This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎙✍️صحبتها و نوشتهی یک از هنرمندان سیاهقلم خانه ایرانی دروازهغار به مناسبت روز قلم
🍀مثل نام زیبایت هستی، همانقدر پاک، همانقدر درمان کننده، همانقدر زلال...
بدن نحیفت که گرفتار خاک و گِلهای این زمین شده است؛ اسیر است اما...
روحت، کودکی چشمانت، شیطنت نگاهت
تو را آزاد میکند از دست این ظلمت، از جهانی که تو را نمیبیند و زخمهایت را درمان نمیکند، صدای تو و هزاران دختری چون تو را نمیشنود. فقط میگذرند و درگذرند...
🌿برایم عجیب است که چه میشود که با تمام رنجی که در وجودت ریشه کرده هنوز هم لبخند میزنی، برق چشمانت هنوز هم همانقدر معصوم است. جانِ دلم، این روزهای سخت میگذرد...
🌱در خانهای را که هزاران کودک، چون تو را پناه داد و از میان سیاهیهای دنیا بیرون کشید بستهاند! دری را میبندند به جرم عشق ورزیدن به کودکان، به جرم برابر بودن و کنارهم بودن. به خدای قلب زیبایت قسم، به چشمان پر از دردت که هنوز هم میخندد قسم، که دستانت را رها نمیکنیم که به چاهی بیافتی که شاید خیلیها افتادند و کسی نبود نجاتشان دهد.
روزی بالاخره امید از جایی که فکرش را هم نمیکنیم جوانه خواهد زد...
🏡@darvazehghar_ias
🍀مثل نام زیبایت هستی، همانقدر پاک، همانقدر درمان کننده، همانقدر زلال...
بدن نحیفت که گرفتار خاک و گِلهای این زمین شده است؛ اسیر است اما...
روحت، کودکی چشمانت، شیطنت نگاهت
تو را آزاد میکند از دست این ظلمت، از جهانی که تو را نمیبیند و زخمهایت را درمان نمیکند، صدای تو و هزاران دختری چون تو را نمیشنود. فقط میگذرند و درگذرند...
🌿برایم عجیب است که چه میشود که با تمام رنجی که در وجودت ریشه کرده هنوز هم لبخند میزنی، برق چشمانت هنوز هم همانقدر معصوم است. جانِ دلم، این روزهای سخت میگذرد...
🌱در خانهای را که هزاران کودک، چون تو را پناه داد و از میان سیاهیهای دنیا بیرون کشید بستهاند! دری را میبندند به جرم عشق ورزیدن به کودکان، به جرم برابر بودن و کنارهم بودن. به خدای قلب زیبایت قسم، به چشمان پر از دردت که هنوز هم میخندد قسم، که دستانت را رها نمیکنیم که به چاهی بیافتی که شاید خیلیها افتادند و کسی نبود نجاتشان دهد.
روزی بالاخره امید از جایی که فکرش را هم نمیکنیم جوانه خواهد زد...
🏡@darvazehghar_ias
Forwarded from جمعیت امام علی
گزارش_فعالیت_های_جمعیت_امام_علی_در_سال1400_14010419.pdf
78.9 MB
🌐 گزارش جامع عملکرد یک سالهی #جمعیت_امام_علی(ع) در سال ۱۴۰۰
📌این گزارش شامل گزارش عملکرد خانههای ایرانی و مراکز سرتاسر کشور، کمیتههای مرکزی جمعیت، طرحها و آیینهای برگزار شده در سال ۱۴۰۰ میباشد.
🆔@imamalisociety
📌این گزارش شامل گزارش عملکرد خانههای ایرانی و مراکز سرتاسر کشور، کمیتههای مرکزی جمعیت، طرحها و آیینهای برگزار شده در سال ۱۴۰۰ میباشد.
🆔@imamalisociety
گزارش_خانه_علم_دروازه_غار_بهار_1401.pdf
5.2 MB
گزارش فصلی فعالیتهای خانه ایرانی دروازهغار در بهار ۱۴۰۱
✅ هرآنچه در خانهی ایرانی دروازهغار میگذرد و ارائهی جامعی از فعالیتهای بخشهای مختلف این خانه به طور شفاف و کامل
🏡@darvazehghar_ias
✅ هرآنچه در خانهی ایرانی دروازهغار میگذرد و ارائهی جامعی از فعالیتهای بخشهای مختلف این خانه به طور شفاف و کامل
🏡@darvazehghar_ias
Forwarded from جمعیت امام علی
🕊 حاجی احرام دگر بست
دو سال گذشت از روزی که یکی از حجاج، چون نمیتوانست به علت بیماری به سفر برود، فیش حج خود را به جمعیت امام علی هدیه داد تا مبلغ آن در قالب طرح «صفای سعی» صرف تامین سرپناهی برای یکی از مادران سرپرست خانواده شود.
آنانکه که لباس پاکیزه احرام به تن کردهاند، با خبرند از اشتیاقی که آدمها برای رسیدن به آن لحظه ناب دارند، همین اشتیاق است که ارزش این اقدام که کسی فیش حج خود را برای پناه دادن به زنی بیپناه هزینه کند، دو چندان میکند.
حاجی آن روز احرام دگر بست و در عالم انسانیت مُحرِم شد تا دو سال بعد از آن در روز عرفه زمین خاکی را ترک کند.
وقتی دخترش با بغضی که هم رد غم دارد و هم نشان از شوق، از رفتن پدر در روز عرفه میگوید و تصمیمی که دو سال پیش برای سفر حج گرفت، میگوید که او همان سال حاجی شد و امسال در روز عرفه به وصال معبود رفت تا بدانیم پناه بی پناهی شدن نه منافاتی با دین و مناسک آن دارد و نه کمتر از مُحرِم شدن در سرزمین عرفه است.
طرح «صفای سعی» همه ساله در موسم حج، زنانی را که استوار و مقتدر با دستانی خالی سرپرست خانواده خود هستند را تحت پوشش قرار میدهد، هاجرانی که در صحرای این اجتماع برای نجات فرزندان خود لحظهای قرار ندارند.
از سوی دیگر از حجاجی که راهی سرزمین وحی هستند دعوت میکند تا بخشی از هزینههای سفر خود را صرف حمایت از این زنان کنند تا سقفی امن برای مادری رنج دیده فراهم کنند و این وعده الهی است که «هر کس ذرهای نیکی کند، پاداش آنرا خواهد یافت» و چه پاداشی بالاتر از آمرزیدگی پیش از سفر آخرت برای حاجی که خوب دانسته بود «کعبه یک سنگ و نشان است که ره گم نشود» همو که احرام دگر بست و یار را در قلب مومن یافت، که خانه خداست.
http://sosapoverty.org/wp-content/uploads/2022/07/حاجی-احرام-دگر-بست-.mp3
🆔@imamalisociety
دو سال گذشت از روزی که یکی از حجاج، چون نمیتوانست به علت بیماری به سفر برود، فیش حج خود را به جمعیت امام علی هدیه داد تا مبلغ آن در قالب طرح «صفای سعی» صرف تامین سرپناهی برای یکی از مادران سرپرست خانواده شود.
آنانکه که لباس پاکیزه احرام به تن کردهاند، با خبرند از اشتیاقی که آدمها برای رسیدن به آن لحظه ناب دارند، همین اشتیاق است که ارزش این اقدام که کسی فیش حج خود را برای پناه دادن به زنی بیپناه هزینه کند، دو چندان میکند.
حاجی آن روز احرام دگر بست و در عالم انسانیت مُحرِم شد تا دو سال بعد از آن در روز عرفه زمین خاکی را ترک کند.
وقتی دخترش با بغضی که هم رد غم دارد و هم نشان از شوق، از رفتن پدر در روز عرفه میگوید و تصمیمی که دو سال پیش برای سفر حج گرفت، میگوید که او همان سال حاجی شد و امسال در روز عرفه به وصال معبود رفت تا بدانیم پناه بی پناهی شدن نه منافاتی با دین و مناسک آن دارد و نه کمتر از مُحرِم شدن در سرزمین عرفه است.
طرح «صفای سعی» همه ساله در موسم حج، زنانی را که استوار و مقتدر با دستانی خالی سرپرست خانواده خود هستند را تحت پوشش قرار میدهد، هاجرانی که در صحرای این اجتماع برای نجات فرزندان خود لحظهای قرار ندارند.
از سوی دیگر از حجاجی که راهی سرزمین وحی هستند دعوت میکند تا بخشی از هزینههای سفر خود را صرف حمایت از این زنان کنند تا سقفی امن برای مادری رنج دیده فراهم کنند و این وعده الهی است که «هر کس ذرهای نیکی کند، پاداش آنرا خواهد یافت» و چه پاداشی بالاتر از آمرزیدگی پیش از سفر آخرت برای حاجی که خوب دانسته بود «کعبه یک سنگ و نشان است که ره گم نشود» همو که احرام دگر بست و یار را در قلب مومن یافت، که خانه خداست.
http://sosapoverty.org/wp-content/uploads/2022/07/حاجی-احرام-دگر-بست-.mp3
🆔@imamalisociety
🔻خلاصه برخی از فعالیتهای خانه ایرانی دروازهغار در طی ۱۰ سال فعالیت در محله دروازهغار را مشاهده میکنید. این خانه که اکنون با صدور رای انحلال جمعیت امام علی(ع) منحل خواهد شد کودکان و مادران زیادی را در دل این محله در زمینههای آموزشی، درمانی، ورزشی، فعالیت هنری، اشتغال و مددکاری تحت حمایت خود قرار داده است. حال سوال اعضای داوطلب و خانوادهها این است که به چه جرمی این نهاد مردمی با چنین سابقهی عملکردی رای انحلال میگیرد؟ و در نهایت با توجه به برخوردهای این چنینی با نهادهای اجتماعی، چه آیندهای را برای این محلات میشود متصور شد در حالی که معضلات اجتماعی چون فقر، اعتیاد و.. هر روز رو به افزایش است؟
🏡@darvazehghar_ias
🏡@darvazehghar_ias
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔻افزایش کرایه خانهها چه تاثیراتی بر وضعیت خانوادهها در محلات حاشیه داشته است؟
⭕️جمعیت امام علی(ع) این روزها به دلیل نهایی شدن رای انحلال قادر به انجام فعالیتهای گسترده خود در محلات حاشیه نیست. این درحالیست که با افزایش مشکلات و فشارهای اقتصادی، عرصه زندگی بر این خانوادهها تنگ و تنگتر میشود. صدایی که میشنوید صدای یکی از زنان ساکن در محله دروازهغار تهران است که از مشکل افزایش کرایهها خانهها و تاثیرش بر زندگی آنها سخن میگوید. سوالی که اکنون مطرح است این است چه کسی جوابگوی مشکلات و مصائب پیشروی این خانوادههاست؟
🔸جمعیت امام علی(ع) در طی این سالها تمام تلاش خود را گذاشته است تا بتواند صدای این خانودهها را بشنود و برای کمکرسانی به آنها مسیر یاری و مدد را برای مسکن این خانوادهها ایجاد کند که در این راستا میتوان به طرح خیمهگاه مهر اشاره کرد که در همین ایام محرم برای تهیه مسکن زنان سرپرست خانوار در دو سال گذشته اجرا شده و منجر به تامین ۲۸ تعداد مسکن برای این زنان سرپرست خانوار در سطح کشور شده است.
@darvazehghar_ias
⭕️جمعیت امام علی(ع) این روزها به دلیل نهایی شدن رای انحلال قادر به انجام فعالیتهای گسترده خود در محلات حاشیه نیست. این درحالیست که با افزایش مشکلات و فشارهای اقتصادی، عرصه زندگی بر این خانوادهها تنگ و تنگتر میشود. صدایی که میشنوید صدای یکی از زنان ساکن در محله دروازهغار تهران است که از مشکل افزایش کرایهها خانهها و تاثیرش بر زندگی آنها سخن میگوید. سوالی که اکنون مطرح است این است چه کسی جوابگوی مشکلات و مصائب پیشروی این خانوادههاست؟
🔸جمعیت امام علی(ع) در طی این سالها تمام تلاش خود را گذاشته است تا بتواند صدای این خانودهها را بشنود و برای کمکرسانی به آنها مسیر یاری و مدد را برای مسکن این خانوادهها ایجاد کند که در این راستا میتوان به طرح خیمهگاه مهر اشاره کرد که در همین ایام محرم برای تهیه مسکن زنان سرپرست خانوار در دو سال گذشته اجرا شده و منجر به تامین ۲۸ تعداد مسکن برای این زنان سرپرست خانوار در سطح کشور شده است.
@darvazehghar_ias
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
◾️عیاران را چه شد؟
🔻یکی از معضلاتی که در این سالها در سطح اجتماع شاهد هستیم بحث گسترش جغرافیای اعتیاد در سطح جامعه است به طوری که در ماههای اخیر شاهد اجتماع معتادین و استعمال مواد مخدر در محلههایی خارج از محلات حاشیه، از جمله مناطق مرکزی تهران هستیم. معضل بعدی که موازی با همین معضل است بحث کاهش سن اعتیاد است. بر اساس گزارشات دیده شده در روزهای اخیر، کودکان و نوجوانان زیادی در حال استعمال مواد مخدر صنعتی در سطح پارکهای محلات حاشیه از جمله محله دروازهغار تهران مشاهده شدهاند.
🔸جمعیت امام علی(ع) در طول ۲۵ سال فعالیت خود جهت جلوگیری از این گسترش اعتیاد در سطح جامعه اقدام به طرح شام عیاران میکرد که در این طرح با راه انداختن مراسم عزاداری در شام غریبان امام حسین(ع) در محلات حاشیه و قلمداد کردن اعتیاد به عنوان یزید زمانه سعی میکرد این معضل را به جامعه متذکر شود که متأسفانه با اتهام سیاهنمایی روبرو شد! سوالی که اکنون مطرح است این است که در این دوران چه تدبیری برای جلوگیری از گسترش اینچنینی اعتیاد در سطح جامعه در نظر گرفته شده است؟
🆔@darvazehghar_ias
🔻یکی از معضلاتی که در این سالها در سطح اجتماع شاهد هستیم بحث گسترش جغرافیای اعتیاد در سطح جامعه است به طوری که در ماههای اخیر شاهد اجتماع معتادین و استعمال مواد مخدر در محلههایی خارج از محلات حاشیه، از جمله مناطق مرکزی تهران هستیم. معضل بعدی که موازی با همین معضل است بحث کاهش سن اعتیاد است. بر اساس گزارشات دیده شده در روزهای اخیر، کودکان و نوجوانان زیادی در حال استعمال مواد مخدر صنعتی در سطح پارکهای محلات حاشیه از جمله محله دروازهغار تهران مشاهده شدهاند.
🔸جمعیت امام علی(ع) در طول ۲۵ سال فعالیت خود جهت جلوگیری از این گسترش اعتیاد در سطح جامعه اقدام به طرح شام عیاران میکرد که در این طرح با راه انداختن مراسم عزاداری در شام غریبان امام حسین(ع) در محلات حاشیه و قلمداد کردن اعتیاد به عنوان یزید زمانه سعی میکرد این معضل را به جامعه متذکر شود که متأسفانه با اتهام سیاهنمایی روبرو شد! سوالی که اکنون مطرح است این است که در این دوران چه تدبیری برای جلوگیری از گسترش اینچنینی اعتیاد در سطح جامعه در نظر گرفته شده است؟
🆔@darvazehghar_ias
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎼نوایی که پایان ندارد...
🌱سالها گذشت و هنوز که هنوز است این نتها تغییری نکردند، هنوز این نوا ادامه دارد. ۲۵ سال است، خیلی خوب این نتها را می شناسم، انگار که من با این نتها بزرگ شدهام. درد، مهربانی، فریاد، عشق، محبت، دوستی و صلح. ۲۵ سال است که این ساز نواخته میشود و نوایش ادامه دارد...
✍️به قلم و نوازندگی یکی از فرزندان خانه ایرانی دروازهغار
❕ تصاویر ویدیو مربوط به قبل از صدور رای انحلال جمعیت امام علی(ع) میباشد.
🏡@darvazehghar_ias
🌱سالها گذشت و هنوز که هنوز است این نتها تغییری نکردند، هنوز این نوا ادامه دارد. ۲۵ سال است، خیلی خوب این نتها را می شناسم، انگار که من با این نتها بزرگ شدهام. درد، مهربانی، فریاد، عشق، محبت، دوستی و صلح. ۲۵ سال است که این ساز نواخته میشود و نوایش ادامه دارد...
✍️به قلم و نوازندگی یکی از فرزندان خانه ایرانی دروازهغار
❕ تصاویر ویدیو مربوط به قبل از صدور رای انحلال جمعیت امام علی(ع) میباشد.
🏡@darvazehghar_ias
🔻برای محیا واحدی، معلم عشق که اکنون در بند است...
🖌دروازهغار، نامش ترسآور است اما مردمانی رنج کشیده که خود را در درد و خماری فراموش کردهاند در شبهای تاریک دروازهغار، در کوچههای غربت این شهر که هیچ کس صدای هیچ کس را نمیشنید تو شدی صدای ما. زمانی که این کوچه و پارکهایش لابهلای دود و خماری گم شده بود، پیدایمان کردی. بهجای تیزی و مواد مخدر، توپ فوتبال به دستمان دادی. پارکهایی که روزی پر از مواد و موادفروش بود را زمین فوتبال کردی.
گفتی دخترها باید درس بخوانند، باید بهجای زود ازدواج کردن، قلم و دفتر دستشان بگیرند.
افسوس که نجاتبخشی مثل تو جایی که باید باشد نیست؛ اگر در این شهر ده تا خاله محیا وجود داشت الان به جای معتاد شدن نوجوانها و کودکان، بهجای دزدی و فلاکت،
همه درس میخواندند، مدرسه میرفتند، به زندگیای که همیشه لعنت میفرستادند امیدوار میشدند و...
آرزو کردن را به ما یاد دادی؛ یاد دادی که چطور ببخشیم و همدیگر رو دوست داشته باشیم. دلهایمان را از نفرت خالی کردی آن زمان که از همهی مردم شهر پر از خشم و نفرت بودیم.
مهر ورزیدن را به ما آموختی. آغوش گرمت که در دردناکترین شبهای زندگیمان پناهمان بود و دستانت که دستان سرد و یخ زدهمان را گرم میکرد.
معلم عشق و حقیقت،
معلم روزهای درد و سختی،
بیا که پسرها و دخترهایت دلهایشان برای چشمان پر از محبتت و قلبی که همیشه از رنج کودکان درد میکشید تنگ شده است...
✍️نوشته یکی از فرزندان خانه ایرانی دروازهغار
https://t.ly/im9B
🏡@darvazehghar_ias
🖌دروازهغار، نامش ترسآور است اما مردمانی رنج کشیده که خود را در درد و خماری فراموش کردهاند در شبهای تاریک دروازهغار، در کوچههای غربت این شهر که هیچ کس صدای هیچ کس را نمیشنید تو شدی صدای ما. زمانی که این کوچه و پارکهایش لابهلای دود و خماری گم شده بود، پیدایمان کردی. بهجای تیزی و مواد مخدر، توپ فوتبال به دستمان دادی. پارکهایی که روزی پر از مواد و موادفروش بود را زمین فوتبال کردی.
گفتی دخترها باید درس بخوانند، باید بهجای زود ازدواج کردن، قلم و دفتر دستشان بگیرند.
افسوس که نجاتبخشی مثل تو جایی که باید باشد نیست؛ اگر در این شهر ده تا خاله محیا وجود داشت الان به جای معتاد شدن نوجوانها و کودکان، بهجای دزدی و فلاکت،
همه درس میخواندند، مدرسه میرفتند، به زندگیای که همیشه لعنت میفرستادند امیدوار میشدند و...
آرزو کردن را به ما یاد دادی؛ یاد دادی که چطور ببخشیم و همدیگر رو دوست داشته باشیم. دلهایمان را از نفرت خالی کردی آن زمان که از همهی مردم شهر پر از خشم و نفرت بودیم.
مهر ورزیدن را به ما آموختی. آغوش گرمت که در دردناکترین شبهای زندگیمان پناهمان بود و دستانت که دستان سرد و یخ زدهمان را گرم میکرد.
معلم عشق و حقیقت،
معلم روزهای درد و سختی،
بیا که پسرها و دخترهایت دلهایشان برای چشمان پر از محبتت و قلبی که همیشه از رنج کودکان درد میکشید تنگ شده است...
✍️نوشته یکی از فرزندان خانه ایرانی دروازهغار
https://t.ly/im9B
🏡@darvazehghar_ias
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🌱محیا واحدی به روایت فرزندانش
(تکههایی کوتاه از صحبتهای فرزندان خانه ایرانی دروازه غار به مناسبت چهارم بهمن ماه، زادروزش)
🔸از زبان دوست میشنوم و تو را میبینمت، قدم به قدم در کوچههای غربت.
از زبان دوستانی که سالها پیش وقتی ایام کودکی را در محله دروازهغار سپری میکردند، معلم و یارشان شدی و هر آن چه در توان داشتی برای تغییر سرنوشتشان به کار بستی و امید بستی به فردایشان که دست بر زانوی اراده خویش زنند و برخیزند برای تغییر سرنوشت دیگر کودکان این سرزمین.
🔹اینک که در چهاردیوار حبسِ انفرادی گرفتار آمدهای، این دوستانت که از جان بیشتر دوستشان میداری، به شهادت آمدهاند بودن پُرمهر و بیدریغت را و گواهی میدهند که بازداشت تو، تا چه اندازه نابهخردانه و خلاف معرفت و شرافت است.
این دوستان تو نیک میدانند هر ساعتی که در بند باشی، ساعتی تدبیر و آرامش و عشق و دست نوازش است که از کودکان رنجدیده این وطن گرفته میشود.
🏡@darvazehghar_ias
(تکههایی کوتاه از صحبتهای فرزندان خانه ایرانی دروازه غار به مناسبت چهارم بهمن ماه، زادروزش)
🔸از زبان دوست میشنوم و تو را میبینمت، قدم به قدم در کوچههای غربت.
از زبان دوستانی که سالها پیش وقتی ایام کودکی را در محله دروازهغار سپری میکردند، معلم و یارشان شدی و هر آن چه در توان داشتی برای تغییر سرنوشتشان به کار بستی و امید بستی به فردایشان که دست بر زانوی اراده خویش زنند و برخیزند برای تغییر سرنوشت دیگر کودکان این سرزمین.
🔹اینک که در چهاردیوار حبسِ انفرادی گرفتار آمدهای، این دوستانت که از جان بیشتر دوستشان میداری، به شهادت آمدهاند بودن پُرمهر و بیدریغت را و گواهی میدهند که بازداشت تو، تا چه اندازه نابهخردانه و خلاف معرفت و شرافت است.
این دوستان تو نیک میدانند هر ساعتی که در بند باشی، ساعتی تدبیر و آرامش و عشق و دست نوازش است که از کودکان رنجدیده این وطن گرفته میشود.
🏡@darvazehghar_ias
Forwarded from باشگاه هواداران جمعیت امام علی
🔻 «مددکاری از نگاه جمعیت امام علی»
محیا واحدی کمال
گل یخ/ شماره ۱۰/ زمستان ۹۲
نگاه اول به کودکی که نمود رفتار و عملش از دید جامعه منفی و تخریبگرایانه است، به اقدام در جهت تغییر در وی میانجامد.
شاید در برخورد نخست، با اتکای به آموزههای مبتنی بر عرف جامعهمان است که او را قضاوت میکنیم و به دنبال رفتار و روشی هستیم که وی را دگرگون سازد.
به دنبال چنین تفکریست که ما امروزه میبینیم کودکان و نوجوانانی که بزرگشدهی محلات حاشیهاند و عنوان کار و خیابان دارند، از درون و بیرونِ خود گریزانند و قصد انتقام از خود و جامعهای دارند که تنها نگاه قضاوتگرش را سهم آنان مینماید.
« کودک غربت و من»، « کودک حاشیه و من»٫ « من که مددکارم و او که مددجوست»، « من آمدهام تا او را به کودکی خود نزدیک کنم»، « من آمدهام تا کلام و رفتار و نمود بیرونی او را شبیه به آنچه کنم که در دایرهای به نام «من» -که تعریف شدهی باید و نبایدهای خانواده و جامعه است- محدود شود.»
پندارهای پیشفرض ذهن ما این است که: « در قدم نخست، این کودک است که باید تغییر کند، اوست که ملغمهای است از تمام نقصها، ناهنجاریها و کاستیها…» و « اوست که میبایست دچار انقلاب فکری و رفتاری شود تا تصویر اکنونش رنگ ببازد و آهسته آهسته تصویری نمود پیدا کند که من آن را هنجار مینامم و به آن در جامعهی ناآشنا به حاشیه و نوع زندگی در آن، خو کردهام.»
حال، این «من»، سایهایست بر سر این کودک تا عملکننده، تغییردهنده و قضاوتکننده باشد که منجر به ایجاد رابطهای میگردد که بر اساس
« رفتار والدانهی من» و « کنشهای کودکانهی او» بنا نهاده شده است.
این مسأله همان است که کودک را به انزجار از این رابطه میرساند چراکه باز هم محکوم است به اجرا کردن… چون پدری که خیابانی بودن، غربتی شدن و در حاشیه زندگی کردن را به او میآموخت حال، معلمی شده است که « تکرار کردن طوطیوار» را به او میآموزد؛ حال بین آن پدر و این «من» فرقی نمییابد که حتی آن پدر یا مادر را به خود نزدیکتر میبیند و این «منِ» مددکار را که از جزئیترین حالات شامل رفتار و سکنات، گویش و پوشش، آرزوها و باورها در تضاد با اوست، چون بیگانهای مییابد که حاصل این تفاوت است که هر لحظه و هرجا او را به ناسازگاری و تخریب این «من» میخواند و هر زمان که دست این «من» را بر سر خود کشیده میبیند که سعی به تعریف مهر و پناهش دارد، کودک خواهان اثبات به خود و این سایه است که حضور و ادعایش توهمی بیش نیست و مهرش قدمتی ندارد و رو به خاموشی میرود و خیلی دور نیست که شانه از این نقش معلمی- مددکاری مبتنی بر «من» خالی کند.
محیا واحدی کمال
گل یخ/ شماره ۱۰/ زمستان ۹۲
نگاه اول به کودکی که نمود رفتار و عملش از دید جامعه منفی و تخریبگرایانه است، به اقدام در جهت تغییر در وی میانجامد.
شاید در برخورد نخست، با اتکای به آموزههای مبتنی بر عرف جامعهمان است که او را قضاوت میکنیم و به دنبال رفتار و روشی هستیم که وی را دگرگون سازد.
به دنبال چنین تفکریست که ما امروزه میبینیم کودکان و نوجوانانی که بزرگشدهی محلات حاشیهاند و عنوان کار و خیابان دارند، از درون و بیرونِ خود گریزانند و قصد انتقام از خود و جامعهای دارند که تنها نگاه قضاوتگرش را سهم آنان مینماید.
« کودک غربت و من»، « کودک حاشیه و من»٫ « من که مددکارم و او که مددجوست»، « من آمدهام تا او را به کودکی خود نزدیک کنم»، « من آمدهام تا کلام و رفتار و نمود بیرونی او را شبیه به آنچه کنم که در دایرهای به نام «من» -که تعریف شدهی باید و نبایدهای خانواده و جامعه است- محدود شود.»
پندارهای پیشفرض ذهن ما این است که: « در قدم نخست، این کودک است که باید تغییر کند، اوست که ملغمهای است از تمام نقصها، ناهنجاریها و کاستیها…» و « اوست که میبایست دچار انقلاب فکری و رفتاری شود تا تصویر اکنونش رنگ ببازد و آهسته آهسته تصویری نمود پیدا کند که من آن را هنجار مینامم و به آن در جامعهی ناآشنا به حاشیه و نوع زندگی در آن، خو کردهام.»
حال، این «من»، سایهایست بر سر این کودک تا عملکننده، تغییردهنده و قضاوتکننده باشد که منجر به ایجاد رابطهای میگردد که بر اساس
« رفتار والدانهی من» و « کنشهای کودکانهی او» بنا نهاده شده است.
این مسأله همان است که کودک را به انزجار از این رابطه میرساند چراکه باز هم محکوم است به اجرا کردن… چون پدری که خیابانی بودن، غربتی شدن و در حاشیه زندگی کردن را به او میآموخت حال، معلمی شده است که « تکرار کردن طوطیوار» را به او میآموزد؛ حال بین آن پدر و این «من» فرقی نمییابد که حتی آن پدر یا مادر را به خود نزدیکتر میبیند و این «منِ» مددکار را که از جزئیترین حالات شامل رفتار و سکنات، گویش و پوشش، آرزوها و باورها در تضاد با اوست، چون بیگانهای مییابد که حاصل این تفاوت است که هر لحظه و هرجا او را به ناسازگاری و تخریب این «من» میخواند و هر زمان که دست این «من» را بر سر خود کشیده میبیند که سعی به تعریف مهر و پناهش دارد، کودک خواهان اثبات به خود و این سایه است که حضور و ادعایش توهمی بیش نیست و مهرش قدمتی ندارد و رو به خاموشی میرود و خیلی دور نیست که شانه از این نقش معلمی- مددکاری مبتنی بر «من» خالی کند.
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
📜نامه یکی از فرزندان خانه ایرانی دروازهغار برای مربی چندین ساله دلسوزش که در بیعدالتی این روزها در انفرادی به سر میبرد.
🔻امروز در تاریخ ۸ بهمن ۱۴۰۱، سیزده روز از بازداشت یکی از فعالین اجتماعی ارزشمند جامعه، #محیا_واحدی، میگذرد و کودکان زیادی در محله دروازهغار نگران حال او هستند و بزرگترین سوالشان این است که به چه جرمی کسی که ۱۳ سال در محله دروازهغار فعالیت اجتماعی دلسوزانه داشته باید بازداشت شود و در انفرادی به سر برد؟
🏡@darvazehghar_ias
🔻امروز در تاریخ ۸ بهمن ۱۴۰۱، سیزده روز از بازداشت یکی از فعالین اجتماعی ارزشمند جامعه، #محیا_واحدی، میگذرد و کودکان زیادی در محله دروازهغار نگران حال او هستند و بزرگترین سوالشان این است که به چه جرمی کسی که ۱۳ سال در محله دروازهغار فعالیت اجتماعی دلسوزانه داشته باید بازداشت شود و در انفرادی به سر برد؟
🏡@darvazehghar_ias
Forwarded from جمعیت امام علی
به یاد مولا علی (ع) که رسم برادری آموخت
مردم دوگروهند: یا برادر دینی تو هستند یا همنوع تو در خلقت.
(مولا علی(ع))
چه خالی است جای تو که قرنها پیش برادری را در نمازی که رکوع و سجودش مانع از بخشایش انگشتریات نشد، معنا کردی؛ آنجا که صدای نیاز انسانی که به حکم انسانیت برادر خود میدانستی شنیدی و گفتگو با خدا را دلیل نشنیدنِ خواسته بندگان خدا نکردی.
جای خالی تو جانکاه است؛ تویی که چنان با تمام مردمت برادر بودی و به حقوق یکسان برادران و خواهرانت باور داشتی که سهم خواهی فزونترِ برادر خونیات از بیتالمال را به داغ قطعه آهنی گداخته پاسخ دادی.
در این شبهای قدر به یاد میآوریم کردار ناصواب آنان را که بستند خانههای امید شش هزار کودک را؛ کودکانی که به نام تو و در فضای ورزش و هنر و دانشِ خانههای ایرانی، از دام خشونت و اعتیاد و فقر میرستند؛ خانههایی که هر روز حضور در آن، تمرین عاشقانه برادری بود برای هزاران جوان این سرزمین.
با این حال ای معلمِ برادری و ای پدر!
علیرغم تمام سنگهایی که بر این مسیر افکندند،
ما به رسمی که تعلیم کردی پایبندیم و به مسیر پرمشقت دگرخواهی ادامه میدهیم.
🆔@imamalisociety
مردم دوگروهند: یا برادر دینی تو هستند یا همنوع تو در خلقت.
(مولا علی(ع))
چه خالی است جای تو که قرنها پیش برادری را در نمازی که رکوع و سجودش مانع از بخشایش انگشتریات نشد، معنا کردی؛ آنجا که صدای نیاز انسانی که به حکم انسانیت برادر خود میدانستی شنیدی و گفتگو با خدا را دلیل نشنیدنِ خواسته بندگان خدا نکردی.
جای خالی تو جانکاه است؛ تویی که چنان با تمام مردمت برادر بودی و به حقوق یکسان برادران و خواهرانت باور داشتی که سهم خواهی فزونترِ برادر خونیات از بیتالمال را به داغ قطعه آهنی گداخته پاسخ دادی.
در این شبهای قدر به یاد میآوریم کردار ناصواب آنان را که بستند خانههای امید شش هزار کودک را؛ کودکانی که به نام تو و در فضای ورزش و هنر و دانشِ خانههای ایرانی، از دام خشونت و اعتیاد و فقر میرستند؛ خانههایی که هر روز حضور در آن، تمرین عاشقانه برادری بود برای هزاران جوان این سرزمین.
با این حال ای معلمِ برادری و ای پدر!
علیرغم تمام سنگهایی که بر این مسیر افکندند،
ما به رسمی که تعلیم کردی پایبندیم و به مسیر پرمشقت دگرخواهی ادامه میدهیم.
🆔@imamalisociety