12) #energetic /ˌenərˈdʒetɪk◂/
(adj.) full of life, action, or power 
(syn.) vigorous /ˈvɪɡərəs/ 

(n.) energy 
(adv.) energetically /-kli/ 

مثال👇👇
a. Sam hasn't been as energetic as he usually is.

b. There's a lot of energy in these batteries.

🔸 @codin_toefl 🔸

#energetic
معنی : با طراوت، پر انرژی، سر حال
کدینگ: اگه برچسب انرژی تیک روی A باشه انرژی کمتر هدر میره و وسیله سرحال و سالمه.
@coding_toefl

جاده های سخت اغلب به مقصدهای زیبا منتهی میشن...!
@OfficialEnglishTwitter
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

113. #dread : ˈdred
look forward to with fear. fear greatly, causing great fear
با ترس چشم انتظار چیزی بودن، خیلی ترسیدن، خیلی ترساندن

a. The poor student dreaded going to school each morning.
دانش اموز بیچاره هر روز صبح از رفتن به مدرسه وحشت میکرد
b. He had a dread feeling about the challenge he was about to face.
او از مبارزه ای که در پیش داشت احساس وحشت می کرد
c. I dread going into that deserted house.
من از رفتن به داخل آن خانه جن زده وحشت داشتم
❄️ @coding_504 ❄️

13) #frail /freɪl/
(adj.) weak in health or in body 
(syn.) fragile 
ضعیف، شکننده
(n.) frailty /ˈfreɪlti/ 

مثال 👇👇
a. The frail wings of the newborn bird could not lift it off the ground.

b. human frailties
One of the frailties of human beings is laziness.

🔸 @coding_toefl 🔸

#frail
معنی : ضعیف، شکننده
کدینگ: فِری ریل آهن چقدر ضعیف کار گذاشته شده.
🔸 @coding_toefl 🔸

#frail
معنی : ضعیف، شکننده
کدینگ: هیکل فِریال ضعیف و شکننده است.
@coding_toefl

114. #masculine : ˈmæskjələn
of man, male
مردانه، مذکر

a. The boy became more masculine as he got older.
پسر وقتی بزرگتر شد، بیشتر مردانه شده بود
b. It is undeniable that his beard makes him look masculine.
بی تردید ریش هایش او را شبیه مرد ها کرده بود
c. The girls liked Jerry because of his masculine ways.
دختران، "جری" را به خاطر رفتار مردانه اش دوست داشتند
❄️ @coding_504 ❄️