دادگر
2K subscribers
1.24K photos
64 videos
2.22K files
477 links
Download Telegram
🔴نكته مهم آزموني:

دلالت تنبیه یا ایماء، دلالت التزامی است که عرفاً مقصود قانون‌گذار می‌باشد ولو اینکه صحت کلام وی متوقف بر آن نیست، ولی لازمۀ عقلی یا شرعی یا عرفی کلام قانون‌گذار می‌باشد. به بیان دیگر، دلالت تنبیه یا ایماء، دلالتی است که عرفاً مقصود و مراد متکلم بوده و کلام دارای قیدی است که به نظر می‌رسد آن قید علت حکم است. چنانچه در ماده 317 ق.ا.ح قید "قابل تقسیم و تعدیل نباشد" به نظر می‌رسد علت حکم ماده (فروختن مال و تقسیم بهای آن) باشد.

#اصول_فقه

@dadgar_chnl
#نكته

#اصول_فقه

💎 احتمال طرح سوال از اين مبحث بالاي ٩٠ درصد است
👈 در ابتدا اين مبحث را در قالب يك تست آموزش مي دهيم
⁉️ماده ١٦٩ ق. م.١ بيان ميكند كه اقراري كه تحت اكراه، اجبار، شكنجه و يا اذيت و آزار روحي اخذ شود فاقد اعتبار است. اگر از اين ماده فهميده شود كه علت اين بي اعتباري فقدان اختيار و قصد مقر باشد اين امر مصداق دلالت ...... است. همچنين دلالت كلمه اجاره بر تمليك منفعت به عوض معلوم مصداق دلالت.... است.
١- دلالت تنبيه و ايماء، دلالت مطابقي
٢- دلالت تنبيه و ايماء، دلالت تضمني
٣- دلالت اقتضا، دلالت التزامي
٤ - دلالت اشاره، دلالت التزامي
گزينه ١ صحيح است.
👈در يك تقسيم بندي دلالت لفظ برمعنا بر ٣ دسته تقسيم ميشود:
1️⃣- دلالت مطابقي : عبارت است از دلالت لفظ بر تمامي معنا و مفاد موضوع له نام ديگر آن نيز دلالت تطابقي يا مطابقه مي باشد. ضمنا استعمال لفظ در دلالت مطابقي، به صورت حقيقي مي باشد.
مثال: وقتي مي گوييم خانه ام ويران شد بدين معناست كه تمام اجراي خانه از قبيل درب، پنجره و ... از بين رفت. يا زماني كه لفظ كتاب به كاربردي ميشود اين واژه بر تمامي صفحات و جلد دلالت دارد
💣مثال: ماده ٤٠ قانون مدني : حق انتفاع عبارت از حقي است كه به موجب آن شخص ميتواند از مالي كه عين آن ملك ديگري است يا مالك خاصي ندارد استفاده كند
💣ماده ٥٥ قانون مدني : وقف عبارت است از اينكه عين مال حبس و منافع آن تسبيل شودو ماده ۱۶۹ قانون مدنی: «مقصود از حیازت، تصرف و وضع يد است یا مهیا کردن وسایل تصرف و استيلا»
🎯⁉️تست مکمل :
در ماده ۵۹۱ قانون مدنی که می گوید: «جعاله عبارت است از التزام شخصی به اداء اجرت معلوم در مقابل عملی اعم از اینکه طرف، معین باشد یا غیر معین.» دلالت کلمه ی «جعاله» بر «التزام شخصی به اداء اجرت معلوم در مقابل عمل ...» مصداق کدام نوع دلالت است؟
1) التزام
۲) تضمن
۳) اقتضاء
۴) مطابقه
گزینه ۴ صحیح می باشد.
👈با توجه به اینکه دلالت مطابقی عبارت است از: «دلالت لفظ بر تمامی معنا و مفاد موضوعله»، لذا دلالت «جعاله» بر تعریف مذکور در ماده، مصداق دلالت مطابقی به شمار می آید.
2️⃣- دلالت تضمني: عبارت است از «دلالت لفظ بر جزء یا قسمتی از معنای موضوع له». دلالت تضمنی یا تضمن، معمولا با الفاظ (یکی) و (یا) بیان می گردد. ضمنا به کار بردن لفظ در جزء معناء استعمال مجازی می باشد.

◀️مثال: مانند اینکه فردی، آشپزخانه منزلش دچار آتش سوزی شود و بگوید: خانه ام سوخت.
💣 ماده ۸۰۲ قانون مدنی: «اگر قبل از قبض واهب یا متهب فوت کند هبه باطل می شود».
👈در این ماده کلمه هبه دلالت بر جزء آن (يعني ایجاب و قبول) می نماید. بنابراین دلالت در این ماده، تضمنی بوده و استعمال هبه نیز به صورت مجازی می باشد.
💣ماده ۲۸۲ قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۹۲: «حد محاربه یکی از چهار مجازات زیر است: الف- اعدام ب- صلب پ- قطع دست راست و پای چپ ت- نفی بلد»
👈 در این ماده نیز، دلالت تضمني وجود دارد. زیرا در بند (پ) منظور از قطع دست، قطع چهار انگشت و منظور از قطع پا، به مقداری است که محل کشیدن مسح باقی بماند.
3️⃣- دلالت التزامی: یعنی؛ لفظ بر معنایی که از موضوع له خارج بوده اما در ذهن، با آن ملازمه دارد، دلالت می نماید، به صورتی که معنای دوم، لازمه معنای اصلی لفظ باشد. در واقع استعمال لفظ در جزء خارج موضوع له لفظ از نوع دلالت التزامی بوده و در صورت نصب قرینه معینه، صحیح می باشد. در یک تعریف دیگر از دلالت التزامی می توان چنین بیان نمود: دلالت قظ بر چیزی که خارج از معنای آن باشد را دلالت التزامی گویند. نام دیگر دلالت التزامی، دلالت سیاقی یا قالبی نیز می باشد. ضمنا دلالت التزامی دارای نشانه هایی از قبیل کلمات لازم، مستلزم، لوازم و مشتقات آن و همچنین مفاهیم جملات میباشد.
👈مثال: چنانچه فردی بگوید خانه ام به سرقت رفت، منظور وی از خانه، لوازم و اثاثیه موجود در داخل آن خانه می باشد.
@dadgar_chnl
#نكته

#اصول_فقه

👈مخصص دليلي است كه عام را تخصيص مي زند و گستره نفوذ تاثير آن را محدود نموده و شماري از افراد عام را از حكم آن بيرون مي كند.
👈تخصيص در لغت به معناي اختصاص دادن است و در اصطلاح يعني هرگاه عامي داشته باشيم و پس از آن عام، خاصي بيايد و دامنه شمول عام تا كاهش دهد و محدود كند اين عامل را تخصيص ميگوييم. به بياني ديگر هر گاه قانوني به طور عام بيان شود و قانون گذار بعضي از افراد مشمول آنرا از دايره حكم خارج كند به اين عمل تخصيص ميگوييم
◀️اقسام مخصص: الف) مخصص متصل و مخصص منفصل ب) مخصص لفظي و مخصص غير لفظي( لبي)
در اينجا قصد توضيح مختص متصل و منفصل را داريم كه در قالب توضيحات ومثال و نكات آنرا توضيح ميدهيم.
📖 مخصص متصل: اگر مخصص به عام چسبيده باشد ، به آن مخصص متصل ميگويند.
🔴مثال)
ماده ٥ ق.ت: (كليه معاملات تجار، تجارتي است، مگر اينكه ثابت شود معامله مربوط به امور تجارتي نيست)
🔴مثال٢)
ماده ٢٢٣ق.م:( هر معامله اي كه واقع شده باشد محمول بر صحت است، مگر معامله اي كه فساد آن معلوم شود)
🔴مثال٣) ماده ٩٩ ق.م:( هيچكس در هيچ زماني حق ندارد ناودان خود را به طرف ملك ديگري بگذارد مگر زماني كه از او اذن بگيرد).
⁉️نكته١) هر مخصصي خاص است اما هر خاصي مخصص نيست
⁉️نكته٢) رابطه بين خاص و مخصص، عموم و خصوص مطلق است.
📖مخصص منفصل :اگر مخصص به صورت جدا از عام بيان شده باشد به آن مخصص منفصل ميگويند
🔴مثال)ماده ٤٤٥ ق.م عام است و ماده ٤٤٦ ق.م مخصص آن است.
⬅️ماده ٤٤٥ق.م:(هريك از خيارات بعد از فوت به وراث منتقل ميشوند).
اين ماده عام است و همه خيارات را در نظر گرفته است.
⬅️ماده ٤٤٦:(خيار شرط ممكن است به قيد مباشرت و اختصاص به شخص مشروط له قرار داده شود كه در اينصورت به وراث منتقل نخواهد شد.
⁉️نكته١) مخصص متصل همراه لفظي است و مخصص منفصل يا لفظي است و يا لبي
⁉️نكته٢) مخصص لبي همراه منفصل است


@dadgar_chnl
#نكته

#اصول_فقه

💣نكته كاربردي:
⁉️چنانچه ترديد ايجادگردد كه آيا تخصيص اكثر صورت گرفته است يا خير
👈بايستي مطابق قاعده اصاله العموم عمل نموده و حكم به عدم تخصيص اكثر بدهيم. در واقع اگر يك عام در ميان باشد و دچار ترديد شويم كه افراد و مصاديق بسياري از قلمروي شمول حكم خارج گرديده اند يا خير، با توجه به قاعده اصاله العموم، افراد و مصاديق مشكوك نيز، تحت شمول عام قرار ميگيرند. بنابراين ميتوان گفت كه تخصيص اكثر صورت نگرفته است


@dadgar_chnl
#نكته

#اصول_فقه

💣نكته كاربردي:
⁉️چنانچه ترديد ايجادگردد كه آيا تخصيص اكثر صورت گرفته است يا خير
👈بايستي مطابق قاعده اصاله العموم عمل نموده و حكم به عدم تخصيص اكثر بدهيم. در واقع اگر يك عام در ميان باشد و دچار ترديد شويم كه افراد و مصاديق بسياري از قلمروي شمول حكم خارج گرديده اند يا خير، با توجه به قاعده اصاله العموم، افراد و مصاديق مشكوك نيز، تحت شمول عام قرار ميگيرند. بنابراين ميتوان گفت كه تخصيص اكثر صورت نگرفته است.

@dadgar_chnl
نكته

#اصول_فقه

👈 وجه اشتراك امر و نهي عبارت است از:
١- هر دو بر طلب و خواستن دلالت دارند
٢- هر دو جمله انشايي هستند نه اخباري
٣- هيچيك بر وفور و تراخي دلالت ندارند مگر با وجود قرينه
٤- هيچيك بر مره و تكرار دلالت ندارند مگر با وجود قرينه
👈 وجه افتراق امر و نهي عبارت است از:
١- اطاعت از امر بكبار كافي است، براي لزوم تكرار قرينه ميخواهيم ولي در مورد نهي، ترك فعل يكبار كافي نيست بلكه عمل بايد براي هميشه ترك شود
٢- امتثال امر نياز به قصد قربت دارد ولي نهي صرف ترك فعل است
👈 نهي از ضد را نهي غيري مي گويند، مثلا اگر گفته شود نماز بخوان يعني نماز را ترك نكن، بنابراين دقت شود كه اين امر به دنبالش نهي دارد
@dadgar_chnl
🔴نكته مهم آزموني:

دلالت تنبیه یا ایماء، دلالت التزامی است که عرفاً مقصود قانون‌گذار می‌باشد ولو اینکه صحت کلام وی متوقف بر آن نیست، ولی لازمۀ عقلی یا شرعی یا عرفی کلام قانون‌گذار می‌باشد. به بیان دیگر، دلالت تنبیه یا ایماء، دلالتی است که عرفاً مقصود و مراد متکلم بوده و کلام دارای قیدی است که به نظر می‌رسد آن قید علت حکم است. چنانچه در ماده 317 ق.ا.ح قید "قابل تقسیم و تعدیل نباشد" به نظر می‌رسد علت حکم ماده (فروختن مال و تقسیم بهای آن) باشد.

#اصول_فقه
🔴نكته مهم آزموني:

دلالت تنبیه یا ایماء، دلالت التزامی است که عرفاً مقصود قانون‌گذار می‌باشد ولو اینکه صحت کلام وی متوقف بر آن نیست، ولی لازمۀ عقلی یا شرعی یا عرفی کلام قانون‌گذار می‌باشد. به بیان دیگر، دلالت تنبیه یا ایماء، دلالتی است که عرفاً مقصود و مراد متکلم بوده و کلام دارای قیدی است که به نظر می‌رسد آن قید علت حکم است. چنانچه در ماده 317 ق.ا.ح قید "قابل تقسیم و تعدیل نباشد" به نظر می‌رسد علت حکم ماده (فروختن مال و تقسیم بهای آن) باشد.

#اصول_فقه
🔴نكته مهم آزموني:

دلالت تنبیه یا ایماء، دلالت التزامی است که عرفاً مقصود قانون‌گذار می‌باشد ولو اینکه صحت کلام وی متوقف بر آن نیست، ولی لازمۀ عقلی یا شرعی یا عرفی کلام قانون‌گذار می‌باشد. به بیان دیگر، دلالت تنبیه یا ایماء، دلالتی است که عرفاً مقصود و مراد متکلم بوده و کلام دارای قیدی است که به نظر می‌رسد آن قید علت حکم است. چنانچه در ماده 317 ق.ا.ح قید "قابل تقسیم و تعدیل نباشد" به نظر می‌رسد علت حکم ماده (فروختن مال و تقسیم بهای آن) باشد.

#اصول_فقه
⭕️ #اصول_فقه مبحث #نواهي👇👇👇