کافه شعر و ادب
64 subscribers
556 photos
35 videos
4 links
@javad_p7 :admin
Download Telegram
کاش همسرم بودی
و در آشپزخانه ی کوچکمان 
غذا کمی می سوخت شیر سر می رفت
یک بشقاب چینی می شکست
یک لیوان کریستال هم
از همان فرانسوی های اصل!
ومن مثل مردهای قدیمی داد می زدم 
حواست کجاست خانوم!؟
و تو آرام و با لبخند می گفتی 
به تو آقا..

| حمید جدیدی |
یه روز نوجوونی هامون رو لا به لای نیمکتای مدرسه جا میذاریم و با اولین جوش روی صورتمون بزرگ میشیم.
موهای مشکیمونو میون کلی استرس جا میذاریم و پا به زمستونی ترین سالهای عمرمون میذاریم.
هروقت با خنده به آقاجون میگفتم پس دندونات کو؟ میگفت جاشون گذاشتم، یه جایی میون قهقهه های جوونیام.
یه روز موقع بالا رفتن از پله هایی که هرروز بالا پایینشون میکردی، میبینی بدجور داری نفس نفس میزنی، تازه میفهمی یه روزی، نفساتو لای عطر پیراهن کسی جا گذاشتی و اومدی.
یه روز دلت دیگه برای هیچکس نمیسوزه، هیچ خبری قلبتو نمیلرزونه، دیگه دلت برای هیچکس و هیچ چیز تنگ نمیشه، ضربان قلبت با شنیدن هیچ اسمی بالا و پایین نمیره،
یه روز وقتی به گذشته هات نگاه میکنی، قلبتو میبینی، که وسط دریای آروم آغوش کسی جا گذاشتیش و اینهمه سال به راهت ادامه دادی.

| محمدرضا جعفری |
در آغوشم بگیر؛ بدون آنکه بخواهی اندوهم را برایت توضیح بدهم.
گفتم مرا هم ببر
جای زیادی نمی گیرم
گوشه چمدانت
توی جیب کتت
نه ؛
اصلا فقط نامم را بنویس 
گوشه یکی از کتاب هایی که هرگز نمی خوانیش...
خداحافظی هم نکردی
با هر تصمیم احمقانه ای،
احساس غرور می کردی
خالا وقت داری
مغرورانه 
تا قیامت نقش یک احمق را بازی کنی !!
مثل آن روزها که من نبودم
این روزها که نیستم
و فردایی که به دنبالم میگردی
احتمالا...
منتظرت نیستم
کسی به من گفت:
اگر منتظر نباشی باز می گردد !!
حماقت شکل های مختلفی دارد
من 
تو
و آن کس که گفت 
منتظرش نباش،
بر می گردد 

| نیلوفر لاری پور |
وای اگر باز نگردد فرصت دیدارش ...
از دادن قلبت به افرادی که به مغز نیاز دارن دست بردار
چه وسوسه ای دارد
خدا بودن !
فکرش را بکن ...
همیشه کنار تو ،
نزدیک تر از رگ گردنت باشم

| علیرضا سعادتی |
جای خالی ات را پُر کن!
با بهترین واژه ای که میدانی
با "لبخند"
با "بوسه"
و یا شاید با "آغوش"ی لبریز از حسِ زنانگی
جای خالی ات را
جدی بگیر
برای پسر بچه ای که حالا مردی شده است
پسر بچه ای که هیچوقت نتوانست
تویِ سوالات فارسیِ دبستانش
جاهای خالی را
با کلمات مناسب پُر کند

| کامل غلامی |
_گفتم: چرا ساکتی؟ یه چیزی بگو!
_گفت: با بعضی از آدما میشه ساعت ها حرف زد، بدون اینکه لازم باشه لباتو وا کنی..
با نگاه کردن بهشون،
با زل زدن توو چشاشون همه ی حرفاتو میزنی و اونم میشنوه؛
تو هم همینجور حرفای اونو میشنوی..
_گفتم: ولی تو خیلی کم با من صحبت میکنی!
_گفت:
من با اونایی که حرفی باهاشون ندارم، صحبت می کنم
و با اونایی که خیلی حرف دارم براشون، فقط نگاهشون می کنم...

| بعد از ابر / بابک زمانی |
Faramooshkar
Evan Band @RozMusic.com
@music_cofeee «آیا شانس دیگری پیدا خواهم کرد
که کسی را این چنین دوست داشته باشم...»
قول داده بودم
تنهایت نگذارم
حتی اگر در این دنیا نباشم
نسیمی که صورتت را نوازش کرد ،
دست های من بود ...

| زکیه خوشخو |
نه پیشانی بلندی دارم 
نه انگشت های کشیده ای 
از وقتی دوستت دارم 
رو به هر آینه ای که می ایستم 
بیش تر از آنکه زیبا باشم !
خوشبختم ...
به من بگو ناگهان چگونه شد 
که از میان این همه درخت سر به فلک کشیده
این همه شاخه ی سرسبز 
زنی را پذیرفتی 
که چشم هایش !
همرنگ چوب سوخته است؟ 
و صدای قلبش ، صدای گر گر آتش ...
چگونه شد که از این جنگل بزرگ 
از میان این همه گل های رنگارنگ 
تنها یک گیاه ناشناخته را
خوشبخت کرده ای !
عشق من ؟ 

| مهسا چراغعلی |
‏اگر اجازه بدید، ناز شما رو به سبد خریدمون اضافه کنیم
از تمام دردهای این روزهایم
همین بس
که شب آزمون
لا به لای جزوات مهندسی
به این می اندیشم
که تو
سر جلسه امتحان
وقتی استرس میگیری
چه شکلی میشوی؟!
نخند عزیز دلم
تازه دیشب فکر میکردم
با خودکار آبی جزوه مینویسی 
یا مشکی؟!!!
من دیوانه نیستم
یاد تو را زندگی میکنم....

| علی سلطانی |
بوسه ات
چه
متن مفصلی
بود.....
‏پیش از آنی که بخواهی، از کنارت می‌روم
تا بدانی عذر ما را خواستن، کار تو نیست
مرا بگیر و در آغوش خویش حبسم کن
پدرم
نصیحت می کند 
_ به فکر آینده باش !
مگر ..
" تو" آنجایی ...!!!؟

| پوریا نبی پور |
بسیار سال‌ها گذشت تا بفهمم
آن‌که در خیابان می‌گرید
از آن‌که در گورستان می‌گرید
غمگین‌تر است

👤حسن آذری
معمولا به زبون نمیارم، اما تو یکی از قشنگ‌ترین چیزایی بودی که تاحالا برام اتفاق‌ افتاده. پس لطفا با من بمون، حتی اگه دعوامون بشه و من ازت بخوام که ترکم کنی، لطفا غرورت رو بذار کنار و دوباره برگرد پیشم. من نمی‌خوام تو رو از دست بدم ♥️
دُفِنتُ تحت ترابِ حنينك !
  و لم يأتي أحداً ليُنقذَني ..

زیر آوارِ دلتنگی اَت مدفونم ؛
           و هیچکس ،
گروهِ نجاتی نخواهد فرستاد .