97. #vicinity :
region near a place, neighborhood
منطقه ای نزدیک یک مکان، همسایگی
a.Living in the vicinity of New York, Jeremy was near many museums.
جرمی که در اطراف نیویورک زندگی می کرد،به موزه های بسیاری نزدیک بود.
b. The torrent of rain fell only in our vicinity.
رگبار یا سیل باران تنها در اطراف ما بارید.
c. We approached the Baltimore vicinity by car.
با ماشین به اطراف بالتیمور رسیدیم یا به حوالی بالتیمور رسیدیم.
🍂 @coding_504 🍂
region near a place, neighborhood
منطقه ای نزدیک یک مکان، همسایگی
a.Living in the vicinity of New York, Jeremy was near many museums.
جرمی که در اطراف نیویورک زندگی می کرد،به موزه های بسیاری نزدیک بود.
b. The torrent of rain fell only in our vicinity.
رگبار یا سیل باران تنها در اطراف ما بارید.
c. We approached the Baltimore vicinity by car.
با ماشین به اطراف بالتیمور رسیدیم یا به حوالی بالتیمور رسیدیم.
🍂 @coding_504 🍂
97. #vicinity : vəˈsɪnəti
region near a place, neighborhood
منطقه ای نزدیک یک مکان، همسایگی
a.Living in the vicinity of New York, Jeremy was near many museums.
جرمی که در اطراف نیویورک زندگی می کرد،به موزه های بسیاری نزدیک بود.
b. The torrent of rain fell only in our vicinity.
رگبار یا سیل باران تنها در اطراف ما بارید.
c. We approached the Baltimore vicinity by car.
با ماشین به اطراف بالتیمور رسیدیم یا به حوالی بالتیمور رسیدیم.
🍂 @coding_504 🍂
region near a place, neighborhood
منطقه ای نزدیک یک مکان، همسایگی
a.Living in the vicinity of New York, Jeremy was near many museums.
جرمی که در اطراف نیویورک زندگی می کرد،به موزه های بسیاری نزدیک بود.
b. The torrent of rain fell only in our vicinity.
رگبار یا سیل باران تنها در اطراف ما بارید.
c. We approached the Baltimore vicinity by car.
با ماشین به اطراف بالتیمور رسیدیم یا به حوالی بالتیمور رسیدیم.
🍂 @coding_504 🍂
97. #vicinity : vəˈsɪnəti
region near a place, neighborhood
منطقه ای نزدیک یک مکان، همسایگی
a.Living in the vicinity of New York, Jeremy was near many museums.
جرمی که در اطراف نیویورک زندگی می کرد،به موزه های بسیاری نزدیک بود.
b. The torrent of rain fell only in our vicinity.
رگبار یا سیل باران تنها در اطراف ما بارید.
c. We approached the Baltimore vicinity by car.
با ماشین به اطراف بالتیمور رسیدیم یا به حوالی بالتیمور رسیدیم.
🍂 @coding_504 🍂
region near a place, neighborhood
منطقه ای نزدیک یک مکان، همسایگی
a.Living in the vicinity of New York, Jeremy was near many museums.
جرمی که در اطراف نیویورک زندگی می کرد،به موزه های بسیاری نزدیک بود.
b. The torrent of rain fell only in our vicinity.
رگبار یا سیل باران تنها در اطراف ما بارید.
c. We approached the Baltimore vicinity by car.
با ماشین به اطراف بالتیمور رسیدیم یا به حوالی بالتیمور رسیدیم.
🍂 @coding_504 🍂
97. #vicinity : vəˈsɪnəti
region near a place, neighborhood
منطقه ای نزدیک یک مکان، همسایگی
a.Living in the vicinity of New York, Jeremy was near many museums.
جرمی که در اطراف نیویورک زندگی می کرد،به موزه های بسیاری نزدیک بود.
b. The torrent of rain fell only in our vicinity.
رگبار یا سیل باران تنها در اطراف ما بارید.
c. We approached the Baltimore vicinity by car.
با ماشین به اطراف بالتیمور رسیدیم یا به حوالی بالتیمور رسیدیم.
🍂 @coding_504 🍂
region near a place, neighborhood
منطقه ای نزدیک یک مکان، همسایگی
a.Living in the vicinity of New York, Jeremy was near many museums.
جرمی که در اطراف نیویورک زندگی می کرد،به موزه های بسیاری نزدیک بود.
b. The torrent of rain fell only in our vicinity.
رگبار یا سیل باران تنها در اطراف ما بارید.
c. We approached the Baltimore vicinity by car.
با ماشین به اطراف بالتیمور رسیدیم یا به حوالی بالتیمور رسیدیم.
🍂 @coding_504 🍂
97. #vicinity :
region near a place, neighborhood
منطقه ای نزدیک یک مکان، همسایگی
a.Living in the vicinity of New York, Jeremy was near many museums.
جرمی که در اطراف نیویورک زندگی می کرد،به موزه های بسیاری نزدیک بود.
b. The torrent of rain fell only in our vicinity.
رگبار یا سیل باران تنها در اطراف ما بارید.
c. We approached the Baltimore vicinity by car.
با ماشین به اطراف بالتیمور رسیدیم یا به حوالی بالتیمور رسیدیم.
🍂 @coding_504 🍂
region near a place, neighborhood
منطقه ای نزدیک یک مکان، همسایگی
a.Living in the vicinity of New York, Jeremy was near many museums.
جرمی که در اطراف نیویورک زندگی می کرد،به موزه های بسیاری نزدیک بود.
b. The torrent of rain fell only in our vicinity.
رگبار یا سیل باران تنها در اطراف ما بارید.
c. We approached the Baltimore vicinity by car.
با ماشین به اطراف بالتیمور رسیدیم یا به حوالی بالتیمور رسیدیم.
🍂 @coding_504 🍂