پادکستای کدعین
433 subscribers
61 photos
2 videos
114 links
من یه اسفنج جاذب غمم".
@Codeiinm_bot

https://t.me/pinkChats_bot?start=sec-gefgfdcjcc

@sea_moon_shop شاپم
کتاب صوتیا: @codeinesbook

اگه خواستین خودمونی تر شیم: https://www.instagram.com/thecodeiine?igsh=OGQ5ZDc2ODk2ZA==
Download Telegram
همه شوهر دارن منم و این گوشی و سادگی و باقیِ عمر 🐜.
همه شوهر دارن و هیشکی منو نداره.
خدایی شکل خواستَنمونم درست و حسابی نیست اخه. خدا رو مشروط دوسش داریم؛ مثلا میگیم خدایا اگه خواستمو براورده کنی من نمازامو میخونم. نذرم که میکنیم، منتظریم اول خواستمون براورده شه تا نذرمونو ادا کنیم، وگرنه حالا حالا خیالِ ادا کردنشو نداریم. یکی ما رو مشروط دوس داشته باشه به مراتب چه حسی پیدا میکنیم؟
بچها، مطمئن باشم شمام شب که‌ میشه فکرش خیلی بیشتر اذیتتون میکنه و من‌ تنها نیستم؟
نجات دهنده توو آینه نیست؛ حُسینه🖤.
اینطوریه که از نظر همه خوبم ولی مناسبِ معشوقه بودن نه.
بشارت بده بگو عازمم
میدونی که خیلی حرم لازمم
میدونی که خیلی حرم لازمم ...
پادکستای کدعین
- از خیلی مهمای پرسوما.
- مغز کم کم شروع به تغییر میکنه ولی راحت.
بنظرم نایاب ترین چیز توو شرایط الان، کنارِ هم بودنه. افتادیم به جونِ هم، سر عقاید و نظراتمون ناسزا بارِ هم میکنیم. انگار نه انگار که حضورمون مهمترین نعمته و نیازمون به حضورِ همدیگه حقیقتی انکار نشدنی. یه سوال دارم فقط: مطمئنی فردا زنده ای؟
بیچاره حُسین (ع) که ما عزادارشیم ...
پادکستای کدعین
رفقایی که تمایل دارن همکاری کنن لطفا یه کلیک کنن رو لینک پایین https://t.me/+bVqiQJugYU5kNmJk چشامین🤍
بچه هایی که میخوان توو کتاب صوتی بعدی همکاری کنن، لطفا بکوبین رو لینک بوسی بوسیا💖.
حیف ازون چنلایی نیستم که بنویسم "یه دستی برسونین اینجا بره بالا" کلی فور بخوره و واقعا بره بالا. درد و نفرین.
"اِکشِف کَربی بِحَقِ اَخیکَ الحُسَین (ع) یا اَبَلفَضل (ع)"

- یا عباس، به حق برادرت حسین غم منو پاکش کن بره قربونت برم ...
وقتی صوفی بیست و یک ساله بود•
بیام و بهت بگم جهان در بود و نبودت چقدر فرق داره. تهش که چی؟
من بهش گفتم و تنها فرقش این بود که توو دلم‌ نموند. همین. بگو ولی اگه اوضا وفق مرادت نشد تلاشتم بکن و باز اگه نشد سوگواری کن و کنار بیا. ولی کنار بیا و تمومش کن. ادامه دادن تا جایی میَرزه که مستقیما طرد نشی و حس نکنی تو به سمتش دویدی و اون نهایتا نیم قدم برداشته.
کی میشه منم ازین دستایی که یکیش لباس عروس پوشیده یکیش کت و شلوار و دوتا حلقه انگشتِ انگشتریشونه و دستاشون رو همدیگست بزارم بنویسم: "یا علی گفتیم و عشق آغاز شد"💅🏽.
پادکستای کدعین
ینی میشه من با تنهایی کنار بیام؟
اینو وقتی نوشتم که تنهایی خیلی اذیتم میکرد. الانم اذیتم میکنه ولی مدلش فرق کرده. منتاها تنهاییِ الانم، مظلومانه تره. تنهایی اونموقم خشم تووش داشت. الانیه آرومه. ساکته. ولی غمگین تر.
همدیگرو بغل کنید.
خدایا؛ قلبامونو به عشقِ حسین آذین کن. حیفه عاشقِ حسین نباشیم. خیلی حیفه.