شبکه کسب و کار دانش بنیان
#تک_برگ 🔷 زبان فارسی در علم 1 افقهای دانشبنیان 🔸 بخشی از متن: وقتی از قدرت صحبت میکنیم، نباید آن را با زور اشتباه بگیریم؛ گاهی قدرت نرم است و از جنس گفتمان یا زبان. امروزه همهی کسانی که دل در گروی پژوهش دارند، میدانند که زبان رسمی پژوهش، زبان انگلیسی…
#تک_برگ
🔷 زبان فارسی در علم 2
افقهای دانشبنیان
🔸 بخشی از متن:
شرکتهای دانشبنیان یک فرصت استثنایی در تاریخ ما هستند که شئون پراکندهی اقتصاد، فعالیت علمی و صنعت را در یک وحدت به نام زندگی و نظام مسائل مردم ایران مطرح کردهاند. این اتفاق مبارکی است؛ چراکه شما برای اولینبار قصه و روایتی در علم دارید و از سینمای دانشبنیان و علمی میشنوید. قصه را دستکم نگیریم. اگر فعالیت اداری علم در دانشگاههای ما قصه تولید نمیکند و چیزی برای روایت ندارد، یعنی از زندگی مردم غایب است و احتمالاً از آموختن به نقشآفرینی در علم گذر نکرده است.
🔸 وقتی شما قصه دارید، یعنی جوانمردی، ایثار و شجاعت شما بر زبان مردم جاری شده و درخت تناور علم و فناوری ایرانی برای استقامت در طوفان حوادث و بیمسئولیتیها جز به این ریشه نمیتواند تکیه کند. این قصهها نه فقط برای مردم ما جذاب و بااهمیت است، بلکه بهزودی برای کسانی که قصد درسآموزی از تجربهی زیستبوم علم و فناوری ایران را دارند نیز قابل روایت و نمایش هنری است.از طرفی به مقام کشف، نامگذاری و راههایی فکر کنید که دانشمند ایرانی در تحقیق و توسعهی دانشبنیان تجربه میکند. اگر امیدی به جدی بودن زبان فارسی در جهان علم باشد، باید اینجا به دنبال آن گشت.
🔸 ما باید به مفاهیم اقتصاد، قدرت پول ملی، بهصرفهبودن، مزیت نسبی، فناوریهای بالا و... دوباره فکر و مسیر تا امروز خود را بازخوانی کنیم به شکلی که موقعیت دانشبنیان را صرفاً صورت جدیدی از کسبوکارهای رایج نفهمیم. در این مسیر البته تنها هم نیستیم و دیگران هم به این فکر افتادهاند. این به رسمیت نشناختن در هیچ کجای دنیا بیهزینه نیست. در کشورهای درگیر توسعهنیافتگی این هزینهها بیشتر از طرف داخل تحمیل میشوند چرا که این کشورها آنچنان درگیر ضرورتهای هرروزی حکمرانی میشوند که از فکرکردن به آینده بازمیمانند.
🔸 کشوری که ضرورت اندیش باشد، اصلاً به صلاح نمیبیند که از استیلای زبانی و فناوری غیر خارج شود. آیا امروز نگاه ما به شرکتهای دانشبنیان استراتژیک و آیندهنگر است یا اینها را در اعداد مسائل مختلف کشور میبینیم؟ هرکس وظیفهیی دارد. اهلقلم و اهل رسانه و هنر باید بدانند که اولاً نشاندادن اولویت کشور در این
مسیر بسیار حیاتی است. همینطور روایت که خود از مهمترین قدرتهای نرم است، میتواند در درازمدت، معنی ساخت ایران و فناوری ایرانی را عوض کند.
🖇️ مجله دانشمند: @daneshmand_mag
هشتگ راهنما: #روایت_پیشرفت #مجله_دانشمند #زبان_فارسی
شبکه دانش بنیان | @daneshbonyan_isti
🔷 زبان فارسی در علم 2
افقهای دانشبنیان
🔸 بخشی از متن:
شرکتهای دانشبنیان یک فرصت استثنایی در تاریخ ما هستند که شئون پراکندهی اقتصاد، فعالیت علمی و صنعت را در یک وحدت به نام زندگی و نظام مسائل مردم ایران مطرح کردهاند. این اتفاق مبارکی است؛ چراکه شما برای اولینبار قصه و روایتی در علم دارید و از سینمای دانشبنیان و علمی میشنوید. قصه را دستکم نگیریم. اگر فعالیت اداری علم در دانشگاههای ما قصه تولید نمیکند و چیزی برای روایت ندارد، یعنی از زندگی مردم غایب است و احتمالاً از آموختن به نقشآفرینی در علم گذر نکرده است.
🔸 وقتی شما قصه دارید، یعنی جوانمردی، ایثار و شجاعت شما بر زبان مردم جاری شده و درخت تناور علم و فناوری ایرانی برای استقامت در طوفان حوادث و بیمسئولیتیها جز به این ریشه نمیتواند تکیه کند. این قصهها نه فقط برای مردم ما جذاب و بااهمیت است، بلکه بهزودی برای کسانی که قصد درسآموزی از تجربهی زیستبوم علم و فناوری ایران را دارند نیز قابل روایت و نمایش هنری است.از طرفی به مقام کشف، نامگذاری و راههایی فکر کنید که دانشمند ایرانی در تحقیق و توسعهی دانشبنیان تجربه میکند. اگر امیدی به جدی بودن زبان فارسی در جهان علم باشد، باید اینجا به دنبال آن گشت.
🔸 ما باید به مفاهیم اقتصاد، قدرت پول ملی، بهصرفهبودن، مزیت نسبی، فناوریهای بالا و... دوباره فکر و مسیر تا امروز خود را بازخوانی کنیم به شکلی که موقعیت دانشبنیان را صرفاً صورت جدیدی از کسبوکارهای رایج نفهمیم. در این مسیر البته تنها هم نیستیم و دیگران هم به این فکر افتادهاند. این به رسمیت نشناختن در هیچ کجای دنیا بیهزینه نیست. در کشورهای درگیر توسعهنیافتگی این هزینهها بیشتر از طرف داخل تحمیل میشوند چرا که این کشورها آنچنان درگیر ضرورتهای هرروزی حکمرانی میشوند که از فکرکردن به آینده بازمیمانند.
🔸 کشوری که ضرورت اندیش باشد، اصلاً به صلاح نمیبیند که از استیلای زبانی و فناوری غیر خارج شود. آیا امروز نگاه ما به شرکتهای دانشبنیان استراتژیک و آیندهنگر است یا اینها را در اعداد مسائل مختلف کشور میبینیم؟ هرکس وظیفهیی دارد. اهلقلم و اهل رسانه و هنر باید بدانند که اولاً نشاندادن اولویت کشور در این
مسیر بسیار حیاتی است. همینطور روایت که خود از مهمترین قدرتهای نرم است، میتواند در درازمدت، معنی ساخت ایران و فناوری ایرانی را عوض کند.
🖇️ مجله دانشمند: @daneshmand_mag
هشتگ راهنما: #روایت_پیشرفت #مجله_دانشمند #زبان_فارسی
شبکه دانش بنیان | @daneshbonyan_isti
#تک_برگ
🔷 مدیر میدانی پیشرفت
🔸 شاید یکی از شاخصترین ویژگیهای شهید رئیسی، حضور در کف میدان بود. این میدان عرصههای مختلفی را شامل میشد و یکی از آنها، علم و فناوری بود. حضور متعدد در مراکز پیشرفت کشور که محل حضور شرکتهای دانشبنیان است، از برنامههای ثابت ایشان بود. باور داشت که حل مسائل کشور با کمک بخش اصلی اقتصاد مردمی، یعنی دانشبنیانها، به پاسخ میرسد.
🔸 شهید عزیز جمهور ایران با حضور و ضریب دادن به این آدمها و مجموعهها، خودش راوی پیشرفت شده بود و ظرفیت بالای ریاستجمهوری را پای کار روایت پیشرفت آورده بود. ایشان حتی در سفرهای خارجی، با وجود شلوغی و فشردگی برنامهها، باز هم پای کار علموفناوری بود و سوای اینکه بستر و زمینه برای صادرات محصولات فناورانه شرکتهای دانش بنیان را فراهم میکرد، باز هم با بازدید از این مجموعهها تلاش میکرد تا ضریب رسانهای مضاعفی به توانمندی جوانان ایرانی در اذهان سایر کشورها بدهد.
🔸 او مرد میدان کار و آبادانی و پیشرفت کشور بود و با گذشت همین ساعات اندک از شهادتشان، رد پا و خاطرات مختلف ایشان از مدیران شرکتهای دانشبنیان شنیده میشود. بازدید از بهیار صنعت و شهرک علمی تحقیقاتی اصفهان، تا پارک فناوری پردیس تهران در کنار دستگاه همودیالیز و ونتیلاتورهای پیشرفته، تا بازید از آهار مشهد و انواع داروهای پیشرفته بیوتک و رادیوداروها و نانو داروها و پهپادهای پیشرفته کشاورزی ایران در دل آفریقا و... نمونههای اندکی از حضور میدانی او در پیشبرد فضای علموفناوری کشور است.
🔸 در سه سال ریاست جمهوری ایشان، ما شاهد سرعت گرفتن واقعی تحولات علموفناوری بودیم؛ یک نمونه مهم و فناورانهای که مدتی به اغما رفته بود، پیشرفتهای صنعت ماهوارهای کشور بود که در دوران ایشان دوباره شکوفا شد و یکی از افتخارات اخیر آن، رسیدن ایران به مدار جدید فضایی بود. با عرض تسلیت این فقدان اندوهبار به ملت شریف ایران، به لطف خدا امیدواریم. انشاءالله این سید عزیز با اجداد طاهرینش محشور باشد.
✍🏻 پژمان عرب
سردبیر مجله دانشمند
🖇️ مجله دانشمند: @daneshmand_mag
شبکه دانش بنیان | @daneshbonyan_isti
🔷 مدیر میدانی پیشرفت
🔸 شاید یکی از شاخصترین ویژگیهای شهید رئیسی، حضور در کف میدان بود. این میدان عرصههای مختلفی را شامل میشد و یکی از آنها، علم و فناوری بود. حضور متعدد در مراکز پیشرفت کشور که محل حضور شرکتهای دانشبنیان است، از برنامههای ثابت ایشان بود. باور داشت که حل مسائل کشور با کمک بخش اصلی اقتصاد مردمی، یعنی دانشبنیانها، به پاسخ میرسد.
🔸 شهید عزیز جمهور ایران با حضور و ضریب دادن به این آدمها و مجموعهها، خودش راوی پیشرفت شده بود و ظرفیت بالای ریاستجمهوری را پای کار روایت پیشرفت آورده بود. ایشان حتی در سفرهای خارجی، با وجود شلوغی و فشردگی برنامهها، باز هم پای کار علموفناوری بود و سوای اینکه بستر و زمینه برای صادرات محصولات فناورانه شرکتهای دانش بنیان را فراهم میکرد، باز هم با بازدید از این مجموعهها تلاش میکرد تا ضریب رسانهای مضاعفی به توانمندی جوانان ایرانی در اذهان سایر کشورها بدهد.
🔸 او مرد میدان کار و آبادانی و پیشرفت کشور بود و با گذشت همین ساعات اندک از شهادتشان، رد پا و خاطرات مختلف ایشان از مدیران شرکتهای دانشبنیان شنیده میشود. بازدید از بهیار صنعت و شهرک علمی تحقیقاتی اصفهان، تا پارک فناوری پردیس تهران در کنار دستگاه همودیالیز و ونتیلاتورهای پیشرفته، تا بازید از آهار مشهد و انواع داروهای پیشرفته بیوتک و رادیوداروها و نانو داروها و پهپادهای پیشرفته کشاورزی ایران در دل آفریقا و... نمونههای اندکی از حضور میدانی او در پیشبرد فضای علموفناوری کشور است.
🔸 در سه سال ریاست جمهوری ایشان، ما شاهد سرعت گرفتن واقعی تحولات علموفناوری بودیم؛ یک نمونه مهم و فناورانهای که مدتی به اغما رفته بود، پیشرفتهای صنعت ماهوارهای کشور بود که در دوران ایشان دوباره شکوفا شد و یکی از افتخارات اخیر آن، رسیدن ایران به مدار جدید فضایی بود. با عرض تسلیت این فقدان اندوهبار به ملت شریف ایران، به لطف خدا امیدواریم. انشاءالله این سید عزیز با اجداد طاهرینش محشور باشد.
✍🏻 پژمان عرب
سردبیر مجله دانشمند
🖇️ مجله دانشمند: @daneshmand_mag
شبکه دانش بنیان | @daneshbonyan_isti
#تک_برگ
🔷 چراغِ روشنِ کشاورزی هستهای
روایتی از تولید اولین رقم برنج مبتنی بر دانش هستهای در گفتگو با دکتر عمار افخمی
🔸 بخشی از متن:
داستان اصلاح ارقام برنج، از یک کار پژوهشی آغاز شد؛ چندین روش اصلاح کلاسیک، تلاقیهای چندگانه و هرمینمودن ژنها و همچنین استفاده از فناوری برنج هیبرید، در دستور کار پژوهشی ما قرار داشت. در سال 1389 طی انعقاد تفاهمنامهای با پژوهشکده کشاورزی هستهای سازمان انرژی اتمی، بذر 20 رقم بومی و اصلاحشده برنج کشور انتخاب شد تا با اشعه گاما و از طریق کُبالت 60 و دز 200 گری، پرتوتابی شوند.
🔸 رخداد جهش در طبیعت، در طول میلیونها سال، نسبت یک به میلیون است. ولی در پرتوتابی بذر با اشعه گاما، به دلیل ظرفیت انرژی هستهای، در لحظه ممکن است هزار رخداد اتفاق بیفتد که بخش عظیمی از این اتفاقات منفی است. با این حال، این کار ظرفیت بسیار بالایی در ایجاد تنوع دارد و به ما کمک میکند تا از میان این تنوعها، بهترینها انتخاب شوند. بذرها در طول دوره رشد و در نسلهای مختلف از صفر تا موقع برداشت، نسبت به بیماریها و تنشها و از نظر خصوصیات زراعی و عملکردی ارزیابی میشوند تا بهترین لاینها انتخاب و مراحل آزمونهای تکمیلی و پیشرفته بر روی آنها انجام شود.
🔸 روند اصلاح محصولات گیاهی این است که از زمان شروع تا رسیدن به نتیجه، حداقل ده تا دوازده سال زمان میبرد. ابتدا باید تنوع ایجاد شود و سپس خالصسازی صورت بگیرد و بعد هم ارزیابیهای متعدد انجام بشود. مرحله بعد، گرفتن تأییدیه از مؤسسه ثبت و گواهی نهال کشور است. دست آخر هم بذر تأییدشده باید توسط سازمان جهاد کشاورزی ترویج شود؛ همه این روند، حدود 12 سال طول میکشد.
🔸 ما قبل از اینکه بذرمان را ببریم برای ثبت، مقدار کمی از آن را به 70 کشاورز در نقاط مختلف کشور دادیم؛ به هر کشاورز حدود 2-3 کیلو. پهنهبندی کردیم؛ بخشهای مختلف هوای سرد و کوهپایهای، دشت، استانهای دیگر و جاهایی مثل خوزستان که به صورت نشاءکاری نیست و خشکهکاری میکنند، همه را در نظر گرفتیم. نتیجه کاشت را بررسی کردیم؛ هم مستنداتش را گرفتیم و هم از نزدیک بازدید کردیم و دیدیم بذر ما، جوابگوی بخش عمدهای از مناطق کشور هست.
🔸 بعد از تستهای متعدد و ارزیابیهای دقیق، نهایتاً تلاشهایمان در سال ۹۸، به 2 رقم برنج به نامهای روشن و شهریار منتج شد؛ برنجهایی که به افتخار دو دانشمند هستهای، شهید مصطفی احمدی روشن و شهید مجید شهریاری نامگذاری شده بودند. رقم روشن با استقبال کمنظیری از سوی کشاورزان و شالیکاران استانهای برنجخیز کشور مواجه شد و تقاضای بالایی برای این بذر به وجود آمد.
مجله دانشمند: @daneshmand_mag
هشتگ راهنما: #کشاورزی #توسعه #روایت_پیشرفت #مجله_دانشمند
شبکه دانش بنیان | @daneshbonyan_isti
🔷 چراغِ روشنِ کشاورزی هستهای
روایتی از تولید اولین رقم برنج مبتنی بر دانش هستهای در گفتگو با دکتر عمار افخمی
🔸 بخشی از متن:
داستان اصلاح ارقام برنج، از یک کار پژوهشی آغاز شد؛ چندین روش اصلاح کلاسیک، تلاقیهای چندگانه و هرمینمودن ژنها و همچنین استفاده از فناوری برنج هیبرید، در دستور کار پژوهشی ما قرار داشت. در سال 1389 طی انعقاد تفاهمنامهای با پژوهشکده کشاورزی هستهای سازمان انرژی اتمی، بذر 20 رقم بومی و اصلاحشده برنج کشور انتخاب شد تا با اشعه گاما و از طریق کُبالت 60 و دز 200 گری، پرتوتابی شوند.
🔸 رخداد جهش در طبیعت، در طول میلیونها سال، نسبت یک به میلیون است. ولی در پرتوتابی بذر با اشعه گاما، به دلیل ظرفیت انرژی هستهای، در لحظه ممکن است هزار رخداد اتفاق بیفتد که بخش عظیمی از این اتفاقات منفی است. با این حال، این کار ظرفیت بسیار بالایی در ایجاد تنوع دارد و به ما کمک میکند تا از میان این تنوعها، بهترینها انتخاب شوند. بذرها در طول دوره رشد و در نسلهای مختلف از صفر تا موقع برداشت، نسبت به بیماریها و تنشها و از نظر خصوصیات زراعی و عملکردی ارزیابی میشوند تا بهترین لاینها انتخاب و مراحل آزمونهای تکمیلی و پیشرفته بر روی آنها انجام شود.
🔸 روند اصلاح محصولات گیاهی این است که از زمان شروع تا رسیدن به نتیجه، حداقل ده تا دوازده سال زمان میبرد. ابتدا باید تنوع ایجاد شود و سپس خالصسازی صورت بگیرد و بعد هم ارزیابیهای متعدد انجام بشود. مرحله بعد، گرفتن تأییدیه از مؤسسه ثبت و گواهی نهال کشور است. دست آخر هم بذر تأییدشده باید توسط سازمان جهاد کشاورزی ترویج شود؛ همه این روند، حدود 12 سال طول میکشد.
🔸 ما قبل از اینکه بذرمان را ببریم برای ثبت، مقدار کمی از آن را به 70 کشاورز در نقاط مختلف کشور دادیم؛ به هر کشاورز حدود 2-3 کیلو. پهنهبندی کردیم؛ بخشهای مختلف هوای سرد و کوهپایهای، دشت، استانهای دیگر و جاهایی مثل خوزستان که به صورت نشاءکاری نیست و خشکهکاری میکنند، همه را در نظر گرفتیم. نتیجه کاشت را بررسی کردیم؛ هم مستنداتش را گرفتیم و هم از نزدیک بازدید کردیم و دیدیم بذر ما، جوابگوی بخش عمدهای از مناطق کشور هست.
🔸 بعد از تستهای متعدد و ارزیابیهای دقیق، نهایتاً تلاشهایمان در سال ۹۸، به 2 رقم برنج به نامهای روشن و شهریار منتج شد؛ برنجهایی که به افتخار دو دانشمند هستهای، شهید مصطفی احمدی روشن و شهید مجید شهریاری نامگذاری شده بودند. رقم روشن با استقبال کمنظیری از سوی کشاورزان و شالیکاران استانهای برنجخیز کشور مواجه شد و تقاضای بالایی برای این بذر به وجود آمد.
مجله دانشمند: @daneshmand_mag
هشتگ راهنما: #کشاورزی #توسعه #روایت_پیشرفت #مجله_دانشمند
شبکه دانش بنیان | @daneshbonyan_isti
#تک_برگ
🔷 چراغِ روشنِ کشاورزی هستهای
روایتی از تولید اولین رقم برنج مبتنی بر دانش هستهای در گفتگو با دکتر عمار افخمی
🔸 بخشی از متن:
داستان اصلاح ارقام برنج، از یک کار پژوهشی آغاز شد؛ چندین روش اصلاح کلاسیک، تلاقیهای چندگانه و هرمینمودن ژنها و همچنین استفاده از فناوری برنج هیبرید، در دستور کار پژوهشی ما قرار داشت. در سال 1389 طی انعقاد تفاهمنامهای با پژوهشکده کشاورزی هستهای سازمان انرژی اتمی، بذر 20 رقم بومی و اصلاحشده برنج کشور انتخاب شد تا با اشعه گاما و از طریق کُبالت 60 و دز 200 گری، پرتوتابی شوند.
🔸 رخداد جهش در طبیعت، در طول میلیونها سال، نسبت یک به میلیون است. ولی در پرتوتابی بذر با اشعه گاما، به دلیل ظرفیت انرژی هستهای، در لحظه ممکن است هزار رخداد اتفاق بیفتد که بخش عظیمی از این اتفاقات منفی است. با این حال، این کار ظرفیت بسیار بالایی در ایجاد تنوع دارد و به ما کمک میکند تا از میان این تنوعها، بهترینها انتخاب شوند. بذرها در طول دوره رشد و در نسلهای مختلف از صفر تا موقع برداشت، نسبت به بیماریها و تنشها و از نظر خصوصیات زراعی و عملکردی ارزیابی میشوند تا بهترین لاینها انتخاب و مراحل آزمونهای تکمیلی و پیشرفته بر روی آنها انجام شود.
🔸 روند اصلاح محصولات گیاهی این است که از زمان شروع تا رسیدن به نتیجه، حداقل ده تا دوازده سال زمان میبرد. ابتدا باید تنوع ایجاد شود و سپس خالصسازی صورت بگیرد و بعد هم ارزیابیهای متعدد انجام بشود. مرحله بعد، گرفتن تأییدیه از مؤسسه ثبت و گواهی نهال کشور است. دست آخر هم بذر تأییدشده باید توسط سازمان جهاد کشاورزی ترویج شود؛ همه این روند، حدود 12 سال طول میکشد.
🔸 ما قبل از اینکه بذرمان را ببریم برای ثبت، مقدار کمی از آن را به 70 کشاورز در نقاط مختلف کشور دادیم؛ به هر کشاورز حدود 2-3 کیلو. پهنهبندی کردیم؛ بخشهای مختلف هوای سرد و کوهپایهای، دشت، استانهای دیگر و جاهایی مثل خوزستان که به صورت نشاءکاری نیست و خشکهکاری میکنند، همه را در نظر گرفتیم. نتیجه کاشت را بررسی کردیم؛ هم مستنداتش را گرفتیم و هم از نزدیک بازدید کردیم و دیدیم بذر ما، جوابگوی بخش عمدهای از مناطق کشور هست.
🔸 بعد از تستهای متعدد و ارزیابیهای دقیق، نهایتاً تلاشهایمان در سال ۹۸، به 2 رقم برنج به نامهای روشن و شهریار منتج شد؛ برنجهایی که به افتخار دو دانشمند هستهای، شهید مصطفی احمدی روشن و شهید مجید شهریاری نامگذاری شده بودند. رقم روشن با استقبال کمنظیری از سوی کشاورزان و شالیکاران استانهای برنجخیز کشور مواجه شد و تقاضای بالایی برای این بذر به وجود آمد.
🖇️ مجله دانشمند: @daneshmand_mag
هشتگ راهنما: #کتابخونه #روایت_پیشرفت #مجله_دانشمند
شبکه دانش بنیان | @daneshbonyan_isti
🔷 چراغِ روشنِ کشاورزی هستهای
روایتی از تولید اولین رقم برنج مبتنی بر دانش هستهای در گفتگو با دکتر عمار افخمی
🔸 بخشی از متن:
داستان اصلاح ارقام برنج، از یک کار پژوهشی آغاز شد؛ چندین روش اصلاح کلاسیک، تلاقیهای چندگانه و هرمینمودن ژنها و همچنین استفاده از فناوری برنج هیبرید، در دستور کار پژوهشی ما قرار داشت. در سال 1389 طی انعقاد تفاهمنامهای با پژوهشکده کشاورزی هستهای سازمان انرژی اتمی، بذر 20 رقم بومی و اصلاحشده برنج کشور انتخاب شد تا با اشعه گاما و از طریق کُبالت 60 و دز 200 گری، پرتوتابی شوند.
🔸 رخداد جهش در طبیعت، در طول میلیونها سال، نسبت یک به میلیون است. ولی در پرتوتابی بذر با اشعه گاما، به دلیل ظرفیت انرژی هستهای، در لحظه ممکن است هزار رخداد اتفاق بیفتد که بخش عظیمی از این اتفاقات منفی است. با این حال، این کار ظرفیت بسیار بالایی در ایجاد تنوع دارد و به ما کمک میکند تا از میان این تنوعها، بهترینها انتخاب شوند. بذرها در طول دوره رشد و در نسلهای مختلف از صفر تا موقع برداشت، نسبت به بیماریها و تنشها و از نظر خصوصیات زراعی و عملکردی ارزیابی میشوند تا بهترین لاینها انتخاب و مراحل آزمونهای تکمیلی و پیشرفته بر روی آنها انجام شود.
🔸 روند اصلاح محصولات گیاهی این است که از زمان شروع تا رسیدن به نتیجه، حداقل ده تا دوازده سال زمان میبرد. ابتدا باید تنوع ایجاد شود و سپس خالصسازی صورت بگیرد و بعد هم ارزیابیهای متعدد انجام بشود. مرحله بعد، گرفتن تأییدیه از مؤسسه ثبت و گواهی نهال کشور است. دست آخر هم بذر تأییدشده باید توسط سازمان جهاد کشاورزی ترویج شود؛ همه این روند، حدود 12 سال طول میکشد.
🔸 ما قبل از اینکه بذرمان را ببریم برای ثبت، مقدار کمی از آن را به 70 کشاورز در نقاط مختلف کشور دادیم؛ به هر کشاورز حدود 2-3 کیلو. پهنهبندی کردیم؛ بخشهای مختلف هوای سرد و کوهپایهای، دشت، استانهای دیگر و جاهایی مثل خوزستان که به صورت نشاءکاری نیست و خشکهکاری میکنند، همه را در نظر گرفتیم. نتیجه کاشت را بررسی کردیم؛ هم مستنداتش را گرفتیم و هم از نزدیک بازدید کردیم و دیدیم بذر ما، جوابگوی بخش عمدهای از مناطق کشور هست.
🔸 بعد از تستهای متعدد و ارزیابیهای دقیق، نهایتاً تلاشهایمان در سال ۹۸، به 2 رقم برنج به نامهای روشن و شهریار منتج شد؛ برنجهایی که به افتخار دو دانشمند هستهای، شهید مصطفی احمدی روشن و شهید مجید شهریاری نامگذاری شده بودند. رقم روشن با استقبال کمنظیری از سوی کشاورزان و شالیکاران استانهای برنجخیز کشور مواجه شد و تقاضای بالایی برای این بذر به وجود آمد.
🖇️ مجله دانشمند: @daneshmand_mag
هشتگ راهنما: #کتابخونه #روایت_پیشرفت #مجله_دانشمند
شبکه دانش بنیان | @daneshbonyan_isti
#تک_برگ
🔷 پرتودهی، فناوری حیاتبخش
روایت اولین سایت دانشبنیان پرتودهی هستهای گاما در شهرکرد از زبان مهندس رفیعی
🔸 بخشی از متن:
صنعت پرتودهی یکی از کاربردهای کاملاً صلحآمیز انرژی هستهای برای ارتقاء سلامت جامعه، انسانها و محیطزیست است. در حوزهی تجهیزات پزشکی، محصولات باید پس از تولید استریل شوند. اقلامی که در جراحیها در ارتباط مستقیم با بدن ما هستند، نباید هیچگونه بار میکروبی داشته باشند وگرنه هر عفونت کوچکی میتواند کشنده باشد؛ دستکش جراح، نخ بخیه، پنبهها و گازهای استریل و هر چیز یکبار مصرفی که در عملهای جراحی از آن استفاده میشود. همچنین وسایلی که در بدن نصب میشود؛ ایمپلنتها، ارتزها، پروتزها، پیچهایی که در مهره و کمر نصب میشود، پلاتین، همهی اینها باید عاری از عفونت باشند.
🔸 روشهای مختلفی برای استریلکردن وجود دارد که هر روز در حال تغییر است. یکی از روشهایی مرسومِ قدیمی، استفاده از مواد شیمیایی برای استریلکردن است؛ بزرگترین ماده شیمیایی مصرفی برای این کار، اتیلن اکساید بود. اتیلن اکساید بهشدت سمی و سرطانزاست و جزو موادی است که قابل انفجار و اشتعال است و حتی در حملات تروریستی هم میتواند مورداستفاده قرار بگیرد. برای همین هم در ایران، اتیلن اکساید توسط وزارت دفاع توزیع میشود. استفاده از اتیلن اکساید برای استریلکردن هم دقت خیلی بالایی میخواهد؛ اگر میزان مصرفی از حد استاندارد بالاتر برود، احتمال موفقیت پایین میآید؛ یعنی آن تجهیزات پزشکی ماده سمی را دارد، ولی استریل نیست و میتواند موجب عفونتهای بیمارستانی بشود.
🔸 آفتاب اشعه گاما دارد و همهی میکروارگانیسمها را از بین میبرد. در مراکز پرتودهی هم از کُبالت ( Cobalt-60) برای ایجاد حجم بالایی از پرتوی گاما استفاده میشود. تولیدکننده محصول خودش را بستهبندی و کارتن میکند و آن را برای ما میفرستند؛ ما هم آن کارتن را بدون اینکه باز کنیم، در معرض میزان مناسب پرتوی گاما قرار میدهیم و برمیگردانیم. آن محصول چه خودش، چه بستهاش و چه کارتنش همه عاری از بار میکروبی میشود. مثلا ادویهها چون با خاک در ارتباطاند، بار میکروبی بسیار زیادی دارند؛ قبلتر به ادویهها سم میزدند و این سم در ادویه باقی میماند و وارد بدن ما میشد. الان بهترین برندهای ادویه کشور، محصولاتشان را در شرکت ما پرتودهی میکنند.
🔸 دنیا به طور جدی دنبال توسعهی سایتهای پرتودهی است، چراکه هر چه تعداد سایت پرتودهی در دنیا بیشتر بشود، مصرف مواد شیمیایی و سموم آن کم میشود و محیطزیست پاکتر میماند. ما فعلاً فقط در تجهیزات پزشکی و مواد غذایی در کشور کارکردهایم. از نظر حجمی و تناژی، بیشتر سفارش ما مربوط به مواد غذایی است ولی از نظر ارزشی، بیشترین سفارشهای مرکز ما مربوط به تجهیزات پزشکی میشود.
🖇️ مجله دانشمند: @daneshmand_mag
هشتگ راهنما: #مجله_دانشمند #روایت_پیشرفت #کتابخونه
شبکه دانش بنیان | @daneshbonyan_isti
🔷 پرتودهی، فناوری حیاتبخش
روایت اولین سایت دانشبنیان پرتودهی هستهای گاما در شهرکرد از زبان مهندس رفیعی
🔸 بخشی از متن:
صنعت پرتودهی یکی از کاربردهای کاملاً صلحآمیز انرژی هستهای برای ارتقاء سلامت جامعه، انسانها و محیطزیست است. در حوزهی تجهیزات پزشکی، محصولات باید پس از تولید استریل شوند. اقلامی که در جراحیها در ارتباط مستقیم با بدن ما هستند، نباید هیچگونه بار میکروبی داشته باشند وگرنه هر عفونت کوچکی میتواند کشنده باشد؛ دستکش جراح، نخ بخیه، پنبهها و گازهای استریل و هر چیز یکبار مصرفی که در عملهای جراحی از آن استفاده میشود. همچنین وسایلی که در بدن نصب میشود؛ ایمپلنتها، ارتزها، پروتزها، پیچهایی که در مهره و کمر نصب میشود، پلاتین، همهی اینها باید عاری از عفونت باشند.
🔸 روشهای مختلفی برای استریلکردن وجود دارد که هر روز در حال تغییر است. یکی از روشهایی مرسومِ قدیمی، استفاده از مواد شیمیایی برای استریلکردن است؛ بزرگترین ماده شیمیایی مصرفی برای این کار، اتیلن اکساید بود. اتیلن اکساید بهشدت سمی و سرطانزاست و جزو موادی است که قابل انفجار و اشتعال است و حتی در حملات تروریستی هم میتواند مورداستفاده قرار بگیرد. برای همین هم در ایران، اتیلن اکساید توسط وزارت دفاع توزیع میشود. استفاده از اتیلن اکساید برای استریلکردن هم دقت خیلی بالایی میخواهد؛ اگر میزان مصرفی از حد استاندارد بالاتر برود، احتمال موفقیت پایین میآید؛ یعنی آن تجهیزات پزشکی ماده سمی را دارد، ولی استریل نیست و میتواند موجب عفونتهای بیمارستانی بشود.
🔸 آفتاب اشعه گاما دارد و همهی میکروارگانیسمها را از بین میبرد. در مراکز پرتودهی هم از کُبالت ( Cobalt-60) برای ایجاد حجم بالایی از پرتوی گاما استفاده میشود. تولیدکننده محصول خودش را بستهبندی و کارتن میکند و آن را برای ما میفرستند؛ ما هم آن کارتن را بدون اینکه باز کنیم، در معرض میزان مناسب پرتوی گاما قرار میدهیم و برمیگردانیم. آن محصول چه خودش، چه بستهاش و چه کارتنش همه عاری از بار میکروبی میشود. مثلا ادویهها چون با خاک در ارتباطاند، بار میکروبی بسیار زیادی دارند؛ قبلتر به ادویهها سم میزدند و این سم در ادویه باقی میماند و وارد بدن ما میشد. الان بهترین برندهای ادویه کشور، محصولاتشان را در شرکت ما پرتودهی میکنند.
🔸 دنیا به طور جدی دنبال توسعهی سایتهای پرتودهی است، چراکه هر چه تعداد سایت پرتودهی در دنیا بیشتر بشود، مصرف مواد شیمیایی و سموم آن کم میشود و محیطزیست پاکتر میماند. ما فعلاً فقط در تجهیزات پزشکی و مواد غذایی در کشور کارکردهایم. از نظر حجمی و تناژی، بیشتر سفارش ما مربوط به مواد غذایی است ولی از نظر ارزشی، بیشترین سفارشهای مرکز ما مربوط به تجهیزات پزشکی میشود.
🖇️ مجله دانشمند: @daneshmand_mag
هشتگ راهنما: #مجله_دانشمند #روایت_پیشرفت #کتابخونه
شبکه دانش بنیان | @daneshbonyan_isti
#تک_برگ
🔷 نوآوری برای آبادانی همهی ایران
دکتر اسدی فرد معاونت توسعه شرکتهای دانشبنیان معاونت علمی ریاست جمهوری
🔸 بخشی از متن:
نوآوری فراگیر (Inclusive innovation) مفهوم جدید و نوپایی است که چند سالی است در دنیا مطرحشده و بهصورت روزافزون در حال گسترش است. نوآوری فراگیر به این معناست که فناوریهای جدید در تمامی بخشهای جامعه به کار گرفته شود و منافع آن به تمام اقشار برسد. این نوع نوآوری، برای رشد و توسعه پایدار جامعه بسیار حائز اهمیت است و میتواند به ارتقای بهبود کیفیت زندگی و افزایش رفاه جامعه کمک کند.
🔸برای مثال، بهکارگیری فناوریهای جدید در حوزه آموزش، میتواند به افزایش دسترسی به آموزشهای بهروز و همچنین برقراری عدالت آموزشی در کشور کمک کند یا حتی یک مرکز اقامتی بومگردی میتواند مصداقی از نوآوری فراگیر باشد که در حوزه گردشگری ایجادشده و مردم روستایی از منافع آن بهرهمند میشوند. باگذشت حدود 15 سال از شکلگیری زیستبوم علم و فناوری کشور لازم بود این زیستبوم فعالیتی جدی در راستای خدمت به عمده مردم کشور انجام دهد؛ ایده شکلگیری برنامه ملّی آبادیران نیز از همینجا شکل گرفت. حالا باید برای اجرای این ایده مدل مناسبی پیدا میکردیم.
🔸بگذارید با یک مثال توضیح بدهم، نمایشگاه تجهیزات و مواد آزمایشگاهی ایران ساخت که امسال وارد یازدهمین دوره خود خواهد شد از یک مدل کلی پیروی میکند: «تحریک تقاضا و ایجاد کشش بازار». درواقع پیدا کردن بازار مهمترین معضلی است که شرکتهای دانشبنیان با آن مواجهاند؛ از سوی دیگر با بررسی میدانی که در همان سالهای اولیه برگزاری نمایشگاه ایران ساخت انجام دادیم متوجه شدیم بسیاری از مراکز پژوهشی، دانشگاهها و شرکتهای خصوصی نیز به این ابزار و تجهیزات دانشبنیان نیازمندند؛ بنابراین مدلی را برای ايجاد بازاري كه در آن شرکتها بتوانند نيازهاي مراکز دانشگاهی را بشناسند و آنها را تأمین كنند با برگزاري نمايشگاه تجهيزات و مواد آزمايشگاهي ایران ساخت توسعه دادیم مضاف برآنکه در این مدل معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری، یارانه خریدی را نیز به خریداران از این نمایشگاه اختصاص میداد.
🔸اما برگردیم به آبادیران، این بار نیز باید مدلی برای ایجاد بازار برای شرکتهای دانشبنیان و همچنین تسهیل خرید برای متقاضیان ایجاد میکردیم. با دستگاههایی حاکمیتی و نهادهای حوزه محرومیتزدایی کشور وارد مذاکره شدیم. در رأس آنها ستاد اجرایی فرمان حضرت امام، کمیته امداد امام خمینی، بنیاد مستضعفان و البته نهادهایی مثل صندوق نوآوری و شکوفایی بودند و هرکدام مدل و بسته حمایتی منحصربهفردی تعریف کردند. بهطور مثال موسسه دانشمند بنیاد مستضعفان طرحهای دانشبنیانی که در مناطق هدف این بنیاد به کار گرفته میشوند، از 25 تا 100 درصد هزینه آن طرح را با توجه به معیارهایی پرداخت میکند.
🔸در مجموع، 20 نوع حمایت منحصربهفرد برای نمایشگاه آبادیران تعریف شد. در نهایت 300 شرکت دانشبنیان، خلاق و فناور به همراه 28 نهاد و مجموعه دولتی و حاکمیتی دستبهدست هم دادند تا آبادیران به عنوان نهال یک شجره طیبه شکل بگیرد. این مشارکت و همافزاییِ بیندستگاهی که شاید برای اولین بار در کشور اتفاق میافتاد و در نوع خود کمنظیر بود، این پیام را به همراه دارد که برای آبادانی یک کشور ابتدا باید همصدا و همدل شویم آن موقع است که توانمندیها و نقاط قوتمان هم چند برابر میشود.
🖇️ مجله دانشمند: @daneshmand_mag
هشتگ راهنما: #مجله_دانشمند #روایت_پیشرفت #کتابخونه
شبکه دانش بنیان | @daneshbonyan_isti
🔷 نوآوری برای آبادانی همهی ایران
دکتر اسدی فرد معاونت توسعه شرکتهای دانشبنیان معاونت علمی ریاست جمهوری
🔸 بخشی از متن:
نوآوری فراگیر (Inclusive innovation) مفهوم جدید و نوپایی است که چند سالی است در دنیا مطرحشده و بهصورت روزافزون در حال گسترش است. نوآوری فراگیر به این معناست که فناوریهای جدید در تمامی بخشهای جامعه به کار گرفته شود و منافع آن به تمام اقشار برسد. این نوع نوآوری، برای رشد و توسعه پایدار جامعه بسیار حائز اهمیت است و میتواند به ارتقای بهبود کیفیت زندگی و افزایش رفاه جامعه کمک کند.
🔸برای مثال، بهکارگیری فناوریهای جدید در حوزه آموزش، میتواند به افزایش دسترسی به آموزشهای بهروز و همچنین برقراری عدالت آموزشی در کشور کمک کند یا حتی یک مرکز اقامتی بومگردی میتواند مصداقی از نوآوری فراگیر باشد که در حوزه گردشگری ایجادشده و مردم روستایی از منافع آن بهرهمند میشوند. باگذشت حدود 15 سال از شکلگیری زیستبوم علم و فناوری کشور لازم بود این زیستبوم فعالیتی جدی در راستای خدمت به عمده مردم کشور انجام دهد؛ ایده شکلگیری برنامه ملّی آبادیران نیز از همینجا شکل گرفت. حالا باید برای اجرای این ایده مدل مناسبی پیدا میکردیم.
🔸بگذارید با یک مثال توضیح بدهم، نمایشگاه تجهیزات و مواد آزمایشگاهی ایران ساخت که امسال وارد یازدهمین دوره خود خواهد شد از یک مدل کلی پیروی میکند: «تحریک تقاضا و ایجاد کشش بازار». درواقع پیدا کردن بازار مهمترین معضلی است که شرکتهای دانشبنیان با آن مواجهاند؛ از سوی دیگر با بررسی میدانی که در همان سالهای اولیه برگزاری نمایشگاه ایران ساخت انجام دادیم متوجه شدیم بسیاری از مراکز پژوهشی، دانشگاهها و شرکتهای خصوصی نیز به این ابزار و تجهیزات دانشبنیان نیازمندند؛ بنابراین مدلی را برای ايجاد بازاري كه در آن شرکتها بتوانند نيازهاي مراکز دانشگاهی را بشناسند و آنها را تأمین كنند با برگزاري نمايشگاه تجهيزات و مواد آزمايشگاهي ایران ساخت توسعه دادیم مضاف برآنکه در این مدل معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری، یارانه خریدی را نیز به خریداران از این نمایشگاه اختصاص میداد.
🔸اما برگردیم به آبادیران، این بار نیز باید مدلی برای ایجاد بازار برای شرکتهای دانشبنیان و همچنین تسهیل خرید برای متقاضیان ایجاد میکردیم. با دستگاههایی حاکمیتی و نهادهای حوزه محرومیتزدایی کشور وارد مذاکره شدیم. در رأس آنها ستاد اجرایی فرمان حضرت امام، کمیته امداد امام خمینی، بنیاد مستضعفان و البته نهادهایی مثل صندوق نوآوری و شکوفایی بودند و هرکدام مدل و بسته حمایتی منحصربهفردی تعریف کردند. بهطور مثال موسسه دانشمند بنیاد مستضعفان طرحهای دانشبنیانی که در مناطق هدف این بنیاد به کار گرفته میشوند، از 25 تا 100 درصد هزینه آن طرح را با توجه به معیارهایی پرداخت میکند.
🔸در مجموع، 20 نوع حمایت منحصربهفرد برای نمایشگاه آبادیران تعریف شد. در نهایت 300 شرکت دانشبنیان، خلاق و فناور به همراه 28 نهاد و مجموعه دولتی و حاکمیتی دستبهدست هم دادند تا آبادیران به عنوان نهال یک شجره طیبه شکل بگیرد. این مشارکت و همافزاییِ بیندستگاهی که شاید برای اولین بار در کشور اتفاق میافتاد و در نوع خود کمنظیر بود، این پیام را به همراه دارد که برای آبادانی یک کشور ابتدا باید همصدا و همدل شویم آن موقع است که توانمندیها و نقاط قوتمان هم چند برابر میشود.
🖇️ مجله دانشمند: @daneshmand_mag
هشتگ راهنما: #مجله_دانشمند #روایت_پیشرفت #کتابخونه
شبکه دانش بنیان | @daneshbonyan_isti
#تک_برگ
🔷 دانش کاشتیم و برکت گرفتیم
گفتوگو با دکتر مریم گلآبادی؛ اولین تولیدکننده بذر هیبرید ایرانی
🔸 بخشی از متن:
سال 86 که درسم تمام شد، بهطور رسمی عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اصفهان شدم. خیلی انگیزه داشتم و دنبال کارهای تحقیقاتی بزرگتر از هدایت پروژههای معمول دانشجویی بودم. یکی از همکارانمان در دانشکده، آقای اقتداری، که میدانست رشته ما اصلاح نباتات است، آمد و گفت شما میتوانید فکری برای بذرهای هیبریدی صیفیجات بکنید؟ خودش کارشناسی ارشد زراعت بود و ده سالی میشد که در کار گلخانهداری و مشاورهی گلخانه بود و از نزدیک میدید که بذر خیار و گوجه، فلفل و بادمجان، همه وارداتی است. من هم تازهنفس و پرانرژی، قبول کردم که کارهای تحقیقاتیاش را شروع کنم و امکانسنجی کنیم که آیا میتوانیم چنین کاری انجام بدهیم یا نه.
🔸 همین تحقیق و بررسی منابع و نوشتن طرح پیشنهادی صیفیجات، دو سال از من زمان گرفت. بذر هیبرید خودش یک محصول با تکنولوژی و فرآیند پیچیده بود. شرکتهایی که بازار دنیا را در دست دارند هم به تعداد انگشتان دست میرسند و اینطور نیست که روشهای تولید اقتصادیشان را خیلی سرراست در متون علمی نوشته باشند. مثلا یک ماده ضروری در کار را در مقالات مختلف، هرکدام یک جور تعریف کرده بودند. باید همه را تست میکردم و هرکدام چندماه زمان میبرد تا فرمول تهیه و تولیدش تثبیت بشود و اثرش اندازهگیری بشود. چندین کتاب و صدها مقاله میخواندم و مانند درستکردن یک پازل، مراحل و قطعهها را کنار هم میچیدم تا به یک روند مشخص و کارآمد برسم.
🔸 بذر صیفیجاتی که کشاورزها استفاده میکنند چند نوع است؛ بذرهای بومی و استاندارد اغلب از لحاظ عملکرد و میزان باردهی و وزن محصول، چندان قوی نیستند و در گلخانهها که هزینه تولید بالایی دارند، مورداستفاده قرار نمیگیرند. بذرهای هیبرید، به خاطر اصلاح و تحقیقاتی که رویشان انجام شده است، باکیفیتترین بذر صیفیجات هستند؛ عملکرد و تناژ محصولشان خیلی بالاتر از انواع دیگر بذر است و کیفیت محصول هم بهخاطر یکنواختی و یکدستی بالاتر است. مثلا اگر گوجه است، همهی محصول آن گلخانه گِردند نه اینکه یکی گرد باشد و یکی تخممرغی و یکی پهن. از اینها مهمتر، مقاومتشان نسبت به آفات و بیماریهای رایج در گلخانه، خیلی بالاتر است. اینها همه بهخاطر فرآیند چندسالهای است که برای تولید و انتخاب گونه مقاومتر و بهتر صرف میشود و کاملا با روشهای دستکاری ژنتیک (تراریخته) متفاوت است.
🔸 هزینه این بهبود کیفیت این است که کشاورز هر سال باید این بذر را بخرد و اینطور نیست که بتواند از محصولات خودش دوباره بذر بگیرد. با این حال برای کشاورز و گلخانهداری که دارد هزینه بالایی میکند، نتیجه آنقدر خوب هست که این هزینه اولیه تأمین بذر را جبران کند؛ یعنی برداشت محصولش، از لحاظ وزنی، حداقل دو و سه برابر بذرهای دیگر است درحالیکه به دلیل آفت کمتر، نیاز به سمپاشی کمتری هم دارد. محصولش هم زیباتر و مشتریپسندتر است. در آن سالی که ما تحقیق روی بذر هیبرید را شروع کردیم، یعنی سالهای پایانی دهه هشتاد، همه بذرهای هیبریدی صیفیجات کشور وارداتی بود. اکثرا هم بذرهای اروپایی از کشورهای اسپانیا و آلمان و هلند و ایتالیا و فرانسه یا آمریکا بود. تولیدشان هم بهطور محدود دست چند شرکت بود که همه بازار را در دست داشتند و کاملا دانشبنیان به حساب میآمد؛ برای همین هم هیچکس باور نمیکرد که این کار شدنی باشد.
🖇️ مجله دانشمند: @daneshmand_mag
هشتگ راهنما: #بومی_سازی #توانمند_سازی #مجله_دانشمند #روایت_پیشرفت
شبکه دانش بنیان | @daneshbonyan_isti
🔷 دانش کاشتیم و برکت گرفتیم
گفتوگو با دکتر مریم گلآبادی؛ اولین تولیدکننده بذر هیبرید ایرانی
🔸 بخشی از متن:
سال 86 که درسم تمام شد، بهطور رسمی عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اصفهان شدم. خیلی انگیزه داشتم و دنبال کارهای تحقیقاتی بزرگتر از هدایت پروژههای معمول دانشجویی بودم. یکی از همکارانمان در دانشکده، آقای اقتداری، که میدانست رشته ما اصلاح نباتات است، آمد و گفت شما میتوانید فکری برای بذرهای هیبریدی صیفیجات بکنید؟ خودش کارشناسی ارشد زراعت بود و ده سالی میشد که در کار گلخانهداری و مشاورهی گلخانه بود و از نزدیک میدید که بذر خیار و گوجه، فلفل و بادمجان، همه وارداتی است. من هم تازهنفس و پرانرژی، قبول کردم که کارهای تحقیقاتیاش را شروع کنم و امکانسنجی کنیم که آیا میتوانیم چنین کاری انجام بدهیم یا نه.
🔸 همین تحقیق و بررسی منابع و نوشتن طرح پیشنهادی صیفیجات، دو سال از من زمان گرفت. بذر هیبرید خودش یک محصول با تکنولوژی و فرآیند پیچیده بود. شرکتهایی که بازار دنیا را در دست دارند هم به تعداد انگشتان دست میرسند و اینطور نیست که روشهای تولید اقتصادیشان را خیلی سرراست در متون علمی نوشته باشند. مثلا یک ماده ضروری در کار را در مقالات مختلف، هرکدام یک جور تعریف کرده بودند. باید همه را تست میکردم و هرکدام چندماه زمان میبرد تا فرمول تهیه و تولیدش تثبیت بشود و اثرش اندازهگیری بشود. چندین کتاب و صدها مقاله میخواندم و مانند درستکردن یک پازل، مراحل و قطعهها را کنار هم میچیدم تا به یک روند مشخص و کارآمد برسم.
🔸 بذر صیفیجاتی که کشاورزها استفاده میکنند چند نوع است؛ بذرهای بومی و استاندارد اغلب از لحاظ عملکرد و میزان باردهی و وزن محصول، چندان قوی نیستند و در گلخانهها که هزینه تولید بالایی دارند، مورداستفاده قرار نمیگیرند. بذرهای هیبرید، به خاطر اصلاح و تحقیقاتی که رویشان انجام شده است، باکیفیتترین بذر صیفیجات هستند؛ عملکرد و تناژ محصولشان خیلی بالاتر از انواع دیگر بذر است و کیفیت محصول هم بهخاطر یکنواختی و یکدستی بالاتر است. مثلا اگر گوجه است، همهی محصول آن گلخانه گِردند نه اینکه یکی گرد باشد و یکی تخممرغی و یکی پهن. از اینها مهمتر، مقاومتشان نسبت به آفات و بیماریهای رایج در گلخانه، خیلی بالاتر است. اینها همه بهخاطر فرآیند چندسالهای است که برای تولید و انتخاب گونه مقاومتر و بهتر صرف میشود و کاملا با روشهای دستکاری ژنتیک (تراریخته) متفاوت است.
🔸 هزینه این بهبود کیفیت این است که کشاورز هر سال باید این بذر را بخرد و اینطور نیست که بتواند از محصولات خودش دوباره بذر بگیرد. با این حال برای کشاورز و گلخانهداری که دارد هزینه بالایی میکند، نتیجه آنقدر خوب هست که این هزینه اولیه تأمین بذر را جبران کند؛ یعنی برداشت محصولش، از لحاظ وزنی، حداقل دو و سه برابر بذرهای دیگر است درحالیکه به دلیل آفت کمتر، نیاز به سمپاشی کمتری هم دارد. محصولش هم زیباتر و مشتریپسندتر است. در آن سالی که ما تحقیق روی بذر هیبرید را شروع کردیم، یعنی سالهای پایانی دهه هشتاد، همه بذرهای هیبریدی صیفیجات کشور وارداتی بود. اکثرا هم بذرهای اروپایی از کشورهای اسپانیا و آلمان و هلند و ایتالیا و فرانسه یا آمریکا بود. تولیدشان هم بهطور محدود دست چند شرکت بود که همه بازار را در دست داشتند و کاملا دانشبنیان به حساب میآمد؛ برای همین هم هیچکس باور نمیکرد که این کار شدنی باشد.
🖇️ مجله دانشمند: @daneshmand_mag
هشتگ راهنما: #بومی_سازی #توانمند_سازی #مجله_دانشمند #روایت_پیشرفت
شبکه دانش بنیان | @daneshbonyan_isti
#تک_برگ
🔷 دانش کاشتیم و برکت گرفتیم
گفتوگو با دکتر مریم گلآبادی؛ اولین تولیدکننده بذر هیبرید ایرانی
🔸 بخشی از متن:
سال 86 که درسم تمام شد، بهطور رسمی عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اصفهان شدم. خیلی انگیزه داشتم و دنبال کارهای تحقیقاتی بزرگتر از هدایت پروژههای معمول دانشجویی بودم. یکی از همکارانمان در دانشکده، آقای اقتداری، که میدانست رشته ما اصلاح نباتات است، آمد و گفت شما میتوانید فکری برای بذرهای هیبریدی صیفیجات بکنید؟ خودش کارشناسی ارشد زراعت بود و ده سالی میشد که در کار گلخانهداری و مشاورهی گلخانه بود و از نزدیک میدید که بذر خیار و گوجه، فلفل و بادمجان، همه وارداتی است. من هم تازهنفس و پرانرژی، قبول کردم که کارهای تحقیقاتیاش را شروع کنم و امکانسنجی کنیم که آیا میتوانیم چنین کاری انجام بدهیم یا نه.
🔸 همین تحقیق و بررسی منابع و نوشتن طرح پیشنهادی صیفیجات، دو سال از من زمان گرفت. بذر هیبرید خودش یک محصول با تکنولوژی و فرآیند پیچیده بود. شرکتهایی که بازار دنیا را در دست دارند هم به تعداد انگشتان دست میرسند و اینطور نیست که روشهای تولید اقتصادیشان را خیلی سرراست در متون علمی نوشته باشند. مثلا یک ماده ضروری در کار را در مقالات مختلف، هرکدام یک جور تعریف کرده بودند. باید همه را تست میکردم و هرکدام چندماه زمان میبرد تا فرمول تهیه و تولیدش تثبیت بشود و اثرش اندازهگیری بشود. چندین کتاب و صدها مقاله میخواندم و مانند درستکردن یک پازل، مراحل و قطعهها را کنار هم میچیدم تا به یک روند مشخص و کارآمد برسم.
🔸 بذر صیفیجاتی که کشاورزها استفاده میکنند چند نوع است؛ بذرهای بومی و استاندارد اغلب از لحاظ عملکرد و میزان باردهی و وزن محصول، چندان قوی نیستند و در گلخانهها که هزینه تولید بالایی دارند، مورداستفاده قرار نمیگیرند. بذرهای هیبرید، به خاطر اصلاح و تحقیقاتی که رویشان انجام شده است، باکیفیتترین بذر صیفیجات هستند؛ عملکرد و تناژ محصولشان خیلی بالاتر از انواع دیگر بذر است و کیفیت محصول هم بهخاطر یکنواختی و یکدستی بالاتر است. مثلا اگر گوجه است، همهی محصول آن گلخانه گِردند نه اینکه یکی گرد باشد و یکی تخممرغی و یکی پهن. از اینها مهمتر، مقاومتشان نسبت به آفات و بیماریهای رایج در گلخانه، خیلی بالاتر است. اینها همه بهخاطر فرآیند چندسالهای است که برای تولید و انتخاب گونه مقاومتر و بهتر صرف میشود و کاملا با روشهای دستکاری ژنتیک (تراریخته) متفاوت است.
🔸 هزینه این بهبود کیفیت این است که کشاورز هر سال باید این بذر را بخرد و اینطور نیست که بتواند از محصولات خودش دوباره بذر بگیرد. با این حال برای کشاورز و گلخانهداری که دارد هزینه بالایی میکند، نتیجه آنقدر خوب هست که این هزینه اولیه تأمین بذر را جبران کند؛ یعنی برداشت محصولش، از لحاظ وزنی، حداقل دو و سه برابر بذرهای دیگر است درحالیکه به دلیل آفت کمتر، نیاز به سمپاشی کمتری هم دارد. محصولش هم زیباتر و مشتریپسندتر است. در آن سالی که ما تحقیق روی بذر هیبرید را شروع کردیم، یعنی سالهای پایانی دهه هشتاد، همه بذرهای هیبریدی صیفیجات کشور وارداتی بود. اکثرا هم بذرهای اروپایی از کشورهای اسپانیا و آلمان و هلند و ایتالیا و فرانسه یا آمریکا بود. تولیدشان هم بهطور محدود دست چند شرکت بود که همه بازار را در دست داشتند و کاملا دانشبنیان به حساب میآمد؛ برای همین هم هیچکس باور نمیکرد که این کار شدنی باشد.
🖇️ مجله دانشمند: @daneshmand_mag
هشتگ راهنما: #بومی_سازی #توانمند_سازی #مجله_دانشمند #روایت_پیشرفت
شبکه دانش بنیان | @daneshbonyan_isti
🔷 دانش کاشتیم و برکت گرفتیم
گفتوگو با دکتر مریم گلآبادی؛ اولین تولیدکننده بذر هیبرید ایرانی
🔸 بخشی از متن:
سال 86 که درسم تمام شد، بهطور رسمی عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اصفهان شدم. خیلی انگیزه داشتم و دنبال کارهای تحقیقاتی بزرگتر از هدایت پروژههای معمول دانشجویی بودم. یکی از همکارانمان در دانشکده، آقای اقتداری، که میدانست رشته ما اصلاح نباتات است، آمد و گفت شما میتوانید فکری برای بذرهای هیبریدی صیفیجات بکنید؟ خودش کارشناسی ارشد زراعت بود و ده سالی میشد که در کار گلخانهداری و مشاورهی گلخانه بود و از نزدیک میدید که بذر خیار و گوجه، فلفل و بادمجان، همه وارداتی است. من هم تازهنفس و پرانرژی، قبول کردم که کارهای تحقیقاتیاش را شروع کنم و امکانسنجی کنیم که آیا میتوانیم چنین کاری انجام بدهیم یا نه.
🔸 همین تحقیق و بررسی منابع و نوشتن طرح پیشنهادی صیفیجات، دو سال از من زمان گرفت. بذر هیبرید خودش یک محصول با تکنولوژی و فرآیند پیچیده بود. شرکتهایی که بازار دنیا را در دست دارند هم به تعداد انگشتان دست میرسند و اینطور نیست که روشهای تولید اقتصادیشان را خیلی سرراست در متون علمی نوشته باشند. مثلا یک ماده ضروری در کار را در مقالات مختلف، هرکدام یک جور تعریف کرده بودند. باید همه را تست میکردم و هرکدام چندماه زمان میبرد تا فرمول تهیه و تولیدش تثبیت بشود و اثرش اندازهگیری بشود. چندین کتاب و صدها مقاله میخواندم و مانند درستکردن یک پازل، مراحل و قطعهها را کنار هم میچیدم تا به یک روند مشخص و کارآمد برسم.
🔸 بذر صیفیجاتی که کشاورزها استفاده میکنند چند نوع است؛ بذرهای بومی و استاندارد اغلب از لحاظ عملکرد و میزان باردهی و وزن محصول، چندان قوی نیستند و در گلخانهها که هزینه تولید بالایی دارند، مورداستفاده قرار نمیگیرند. بذرهای هیبرید، به خاطر اصلاح و تحقیقاتی که رویشان انجام شده است، باکیفیتترین بذر صیفیجات هستند؛ عملکرد و تناژ محصولشان خیلی بالاتر از انواع دیگر بذر است و کیفیت محصول هم بهخاطر یکنواختی و یکدستی بالاتر است. مثلا اگر گوجه است، همهی محصول آن گلخانه گِردند نه اینکه یکی گرد باشد و یکی تخممرغی و یکی پهن. از اینها مهمتر، مقاومتشان نسبت به آفات و بیماریهای رایج در گلخانه، خیلی بالاتر است. اینها همه بهخاطر فرآیند چندسالهای است که برای تولید و انتخاب گونه مقاومتر و بهتر صرف میشود و کاملا با روشهای دستکاری ژنتیک (تراریخته) متفاوت است.
🔸 هزینه این بهبود کیفیت این است که کشاورز هر سال باید این بذر را بخرد و اینطور نیست که بتواند از محصولات خودش دوباره بذر بگیرد. با این حال برای کشاورز و گلخانهداری که دارد هزینه بالایی میکند، نتیجه آنقدر خوب هست که این هزینه اولیه تأمین بذر را جبران کند؛ یعنی برداشت محصولش، از لحاظ وزنی، حداقل دو و سه برابر بذرهای دیگر است درحالیکه به دلیل آفت کمتر، نیاز به سمپاشی کمتری هم دارد. محصولش هم زیباتر و مشتریپسندتر است. در آن سالی که ما تحقیق روی بذر هیبرید را شروع کردیم، یعنی سالهای پایانی دهه هشتاد، همه بذرهای هیبریدی صیفیجات کشور وارداتی بود. اکثرا هم بذرهای اروپایی از کشورهای اسپانیا و آلمان و هلند و ایتالیا و فرانسه یا آمریکا بود. تولیدشان هم بهطور محدود دست چند شرکت بود که همه بازار را در دست داشتند و کاملا دانشبنیان به حساب میآمد؛ برای همین هم هیچکس باور نمیکرد که این کار شدنی باشد.
🖇️ مجله دانشمند: @daneshmand_mag
هشتگ راهنما: #بومی_سازی #توانمند_سازی #مجله_دانشمند #روایت_پیشرفت
شبکه دانش بنیان | @daneshbonyan_isti
شبکه کسب و کار دانش بنیان
#تک_برگ 🔷 دانش کاشتیم و برکت گرفتیم گفتوگو با دکتر مریم گلآبادی؛ اولین تولیدکننده بذر هیبرید ایرانی 🔸 بخشی از متن: سال 86 که درسم تمام شد، بهطور رسمی عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اصفهان شدم. خیلی انگیزه داشتم و دنبال کارهای تحقیقاتی بزرگتر از هدایت پروژههای…
#تک_برگ
🔷 دانش کاشتیم و برکت گرفتیم ۲
گفتوگو با دکتر مریم گلآبادی؛ اولین تولیدکننده بذر هیبرید ایرانی
🔸 طرح تحقیقاتیمان را که به دانشگاه ارائه کردیم، رئیس وقت دانشگاه آزاد اصفهان و معاون پژوهشیاش خیلی استقبال کردند. با وجود اینکه برای اجرای طرح، بودجه زیادی نیاز بود و ما هم میگفتیم که اصلا نمیدانیم آیا به نتیجه میرسد یا نه، با دید باز و آیندهنگرانه برخورد کردند. برای تولید بذر هیبرید، نیاز به حداقل 8 تا 10 فصل کاشت پشتسر هم است. هر محصول هم دوره کشت متفاوتی دارد؛ مثلا برای خیار که هر دورهاش حدود 6 ماه است، حداقل 5 سال زمان لازم است که بتوانی به یک نمونه بذر هیبرید قابلعرضه برسی. دانشگاه یک گلخانه حدود 2000 متری را به ما اختصاص داد و سال 89، من و دکتر اقتداری فاز پایلوت و اجرایی تولید بذر هیبریدی را شروع کردیم. دکتر اقتداری دوندگیها و کارهای اداری و اجرایی را به عهده گرفتند و از من خواستند تا کار علمی و تحقیقاتی را پیش ببرم.
🔸 سال 90 اولین خیارمان بذر داد؛ اینقدر خوشحال شدیم که آقای اقتداری همانطور که خیار بازشده را دستش گرفته بود، بیمقدمه رفت داخل دفتر رئیس دانشگاه، میوه را جلویش باز کرد و گفت ببینید که تویش بذر تولید شده است. با اینکه نتایج اولیه طرحمان خیلی خوب بود، اما ناباوریها و انکارها همچنان ادامه داشت. ما سعی میکردیم از افراد مختلف دعوت کنیم تا نتیجه کارهایمان را ببینند و بدانند که این کار شدنی است. اغلب با توپ پُر و دعوا میآمدند توی جلسات و ایراد میگرفتند تا نشان بدهند که ما داریم اشتباه میکنیم و اصلا امکان ندارد که بتوان بذر هیبرید را در داخل تولید کرد. اما وقتی میآمدند گلخانه و روند کارمان را از نزدیک میدیدند و متوجه میشدند کاملا علمی و مبتنی بر اصول تحقیقاتی است، نرم میشدند و حتی بعدتر حمایت معنوی میکردند.
🔸 رسیدگی به تحقیقات عملی مشکلات و سختیهای خودش را دارد؛ کار گلخانه و مزرعه اصلا تعطیلبردار نیست. نهتنها گیاه منتظر ما نمیماند بلکه معمولا بهترین زمان رشد آنها و اوج کار ما هم بهار و تابستان بود که میشد زمان تعطیلات ما. عید نوروز که اساسا هیچ کسی، چه دانشجو و چه استاد و کارمند، از کنار دانشگاه رد هم نمیشود، ما مجبور بودیم که به گلخانه سر بزنیم و بالای سر بوته و گیاه باشیم. فقط گاهی همان چند روز اول عید را نبودیم و گاهی هم سرزدن به گلخانه را نوبتی و شیفتی میکردیم. هر کسی که این سختیها را میدید، اصلا خودش را وارد این تحقیق و پروژه نمیکرد و به همان روند معمولی و بیدردسر تحقیقات علمی و مقاله دادن دانشگاهی میپرداخت. اصلا یادم نمیآید که یک سال، همه تعطیلات عید، از 29 اسفند تا 14 فروردین را خانه یا در سفر بوده باشم.
🔸 سال 92 بود که برای توسعه کار و تجاریسازی آن، شرکت «نگین بذر دانش» را تأسیس کردیم. سرمایه چندانی هم نداشتیم؛ حتی خودمان هیچ حقوقی نمیگرفتیم و با نوشتن طرحهای تحقیقاتی برای سازمان جهاد کشاورزی و انجام آنها، درآمد کسب میکردیم تا خرج شرکت بکنیم. امیدوار بودیم با توجه به اینکه بذرهای صیفیجات حالت خصوصی دارد و بازارش بسیار وسیعی است، شرکت بتواند با فروش بذر هزینههای خودش را دربیاورد و با رسیدن به مرحله تولید تجاری بذر و ورود به بازار، کمکم روی پای خودمان بایستیم. سال 93 یعنی یک سال بعد از ثبت شرکت، دانشبنیان شدیم. یک سال بعد بود که بذر خیار سبا، اولین نمونه بذر تجاریسازیشده شرکت بعد از 5 سال تحقیق و کشت اجرایی، آماده ورود به بازار شد. برای رسیدن به فروش اما، باید همیشه یک تا دو سال صبر کنی تا کشاورز این بذری را که خریده بکارد و نتیجهاش را ببیند و بازخورد بدهد و بیاید دوباره بخرد.
🖇️ مجله دانشمند: @daneshmand_mag
هشتگ راهنما: #مجله_دانشمند #روایت_پیشرفت #کتابخونه
شبکه دانش بنیان | @daneshbonyan_isti
🔷 دانش کاشتیم و برکت گرفتیم ۲
گفتوگو با دکتر مریم گلآبادی؛ اولین تولیدکننده بذر هیبرید ایرانی
🔸 طرح تحقیقاتیمان را که به دانشگاه ارائه کردیم، رئیس وقت دانشگاه آزاد اصفهان و معاون پژوهشیاش خیلی استقبال کردند. با وجود اینکه برای اجرای طرح، بودجه زیادی نیاز بود و ما هم میگفتیم که اصلا نمیدانیم آیا به نتیجه میرسد یا نه، با دید باز و آیندهنگرانه برخورد کردند. برای تولید بذر هیبرید، نیاز به حداقل 8 تا 10 فصل کاشت پشتسر هم است. هر محصول هم دوره کشت متفاوتی دارد؛ مثلا برای خیار که هر دورهاش حدود 6 ماه است، حداقل 5 سال زمان لازم است که بتوانی به یک نمونه بذر هیبرید قابلعرضه برسی. دانشگاه یک گلخانه حدود 2000 متری را به ما اختصاص داد و سال 89، من و دکتر اقتداری فاز پایلوت و اجرایی تولید بذر هیبریدی را شروع کردیم. دکتر اقتداری دوندگیها و کارهای اداری و اجرایی را به عهده گرفتند و از من خواستند تا کار علمی و تحقیقاتی را پیش ببرم.
🔸 سال 90 اولین خیارمان بذر داد؛ اینقدر خوشحال شدیم که آقای اقتداری همانطور که خیار بازشده را دستش گرفته بود، بیمقدمه رفت داخل دفتر رئیس دانشگاه، میوه را جلویش باز کرد و گفت ببینید که تویش بذر تولید شده است. با اینکه نتایج اولیه طرحمان خیلی خوب بود، اما ناباوریها و انکارها همچنان ادامه داشت. ما سعی میکردیم از افراد مختلف دعوت کنیم تا نتیجه کارهایمان را ببینند و بدانند که این کار شدنی است. اغلب با توپ پُر و دعوا میآمدند توی جلسات و ایراد میگرفتند تا نشان بدهند که ما داریم اشتباه میکنیم و اصلا امکان ندارد که بتوان بذر هیبرید را در داخل تولید کرد. اما وقتی میآمدند گلخانه و روند کارمان را از نزدیک میدیدند و متوجه میشدند کاملا علمی و مبتنی بر اصول تحقیقاتی است، نرم میشدند و حتی بعدتر حمایت معنوی میکردند.
🔸 رسیدگی به تحقیقات عملی مشکلات و سختیهای خودش را دارد؛ کار گلخانه و مزرعه اصلا تعطیلبردار نیست. نهتنها گیاه منتظر ما نمیماند بلکه معمولا بهترین زمان رشد آنها و اوج کار ما هم بهار و تابستان بود که میشد زمان تعطیلات ما. عید نوروز که اساسا هیچ کسی، چه دانشجو و چه استاد و کارمند، از کنار دانشگاه رد هم نمیشود، ما مجبور بودیم که به گلخانه سر بزنیم و بالای سر بوته و گیاه باشیم. فقط گاهی همان چند روز اول عید را نبودیم و گاهی هم سرزدن به گلخانه را نوبتی و شیفتی میکردیم. هر کسی که این سختیها را میدید، اصلا خودش را وارد این تحقیق و پروژه نمیکرد و به همان روند معمولی و بیدردسر تحقیقات علمی و مقاله دادن دانشگاهی میپرداخت. اصلا یادم نمیآید که یک سال، همه تعطیلات عید، از 29 اسفند تا 14 فروردین را خانه یا در سفر بوده باشم.
🔸 سال 92 بود که برای توسعه کار و تجاریسازی آن، شرکت «نگین بذر دانش» را تأسیس کردیم. سرمایه چندانی هم نداشتیم؛ حتی خودمان هیچ حقوقی نمیگرفتیم و با نوشتن طرحهای تحقیقاتی برای سازمان جهاد کشاورزی و انجام آنها، درآمد کسب میکردیم تا خرج شرکت بکنیم. امیدوار بودیم با توجه به اینکه بذرهای صیفیجات حالت خصوصی دارد و بازارش بسیار وسیعی است، شرکت بتواند با فروش بذر هزینههای خودش را دربیاورد و با رسیدن به مرحله تولید تجاری بذر و ورود به بازار، کمکم روی پای خودمان بایستیم. سال 93 یعنی یک سال بعد از ثبت شرکت، دانشبنیان شدیم. یک سال بعد بود که بذر خیار سبا، اولین نمونه بذر تجاریسازیشده شرکت بعد از 5 سال تحقیق و کشت اجرایی، آماده ورود به بازار شد. برای رسیدن به فروش اما، باید همیشه یک تا دو سال صبر کنی تا کشاورز این بذری را که خریده بکارد و نتیجهاش را ببیند و بازخورد بدهد و بیاید دوباره بخرد.
🖇️ مجله دانشمند: @daneshmand_mag
هشتگ راهنما: #مجله_دانشمند #روایت_پیشرفت #کتابخونه
شبکه دانش بنیان | @daneshbonyan_isti
شبکه کسب و کار دانش بنیان
#تک_برگ 🔷 دانش کاشتیم و برکت گرفتیم ۲ گفتوگو با دکتر مریم گلآبادی؛ اولین تولیدکننده بذر هیبرید ایرانی 🔸 طرح تحقیقاتیمان را که به دانشگاه ارائه کردیم، رئیس وقت دانشگاه آزاد اصفهان و معاون پژوهشیاش خیلی استقبال کردند. با وجود اینکه برای اجرای طرح، بودجه…
#تک_برگ
🔷 دانش کاشتیم و برکت گرفتیم ۳
گفتوگو با دکتر مریم گلآبادی اولین تولیدکننده بذر هیبرید ایرانی
🔸 بخشی از متن:
سال 95، اتحادیهای از گلکاران که بذر ما را تست کرده و خیلی راضی بودند، با ما جلسه گذاشتند. گفتند که رقم شما به خشکی و شوری که معضل خیلی از خاکهای ایران است، تحمل خوبی نشان داده و کیفیت و وزن محصولش هم خیلی خوب بوده است و ما بذرتان را میخواهیم. همان جلسه 3 میلیون بذر سفارش دادند. آن سال، سه میلیون بذر برای ما یک عدد رویایی بود! آنقدری که ما نتوانستیم جلوی خودمان را بگیریم و از ذوقمان قضیه قرارداد و مبلغش را گفتیم؛ اولین قرارداد و درآمدی بود که شرکت به دست میآورد. همهجای دانشگاه پیچید که بله، شرکتشان قرارداد میلیاردی بسته است. البته قرار بود مرحله اول صدهزار بذر بهشان تحویل بدهیم که با بذری 200 تومان آن سال، میشد بیست میلیون تومان.
🔸 اما حقیقت ماجرا تلخیاش را خیلی زود به ما نشان داد؛ آنها بهخاطر مشکل داخلی با هم درگیری داشتند و همین اختلافنظرها باعث شد که خیلی زود اتحادیهشان منحل بشود و آن قراردادی هم که با ما داشتند رفت روی هوا. حتی یک دانه از بذرهایی که سفارش داده بودند را نبردند و ما مانده بودیم که با این بذرها چه کنیم. یک مدت هم کارهای تحقیقیمان را که روی بذرها و محصولات دیگر بود، تعطیل کرده بودیم و همه نیرویمان را گذاشته بودیم روی تولید این تعداد بذر سفارشی که به نتیجه نرسید. تعداد زیادی بستهبندی صدتایی از بذرمان را آماده کرده بودیم و بهطور مجانی بین کشاورزها توزیع میکردیم. در جلسات و همایشها و نمایشگاههای مختلفی که شرکت میکردیم، بذرمان را به عنوان نمونه و هدیه میدادیم.
🔸 از مدیرعامل یکی از شرکتهای خوشنام توزیعی که دوستی و ارتباط خوبی با آقای اقتداری داشت، دعوت کردیم که بیایند و از نزدیک شرکت ما و بذری که تولید کرده بودیم را ببینند. آن روزی که آنها آمدند، یک تیم خارجی که از کشورهای اروپایی بودند و با آنها تجارت بذر داشتند را همراهشان آوردند. ما هم همه جای شرکت و گلخانهها را نشانشان دادیم و روند کار و تولیدمان را توضیح دادیم. آن تیم خارجی هم تأیید کرده و گفته بود که روند کارشان علمی و درست است. این تأیید هم کمک کرد که به ما اعتماد کنند و با خوشنامی و قدرتی که در توزیع نهادههای کشاورزی در بازار داشتند، تعداد زیادی از بذرهای ما را توزیع کرده و بفروشند. سال اول بالاخره آن صدهزار بذر را فروختیم، سال بعدش فروش بذر خیارمان رسید به یک میلیون و بعد هم دو میلیون و 8 میلیون و 12 و 15 میلیون. اینها همه به این معنی بود که کشاورزها اعتماد پیدا کرده بودند وگرنه کشاورز را نمیتوانی مجبور کنی که از یک بذر خاص بکارد؛ چون بازگشت و سوددهی همه هزینههایی که صرف گلخانه میکند، بستگی به همین انتخاب اولش دارد.
🔸 توسعۀ محصولات:
از همان سال 92 که دیگر بذر خیارمان در روند تولید و تجاریسازی قرار گرفت، تحقیق روی بقیه محصولات را هم شروع کردیم. گوجه و فلفل و بادمجان اولین محصولاتی بود که بعد از خیار، تولید بذر هیبریدش را شروع کردیم؛ هم نوع گلخانهای و هم نوع مزرعهای و فضای بازش را. الان دیگر بذر گوجه و فلفل شرکتمان وارد بازار شده است و البته چندسالی طول میکشد تا بتواند جای پایی برای خودش باز کند. هندوانه و ملون هم بعدتر وارد تحقیقاتش شدیم و توانستیم بذر هیبریدش را تولید کنیم. چند سالی هم هست که وارد تحقیق و تولید بذرهای کدو و ذرت و دانه روغنی کنجد شدهایم. در حال حاضر 11 محصول داریم و از آن 5 محصولی که به بازار رسیدهاند، سه رقم به اسم شرکت ثبت شده است. تولید بذر سبای خیار که اولین محصول تولیدیمان بود، حدود 5 درصد نیاز داخلی را تأمین میکند و ما هم روزبهروز تلاش میکنیم تا زیرساختهای تولیدش را گسترش بدهیم. در چند سال اخیر تصمیم گرفتیم که با تثبیت تحقیق و تولید صیفیجات، به سمت تولید گیاهان دانه روغنی برویم که تأمینشان برای کشور یک موضوع حیاتی است.
🖇️ مجله دانشمند: @daneshmand_mag
هشتگ راهنما: #مجله_دانشمند #روایت_پیشرفت
شبکه دانش بنیان | @daneshbonyan_isti
🔷 دانش کاشتیم و برکت گرفتیم ۳
گفتوگو با دکتر مریم گلآبادی اولین تولیدکننده بذر هیبرید ایرانی
🔸 بخشی از متن:
سال 95، اتحادیهای از گلکاران که بذر ما را تست کرده و خیلی راضی بودند، با ما جلسه گذاشتند. گفتند که رقم شما به خشکی و شوری که معضل خیلی از خاکهای ایران است، تحمل خوبی نشان داده و کیفیت و وزن محصولش هم خیلی خوب بوده است و ما بذرتان را میخواهیم. همان جلسه 3 میلیون بذر سفارش دادند. آن سال، سه میلیون بذر برای ما یک عدد رویایی بود! آنقدری که ما نتوانستیم جلوی خودمان را بگیریم و از ذوقمان قضیه قرارداد و مبلغش را گفتیم؛ اولین قرارداد و درآمدی بود که شرکت به دست میآورد. همهجای دانشگاه پیچید که بله، شرکتشان قرارداد میلیاردی بسته است. البته قرار بود مرحله اول صدهزار بذر بهشان تحویل بدهیم که با بذری 200 تومان آن سال، میشد بیست میلیون تومان.
🔸 اما حقیقت ماجرا تلخیاش را خیلی زود به ما نشان داد؛ آنها بهخاطر مشکل داخلی با هم درگیری داشتند و همین اختلافنظرها باعث شد که خیلی زود اتحادیهشان منحل بشود و آن قراردادی هم که با ما داشتند رفت روی هوا. حتی یک دانه از بذرهایی که سفارش داده بودند را نبردند و ما مانده بودیم که با این بذرها چه کنیم. یک مدت هم کارهای تحقیقیمان را که روی بذرها و محصولات دیگر بود، تعطیل کرده بودیم و همه نیرویمان را گذاشته بودیم روی تولید این تعداد بذر سفارشی که به نتیجه نرسید. تعداد زیادی بستهبندی صدتایی از بذرمان را آماده کرده بودیم و بهطور مجانی بین کشاورزها توزیع میکردیم. در جلسات و همایشها و نمایشگاههای مختلفی که شرکت میکردیم، بذرمان را به عنوان نمونه و هدیه میدادیم.
🔸 از مدیرعامل یکی از شرکتهای خوشنام توزیعی که دوستی و ارتباط خوبی با آقای اقتداری داشت، دعوت کردیم که بیایند و از نزدیک شرکت ما و بذری که تولید کرده بودیم را ببینند. آن روزی که آنها آمدند، یک تیم خارجی که از کشورهای اروپایی بودند و با آنها تجارت بذر داشتند را همراهشان آوردند. ما هم همه جای شرکت و گلخانهها را نشانشان دادیم و روند کار و تولیدمان را توضیح دادیم. آن تیم خارجی هم تأیید کرده و گفته بود که روند کارشان علمی و درست است. این تأیید هم کمک کرد که به ما اعتماد کنند و با خوشنامی و قدرتی که در توزیع نهادههای کشاورزی در بازار داشتند، تعداد زیادی از بذرهای ما را توزیع کرده و بفروشند. سال اول بالاخره آن صدهزار بذر را فروختیم، سال بعدش فروش بذر خیارمان رسید به یک میلیون و بعد هم دو میلیون و 8 میلیون و 12 و 15 میلیون. اینها همه به این معنی بود که کشاورزها اعتماد پیدا کرده بودند وگرنه کشاورز را نمیتوانی مجبور کنی که از یک بذر خاص بکارد؛ چون بازگشت و سوددهی همه هزینههایی که صرف گلخانه میکند، بستگی به همین انتخاب اولش دارد.
🔸 توسعۀ محصولات:
از همان سال 92 که دیگر بذر خیارمان در روند تولید و تجاریسازی قرار گرفت، تحقیق روی بقیه محصولات را هم شروع کردیم. گوجه و فلفل و بادمجان اولین محصولاتی بود که بعد از خیار، تولید بذر هیبریدش را شروع کردیم؛ هم نوع گلخانهای و هم نوع مزرعهای و فضای بازش را. الان دیگر بذر گوجه و فلفل شرکتمان وارد بازار شده است و البته چندسالی طول میکشد تا بتواند جای پایی برای خودش باز کند. هندوانه و ملون هم بعدتر وارد تحقیقاتش شدیم و توانستیم بذر هیبریدش را تولید کنیم. چند سالی هم هست که وارد تحقیق و تولید بذرهای کدو و ذرت و دانه روغنی کنجد شدهایم. در حال حاضر 11 محصول داریم و از آن 5 محصولی که به بازار رسیدهاند، سه رقم به اسم شرکت ثبت شده است. تولید بذر سبای خیار که اولین محصول تولیدیمان بود، حدود 5 درصد نیاز داخلی را تأمین میکند و ما هم روزبهروز تلاش میکنیم تا زیرساختهای تولیدش را گسترش بدهیم. در چند سال اخیر تصمیم گرفتیم که با تثبیت تحقیق و تولید صیفیجات، به سمت تولید گیاهان دانه روغنی برویم که تأمینشان برای کشور یک موضوع حیاتی است.
🖇️ مجله دانشمند: @daneshmand_mag
هشتگ راهنما: #مجله_دانشمند #روایت_پیشرفت
شبکه دانش بنیان | @daneshbonyan_isti
#تک_برگ
🔷 حل فناورانه پسماند در مبدأ
گفتوگو با حمید عباسعلیزاده سازنده دستگاه کمپوست صنعتی و خانگی
🔸یکی از بزرگترین معضلات مدیریت شهری و محیط زیستیجهان، پسماندهای عادی شهری است. کل دنیا برای اینکه در یک خانواده، حتی روزانه 10 گرم پسماندکمتر تولید بشود، سرمایهگذاری میکنند؛ چون کاهش پسماند کمتر در خیلی از هزینههای جاری و کلان کشور تأثیرات بسیار زیادی میگذارد. شما حساب بکنید، هر 1 کیلو پسماند تر، حدود 400-500 میلی لیتر شیرابه تولید می¬کند. این 500 میلی لیتر شیرابه چیزی حدود 5 هزار لیتر آب را مسموم میکند؛ یعنی فقط کافی است وارد آبهای سطحیمان و وارد مزارع بشود تا 10 هکتار از مزارع ما را سمّی و محصول ما را نابود کند. اگر بتوانیم این شیرابه را در مبدأ کاهش بدهیم یا به صفر برسانیم، یک قدم بسیار بزرگ برای آیندۀ کلان کشور برداشتهایم.
🔸 دستگاههای ساخت شرکت ما در منزل نصب میشود و اپراتوریاش بسیار راحت است. با یک آموزش نیم ساعته هر کسی میتواند بهراحتی از دستگاه استفاده کند. سیستمش کاملا هوشمند است؛ یک فرآیند هوازی، حرارتی، بیولوژیکی دارد که کافی است مواد آلی را داخلش بریزید تا طی 24 ساعت، آن موادی که قرار بود تبدیل به معضل بود را تبدیل به فرصت کند. خروجی آن هم یک کود است که میتواند در فضای سبز و گلدان مورداستفاده قرار بگیرد، یا اصلا عرضه شود به بازار. خود شرکت ما این کود را خریداری میکند. پیچیدگی فناورانه دستگاه، قسمت بیولوژیکی آن است؛ میکروارگانیزمهایی را در این سیستم استفاده میکنیم که در دمای بالا قدرت فعالیت دارند. تمام پاتوژنهای میکروبی در دمای 55 درجه از بین میروند و تنها میکروارگانیزمهای مورداستفادۀ ما قادرند در این سیستم فعالیت خودشان را ادامه بدهند و بدون گاز متان، موجب فرآوری پسماند تر شوند. هر دستگاه دیگری هم که فیزیک مشابهی داشته باشد، تا زمانی که نتواند این بخش بیولوژیکی را تأمین کند، نمیتواند نتیجۀ درستی بگیرد.
🔸 دستگاههایی که ابتدا تولید میکردم، از 2 کیلوگرم تا 100 کیلوگرم ظرفیت روزانه بود. سال 1395 اولین دستگاهم را به شهرداری منطقه 22 تهران فروختم و فروش بالا میرفت تا اینکه کرونا آمد و بهخاطر بسته شدن رستورانها، دچار افت بازار شدیم چون محصولات آن زمان ما بیشتر به رستورانها مربوط میشد و آن ایام اکثر ارگان¬ها و سازمانها، رستورانهایشان را تعطیل کرده بودند. بعدتر دستگاه 300 کیلویی هم تولید کردم و الان هم بیشترین فروش ما مربوط به پتروشیمیها و پالایشگاهها و صنایع نفتی یا صنایع خودرو است.
🔸 دستگاههای کوچک، به این خاطر که یارانهای به آنها تعلق نمیگیرد، فعلا چندان اقتصادی نیستند. خود شرکت کود خروجی را خریداری میکند ولی درآمد این کود، توجیه اقتصادی نسبت به قیمت اولیه دستگاه ندارد؛ ولی میتواند در مسئولیت اجتماعی و بالابردن سطح فرهنگ کشوری اثر زیادی بگذارد. اکثر کشورها، برای انرژیهای تجدیدپذیر و مدیریت پسماند در مبدأ، به این جور دستگاهها یارانه میدهند؛ مثلا در ژاپن، شهرداری منطقه هزینه خرید این دستگاه را میدهد. برایش توجیه اقتصادی دارد چون میگوید اگر یک شهروند این دستگاه را در خانهاش نصب کند، بعد از 5 سال من 2 برابر آن پولی که برای خرید دادم را درمیآورم چون حمل نداشتم، دپو نداشتم، دفع نداشتم، شیرابه نداشتم، معظل شستشوی سطل نداشتم. درواقع افکار مدیریت بلندمدت میبیند که هزینههای جاری کاهش پیدا میکند؛ ولی در ایران متأسفانه این اتفاق نمیافتد چون در سطح کلان و بلندمدت بهش نگاه نمیکنند؛ به اینکه 5 سال دیگر چقدر از هزینههای تصفیه شیرابه، هزینه حمل و نقل و ...کاهش پیدا میکند، توجهی ندارند.
مجله دانشمند: @daneshmand_mag
هشتگ راهنما: #بومی_سازی #توانمند_سازی
شبکه دانش بنیان | @daneshbonyan_isti
🔷 حل فناورانه پسماند در مبدأ
گفتوگو با حمید عباسعلیزاده سازنده دستگاه کمپوست صنعتی و خانگی
🔸یکی از بزرگترین معضلات مدیریت شهری و محیط زیستیجهان، پسماندهای عادی شهری است. کل دنیا برای اینکه در یک خانواده، حتی روزانه 10 گرم پسماندکمتر تولید بشود، سرمایهگذاری میکنند؛ چون کاهش پسماند کمتر در خیلی از هزینههای جاری و کلان کشور تأثیرات بسیار زیادی میگذارد. شما حساب بکنید، هر 1 کیلو پسماند تر، حدود 400-500 میلی لیتر شیرابه تولید می¬کند. این 500 میلی لیتر شیرابه چیزی حدود 5 هزار لیتر آب را مسموم میکند؛ یعنی فقط کافی است وارد آبهای سطحیمان و وارد مزارع بشود تا 10 هکتار از مزارع ما را سمّی و محصول ما را نابود کند. اگر بتوانیم این شیرابه را در مبدأ کاهش بدهیم یا به صفر برسانیم، یک قدم بسیار بزرگ برای آیندۀ کلان کشور برداشتهایم.
🔸 دستگاههای ساخت شرکت ما در منزل نصب میشود و اپراتوریاش بسیار راحت است. با یک آموزش نیم ساعته هر کسی میتواند بهراحتی از دستگاه استفاده کند. سیستمش کاملا هوشمند است؛ یک فرآیند هوازی، حرارتی، بیولوژیکی دارد که کافی است مواد آلی را داخلش بریزید تا طی 24 ساعت، آن موادی که قرار بود تبدیل به معضل بود را تبدیل به فرصت کند. خروجی آن هم یک کود است که میتواند در فضای سبز و گلدان مورداستفاده قرار بگیرد، یا اصلا عرضه شود به بازار. خود شرکت ما این کود را خریداری میکند. پیچیدگی فناورانه دستگاه، قسمت بیولوژیکی آن است؛ میکروارگانیزمهایی را در این سیستم استفاده میکنیم که در دمای بالا قدرت فعالیت دارند. تمام پاتوژنهای میکروبی در دمای 55 درجه از بین میروند و تنها میکروارگانیزمهای مورداستفادۀ ما قادرند در این سیستم فعالیت خودشان را ادامه بدهند و بدون گاز متان، موجب فرآوری پسماند تر شوند. هر دستگاه دیگری هم که فیزیک مشابهی داشته باشد، تا زمانی که نتواند این بخش بیولوژیکی را تأمین کند، نمیتواند نتیجۀ درستی بگیرد.
🔸 دستگاههایی که ابتدا تولید میکردم، از 2 کیلوگرم تا 100 کیلوگرم ظرفیت روزانه بود. سال 1395 اولین دستگاهم را به شهرداری منطقه 22 تهران فروختم و فروش بالا میرفت تا اینکه کرونا آمد و بهخاطر بسته شدن رستورانها، دچار افت بازار شدیم چون محصولات آن زمان ما بیشتر به رستورانها مربوط میشد و آن ایام اکثر ارگان¬ها و سازمانها، رستورانهایشان را تعطیل کرده بودند. بعدتر دستگاه 300 کیلویی هم تولید کردم و الان هم بیشترین فروش ما مربوط به پتروشیمیها و پالایشگاهها و صنایع نفتی یا صنایع خودرو است.
🔸 دستگاههای کوچک، به این خاطر که یارانهای به آنها تعلق نمیگیرد، فعلا چندان اقتصادی نیستند. خود شرکت کود خروجی را خریداری میکند ولی درآمد این کود، توجیه اقتصادی نسبت به قیمت اولیه دستگاه ندارد؛ ولی میتواند در مسئولیت اجتماعی و بالابردن سطح فرهنگ کشوری اثر زیادی بگذارد. اکثر کشورها، برای انرژیهای تجدیدپذیر و مدیریت پسماند در مبدأ، به این جور دستگاهها یارانه میدهند؛ مثلا در ژاپن، شهرداری منطقه هزینه خرید این دستگاه را میدهد. برایش توجیه اقتصادی دارد چون میگوید اگر یک شهروند این دستگاه را در خانهاش نصب کند، بعد از 5 سال من 2 برابر آن پولی که برای خرید دادم را درمیآورم چون حمل نداشتم، دپو نداشتم، دفع نداشتم، شیرابه نداشتم، معظل شستشوی سطل نداشتم. درواقع افکار مدیریت بلندمدت میبیند که هزینههای جاری کاهش پیدا میکند؛ ولی در ایران متأسفانه این اتفاق نمیافتد چون در سطح کلان و بلندمدت بهش نگاه نمیکنند؛ به اینکه 5 سال دیگر چقدر از هزینههای تصفیه شیرابه، هزینه حمل و نقل و ...کاهش پیدا میکند، توجهی ندارند.
مجله دانشمند: @daneshmand_mag
هشتگ راهنما: #بومی_سازی #توانمند_سازی
شبکه دانش بنیان | @daneshbonyan_isti