🇮🇷الگِن را، ایران را و شادی را از یاد نبریم!🇮🇷
🇮🇷: @darvishnameh
1️⃣ دیروز معجزهی الگِن با مرمت داوطلبانه بخش تاریخی این روستا توسط داوطلبانی کاربلد و در میان جشن و پایکوبی پیر و جوان، زن و مرد آغاز شد. در الگن قرار است دومیلیون نهال بلوط، ارژن، بنه و دیگر گونههای بومی و سازگار منطقه با نظارت منابعطبیعی، ارادهی جوانی به نام #سعید_انصاریان و همت اهالی این آبادبومِ زاگرسنشین در سرشاخههای مارون کاشته شود. بنیاد الگِن میخواهد بگوید: میتوان ماند و شرافتمندانه بر ستارههای وطن افزود. اما چرا کسی گزارشی از شادی و امید و نشاط مردم الگن پخش نمیکند؟ اگر در بیستکیلومتری الگِن، یعنی در #دیشموک الان خبر دهند که دوباره دختری #خودسوزی کرده، همهی رسانههای داخلی و خارجی به آن میپردازند؛ اما برای انعکاس شادیها و موفقیتها سکوت کرده و خود را درگیر #شکنجه_خاموش میکنیم! چرا؟
2️⃣ به ویژه روی سخنم با افرادی چون #مجید_حسینی، #پرویز_پرستویی، #علی_صدرینیا، #یاشار_سلطانی، #سیدمهدی_صدرالساداتی، #امیرحسین_جعفری، #علی_علیزاده، #جلیل_محبی و ... است؛ گاه در خلوت به اغلب محتواهای تولیدشده خود بنگرید؛ آن محتواها داره حال مردم و امیدشان را بیشتر میکنه یا کمتر؟ فکر کنم خوب است که لابهلای چند خبر و تحلیل هشداردهنده و اختلاس و مافیای کنکور و پزشکی و دولت بیتدبیر و ... - که البته آنها هم لازم است - گاه به رخدادهای خوب و امیدبخش هم اشاره کنیم! نه؟
3️⃣ اینکه در این مملکت سروش صلواتیانها، سحر طوسیها، زینب شریفیها، علی شادلوها، یاسر عربها، کوروش بختیاریها، آیه حمداویها، پژمان نوروزیها و آرش نورآقاییها هم وجود دارند که بیمنت به ارتقای کیفیت زندگی در ایران میافزایند؛ اینکه مجیدجان! آموزش و پرورشِ ما به رغم همهی کمبودهایش و غلبه مافیای کنکور، سه دقیقه زنگ نشاط - کلیپ دهم - هم دارد! کجا باید اشاره و گرامی داشته شود؟ باورکن در بیستو چهارساعت شلیک ممتد به همه چیز، چند دقیقه ترانه هم بد نیست! هست؟
4️⃣ میگویند: "اگر درد را احساس کردی، زندهای؛ اما اگر دردِ دیگران را درک کردی، انسانی." اما کمتر میگویند: "و مهمترین درد، گاه فقدانِ بهانه برای شادزیستن و امیدداشتن است. مردمی که بلد نباشند شادی کنند، به دردِ همنوعان آرام آرام بیتفاوت میشوند." بهانههای شادی برای مردمی که دوستشان داریم فراهم کنیم. همین!
#بهانه_های_سرکردن_زمستان
#نه_به_شکنجه_خاموش
https://instagram.com/p/B4zFx6zlwOm/?igshid=1noanb4ryno3z
🇮🇷: @darvishnameh
1️⃣ دیروز معجزهی الگِن با مرمت داوطلبانه بخش تاریخی این روستا توسط داوطلبانی کاربلد و در میان جشن و پایکوبی پیر و جوان، زن و مرد آغاز شد. در الگن قرار است دومیلیون نهال بلوط، ارژن، بنه و دیگر گونههای بومی و سازگار منطقه با نظارت منابعطبیعی، ارادهی جوانی به نام #سعید_انصاریان و همت اهالی این آبادبومِ زاگرسنشین در سرشاخههای مارون کاشته شود. بنیاد الگِن میخواهد بگوید: میتوان ماند و شرافتمندانه بر ستارههای وطن افزود. اما چرا کسی گزارشی از شادی و امید و نشاط مردم الگن پخش نمیکند؟ اگر در بیستکیلومتری الگِن، یعنی در #دیشموک الان خبر دهند که دوباره دختری #خودسوزی کرده، همهی رسانههای داخلی و خارجی به آن میپردازند؛ اما برای انعکاس شادیها و موفقیتها سکوت کرده و خود را درگیر #شکنجه_خاموش میکنیم! چرا؟
2️⃣ به ویژه روی سخنم با افرادی چون #مجید_حسینی، #پرویز_پرستویی، #علی_صدرینیا، #یاشار_سلطانی، #سیدمهدی_صدرالساداتی، #امیرحسین_جعفری، #علی_علیزاده، #جلیل_محبی و ... است؛ گاه در خلوت به اغلب محتواهای تولیدشده خود بنگرید؛ آن محتواها داره حال مردم و امیدشان را بیشتر میکنه یا کمتر؟ فکر کنم خوب است که لابهلای چند خبر و تحلیل هشداردهنده و اختلاس و مافیای کنکور و پزشکی و دولت بیتدبیر و ... - که البته آنها هم لازم است - گاه به رخدادهای خوب و امیدبخش هم اشاره کنیم! نه؟
3️⃣ اینکه در این مملکت سروش صلواتیانها، سحر طوسیها، زینب شریفیها، علی شادلوها، یاسر عربها، کوروش بختیاریها، آیه حمداویها، پژمان نوروزیها و آرش نورآقاییها هم وجود دارند که بیمنت به ارتقای کیفیت زندگی در ایران میافزایند؛ اینکه مجیدجان! آموزش و پرورشِ ما به رغم همهی کمبودهایش و غلبه مافیای کنکور، سه دقیقه زنگ نشاط - کلیپ دهم - هم دارد! کجا باید اشاره و گرامی داشته شود؟ باورکن در بیستو چهارساعت شلیک ممتد به همه چیز، چند دقیقه ترانه هم بد نیست! هست؟
4️⃣ میگویند: "اگر درد را احساس کردی، زندهای؛ اما اگر دردِ دیگران را درک کردی، انسانی." اما کمتر میگویند: "و مهمترین درد، گاه فقدانِ بهانه برای شادزیستن و امیدداشتن است. مردمی که بلد نباشند شادی کنند، به دردِ همنوعان آرام آرام بیتفاوت میشوند." بهانههای شادی برای مردمی که دوستشان داریم فراهم کنیم. همین!
#بهانه_های_سرکردن_زمستان
#نه_به_شکنجه_خاموش
https://instagram.com/p/B4zFx6zlwOm/?igshid=1noanb4ryno3z
Instagram
محمد درویش | Mohammad Darvish
. . 🇮🇷الگِن را، ایران را و شادی را از یاد نبریم🇮🇷 . 1️⃣ دیروز معجزهی الگِن با مرمت داوطلبانه بخش تاریخی این روستا توسط داوطلبانی کاربلد و در میان جشن و پایکوبی پیر و جوان، زن و مرد آغاز شد. در الگن قرار است دومیلیون نهال بلوط، ارژن، بنه و دیگر گونههای بومی…
🔻از سری بهانههای سرکردنِ زمستان!🔻
🇮🇷: @darvishnameh
1️⃣ نامش شقایق است، دخترکی پانزدهساله و از اهالی الگِن؛ روستایی که حالا میدانم اغلب خوانندگان این سطور آنجا را خوب میشناسند. نخستین بار که شقایق را دیدم در حیاط منزل پدری سعید انصاریان در الگِن، در یکی از روزهای مهرماه سال جاری بود. روی تختی در وسط حیاط نشسته بودم و میشنیدم که دخترکی با رنگ و روی پریده اما با صلابت و اعتماد به نفس و با چه جزییات حیرتانگیز، دقیق و علمی دارد از یک نوع بیماری خطرناک و نادر سخن میگوید! نام بیماری: #ترومبوسیتوپنی یا اُفت شدید پلاکت خون بود. او داشت شرح میداد که از کودکی با این بیماری دست و پنجه نرم کرده و روزهایی به مرز بیهوشی کامل رسیده و اینک اگر داروهایی که خانم #شهرزاد_واشقانی_فراهانی با چه مرارتی برای وی فراهم کرده به بهبود وضعیتش کمک نکنه، خونریزیهای ناشی از این بیماری، منجر به بزرگ شدن طحال شده و در نهایت پزشکان مجبورند طحالش را از بدن خارج کنند. این در حالی بود که پلاکت خون شقایق کمتر از بیست هزار بود که بسیار با میزان مطلوب - بین ۱۵۰ تا ۴۰۰ هزار - فاصله داشت. نکته جالب اما این بود که شقایق به جای تسلیمشدن یا غمخوردن، تصمیم گرفته بود دانشش را در این حوزه افزایش دهد و با بیماریاش رفاقت کند ... او نام همهی آمپولها و قرصهای متعدد و جورواجوری را که باید استفاده میکرد و نحوه کارکرد آنها را به خوبی میدانست ... تا اینکه در شب یلدا، شهرزاد به من خبر داد که خوشبختانه داروها اثر گذاشته و میزان پلاکت خون شقایق به حد نرمال بازگشته است که چیزی در حد معجزه مینماید؛ از سری معجزههای الگن! و در شمار #بهانه_های_سرکردن_زمستانم ...
2️⃣ شعار شقایق ساده بود: "هرقدر به غم میدان دهم، میدان میطلبد"! مهم نیست چند روز مهمانِ این زمینِ ۴.۶میلیارد ساله هستیم؛ مهم این است که قدر آن ثانیههای بیبرگشت را بدانیم و حرامِ غم و انفعال و ناامیدی نکنیم. درست مثل کار بزرگی که همولایتی دوستداشتنی شقایق، #سعید_انصاریان عزیز با کمک همهی اهالی الگن آغاز کرده است ...
3️⃣ به فاصلهی بیستدقیقه تا منزل شقایق، آبادبومِ دیگری است به نام #دیشموک که به گفته #اسماعیل_آذری عزیز به طور متوسط ماهی یک تا دو دختر آنجا خودسوزی میکنند! این همه تفاوت در فقط بیستدقیقه چگونه بوجود میآید؟!
#تا_شقایق_هست_زندگی_باید_کرد
#معجزه_های_الگن
#بهانه_های_سرکردن_زمستان
https://instagram.com/p/B6aKFi4l7go/?igshid=1cbe78zde788l
🇮🇷: @darvishnameh
1️⃣ نامش شقایق است، دخترکی پانزدهساله و از اهالی الگِن؛ روستایی که حالا میدانم اغلب خوانندگان این سطور آنجا را خوب میشناسند. نخستین بار که شقایق را دیدم در حیاط منزل پدری سعید انصاریان در الگِن، در یکی از روزهای مهرماه سال جاری بود. روی تختی در وسط حیاط نشسته بودم و میشنیدم که دخترکی با رنگ و روی پریده اما با صلابت و اعتماد به نفس و با چه جزییات حیرتانگیز، دقیق و علمی دارد از یک نوع بیماری خطرناک و نادر سخن میگوید! نام بیماری: #ترومبوسیتوپنی یا اُفت شدید پلاکت خون بود. او داشت شرح میداد که از کودکی با این بیماری دست و پنجه نرم کرده و روزهایی به مرز بیهوشی کامل رسیده و اینک اگر داروهایی که خانم #شهرزاد_واشقانی_فراهانی با چه مرارتی برای وی فراهم کرده به بهبود وضعیتش کمک نکنه، خونریزیهای ناشی از این بیماری، منجر به بزرگ شدن طحال شده و در نهایت پزشکان مجبورند طحالش را از بدن خارج کنند. این در حالی بود که پلاکت خون شقایق کمتر از بیست هزار بود که بسیار با میزان مطلوب - بین ۱۵۰ تا ۴۰۰ هزار - فاصله داشت. نکته جالب اما این بود که شقایق به جای تسلیمشدن یا غمخوردن، تصمیم گرفته بود دانشش را در این حوزه افزایش دهد و با بیماریاش رفاقت کند ... او نام همهی آمپولها و قرصهای متعدد و جورواجوری را که باید استفاده میکرد و نحوه کارکرد آنها را به خوبی میدانست ... تا اینکه در شب یلدا، شهرزاد به من خبر داد که خوشبختانه داروها اثر گذاشته و میزان پلاکت خون شقایق به حد نرمال بازگشته است که چیزی در حد معجزه مینماید؛ از سری معجزههای الگن! و در شمار #بهانه_های_سرکردن_زمستانم ...
2️⃣ شعار شقایق ساده بود: "هرقدر به غم میدان دهم، میدان میطلبد"! مهم نیست چند روز مهمانِ این زمینِ ۴.۶میلیارد ساله هستیم؛ مهم این است که قدر آن ثانیههای بیبرگشت را بدانیم و حرامِ غم و انفعال و ناامیدی نکنیم. درست مثل کار بزرگی که همولایتی دوستداشتنی شقایق، #سعید_انصاریان عزیز با کمک همهی اهالی الگن آغاز کرده است ...
3️⃣ به فاصلهی بیستدقیقه تا منزل شقایق، آبادبومِ دیگری است به نام #دیشموک که به گفته #اسماعیل_آذری عزیز به طور متوسط ماهی یک تا دو دختر آنجا خودسوزی میکنند! این همه تفاوت در فقط بیستدقیقه چگونه بوجود میآید؟!
#تا_شقایق_هست_زندگی_باید_کرد
#معجزه_های_الگن
#بهانه_های_سرکردن_زمستان
https://instagram.com/p/B6aKFi4l7go/?igshid=1cbe78zde788l
Instagram
محمد درویش | Mohammad Darvish
. . ❤از سری بهانههای سرکردنِ زمستان!❤ . ✍نامش شقایق است، دخترکی پانزدهساله و از اهالی الگِن؛ روستایی که حالا میدانم اغلب خوانندگان این سطور آنجا را خوب میشناسند. نخستین بار که شقایق را دیدم در حیاط منزل پدری سعید انصاریان در الگِن، در یکی از روزهای مهرماه…
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
💞من زنم، خواهر گریه ...💞
🇮🇷 @darvishnameh
✍ یکی از فراموشنشدنیترین بخشهای سفرم به الگِن، مرورِ لحظاتی است که دخترِ زاگرس - هانا کامکار عزیز - با شور و عشق برایمان میخواند ... این ترانه تکاندهنده افشین مقدم با تنظیم علیرضا افکاری انگار صدای همه زنان زاگرس، بهویژه دیشموک است ... انگار برای امروز و اکنون است ...
من زنم خواهر گریه، من زنم دختر دلتنگ، مادر تنها پلاک خونیِ برگشته از جنگ؛ من زنم، زنِ تحمل، که با دردم آشنایی این صدا یا درنمیاد یا نمیرسه به جایی ...
شنیدن این نوای حزنانگیز اما ملکوتی در یکی از منحصربهفردترین مکانهای عالم، در دالانِ انارستان الگِن، بیشک سعادت میخواست و بختیاری که از آن برخوردار شدم ... تجربه شیرینِ بیست و هفتمین روز از فروردین هزار و چهارصدم را با افتخار تقدیم شما هموطنانِ جانم میکنم با این امیدِ سبز که روزی همه ایرانیان از محرومیت شنیدنِ این نوای اهورایی، دلنشین و کوک، رها و آزاد شوند ...
#هانا_کامکار
#من_زنم_خواهر_گریه
#انارستان_الگن
#افشین_مقدم
#علیرضا_افکاری
#درنگ_در_جزییات_حیات
#بهانه_های_سرکردن_زمستان
#دیشموک
#آهسته_چون_بلوط
🇮🇷 @darvishnameh
✍ یکی از فراموشنشدنیترین بخشهای سفرم به الگِن، مرورِ لحظاتی است که دخترِ زاگرس - هانا کامکار عزیز - با شور و عشق برایمان میخواند ... این ترانه تکاندهنده افشین مقدم با تنظیم علیرضا افکاری انگار صدای همه زنان زاگرس، بهویژه دیشموک است ... انگار برای امروز و اکنون است ...
من زنم خواهر گریه، من زنم دختر دلتنگ، مادر تنها پلاک خونیِ برگشته از جنگ؛ من زنم، زنِ تحمل، که با دردم آشنایی این صدا یا درنمیاد یا نمیرسه به جایی ...
شنیدن این نوای حزنانگیز اما ملکوتی در یکی از منحصربهفردترین مکانهای عالم، در دالانِ انارستان الگِن، بیشک سعادت میخواست و بختیاری که از آن برخوردار شدم ... تجربه شیرینِ بیست و هفتمین روز از فروردین هزار و چهارصدم را با افتخار تقدیم شما هموطنانِ جانم میکنم با این امیدِ سبز که روزی همه ایرانیان از محرومیت شنیدنِ این نوای اهورایی، دلنشین و کوک، رها و آزاد شوند ...
#هانا_کامکار
#من_زنم_خواهر_گریه
#انارستان_الگن
#افشین_مقدم
#علیرضا_افکاری
#درنگ_در_جزییات_حیات
#بهانه_های_سرکردن_زمستان
#دیشموک
#آهسته_چون_بلوط
🌳این بلوط در دیشموک شبیه ایرانِ امروز است!🌳
🇮🇷 @darvishnameh
1️⃣ چند روز پیش - ۲۹ فروردین ۱۴۰۰ - در کنار این بلوط شگفتانگیز در حاشیه سد خاکی دیشموک - استان کهگیلویه و بویراحمد - بودم. هر آزاری که تصورش را بکنید در حقش روا داشته شده بود؛ در پناه تنهاش آتش روشن کرده بودند تا لابد باد آتش را خاموش نکند و بدینترتیب و بهتدریج نیمی از درخت سوخته بود. اما بلوط دیشموک همانطور که در تصاویر اول و دوم میبینید، همچنان سبز مانده و به آفتاب سلام میداد. آثار کتزنی و سندروم یادگارنویسی هم روی تنهاش آشکار بود، اما بلوطِ ما همچنان سایهاش را رایگان به زیستمندان سرزمینش هدیه میداد. چوپانها با چوبهایی بلند محکم بر شاخههایش کوبیده تا دانههای بلوط و شاخ و برگش را به مصرف دام برسانند ... اما او باز همچنان ایستاده و از خم ابرویش میتوانستی بانویی را ببینی که مراقب گاوهایش در چراگاه نصیحت است و آن دورترها، جوانی نشسته بر دامنهای - عکسهای ۳ و ۴ - که آثار شخم در جهت شیب و نابودی خاک در آن آشکار است.
2️⃣ اندکی آن سوتر، گله بز و گوسفندها از کنار برکهای رو به خشکی - عکس ۵ - که درواقع چند سال پیش یک سد مخزنی نسبتاً قابل توجه بود، عبور میکردند. تابلوی خطر شناکردن - عکس ۶ - اینک سخت به لطیفه میماند، چون در اثر فرسایش خاک ناشی از کشت دیم در زیر اشکوب جنگل - عکس ۸ - و نیز چرای مفرط دام و آشکار شدن محسوس میکروتراسها - عکس ۷ - یا همان محل عبور دام، حجم سد مخزنی دیشموک خیلی زودتر از چیزی که باید پر شده بود و دیگر کارایی نداشت برخلاف بلوط دیشموک که همچنان مقاومت میکرد چون اصالت دارد مثل ایرانبانوی عزیزِ ما ...
3️⃣ همه از او طلبکاریم که به ما چه دادی؟ کم هستند آدمهایی چون همان جوانِ در دوردستها - سعید انصاریان - که به خود نهیب زند او به ایران، به زاگرس، به دیشموک و الگِن چه داده است؟
4️⃣ برای اینکه یک زخم خوب شود، باید دیگر به آن دست نزد. به قول سهراب، پشت سر باد نمیآید ... رمز موفقیت سعید و یارانش در سرزمینی که شوربختانه به خودسوزی زنانش در گوگل معروف شده، در سلوکِ آهسته و روادار و بیچشمداشتش چون بلوط است. برای آبادی دوباره آبادبومش با تک تک اهالی شروع به صحبت کرده، از محضر متخصصان کسب تجربه کرده و با رفتارش اعتماد ایجاد کرده و اینک در طلوع سومین سال از نهضتش، وارث بیش از دویستهزار نهال جدید یا به قول خودش: اخترکهای جوان است. از او و از الگِن بیشتر خواهم نوشت ...
#آهسته_چون_بلوط
#درنگ_در_جزییات_امور
#سعید_انصاریان
#دیشموک
https://www.instagram.com/p/COU4IwVFEza/?igshid=5z2e2lvz7v2n
🇮🇷 @darvishnameh
1️⃣ چند روز پیش - ۲۹ فروردین ۱۴۰۰ - در کنار این بلوط شگفتانگیز در حاشیه سد خاکی دیشموک - استان کهگیلویه و بویراحمد - بودم. هر آزاری که تصورش را بکنید در حقش روا داشته شده بود؛ در پناه تنهاش آتش روشن کرده بودند تا لابد باد آتش را خاموش نکند و بدینترتیب و بهتدریج نیمی از درخت سوخته بود. اما بلوط دیشموک همانطور که در تصاویر اول و دوم میبینید، همچنان سبز مانده و به آفتاب سلام میداد. آثار کتزنی و سندروم یادگارنویسی هم روی تنهاش آشکار بود، اما بلوطِ ما همچنان سایهاش را رایگان به زیستمندان سرزمینش هدیه میداد. چوپانها با چوبهایی بلند محکم بر شاخههایش کوبیده تا دانههای بلوط و شاخ و برگش را به مصرف دام برسانند ... اما او باز همچنان ایستاده و از خم ابرویش میتوانستی بانویی را ببینی که مراقب گاوهایش در چراگاه نصیحت است و آن دورترها، جوانی نشسته بر دامنهای - عکسهای ۳ و ۴ - که آثار شخم در جهت شیب و نابودی خاک در آن آشکار است.
2️⃣ اندکی آن سوتر، گله بز و گوسفندها از کنار برکهای رو به خشکی - عکس ۵ - که درواقع چند سال پیش یک سد مخزنی نسبتاً قابل توجه بود، عبور میکردند. تابلوی خطر شناکردن - عکس ۶ - اینک سخت به لطیفه میماند، چون در اثر فرسایش خاک ناشی از کشت دیم در زیر اشکوب جنگل - عکس ۸ - و نیز چرای مفرط دام و آشکار شدن محسوس میکروتراسها - عکس ۷ - یا همان محل عبور دام، حجم سد مخزنی دیشموک خیلی زودتر از چیزی که باید پر شده بود و دیگر کارایی نداشت برخلاف بلوط دیشموک که همچنان مقاومت میکرد چون اصالت دارد مثل ایرانبانوی عزیزِ ما ...
3️⃣ همه از او طلبکاریم که به ما چه دادی؟ کم هستند آدمهایی چون همان جوانِ در دوردستها - سعید انصاریان - که به خود نهیب زند او به ایران، به زاگرس، به دیشموک و الگِن چه داده است؟
4️⃣ برای اینکه یک زخم خوب شود، باید دیگر به آن دست نزد. به قول سهراب، پشت سر باد نمیآید ... رمز موفقیت سعید و یارانش در سرزمینی که شوربختانه به خودسوزی زنانش در گوگل معروف شده، در سلوکِ آهسته و روادار و بیچشمداشتش چون بلوط است. برای آبادی دوباره آبادبومش با تک تک اهالی شروع به صحبت کرده، از محضر متخصصان کسب تجربه کرده و با رفتارش اعتماد ایجاد کرده و اینک در طلوع سومین سال از نهضتش، وارث بیش از دویستهزار نهال جدید یا به قول خودش: اخترکهای جوان است. از او و از الگِن بیشتر خواهم نوشت ...
#آهسته_چون_بلوط
#درنگ_در_جزییات_امور
#سعید_انصاریان
#دیشموک
https://www.instagram.com/p/COU4IwVFEza/?igshid=5z2e2lvz7v2n
Forwarded from ایرانِ پایدار
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
ایران به روایت محمد درویش
بهانههای سَر کردن زمستان
محمد درویش:
✅ وقتی من میبینم در «الگن» یکی از محرومترین مناطق کهگیلویه و بویراحمد در کنار «دیشموک»، مردم هزار هکتار از منطقه را خودشان حفاظت شده اعلام کردهاند...، من امیدوار میشوم؛ وقتی آدمی به نام «علی نصیری» در پاقلات... در استان فارس توانسته مردم را با خودش همراه کند تا دیگر... «مرغ جیرفتی» را شکار نکنند... وقتی میبینم «عادل سالاری» و دوستانش در یکی از محرومترین مناطق کرمان، در «کلمرز» توانستند تعداد... کل و بز و قوچ و میش را از ۳۰ رأس به ۱۸۰۰ رأس افزایش دهند، با خانمها صحبت کردهاندکه تفکیک زباله از مبدأ اتفاق بیفتد، «فرزاد مهدوی» در منصورآباد رفسنجان همین کار را... انجام میدهد یا «محمود کردی» در دیزباد بالا این کار را انجام میدهد... اینها به من امید میدهد... من به اینها میگویم «بهانههای سَر کردن زمستان» و اینها نشان میدهد که ما میتوانیم به آینده امیدوار باشیم.
مشاهدۀ فیلم کامل در آپارات ایران پایدار
صفحهٔ اینستاگرام ايران پایدار
#روایت_ایران
#مهستان #محمد_درویش #الگن #دیشموک #علی_نصیری #عادل_سالاری #فرزاد_مهدوی #محمود_کردی
بهانههای سَر کردن زمستان
محمد درویش:
✅ وقتی من میبینم در «الگن» یکی از محرومترین مناطق کهگیلویه و بویراحمد در کنار «دیشموک»، مردم هزار هکتار از منطقه را خودشان حفاظت شده اعلام کردهاند...، من امیدوار میشوم؛ وقتی آدمی به نام «علی نصیری» در پاقلات... در استان فارس توانسته مردم را با خودش همراه کند تا دیگر... «مرغ جیرفتی» را شکار نکنند... وقتی میبینم «عادل سالاری» و دوستانش در یکی از محرومترین مناطق کرمان، در «کلمرز» توانستند تعداد... کل و بز و قوچ و میش را از ۳۰ رأس به ۱۸۰۰ رأس افزایش دهند، با خانمها صحبت کردهاندکه تفکیک زباله از مبدأ اتفاق بیفتد، «فرزاد مهدوی» در منصورآباد رفسنجان همین کار را... انجام میدهد یا «محمود کردی» در دیزباد بالا این کار را انجام میدهد... اینها به من امید میدهد... من به اینها میگویم «بهانههای سَر کردن زمستان» و اینها نشان میدهد که ما میتوانیم به آینده امیدوار باشیم.
مشاهدۀ فیلم کامل در آپارات ایران پایدار
صفحهٔ اینستاگرام ايران پایدار
#روایت_ایران
#مهستان #محمد_درویش #الگن #دیشموک #علی_نصیری #عادل_سالاری #فرزاد_مهدوی #محمود_کردی