آنا | اسید پاشان خسته میشوند، زنان جامعه ما هرگز
http://www.ana.ir/news/19282
@chista_yasrebi
#زنان
#اسید_پاشان
#جامعه_شناسی_نفرت_وعقده_کور و #جهل
#منتشر شده در سالنامه
#فرهیختگان
http://www.ana.ir/news/19282
@chista_yasrebi
#زنان
#اسید_پاشان
#جامعه_شناسی_نفرت_وعقده_کور و #جهل
#منتشر شده در سالنامه
#فرهیختگان
خبرگزاری دانشگاه آزاد اسلامی - آنا
اسید پاشان خسته میشوند، زنان جامعه ما هرگز
@chista_yasrebi
امروز.29 آذر
#قصه_خوانی
#یلدا_خوانی
#چیستایثربی در دانشگاه
#تربیت_مدرس
قصه:یلدای ما بیست سال بعد
#منتشر_نشده
#چیستایثربی
#دانشگاه
امروز.29 آذر
#قصه_خوانی
#یلدا_خوانی
#چیستایثربی در دانشگاه
#تربیت_مدرس
قصه:یلدای ما بیست سال بعد
#منتشر_نشده
#چیستایثربی
#دانشگاه
#موزیک_ویدیو
بر اساس جملات اخر
#نمایشنامه
#یک_شب_دیگر_هم_بمان_سیلویا
نوشته و کارگردانی
#چیستایثربی
#منتشر شده توسط
#نشر_قطره
88973351
#کلیپ:
#بانو_فردوس
#چیستایثربی_کانال_رسمی
@chistaa_yasrebii
بر اساس جملات اخر
#نمایشنامه
#یک_شب_دیگر_هم_بمان_سیلویا
نوشته و کارگردانی
#چیستایثربی
#منتشر شده توسط
#نشر_قطره
88973351
#کلیپ:
#بانو_فردوس
#چیستایثربی_کانال_رسمی
@chistaa_yasrebii
📝آقا صابر چه کردی این همه ارزش مبادلهات بالا رفت؟
🖊آراز بارسقیان
❗️تذکر: این مطلب به درخواست کارمند #روزنامه_ایران نوشته شد و به صلاحدید کارفرمانیِ کارمند، #منتشر_نشد. پس حالا با چند جمله بیشتر نوشته به صورت آزاد ارائه میشود.❗️
1️⃣ وسط هیر و بیر دردسرهای اقتصادی و اجتماعی روز افزون تا کی باید برون ریزی ابتذالی فرهنگی هم باید باشیم خدا میداند! این بار نوبت به حضور «و با بازی صابر ابر» در نمایش ابتذال فرهنگی رسیده. کتابی چاپ شده به نام تا #هفت_خانه_آنورتر در 436 صفحه و با قیمت سیصدهزار تومان. صفحهای حدود 688 تومان که ضربدر در 436 صفحه میشود سیصدهزارتومان. همه هم بعد از انتشار این کتاب افتادهاند به ضربوتقسیم و قیاسش با دلار. مدتهاست بحث این است که در این شرایط ناشرها بیایند و هر قیمتی میخواهند روی کتابها بگذارند. چند روز پیش اتحادیه ناشران نامهای منتشر کرد که در آن اجازهی آزادسازی مطلق قیمت کتاب را میداد. گویی قبل از این هم خبری از نظارت پیچیدهای بر قیمت نبود و معمولاً یک سری ضربوتقسیمهای ناشرها بود که قیمت هر صفحه از کتاب را تا حدی برابر برای همه نگه میداشت، کمی بالا پایین داشت ولی این برای شرایطی بود که همه چیز در کشور ثبات داشت اما حالا هر روز شاهد بالا رفتن قیمت اقلام مصرفی برای تولید کتاب هستیم ولی مشکل این نیست. مشکل در اصل ارزش مصرف کتاب آقای ابر نیست؛ کیفیت را میشود جدا بررسی کرد. اما مطمئن نیستیم چطور صابر ابر خود را به ارزش مبادلهای وصل کرده که عمیقاً استعدادش را ندارد.
2️⃣ مدتهاست سلبریتیها خودشان بِرَند شخصیشان را دارند توسعه میدهند. اگر به تبلیغات کتاب دقت کنید متوجه میشوید کتابی است حداقل دو زبانه دربارهی آشپزی 100 مادربزرگ و «با احترام تقدیم به تمام مادران» شده. در واقع آلبومی عکس است از مادربزرگان پیر در خانههایشان و غذاهایشان، هر مادربزرگ توضیحکی هم دارد. سواستفاده از عنصر نوستالژی را میبینید؟ فیلم مستندی هم برایش تهیه کردهاند و دارند به عنوان یک کالایی لوکس با ارزش مبادلهی بالا میفروشند. ناشر کتاب هم نامش هست این/جا میان شهر و طبق معمول عدهای روی این پروژه «زحمت کشیدهاند» و وقت گذاشتهاند و چه و چه. مراسم رونمایی هم برایش گرفتند. به یک زبان دیگر هر کاری کردند که کتاب را به ارزش مبادلهای بالا با ارزش مصرفی پایین به خورد مردم بدهند ـ هر کاری کردند که سیصدهزارتومان مبلغ ناچیزی در مقابل تلاش آنها به نظر برسد.
3️⃣ کتاب حالا منتشر شده. در پنج رنگ جلد گالینگور مختلف برای چیدن در خانه. این کتاب مصرف کنندهای مشخص دارد. اما سوال روش و منشی است که چنین کتابهایی را تولید میکند و البته تاثیر مخربش بر وضعیت جامعهای که مدتهاست امثال دوستان بستر شیکی برای ابتذالش فراهم کردهاند. کافی است سری به سایت این کتاب بزنید. میبینید با پروژهای چند رسانهای طرف هستیم و همه چیز حکایت از «زحمت بسیار» برای این اندک پولی است که ما قرار است بابتش بدهیم. فضای شیک گرافیکی و البته آشنا برای نگارندهی این چند سطر بیشتر، از هر چیزی این طلبِ زحمت بابت کتابی رنگیرنگی را تشدید میکند. مرز باریک اخلاق را وقتی در مینوردیم که بدون در نظر گرفتن شرایط اجتماعی سعی میکنیم کالای تولیدی خودمان را به بالاترین ارزش مبادله، بفروشیم یا پیشفروش کنیم. موسسهی این/جا، که نشرش هم از خودش مشتق میشود، یک کافهای دارد. در خیابان نوفل لوشاتو. کافهی آنجا چای دمی عادی با یک کلوچهی شیرینکام که بستهی دوتاییاش است 250 تومان است را میدهد 12 هزار تومان و نام مندرآوردی چای دودی را رویش میگذارد. یک قیاس ریاضی کافی است تا عوض دویدن دنبال قیمت ارز، به این نگاه کنیم که چای هزار تومانی با یک عدد کلوچهی 125 تومانی و کمی دارچین رویش وقتی مبادله میشود 12 هزارتومان، هر صفحه کتاب 300 تومانی (شاید) میشود 688 تومان و این گناهی است که همهی ما در آن سهم داریم. از عزیزانی که عکس خندان آقای ابر روی این جلد و آن جلد مجلههایشان «میدرخشد» تا «و با بازی»های ایشان در فلان فیلم تا تئاترهای بیارزش با هنرنمایی ایشان و الخ... و این تازه شروع ماجرایی جدید است که نسخهی قدیمیاش دی ماه سال 1396 پایان یافت.
🖊آراز بارسقیان
❗️تذکر: این مطلب به درخواست کارمند #روزنامه_ایران نوشته شد و به صلاحدید کارفرمانیِ کارمند، #منتشر_نشد. پس حالا با چند جمله بیشتر نوشته به صورت آزاد ارائه میشود.❗️
1️⃣ وسط هیر و بیر دردسرهای اقتصادی و اجتماعی روز افزون تا کی باید برون ریزی ابتذالی فرهنگی هم باید باشیم خدا میداند! این بار نوبت به حضور «و با بازی صابر ابر» در نمایش ابتذال فرهنگی رسیده. کتابی چاپ شده به نام تا #هفت_خانه_آنورتر در 436 صفحه و با قیمت سیصدهزار تومان. صفحهای حدود 688 تومان که ضربدر در 436 صفحه میشود سیصدهزارتومان. همه هم بعد از انتشار این کتاب افتادهاند به ضربوتقسیم و قیاسش با دلار. مدتهاست بحث این است که در این شرایط ناشرها بیایند و هر قیمتی میخواهند روی کتابها بگذارند. چند روز پیش اتحادیه ناشران نامهای منتشر کرد که در آن اجازهی آزادسازی مطلق قیمت کتاب را میداد. گویی قبل از این هم خبری از نظارت پیچیدهای بر قیمت نبود و معمولاً یک سری ضربوتقسیمهای ناشرها بود که قیمت هر صفحه از کتاب را تا حدی برابر برای همه نگه میداشت، کمی بالا پایین داشت ولی این برای شرایطی بود که همه چیز در کشور ثبات داشت اما حالا هر روز شاهد بالا رفتن قیمت اقلام مصرفی برای تولید کتاب هستیم ولی مشکل این نیست. مشکل در اصل ارزش مصرف کتاب آقای ابر نیست؛ کیفیت را میشود جدا بررسی کرد. اما مطمئن نیستیم چطور صابر ابر خود را به ارزش مبادلهای وصل کرده که عمیقاً استعدادش را ندارد.
2️⃣ مدتهاست سلبریتیها خودشان بِرَند شخصیشان را دارند توسعه میدهند. اگر به تبلیغات کتاب دقت کنید متوجه میشوید کتابی است حداقل دو زبانه دربارهی آشپزی 100 مادربزرگ و «با احترام تقدیم به تمام مادران» شده. در واقع آلبومی عکس است از مادربزرگان پیر در خانههایشان و غذاهایشان، هر مادربزرگ توضیحکی هم دارد. سواستفاده از عنصر نوستالژی را میبینید؟ فیلم مستندی هم برایش تهیه کردهاند و دارند به عنوان یک کالایی لوکس با ارزش مبادلهی بالا میفروشند. ناشر کتاب هم نامش هست این/جا میان شهر و طبق معمول عدهای روی این پروژه «زحمت کشیدهاند» و وقت گذاشتهاند و چه و چه. مراسم رونمایی هم برایش گرفتند. به یک زبان دیگر هر کاری کردند که کتاب را به ارزش مبادلهای بالا با ارزش مصرفی پایین به خورد مردم بدهند ـ هر کاری کردند که سیصدهزارتومان مبلغ ناچیزی در مقابل تلاش آنها به نظر برسد.
3️⃣ کتاب حالا منتشر شده. در پنج رنگ جلد گالینگور مختلف برای چیدن در خانه. این کتاب مصرف کنندهای مشخص دارد. اما سوال روش و منشی است که چنین کتابهایی را تولید میکند و البته تاثیر مخربش بر وضعیت جامعهای که مدتهاست امثال دوستان بستر شیکی برای ابتذالش فراهم کردهاند. کافی است سری به سایت این کتاب بزنید. میبینید با پروژهای چند رسانهای طرف هستیم و همه چیز حکایت از «زحمت بسیار» برای این اندک پولی است که ما قرار است بابتش بدهیم. فضای شیک گرافیکی و البته آشنا برای نگارندهی این چند سطر بیشتر، از هر چیزی این طلبِ زحمت بابت کتابی رنگیرنگی را تشدید میکند. مرز باریک اخلاق را وقتی در مینوردیم که بدون در نظر گرفتن شرایط اجتماعی سعی میکنیم کالای تولیدی خودمان را به بالاترین ارزش مبادله، بفروشیم یا پیشفروش کنیم. موسسهی این/جا، که نشرش هم از خودش مشتق میشود، یک کافهای دارد. در خیابان نوفل لوشاتو. کافهی آنجا چای دمی عادی با یک کلوچهی شیرینکام که بستهی دوتاییاش است 250 تومان است را میدهد 12 هزار تومان و نام مندرآوردی چای دودی را رویش میگذارد. یک قیاس ریاضی کافی است تا عوض دویدن دنبال قیمت ارز، به این نگاه کنیم که چای هزار تومانی با یک عدد کلوچهی 125 تومانی و کمی دارچین رویش وقتی مبادله میشود 12 هزارتومان، هر صفحه کتاب 300 تومانی (شاید) میشود 688 تومان و این گناهی است که همهی ما در آن سهم داریم. از عزیزانی که عکس خندان آقای ابر روی این جلد و آن جلد مجلههایشان «میدرخشد» تا «و با بازی»های ایشان در فلان فیلم تا تئاترهای بیارزش با هنرنمایی ایشان و الخ... و این تازه شروع ماجرایی جدید است که نسخهی قدیمیاش دی ماه سال 1396 پایان یافت.