120. #flexible : /ˈfleksəbl̩/
easily bent, willing to yield
تاشو، انعطاف پذیر
a. The toy was flexible, and the baby could bend it easily.
اسباب بازی نرم بود و کودک می توانست آن را به آسانی خم کند
b. Remaining flexible, Nick listened to arguments from both sides.
نیک با انعطاف پذیری به بحث های دو طرف گوش داد
c. A mouse's flexible body allows it to squeeze through narrow opening.
بدن انعطاف پذیر موش به او اجازه میدهد تا از حفره های باریک عبور کند
❄️ @coding_504 ❄️
easily bent, willing to yield
تاشو، انعطاف پذیر
a. The toy was flexible, and the baby could bend it easily.
اسباب بازی نرم بود و کودک می توانست آن را به آسانی خم کند
b. Remaining flexible, Nick listened to arguments from both sides.
نیک با انعطاف پذیری به بحث های دو طرف گوش داد
c. A mouse's flexible body allows it to squeeze through narrow opening.
بدن انعطاف پذیر موش به او اجازه میدهد تا از حفره های باریک عبور کند
❄️ @coding_504 ❄️
120. #flexible : /ˈfleksəbl̩/
easily bent, willing to yield
تاشو، انعطاف پذیر
a. The toy was flexible, and the baby could bend it easily.
اسباب بازی نرم بود و کودک می توانست آن را به آسانی خم کند
b. Remaining flexible, Nick listened to arguments from both sides.
نیک با انعطاف پذیری به بحث های دو طرف گوش داد
c. A mouse's flexible body allows it to squeeze through narrow opening.
بدن انعطاف پذیر موش به او اجازه میدهد تا از حفره های باریک عبور کند
❄️ @coding_504 ❄️
easily bent, willing to yield
تاشو، انعطاف پذیر
a. The toy was flexible, and the baby could bend it easily.
اسباب بازی نرم بود و کودک می توانست آن را به آسانی خم کند
b. Remaining flexible, Nick listened to arguments from both sides.
نیک با انعطاف پذیری به بحث های دو طرف گوش داد
c. A mouse's flexible body allows it to squeeze through narrow opening.
بدن انعطاف پذیر موش به او اجازه میدهد تا از حفره های باریک عبور کند
❄️ @coding_504 ❄️
#flexible
انعطاف پذیر-خم شو-قابل انعطاف
کدینگ: فلاکس بل انعطاف پذیره خم میشه یعنی فلکسیبله.
❄️ @coding_504 ❄️
انعطاف پذیر-خم شو-قابل انعطاف
کدینگ: فلاکس بل انعطاف پذیره خم میشه یعنی فلکسیبله.
❄️ @coding_504 ❄️
#flexible
انعطاف پذیر-خم شو-قابل انعطاف
کدینگ: فلاکس بل انعطاف پذیره خم میشه یعنی فلکسیبله.
❄️ @coding_504 ❄️
انعطاف پذیر-خم شو-قابل انعطاف
کدینگ: فلاکس بل انعطاف پذیره خم میشه یعنی فلکسیبله.
❄️ @coding_504 ❄️
120. #flexible : /ˈfleksəbl̩/
easily bent, willing to yield
تاشو، انعطاف پذیر
a. The toy was flexible, and the baby could bend it easily.
اسباب بازی نرم بود و کودک می توانست آن را به آسانی خم کند
b. Remaining flexible, Nick listened to arguments from both sides.
نیک با انعطاف پذیری به بحث های دو طرف گوش داد
c. A mouse's flexible body allows it to squeeze through narrow opening.
بدن انعطاف پذیر موش به او اجازه میدهد تا از حفره های باریک عبور کند
❄️ @coding_504 ❄️
easily bent, willing to yield
تاشو، انعطاف پذیر
a. The toy was flexible, and the baby could bend it easily.
اسباب بازی نرم بود و کودک می توانست آن را به آسانی خم کند
b. Remaining flexible, Nick listened to arguments from both sides.
نیک با انعطاف پذیری به بحث های دو طرف گوش داد
c. A mouse's flexible body allows it to squeeze through narrow opening.
بدن انعطاف پذیر موش به او اجازه میدهد تا از حفره های باریک عبور کند
❄️ @coding_504 ❄️