درس اول لغت دهم #unaccustomed
〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰
♨️به شرافت حرفه ای ام قسم، این کلاس 504، توی حفظ لغت، توی ازمون ept, توی ایلتس و تافل نمره تو بالا میبره.
⛔️🔰 راحت از کنارش رد نشو نتیجه میگیری. با بقیه فرق داره.
👇👇🏿👇🏼
🆔 t.me/O2021
ثبت نام ❌تعداد محدود ❌
〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰
♨️به شرافت حرفه ای ام قسم، این کلاس 504، توی حفظ لغت، توی ازمون ept, توی ایلتس و تافل نمره تو بالا میبره.
⛔️🔰 راحت از کنارش رد نشو نتیجه میگیری. با بقیه فرق داره.
👇👇🏿👇🏼
🆔 t.me/O2021
ثبت نام ❌تعداد محدود ❌
#unaccustomed
معنی: عادت نداشتن، غیر عادي
〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰
کدینگ: آن عکاس توی اون لباس عروسی.... و بقیه ی ماجرا. ویسو گوش کن👆🏾👆👆🏻😳😂
〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰
جهت ثبتنام کلاس های تلگرام،کدینگ 504 و TOEFL ، به این آی دی پیام بدین
👇👇🏿👇🏼
🆔 t.me/O2021
ثبت نام ❌تعداد محدود ❌
معنی: عادت نداشتن، غیر عادي
〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰
کدینگ: آن عکاس توی اون لباس عروسی.... و بقیه ی ماجرا. ویسو گوش کن👆🏾👆👆🏻😳😂
〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰
جهت ثبتنام کلاس های تلگرام،کدینگ 504 و TOEFL ، به این آی دی پیام بدین
👇👇🏿👇🏼
🆔 t.me/O2021
ثبت نام ❌تعداد محدود ❌
10. #Unaccustomed : ˌənəˈkəstəmd
not used to something
به چیزی عادت نداشتن، نامانوس
a. Coming from Alaska, Claude was unaccustomed to Florida's heat.
"کلود" که اهل آلاسکا بود به گرمای فلوریدا عادت نداشت.
b. The king was unaccustomed to having people disobey him.
شاه عادت نداشت که مردم از فرامین او سرپیچی کنند
c. Unaccustomed as he was to exercise, Vic quickly became tired.
"ویک" چون به ورزش عادت نداشت به سرعت خسته شد
🍂 @coding_504🍂
not used to something
به چیزی عادت نداشتن، نامانوس
a. Coming from Alaska, Claude was unaccustomed to Florida's heat.
"کلود" که اهل آلاسکا بود به گرمای فلوریدا عادت نداشت.
b. The king was unaccustomed to having people disobey him.
شاه عادت نداشت که مردم از فرامین او سرپیچی کنند
c. Unaccustomed as he was to exercise, Vic quickly became tired.
"ویک" چون به ورزش عادت نداشت به سرعت خسته شد
🍂 @coding_504🍂
#unaccustomed
معنی: عادت نداشتن، غیر عادي
کدینگ: آن عکاس تم عادت نداشت غیر تم کسی رو به تصویر بکشه
🍂 @coding_504 🍂
معنی: عادت نداشتن، غیر عادي
کدینگ: آن عکاس تم عادت نداشت غیر تم کسی رو به تصویر بکشه
🍂 @coding_504 🍂
#unaccustomed
معنی: عادت نداشتن، غیر عادي
کدینگ: آن عکاس تم عادت نداشت غیر تم کسی رو به تصویر بکشه
🍂 @coding_504 🍂
➖➖➖➖➖➖➖➖➖
روابط عمومی ثبتنام: t.me/O2021
معنی: عادت نداشتن، غیر عادي
کدینگ: آن عکاس تم عادت نداشت غیر تم کسی رو به تصویر بکشه
🍂 @coding_504 🍂
➖➖➖➖➖➖➖➖➖
روابط عمومی ثبتنام: t.me/O2021
10. #Unaccustomed : ˌənəˈkəstəmd
not used to something
به چیزی عادت نداشتن، نامانوس
a. Coming from Alaska, Claude was unaccustomed to Florida's heat.
"کلود" که اهل آلاسکا بود به گرمای فلوریدا عادت نداشت.
b. The king was unaccustomed to having people disobey him.
شاه عادت نداشت که مردم از فرامین او سرپیچی کنند
c. Unaccustomed as he was to exercise, Vic quickly became tired.
"ویک" چون به ورزش عادت نداشت به سرعت خسته شد
🍂 @coding_504🍂
not used to something
به چیزی عادت نداشتن، نامانوس
a. Coming from Alaska, Claude was unaccustomed to Florida's heat.
"کلود" که اهل آلاسکا بود به گرمای فلوریدا عادت نداشت.
b. The king was unaccustomed to having people disobey him.
شاه عادت نداشت که مردم از فرامین او سرپیچی کنند
c. Unaccustomed as he was to exercise, Vic quickly became tired.
"ویک" چون به ورزش عادت نداشت به سرعت خسته شد
🍂 @coding_504🍂
#unaccustomed
معنی: عادت نداشته، غیر عادي
کدینگ: آن عکاس تم عادت نداشت غیر تم کسی رو به تصویر بکشه
🍂 @coding_504 🍂
معنی: عادت نداشته، غیر عادي
کدینگ: آن عکاس تم عادت نداشت غیر تم کسی رو به تصویر بکشه
🍂 @coding_504 🍂
10. #Unaccustomed : ˌənəˈkəstəmd
not used to something
به چیزی عادت نداشتن، نامانوس
a. Coming from Alaska, Claude was unaccustomed to Florida's heat.
"کلود" که اهل آلاسکا بود به گرمای فلوریدا عادت نداشت.
b. The king was unaccustomed to having people disobey him.
شاه عادت نداشت که مردم از فرامین او سرپیچی کنند
c. Unaccustomed as he was to exercise, Vic quickly became tired.
"ویک" چون به ورزش عادت نداشت به سرعت خسته شد
🍂 @coding_504🍂
not used to something
به چیزی عادت نداشتن، نامانوس
a. Coming from Alaska, Claude was unaccustomed to Florida's heat.
"کلود" که اهل آلاسکا بود به گرمای فلوریدا عادت نداشت.
b. The king was unaccustomed to having people disobey him.
شاه عادت نداشت که مردم از فرامین او سرپیچی کنند
c. Unaccustomed as he was to exercise, Vic quickly became tired.
"ویک" چون به ورزش عادت نداشت به سرعت خسته شد
🍂 @coding_504🍂
#unaccustomed
معنی: عادت نداشتن، غیر عادي
کدینگ: آن عکاس تم عادت نداشت غیر تم کسی رو به تصویر بکشه
🍂 @coding_504 🍂
معنی: عادت نداشتن، غیر عادي
کدینگ: آن عکاس تم عادت نداشت غیر تم کسی رو به تصویر بکشه
🍂 @coding_504 🍂
#unaccustomed
معنی: عادت نداشتن، غیر عادي
کدینگ: آن عکاس تم عادت نداشت غیر تم کسی رو به تصویر بکشه
🍂 @coding_504 🍂
➖➖➖➖➖➖➖➖➖
روابط عمومی ثبتنام: t.me/O2021
معنی: عادت نداشتن، غیر عادي
کدینگ: آن عکاس تم عادت نداشت غیر تم کسی رو به تصویر بکشه
🍂 @coding_504 🍂
➖➖➖➖➖➖➖➖➖
روابط عمومی ثبتنام: t.me/O2021
10. #Unaccustomed : ˌənəˈkəstəmd
not used to something
به چیزی عادت نداشتن، نامانوس
a. Coming from Alaska, Claude was unaccustomed to Florida's heat.
"کلود" که اهل آلاسکا بود به گرمای فلوریدا عادت نداشت.
b. The king was unaccustomed to having people disobey him.
شاه عادت نداشت که مردم از فرامین او سرپیچی کنند
c. Unaccustomed as he was to exercise, Vic quickly became tired.
"ویک" چون به ورزش عادت نداشت به سرعت خسته شد
🍂 @coding_504🍂
not used to something
به چیزی عادت نداشتن، نامانوس
a. Coming from Alaska, Claude was unaccustomed to Florida's heat.
"کلود" که اهل آلاسکا بود به گرمای فلوریدا عادت نداشت.
b. The king was unaccustomed to having people disobey him.
شاه عادت نداشت که مردم از فرامین او سرپیچی کنند
c. Unaccustomed as he was to exercise, Vic quickly became tired.
"ویک" چون به ورزش عادت نداشت به سرعت خسته شد
🍂 @coding_504🍂
#unaccustomed
معنی: عادت نداشتن، غیر عادي
کدینگ: آن عکاس تم عادت نداشت غیر تم کسی رو به تصویر بکشه
🍂 @coding_504 🍂
معنی: عادت نداشتن، غیر عادي
کدینگ: آن عکاس تم عادت نداشت غیر تم کسی رو به تصویر بکشه
🍂 @coding_504 🍂
#unaccustomed
معنی: عادت نداشتن، غیر عادي
کدینگ: آن عکاس تم عادت نداشت غیر تم کسی رو به تصویر بکشه
🍂 @coding_504 🍂
معنی: عادت نداشتن، غیر عادي
کدینگ: آن عکاس تم عادت نداشت غیر تم کسی رو به تصویر بکشه
🍂 @coding_504 🍂
10. #Unaccustomed : ˌənəˈkəstəmd
not used to something
به چیزی عادت نداشتن، نامانوس
a. Coming from Alaska, Claude was unaccustomed to Florida's heat.
"کلود" که اهل آلاسکا بود به گرمای فلوریدا عادت نداشت.
b. The king was unaccustomed to having people disobey him.
شاه عادت نداشت که مردم از فرامین او سرپیچی کنند
c. Unaccustomed as he was to exercise, Vic quickly became tired.
"ویک" چون به ورزش عادت نداشت به سرعت خسته شد
🍂 @coding_504🍂
not used to something
به چیزی عادت نداشتن، نامانوس
a. Coming from Alaska, Claude was unaccustomed to Florida's heat.
"کلود" که اهل آلاسکا بود به گرمای فلوریدا عادت نداشت.
b. The king was unaccustomed to having people disobey him.
شاه عادت نداشت که مردم از فرامین او سرپیچی کنند
c. Unaccustomed as he was to exercise, Vic quickly became tired.
"ویک" چون به ورزش عادت نداشت به سرعت خسته شد
🍂 @coding_504🍂
👍4
#unaccustomed
معنی: عادت نداشتن، غیر عادي
کدینگ: آن عکاس تم عادت نداشت غیر تم کسی رو به تصویر بکشه
🍂 @coding_504 🍂
معنی: عادت نداشتن، غیر عادي
کدینگ: آن عکاس تم عادت نداشت غیر تم کسی رو به تصویر بکشه
🍂 @coding_504 🍂
👍2
#unaccustomed
معنی: عادت نداشتن، غیر عادي
کدینگ: آن عکاس تم عادت نداشت غیر تم کسی رو به تصویر بکشه
🍂 @coding_504 🍂
➖➖➖➖➖➖➖➖➖
روابط عمومی ثبتنام: t.me/O2021
معنی: عادت نداشتن، غیر عادي
کدینگ: آن عکاس تم عادت نداشت غیر تم کسی رو به تصویر بکشه
🍂 @coding_504 🍂
➖➖➖➖➖➖➖➖➖
روابط عمومی ثبتنام: t.me/O2021
👍8