چیستایثربی کانال رسمی
6.38K subscribers
6.06K photos
1.3K videos
57 files
2.14K links
این تنها #کانال_رسمی من #چیستایثربی ، نویسنده و کارگردان است. هرکانال دیگری به اسم من؛ جعلیست! مگر اعلام از سمت خودم باشد/افرادی که فقط خواهان
#قصه های منند، کانال چیستا_دو را دنبال کنند.



@chistaa_2
Download Telegram
با اینکه نمی دانم داستان چگونه به اتمام میرسه اما حسم می گه نوشتن انتهای داستان و این اخرین سطور وداعی دوبارست برای چیستا یثربی با علی... و چقدر تلخه یادآوری دوباره ی همه ی اون حجم از احساس برای نویسنده...نویسنده ای که همه ی این روزهای گذشته به گمانم حس بهتری داشت امروز دوباره دلگیره... دلگیر به خاطر همه ی اون دلتنگی ها...دلگیر برای تمام شدن روایتی که شاید دوست داشت هیچوقت تمام نشه...و اینجاست که میبینیم دکتر چیستایثربی ، خودش از طرفداران پستچی است.طرفداری که شاید مثل بسیاری دیگر، راضی به تمام شدن این روایت زیبا نیست...
#منتقد و
#خواننده ی داستان
#پستچی
@chista_yasrebi
تکمله ای بر یک رؤیا... نقد پدیده ها کار آسانی نیست و داستان پستچی از این جهت از دیگر پدیده ها مستثنی نیست.بیگمان پستچی آغازگر جدی حرکت داستان نویسی دنباله دار در فضای مجازی در ایران است که تاکنون با این حد از اقبال عمومی مواجه شده است و نویسنده ای که حرکت خویش را برای آشتی با کلمه بنا نهاده به نیکی به این مقصود دست یازیده است.شاید بتوان آنچه تب و تاب این پاورقی ها ناميد جریانی بوده که حتی نویسنده را با خود همراه و در صف مشتاقان به پاورقی های جدید نشانده. همراهی دکتر چیستا یثربی با حضوری پررنگ میان خطوط کامنت های هر پاورقی خود شاید نشان از انرژی انبوهیست که نویسنده در پس تک تک واژه های هر پاورقی نشانده و گویی با این حضور پررنگ سعی در دمیدن روحی دوباره بر پیکر خسته اش برای تداوم پاورقی ها داشته است. شروع داستان يک شوک عاطفي بزرگي را به خواننده وارد مي کند و برآمدن مجموعه ى رويدادها از بطن يک رويداد واقعى همراهى و انتظار را در خاطر خواننده مى نشاند،داستان به داستان که جلو ميرويم رنگ آن عشق را پر تلالو در زاويای داستان حس می کنیم. اما آنچه را به گمانم نمی توان نادیده گرفت تکه تکه جلو رفتن داستان و عدم رعایت توجیه مخاطب در پیوستگی برخی وقایع است که شاید از محدودیت های نویسنده در به تصویر کشیدن رویدادها و حجم واژه ها ناشی شود. این مهم وقتی به سطور انتهایی داستان نزدیک می شویم بیشتر جلوه گر می شود و در چند سطر انتهایی سیر وقایع بسیار سریع و پر ابهام از نظر خواننده عبور می کند. شاید بتوان این سطور را سخت ترین قسمت داستان برای نویسنده در توجیه مخاطب شمرد...می توان و بایست نقد سازنده ی این اتفاق-پستچی- را پی گرفت تا شاید زنده تر و زیباتر در قالب داستانی بلند دوباره جلوه گر شود ...تولد پستچی روحی دوباره بر پیکر بی جان کتاب در سرزمینیست که کتابخوانی اش در حال احتضار است و از این حیث چقدر به پستچی های بیشتر محتاج...

#نقد
#پستچی_چیستایثربی
#منتقد
#مهرداد_مهر_آور
@chista_yasrebi
پست و یادداشت بانو

#پریسا_شمس
#نویسنده
#نمایشنامه_نویس و
#منتقد_ادبی
درباره
#نهضت_پستچی
#امروز

سال قبل در يكي از پستهايم نوشتم كه چيستا يثربي با داستان دنباله دار و عامه پسند پستچي، كاربري اينستاگرام را
تغيير داد. وبعد از آن پست كه در فضاي مجازي اساسي دست به دست شد، خيلي سايتها و روزنامه ها از اين حركت خانم يثربي ستايش كردند. حالا كتاب پستچي در نمايشگاه كتاب امسال ركورد دار تجديد چاپ ميشود و ظرف چند روز به چاپ سوم ميرسد. اين اتفاق در بازار راكد و بيجان چاپ بيشتر به يك معجزه شبيه است. مخاطبين چيستا براي ملاقات با نويسنده راهي نمايشگاهي ميشوند كه در پرت ترين نقطه نقشه قرار دارد، آنها نه فقط پستچي بلكه ساير آثار يثربي را ميخرند و ترديد نكنيد كه در كنارش كتابهاي ديگر هم به كيسه خريدشان روانه ميشود و اين يعني رونق گرفتن بازار . چيستا يثربي نبض مخاطب را در دست دارد. او با هوش و درايتي مثال زدني بخشي از جامعه خاموش مخاطبين كتاب را بيدار كرده كه دلشان قصه ميخواهد اما از داستان هاي ساختارگرا و روشنفكرمآب روگردانند. به اعتقاد من يثربي موج جديدي از كتاب خوان ها را برانگيخته كه اين حركت بسيار ارزشمند است. حالا مردمي دست به كتاب برده اند كه با هر ميزان از تحصيلات، در هر طيف سني و از هر قشر طبقاتي عطش خواندن دارند ، اميدوارم چيستا يثربي هرگز از راهي كه در پيش گرفته خسته نشود و اميدوارترم كه باقي نويسندگان هم از برچسب عام پسند نوشتن نترسند و براي توده مردم توليد اثر كنند چراكه گام اول فرهنگسازي نفوذ به اذهان مردم است، كتاب هاي كم تيراژ كه كنج انبارهاي كتابفروشي ها خاك مي خورند، هرچند كه ارزشمند و حاوي انديشه اي سترگ باشند اما در نهايت رسالت ناكامي را بين صفحات خود تا ابد مي كشانند.
#چيستا#يثربي#پستچي
پ.ن: تصوير چيستا يثربي در حال امضاي كتابش در نمايشگاه


#ازپیج
#پریسا_شمس
#نویسنده و
#منتقد_ادبی
#امروز



#چیستایثربی
@chista_yasrebi
.
چیزی نمیدانم از این دیوانگی و عاقلی.....

#تیتراژ_پایانی_سریال_مدار_صفر_درجه
#ترانه_سرا : #افشین_یداللهی
#آهنگساز : #فردین_خلعتبری
#تنظیم_کننده : #فردین_خلعتبری
#خواننده : #علیرضا_قربانی
#کارگردان :
#حسن_فتحی

بازیگران

#شهاب_حسینی
#ناتالی_متی
#رویا_تیموریان و.....

#پخش1386
برای دو نفر
#حسن_فتحی؛ کارگردان که هنوز معتقدم بهترین کارش است.. و دیگر در تلویزیون ما ؛ شبیه آن ساخته نخواهد شد..
.

و #شاعر_ترانه_ی تیتراژ پایان
#دکتر_یداللهی

روحش در جوار خالقش ؛ آرام...
آرامتر از این دنیا ....

#کلیپ
#موزیک
#سریال#فیلم#سکانس
هم اکنون در
#اینستاگرام_رسمی_چیستایثربی

Yasrebi_chista

#چیستایثربی
#چیستا_یثربی
#فیلمنامه_نویس
#منتقد_سینما
#کانال_رسمی_چیستایثربی


@chista_Yasrebi_official
جسارتا از اینکه
#روشنفکر خوانده شوید، خشنودید؟



__سوزان سونتاگ : خُب ، درواقع هیچ‌کس خوش ندارد به عنوانی مسما شود. این واژه بیشتر برایم مفهوم صفتی دارد تا اسمی که به کسی اطلاق شود. گواینکه، به گمانم، در این مسئله به ظن قوی نوعی #غرابت خالی از مهر وجود دارد، خصوصاً اگر پای #زنی در میان باشد.

#سوزان_سونتاگ
#منتقد و
#نظریه_پرداز امریکایی

#چیستایثربی
#چیستایثربی_کانال_رسمی

@chista_yasrebii
Mohsen.fazeli:
❤️🌴🍎🍏چیستا یثربی بانویی برای تمام فصول*🍎




ازسال70 با #چیستا آشنا شدم ... جوان بود وپرشر وشور وسرشار از انرزی آن زمان نقد تاتر ونمایش نامه نویسی می کرد .


در نشریاتی که تعداشان اندک بود نقد تاتر می نوشت وگاهی کارگردانان تاتر را با قلم اش آشفته حال می کرد.* جسور وبا شهامت عمل می کرد. من هم جوان بودم ودلم می خواست سری میان سر هادر بیاورم.* چیستا با محبت بود و اخلاق خاص خودش را داشت وبه کسی هم اهمیت نمی داد که درباره اش چه به گویند. * عاشقانه قلم می زد *شعرمی گفت .* وقلبی سرشار از مهربانی وبه بروبچه های جنوب {#خوزستان ارادت خاصی داشت. } هنوز هم دارد.

این حکایت را می نگارم . تا به یاد آن سال ها کمی آرام بگیرم این روز ها حال خوشی ندارم.

بیماری مرا پریشان کرده ست. احساس تنهایی وبی مونسی ورکب خوردن از بعضی ها هم مزید بر علت شده و مرا بد جوری آزرده کرده . این رفتارهای ملونانه* از کسی هم طلبکار نیستم. چیستا یثربی بهانه ای شد که من حرف هایم را بزنم امروز از آن دوران نزدیک به 25 سال است که می گذرد.امروز چیستا دارای دختری ست
.
همان *نیایش که من در کودکی بغل می کردم ومرا چقدر دوست داشت .حالا برای خودش خانمی شده ست سالهاست اورا ندیدم. دلم برای دیدن اش تنگ شده.


قرار است خانم یثربی قرارست کتاب شیدا وصوفی را 5شنبه در نشر قطره رونمایی کند .


دراین سال ها هیچ کدام از کتاب هایش را به من هدیه نکرده است . امیدوارم این بار جبران کند. چیستا امروز برای خودشان اسم ورسمی دارد . هستند کسانی که حسرت موقعیت اش را می خورند وتنها کاری که از دستشان بر می آید جلو پایش #سنگ می اندازند!



*گرچه چیستا نشان داده ست بیدی نیست که از این بادها بلرزد . او کار خودش را می کند حرفهایش را می زند چه خوشمان بیاید وچه نیاید!



با خودش صداقت دارد وهمین گمان کنم برای یک #انسان_آزاده کفایت می کند.*

#محسن_فاضلی
#منتقد_سینما
#روزنامه_نگار
#همکار_دیرین در مطبوعات

🍇🍇🍇🍇🍇🍇🍇🍇

#پاسخ_چیستایثربی




قربان زیارتتان کنم تقدیم میکنم. همیشه این چند سال ، تصادفی در خیابان هم را دیدیم. در حالی که من میدویدم و کتابهایم همراهم نبود. مرسی از مطلب نوستالژیک زیبا در کانالتان درباره من .به امید دیدار زود هنگام و شفا .



نسل ما چه بیرحمانه تلف شد و چه مظلومانه !



#چیستایثربی



@chista_yasrebi_original
" با خشم به گذشته بنگر " ،
همچون نارنجکی دستی در تئاتر بریتانیایی بود که اندیشه های قدیمی را از هم پاشید: همانطور که کنث تینان منتقد و نویسنده تئاتر در مورد این نمایشنامه گفته بود، این اثر یک معجزه کوچکی بود تا روی صحنه ارزش هایی را ببینی که مردم  از آن ها مایوس شده اند.

#کنث_تینان
#منتقد

#چیستایثربی
کانال رسمی
@chista_yasrebi
ما چرا میترسیم ؟!

به دو دلیل :


🌺 چون نمیدانیم و ندانستن ترس می آورد!


🌺 یا اتفاقا ، آخرش را خوب میدانیم ....

و میدانیم ، خوب ، تمام نمیشود.

#چیستا_یثربی
#چیستا
#نقد_سینما
#منتقد
#منتقدان_سینما
#نویسندگان_سینمایی
#نقد
#خواب_گل_سرخ
#ترس

#فیلم سینمایی
#سایکو یا
#روانی


سکانس قتل در حمام فیلم ؛"روانی" هیچکاک ، به عنوان یکی از وحشتناکترین سکانسهای فیلمهای
#ژانر_وحشت ، شناخته شده است.

#کلیپ
#سینما
#وحشت
#ژانر_وحشت
#ژانر_پلیسی_جنایی
#ژانر=سبک
#سایکو
#روانی
#آلفرد_هیچکاک


کانال رسمی
#چیستایثربی

@chista_yasrebi

#chista_yasrebi
#psycho
#hitchcock

#critic
#dramatist
اگر شما ناگهان بفهمید که فرزندتان همجنس گراست ،چه احساسی پیدا میکنید؟مثلا به من بگویند ،دختر من به زنان علاقه دارد..اکثر والدین در ابتدا و شاید همیشه،مقاومت نشان میدهند و باور نمیکنند که فرزند آنها دچار مشکل است!
. پسرحذف شده
#Boy_Erased
. براساس رمانی به همین نام ساخته شده است، رمانی که براساس خاطرات
#گاراد_کلونی و به قلم خود او نوشته شده است. «پسر حذف شده» داستان پسری است که در نوجوانی متوجه اختلال جنسیتی خود می‌شود و زمانی که ۱۹ ساله می‌شود، والدینش با بازی #نیکول_کیدمن و
#راسل_کرو تصمیم می‌گیرند برای درمان او اقدام کنند.

لوکاس هجز که ۲۱ سال دارد،بازی در این نقش چالش برانگیز را برعهده گرفته است. بازی بی‌نظیر هجز، در فیلم «منچستر کنار دریا» نامزدی اسکار ۲۰۱۷ در رشته بهترین بازیگر نقش مکمل را برایش به‌همراه داشت.

#جوئل_اجرتون
#Joel_Edgerton،
بازیگر قدیمی استرالیایی ،کارگردانی این فیلم رابعهده دارد

در فیلم «پسر حذف شده» با این پسر جوان همراه می‌شویم که متوجه بحران جنسیت خود شده است و والدین نگران او که باید برای درمان یا حتی عمل تغییر جنسیت تصمیم بگیرند. والدینی که در ابتدا مشکل جنسی فرزندشان را باور نمی‌کردند و پس از آن برای درمان باید با عقاید مذهبی خود می‌جنگیدند. مشکلی که همچنان در دنیا به زعم بسیاری از خانواده‌ها ساخته ذهن بیمار است و به عمل جراحی احتیاج ندارد، اما از سوی دیگر کمپین‌های حقوق بشری در صدد آگاهی دادن به جامعه و حمایت از این دسته افراد برآمدند.

نیکول کیدمن درباره شخصیتی که نقش او را بازی می‌کند به یک سایت سینمایی گفته است:«زمانی که او و شوهرش تصمیم می‌گیرند برای درمان پسرشان اقدام کنند، سعی کردم خودم را جای مادرش بگذارم و از دید مادر او تصمیم بگیرم. هیچ یک از کارهایی که این مادر انجام داد قابل انتقاد نیست و همین باعث شد که رابطه محکم آنها حفظ شود.» اوج بحران فیلم ،#تناقض اعتقادات مذهبی والدین و عشقشان به پسری است که بزرگ کرده اند و دکتر تشخیص داده که متفاوت یا همو سکچوال است!آنها حتی از کلمه#همو_سکچوال میترسند و معنی اش را درست نمیدانند.اول فکر میکنند گناهی روی داده که پسرشان، ، به مردها تمایل دارد !اما کم کم با حقیقت این ماجرا ، روبرو میشوند،وتصمیم به درمان پسرشان میگیرند.

#چیستایثربی
#چیستا_یثربی
#چیستا
#سکانس
#فیلم
#سینما
#پسر_حذف_شده
تقابل سنت و واقعیت
#نقد_سینما
#منتقد_سینما

#چیستایثربی
کانال رسمی



@chista_yasrebi
انجمن شاعران مرده
#deadpoetsociety

ضدیت و تقابل تحجر ، با خلاقیت خودجوشی ، شادی و ذوق درونی ...
.
.
گرچه استاد ادبیات ، در پایان فیلم ، طی یک سری اتفاقات ناگوار ، برای ابد ، ممنوع التدریس میشود ، ولی به هدف نهایی اش ، میرسد!
. آگاه سازی دانشجویانش از اینکه نترسند ، خود واقعی شان را بیان کنند ، شعر ،عشق و ادبیات را به شیوه ی خود دوست داشته باشند ، زندگی را ستایش کنند و در لحظه ، زندگی کنند.
.

گمانم بالای پنجاه بار این فیلم را ، در تلویزیون ، رادیو ، دانشگاهها ، مدارس و ادارات ،تحلیل کرده ام.

شادمانه زیستن یعنی
#خلاقانه_زیستن و این بهتر از موفق بودن است و اگرچه ناخدا یا کاپیتان "کیتینگ " ( لقبی که خوش دوست داشت بچه ها به جای "استاد " ،صدایش کنند) ، در نهایت اخراج میشود ، ولی دانشجویانش با آن سکانس پایانی زیبا ، درس خود را به استاد محبوبشان ، خوب پس میدهند. کیتینگ یا همان رابین ویلیامز ، به آنها آموزش داده بود که گاهی روی میزها و صندلیهایشان ، بایستند تاببینند ، جهان از آن بالا ، چه شکل دیگری دارد و اصولا نگاه ما به زندگی ، از زوایای مختلف ، تغییر میکند !

میتوان جهان را گونه های دیگری هم دید و همیشه راهی برای لذت بردن از نعمتهای خداوند ، وجود دارد...
.
پس انسانها باید اول خودشان باشند، بدون
قهرمان سازی ، پیشداوری ،تعصب و آرمانخواهیهای واهی... وقتی خودت باشی ، براحتی از کسی یا چیزی نمیترسی ! چون پای عواقب عملت می ایستی ! .
سکانس اعتراف گرفتن اجباری از بچه ها و ترساندن خانواده هایشان برای اخراج دانش آموزان ، مبنی بر اینکه "کیتینگ "در قوانین کالج ، اخلال ایجاد کرده است ، یکی از پرتنش ترین و زیباترین سکانسهاست که انگار برای همه ی قرون ساخته شده است ، و همیشه زمان مصرف دارد....


خلاقیت گویی همیشه، در قیاس با تعصب و تحجر ، محکوم است!و تنها شجاع دلان به آن ،تن در میدهند و عواقبش راچون ناخدا کیتینگ میپذیرند.

تفکر نامتعارف ، خلاقیت پدید می آورد. .


.روح
#رابین_ویلیامز عزیز ، در شادی و آرامش، با بازی ببنظیرش در این فیلم #روانشناسی و
#جامعه_شناسانه ،و البته فیلمهای خوب دیگرش مثل "پچ آدامز" و "ویل هانتینگ خوب" و..... .

#چیستایثربی
#چیستا_یثربی
#چیستا
#فیلم
کارگردان
#پیتر_ویر
1989
#نقد_فیلم
#منتقد_سینما#منتقدان_سینما
#سکانس #فیلم#ویدیو
کامل در کانالم

#Chista_yasrebi#critic#writer#education#psychologist#lecturer#teaching#creative#creative_teaching#art#cinema#movie#video#Robin_willams#chistayasrebi

@chista_yasrebi.2پیج دوم من

https://www.instagram.com/p/Bl3x8I4FEoF/?utm_source=ig_share_sheet&igshid=18tgt9l6hn3bt
فیلم سینمایی " شکوه علفزار "

Splendor in the Grass






این درام ، محصول سال ۱۹۶۱ به کارگردانی
#الیا_کازان است. این فیلم به موضوعاتی مثل #عشق، #دلشکستگی و خودداری از #رابطه_جنسی قبل از #ازدواج و مفهوم #نجابت و تعارضش با دنیای امروز ، می‌پردازد

#ناتالی_وود
#وارن_بیتی
#شکوه_علفزار

مفهوم
#نجابت در عشق چیست؟

#چیستایثربی
#چیستایثربی
#چیستا

#نویسنده
#منتقد_سینما
#سینما
#فیلم
#ویدیو
#کلیپ
#نقد
#بکارت روحی و جسمی
#بحث و
#مشارکت
#آزاد




عشق نجیبانه و باوقار ، به چه عشقی میگویند؟
و آیا در دوران معاصر ، ممکن است
یا به جنون ،طرد و انزوا ، منجر میشود؟
در این فیلم ؛ دختر ، علی رغم عشق شدیدش به معشوق ، از رابطه ی جسمی و جنسی ، گریزان است و میخواهد #بکارت خود را حفظ کند...علی رغم مشکلات شدیدی که بر سر ازدواج آن دو وجود دارد...



در نهایت ، کارِ دختر به آستانه فروپاشی عصبی و کار پسر ، به ازدواجی فرمایشی با یکنفر دیگر و احساس بدبختی درونی میرسد...



هر دو عشق و شور زندگی و جوانی را تا ابد ، از دست میدهند ، و با درد هجرانی شدید، مواجه میشوند.

این فیلم در دهه شصت میلادی ، واکنشهای موافق و مخالف فراوانی را در میان مخاطبان گسترده اش ، برانگیخت.

خب من شخصا ، به شدت به بکارتِ‌ روح معتقدم .


در موردِ جسم ، همیشه فکر میکنم تاجایی که دو طرف میتوانند ، حرمت و حریم هم را نگه دارند و
اگر نمیتوانند ، حداقل در عشق ، قباحت پدید نیاورند...
و حریمشان ، بوی ریا ، فریب ، گناه ، فشار و اجحاف ندهد.


برخی عشق ورزیها ، عاشقی نیست.
قباحت و وقاحت است.
اگر به من باشد همان دو آیه ی معروف را میگویم :
زن پاک ، برای مرد پاک ،
و زن ناپاک ، برای مرد ناپاک...





گمانم منظورم را رساندم ....



من عشقِ توام با شرف ، احترام و پاکدامنی را میپسندم .


من شور و شوقِ باوقار را میپسندم...


عشق ، اگر دمِ دستی و بی شرافت شود ،
خیلی چیزهای دیگر هم ، شرفِ خود را از دست میدهد.

#chista_yasrebi
#chistayasrebi
#chista

#cinema
#movie
#splendorinthegrass
#nataliewood
خوانش شعری از #چیستایثربی
#تعهد و #شعر
#شاعر_معاصر و #منتقد_ادبی
#حمیدرضا_شکارسری
چاپ شده در #روزنامه_همدلی
به تاریخ #شنبه_بیست_و_سه_فروردین_نودونه

#نقد_شعر : "جیرجیر ســاعتهای هفت صبح، درست وقتی میخواهم
عاشقت باشم، یک نفر را برای اعدام میبرند ...
.
تعهد،در وجود هر انسانی،اجتناب ناپذیر است.تعهد به اصول
اجتماعی و سیاســی، تعهد به دین و مذهب، تعهد به آدمهای
دور و نزدیــک، تعهد به هیچ! که خود تعهد،به گریز از تعهدات
گفته شــده است!و ...
.
. اما یک هنرمند و شاعر عالوه بر تعهدات عمومی، تعهد به اصول هنری را هم در خود احساس میکند.
سنگینی کفه هر کدام از این تعهدات در متن، اثر را به سمت
ژانر یا گونهای خاص از هنر ســوق میدهد.
.

در د‌و ســوی این طیف، شــعار محض و فرم محض قرار گرفته‌اند.



هنرمندترین انسان،اوست که بتواند تعادلی بین تعهدات عمومی خود از یک
طــرف و تعهدات هنری خود از طرف دیگر ایجاد کند تا اثر در
گرانیگاه فرم و محتوا قرار گیرد.

#چیســتا_یثربی ، در شــعر خود از یک ســو به تبلور حس
نوعدوســتی خود اندیشیده اســت و از سوی دیگر به فرم و
بیان هنری متن هم بی اعتنا نمانده اســت.
.
.#روایت #شــاعرانه او برای این کار، همزمانی #مراســم_اعدام یک انسان با حس و حال #عاشقی راوی شعر اســت که گویای تباین و تضادی
آشکار است.
.
این همزمانی، موقعیتی #پارادوکسیکال را فراهم میآورد تا خواننده به اندیشه فرو رود

و با پایان شعر در این
موقعیت باقی بماند.
.
ریزه کاریهــای یثربی در این شــعر به اجــرای هرچه بهتر
مضمون شــاعرانهاش کمک کرده اســت. او از آوای جیرجیر
ســاعت به جای دنگ دنگ ، یــا زینگ زینگ
یا حتی تیک تاک ســاعت ، اســتفاده میکند ، تــا صدای جیرجیر طنــاب #اعدام را تداعی کنــد.



گویا صدای "بیدارباش ســاعت" مانند طنــاب دار ،او را عذاب میدهد و مانع عاشــقی او میشــود. .



او همچنین به جای جیرجیر ســاعت از
جیرجیر " ســاعتها"ذکر میکند تا تداوم عشــق و اعدامها و
ادامه ناگزیر همزمانی آنها را یادآوری کند.

چیســتا یثربی، اجرایی عینیگرا، جزءنگر و مدرن از عبارت
معروف :
"بنی آدم اعضای یک پیکرند" ...
ســروده سعدی ارائه
کرده است.

انگار او میخواهد به ما بگوید که ماهیت تعهدات و
احساسات انسانی در طول تاریخ عوض نمیشود،

اما شکل بروز
و ظهور آنها مدام تغییــر میکند و به همین دلیل هنرمند و شاعر نیز باید با بیانی تازه به طرح آنها بپردازد.
.
#حمید_رضا_شکارسری
#روزنامه
#همدلی

از #کتاب " نگاهت همیشه دوشنبه است"
چیستایثربی
کوله پشتی، 1395؛صفحه 22
#نقد_ادبیات_ایران
#نشر