⚘هستی شادلو؛ از سری ضروریترین آدمهای روزگارِ ماست ...⚘
🇮🇷 @darvishnameh
1️⃣ چندی پیش با علی شادلو و دختر نازنینش، هستی به ارتفاعات سربندان دماوند رفتیم. مسیر صعبالعبور، دشوار و پرشیبی را انتخاب کردیم تا به رویشگاه اُرس در ارتفاعات البرز برسیم. همه چیز برای یک دختربچه در اندازههای هستی میتوانست کسلکننده باشد؛ کیلومترها راه رفتیم، ساعتها راندیم و هوا هم به شدت سرد و سوزناک بود ...
2️⃣ شبهنگام در خانه گردو اما دیدم که هستی، پدرش را درآغوش گرفته و میگوید: ممنون که مرا تحمل کردی و با خود آوردی پدر!
3️⃣ تصورم این بود که حالا در حدود ده شب، اندکی احساس خستگی کرده و غر بزند ...
4️⃣ در خانه گردو، چند مدل کیک آورده بودند تا با چای میل شود؛ هستی رو کرد به من و با اشاره به یکی از انواع آن کیکها، گفت: این از همه خوشمزهتر است، حتماً امتحان کنید! گفتم: خودت بخور، مقدارش کمه ... گفت: نه! لطفاً میل کنید، مزهاش عالیه ...
5️⃣ به هستی گفتم چه آرزویی داری؟ پاسخش شگفتزدهام کرد ... دوست داشت که یوزپلنگها و هیچ جانور دیگری هرگز منقرض نشود ... گفتم برای خودت آرزویی نداری؟ گفت: کاش پدربزرگ - #ممد_خطر - آنقدر زود نمیرفت ...
6️⃣ هستی، محصول یک عشقِ عجیب، یک دیوانگی محض و البته یک تربیت خردمندانه و رفاقتی کمنظیر است. برای اینکه آدمها را بشناسی و درک کنی تا چه اندازه مثل حرفها و شعارهای زیباشان زندگی میکنند، یک راهش بررسی روابط خانوادگی و وضعیت فرزندان است. تبریک میگویم به علی، همسرش سعیده و مادربزرگ - #مامان_سوسی - که درجه یک، توسعهیافته و بیادعا کار بزرگی را سامان داده و فرزندی را به ایران هدیه دادهاند که ایران و همه زیستمندانش را عمیقاً دوست دارد. هستی، یکی از بهانههای سرکردنِ زمستانم و دلیل حال خوبم است. خداوند پشت و پناهش و پناهشان باشد. او سبب میشود که تا زندهام، فریاد کشم: ایران، دورت بگردم ...
#هستی_شادلو
#خردمند_امیدوار
#علی_شادلو
#عشق
#بهانه_های_سرکردن_زمستان
#دلیل_حال_خوب_هم_باشیم
#ایران_دورت_بگردم
#دلنوشته_های_محمد_درویش
https://www.instagram.com/tv/CYlMuUWqh_k/?utm_medium=copy_link
🇮🇷 @darvishnameh
1️⃣ چندی پیش با علی شادلو و دختر نازنینش، هستی به ارتفاعات سربندان دماوند رفتیم. مسیر صعبالعبور، دشوار و پرشیبی را انتخاب کردیم تا به رویشگاه اُرس در ارتفاعات البرز برسیم. همه چیز برای یک دختربچه در اندازههای هستی میتوانست کسلکننده باشد؛ کیلومترها راه رفتیم، ساعتها راندیم و هوا هم به شدت سرد و سوزناک بود ...
2️⃣ شبهنگام در خانه گردو اما دیدم که هستی، پدرش را درآغوش گرفته و میگوید: ممنون که مرا تحمل کردی و با خود آوردی پدر!
3️⃣ تصورم این بود که حالا در حدود ده شب، اندکی احساس خستگی کرده و غر بزند ...
4️⃣ در خانه گردو، چند مدل کیک آورده بودند تا با چای میل شود؛ هستی رو کرد به من و با اشاره به یکی از انواع آن کیکها، گفت: این از همه خوشمزهتر است، حتماً امتحان کنید! گفتم: خودت بخور، مقدارش کمه ... گفت: نه! لطفاً میل کنید، مزهاش عالیه ...
5️⃣ به هستی گفتم چه آرزویی داری؟ پاسخش شگفتزدهام کرد ... دوست داشت که یوزپلنگها و هیچ جانور دیگری هرگز منقرض نشود ... گفتم برای خودت آرزویی نداری؟ گفت: کاش پدربزرگ - #ممد_خطر - آنقدر زود نمیرفت ...
6️⃣ هستی، محصول یک عشقِ عجیب، یک دیوانگی محض و البته یک تربیت خردمندانه و رفاقتی کمنظیر است. برای اینکه آدمها را بشناسی و درک کنی تا چه اندازه مثل حرفها و شعارهای زیباشان زندگی میکنند، یک راهش بررسی روابط خانوادگی و وضعیت فرزندان است. تبریک میگویم به علی، همسرش سعیده و مادربزرگ - #مامان_سوسی - که درجه یک، توسعهیافته و بیادعا کار بزرگی را سامان داده و فرزندی را به ایران هدیه دادهاند که ایران و همه زیستمندانش را عمیقاً دوست دارد. هستی، یکی از بهانههای سرکردنِ زمستانم و دلیل حال خوبم است. خداوند پشت و پناهش و پناهشان باشد. او سبب میشود که تا زندهام، فریاد کشم: ایران، دورت بگردم ...
#هستی_شادلو
#خردمند_امیدوار
#علی_شادلو
#عشق
#بهانه_های_سرکردن_زمستان
#دلیل_حال_خوب_هم_باشیم
#ایران_دورت_بگردم
#دلنوشته_های_محمد_درویش
https://www.instagram.com/tv/CYlMuUWqh_k/?utm_medium=copy_link