109. #excel :
be better than; do better than
بهترين بودن، ممتاز بودن
a. Because he was so small,Larry could not excel in sports.
'لارى' چون به لحاظ جثه ،خيلى كوچك بود ، نتوانست در ورزش از همه بهتر باشد یا برتری پیدا کند.
b. At least Hannah had the security of knowing that she excelled in swimming.
'هانا' حداقل اين اطمينان را داشت(خاطرش جمع بود) مى دانست که در شنا از همه بهتر است.
c. Clarence Darraw wanted to become a prominent lawyer, but he felt that he must first excel in history.
' كلارنس دارو' مى خواست وكيل سرشناسى شود ، اما احساس كرد كه ابتدا بايستى در مطالعه تاريخ بهترين باشد.
❄️ @coding_504 ❄️
be better than; do better than
بهترين بودن، ممتاز بودن
a. Because he was so small,Larry could not excel in sports.
'لارى' چون به لحاظ جثه ،خيلى كوچك بود ، نتوانست در ورزش از همه بهتر باشد یا برتری پیدا کند.
b. At least Hannah had the security of knowing that she excelled in swimming.
'هانا' حداقل اين اطمينان را داشت(خاطرش جمع بود) مى دانست که در شنا از همه بهتر است.
c. Clarence Darraw wanted to become a prominent lawyer, but he felt that he must first excel in history.
' كلارنس دارو' مى خواست وكيل سرشناسى شود ، اما احساس كرد كه ابتدا بايستى در مطالعه تاريخ بهترين باشد.
❄️ @coding_504 ❄️
109. #excel : ɪkˈsel
be better than; do better than
بهترين بودن، ممتاز بودن
a. Because he was so small,Larry could not excel in sports.
'لارى' چون به لحاظ جثه ،خيلى كوچك بود ، نتوانست در ورزش از همه بهتر باشد یا برتری پیدا کند.
b. At least Hannah had the security of knowing that she excelled in swimming.
'هانا' حداقل اين اطمينان را داشت(خاطرش جمع بود) مى دانست که در شنا از همه بهتر است.
c. Clarence Darraw wanted to become a prominent lawyer, but he felt that he must first excel in history.
' كلارنس دارو' مى خواست وكيل سرشناسى شود ، اما احساس كرد كه ابتدا بايستى در مطالعه تاريخ بهترين باشد.
❄️ @coding_504 ❄️
be better than; do better than
بهترين بودن، ممتاز بودن
a. Because he was so small,Larry could not excel in sports.
'لارى' چون به لحاظ جثه ،خيلى كوچك بود ، نتوانست در ورزش از همه بهتر باشد یا برتری پیدا کند.
b. At least Hannah had the security of knowing that she excelled in swimming.
'هانا' حداقل اين اطمينان را داشت(خاطرش جمع بود) مى دانست که در شنا از همه بهتر است.
c. Clarence Darraw wanted to become a prominent lawyer, but he felt that he must first excel in history.
' كلارنس دارو' مى خواست وكيل سرشناسى شود ، اما احساس كرد كه ابتدا بايستى در مطالعه تاريخ بهترين باشد.
❄️ @coding_504 ❄️
#excel
برتری داشتن، بهتر بودن از
کدینگ: ایرانسل سیمکارت اکسل رو ساخت که برتری داره به همه سیمکارتها
❄️ @coding_504 ❄️
برتری داشتن، بهتر بودن از
کدینگ: ایرانسل سیمکارت اکسل رو ساخت که برتری داره به همه سیمکارتها
❄️ @coding_504 ❄️
#excel
برتری داشتن، بهتر بودن از
کدینگ: ایرانسل سیمکارت اکسل رو ساخت که برتری داره به همه سیمکارتها
❄️ @coding_504 ❄️
برتری داشتن، بهتر بودن از
کدینگ: ایرانسل سیمکارت اکسل رو ساخت که برتری داره به همه سیمکارتها
❄️ @coding_504 ❄️
109. #excel : ɪkˈsel
be better than; do better than
بهترين بودن، ممتاز بودن
a. Because he was so small,Larry could not excel in sports.
'لارى' چون به لحاظ جثه ،خيلى كوچك بود ، نتوانست در ورزش از همه بهتر باشد یا برتری پیدا کند.
b. At least Hannah had the security of knowing that she excelled in swimming.
'هانا' حداقل اين اطمينان را داشت(خاطرش جمع بود) مى دانست که در شنا از همه بهتر است.
c. Clarence Darraw wanted to become a prominent lawyer, but he felt that he must first excel in history.
' كلارنس دارو' مى خواست وكيل سرشناسى شود ، اما احساس كرد كه ابتدا بايستى در مطالعه تاريخ بهترين باشد.
❄️ @coding_504 ❄️
be better than; do better than
بهترين بودن، ممتاز بودن
a. Because he was so small,Larry could not excel in sports.
'لارى' چون به لحاظ جثه ،خيلى كوچك بود ، نتوانست در ورزش از همه بهتر باشد یا برتری پیدا کند.
b. At least Hannah had the security of knowing that she excelled in swimming.
'هانا' حداقل اين اطمينان را داشت(خاطرش جمع بود) مى دانست که در شنا از همه بهتر است.
c. Clarence Darraw wanted to become a prominent lawyer, but he felt that he must first excel in history.
' كلارنس دارو' مى خواست وكيل سرشناسى شود ، اما احساس كرد كه ابتدا بايستى در مطالعه تاريخ بهترين باشد.
❄️ @coding_504 ❄️
109. #excel : ɪkˈsel
be better than; do better than
بهترين بودن، ممتاز بودن
a. Because he was so small,Larry could not excel in sports.
'لارى' چون به لحاظ جثه ،خيلى كوچك بود ، نتوانست در ورزش از همه بهتر باشد یا برتری پیدا کند.
b. At least Hannah had the security of knowing that she excelled in swimming.
'هانا' حداقل اين اطمينان را داشت(خاطرش جمع بود) مى دانست که در شنا از همه بهتر است.
c. Clarence Darraw wanted to become a prominent lawyer, but he felt that he must first excel in history.
' كلارنس دارو' مى خواست وكيل سرشناسى شود ، اما احساس كرد كه ابتدا بايستى در مطالعه تاريخ بهترين باشد.
❄️ @coding_504 ❄️
be better than; do better than
بهترين بودن، ممتاز بودن
a. Because he was so small,Larry could not excel in sports.
'لارى' چون به لحاظ جثه ،خيلى كوچك بود ، نتوانست در ورزش از همه بهتر باشد یا برتری پیدا کند.
b. At least Hannah had the security of knowing that she excelled in swimming.
'هانا' حداقل اين اطمينان را داشت(خاطرش جمع بود) مى دانست که در شنا از همه بهتر است.
c. Clarence Darraw wanted to become a prominent lawyer, but he felt that he must first excel in history.
' كلارنس دارو' مى خواست وكيل سرشناسى شود ، اما احساس كرد كه ابتدا بايستى در مطالعه تاريخ بهترين باشد.
❄️ @coding_504 ❄️
#excel
برتری داشتن، بهتر بودن از
کدینگ: ایرانسل سیمکارت اکسل رو ساخت که برتری داره به همه سیمکارتها
❄️ @coding_504 ❄️
برتری داشتن، بهتر بودن از
کدینگ: ایرانسل سیمکارت اکسل رو ساخت که برتری داره به همه سیمکارتها
❄️ @coding_504 ❄️
#excel
برتری داشتن، بهتر بودن از
کدینگ: ایرانسل سیمکارت اکسل رو ساخت که برتری داره به همه سیمکارتها
❄️ @coding_504 ❄️
برتری داشتن، بهتر بودن از
کدینگ: ایرانسل سیمکارت اکسل رو ساخت که برتری داره به همه سیمکارتها
❄️ @coding_504 ❄️
109. #excel :
be better than; do better than
بهترين بودن، ممتاز بودن
a. Because he was so small,Larry could not excel in sports.
'لارى' چون به لحاظ جثه ،خيلى كوچك بود ، نتوانست در ورزش از همه بهتر باشد یا برتری پیدا کند.
b. At least Hannah had the security of knowing that she excelled in swimming.
'هانا' حداقل اين اطمينان را داشت(خاطرش جمع بود) مى دانست که در شنا از همه بهتر است.
c. Clarence Darraw wanted to become a prominent lawyer, but he felt that he must first excel in history.
' كلارنس دارو' مى خواست وكيل سرشناسى شود ، اما احساس كرد كه ابتدا بايستى در مطالعه تاريخ بهترين باشد.
❄️ @coding_504 ❄️
be better than; do better than
بهترين بودن، ممتاز بودن
a. Because he was so small,Larry could not excel in sports.
'لارى' چون به لحاظ جثه ،خيلى كوچك بود ، نتوانست در ورزش از همه بهتر باشد یا برتری پیدا کند.
b. At least Hannah had the security of knowing that she excelled in swimming.
'هانا' حداقل اين اطمينان را داشت(خاطرش جمع بود) مى دانست که در شنا از همه بهتر است.
c. Clarence Darraw wanted to become a prominent lawyer, but he felt that he must first excel in history.
' كلارنس دارو' مى خواست وكيل سرشناسى شود ، اما احساس كرد كه ابتدا بايستى در مطالعه تاريخ بهترين باشد.
❄️ @coding_504 ❄️
#excel
برتری داشتن، بهتر بودن از
کدینگ: ایرانسل سیمکارت اکسل رو ساخت که برتری داره به همه سیمکارتها
❄️ @coding_504 ❄️
برتری داشتن، بهتر بودن از
کدینگ: ایرانسل سیمکارت اکسل رو ساخت که برتری داره به همه سیمکارتها
❄️ @coding_504 ❄️
#excel
برتری داشتن، بهتر بودن از
کدینگ: ایرانسل سیمکارت اکسل رو ساخت که برتری داره به همه سیمکارتها
❄️ @coding_504 ❄️
برتری داشتن، بهتر بودن از
کدینگ: ایرانسل سیمکارت اکسل رو ساخت که برتری داره به همه سیمکارتها
❄️ @coding_504 ❄️