2) #arbitrary /ˈɑːrbətreri/
(adj.) an action or decision made with little thought, order, or reason
(syn.) haphazard
(n.) arbitrariness
(adv.) arbitrarily /ˌɑːrbəˈtrerəli/
مثال 👇👇
a. Her choice of clothing seemed arbitrary.
b. The teacher arbitrarily decided to give the class a test.
🔸 @coding_toefl 🔸
(adj.) an action or decision made with little thought, order, or reason
(syn.) haphazard
(n.) arbitrariness
(adv.) arbitrarily /ˌɑːrbəˈtrerəli/
مثال 👇👇
a. Her choice of clothing seemed arbitrary.
b. The teacher arbitrarily decided to give the class a test.
🔸 @coding_toefl 🔸
#arbitrary
معنی: دلخواهانه، بدون برنامه ریزی، مستبدانه، بصورت تصادفی
کدینگ: چه تصادف جالبی الان دلم آدامس خواست و تو اُربیت داری.
🔸 @coding_toefl 🔸
معنی: دلخواهانه، بدون برنامه ریزی، مستبدانه، بصورت تصادفی
کدینگ: چه تصادف جالبی الان دلم آدامس خواست و تو اُربیت داری.
🔸 @coding_toefl 🔸
2) #arbitrary /ˈɑːrbətreri/
(adj.) an action or decision made with little thought, order, or reason
(syn.) haphazard
(n.) arbitrariness
(adv.) arbitrarily /ˌɑːrbəˈtrerəli/
مثال 👇👇
a. Her choice of clothing seemed arbitrary.
b. The teacher arbitrarily decided to give the class a test.
🔸 @coding_toefl 🔸
(adj.) an action or decision made with little thought, order, or reason
(syn.) haphazard
(n.) arbitrariness
(adv.) arbitrarily /ˌɑːrbəˈtrerəli/
مثال 👇👇
a. Her choice of clothing seemed arbitrary.
b. The teacher arbitrarily decided to give the class a test.
🔸 @coding_toefl 🔸
#arbitrary
معنی: دلخواهانه، بدون برنامه ریزی، مستبدانه، بصورت تصادفی
کدینگ: چه تصادف جالبی الان دلم آدامس خواست و تو اُربیت داری.
🔸 @coding_toefl 🔸
معنی: دلخواهانه، بدون برنامه ریزی، مستبدانه، بصورت تصادفی
کدینگ: چه تصادف جالبی الان دلم آدامس خواست و تو اُربیت داری.
🔸 @coding_toefl 🔸
لیست کلمات #درس_4 کتاب لغات ضروری تافل
🔸1) #ambiguous مبهم،دوپهلو
🔸2) #arbitrary دلخواهانه، بدون برنامه ریزی، مستبدانه، بصورت تصادفی
🔸3) #assert گفتن، اعلان کردن
🔸4) #astounding شگفت انگیز، حیرت انگیز
🔸5) #astute تیز، زیرک، باهوش
🔸6) #concur موافق بودن ، هم رای بودن
🔸7) #deceptively به طرز گول زننده
🔸8) #designate مشخص کردن، منصوب کردن، گماشتن، نامزد کردن
🔸9) #determined مصمم، قطعی
🔸10) #elicit بیرون کشیدن، استخراج کردن
🔸11) #embody مظهر بودن ، تجلی
🔸12) #instigate راه انداختن، باعث شدن
🔸13) #mundane پیش پا افتاده، معمولی
🔸14) #petition دادخواهی، خواهش کردن
🔸15) #relinquish از دست دادن، رها ساختن
🔸16) #resilient سرسخت، کله شق، مقاوم
🔸17) #tempt وسوسه کردن، تحریک کردن، جذب کردن
🔸 @coding_toefl 🔸
🔸1) #ambiguous مبهم،دوپهلو
🔸2) #arbitrary دلخواهانه، بدون برنامه ریزی، مستبدانه، بصورت تصادفی
🔸3) #assert گفتن، اعلان کردن
🔸4) #astounding شگفت انگیز، حیرت انگیز
🔸5) #astute تیز، زیرک، باهوش
🔸6) #concur موافق بودن ، هم رای بودن
🔸7) #deceptively به طرز گول زننده
🔸8) #designate مشخص کردن، منصوب کردن، گماشتن، نامزد کردن
🔸9) #determined مصمم، قطعی
🔸10) #elicit بیرون کشیدن، استخراج کردن
🔸11) #embody مظهر بودن ، تجلی
🔸12) #instigate راه انداختن، باعث شدن
🔸13) #mundane پیش پا افتاده، معمولی
🔸14) #petition دادخواهی، خواهش کردن
🔸15) #relinquish از دست دادن، رها ساختن
🔸16) #resilient سرسخت، کله شق، مقاوم
🔸17) #tempt وسوسه کردن، تحریک کردن، جذب کردن
🔸 @coding_toefl 🔸
لیست کلمات #درس_4 کتاب لغات ضروری تافل
🔸1) #ambiguous مبهم،دوپهلو
🔸2) #arbitrary دلخواهانه، بدون برنامه ریزی، مستبدانه، بصورت تصادفی
🔸3) #assert گفتن، اعلان کردن
🔸4) #astounding شگفت انگیز، حیرت انگیز
🔸5) #astute تیز، زیرک، باهوش
🔸6) #concur موافق بودن ، هم رای بودن
🔸7) #deceptively به طرز گول زننده
🔸8) #designate مشخص کردن، منصوب کردن، گماشتن، نامزد کردن
🔸9) #determined مصمم، قطعی
🔸10) #elicit بیرون کشیدن، استخراج کردن
🔸11) #embody مظهر بودن ، تجلی
🔸12) #instigate راه انداختن، باعث شدن
🔸13) #mundane پیش پا افتاده، معمولی
🔸14) #petition دادخواهی، خواهش کردن
🔸15) #relinquish از دست دادن، رها ساختن
🔸16) #resilient سرسخت، کله شق، مقاوم
🔸17) #tempt وسوسه کردن، تحریک کردن، جذب کردن
🔸 @coding_toefl 🔸
🔸1) #ambiguous مبهم،دوپهلو
🔸2) #arbitrary دلخواهانه، بدون برنامه ریزی، مستبدانه، بصورت تصادفی
🔸3) #assert گفتن، اعلان کردن
🔸4) #astounding شگفت انگیز، حیرت انگیز
🔸5) #astute تیز، زیرک، باهوش
🔸6) #concur موافق بودن ، هم رای بودن
🔸7) #deceptively به طرز گول زننده
🔸8) #designate مشخص کردن، منصوب کردن، گماشتن، نامزد کردن
🔸9) #determined مصمم، قطعی
🔸10) #elicit بیرون کشیدن، استخراج کردن
🔸11) #embody مظهر بودن ، تجلی
🔸12) #instigate راه انداختن، باعث شدن
🔸13) #mundane پیش پا افتاده، معمولی
🔸14) #petition دادخواهی، خواهش کردن
🔸15) #relinquish از دست دادن، رها ساختن
🔸16) #resilient سرسخت، کله شق، مقاوم
🔸17) #tempt وسوسه کردن، تحریک کردن، جذب کردن
🔸 @coding_toefl 🔸