Forwarded from Mehdi Shafa
لطفا خودتون از زبان پروفسور آنیل ست بشنوید. حدود دقیقه ۵. 🙏❤️
https://youtu.be/zjSJl6kQVXY?si=ii3cq5hJKMZIFDHx
https://youtu.be/zjSJl6kQVXY?si=ii3cq5hJKMZIFDHx
YouTube
Being You with Prof. Anil Seth-Part 1تو بودن با پروفسور آنیل ست-قسمت اول
یک گفتوگوی جذاب با دکتر آنیل ست، دانشمند برجسته علوم شناختی و نویسنده، که به بررسی رازهای آگاهی انسان میپردازد.
دکتر آنیل ست استاد علوم شناختی و علوم محاسباتی در دانشگاه ساسکس و یکی از پیشگامان برجسته در علم آگاهی است. او تحصیلات خود را در علوم طبیعی از…
دکتر آنیل ست استاد علوم شناختی و علوم محاسباتی در دانشگاه ساسکس و یکی از پیشگامان برجسته در علم آگاهی است. او تحصیلات خود را در علوم طبیعی از…
👌1
Forwarded from Amouzyar
The Basics of Critical Thinking- searchable.pdf
55.5 MB
The Basics of Critical Thinking, searchable
Forwarded from پارادوکس (Sara)
آموزشهای تخصصی فلسفی
مناسب دانشجویان و علاقهمندان فلسفه
https://faradars.org/instructors/sara-ghezelbash?utm_source=mailjet.com&utm_medium=email&utm_campaign=instructors
⚜️ t.me/Metahistorical 𓁈
مناسب دانشجویان و علاقهمندان فلسفه
https://faradars.org/instructors/sara-ghezelbash?utm_source=mailjet.com&utm_medium=email&utm_campaign=instructors
⚜️ t.me/Metahistorical 𓁈
فرادرس
سارا قزلباش – جدیدترین آموزش ها | فرادرس
در این صفحه می توانید پروفایل و آموزش های منتشر شده توسط سارا قزلباش در فرادرس را مشاهده کنید.
Forwarded from Amouzyar
Building Thinking skils Level3-searchablr.pdf
80.6 MB
Building Thinking Skills _ searchable
👍1
Forwarded from نشر نایش (mehdi khosravani)
دنیای-سارا،-مقدمه.pdf
297.2 KB
✅ پیدیاف نمونهی کتاب دنیای سارا؛ تفکر نقادانه برای کودکان
نویسنده: لیندا الدر
بازنویسی: مهدی خسروانی
ناشر: نشر «کرگدن»
(کتاب دنیای سارا همراه با راهنمای آموزگاران و والدین برای آموزش این کتاب منتشر شده است)
برای خرید با تخفیف به آیدی مترجم کتاب پیام بدهید:
@Mkhosravani
فهرست دیگر کتابهای مترجم (کتابهای موجود)
♻️ نشر نایش:
❇️ @nayesh_pub
〰️
نویسنده: لیندا الدر
بازنویسی: مهدی خسروانی
ناشر: نشر «کرگدن»
(کتاب دنیای سارا همراه با راهنمای آموزگاران و والدین برای آموزش این کتاب منتشر شده است)
برای خرید با تخفیف به آیدی مترجم کتاب پیام بدهید:
@Mkhosravani
فهرست دیگر کتابهای مترجم (کتابهای موجود)
♻️ نشر نایش:
❇️ @nayesh_pub
〰️
❤1
Audio
⚜ درسگفتار «ابطالپذیری در علم»
سارا قزلباش
دکتری فلسفه
✔️ محورهای بحث:
ویژگیهای علم
تعریف اولیه ابطالپذیری
مشکل استقرا
چالشهای ابطالپذیری
معیار منطقی ابطالپذیری
موضع انتقادی ابطالپذیری
گزارههای اساسی در علم
انواع ابطالگرایی
ارائه شده در گروه
https://t.me/DISCOURSJ
⚜️ t.me/Metahistorical 𓁈
سارا قزلباش
دکتری فلسفه
✔️ محورهای بحث:
ویژگیهای علم
تعریف اولیه ابطالپذیری
مشکل استقرا
چالشهای ابطالپذیری
معیار منطقی ابطالپذیری
موضع انتقادی ابطالپذیری
گزارههای اساسی در علم
انواع ابطالگرایی
ارائه شده در گروه
https://t.me/DISCOURSJ
⚜️ t.me/Metahistorical 𓁈
👍1
Forwarded from گاهنامه مدیر (مهدی صانعی)
همآفرینی معنا؛ تأملی فلسفی و سیستمی بر «شنیدن برای پاسخ» در برابر «شنیدن برای درک»
🖊️دکتر حسین ساسانی
*نشر:* گاهنامه مدیر
■در هیاهوی گفتوگوی انسانها، آنگاه که زبان میتازد و گوشها وانمود به حضور میکنند، تفاوتی بنیادین در شیوهٔ شنیدن، سکوت را از بصیرت، و صدا را از آگاهی جدا میسازد. شنیدن برای پاسخ، چون پیکانی است که هنوز مقصد را ندیده، اما کمانش را رها کرده است؛ چنانکه گویی واژهها را نه به قصد درک، بلکه برای پاتکِ اندیشه ذخیره میکنیم. در این وضع، مکالمه نه زایش معنا، بلکه مسابقهٔ حضور است. شنونده در مقام متکلم بالقوه، تنها نفس میگیرد برای آنکه سخن براند، نه آنکه حقیقت را دریابد.
https://t.me/gahname_modir
□اما در برابر این رویکرد، شنیدن برای درک، طریقتی دیگر دارد؛ آنگونه که سقراط شنید تا حقیقت را از میان ابهامها بیرون کشد، و بودا گوش فرا داد تا انسان را از رنجهای نادانی رهایی بخشد. اینگونه شنیدن، نه امری منفعل، بلکه کنشی فعال، اخلاقی، و بنیاداً فلسفی است. در این نوع شنیدن، گوش به جای آنکه تنها دهلیزی برای ارتعاش باشد، به بوستان فهم بدل میشود؛ جاییکه معنا شکوفا میگردد. شنیدن برای درک، سکوتی است که در آن زبان معنا مییابد، نه برای آنکه پاسخی داده شود، بلکه برای آنکه روحِ مخاطب، بهراستی دیده شود.
●در بعد فردی، انسانهایی که برای فهمیدن گوش میسپارند، همانهاییاند که از ورای سخن، به ضمیر گوینده راه مییابند. آنان نه تنها پیام، بلکه رنجها، سکوتها، تردیدها و امیدهای نهفته در پس واژگان را میشنوند. چنین شنیدنی، جلوهای از شفقت و همدلی است و نقطهٔ آغاز رشد درونی، خودشناسی و مهارتهای تنظیم هیجانی. از دیدگاه روانکاوانه، شنیدن برای درک، بازتاب بلوغ روانی و کاهش نارسیسیسم «خودشیفتگی» در ارتباط انسانی است.
○در سطح اجتماعی، جامعهای که مردمش یکدیگر را برای درک، نه برای غلبه یا پاسخ، میشنوند، جامعهای عادلانهتر، اخلاقیتر و تابآورتر خواهد بود. در چنین جامعهای، سیاست بر گفتوگوی اصیل استوار میشود، نه بر مناظرههای سطحی و پرهیاهو. از منظر جامعهشناسی ارتباطی، بهویژه در سنت یورگن هابرماس، کنش ارتباطی زمانی به همفهمی اصیل منتهی میشود که کنشگران به نیت درک متقابل وارد گفتوگو شوند، نه به نیت چیرگی یا اقناع.
■در سیاست، آنگاه که رهبران برای پاسخ شنوند، گفتمانها به صحنهٔ رقابتهای تاکتیکی بدل میشود؛ اما هنگامی که برای فهمیدن گوش میسپارند، سیاست به هنرِ شنیدنِ تاریخ، خواستِ مردم، و نوای حقیقت مبدل میشود. نلسون ماندلا و ماهاتما گاندی از جمله رهبرانی بودند که گوشدادن را پیش از گفتن آموختند؛ و شاید راز اقتدار اخلاقیشان، نه در صدای بلند، بلکه در شنیدن عمیق نهفته بود.
□در رهبری سازمانی، مدیرانی که برای درک گوش میسپارند، از سطح «مدیریت منابع انسانی» به سطح «همآفرینی معنا» ارتقا مییابند. آنان در دل واژگان زیردستان، نیازهای پنهان، تنشهای سازمانی و ظرفیتهای نهفته را کشف میکنند. پیتر سنگه در «پنجمین فرمان» تأکید دارد که رهبران یادگیرنده، آنانی هستند که «شنیدن عمیق» را بهمثابه راهی برای تحول سیستمی، تمرین میکنند.
●از منظر فلسفی، شنیدن برای درک، به پرسشی وجودشناختی بازمیگردد: ما چرا میشنویم؟ اگر زبان، واسطهٔ بودنِ ما در جهان است، شنیدنِ اصیل، طریقِ سلوک با دیگری و جهان خواهد بود. مارتین هایدگر، در تحلیل خود از «در-جهان-بودن»، (یکی از بنیادیترین مفاهیم فلسفهٔ مارتین هایدگر است که در اثر سترگ او هستی و زمان (Sein und Zeit) مطرح میشود) شنیدن را نه دریافت اطلاعات، بلکه «آزاد کردن امکان گفتوگو با هستی میدانست.
○از دیدگاه علم شناختی و نوروساینس ارتباطی، شنیدن برای پاسخ، شبکههای عصبی رقابت و بقا را فعال میکند؛ در حالیکه شنیدن برای درک، با تحریک قشر پیشپیشانی مغز، فرآیندهای همدلی، قضاوت اخلاقی و انعکاس اجتماعی را تقویت میکند. بهعبارتی، بدن نیز از نیت ما در شنیدن آگاه است و مطابق با آن، پاسخهای شیمیایی و عصبی متفاوتی خلق میکند.
■در نهایت، شنیدن برای درک، نه تنها عمل، بلکه «فضیلت» است - نوعی زیست اخلاقی در جهان کلمات. مهندسی که برای درک میشنود، طراحِ سامانهای انسانیتر خواهد بود؛ سیاستمداری که برای درک گوش میسپارد، ملت را میسازد، نه فقط دولت را؛ و انسانی که برای درک گوش میدهد، جهان را منزلگاهی برای معنا، نه میدان جنگ واژهها، میسازد.
□شنیدن برای درک، شعر نانوشتهٔ گفتوگوست؛ سکوتی زایا، حضوری حقیقی، و راهی برای نزدیکشدن، نه غلبهکردن. و شاید رسالت زمانهٔ ما، در عصری که صداها بسیارند و فهمها اندک، بازآموختن این فضیلت گمشده باشد: شنیدن، برای آنکه بفهمیم، نه آنکه بگوییم.
🖊️دکتر حسین ساسانی
*نشر:* گاهنامه مدیر
■در هیاهوی گفتوگوی انسانها، آنگاه که زبان میتازد و گوشها وانمود به حضور میکنند، تفاوتی بنیادین در شیوهٔ شنیدن، سکوت را از بصیرت، و صدا را از آگاهی جدا میسازد. شنیدن برای پاسخ، چون پیکانی است که هنوز مقصد را ندیده، اما کمانش را رها کرده است؛ چنانکه گویی واژهها را نه به قصد درک، بلکه برای پاتکِ اندیشه ذخیره میکنیم. در این وضع، مکالمه نه زایش معنا، بلکه مسابقهٔ حضور است. شنونده در مقام متکلم بالقوه، تنها نفس میگیرد برای آنکه سخن براند، نه آنکه حقیقت را دریابد.
https://t.me/gahname_modir
□اما در برابر این رویکرد، شنیدن برای درک، طریقتی دیگر دارد؛ آنگونه که سقراط شنید تا حقیقت را از میان ابهامها بیرون کشد، و بودا گوش فرا داد تا انسان را از رنجهای نادانی رهایی بخشد. اینگونه شنیدن، نه امری منفعل، بلکه کنشی فعال، اخلاقی، و بنیاداً فلسفی است. در این نوع شنیدن، گوش به جای آنکه تنها دهلیزی برای ارتعاش باشد، به بوستان فهم بدل میشود؛ جاییکه معنا شکوفا میگردد. شنیدن برای درک، سکوتی است که در آن زبان معنا مییابد، نه برای آنکه پاسخی داده شود، بلکه برای آنکه روحِ مخاطب، بهراستی دیده شود.
●در بعد فردی، انسانهایی که برای فهمیدن گوش میسپارند، همانهاییاند که از ورای سخن، به ضمیر گوینده راه مییابند. آنان نه تنها پیام، بلکه رنجها، سکوتها، تردیدها و امیدهای نهفته در پس واژگان را میشنوند. چنین شنیدنی، جلوهای از شفقت و همدلی است و نقطهٔ آغاز رشد درونی، خودشناسی و مهارتهای تنظیم هیجانی. از دیدگاه روانکاوانه، شنیدن برای درک، بازتاب بلوغ روانی و کاهش نارسیسیسم «خودشیفتگی» در ارتباط انسانی است.
○در سطح اجتماعی، جامعهای که مردمش یکدیگر را برای درک، نه برای غلبه یا پاسخ، میشنوند، جامعهای عادلانهتر، اخلاقیتر و تابآورتر خواهد بود. در چنین جامعهای، سیاست بر گفتوگوی اصیل استوار میشود، نه بر مناظرههای سطحی و پرهیاهو. از منظر جامعهشناسی ارتباطی، بهویژه در سنت یورگن هابرماس، کنش ارتباطی زمانی به همفهمی اصیل منتهی میشود که کنشگران به نیت درک متقابل وارد گفتوگو شوند، نه به نیت چیرگی یا اقناع.
■در سیاست، آنگاه که رهبران برای پاسخ شنوند، گفتمانها به صحنهٔ رقابتهای تاکتیکی بدل میشود؛ اما هنگامی که برای فهمیدن گوش میسپارند، سیاست به هنرِ شنیدنِ تاریخ، خواستِ مردم، و نوای حقیقت مبدل میشود. نلسون ماندلا و ماهاتما گاندی از جمله رهبرانی بودند که گوشدادن را پیش از گفتن آموختند؛ و شاید راز اقتدار اخلاقیشان، نه در صدای بلند، بلکه در شنیدن عمیق نهفته بود.
□در رهبری سازمانی، مدیرانی که برای درک گوش میسپارند، از سطح «مدیریت منابع انسانی» به سطح «همآفرینی معنا» ارتقا مییابند. آنان در دل واژگان زیردستان، نیازهای پنهان، تنشهای سازمانی و ظرفیتهای نهفته را کشف میکنند. پیتر سنگه در «پنجمین فرمان» تأکید دارد که رهبران یادگیرنده، آنانی هستند که «شنیدن عمیق» را بهمثابه راهی برای تحول سیستمی، تمرین میکنند.
●از منظر فلسفی، شنیدن برای درک، به پرسشی وجودشناختی بازمیگردد: ما چرا میشنویم؟ اگر زبان، واسطهٔ بودنِ ما در جهان است، شنیدنِ اصیل، طریقِ سلوک با دیگری و جهان خواهد بود. مارتین هایدگر، در تحلیل خود از «در-جهان-بودن»، (یکی از بنیادیترین مفاهیم فلسفهٔ مارتین هایدگر است که در اثر سترگ او هستی و زمان (Sein und Zeit) مطرح میشود) شنیدن را نه دریافت اطلاعات، بلکه «آزاد کردن امکان گفتوگو با هستی میدانست.
○از دیدگاه علم شناختی و نوروساینس ارتباطی، شنیدن برای پاسخ، شبکههای عصبی رقابت و بقا را فعال میکند؛ در حالیکه شنیدن برای درک، با تحریک قشر پیشپیشانی مغز، فرآیندهای همدلی، قضاوت اخلاقی و انعکاس اجتماعی را تقویت میکند. بهعبارتی، بدن نیز از نیت ما در شنیدن آگاه است و مطابق با آن، پاسخهای شیمیایی و عصبی متفاوتی خلق میکند.
■در نهایت، شنیدن برای درک، نه تنها عمل، بلکه «فضیلت» است - نوعی زیست اخلاقی در جهان کلمات. مهندسی که برای درک میشنود، طراحِ سامانهای انسانیتر خواهد بود؛ سیاستمداری که برای درک گوش میسپارد، ملت را میسازد، نه فقط دولت را؛ و انسانی که برای درک گوش میدهد، جهان را منزلگاهی برای معنا، نه میدان جنگ واژهها، میسازد.
□شنیدن برای درک، شعر نانوشتهٔ گفتوگوست؛ سکوتی زایا، حضوری حقیقی، و راهی برای نزدیکشدن، نه غلبهکردن. و شاید رسالت زمانهٔ ما، در عصری که صداها بسیارند و فهمها اندک، بازآموختن این فضیلت گمشده باشد: شنیدن، برای آنکه بفهمیم، نه آنکه بگوییم.
Telegram
گاهنامه مدیر
هدف گاهنامه مدیر، ارتقاء دانش و بینش مخاطبان (هوش راهبردی) از طریق نشر پیامهای دارای مضامین مدیریتی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی است.
بنیانگذار: دکتر مهدی صانعی
اینستاگرام: gahname_modir
بنیانگذار: دکتر مهدی صانعی
اینستاگرام: gahname_modir
👌2❤1
Forwarded from آکادمی-مهندسی-طرح-نو
سلام
چرا کسی باید در مورد موضوعی که فراتر از اطلاعاتش است، اقدام به ارائهٔ نظر بکند؟
___
هایدگر نخستین مشخصهٔ ذاتیِ «گفتن» را «شنیدن» و «خموش ماندن» میداند، و نه سخنپردازی دربارهٔ این یا آن چیز. در اینجا نیز هایدگر تمایل عادی و همیشگی ما و حتی گرایش زبانشناختی ما به اولی دانستن عمل سخنگویی (سبک کلام، گفتوگو) را معکوس میکند. فهمیدن همان شنیدن است. به عبارت دیگر، نخستین رابطهٔ فرد با کلام، نه عرضه که دریافت آن است. «شنیدن سازندهٔ گفتار است.» این اولویت شنیدن، نشانگر رابطهٔ بنیادین کلام با گشودگی [آدمی] نسبت به جهان و دیگران است.»
پل ریکور
«رسالت هرمنوتیک»
در دیوید ک. هوی، حلقه انتقادی
ترجمهی مراد فرهادپور
تهران، انتشارات روشنگران
چرا کسی باید در مورد موضوعی که فراتر از اطلاعاتش است، اقدام به ارائهٔ نظر بکند؟
___
هایدگر نخستین مشخصهٔ ذاتیِ «گفتن» را «شنیدن» و «خموش ماندن» میداند، و نه سخنپردازی دربارهٔ این یا آن چیز. در اینجا نیز هایدگر تمایل عادی و همیشگی ما و حتی گرایش زبانشناختی ما به اولی دانستن عمل سخنگویی (سبک کلام، گفتوگو) را معکوس میکند. فهمیدن همان شنیدن است. به عبارت دیگر، نخستین رابطهٔ فرد با کلام، نه عرضه که دریافت آن است. «شنیدن سازندهٔ گفتار است.» این اولویت شنیدن، نشانگر رابطهٔ بنیادین کلام با گشودگی [آدمی] نسبت به جهان و دیگران است.»
پل ریکور
«رسالت هرمنوتیک»
در دیوید ک. هوی، حلقه انتقادی
ترجمهی مراد فرهادپور
تهران، انتشارات روشنگران
👍2
Forwarded from Amouzyar
PROCTICAL CRITICAL THINKING grade 9-12-searchable.pdf
148.7 MB
searchable- Practical Critical Thinking Grade 9-12
Forwarded from Amouzyar
MASTERCRITICAL THINKING for KIDS-Searchable.pdf
24.5 MB
MASTER CRITICAL THINKING FOR KIDS
Forwarded from یدالله کریمی پور
بیشتر مردم چیزی را می شنوند، که دوست دارند بشنوند. مانند آن که اغلب با خبرها و تحلیل هایی همسو می شوند که با دیدگاه واطلاعات سیاسی اشان منطبق است. در کل، اطلاعاتی را جستجو می کنند که باورها و فرضیات پیشین شان آنها را تایید کرده است. اطلاعاتی را مبنای تفسیر قرار می دهند که با دیدگاه های کنونی اشان همخوان است و حتی ناخودآگاه بیشتر در پی آن دسته شواهد اطلاعاتی هستند که باورهایشان را تقویت کرده و مهر تایید برآنها می زند. سهل است که شواهد مخالف را نادیده انگاشته و یا فراموش می کنند. چرا چنین چیزی اتفاق می افتد؟!
گفته می شود این پدیده به این دلیل رخ می دهد که مغز آدمی برای صرفه جویی در انرژی و کاهش عارضه تعارض شناختی تلاش می کند. تعارص شناختی هنگامی رخ می دهد که فرد با دو ایده یا باور متضاد روبرو می شده و این حالت باعث استرس می شود. بنابراین برای دوری از استرس، ذهن ناخودآگاه به سمت اطلاعاتی گرایش پیدا می کند که سازگاری درونی را حفظ کند. به این پدیده سوگیری تاییدی گفته می شود.
#یدالله_کریمی_پور
@karimipour_k
گفته می شود این پدیده به این دلیل رخ می دهد که مغز آدمی برای صرفه جویی در انرژی و کاهش عارضه تعارض شناختی تلاش می کند. تعارص شناختی هنگامی رخ می دهد که فرد با دو ایده یا باور متضاد روبرو می شده و این حالت باعث استرس می شود. بنابراین برای دوری از استرس، ذهن ناخودآگاه به سمت اطلاعاتی گرایش پیدا می کند که سازگاری درونی را حفظ کند. به این پدیده سوگیری تاییدی گفته می شود.
#یدالله_کریمی_پور
@karimipour_k
Audio
🔸نغمۀ دیالکتیک
🍀 سارا قزلباش
نغمۀ اصلی را تنها هنر دیالکتیک می تواند ساز کند ...
دیالکتیک چون تاجی است بر سر همۀ دانشها
و خردمند، هیچ دانشی را برتر از آن نمیتواند بشمارد، زیرا حدّ نهایی دانش همان است.
https://t.me/farzan_agahi
⚜ t.me/Metahistorical 𓁈
🍀 سارا قزلباش
نغمۀ اصلی را تنها هنر دیالکتیک می تواند ساز کند ...
دیالکتیک چون تاجی است بر سر همۀ دانشها
و خردمند، هیچ دانشی را برتر از آن نمیتواند بشمارد، زیرا حدّ نهایی دانش همان است.
https://t.me/farzan_agahi
⚜ t.me/Metahistorical 𓁈