چیستایثربی کانال رسمی
6.39K subscribers
6.06K photos
1.3K videos
57 files
2.14K links
این تنها #کانال_رسمی من #چیستایثربی ، نویسنده و کارگردان است. هرکانال دیگری به اسم من؛ جعلیست! مگر اعلام از سمت خودم باشد/افرادی که فقط خواهان
#قصه های منند، کانال چیستا_دو را دنبال کنند.



@chistaa_2
Download Telegram
اخبار دنیا دارد مرا فرو میبرد ؛ من بین سیل و قحطی و زمین لرزه ؛ دست و پا میزنم. هر جا را درست کنی ؛ مصیبت از جای دیگری ؛ سر در می آورد. من بین ارواح کشته شدگان و صدای گرسنگان ؛ غرق میشوم. زنی پنج میمون به دنیا آورد ؛ کوهها حرکت میکنند. من نمیتوانم جلوی اتفاقات را بگیرم ؛ معدنچیان زنده به گور ؛ سوختگان آتش ؛ و یتیم های جنگ در خانه ی مرا میزنند؛ من غرق میشوم. فقط دستم است که به امید نجات ؛ بیرون است و کسی آن را نمیگیرد....

#بهرام_بیضایی
#مونولوگ
#دنیای_مطبوعاتی_آقای_اسراری
#1345
#چیستایثربی


مونولوگ بالا ؛ از زبان شخصیت خبرنگار مجله ای بیان میشود ؛ که در زندگی؛ به آنچه میخواسته ؛ دست نیافته ؛ و همیشه ؛ در حسرت آن چیزهاست...او به اجبار و به خاطر تامین زندگی ؛ شاعری را کنار گذاشته و مسول صفحه
"#آخرین_اتفاقات"مجله ی
#ایران_مصور شده است.اما از شغل خود ؛ ناراضی است.

یکی از مونولوگهایی نفس گیر و معناداری که من همیشه ؛ برای تمرین بیان هنرجویان و بازیگرانم نیز ؛ از آن استفاده میکنم.

نوشته:بهرام بیضایی



@chista_yasrebi
به یاد نجات فرهاد مهراد از این زندان خاک
#فرهاد_مهراد عزیز
29 دی1322
9 شهریور1381


فرهاد...مردی برای تمام رنجها.....

#آینه_ها
#ترانه:
#اردلان_سر_فراز
#موزیک:
#حسن_شماعی_زاده

#خواننده
#فرهاد_مهراد
شروع و پایان کلیپ
دو سکانس از فیلم جاودان
#بهرام_بیضایی
#مسافران


#چیستایثربی
به یاد فرهاد مهراد
@Chista_Yasrebi

https://telegram.me/joinchat/BoqMgDvSdBqMEFTqiwAyig
Saman Tirandaz:

متاسفانه این روزها هنر دستمایه تجارت شده قلبم تیر میکشد وقتی میبینم موجی که روزی قرار بود سرنوشت هنر تاتر کشور را شکوفا کند به دکانی پلاستیکی مبدل شده که هر کسی قدرت و اجازه این را به خود بدهد که سالن دار باشد و همایش و ورک شاپ و جشنواره به راه بیندازد و امرار اجاره های عقب افتاده های ساختمان های متروک را با هنر ناب و بی ادعا و بی پول تاتر معامله کند و متاسفانه برگزار کنندگان جشنواره های تاتر پلاستیکی دست به دامن بزرگانی شده اند که نامشان را حتی تاتر ملی کشور به سختی حمل می‌کند بی آنکه با خود بگویند که ما از #بهرام_بیضایی #محموداستادمحمد
#ناظرزاده_کرمانی و دیگر بزرگان چه می دانیم و چند اثر این بزرگان را آنگونه که باید و شاید خوانده و درک کرده باشیم مقصر کسی نیست جز بزرگان هنر که این روزها سمت اداری پیشی گرفته اند و با دشنه قدرت بر سینه هنر ناب تاتر میکوبند
دلم میشکند وقتی میبینم نویسنده ای #چیستایثربی به جای تفکر و تمرکز بر روی آثار جدیدش باید دنبال به تاراج نرفتن فرزندانش باشد که مورد تعرض کفتارهای هنر ناب تاتر باشد و درود بر آنکه حقیقت راپیشی گرفت از هنر تا نقاب سخت هنربندان را بشکند
#سامان_تیرانداز.کارگردان.بازیگر
@samantirandazart
@Chista_Yasrebi



عبد الله:او به بالاترین جایی رسید که بشری رسیده
تمام حجت مسلمانی من حسین بن علی است.
- راحله: کجا رفتی؟ چه دیدی؟ بگو عبدالله حقیقت را چگونه یافتی؟
- عبد الله: من حقیقت را در زنجیر دیدم
من حقیقت را پاره پاره بر خاک دیدم
من حقیقت را بر سر نیزه دیدم
من حقیقت را...
دیالوگ سکانس آخر فیلم
#روز_واقعه

#فیلمنامه
#بهرام_بیضایی

به نوعی بااین چند #جمله_ی_بیضایی در فیلم روز واقعه ؛ زندگی میکنم....
بر یزید و یزیدیان لعنت
خانه شان بر آب
دلشان در آتش
#بشمار

#چیستایثربی


@Chista_Yasrebi

https://telegram.me/joinchat/BoqMgDvSdBpRODaZIHG-jQ
Chista Yasrebi:
اگر درست فهميده باشم شما از چيزي حرف مي زنيد که پيش از اين در «کارنامه بندار بيدخش» اتفاق افتاده. دو روايت موازي که دو مکان و دو زمان مختلف دارند و هر يک هم با روايت خود. گاهي مکالمه يي هم بين اين دو روايت هست. در اين نمايشنامه هم همين اتفاق مي افتد. يعني آن روايت خودش را مي گويد و ديگري هم روايت خود؛ ولي به طور ناخواسته بين اين دو روايت- نه حتي بين دو شخصيت- مکالمه يي شکل مي گيرد. من در اين اشکالي نمي بينم، در متن هم همينطور.

#بهرام_بیضایی
در مورد
نمایش
#افرا

این چند خط را که میخواندم یاد پنج شخصیت
#موازی ورژن دوم نمایش
#شب ؛ کار اخیر خودم افتادم....

سرنوشت شیخ اشراق ؛ غزاله علیزاده ؛ ساعدی ؛ پروین اعتصامی ؛ اکبر رادی و استاد ؛ همه به طور موازی ؛ پیش میرفت ولی درهم تنیده میشد......


در ابتدا ناخواسته بود ؛ چون یک بازیگر همه ی نقشها را ؛ بازی میکرد ؛ فکر میکردم این موازات ؛ سرنوشتها تصادفیست .کم کم فکر شده و آگاهانه شد....

من ژوکر نیستم ؛ حتی روی صحنه ی تاتر باید اندیشمند و خردورز باشم....و چه خردی بالاتر از کشف مشابهت های سرنوشت اساتیدی که ناگهان از قله به حضیض میافتند و یا نیست و نابود میشوند....

همانگونه که استاد دختر ؛ناگهان در پایان نمایش ؛ مفقود الاثر شد...


مکالمه و ارتباطی صامت ؛ بین این چند شخصیت ؛ در جریان بود که تماشاگر آگاه ؛ خودش جاهای خالی را پر میکرد...

#چیستایثربی
@chista_yasrebi
#تمرین_کلاسهای_موسیقی
در دانشگاه
#استانفورد
#آمریکا

جایی که از
#بهرام_بیضایی ما دعوت به تدریس کردند و او در آمریکا ؛ ماندگار شد و ما امروز از نمایشها و فیلمهای خوبش محرومیم....

باید شایستگی هر پدیده ی بزرگی را داشت...ما گاهی نداریم !

#چیستایثربی
#کانال_رسمی_چیستایثربی

@chista_yasrebi_official
#حسین_بن_علی، گفت :چگونه سنگی بر بُتان مُرده بیندازم حال آنکه بُت های زنده روی زمین اند؟"

روز واقعه
#بهرام_بیضایی
من و دخترم_مشهد
#چیستایثربی

https://t.me/joinchat/AAAAADvSdBq1EA_7IHG-jQ
مهتاب "هما روستا " : ما میرویم تهران ، برای عروسی خواهر کوچکترم ، ما به تهران نمیرسیم.ماهمگی میمیریم.

فیلم #مسافران
#بهرام_بیضایی
#چیستایثربی_کانال_رسمی
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍁


#مسافران
#بهرام_بیضایی

در ابتدا، مهتاب (زنده یاد هما روستا) و شوهرش حشمت داوران (هرمز هدایت) را می‌بینیم که با دو کودکشان در یک اتومبیل بنز کرایه به رانندگی صفر مولوی (آتش تقی‌پور) می‌نشینند. آنها حامل یک آینۀ قدیمی هستند که باید آن را برای مراسم عقد به تهران برسانند. مهتاب قبل از سوار شدن به اتومبیل، رو به دوربین می‌چرخد و می‌گوید: «ما می‌رویم تهران، برای عروسی خواهر کوچکترم. ما به تهران نمی‌رسیم. ما همگی می‌میریم!»

#مونولوگی_شوک_آور و تکان دهنده!



صحنه ی تصادف عمدا نشان داده نمیشود.اما یک تریلر ، ماشین آنها را له میکند ، همگی میمیرند ، اما خبری از آینه یا خرده های آینه ی عروسی نیست! برای همین ؛ خانم بزرگ ، هرگز باور نمیکند که آنها مرده اند...



میگوید : آنها اینه را میاورند...




از نمادین ترین فیلمهای ایران که عاشقش هستم ...تا حالا نقد درستی بر آن نخوانده ام و خود استاد بیضایی هم، گمانم عمدا ، درباره ی این فیلمش ، سکوت کرد.


حدس میزنم چرا ....


آنها که باید بفهمند ، فهمیده اند و برای بقیه ، نباید توضیحی داد !... من بزودی تحلیلم را درباره ی این فیلم ، در کانال رسمی ام ،میگذارم.

خانم بزرگ : لعنت به جاده ها ؛ اگه معنیشون جداییه .... کلیپ فیلم، اکنون درکانال رسمی من.




#چیستایثربی

#سینما
#سکانس
#دیالوگ
#فیلم
#سینمای_ایران
#نقد_فیلم
#چیستایثربی_کانال_رسمی

#chista_yasrebi
#cinema
#Iranian_cinema
#Travellers
#movie
#کلاغ
فیلمی از
#بهرام_بیضایی
بازی
#پروانه_معصومی

فیلم خوب ،همیشه خوب است.
با هم ،یکی از دیالوگهای زیبای آن را میخوانیم🔽


کانال رسمی
#چیستایثربی

@chista_yasrebi
💙💜💙💜💙💜💙💜💜💜

آسیه: دنیا خیلی بزرگ شده، من تازگیا مجبور شدم چند تا کوچه و خیابون جدید پیدا کنم، شهر خیلی بزرگ شده، شما نمیخواین شهر رو ببینین؟

مادر: من مال این شهر نیستم، من مال تهران قدیمم!

آسیه: ولی فکر کنم گردش براتون خوب باشه، یکی از همین روزا که درس ندارم ماشین رو از عمه ام میگیرم! میای؟

مادر: باشه میام دختر جون، منو به گردش ببر، بیا باهم دنبال تهران قدیم بگردیم!

#کلاغ
#فیلم_سینمایی
#بهرام_بیضایی با بازی خاص
#پروانه_معصومی
#فیلم_خوب
#دیالوگ_خوب


کانال رسمی

#چیستایثربی

@chista_yasrebi
قصه هاي مير كفن پوش ( 1358 )» {فیلمنامه}

طاقت بيار طاقت .كه پهلواني جز طاقت نيست .چون تورا شكنجه مي كنند بايد كه بر ايشان بخندي واگر نتواني خنديد آب دهان بر رويشان بيفكني. واگر آب دهان نتوانستي افكند ناسزايشان بگويي واگر ناسزا نتوانستي دندان خشم بفشري واگر دندان خشم فشردن نتواني مباد بنالي كه ايشان از تو همين خواهند .واگر بيش خواهند مبادبگريي كه چون بگريي آنگاه است كه ايشان بر تو بخندند.

#بهرام_بیضایی

کانال
#چیستایثربی
@chista_yasrebi