#abandon
معنی: رها کردن، ترك کردن
کدینگ:إإإإ بندن؟؟؟ ما تورو بر میداریم رها میشن از بند
🍂 @coding_504 🍂
معنی: رها کردن، ترك کردن
کدینگ:إإإإ بندن؟؟؟ ما تورو بر میداریم رها میشن از بند
🍂 @coding_504 🍂
#abandon
معنی: رها کردن، ترك کردن
کدینگ:إإإإ بندن؟؟؟ ما تورو بر میداریم رها میشن از بند
🍂 @coding_504 🍂
معنی: رها کردن، ترك کردن
کدینگ:إإإإ بندن؟؟؟ ما تورو بر میداریم رها میشن از بند
🍂 @coding_504 🍂
1. #abandon : əˈbændən
desert, leave without planning to come back, quit
ترک کردن، ترک کردن بدون قصد بازگشت، دست کشیدن از
a. When Roy abandoned his family, The police went looking for him.
وقتی "روی" خانواده اش را ترک کرد، پلیس به جستجوی او پرداخت
b. The soldier could not abandon his friends who were hurt in battle.
سرباز نتوانست دوستانش را که در جنگ زخمی شده بودند رها کند
c. Because Rose was poor, She had to abandon her idea of going to college.
"رز" فقیر مجبور شد از رفتن به دانشگاه صرف نظر کند
🍂 @coding_504 🍂
desert, leave without planning to come back, quit
ترک کردن، ترک کردن بدون قصد بازگشت، دست کشیدن از
a. When Roy abandoned his family, The police went looking for him.
وقتی "روی" خانواده اش را ترک کرد، پلیس به جستجوی او پرداخت
b. The soldier could not abandon his friends who were hurt in battle.
سرباز نتوانست دوستانش را که در جنگ زخمی شده بودند رها کند
c. Because Rose was poor, She had to abandon her idea of going to college.
"رز" فقیر مجبور شد از رفتن به دانشگاه صرف نظر کند
🍂 @coding_504 🍂
#abandon
معنی: رها کردن، ترك کردن
کدینگ:إإإإ بندن؟؟؟ ما تورو بر میداریم رها میشن از بند
🍂 @coding_504 🍂
معنی: رها کردن، ترك کردن
کدینگ:إإإإ بندن؟؟؟ ما تورو بر میداریم رها میشن از بند
🍂 @coding_504 🍂
#abandon
معنی: رها کردن، ترك کردن
کدینگ:إإإإ بندن؟؟؟ ما تورو بر میداریم رها میشن از بند
🍂 @coding_504 🍂
معنی: رها کردن، ترك کردن
کدینگ:إإإإ بندن؟؟؟ ما تورو بر میداریم رها میشن از بند
🍂 @coding_504 🍂
1. #abandon : əˈbændən
desert, leave without planning to come back, quit
ترک کردن، ترک کردن بدون قصد بازگشت، دست کشیدن از
a. When Roy abandoned his family, The police went looking for him.
وقتی "روی" خانواده اش را ترک کرد، پلیس به جستجوی او پرداخت
b. The soldier could not abandon his friends who were hurt in battle.
سرباز نتوانست دوستانش را که در جنگ زخمی شده بودند رها کند
c. Because Rose was poor, She had to abandon her idea of going to college.
"رز" فقیر مجبور شد از رفتن به دانشگاه صرف نظر کند
🍂 @coding_504 🍂
desert, leave without planning to come back, quit
ترک کردن، ترک کردن بدون قصد بازگشت، دست کشیدن از
a. When Roy abandoned his family, The police went looking for him.
وقتی "روی" خانواده اش را ترک کرد، پلیس به جستجوی او پرداخت
b. The soldier could not abandon his friends who were hurt in battle.
سرباز نتوانست دوستانش را که در جنگ زخمی شده بودند رها کند
c. Because Rose was poor, She had to abandon her idea of going to college.
"رز" فقیر مجبور شد از رفتن به دانشگاه صرف نظر کند
🍂 @coding_504 🍂
#abandon
معنی: رها کردن، ترك کردن
کدینگ:إإإإ بندن؟؟؟ ما تورو بر میداریم رها میشن از بند
🍂 @coding_504 🍂
معنی: رها کردن، ترك کردن
کدینگ:إإإإ بندن؟؟؟ ما تورو بر میداریم رها میشن از بند
🍂 @coding_504 🍂
1. #abandon : əˈbændən
desert, leave without planning to come back, quit
ترک کردن، ترک کردن بدون قصد بازگشت، دست کشیدن از
a. When Roy abandoned his family, The police went looking for him.
وقتی "روی" خانواده اش را ترک کرد، پلیس به جستجوی او پرداخت
b. The soldier could not abandon his friends who were hurt in battle.
سرباز نتوانست دوستانش را که در جنگ زخمی شده بودند رها کند
c. Because Rose was poor, She had to abandon her idea of going to college.
"رز" فقیر مجبور شد از رفتن به دانشگاه صرف نظر کند
🍂 @coding_504 🍂
desert, leave without planning to come back, quit
ترک کردن، ترک کردن بدون قصد بازگشت، دست کشیدن از
a. When Roy abandoned his family, The police went looking for him.
وقتی "روی" خانواده اش را ترک کرد، پلیس به جستجوی او پرداخت
b. The soldier could not abandon his friends who were hurt in battle.
سرباز نتوانست دوستانش را که در جنگ زخمی شده بودند رها کند
c. Because Rose was poor, She had to abandon her idea of going to college.
"رز" فقیر مجبور شد از رفتن به دانشگاه صرف نظر کند
🍂 @coding_504 🍂
#abandon
معنی: رها کردن، ترك کردن
کدینگ:إإإإ بندن؟؟؟ ما تورو بر میداریم رها میشن از بند
🍂 @coding_504 🍂
معنی: رها کردن، ترك کردن
کدینگ:إإإإ بندن؟؟؟ ما تورو بر میداریم رها میشن از بند
🍂 @coding_504 🍂
1. #abandon : əˈbændən
desert, leave without planning to come back, quit
ترک کردن، ترک کردن بدون قصد بازگشت، دست کشیدن از
a. When Roy abandoned his family, The police went looking for him.
وقتی "روی" خانواده اش را ترک کرد، پلیس به جستجوی او پرداخت
b. The soldier could not abandon his friends who were hurt in battle.
سرباز نتوانست دوستانش را که در جنگ زخمی شده بودند رها کند
c. Because Rose was poor, She had to abandon her idea of going to college.
"رز" فقیر مجبور شد از رفتن به دانشگاه صرف نظر کند
🍂 @coding_504 🍂
desert, leave without planning to come back, quit
ترک کردن، ترک کردن بدون قصد بازگشت، دست کشیدن از
a. When Roy abandoned his family, The police went looking for him.
وقتی "روی" خانواده اش را ترک کرد، پلیس به جستجوی او پرداخت
b. The soldier could not abandon his friends who were hurt in battle.
سرباز نتوانست دوستانش را که در جنگ زخمی شده بودند رها کند
c. Because Rose was poor, She had to abandon her idea of going to college.
"رز" فقیر مجبور شد از رفتن به دانشگاه صرف نظر کند
🍂 @coding_504 🍂
#abandon
معنی: رها کردن، ترك کردن
کدینگ:إإإإ بندن؟؟؟ ما تورو بر میداریم رها میشن از بند
🍂 @coding_504 🍂
معنی: رها کردن، ترك کردن
کدینگ:إإإإ بندن؟؟؟ ما تورو بر میداریم رها میشن از بند
🍂 @coding_504 🍂
1. #abandon : əˈbændən
desert, leave without planning to come back, quit
ترک کردن، ترک کردن بدون قصد بازگشت، دست کشیدن از
a. When Roy abandoned his family, The police went looking for him.
وقتی "روی" خانواده اش را ترک کرد، پلیس به جستجوی او پرداخت
b. The soldier could not abandon his friends who were hurt in battle.
سرباز نتوانست دوستانش را که در جنگ زخمی شده بودند رها کند
c. Because Rose was poor, She had to abandon her idea of going to college.
"رز" فقیر مجبور شد از رفتن به دانشگاه صرف نظر کند
🍂 @coding_504 🍂
desert, leave without planning to come back, quit
ترک کردن، ترک کردن بدون قصد بازگشت، دست کشیدن از
a. When Roy abandoned his family, The police went looking for him.
وقتی "روی" خانواده اش را ترک کرد، پلیس به جستجوی او پرداخت
b. The soldier could not abandon his friends who were hurt in battle.
سرباز نتوانست دوستانش را که در جنگ زخمی شده بودند رها کند
c. Because Rose was poor, She had to abandon her idea of going to college.
"رز" فقیر مجبور شد از رفتن به دانشگاه صرف نظر کند
🍂 @coding_504 🍂
👍3
#abandon
معنی: رها کردن، ترك کردن
کدینگ:إإإإ بندن؟؟؟ ما تورو بر میداریم رها میشن از بند
🍂 @coding_504 🍂
معنی: رها کردن، ترك کردن
کدینگ:إإإإ بندن؟؟؟ ما تورو بر میداریم رها میشن از بند
🍂 @coding_504 🍂
👍3