29. #persuade : pərˈsweɪd
win over to do or believe, make willing
متقاعد کردن، راضی کردن
a. Can you persuade him to give up his bachelor days and get married?
آیا میتوانی او را متقاعد کنی تا به روزهای مجردیش پایان داده و زادواج کند؟
b. No one could persuade the captain to leave the sinking ship.
هیچکس نمیتوانست کاپیتان را راضی کند تا کشتی در حال غرق شدن را ترک کند
c. Beth's shriek persuaded Jess that she was in real danger.
فریاد "بث"، "جسی" را متقاعد کرد که او واقعا در خطر است
🍂 @coding_504 🍂
win over to do or believe, make willing
متقاعد کردن، راضی کردن
a. Can you persuade him to give up his bachelor days and get married?
آیا میتوانی او را متقاعد کنی تا به روزهای مجردیش پایان داده و زادواج کند؟
b. No one could persuade the captain to leave the sinking ship.
هیچکس نمیتوانست کاپیتان را راضی کند تا کشتی در حال غرق شدن را ترک کند
c. Beth's shriek persuaded Jess that she was in real danger.
فریاد "بث"، "جسی" را متقاعد کرد که او واقعا در خطر است
🍂 @coding_504 🍂
#persuade
معنی: قانع کردن، متقاعد کردن، راضی کردن
کدینگ: با نشون دادن پول و تعریف از یه کار پر سود، پرسوئید کردن آدمها امکانپذیره.
🍂 @coding_504 🍂
معنی: قانع کردن، متقاعد کردن، راضی کردن
کدینگ: با نشون دادن پول و تعریف از یه کار پر سود، پرسوئید کردن آدمها امکانپذیره.
🍂 @coding_504 🍂
🟢 ثبت نام در بسته جامع ۵۰۴ واژه ضروری انگلیسی به روش کدینگ عدد ۱ را به این آی دی زیر بفرستید
👇👇🏿👇🏼
🆔 t.me/O2021
ثبت نام با تخفیف ویژه ❌تعداد محدود ❌
👇👇🏿👇🏼
🆔 t.me/O2021
ثبت نام با تخفیف ویژه ❌تعداد محدود ❌
310. #Pacify ˈpæsə,faɪ
Make calm; quiet down; bring peace to
آرام کردن، ساکت کردن
a. This toy should pacify that screaming baby.
این اسباب بازی، آن کودک پر سر و صدا را آرام خواهد کرد.
b. We tried to pacify the woman who was angry at having to wait so long in line.
سعی کردیم زنی را که از اجبار به ماندن زیاد در صف عصبانی بود، آرام کنیم.
c. Soldiers were sent to pacify the countryside.
سربازان برای آرام کردن اوضاع، به مناطق روستایی اعزام شدند.
🌹 @coding_504 🌹
Make calm; quiet down; bring peace to
آرام کردن، ساکت کردن
a. This toy should pacify that screaming baby.
این اسباب بازی، آن کودک پر سر و صدا را آرام خواهد کرد.
b. We tried to pacify the woman who was angry at having to wait so long in line.
سعی کردیم زنی را که از اجبار به ماندن زیاد در صف عصبانی بود، آرام کنیم.
c. Soldiers were sent to pacify the countryside.
سربازان برای آرام کردن اوضاع، به مناطق روستایی اعزام شدند.
🌹 @coding_504 🌹
جهت ثبتنام کدینگ 504 واژه عدد ۱ را به ادمین ارسال کنید
👇👇🏿👇🏼
t.me/O2021
ثبت نام ❌تعداد محدود ❌
💝تخفیف ویژه همچنان ادامه دارد💝
👇👇🏿👇🏼
t.me/O2021
ثبت نام ❌تعداد محدود ❌
💝تخفیف ویژه همچنان ادامه دارد💝
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
وقتی جویی یکی از طرفدارای دیونش رو میبینه 🤣🤣
🇺🇸 A short movie . Listen to it
If you wanna improve your English
📺 When Joey has a stalker
مناسب برای تقویت لیسنینگ
برای داشتن آرشیو کامل فرندز با زیرنویس انگلیسی و فارسی به آیدی زیر پیام دهید👈🏻 t.me/O2021
🇺🇸 Join @Coding_504 | @Friends_en
🇺🇸 A short movie . Listen to it
If you wanna improve your English
📺 When Joey has a stalker
مناسب برای تقویت لیسنینگ
برای داشتن آرشیو کامل فرندز با زیرنویس انگلیسی و فارسی به آیدی زیر پیام دهید👈🏻 t.me/O2021
🇺🇸 Join @Coding_504 | @Friends_en
318. #Severity sɪ'verəti
Strictness; harshness; plainness; violence
سخت گيري، خشونت، سادگي
a. The severity of the teacher was not appreciated by the pupils until they reached the final examinations.
ارزش سخت گيري معلم مشخص نشد تا اينکه دانش آموزان به امتحانات نهايي رسيدند.
b. The severity of the Black Plague can be imagined from the fact that thirty percent of the population died.
شدت طاعون سياه را مي توان از اين حقيقت مجسم کرد که سي درصد جمعيت از بين رفتند.
c. Rosita complained to the principal about the severity of the punishment that the Student Court gave to her.
«رُزيتا» در مورد شدت تنبيهي که دادگاه دانش آموزي براي او صادر کرد به مدير شکايت کرد.
🌹 @coding_504 🌹
Strictness; harshness; plainness; violence
سخت گيري، خشونت، سادگي
a. The severity of the teacher was not appreciated by the pupils until they reached the final examinations.
ارزش سخت گيري معلم مشخص نشد تا اينکه دانش آموزان به امتحانات نهايي رسيدند.
b. The severity of the Black Plague can be imagined from the fact that thirty percent of the population died.
شدت طاعون سياه را مي توان از اين حقيقت مجسم کرد که سي درصد جمعيت از بين رفتند.
c. Rosita complained to the principal about the severity of the punishment that the Student Court gave to her.
«رُزيتا» در مورد شدت تنبيهي که دادگاه دانش آموزي براي او صادر کرد به مدير شکايت کرد.
🌹 @coding_504 🌹