5. #Oath : oʊθ
a promise that something is true, a curse
سوگند به اینکه چیزی درست است، دشنام، سوگند
a. The president will take the oath of office tomorrow.
رییس جمهور فردا سوگند وفاداری خواهد خورد
b. In court, the witness took an oath that he would tell the whole truth.
شاهد در دادگاه سوگند خورد که تمام حقیقت را بگوید
c. When Terry discovered that he had been abandoned, he let out an angry oath.
وقتی "تری" فهمید که تنها گذاشته شده است، با عصبانیت فحش داد
🍂 @coding_504 🍂
a promise that something is true, a curse
سوگند به اینکه چیزی درست است، دشنام، سوگند
a. The president will take the oath of office tomorrow.
رییس جمهور فردا سوگند وفاداری خواهد خورد
b. In court, the witness took an oath that he would tell the whole truth.
شاهد در دادگاه سوگند خورد که تمام حقیقت را بگوید
c. When Terry discovered that he had been abandoned, he let out an angry oath.
وقتی "تری" فهمید که تنها گذاشته شده است، با عصبانیت فحش داد
🍂 @coding_504 🍂
6. #Vacant : ˈveɪkənt
empty, not filled
خالی، پر نشده
a. Someone is planning to build a house on that vacant lot.
شخصی قصد دارد تا در آن زمین خالی خانه بسازد
b. I put my coat on that vacant seat.
من کتم را روی صندلی خالی گذاشتم
c. When the landlord broke in, he found that apartment vacant.
وقتی صاحب خانه با زور وارد آپارتمان شد، فهمید که خالی است
🍂 @coding_504 🍂
empty, not filled
خالی، پر نشده
a. Someone is planning to build a house on that vacant lot.
شخصی قصد دارد تا در آن زمین خالی خانه بسازد
b. I put my coat on that vacant seat.
من کتم را روی صندلی خالی گذاشتم
c. When the landlord broke in, he found that apartment vacant.
وقتی صاحب خانه با زور وارد آپارتمان شد، فهمید که خالی است
🍂 @coding_504 🍂
👍5
برای تهیه کل لغات ضروری انگلیسی۵۰۴ به روش کدینگ در تخفیف ویژه عدد ۱ را به ادمین ثبتنام ارسال کنید👇👇😍
@O2021
@O2021
👍1
رضایت و پیشنهاد یکی از اعضای دوره ۵۰۴ واژه استاد یکتا
👈 برای تهیه پکیج کامل آموزش لغات 504 به روش کدینگ عدد ۱ رو به ایدی زیر ارسال کنید
👇👇🏿👇🏼
🆔 t.me/O2021
👈 برای تهیه پکیج کامل آموزش لغات 504 به روش کدینگ عدد ۱ رو به ایدی زیر ارسال کنید
👇👇🏿👇🏼
🆔 t.me/O2021
👍2
7. #hardship : ˈhɑːrdˌʃɪp
something that is hard to bear, difficulty
سختی، دشواری
a. The fighter had to face many hardships before he became champion.
مبارز پیش از آن که قهرمان شود باید با مشکلات بسیاری مبارزه کند
b. Abe Lincoln was able to overcome one hardship after another.
"ابی لینکلن" میتوانست بر مشکلات یکی پس از دیگری غلبه کند
c. On account of hardship, Bert was let out of the army to take care of his sick mother.
به خاطر مشکلاتش، به "برت" اجازه داده شد از ارتش خارج شود تا از مادر بیمارش مراقبت کند
🍂 @coding_504 🍂
something that is hard to bear, difficulty
سختی، دشواری
a. The fighter had to face many hardships before he became champion.
مبارز پیش از آن که قهرمان شود باید با مشکلات بسیاری مبارزه کند
b. Abe Lincoln was able to overcome one hardship after another.
"ابی لینکلن" میتوانست بر مشکلات یکی پس از دیگری غلبه کند
c. On account of hardship, Bert was let out of the army to take care of his sick mother.
به خاطر مشکلاتش، به "برت" اجازه داده شد از ارتش خارج شود تا از مادر بیمارش مراقبت کند
🍂 @coding_504 🍂
👍1