🎓کدینگ ۵۰۴ | coding 504 🎓
58.7K subscribers
5.24K photos
2.78K videos
367 files
5.35K links
ما به شما کمک میکنیم تا سریعتر زبان انگلیسی را بیاموزید,
ادمین شما @O2021

کانال های دوره های ما👇🏻👇🏻
@Friends_en
@Coding_Toefl
@Extra_en
@Joey_en

نظرات و نتایج 👈 @coding_comments
Download Telegram
310. #Pacify ˈpæsə,faɪ
Make calm; quiet down; bring peace to
آرام کردن، ساکت کردن

a. This toy should pacify that screaming baby.
این اسباب بازی، آن کودک پر سر و صدا را آرام خواهد کرد.
b. We tried to pacify the woman who was angry at having to wait so long in line.
سعی کردیم زنی را که از اجبار به ماندن زیاد در صف عصبانی بود، آرام کنیم.
c. Soldiers were sent to pacify the countryside.
سربازان برای آرام کردن اوضاع، به مناطق روستایی اعزام شدند.
🌹 @coding_504 🌹
#pacify
ارام کردن/تسکین دادن
کدینگ: پستونک بچه رو پسیفای میکنه
🌹 @coding_504 🌹
310. #Pacify ˈpæsə,faɪ
Make calm; quiet down; bring peace to
آرام کردن، ساکت کردن

a. This toy should pacify that screaming baby.
این اسباب بازی، آن کودک پر سر و صدا را آرام خواهد کرد.
b. We tried to pacify the woman who was angry at having to wait so long in line.
سعی کردیم زنی را که از اجبار به ماندن زیاد در صف عصبانی بود، آرام کنیم.
c. Soldiers were sent to pacify the countryside.
سربازان برای آرام کردن اوضاع، به مناطق روستایی اعزام شدند.
🌹 @coding_504 🌹
#pacify
ارام کردن/تسکین دادن
کدینگ: پستونک بچه رو پسیفای میکنه
🌹 @coding_504 🌹
310. #Pacify ˈpæsə,faɪ
Make calm; quiet down; bring peace to
آرام کردن، ساکت کردن

a. This toy should pacify that screaming baby.
این اسباب بازی، آن کودک پر سر و صدا را آرام خواهد کرد.
b. We tried to pacify the woman who was angry at having to wait so long in line.
سعی کردیم زنی را که از اجبار به ماندن زیاد در صف عصبانی بود، آرام کنیم.
c. Soldiers were sent to pacify the countryside.
سربازان برای آرام کردن اوضاع، به مناطق روستایی اعزام شدند.
🌹 @coding_504 🌹
#pacify
ارام کردن/تسکین دادن
کدینگ: پستونک بچه رو پسیفای میکنه
🌹 @coding_504 🌹
310. #Pacify ˈpæsə,faɪ
Make calm; quiet down; bring peace to
آرام کردن، ساکت کردن

a. This toy should pacify that screaming baby.
این اسباب بازی، آن کودک پر سر و صدا را آرام خواهد کرد.
b. We tried to pacify the woman who was angry at having to wait so long in line.
سعی کردیم زنی را که از اجبار به ماندن زیاد در صف عصبانی بود، آرام کنیم.
c. Soldiers were sent to pacify the countryside.
سربازان برای آرام کردن اوضاع، به مناطق روستایی اعزام شدند.
🌹 @coding_504 🌹
#pacify
ارام کردن/تسکین دادن
کدینگ: پستونک بچه رو پسیفای میکنه
🌹 @coding_504 🌹
310. #Pacify ˈpæsə,faɪ
Make calm; quiet down; bring peace to
آرام کردن، ساکت کردن

a. This toy should pacify that screaming baby.
این اسباب بازی، آن کودک پر سر و صدا را آرام خواهد کرد.
b. We tried to pacify the woman who was angry at having to wait so long in line.
سعی کردیم زنی را که از اجبار به ماندن زیاد در صف عصبانی بود، آرام کنیم.
c. Soldiers were sent to pacify the countryside.
سربازان برای آرام کردن اوضاع، به مناطق روستایی اعزام شدند.
🌹 @coding_504 🌹
👍10
#pacify
ارام کردن/تسکین دادن
کدینگ: پستونک بچه رو پسیفای میکنه
🌹 @coding_504 🌹
👍12