113. #dread :
look forward to with fear. fear greatly, causing great fear
با ترس چشم انتظار چیزی بودن، خیلی ترسیدن، خیلی ترساندن
a. The poor student dreaded going to school each morning.
دانش اموز بیچاره هر روز صبح از رفتن به مدرسه وحشت میکرد
b. He had a dread feeling about the challenge he was about to face.
او از مبارزه ای که در پیش داشت احساس وحشت می کرد
c. I dread going into that deserted house.
من از رفتن به داخل آن خانه جن زده وحشت داشتم
❄️ @coding_504 ❄️
look forward to with fear. fear greatly, causing great fear
با ترس چشم انتظار چیزی بودن، خیلی ترسیدن، خیلی ترساندن
a. The poor student dreaded going to school each morning.
دانش اموز بیچاره هر روز صبح از رفتن به مدرسه وحشت میکرد
b. He had a dread feeling about the challenge he was about to face.
او از مبارزه ای که در پیش داشت احساس وحشت می کرد
c. I dread going into that deserted house.
من از رفتن به داخل آن خانه جن زده وحشت داشتم
❄️ @coding_504 ❄️
113. #dread : ˈdred
look forward to with fear. fear greatly, causing great fear
با ترس چشم انتظار چیزی بودن، خیلی ترسیدن، خیلی ترساندن
a. The poor student dreaded going to school each morning.
دانش اموز بیچاره هر روز صبح از رفتن به مدرسه وحشت میکرد
b. He had a dread feeling about the challenge he was about to face.
او از مبارزه ای که در پیش داشت احساس وحشت می کرد
c. I dread going into that deserted house.
من از رفتن به داخل آن خانه جن زده وحشت داشتم
❄️ @coding_504 ❄️
look forward to with fear. fear greatly, causing great fear
با ترس چشم انتظار چیزی بودن، خیلی ترسیدن، خیلی ترساندن
a. The poor student dreaded going to school each morning.
دانش اموز بیچاره هر روز صبح از رفتن به مدرسه وحشت میکرد
b. He had a dread feeling about the challenge he was about to face.
او از مبارزه ای که در پیش داشت احساس وحشت می کرد
c. I dread going into that deserted house.
من از رفتن به داخل آن خانه جن زده وحشت داشتم
❄️ @coding_504 ❄️
#dread
ترسیدن ، وحشت داشتن، ترساندن، ترس و وحشت
کدینگ: تو خواب دیدم گرگ دوستمو دَرید از ترس بیدار شدم
❄️ @coding_504 ❄️
ترسیدن ، وحشت داشتن، ترساندن، ترس و وحشت
کدینگ: تو خواب دیدم گرگ دوستمو دَرید از ترس بیدار شدم
❄️ @coding_504 ❄️
113. #dread : ˈdred
look forward to with fear. fear greatly, causing great fear
با ترس چشم انتظار چیزی بودن، خیلی ترسیدن، خیلی ترساندن
a. The poor student dreaded going to school each morning.
دانش اموز بیچاره هر روز صبح از رفتن به مدرسه وحشت میکرد
b. He had a dread feeling about the challenge he was about to face.
او از مبارزه ای که در پیش داشت احساس وحشت می کرد
c. I dread going into that deserted house.
من از رفتن به داخل آن خانه جن زده وحشت داشتم
❄️ @coding_504 ❄️
look forward to with fear. fear greatly, causing great fear
با ترس چشم انتظار چیزی بودن، خیلی ترسیدن، خیلی ترساندن
a. The poor student dreaded going to school each morning.
دانش اموز بیچاره هر روز صبح از رفتن به مدرسه وحشت میکرد
b. He had a dread feeling about the challenge he was about to face.
او از مبارزه ای که در پیش داشت احساس وحشت می کرد
c. I dread going into that deserted house.
من از رفتن به داخل آن خانه جن زده وحشت داشتم
❄️ @coding_504 ❄️
113. #dread :
look forward to with fear. fear greatly, causing great fear
با ترس چشم انتظار چیزی بودن، خیلی ترسیدن، خیلی ترساندن
a. The poor student dreaded going to school each morning.
دانش اموز بیچاره هر روز صبح از رفتن به مدرسه وحشت میکرد
b. He had a dread feeling about the challenge he was about to face.
او از مبارزه ای که در پیش داشت احساس وحشت می کرد
c. I dread going into that deserted house.
من از رفتن به داخل آن خانه جن زده وحشت داشتم
❄️ @coding_504 ❄️
look forward to with fear. fear greatly, causing great fear
با ترس چشم انتظار چیزی بودن، خیلی ترسیدن، خیلی ترساندن
a. The poor student dreaded going to school each morning.
دانش اموز بیچاره هر روز صبح از رفتن به مدرسه وحشت میکرد
b. He had a dread feeling about the challenge he was about to face.
او از مبارزه ای که در پیش داشت احساس وحشت می کرد
c. I dread going into that deserted house.
من از رفتن به داخل آن خانه جن زده وحشت داشتم
❄️ @coding_504 ❄️
👎1
#dread
ترسیدن ، وحشت داشتن، ترساندن، ترس و وحشت
کدینگ: تو خواب دیدم گرگ دوستمو دَرید از ترس بیدار شدم
❄️ @coding_504 ❄️
ترسیدن ، وحشت داشتن، ترساندن، ترس و وحشت
کدینگ: تو خواب دیدم گرگ دوستمو دَرید از ترس بیدار شدم
❄️ @coding_504 ❄️