🔸درباره نقشه نقض آزادی مطبوعات در دوره اپیدمی کرونا
▫️#پژمان_موسوی
کمیته حفاظت از #روزنامهنگاران، اخیرا نقشهای از وضعیت نقض آزادی #مطبوعات در دوره اپیدمی کرونا را منتشر کرده است؛ چند کشور آسیایی، دو کشور اروپایی، چند کشور آفریقایی، چند کشور آمریکای لاتین و ایالات متحده از جمله کشورهایی هستند که از زمان همهگیری جهانی بیماری #کرونا، آزادی مطبوعات را هر کدام به درجاتی نقض کردهاند. بیشترین فراوانی این نقض #آزادی_بیان متعلق به آسیا و آفریقا و کمترینش متعلق به اروپا و آمریکاست. در ایران هم در این لیست جهانی، از ۹ مورد نقض آزادی مطبوعات، ۴ موردِ سانسور، آزار، اقدام قانونی و حبس در شهرهای تهران، رشت، کرمانشاه و سقز اتفاق افتاده است. اما این آمار به چه معنی است و چگونه در درک اهمیت کارِ آزاد خبری و رسانهای در اطلاعرسانی برای جلوگیری از شیوع بیشتر این ویروس مرموز میتواند به ما کمک کند؟
مهمترین موضوعی که این آمار برای ما روشن میکند، سیاست نسبتا یکسان بیشترِ کشورها در ایجاد محدودیتهای رسانهای برای روزنامهنگاران در نوشتن از کروناست. درست است که در برخی کشورها این محدودیت بیشتر و اشکال سختگیرانهتری دارد و در برخی کشورها محدودیتها کمتر است، اما چیزی که واضح است، «اصل» وجود این محدودیتها در بسیاری از کشورهای جهان است که هر یک به درجاتی تلاش کردهاند عرصه را برای روزنامهنگاران محدود و کنترل اوضاع را خود به دست بگیرند. اوج این وضعیت در ابتدای شیوع کرونا در کشور چین روی داد و به باورِ بسیاری، زمینهای شد برای شیوع گسترده این بیماری در بسیاری از کشورهای جهان. پس از آن نیز هر کدام از کشورهای درگیر با این بیماری،هر کدام با سیاستی که برای خود تدوین کرده بودند، درجهای از محدودیت را برای کارِ آزادِ خبری از سوی روزنامهنگاران و رسانههای مستقل بوجود آوردند، حال یکی کمتر و یکی بیشتر. عجیب هم بود چرا که به نظر میرسید تجربه چین و محدودیتهایی که این کشور برای فعالیتِ آزاد رسانهها بوجود آورد، مقامات و تصمیمگیران سایر کشورها را به دوری از این سیاست متمایل کرده باشد اما گزارش کمیته حفاظت از روزنامهنگاران، خروجی متفاوت و متضادی با این تصورِ عمومی داشت. در واقع این گزارش و نتایج حاصل از آن نشان داد که حتی موضوعی چون کرونا هم که با جان و موجودیت شهروندان جهان مرتبط است، میتواند عرصهای برای سانسور و محدودیت باشد: اینکه اخبار و اطلاعات،همچنان باید از کانالِ مقامات دولتی و رسانههای حاکمیتی منتشر شده و رسانههای مستقل فضای زیادی برای فعالیت نداشته باشند. علت هم البته روشن است، تقریبا تمامی دولتهایی که رسانهها را در بحران کرونا محدود کردند، منفعتی ویژه در پنهان کردن بخشی از اطلاعات داشتند؛ غافل از اینکه هر محدودیتی در انتشار آمار و اطلاعات تاثیری معکوس در روندِ کنترل و پیشگیری از همهگیری بیشترِ ویروس کرونا دارد و این را وضعیتِ امروزِ کشورها به خوبی نشان میدهد. این کشورها در سیاستگزاریای عجیب، به جای اینکه فعالیتِ رسانههای مستقل و روزنامهنگاران شاغل در این رسانهها را آزاد گذاشته و از این رهگذر، اعتماد عمومی را افزایش دهند، با تنگ کردن عرصه برای رسانههای مستقل، عملا عکس این قضیه عمل کرده و اعتماد عمومی را به تمامی متزلزل کردند. این بیاعتمادی عمومی هم یک نتیجه مشخص داشت: بیتوجهی به «توصیهها» و «دستورالعملها»ی مقامات دولتی و مسئولان حوزه بهداشت و درمان از یک طرف و افزایش هر دم افزون و عجیبِ تعدادِ مبتلایان و کشتهشدههای کرونا در این کشورها از طرف دیگر. نمونهاش همین ایران خودمان و رکوردزنی تعداد مبتلایان در هفتهای که گذشت.
درک این موضوع خیلی سخت نیست که تا زمانی که سیاستهای خبری و اطلاعرسانی، بر پایه رسانههای دولتی و آمارهای دولتی باشد، خیلی طبیعی است که بخش زیادی از مردم این آمارها و اطلاعات را جدی نگیرند و بر پایهی همین جدی نگرفتن، آنها را باور هم نکنند و در غیابِ سرمایه اجتماعی، وضعیت هر روز بغرنجتر از روزِ قبل شود.
تکلیفِ روزنامهنگاران مستقل و رسانههای غیردولتی در این وضعیت اما چیست؟ آیا باید عرصه را در اعتراض یا انتقاد به حاکمیتِ تام و تمامِ رسانههای دولتی خالی کنند و صحنه را به تمامی به آنها واگذار نمایند؟ مسلم است که پاسخ این پرسش منفی است. روزنامهنگارانِ مستقل و رسانههایشان باید در دفاع از منافع مردم، فضای خبری را دست بگیرند و اجازهی بیاعتمادی افکار عمومی به رسانهها را ندهند؛آنها باید خود را به سپهر اطلاعرسانیِ کشورهایی که دولتهایشان در آرزوی فضای بسته رسانهای هستند تحمیل نمایند و از تمامی ابزارها و اشکال ارتباطی و رسانهای در جهتِ منافعِ مردم بهره گیرند؛ هزینهای هم اگر هست، در راه خدمتگزاری حقیقت است چرا که اساسا راهی جر حقیقتجویی و حقیقتگویی نیست...
▫️روزنامه شرق ۱۷ خرداد ۹۹
🆔 @commac
▫️#پژمان_موسوی
کمیته حفاظت از #روزنامهنگاران، اخیرا نقشهای از وضعیت نقض آزادی #مطبوعات در دوره اپیدمی کرونا را منتشر کرده است؛ چند کشور آسیایی، دو کشور اروپایی، چند کشور آفریقایی، چند کشور آمریکای لاتین و ایالات متحده از جمله کشورهایی هستند که از زمان همهگیری جهانی بیماری #کرونا، آزادی مطبوعات را هر کدام به درجاتی نقض کردهاند. بیشترین فراوانی این نقض #آزادی_بیان متعلق به آسیا و آفریقا و کمترینش متعلق به اروپا و آمریکاست. در ایران هم در این لیست جهانی، از ۹ مورد نقض آزادی مطبوعات، ۴ موردِ سانسور، آزار، اقدام قانونی و حبس در شهرهای تهران، رشت، کرمانشاه و سقز اتفاق افتاده است. اما این آمار به چه معنی است و چگونه در درک اهمیت کارِ آزاد خبری و رسانهای در اطلاعرسانی برای جلوگیری از شیوع بیشتر این ویروس مرموز میتواند به ما کمک کند؟
مهمترین موضوعی که این آمار برای ما روشن میکند، سیاست نسبتا یکسان بیشترِ کشورها در ایجاد محدودیتهای رسانهای برای روزنامهنگاران در نوشتن از کروناست. درست است که در برخی کشورها این محدودیت بیشتر و اشکال سختگیرانهتری دارد و در برخی کشورها محدودیتها کمتر است، اما چیزی که واضح است، «اصل» وجود این محدودیتها در بسیاری از کشورهای جهان است که هر یک به درجاتی تلاش کردهاند عرصه را برای روزنامهنگاران محدود و کنترل اوضاع را خود به دست بگیرند. اوج این وضعیت در ابتدای شیوع کرونا در کشور چین روی داد و به باورِ بسیاری، زمینهای شد برای شیوع گسترده این بیماری در بسیاری از کشورهای جهان. پس از آن نیز هر کدام از کشورهای درگیر با این بیماری،هر کدام با سیاستی که برای خود تدوین کرده بودند، درجهای از محدودیت را برای کارِ آزادِ خبری از سوی روزنامهنگاران و رسانههای مستقل بوجود آوردند، حال یکی کمتر و یکی بیشتر. عجیب هم بود چرا که به نظر میرسید تجربه چین و محدودیتهایی که این کشور برای فعالیتِ آزاد رسانهها بوجود آورد، مقامات و تصمیمگیران سایر کشورها را به دوری از این سیاست متمایل کرده باشد اما گزارش کمیته حفاظت از روزنامهنگاران، خروجی متفاوت و متضادی با این تصورِ عمومی داشت. در واقع این گزارش و نتایج حاصل از آن نشان داد که حتی موضوعی چون کرونا هم که با جان و موجودیت شهروندان جهان مرتبط است، میتواند عرصهای برای سانسور و محدودیت باشد: اینکه اخبار و اطلاعات،همچنان باید از کانالِ مقامات دولتی و رسانههای حاکمیتی منتشر شده و رسانههای مستقل فضای زیادی برای فعالیت نداشته باشند. علت هم البته روشن است، تقریبا تمامی دولتهایی که رسانهها را در بحران کرونا محدود کردند، منفعتی ویژه در پنهان کردن بخشی از اطلاعات داشتند؛ غافل از اینکه هر محدودیتی در انتشار آمار و اطلاعات تاثیری معکوس در روندِ کنترل و پیشگیری از همهگیری بیشترِ ویروس کرونا دارد و این را وضعیتِ امروزِ کشورها به خوبی نشان میدهد. این کشورها در سیاستگزاریای عجیب، به جای اینکه فعالیتِ رسانههای مستقل و روزنامهنگاران شاغل در این رسانهها را آزاد گذاشته و از این رهگذر، اعتماد عمومی را افزایش دهند، با تنگ کردن عرصه برای رسانههای مستقل، عملا عکس این قضیه عمل کرده و اعتماد عمومی را به تمامی متزلزل کردند. این بیاعتمادی عمومی هم یک نتیجه مشخص داشت: بیتوجهی به «توصیهها» و «دستورالعملها»ی مقامات دولتی و مسئولان حوزه بهداشت و درمان از یک طرف و افزایش هر دم افزون و عجیبِ تعدادِ مبتلایان و کشتهشدههای کرونا در این کشورها از طرف دیگر. نمونهاش همین ایران خودمان و رکوردزنی تعداد مبتلایان در هفتهای که گذشت.
درک این موضوع خیلی سخت نیست که تا زمانی که سیاستهای خبری و اطلاعرسانی، بر پایه رسانههای دولتی و آمارهای دولتی باشد، خیلی طبیعی است که بخش زیادی از مردم این آمارها و اطلاعات را جدی نگیرند و بر پایهی همین جدی نگرفتن، آنها را باور هم نکنند و در غیابِ سرمایه اجتماعی، وضعیت هر روز بغرنجتر از روزِ قبل شود.
تکلیفِ روزنامهنگاران مستقل و رسانههای غیردولتی در این وضعیت اما چیست؟ آیا باید عرصه را در اعتراض یا انتقاد به حاکمیتِ تام و تمامِ رسانههای دولتی خالی کنند و صحنه را به تمامی به آنها واگذار نمایند؟ مسلم است که پاسخ این پرسش منفی است. روزنامهنگارانِ مستقل و رسانههایشان باید در دفاع از منافع مردم، فضای خبری را دست بگیرند و اجازهی بیاعتمادی افکار عمومی به رسانهها را ندهند؛آنها باید خود را به سپهر اطلاعرسانیِ کشورهایی که دولتهایشان در آرزوی فضای بسته رسانهای هستند تحمیل نمایند و از تمامی ابزارها و اشکال ارتباطی و رسانهای در جهتِ منافعِ مردم بهره گیرند؛ هزینهای هم اگر هست، در راه خدمتگزاری حقیقت است چرا که اساسا راهی جر حقیقتجویی و حقیقتگویی نیست...
▫️روزنامه شرق ۱۷ خرداد ۹۹
🆔 @commac
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
گزیده نظرات استادان دانشکده علوم اجتماعی ارتباطات و رسانه دانشگاه آزاداسلامی واحد تهران مرکزی در مورد قطع سخنان ترامپ در سه شبکه خبری امریکا:
🔸#دکتر_مجید_رضاییان: حقوق رسانه و حقوق فرد باید دوطرفه بررسی شود؛ خود آقای ترامپ چقدر به رسانه اهمیت دادهاست، ایشان اصلا معتقد به #آزادی_بیان و حقوق رسانهها نبود.
🔹#دکتر_اکبر_نصراللهی:
قرار نیست در رسانهها همه یکجور حرف بزنند ممکن است در روز ، هزاران نفر در رسانههای متعدد حرف بزنند که حرف تعدادی از آنها نادرست باشد یا بخشی از حرفهایشان مغایر با واقعیت و عینیت خبر باشد؛ اینکه رسانه با این فرض و این تشخیص که این حرف غلط است مانع از انتشارش شود ، #سانسور، ضد آزادی و خلاف اصول و شعارهای ادعایی غرب است.
#دکترنسیم_مجیدی:
چیزی که خود این شبکهها مطرح میکنند این است که این صحبتها امنیت ملی امریکا را به خطر میانداخت؛ اقدام رسانهها با این توجیه نشان میدهد که سانسور برایشان آزاد است و در حقیقت قدرت رسانهای برای آنها هر دو دَم را دارد.
http://khabaronline.ir/news/1452652
#دکتراکبرنصراللهی👇
🌐 @Akbarnasrollah
🌀@commac
🔸#دکتر_مجید_رضاییان: حقوق رسانه و حقوق فرد باید دوطرفه بررسی شود؛ خود آقای ترامپ چقدر به رسانه اهمیت دادهاست، ایشان اصلا معتقد به #آزادی_بیان و حقوق رسانهها نبود.
🔹#دکتر_اکبر_نصراللهی:
قرار نیست در رسانهها همه یکجور حرف بزنند ممکن است در روز ، هزاران نفر در رسانههای متعدد حرف بزنند که حرف تعدادی از آنها نادرست باشد یا بخشی از حرفهایشان مغایر با واقعیت و عینیت خبر باشد؛ اینکه رسانه با این فرض و این تشخیص که این حرف غلط است مانع از انتشارش شود ، #سانسور، ضد آزادی و خلاف اصول و شعارهای ادعایی غرب است.
#دکترنسیم_مجیدی:
چیزی که خود این شبکهها مطرح میکنند این است که این صحبتها امنیت ملی امریکا را به خطر میانداخت؛ اقدام رسانهها با این توجیه نشان میدهد که سانسور برایشان آزاد است و در حقیقت قدرت رسانهای برای آنها هر دو دَم را دارد.
http://khabaronline.ir/news/1452652
#دکتراکبرنصراللهی👇
🌐 @Akbarnasrollah
🌀@commac
💢دشواری روزنامهنگارماندنِ وطنی!
تاملی بر مهمترین علتهای میل به مهاجرت در میان روزنامهنگارهای ایرانی در گفتوگویی نسلی با خبرنگارهای ایرانی
✍زهرا علیپور، مسئول روابطعمومی رصدخانه مهاجرت ایران:
🔹اهمیت دسترسی به اطلاعات و داشتن ایمنی و آزادی بیان برای مطبوعات تا آنجاست که در زیرمجموعههای توسعه پایدار (SDGs) تا سال ۲۰۳۰، همراستا با شاخصههای آموزش باکیفیت، ریشهکنی فقر و دسترسی به عدالت و مراقبت های بهداشتی قرار گرفته است.
🔹در کشورهای بهظاهرامن هم مشخص شده است که فقط در سال گذشته ۳۵۰ خبرنگار در جهان کشته شدهاند؛ هر ساله دهها خبرنگار مجبور به #مهاجرت_اجباری، ترک خانههای خود یا تهدید به زندان، شکنجه، خشونت یا حتی مرگ میشوند.
🔹اهمیت دسترسی به «پیام» و خاستگاه تولید خبر هم جامعۀ مبدا را ممکن است دچار خلل اطلاعاتی کند و از دیگرسو موجب بحران پذیرفتهنشدن از سوی جامعۀ مقصدِ غیرهمزبان شود و بیم این امر برود که درنهایت کار خبرنگاری به گزارش/بازخوانی اخبار درجهچندم یا به نگاه ایدئولوژیکِ صرف تقلیل یابد.
با این مقدمه نظر خبرنگاران ایرانی را درباره مهاجرت اهالی رسانه پرسیدیم:
🔸ماشالله شمسالواعظین، دبیر سابق انجمن صنفی روزنامهنگاران:
🔺«این گزاره که یک خبرنگار میتواند با نوشتن گزارشی #علیه_کشورش، رزومهای خوشایندِ دیگران بسازد و از ایران برود؛ به باور من نشان یک رفتار بیمارگونه در مسئلۀ #آزادی بیان دارد... تنها با امکان بروز و شنیدن نظرات مختلف #خبرنگاران جوان است که مانع از مهاجرت این میوههای رسیده از کشور میشود.»
🔸مجتبی محمودی، مدیرعامل مجله «پیوست»:
🔺«معتقدم #میل_به_مهاجرت در میان روزنامهنگاران بهدلیل مسائل مرتبط با #معاش نیست. روزنامه نگاری به لحاظ شغلی از آن نوع مشاغلیست که نباید به لحاظ اقتصادی توقع اعجاب انگیزی از آن داشت... دربارۀ مهاجرت روزنامهنگاران علاوه بر مسائل اقتصادی، باید به شاخصههای #امنیت، زیست اجتماعی و فردیشان توجه داشت، چراکه مجموع این عوامل موجب میل به مهاجرت روزنامهنگاران میشود.»
🔸عسل داداشلو، خبرنگار آزاد:
🔺«نمیتوان گفت کمبود #درآمد و تفاوت فاحش درآمد روزنامهنگاران #ایرانی با کشورهای توسعه یافته و درحال توسعه و حتی همین کشورهای همسایه از جمله عوامل تشویق آنان به مهاجرت نیست اما نمیتوان آن را هم علت اصلی دانست. شاید اگر با همین میزان درآمد، #آزادیهای_اجتماعی تضمین شده بود، میزان میل به مهاجرت تا این حد افزایش پیدا نمیکرد.»
🔸مریم شکرانی، دبیر سرویس اقتصادی روزنامه «شرق»:
🔺 «به نظر من میل به مهاجرت بیشتر شده و حتی به خبرنگاران ردههای پایینتر تحریریه هم رسیده است؛ خبرنگارانی که امید کمتری به یافتن کار مناسب دارن و آنهایی که حتی به زبان انگلیسی مسلط نیستند.»
🔗این مصاحبه را از وبسایت رصدخانه مهاجرت ایران بخوانید.
https://imobs.ir/publication/show/832
🆔 @commac
تاملی بر مهمترین علتهای میل به مهاجرت در میان روزنامهنگارهای ایرانی در گفتوگویی نسلی با خبرنگارهای ایرانی
✍زهرا علیپور، مسئول روابطعمومی رصدخانه مهاجرت ایران:
🔹اهمیت دسترسی به اطلاعات و داشتن ایمنی و آزادی بیان برای مطبوعات تا آنجاست که در زیرمجموعههای توسعه پایدار (SDGs) تا سال ۲۰۳۰، همراستا با شاخصههای آموزش باکیفیت، ریشهکنی فقر و دسترسی به عدالت و مراقبت های بهداشتی قرار گرفته است.
🔹در کشورهای بهظاهرامن هم مشخص شده است که فقط در سال گذشته ۳۵۰ خبرنگار در جهان کشته شدهاند؛ هر ساله دهها خبرنگار مجبور به #مهاجرت_اجباری، ترک خانههای خود یا تهدید به زندان، شکنجه، خشونت یا حتی مرگ میشوند.
🔹اهمیت دسترسی به «پیام» و خاستگاه تولید خبر هم جامعۀ مبدا را ممکن است دچار خلل اطلاعاتی کند و از دیگرسو موجب بحران پذیرفتهنشدن از سوی جامعۀ مقصدِ غیرهمزبان شود و بیم این امر برود که درنهایت کار خبرنگاری به گزارش/بازخوانی اخبار درجهچندم یا به نگاه ایدئولوژیکِ صرف تقلیل یابد.
با این مقدمه نظر خبرنگاران ایرانی را درباره مهاجرت اهالی رسانه پرسیدیم:
🔸ماشالله شمسالواعظین، دبیر سابق انجمن صنفی روزنامهنگاران:
🔺«این گزاره که یک خبرنگار میتواند با نوشتن گزارشی #علیه_کشورش، رزومهای خوشایندِ دیگران بسازد و از ایران برود؛ به باور من نشان یک رفتار بیمارگونه در مسئلۀ #آزادی بیان دارد... تنها با امکان بروز و شنیدن نظرات مختلف #خبرنگاران جوان است که مانع از مهاجرت این میوههای رسیده از کشور میشود.»
🔸مجتبی محمودی، مدیرعامل مجله «پیوست»:
🔺«معتقدم #میل_به_مهاجرت در میان روزنامهنگاران بهدلیل مسائل مرتبط با #معاش نیست. روزنامه نگاری به لحاظ شغلی از آن نوع مشاغلیست که نباید به لحاظ اقتصادی توقع اعجاب انگیزی از آن داشت... دربارۀ مهاجرت روزنامهنگاران علاوه بر مسائل اقتصادی، باید به شاخصههای #امنیت، زیست اجتماعی و فردیشان توجه داشت، چراکه مجموع این عوامل موجب میل به مهاجرت روزنامهنگاران میشود.»
🔸عسل داداشلو، خبرنگار آزاد:
🔺«نمیتوان گفت کمبود #درآمد و تفاوت فاحش درآمد روزنامهنگاران #ایرانی با کشورهای توسعه یافته و درحال توسعه و حتی همین کشورهای همسایه از جمله عوامل تشویق آنان به مهاجرت نیست اما نمیتوان آن را هم علت اصلی دانست. شاید اگر با همین میزان درآمد، #آزادیهای_اجتماعی تضمین شده بود، میزان میل به مهاجرت تا این حد افزایش پیدا نمیکرد.»
🔸مریم شکرانی، دبیر سرویس اقتصادی روزنامه «شرق»:
🔺 «به نظر من میل به مهاجرت بیشتر شده و حتی به خبرنگاران ردههای پایینتر تحریریه هم رسیده است؛ خبرنگارانی که امید کمتری به یافتن کار مناسب دارن و آنهایی که حتی به زبان انگلیسی مسلط نیستند.»
🔗این مصاحبه را از وبسایت رصدخانه مهاجرت ایران بخوانید.
https://imobs.ir/publication/show/832
🆔 @commac
IMOBS
دشواری روزنامهنگارماندنِ وطنی!/ تاملی بر علتهای میل به مهاجرت در میان خبرنگاران ایرانی
خبرنگارها چشم و زبان مردم عادی جامعه در رخدادهای طبیعی و اجتماعیاند. آنها با قرارگرفتن در محل وقوع «پیام»، میکوشند تا وقایع را دقیق و آسان به مخاطب برسانند. از این رو چه در قالب روایتگرِ محضِ اتفاقها و چه بهعنوان به چالشکشندهی اظهارات مقامهای رسمی،…