299. #Prosecute ˈprɑːsə,kjuːt
Bring before a court; follow up; carry on
به دادگاه احضار کردن، پیگیری کردن،
a. Drunken drivers should be prosecuted.
رانندگان مست باید تحت پیگرد قانونی قرار گیرند.
b. The district attorney refused to prosecute the case for lack of evidence.
دادستان بخش به دلیل نبودن مدرک از پیگیری پرونده امتناع ورزید.
c. The general prosecuted the war with vigor.
ژنرال، جنگ را با قدرت ادامه داد.
🌹 @coding_504 🌹
Bring before a court; follow up; carry on
به دادگاه احضار کردن، پیگیری کردن،
a. Drunken drivers should be prosecuted.
رانندگان مست باید تحت پیگرد قانونی قرار گیرند.
b. The district attorney refused to prosecute the case for lack of evidence.
دادستان بخش به دلیل نبودن مدرک از پیگیری پرونده امتناع ورزید.
c. The general prosecuted the war with vigor.
ژنرال، جنگ را با قدرت ادامه داد.
🌹 @coding_504 🌹
#prosecute
تحت تعقیب/دنبال کردن/پیگرد قانونی
کدینگ: این دیوار پرسکوته چون نوشتن پیگرد قانونی داره. هرکی بنویسه تحت تعقیب میشه
🌹 @coding_504 🌹
تحت تعقیب/دنبال کردن/پیگرد قانونی
کدینگ: این دیوار پرسکوته چون نوشتن پیگرد قانونی داره. هرکی بنویسه تحت تعقیب میشه
🌹 @coding_504 🌹
299. #Prosecute ˈprɑːsə,kjuːt
Bring before a court; follow up; carry on
به دادگاه احضار کردن، پیگیری کردن،
a. Drunken drivers should be prosecuted.
رانندگان مست باید تحت پیگرد قانونی قرار گیرند.
b. The district attorney refused to prosecute the case for lack of evidence.
دادستان بخش به دلیل نبودن مدرک از پیگیری پرونده امتناع ورزید.
c. The general prosecuted the war with vigor.
ژنرال، جنگ را با قدرت ادامه داد.
🌹 @coding_504 🌹
Bring before a court; follow up; carry on
به دادگاه احضار کردن، پیگیری کردن،
a. Drunken drivers should be prosecuted.
رانندگان مست باید تحت پیگرد قانونی قرار گیرند.
b. The district attorney refused to prosecute the case for lack of evidence.
دادستان بخش به دلیل نبودن مدرک از پیگیری پرونده امتناع ورزید.
c. The general prosecuted the war with vigor.
ژنرال، جنگ را با قدرت ادامه داد.
🌹 @coding_504 🌹
#prosecute
تحت تعقیب/دنبال کردن/پیگرد قانونی
کدینگ: این دیوار پرسکوته چون نوشتن پیگرد قانونی داره. هرکی بنویسه تحت تعقیب میشه
🌹 @coding_504 🌹
تحت تعقیب/دنبال کردن/پیگرد قانونی
کدینگ: این دیوار پرسکوته چون نوشتن پیگرد قانونی داره. هرکی بنویسه تحت تعقیب میشه
🌹 @coding_504 🌹
299. #Prosecute ˈprɑːsə,kjuːt
Bring before a court; follow up; carry on
به دادگاه احضار کردن، پیگیری کردن،
a. Drunken drivers should be prosecuted.
رانندگان مست باید تحت پیگرد قانونی قرار گیرند.
b. The district attorney refused to prosecute the case for lack of evidence.
دادستان بخش به دلیل نبودن مدرک از پیگیری پرونده امتناع ورزید.
c. The general prosecuted the war with vigor.
ژنرال، جنگ را با قدرت ادامه داد.
🌹 @coding_504 🌹
Bring before a court; follow up; carry on
به دادگاه احضار کردن، پیگیری کردن،
a. Drunken drivers should be prosecuted.
رانندگان مست باید تحت پیگرد قانونی قرار گیرند.
b. The district attorney refused to prosecute the case for lack of evidence.
دادستان بخش به دلیل نبودن مدرک از پیگیری پرونده امتناع ورزید.
c. The general prosecuted the war with vigor.
ژنرال، جنگ را با قدرت ادامه داد.
🌹 @coding_504 🌹
#prosecute
تحت تعقیب/دنبال کردن/پیگرد قانونی
کدینگ: این دیوار پرسکوته چون نوشتن پیگرد قانونی داره. هرکی بنویسه تحت تعقیب میشه
🌹 @coding_504 🌹
تحت تعقیب/دنبال کردن/پیگرد قانونی
کدینگ: این دیوار پرسکوته چون نوشتن پیگرد قانونی داره. هرکی بنویسه تحت تعقیب میشه
🌹 @coding_504 🌹