بررسي هاي #سازمان_صلح_سبز نشان داده اند كه كشاورزان اسپانيايي كه ذرت را بروش ارگانيكي مي كارند، اغلب چاره اي ديگري ندارند جز آنكه به كشت ذرت تراريخته بپردازند، چرا كه مخارج توليد محصولات ارگانيك برايشان غير قابل تحمل بوده. يك همزيستي بين دو سامانه متفاوت كشاورزي (تراريخته و غيرتراريخته) يك رؤياست، چرا كه بدليل آلودگي ديگر چيزي نمي ماند كه گياهان تراريخته بخواهند با آن همزيست باشند. در منطقه #آراگون در اسپانيا، آنجا كه اساسا ذرت تراريخته كاشته مي شود، مساحت كشت با روش ارگانيك از سال ٢٠٠٤ تا ٢٠٠٧ به مقدار ٧٥٪‏ عقب نشيني كرد. در برخي از روستاها حتي براي يافتن دليل آنكه چگونه آلودگي با بذرهاي تراريخته بوقوع پيوسته بين كشاورزان اختلافات بسيار شديدي درگرفت.
نتيجه آنكه هزينه هايي كه به دلايل متفاوت به طراحي بذرهاي تراريخته اضافه شده اند، فشار مستقيمي بروي بخش كشاورزي و توليد مواد خوراكي مي باشند. بطور مثال در اتحاديه اروپا مخارج براي توليد بذر كلزا، در صورتي كه مجوز ورود آن به بازار صادر شود، قيمت اين بذر را ١٠٪‏ افزايش خواهد داد.
بررسی های ما نشان می دهد که توليد كنندگان مواد خوراكي براي عرضه محصولات بدون مواد تراريخته كه مصرف كنندگان در #اروپا خواهان آن هستند، به مرور ناچار به تقبل هزينه هاي بيشتري می شوند؛ به همان اندازه كه محصولات تراريخته در بازار افزايش پيدا مي كنند. براي جدانگه داشتن توليدات تراريخته از غيرتراريخته دشواری ها و هزینه ها افزایش می یابند. بنا به يك بررسي در مورد افزايش قيمت محصولات در سال ٢٠٠٩ :
روغن كلزا از بذر غيرتراريخته ١٢,٨ درصد، نشاسته گندم غيرتراريخته ١٠,٧ درصد و شكر از چغندر غيرتراريخته ٤,٩ درصد.

@darvishnameh
🔴 #افسانه_هفتم، بخش يكم..."دستكاري ژنتيكي نوآوري و رقابت را تقويت مي كند."

⚡️#سينگنتا:" ثبت حق اختراع گياهان تراريخته سرمايه گزاري در زمينه تحقيقات علمي را افزايش مي دهد و تكامل تكنولوژي هاي جديد را تقويت مي كند."

واقعیت:
#گياهان_تراريخته نه تنها يك روش غيرموثر در نوآوري محسوب می شوند، بلكه عملاً سدي در راه نوآوري به شمار می آیند. روندهاي پرورش گياهان به مالكيت شخصي در مي آيد كه راه يابي به منابع ژنتيكي و استفاده از آنها را محدود مي كند. مشكلات مالكيت ذهني در ارتباط با گياهان تراريخته براي كشورهاي در حال رشد تأثيرات منفي دارند. در ضمن به موازات طراحي و گسترش استفاده از گياهان تراريخته، انحصار كنسرنهاي توليد كننده بذر بوجود آمده اند؛ چيزي كه به معناي محدوديت گزينه ها براي كشاورزان و افزايش قدرت شركتها محسوب مي شود.

افسانه هاي يكم تا ششم نشان مي دهند كه دستكاري ژنتيكي به هدفهايي كه براي خود انتخاب كرده بوده، نرسيده است. بطور مثال قادر نبوده كه مصرف آفتكش ها را در كشاورزي كاهش دهد و يا بذرهاي مقاوم در برابر خشكسالي بعمل بياورد. اما اين تنها مشكل گياهان تراريخته نيست كه به خود بدهكار مانده اند، بلكه هم سدي بر سر راه نوآوري بشمار مي آيند. گياهان تراريخته آنگونه طراحي شده اند كه دانش و قدرت بطور مركزي تمركز پيدا كرده و اداره مي شود.


🔴تا سال ٢٠٠٧ كنسرن مونسانتو ١١٢ شكايت از كشاورزان به دادگاه برد. دليل اين شكايتها گويا تخلفات در ارتباط با حق مالكيت ذهني بوده است.
🔴#مونسانتو در بين سالهاي ١٩٩٦ تا ٢٠٠٧ كشاورزان امريكايي را در مجموع ناچار به پرداخت جرايم نقدي به مبلغ ٢١ ميليون دلار كرده است.
🔴در موارد شكايت ديگري، با توافق بيرون از دادگاه، مونسانتو ١٦٠ ميليون دلار از كشاورزان دريافت كرده است.

@darvishnameh

ادامه دارد ...
👇👇👇
🔴 #افسانه_هفتم، بخش دوم..."دستكاري ژنتيكي از آنگونه نوآوري هاست كه در زمينه پرورش گياهان بسيار موفقيت آميز است."

⚡️#اتحاديه_صنعت_بيوتكنولوژي در اروپا:" با كمك دستكاري ژنتيكي كشاورزان مي توانند در راه پرورش گياهان، با گذشتن از مرزهاي روشهاي سنتي، گونه هاي بهتري بعمل بياورند."

واقعيت:
با روش #به_نژادي_هوشمند -SMART Breeding- مي توان با كمك #بيوتكنولوژي، بدون تغييرات ژنتيكي در گياهان به نتايج دلخواه رسيد، از جمله گياهان را در برابر خشكسالي و آفات و يا افزايش نمك زمين مقاومتر كرد. اين روش نشان مي دهد كه دستكاري ژنتيكي تنها راه نوآوري در پرورش دانه ها نيست.

هياهو و تبليغ براي #گياهان_تراريخته، روشهاي ديگر پرورش گياهان را- با وجود اينكه روشهاي ديگر راه حل هاي سريعتر، مطمئنتر و مناسبتري براي سيستمهاي غذايي ارائه مي كنند- عقب رانده است. در روشهاي ديگر كنترل و اثر متقابل ژنهاي مورد نظر از راه طبيعي انجام مي گيرند. بر خلاف دستكاري ژنتيكي در روش به نژادي هوشمند تنها يك ژن كه اغلب متعلق به يك گونه ديگر است، به ژنوم گياه منتقل نمي شود. بلكه دانشمندان به راههايي دست مي برند كه تا كنون در روشهاي مرسوم پرورش از ديرباز بكار گرفته شده اند و مطمئن هستند.

@darvishnameh

ادامه دارد ...
👇👇👇
@darvishnameh

🔴 چه كسي بر غذاي ما تسلط دارد؟ گزارش دیروز دويچه وله!🔴

زمان آن فرا رسيده تا توجه خود را فقط به آنچه كه در بشقاب غذايمان هست، معطوف نسازیم! يادداشت پیش رو كه با همكاري بنياد رُزا لوكزامبورگ، اتحاديه محيط زيست و حفاظت از طبيعت آلمان، جرمن واچ، آكسفام و لوموند ديپلماتيك روز گذشته انتشار يافته، هشداری است کوبنده به مسير خطرناکی كه بخش توليد خوراك و كشاورزي طي مي كند. در بخش تجارت كشاورزي جهاني تاكنون ٧ شركت بزرگ، کل توليد بذر و آفت كش را در دنيا در دست داشتند. اواخر سال ٢٠١٧ اما اين شرايط تغيير پيدا خواهند كرد. خانم باربارا اونموسيگ از اعضاء هيئت مديره بنياد هاينريش بل، در مصاحبه اي با دويچه وله مي گويد: "ما به زودي شاهد خواهيم بود كه ديگر نه انحصار چند جانبه، بلكه با تنها سه (تك) انحصار-سه مونوپل- سر و كار پيدا مي كنيم." شركت آلماني باير در حال خريدن كمپانی آمريكايي #مونسانتو است، دو غول امريكايي، #دوپونت و #داو در حال طراحي براي ادغام هستند و شركت ChemChina در نظر دارد تا كمپانی شيميايي سويسي #سينگنتا را تصاحب كند.
هر اندازه بيشتر از قدرت در بازار در دست تعداد كمتري متمركز شود، نه تنها مصرف كنندگان بيشتر به توليدات آنها وابستگي پيدا مي كنند، بلكه پيش از هر چيز اين كشاورزان هستند كه مي بايست قيمتهاي بذر و آفت كشها را كه كمپانیها ديكته مي كنند، بپذيرند.
در بخش توليد بذر و آفت كشها ديگر رقيبي باقي نمانده. ٧ شركت بزودي به ٤ شركت تبديل مي شوند و٦٠٪‏ از بازار تجارت بذر و مواد شيميايي كشاورزي تنها به ٣ شركت تعلق خواهند داشت كه تقريبا همه آنها #گياهان_تراريخته عرضه مي كنند.
در كنار #دستكاري_ژنتيكي، استفاده از سامانه هاي ديجيتال نيز دليل ديگري براي تغييرات در محدوده كشاورزي است. به گفته يكي از مسئولان #آكسفام در آينده شعار "يا رشد كن (منظور سرمايه گذاري بيشتر و بزرگتر كردن واحد اقتصادي است)؛ يا از سر راه كنار برو" به شعار: "يا از سامانه هاي ديجيتال استفاده كن و يا از سر راه كنار برو" تبديل خواهد شد.
زماني كه گندم، ذرت و دانه هاي سويا برداشت مي شوند، پاي ديگر اعضاء زنجيره مواد غذايي به ميان مي آيد. بر طبق گزارش منتشر شده، چهار كمپانی واردات و صادرات، مواد خام كشاورزي را در دست دارند: شركتهاي آمريكايي آرچر دانيلز ميدلند، بانجي، كارگيل و شركت هلندي لوييز دراي فوس. اين شركتها با تجارت، حمل و نقل و فراوري بسياري از مواد خام، ٧٠٪‏ از سهم در بازار جهاني را در تصرف دارند. آنها به خوبي از بازده زمينهاي كشاورزي، قيمتها، نوسان ارز، تغييرات جوي و شرايط سياسي در دنيا آگاه هستند و مي توانند از قدرت خود در مبادلات با توليدكنندگان استفاده كنند. آنها مواد خام كشاورزي را با قيمت نازل در اختيار كمپانیهای مواد غذايي بزرگ مانند نستله، يونيليور، هاينتس، مارس و كلاگز مي گذارند. اين شركتها همه مشتري تنها يك كمپانی -OLAM در سنگاپور- هستند. از سوی ديگر، #نستله و ديگران از بزرگترين تحويل دهندگان كالا براي سوپرماركتهاي زنجيره اي به شمار مي آيند. در آلمان ٨٥٪‏ از مغازه داران كوچك اجناس مورد نياز خود را تنها از چهار سوپرماركت زنجيره اي بزرگ دريافت مي كنند. فروشگاههاي زنجيره اي بزرگ تصميم مي گيرند كه چه كسي به چه مقدار مواد غذايي توليد كند و كدام مواد غذايي كلا به قفسه مغازه ها راه پيدا كنند. هر اندازه كه سهام يك فروشگاه در بازار بيشتر باشد، قدرت آن نيز براي ديكته كردن شرايط و قيمتها بيشتر خواهد بود. از اين طريق فشار بر عرضه كنندگان مواد خوراكي افزايش پيدا مي كند كه آنها نيز اين فشار را بر توليدكنندگان منتقل مي كنند و در نتيجه موجب افزايش ساعت كار كارگران و كاهش دستمزد آنها مي شوند.
گسترش فروشگاههاي زنجيره اي غذايي در كشورهايي با درآمد متوسط مانند هند، #اندونزي و #نيجريه ثبت شده؛ انقلاب سوپرماركتها همه جا به قيمت از دست رفتن مغازه ها و بازارهاي سنتي تمام مي شود.
البته بسياري از كنسرنهاي مواد غذايي ادعا مي كنند كه آنها با توليد هر چه بيشتر مواد غذايي در حال مبارزه با گرسنگي در دنيا هستند. اما به گفته خانم اونموسيگ نكته اينجاست كه ظرفيت توليد زمينهاي كشاورزي بالاتر نرفته. بجاي آن ما حاصلخيزي زمينها را با استفاده بيش از حد كودهاي شيميايي و با كشاورزي تك بذري نابود مي كنيم. ما سالانه ١٢ ميليون هكتار از زمينهاي حاصلخيز را از دست مي دهيم؛ به عبارت ديگر اينكه نزديك به ٨٠٠ ميليون نفر در دنيا از كمبود خوراك رنج مي برند، به دليل كمبود مواد غذايي نيست، بلكه يك مشكل توزيع خوراك است.
در بخش توليدات كشاورزي طرح مقابله با اين روند، روش هاي #كشاورزي_زيستي هستند كه تحت تسلط كمپانیها قرار ندارند و به افزايش محصول منجر مي شوند.

www.dw.com/de/wer-hat-die-macht-%C3%BCber-unser-essen/a-37068900