بگذار قدم زنان و شرمنده بگذرم
از ستون ساکت روزنامهی عصر
در صحرای سرد آگهی
در صحرای سرد تسلیت
دخترم
به انتشار خون مینگرد
و از بلوغ و روزهای عادتش میترسد
بر من و دخترم
از پشت پنجرهمان
راهی گشودهاند
تا جشن شمارش شلاق
بر پوست ابریشمین تو، پسرعموی درختان
نگاه کن، پسرعموی سپیدار
نگاه کن، صدای رعشهی جنگل
ما پنجرهمان را گشودهایم
تا آفتاب گلآلود را
بر آینه بنشانیم ....
بخشی از شعر بلند
#بیژن_نجدی
#چیستایثربی
کانال رسمی
@chista_yasrebi
از ستون ساکت روزنامهی عصر
در صحرای سرد آگهی
در صحرای سرد تسلیت
دخترم
به انتشار خون مینگرد
و از بلوغ و روزهای عادتش میترسد
بر من و دخترم
از پشت پنجرهمان
راهی گشودهاند
تا جشن شمارش شلاق
بر پوست ابریشمین تو، پسرعموی درختان
نگاه کن، پسرعموی سپیدار
نگاه کن، صدای رعشهی جنگل
ما پنجرهمان را گشودهایم
تا آفتاب گلآلود را
بر آینه بنشانیم ....
بخشی از شعر بلند
#بیژن_نجدی
#چیستایثربی
کانال رسمی
@chista_yasrebi