آکادمی ارتباطات
1.83K subscribers
4.4K photos
317 videos
111 files
3.65K links
آکادمی ارتباطات، مدرسه اي است از مطالب و اطلاعیه های آموزشي در حوزه ارتباطات، رسانه، روابط عمومي، فناوريهاي نوين ارتباطي، خصوصا هوش مصنوعی AI.
Download Telegram
توصيه هايي براي رژيم مصرف رسانه اي در #اينستاگرام
📷 https://bit.ly/2xgDbzx

📮 دكتر #حسين_امامي
پژوهشگر رسانه‌های اجتماعی

🔻در مسابقه زندگی اینستاگرامی ذره‌ذره افسردگی تلنبار می‌شود

🔻بايد بتوانيم رژیم رسانه‌ای سخت‌گیرانه در استفاده از #شبکه‌های_اجتماعی داشته باشیم

🔻از کسانی که احساس می‌کنید دچار #خودشیفتگی افراطی و زندگی مصنوعی هستند دوری کنید. آن‌ها را لایک و حتی دنبال نکنید.

🔻پز دادن دیگران را جدی نگیرید.

🔻یک تغییر رفتار در دنبال کردن دیگران داشته باشید. شاید لازم باشید عده‌ای را حذف کنید و ذهن خود را آرام‌تر کنید

🔻 نیاز خودتان را در استفاده شبکههای اجتماعی تغییر دهید. یعنی فقط به فکر سرگرمی، تفریح، آرامش و رفع خستگی در استفاده از شبکههای اجتماعی نباشید.

💠 متن كامل گفتگوي زهرا حکیمی شفقنا رسانه را در لينك زير بخوانيد:
🔗 https://bit.ly/2MAu7un

🔻🔰🔻🔰🔻
👁‍🗨 @Commac
💥 تحليلي بر كمپين يكماهه عدم استفاده از شبكه هاي اجتماعي در بريتانيا
📷 https://bit.ly/2NKcVai
🔸 «سپتامبر بدون #شبکه‌های_اجتماعی» کمپینی بود که اخیراً از سوی انجمن سلطنتی سلامت عمومی انگلیس راه‌اندازی شد.

🔺 #حسین_امامی، دکترای ارتباطات و پژوهشگر #رسانه‌های_اجتماعی در بیان ارزیابی خود از این کمپین به شفقنا رسانه می‌گوید:

🔻هدف انجمن سلطنتی سلامت عمومی بریتانیا از برگزاری کمپین «سپتامبر بدون شبکههای اجتماعی» تغییر در سبک زندگی و دوری از اعتیاد به شبکههای اجتماعی است.

🔹هرچقدر هم مشارکت مردم در این حرکت پایین باشد ولی می‌تواند حداقل زنگ خطر و هشداری برای کاربران شبکههای اجتماعی باشد تا در استفاده از شبکههای اجتماعی، مصرف رسانه‌ای را رعایت کنند.

📮امامی در پاسخ به این سؤال که كمپين «سپتامبر بدون شبکههای اجتماعی» در ایران چقدر می‌تواند جوابگو باشد می‌گوید:

👁‍🗨 در شرایطی که بخشی از بدنه حاکمیت با شبکههای اجتماعی خصوصاً پیام‌رسان‌های موبایلی خارجی به مخالفت پرداخته و آن را فیلتر کرده است و از طرفی بخش زیادی از کاربران ایرانی در رسانه‌های آزاد و عمدتاً شبکههای اجتماعی از اخبار مطلع می‌شوند و نه از طریق رسانه‌های جمعی -خصوصاً اکنون که کمی شرایط اقتصادی دارای التهاب است- تشکیل چنین کمپینی فعلاً در ایران موفق نخواهد شد و باید شرایط زمانی مناسب‌تری را پیدا کرد.

♨️واقعیت این است که عمدتاً استفاده از شبکههای اجتماعی اعتیادآور است و عادت اسکرول کردن یا پیمایش فهرست‌وار شبکههای اجتماعی زمانی که برای رفع خستگی و استراحتمان سراغش می‌رویم می‌تواند تا حدی به آرامشمان نیز منجر شود.
🔗 https://bit.ly/2MAu7un

🔻🔰🔻🔰🔻
👁‍🗨 @Commac
📝#کامنت گذاری در #شبکه‌های_اجتماعی و #پیام‌رسان ها

👈در پروسه کامنت گذاشتن در شبکه های اجتماعی طول کامنت را مناسب انتخاب کنیم.
👈نه آنقدر کوتاه که بی‌حوصلگی ما را القا کند و نه آن‌قدر بلند که احساس شود حرف‌های زائد در آن وجود دارد.
👈طول مناسب کاملاً نسبی است. به این معنا که گاه در جواب یک سوال ساده، ممکن است پنجاه کلمه هم طولانی محسوب شود و گاه در حل یک تمرین، هزار کلمه هم کوتاه باشد.
💫یک معیار مهم این است که نباید کسی بتواند بدون لطمه خوردن به بحث ما، بخشی از #کامنت و تمرین و نظر ما را حذف کند.

@individualdevelopment
🆔 @commac
🔴 آشنایی با اصطلاحات و لغات پراستفاده در شبکه اجتماعی توییتر

#شبکه‌های_اجتماعی #توییتر #سواد_رسانه_ای

سواد رسانه ای برای همه
@commac
🔸درس‌های کمپین نجات رسانه‌های چاپی برای ایران
▫️#پژمان_موسوی
▫️روزنامه‌ شرق ۵ مهر ۹۹
بالاخره آن روزِ موعود رسید و جهان، خطرِ نابودیِ قریب‌الوقوعِ #رسانه‌های_چاپی را حس کرد؛ خطری که نه تنها در صورتِ عدم رسیدگی فوری، حیاتِ رسانه‌های چاپی را تهدید می‌کند، که می‌تواند به نابودیِ صدها هزار شغل و رواجِ فضای هرج و مرج در سپهرِ رسانه‌ای جهان هم منتهی شود. آن روزِ موعود، هفته پیش از راه رسید، آن زمان که ده‌ها انجمن و اتحادیه معتبر جهانی، خطرِ نابودیِ رسانه‌های مکتوب را به صراحت و دقت با #افکار_عمومی جهان در میان گذاشتند. اما ریشه‌های همگرایی جهانی برای تشکیلِ کمپینِ #نجات_رسانه‌های_چاپی چیست؟ آیا همه چیز به #کرونا و تاخت و تازِ پر قدرتِ آن در جهان بر می‌گردد؟ آیا اگر کرونا نبود،این کمپین تشکیل نمی‌شد؟واقعیت این است که کرونا،تمامِ این ماجرا نیست و مسئله اصلی،رواجِ گسترده رسانه‌های آنلاین و دیجیتال و جولانِ شبکههای اجتماعی در فضای رسانه‌ای جهان است و کرونا،تنها حکمِ تیرِ خلاص را در این قضیه داشت.
حالا دیگر چند سالی می‌شود که شبکههای اجتماعی و رسانه‌های آنلاین،به عنوان پلتفرم‌هایی جایگزین و البته ارزان،کم و بیش جای رسانه‌های چاپی را گرفته‌اند و در کنار مزایایی که دارند،آسیب‌های فراوانی به سپهر رسانه‌ای جهان تحمیل کرده‌اند.مهم‌تر از این،رسانه‌های جدید مستقیم یا غیر مستقیم در پیِ القای این حسِ مشترک به مخاطبان هستند که دیگر دوره رسانه‌های مکتوب گذشته و هر چه نامش آینده است،در اختیار ماست و رسانه‌های چاپی سهمی از این «آینده» در اختیار ندارند.شاید همین تمامیت‌خواهی است که یک دو قطبیِ کاذب را در سپهر رسانه‌ای جهان حاکم کرده و روزنامه‌نگاران و فعالان حوزه رسانه را در دو سرِ طیف قرار داده است که اگر جز این بود،هم مدافعان رسانه‌های مکتوب و هم فعالان رسانه‌های آنلاین،هر کدام کار خود می‌کردند و راهِ خود می‌رفتند و کسی به دنبالِ حذفِ آن دیگری نبود.کرونا هم که همه‌گیر شد،مخالفان رسانه‌های چاپی مثل کسانی که یارِ کمکی یافته‌اند،با تمامِ توان از فرصتِ این یارِ کمکی بهره بردند و جهانِ آینده را یکسره در کنترل شبکههای اجتماعی و رسانه‌های آنلاین تصویر کردند.همین هم شد که کمپین «نجات رسانه‌های چاپی» از سوی اتحادیه‌های جهانی به نمایندگی از 21 میلیون کارگر و همزمان با اوج‌گیری بحران کرونا،در سطحی وسیع در تمامی کشورهای جهان منتشر شد.فعالانِ این کمپین،با بیان اینکه رسانه‌های چاپی به عنوان تجربه‌ای سترگ از گذشته‌ای پر افتخار،کالایی عمومی است،از دولت‌ها خواسته‌اند که بسته حمایت از رسانه‌های چاپی ارائه کنند. UNIو IFJ،به عنوان دو تشکلِ بزرگِ بانیِ این کمپین،با برشمردنِ فجایعِ حاصل از تداوم وضع کنونی،به کاهش درآمد تبلیغاتِ رسانه‌های چاپی به عنوان یکی از مضراتِ دوران جدید اشاره کرده‌اند و اعلام کردند تنها در سال جدید، آگهی‌های رسانه‌های چاپی ٢٠ درصد کاهش داشته است و این، در کنار خطر تعطیلی نشریاتِ چاپی، مجموعا صدها هزار شغل را در آستانه نابودی قرار داده است. مالیات گرفتن از شرکت‌های بزرگ فناوری مثل #آمازون، #فیسبوک و #گوگل با استدلال ضرورتِ تقسیم درآمد، از دیگر درخواست‌های این کمپین جهانی برای حفاظت از رسانه‌های چاپی است. این درخواستِ آخر، گویی درد مشترکِ تمامی روزنامه‌نگاران و رسانه‌های چاپی آنهاست، دردی که از محصولی آماده پرده بر می‌دارد که #شبکه‌های_اجتماعی و #رسانه‌های آنلاین، به آسانی و مثل آب خوردن، از آنها کپی می‌کنند، بی‌آنکه حقوقی از این کپی، به رسانه‌های چاپی برسد.آنها کلیک می‌خورند، دیده می‌شوند، آگهی می‌گیرند و به تداوم حیاتِ رسانه‌ای می‌پردازند و رسانه‌های تولید‌کننده این محتوا که از قضا چاپی و مکتوب هم هستند، باید نظاره‌گرِ نابودی خود باشند.
این کمپین یک پیامِ مستتر هم برای #روزنامه‌نگاران و فعالان رسانه‌ای ایران داشت؛ اینکه همیشه هم درخواست کمک از دولت‌ها چیزِ بدی نیست و گاه لازم است کمپین‌های مستقل و مدنی، از دولت‌ها به عنوان سیاست‌گزارانِ کلان، درخواست حمایت کنند و مسیر را از رهگذرِ این درخواست، برای جامعه مدنی هموارتر نمایند. به نظر می‌رسد ما روزنامه‌نگارانِ ایرانیِ دل‌بسته به رسانه‌های چاپی باید مثل «آنتونی بلانگر»، دبیر کل فدراسیون بین‌المللی روزنامه‌نگاران، خطاب به دولت‌‌مان بگوییم: نمی‌توانید فقط از بالکن‌های خود ناظرِ غرق شدن این کشتی باشید، به یاریِ رسانه‌های مکتوب و چاپی بشتابید...
🌀@commac
🔸مردم،گرانی و آینده رسانه‌های مکتوب
#پژمان_موسوی
گرانی، جدی‌ترین دغدغه امروزِ مردم ایران است؛ تقریبا روزی نیست که افزایش قیمت دلار، سکه، طلا، مسکن، خودرو و از همه‌ی اینها مهم‌تر، ضروریاتِ زندگیِ مردم، خبرِ اول #رسانه‌ها نباشد و #روزنامه‌ها و #رسانه‌های_مکتوب از یک سو و شبکههای اجتماعی و #رسانه‌های_آنلاین از سوی دیگر، تحلیل، تفسیر یا خبری در این زمینه منتشر نکنند. فارغ از چرایی و چگونگی و ریشه‌های این گرانیِ هر دم افزون، آنچه تقریبا روی آن اتفاق‌نظر وجود دارد، تاثیر مستقیمِ گرانی‌ها بر سبد خریدِ فرهنگی خانوار است؛ سبدی که در سال‌ها و ماه‌های اخیر، هر روز کوچک و کوچکتر شده و وضعیت به جایی رسیده که دیگر چیزی از آن باقی نمانده است. در میانِ این سبد فرهنگی نیز، برخی بیشتر و برخی کمتر آسیب دیده‌اند و در لیستِ بیشترین آسیب‌دیدگان و در صدرِ آن، بی‌شک روزنامه‌ها، مجلات و سایر رسانه‌های مکتوب قرار دارند.
واقعیت اینجاست که روزنامه‌ها و مجلات در ایران، از ابتدای فعالیتِ حرفه‌ای خود تا به امروز، عموما یک مخاطبب مشخص داشته‌اند: #طبقه_متوسط. همان طبقه‌ای که در سال‌های اخیر و با تلاطم‌ها و تنش‌های اقتصادی از یکسو و کاهش قدرت خرید خانوار از سوی دیگر،بیش از سایرِ طبقه‌ها در معرضِ حذف و نابودی قرار گرفته است تا حدی که جامعه‌شناسان و مصلحان اجتماعی،با هشدار نسبت به عواقبِ حذف و کوچک شدنِ طبقه متوسط،چاره‌جویی برای تعیین تلکیفِ این «مسئله اجتماعی» را در صدرِ خواسته‌های خود قرار داده‌اند.همین حذف و کوچک شدنِ طبقه متوسط در کنارِ چند عاملِ دیگر که جولانِ شبکههای اجتماعی و رسانه‌های آنلاین در صدرِ آنهاست،رسانه‌های مکتوب را در تاریک‌ترین دورانِ خود فرو برده است؛دورانی که نه توان و نه انگیزه‌ای برای خریدِ روزنامه‌ها و مجلات برای طبقه متوسط باقی نگذاشته است و اگر نبود دغدغه‌های فرهنگیِ چند هزارِ مخاطبِ جدی و پیگیرِ رسانه‌های مکتوب،طومارِ این رسانه‌ها تاکنون باید پیچیده شده بود و جر چند نشریه که از بودجه‌های دولتی ارتزاق می‌کنند،چیزی به نام روزنامه و مجله باقی نمانده بود.
پرسشی که در اینجا مطرح می‌شود این است که در شرایطی که طبقه متوسط بیش از پیش تضعیف شده و قدرت خریدِ مردم در حد نیازهای معیشتی و ضروری پایین آمده است، آیا می‌توان به آینده نشریات مکتوب امیدوار بود؟ آیا در شرایطی که ذکرش رفت، مردم ترجیح نمی‌دهند نیازهای خبری خود را از #رسانه‌های_آنلاین و #شبکه‌های_اجتماعی که دسترسی به آنها هزینه‌ی کمتری برایشان دارد برآورده کنند؟ پاسخ به این پرسش‌ها، البته که پیچیده، سخت و چند لایه است اما هیچ تحلیلی، چشم‌اندازِ کوتاه مدت را بهبودِ وضعیتِ طبقه متوسط و افزایشِ سهمِ فرهنگ در سبدِ خریدِ خانوار پیش‌بینی نمی‌کند. پس چه باید کرد؟ آیا باید به کلی ناامید شد و دست از تلاش برداشت؟آیا هیچ نشانه‌ای از بهبودِ اوضاع در حوزه نشریاتِ مکتوب به چشم نمی‌خورد؟ پاسخ به این پرسش هم مثبت است و هم منفی.مثبت است چرا که واقعیت، کاهشِ قدرتِ خریدِ فرهنگیِ خانوار، اولویتِ تامینِ نیازهای معیشتی بر نیازهای ثانویه و در نتیجه کاهشِ اقبال به خریدِ نشریاتِ مکتوب است.منفی است چرا که هنوز هم مخاطبانِ زیادی هستند که با وجودِ مشکلاتِ بسیارِ اقتصادی،مشتریِ پروپاقرص روزنامه‌ها و مجلات هستند که اگر جز این بود، این همه مجله‌ی خوب و تعداد کمتری روزنامه‌ی خوبی که این روزها منتشر می‌شوند، علی‌القاعده بایستی بدون مخاطب مانده، فروخته نشده و در نتیجه تعطیل می‌شدند.اینکه هنوز هم نشریات خوب مکتوب دارند منتشر می‌شوند، یعنی مخاطبانی دارند که برایشان پول می‌دهند و توان خریدشان را دارند.البته این در کنارِ یارانه،آگهی، کمک‌های داوطلبانه و سایرِ منابع درآمدی است که نشریات مکتوب بعضا در اختیار دارند اما واقعیت اینجاست که اگر نشریه‌ای نفروشد، تعطیل می‌شود و اینکه هنوز کیوسک‌های مطبوعاتی رونق اندکی دارند، یعنی مردمی هستند که برایشان پول می‌دهند و هر روز و هر ماه، مبلغی را برای سبد خرید فرهنگی خانوار کنار می‌گذارند.
این شعورِ برخاسته از دغدغه، تنها امید این روزهای اهالی نشریاتِ مکتوب است؛شعوری که بخشی از طبقه‌ی متوسط و البته درصدِ کمتری از طبقه‌ی بالا یا پایین، حامل آن هستند و به اهمیت فکر و فرهنگ در زندگی قائلند؛ اینکه گاه نیازهای مثلا ثانویه حتی می‌تواند مهم‌تر از نیازهای اولیه یا در عرض آن باشد و به هیچ روی نباید از آن روی برگرداند؛ این نگاه و دغدغه، وظیفه‌ی سنگینی را بر دوش روزنامه‌نگاران و اهالی رسانه‌های مکتوب می‌گذارد، اینکه باید کار کرد، خوب کار کرد و محصول حرفه‌ای و قابل دفاعی را برای آنها تولید کرد و این پیام را به آنها منتقل کرد که «شما به نشریات مکتوب،به روزنامه‌ها و به مجلات نیاز دارید»؛ از آنها روی بر نگردانید.
▫️روزنامه شرق -۱۲ مهر ۹۹
↪️ @commac
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
چه اخباری نیاز به اعتبار سنجی دارد؟

هر خبری را که دیدید یا شنیدید یا خواندید سریعاً باور نکنید و مقداری درباره آن در منابع معتبر جست‌وجو کنید.
در این موشن گرافیک به موضوع اعتبار سنجی اخبار رسانه‌های اجتماعی پرداخته‌شده است.

#سواد_رسانه_ای
#شبکه‌های_اجتماعی
#اخبار_جعلی

@MLiteracy
💠 @commac
📚 بزودی منتشر می‌شود
جدال شهروندان با خبرنگاران در ایران

📚«شهروندان در برابر خبرنگاران؛ دروازه‌بانی‌خبر در شبکههایاجتماعی»، عنوان کتاب جدید دکتر اکبر نصراللهی و روح الله انصاری است که بزودی انتشارات مرکز مطالعات و برنامه‌ریزی رسانه‌های وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي آن را منتشر می‌کند.

📚این كتاب که حاصل پژوهش نویسندگان از سال ۱۳۹۷ در محیط رسانه‌های رسمی و شبکههایاجتماعی ایران است، نخستین بار به بررسی و کشف جریان‌های خبری ویروسی (وایرال) در فضای رسانه‌ای ایران پرداخته و مدل «دروازه‌بانی دینامیک» را برای سیستم دروازه‌بانی رسانه‌های رسمی ایران در شبکههای اجتماعی پیشنهاد داده است.

📚از مباحث مهم این کتاب، "نظریه تاثیر فضای مجازی" در تحولات ایران و همچنین مطالعه‌ای تاثیر فیلترینگ بر جریان خبری فارسی زبان است.

#کتاب_جدید #فضای_مجازی #شبکه‌های_اجتماعی #اخبار_ویروسی #شهروند_خبرنگار #رسانه‌ها

#دکتراکبرنصراللهی👇
اینستاگرام |توئیتر |تلگرام
🅰️ @dr.akbarnasrollahi
♻️ @commac