چیستایثربی کانال رسمی
6.41K subscribers
6.05K photos
1.29K videos
56 files
2.13K links
این تنها #کانال_رسمی من #چیستایثربی ، نویسنده و کارگردان است. هرکانال دیگری به اسم من؛ جعلیست! مگر اعلام از سمت خودم باشد/افرادی که فقط خواهان
#قصه های منند، کانال چیستا_دو را دنبال کنند.



@chistaa_2
Download Telegram
@chista_yasrebi


فروزان و سعید کنگرانی در
#دایره_مینا
فیلمی از #داریوش_مهرجویی


#فیلمنامه :
#غلامحسین_ساعدی

نویسنده ؛ نمایشنامه نویس؛ روانپزشک ؛ فعال سیاسی


#چیستایثربی
من مش حسن نیستم ؛ من گاو مش حسنم....


همه ی حسهای دردناک و جملات ناگفته ی دنیا ؛ در این یک جمله ؛ بیان شده است..... زنده باد و جاودان ؛ یاد دکتر
#غلامحسین_ساعدی عزیز....



دردم میگیرد.... . از این یک عمر #خود_نبودنها ؛ به خاطر کمبود فهم دیگران...


#گاو
#داریوش_مهرجویی


#فیلمنامه :
#غلامحسین_ساعدی


بازی :

#عزت_الله_انتظامی
#علی_نصیریان
#جمشید_مشایخی
#جعفر_والی..... و جمعی از بهترینهای سینمای ایران


#سکانس
#فیلم
#سینما

#چیستایثربی
@chista_yasrebi_official
چیزی نمیدانم از این دیوانگی و عاقلی.....

#تیتراژ_پایانی_سریال_مدار_صفر_درجه
#ترانه_سرا : #افشین_یداللهی
#آهنگساز : #فردین_خلعتبری
#تنظیم_کننده : #فردین_خلعتبری
#خواننده : #علیرضا_قربانی
#کارگردان :
#حسن_فتحی

بازیگران

#شهاب_حسینی
#ناتالی_متی
#رویا_تیموریان و.....

#پخش1386
برای دو نفر
#حسن_فتحی؛ کارگردان که هنوز معتقدم بهترین کارش است.. و دیگر در تلویزیون ما ؛ شبیه آن ساخته نخواهد شد..
.

و #شاعر_ترانه_ی تیتراژ پایان
#دکتر_یداللهی

روحش در جوار خالقش ؛ آرام...
آرامتر از این دنیا ....

#کلیپ
#موزیک
#سریال#فیلم#سکانس
هم اکنون در
#اینستاگرام_رسمی_چیستایثربی

Yasrebi_chista

#چیستایثربی
#چیستا_یثربی
#فیلمنامه_نویس
#منتقد_سینما
#کانال_رسمی_چیستایثربی


@chista_Yasrebi_official
من همیشه، گوشه ای بودم
من بودم ،
تو نمیدیدی ،

حالا دیگر زخمهایم ، گنجیست
تو نمیبینی
مردم که میبینند.

#چیستایثربی
#فیلمنامه_نویس
جلسه مطبوعاتی فیلم دعوت

نام نمایشم : قبل از دعوت
@chistaa_yasrebii
Forwarded from چیستایثربی_صورتی
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃


هر وقت، خیلی دلم میگیرد یا باید از یکی از آثار و نمایشنامه های
#دکتر_غلامحسین ساعدی، نویسنده، نمایشنامه نویس و روانپزشک برجسته را بخوانم ،
یا یکی از فیلمهایی که
#فیلمنامه اش را نوشته ، ببینم .


گرچه زندانی بودن مدام در رژیم گذشته ، شکنجه های شدید جسمی، و سپس تبعید در رژیم فعلی ، از کشورش و غربیانه زیستن در #فرانسه ، هرگز اجازه نداد که بیش از سه فیلمنامه ی او فیلم شود !...

اما همان سه فیلم ، فخر سینمای ایران است و بارها جایزه گرفته اند.


#گاو ،
اثر
#داریوش_مهرجویی


#دایره_مینا ،
اثر
#داریوش_مهرجویی و

#آرامش_در_حضور_دیگران ،
اثر
#ناصر_تقوایی



دکتر ساعدی باقلم جادوییش ، همیشه غریب بودو غریب زیست .

در وطن ، مدتی مثل سایر روشنفکران مخالف رژیم ، وابسته به حزب توده شد
و چون آذربایجانی بود ، میگفتند :

اول درست، فارسی حرف بزن !

ودر فرانسه ، دیگر حتی درکش هم ، نمیکردند...فرانسه را با لهجه ی ایرانی حرف میزد... و آنجا وطنش نبود. چه باید مینوشت؟ او که عاشق مردمش بود !

در 49 سالگی، پس از یک دوره اندوه مدام ، ناگهان ، خونریزی داخلی کرد ، و تمام ...

مزار او در قبرستان
#پرلاشز پاریس ، کنار مزار صادق هدایت است. دو نوبسنده ی تنهای ایرانی در آنجا ... که هرگز درک نشدند و ارجشان به جا نیامد.

فیلم
#دایره_مینا در دوره خودش ، طوفانی به پا کرد .مساله ی فرار جوانان از روستا و خرید خون معتادان ، به قیمت ناچیز ، توسط سرمایه داران بیمارستانها و بالا دستیها ، فقر و اختلاف طبقاتی شدید و فساد درونی سیستم ؛
تمثیل جامعه ای بود که خون مردم را در کیسه میکرد....
فیلم مدتها #توقیف بود.


تا سال 57 ، چند ماه قبل از انقلاب ، بالاخره اجازه ی اکران گرفت.

لیستی از بهنرین بازیگران وقت ، در آن حضور داشتند و کار در داخل و خارج از کشور، خوش درخشید. همان سال انقلاب بود.

اساتیدی چون :

عزت الله انتظامی
علی نصیریان

و بازیهای درخشان فروزان
و سعید کنگرانی تازه نفس


بارها در پیچ
#اینستاگرام خود ، درباره ی این فیلم پست گذاشته ام ، در دوران اکرانش ، هر وقت خیلی گریه میکردم و غمگین بودم ، از پدر مادرم ، تمنا میکردم مرا به دیدن این فیلم ببرند و از همه ی اقوام و دوستان ....

کتابهای ساعدی را نمیخواندم ، می نوشیدم ، چون خنکای آب زلال ...


دکتر ساعدی عزیز و تنها ، روانپزشک و
نویسنده ی مردمی و دلسوز ، از یادت نمیبریم و یادمان میماند ، خیلی چیزها را....مطمین باش ! ...


حتی اگر صدها سال بگذرد ، غصه نخور که تو در پاریس و غربت آرمیده ای.......تو در وطنت ، جاودانه ای !...و میدانیم چرا ! آگاهی رسانی کار تو بود..با حربه ی ادبیات..


وقتی همه در حال خوشی و کاباره بازی و محافل کافه های روشنفکری بودند ، تو به خاطر کلماتت زیر شکنجه بودی ، و وقتی همه ، درگیر جشن انقلاب بودند ، تو با تک چمدانت، عازم اجباری غربت... نپرسید چرا ؟! .

...دیگر هیچ چیز نمیگویم !
در داستانی خواهم نوشت .

باهم سکانسهایی از "دایره مینا " را میبینیم ....

#چیستایثربی
#صورتی
#کانال_صورتی

#دایره_مینا
#داریوش_مهرجویی

#فیلم_سینمایی
سال ساخت :1353
اکران عمومی ایران.فروردین 1357

@chista_yasrebii
خواب رسیدن به تو ، برای من گناهه
این بار آخرم بود ، شنیدنش مباحه


#چیستایثربی
زمان نوشتن
#فیلمنامه
#ماه_از_روی_سکو
به کارگردانی
#آرش_معیریان

#چیستایثربی_کانال_رسمی

@chista_yasrebi_original
Forwarded from چیستایثربی_صورتی
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃


هر وقت، خیلی دلم میگیرد یا باید از یکی از آثار و نمایشنامه های
#دکتر_غلامحسین_ساعدی، نویسنده، نمایشنامه نویس و روانپزشک برجسته را بخوانم ،
یا یکی از فیلمهایی که
#فیلمنامه اش را نوشته ، ببینم .


گرچه زندانی بودن مدام در رژیم گذشته ، شکنجه های شدید جسمی، و سپس تبعید در رژیم فعلی ، از کشورش و غربیانه زیستن در #فرانسه ، هرگز اجازه نداد که بیش از سه فیلمنامه ی او فیلم شود !...

اما همان سه فیلم ، فخر سینمای ایران است و بارها جایزه گرفته اند.


#گاو ،
اثر
#داریوش_مهرجویی


#دایره_مینا ،
اثر
#داریوش_مهرجویی و

#آرامش_در_حضور_دیگران ،
اثر
#ناصر_تقوایی



دکتر ساعدی باقلم جادوییش ، همیشه غریب بودو غریب زیست .

در وطن ، مدتی مثل سایر روشنفکران مخالف رژیم ، وابسته به حزب توده شد
و چون آذربایجانی بود ، میگفتند :

اول درست، فارسی حرف بزن !

ودر فرانسه ، دیگر حتی درکش هم ، نمیکردند...فرانسه را با لهجه ی ایرانی حرف میزد... و آنجا وطنش نبود. چه باید مینوشت؟ او که عاشق مردمش بود !

در 49 سالگی، پس از یک دوره اندوه مدام ، ناگهان ، خونریزی داخلی کرد ، و تمام ...

مزار او در قبرستان
#پرلاشز پاریس ، کنار مزار صادق هدایت است. دو نوبسنده ی تنهای ایرانی در آنجا ... که هرگز درک نشدند و ارجشان به جا نیامد.

فیلم
#دایره_مینا در دوره خودش ، طوفانی به پا کرد .مساله ی فرار جوانان از روستا و خرید خون معتادان ، به قیمت ناچیز ، توسط سرمایه داران بیمارستانها و بالا دستیها ، فقر و اختلاف طبقاتی شدید و فساد درونی سیستم ؛
تمثیل جامعه ای بود که خون مردم را در کیسه میکرد....
فیلم مدتها #توقیف بود.


تا سال 57 ، چند ماه قبل از انقلاب ، بالاخره اجازه ی اکران گرفت.

لیستی از بهنرین بازیگران وقت ، در آن حضور داشتند و کار در داخل و خارج از کشور، خوش درخشید. همان سال انقلاب بود.

اساتیدی چون :

عزت الله انتظامی
علی نصیریان

و بازیهای درخشان فروزان
و سعید کنگرانی تازه نفس


بارها در پیچ
#اینستاگرام خود ، درباره ی این فیلم پست گذاشته ام ، در دوران اکرانش ، هر وقت خیلی گریه میکردم و غمگین بودم ، از پدر مادرم ، تمنا میکردم مرا به دیدن این فیلم ببرند و از همه ی اقوام و دوستان ....

کتابهای ساعدی را نمیخواندم ، می نوشیدم ، چون خنکای آب زلال ...


دکتر ساعدی عزیز و تنها ، روانپزشک و
نویسنده ی مردمی و دلسوز ، از یادت نمیبریم و یادمان میماند ، خیلی چیزها را....مطمین باش ! ...


حتی اگر صدها سال بگذرد ، غصه نخور که تو در پاریس و غربت آرمیده ای.......تو در وطنت ، جاودانه ای !...و میدانیم چرا ! آگاهی رسانی کار تو بود..با حربه ی ادبیات..


وقتی همه در حال خوشی و کاباره بازی و محافل
#قهوه_خوری در کافه های روشنفکری بودند ، تو به خاطر کلماتت زیر شکنجه بودی ، و وقتی همه ، درگیر جشن انقلاب بودند ، تو با تک چمدانت، عازم اجباری غربت... نپرسید چرا ؟! .

...دیگر هیچ چیز نمیگویم !
در داستانی خواهم نوشت .

باهم سکانسهایی از "دایره مینا " را میبینیم ....

#چیستایثربی
#صورتی
#کانال_صورتی

#دایره_مینا
#داریوش_مهرجویی

#فیلم_سینمایی
سال ساخت :1353
اکران عمومی ایران.فروردین 1357

@chista_yasrebii
Forwarded from چیستایثربی کانال رسمی (Chista Yasrebi)
داستان فیلم #لوگان۲۰۱۷

سال ۲۰۲۹، نزدیک به بیست و پنج سال است که جهش یافته جدیدی به دنیا نیامده و جهش یافته‌های باقی مانده هم همچون گذشته باترس و در خفا زندگی می‌کنند. در این میان لوگان که با بالا رفتن سنش قدرت‌های خود را از جمله زود درمانی تا حد زیادی از دست داده به همراه کالیبان در مکانی دور افتاده در ایالت تگزاس زندگی می‌کند. مهم‌ترین کار لوگان هم مراقبت از چارلز اگزاویه / پروفسور ایکس است که با بالا رفتن سنش ذهنش به هم ریخته شده و نمی‌تواند قدرت‌هایش را کنترل کند و در مواقعی که می‌ترسد به شدت به دیگران آسیب می‌زند. لوگان خرج زندگی خود را از طریق رانندگی در میاورد و منتظر فرصت است تا برای همیشه از کشور خارج بشود.

روزی زنی مکزیکی بنام گابریلا به سراغ لوگان می‌آید و به او می‌گوید حاضر است در عوض انجام کاری به لوگان پول خوبی بدهد. لوگان ابتدا قبول نمی‌کند اما وقتی دوباره گابریلا را می‌بیند با اصرار او و با توجه به اینکه برای خروج از کشور پول لازم دارد قبول می‌کند در ازای دریافت پول او و دخترش بنام لورا را به داکوتای شمالی ببرد.

صبح روز بعد لوگان به طرف هتلی می‌رود که گابریلا و لورا داخل آن هستند اما با جنازه گابریلا مواجه می‌شود و سریع محل را ترک می‌کند و به خانه خودش بر می‌گردد. درست در زمانی که لوگان متوجه می‌شود لورا به صورت پنهانی در پشت ماشینش تا به اینجا آمده گروهی از مردان مسلح به طرف آن‌ها می‌آیند. لوگان ابتدا تصور می‌کند آنها بخاطر چارلز اینجا هستند اما بعد متوجه می‌شود هدفشان لورا است. چند نفر از مردان مسلح به داخل خانه رفته تا لورا را بیرون بیاروند اما لحظاتی بعد لورا با سر بریده یکی از آن‌ها بیرون می‌آید و لوگان متوجه می‌شود لورا یک جهش یافته‌است که مثل خودش قابلت خود ترمیمی دارد و از دستانش چنگال‌های تیز بیرون می‌زند. لوگان به همراه چارلز و لورا فرار می‌کند اما کالیبان توسط گروه مسلح دستگیر می‌شود. چارلز به لوگان اطلاعاتی دربارهٔ لورا می‌دهد. لوگان با توجه به اطلاعاتی که از موبایل گابریلا پیدا می‌کند متوجه می‌شود یک سازمان آزمایشی عجیب که ظاهراً وابسته به دولت است در طی پروژه‌ای بنام ترنسیجن در حال تبدیل کردن بچه‌های جهش یافته به ماشین‌های کشتار است و از طریف دی ان ای دیگر جهش یافتگان افرادی با قدرت‌های زیاد به وجود میاورد. لوگان متوجه می‌شود لورا نه تنها دختر گابریلا نیست بلکه دختر خود اوست و لورا با دی ان ای او به وجود آمده‌است.

لوگان که بدنش ضعیف تر از قبل شده چاره‌ای نمی‌بیند جز اینکه لورا را به مقصد برساند. ابتدا برای تعویض ماشین و استراحت به یک هتل می‌روند اما اوضاع خراب می‌شود و آنها بازهم فرار می‌کنند. در مسیر راه به دعوت خانواده روستایی که ماشینشان در کنار جاده خراب شده بود و لوگان به آنها کمک کرده بود شام را به خانه آنها می‌روند. همه چیز خوب پیش می‌رود اما ناگهان سر و کله جهش یافته‌ای بنام اکس-۲۴ پیدا می‌شود که نسخه جوانتر و قدرتمند تری از لوگان است. اکس-۲۴ ابتدا پروفسور اگزاویه را به قتل می‌رساند و سپس به سراغ لورا می‌رود. تلاش‌های لوگان برای نجات جان اگزاویه فایده‌ای ندارد و او می‌میرد. لوگان با تلاش فراوان لورا را از دست اکس-۲۴ نجات می‌دهد اما خودش آسیب زیادی می‌بیند و با دردسر فراوان و کمک خانواده روستایی موفق به فرار می‌شود.

بعد از شک و تردیدهای فراوان لوگان بالاخره...

#ویکی_پدیا
#فیلمنامه


#چیستایثربی
#چیستا_یثربی

#چیستایثربی_کانال_رسمی

@chista_yasrebi_original
گمانم بالاخره ، اتفافات خوبی🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 در راه است



از دیدن باری#مارلون_براندو و #آنتونی_کویین در فیلم
#زنده_باد_زاپاتا سیر نمیشوم.

آدم برای اینکه علاقه شو به کسی ثابت کنه، لازم نیست راهای دور بره....فقط بهش فکر کنه...اونی که باید میاد ، میاد.... #زنده_باد_زاپاتا

#کارگردان
#الیا_کازان

فیلمنامه: نویسنده ی قدر آمریکایی
#جان_اشتاین_بک

بازی
#مارلون_براندو
#انتونی_کویین
#جین_پیترز و....
محصول1952




#زاپاتا ؛ اسطوره ی جاودان #نسلی_صادق که دروغ و ریا و ظلم را برنمیتابد ،


قهرمانی که یک تنه در برابر ستم میایستد و از دید مردمانش ؛ هرگز نمیمیرد!




جنگ دل و گلوله...


و مهم تر از همه

#عشق به تک تک همنوعانش...
و حس همدردی و تعهد....



هر کدام از ما ، یک
#زاپاتا هستیم

#چیستایثربی
#چیستا_یثربی

#فیلم
#سکانس
#سینما
#فیلمنامه_نویس
#مدرس
#کارگردان

@chista_yasrebi.2 پیج دوم اینستاگرام.من

فقط همین دو پیج اینستاگرام را دارم.


@chista_yasrebi
#کانال_رسمی
چیستایثربی

#چیستا_یثربی

#کامل_این_سکانس_در_کانال_من

لطفا حتماببینید!!!

#حتما____حتما.....
.

هم خیلی چیزها را میفهمید. هم از
#هنر_ناب ؛ حالتان بهتر خواهدشد...




#چیستایثربی


@chista_yasrebi
#نامه_اختصاصی_بهمن_قبادی_به_چیستایثربی
#در_مورد_شیداوصوفی
اختصاصی_بهمن_قبادی_برای_چیستایثربی

چیستایثربی گرامی
پستچی تو ؛ داستان شیرین و زیبایی بود و مرا به گذشته ها برد.اما آنچه مرا مثل گذشته، بیشتر به آثارت علاقه مند کرده است؛ شیدا و صوفی است.کاری که با خواندن پنج قسمت اولش یاد کارهای دیوید فینچر و به خصوص ؛ #دختر_مرده افتادم...
اما هر چه جلوتر رفت؛ دیدم از آن فیلم هم ، تعلیق ، غافلگیری ؛ شخصیت پردازی و جهان شمولی بیشتری دارد.داستانهای سالیان گذشته ات را دوست داشتم.اما شیدا و صوفی متفاوت است.لحن چند گانه بیان، تعدد روایتها ؛ تصویر پردازی تیره و مخوف از پیچیدگی واقعیات عادی زندگی ، که هر روز از کنار آنها بیتفاوت میگذریم ؛ سناریویی پر جمعیت؛ اما حساب شده و روانشناسی را رقم زده است که فقط از ذهن نویسنده ی خلاق و متفکری چون تو ، ممکن است.... داستان سه خانواده که مثل یک تاتر، هرکس در آن ؛ نقش خود را بلد است...اما تا لحظه ی آخر؛ حقیقت نقش خود را آفتابی نمیکند...دیدم آن را سخاوتمندانه ، در فضای مجازی به اشتراک گذاشته ای، چه کار خوبی کردی ! اما این رمان اگر #ترجمه شود ؛ جهانیان با آن ، بسیار خوب ارتباط برقرار میکنند .چون تو ، جهان شمول نوشته ای و دست روی نکات مشترک بشری مثل عقده ،حقارت؛ کینه، ترس؛ انتقام؛ عشق و خود ویرانی گذاشته ای.برایت آرزوی جدی دارم که این کتاب زودتر منتشر و به زبانهای دیگر هم چاپ شود و یک کارگردان و تهیه کننده توانمند سینمای جهان آن را بسازد.در خارج ؛ ناشران و تهیه کنندگان ؛ نویسندگان را کشف و معرفی میکنند ! امیدوارم این اتفاق برای ذهن خلاق تو هم که عمرت را ، پای نوشتن گذاشته ای بیفتد.....من آن را به تهیه کنندگان و ناشران مختلف ، نشان خواهم داد و حس میکنم برای رمان جامعه شناسی شیدا و صوفی ؛ اتفاقات خوبی در پیش است.

همکار تو
بهمن قبادی-فیلمساز-#چهاردهم_دی_ماه_نودوچهار


#شیداوصوفی
#بهمن_قبادی
#یادداشتی_از_بهمن_قبادی
#درباره_ی_رمان_جدید_چیستایثربی
#شیداوصوفی
#بهمن_قبادی
#فیلمنامه_نویس
#کارگردان
#تهیه_کننده_سینما

#لاک_پشتها_پرواز_میکنند
#نیو_مانگ
#زمانی_برای_مستی_اسبها و ....

#چیستا_یثربی

#Bahman_Ghobadi


@chista_yasrebi