🎓کدینگ ۵۰۴ | coding 504 🎓
58.4K subscribers
5.24K photos
2.79K videos
367 files
5.37K links
ما به شما کمک میکنیم تا سریعتر زبان انگلیسی را بیاموزید,
ادمین شما @O2021

کانال های دوره های ما👇🏻👇🏻
@Friends_en
@Coding_Toefl
@Extra_en
@Joey_en

نظرات و نتایج 👈 @coding_comments
Download Telegram
#dense
معنی: متراکم، غلیظ، فشرده
کدینگ: اغلب توی جاهای متراکم دنس میکنن
🍂 @coding_504 🍂
#dense
معنی: غلیظ، متراکم، انبوه
کدینگ: من خیلی خجالتی ام، در جاهای انبوه از جمعیت نمیتونم دنس کنم. میفهمی خجالتی ام!

🍂 @coding_504 🍂
40. #dense : ˈdens
closely packed together, thick
متراکم، غلیظ

a. The dense leaves on the trees let in a minimum of sunlight.
برگ های انبوه درختان مقدار کمی از نور خورشید را عبور میدهند
b. We couldn't row because of the dense weeds in the lake.
به خاطر علف های هرز انبوه در دریاچه، نتوانستیم پارو بزنیم
c. His keen knife cut through the dense jungle.
چاقوی تیز او در جنگل انبوه، راهی باز میکند
🍂 @coding_504 🍂
#dense
معنی: متراکم، غلیظ، فشرده
کدینگ: اغلب توی جاهای متراکم دنس میکنن
🍂 @coding_504 🍂
#dense
معنی: غلیظ، متراکم، انبوه
کدینگ: من خیلی خجالتی ام، در جاهای انبوه از جمعیت نمیتونم دنس کنم. میفهمی خجالتی ام!

🍂 @coding_504 🍂
40. #dense : ˈdens
closely packed together, thick
متراکم، غلیظ

a. The dense leaves on the trees let in a minimum of sunlight.
برگ های انبوه درختان مقدار کمی از نور خورشید را عبور میدهند
b. We couldn't row because of the dense weeds in the lake.
به خاطر علف های هرز انبوه در دریاچه، نتوانستیم پارو بزنیم
c. His keen knife cut through the dense jungle.
چاقوی تیز او در جنگل انبوه، راهی باز میکند
🍂 @coding_504 🍂
#dense
معنی: متراکم، غلیظ، فشرده
کدینگ: اغلب توی جاهای متراکم دنس میکنن
🍂 @coding_504 🍂
#dense
معنی: غلیظ، متراکم، انبوه
کدینگ: من خیلی خجالتی ام، در جاهای انبوه از جمعیت نمیتونم دنس کنم. میفهمی خجالتی ام!

🍂 @coding_504 🍂
40. #dense : ˈdens
closely packed together, thick
متراکم، غلیظ

a. The dense leaves on the trees let in a minimum of sunlight.
برگ های انبوه درختان مقدار کمی از نور خورشید را عبور میدهند
b. We couldn't row because of the dense weeds in the lake.
به خاطر علف های هرز انبوه در دریاچه، نتوانستیم پارو بزنیم
c. His keen knife cut through the dense jungle.
چاقوی تیز او در جنگل انبوه، راهی باز میکند
🍂 @coding_504 🍂
#dense
معنی: متراکم، غلیظ، فشرده
کدینگ: اغلب توی جاهای متراکم دنس میکنن
🍂 @coding_504 🍂
#dense
معنی: غلیظ، متراکم، انبوه
کدینگ: من خیلی خجالتی ام، در جاهای انبوه از جمعیت نمیتونم دنس کنم. میفهمی خجالتی ام!

🍂 @coding_504 🍂
40. #dense : ˈdens
closely packed together, thick
متراکم، غلیظ

a. The dense leaves on the trees let in a minimum of sunlight.
برگ های انبوه درختان مقدار کمی از نور خورشید را عبور میدهند
b. We couldn't row because of the dense weeds in the lake.
به خاطر علف های هرز انبوه در دریاچه، نتوانستیم پارو بزنیم
c. His keen knife cut through the dense jungle.
چاقوی تیز او در جنگل انبوه، راهی باز میکند
🍂 @coding_504 🍂
#dense
معنی: متراکم، غلیظ، فشرده
کدینگ: اغلب توی جاهای متراکم دنس میکنن
🍂 @coding_504 🍂
#dense
معنی: غلیظ، متراکم، انبوه
کدینگ: من خیلی خجالتی ام، در جاهای انبوه از جمعیت نمیتونم دنس کنم. میفهمی خجالتی ام!

🍂 @coding_504 🍂
40. #dense : ˈdens
closely packed together, thick
متراکم، غلیظ

a. The dense leaves on the trees let in a minimum of sunlight.
برگ های انبوه درختان مقدار کمی از نور خورشید را عبور میدهند
b. We couldn't row because of the dense weeds in the lake.
به خاطر علف های هرز انبوه در دریاچه، نتوانستیم پارو بزنیم
c. His keen knife cut through the dense jungle.
چاقوی تیز او در جنگل انبوه، راهی باز میکند
🍂 @coding_504 🍂
#dense
معنی: متراکم، غلیظ، فشرده
کدینگ: اغلب توی جاهای متراکم دنس میکنن
🍂 @coding_504 🍂
#dense
معنی: غلیظ، متراکم، انبوه
کدینگ: من خیلی خجالتی ام، در جاهای انبوه از جمعیت نمیتونم دنس کنم. میفهمی خجالتی ام!

🍂 @coding_504 🍂
40. #dense : ˈdens
closely packed together, thick
متراکم، غلیظ

a. The dense leaves on the trees let in a minimum of sunlight.
برگ های انبوه درختان مقدار کمی از نور خورشید را عبور میدهند
b. We couldn't row because of the dense weeds in the lake.
به خاطر علف های هرز انبوه در دریاچه، نتوانستیم پارو بزنیم
c. His keen knife cut through the dense jungle.
چاقوی تیز او در جنگل انبوه، راهی باز میکند
🍂 @coding_504 🍂
👍4
#dense
معنی: متراکم، غلیظ، فشرده
کدینگ: اغلب توی جاهای متراکم دنس میکنن
🍂 @coding_504 🍂
#dense
معنی: غلیظ، متراکم، انبوه
کدینگ: من خیلی خجالتی ام، در جاهای انبوه از جمعیت نمیتونم دنس کنم. میفهمی خجالتی ام!

🍂 @coding_504 🍂
👍3