دوستان یک شوخی گریه آور :
کانالی که بی اجازه ؛
#او_یکزن را
#بی_اسم_من گذاشته و حتی به دروغ نوشته ؛ من صفحه ام را فروخته ام و احتمالا الان اشباح!!! صفحه ی مرا اداره میکنند! شنیدم پریشب نوشته :
به دلیل
#بد_قولی نویسنده !!! امشب #قسمت_صد_نیامد و معذرت میخواهیم!
ما از خنده ؛ واقعا نمیدانستیم گریه کنیم؟ یا از شدت گریه ؛ بخندیم ؟!
اولا
#قسمت_صد ؛ همان روز بعداز ظهر؛ روی صفحه ی کانال من و همه ی کانالهای پخش کننده ی قصه ی من بود!
؛ و از ساعت چهار بعد از ظهر همان روز ؛ روی کانال من و کانالهای مجاز و فرهنگی دیگر ؛ کلی هم بازدید و بازخورد داشت.
#دوما ؛ باید به این
#ادمین_گرامی بگوییم :
#ببخشید !
نویسنده برای قصه ای که حتی نام نویسنده اش را
#حذف کرده اید! به شما بد قولی کرده و قصه را ساعت چهار بعد از ظهر در کانالش گذاشته ؛ که شما تا دوازده شب ؛ نتوانید یک کپی ساده کنید !
...و متاسفانه ادمین گرامی ؛ این بدقولی برای کانال شما همچنان ادامه خواهد داشت !...تا ابد ؛ در جایی که داوری عادلانه تری در کار است.....
این هم لطفا اعلام کنید که نویسنده ؛ کلا بدقول شده ! یا مرده !
یا چه میدانم..... از دست شما خودکشی کرده است!....
یا کلا از ایران؛ رفته است تا بقیه
#او_یکزن را به شما ندهد !....
و
ناشر طفلکی اش به خاطر شما به دردسر نیفتد...
لطفا همین الان اعلام کنید !
والله این را دیگر ؛ من و ناشرم نشنیده بودیم.....
قصه ای که
#ناشر دارد ؛
#شابک و
#فیپا دارد ؛ و تحت قانون #کپی_رایت است ؛ بی اجازه منتشر میشود ! بی نام نویسنده ؛ روی کانالشان میآید ! بعد خودشان در یک کپی کردن ساده ؛ تنبلی میکنند ؛ قصه را نمیگذارند، به مردم هم میگویند :
نویسنده ای که
#وجود_ندارد
#بد_قول_است!!!!
#نویسنده_ی_مرده_بد_قول_نمیشود! آقای .....
برای شما ؛ نویسنده بد قول نیست ! مرده است!
کانالی که بی اسم و رضایت نویسنده و ناشر ؛ قصه #او_یکزن را میگذارد !
یعنی قصه ی یک #مرده را میگذارد!
و مرده ؛ نه در کار ارزان قیمت خرید و فروش پیج میرود و نه بدقول میشود !
این دیگر
#آخرش است ؛ خودش یک قصه است....حتما باید نوشت....
راستی قرار بود ؛ به قول این کانال ؛ من
#پیج_فروش باشم ؛ حالا چند؟؟؟!!!!!
#چیستایثربی
#نویسنده_مرده
از سرای آخرت خطاب به....وقت داریم!
#او_یکزن
@Chista_Yasrebi
https://telegram.me/joinchat/BoqMgDvSdBqMEFTqiwAyig
کانالی که بی اجازه ؛
#او_یکزن را
#بی_اسم_من گذاشته و حتی به دروغ نوشته ؛ من صفحه ام را فروخته ام و احتمالا الان اشباح!!! صفحه ی مرا اداره میکنند! شنیدم پریشب نوشته :
به دلیل
#بد_قولی نویسنده !!! امشب #قسمت_صد_نیامد و معذرت میخواهیم!
ما از خنده ؛ واقعا نمیدانستیم گریه کنیم؟ یا از شدت گریه ؛ بخندیم ؟!
اولا
#قسمت_صد ؛ همان روز بعداز ظهر؛ روی صفحه ی کانال من و همه ی کانالهای پخش کننده ی قصه ی من بود!
؛ و از ساعت چهار بعد از ظهر همان روز ؛ روی کانال من و کانالهای مجاز و فرهنگی دیگر ؛ کلی هم بازدید و بازخورد داشت.
#دوما ؛ باید به این
#ادمین_گرامی بگوییم :
#ببخشید !
نویسنده برای قصه ای که حتی نام نویسنده اش را
#حذف کرده اید! به شما بد قولی کرده و قصه را ساعت چهار بعد از ظهر در کانالش گذاشته ؛ که شما تا دوازده شب ؛ نتوانید یک کپی ساده کنید !
...و متاسفانه ادمین گرامی ؛ این بدقولی برای کانال شما همچنان ادامه خواهد داشت !...تا ابد ؛ در جایی که داوری عادلانه تری در کار است.....
این هم لطفا اعلام کنید که نویسنده ؛ کلا بدقول شده ! یا مرده !
یا چه میدانم..... از دست شما خودکشی کرده است!....
یا کلا از ایران؛ رفته است تا بقیه
#او_یکزن را به شما ندهد !....
و
ناشر طفلکی اش به خاطر شما به دردسر نیفتد...
لطفا همین الان اعلام کنید !
والله این را دیگر ؛ من و ناشرم نشنیده بودیم.....
قصه ای که
#ناشر دارد ؛
#شابک و
#فیپا دارد ؛ و تحت قانون #کپی_رایت است ؛ بی اجازه منتشر میشود ! بی نام نویسنده ؛ روی کانالشان میآید ! بعد خودشان در یک کپی کردن ساده ؛ تنبلی میکنند ؛ قصه را نمیگذارند، به مردم هم میگویند :
نویسنده ای که
#وجود_ندارد
#بد_قول_است!!!!
#نویسنده_ی_مرده_بد_قول_نمیشود! آقای .....
برای شما ؛ نویسنده بد قول نیست ! مرده است!
کانالی که بی اسم و رضایت نویسنده و ناشر ؛ قصه #او_یکزن را میگذارد !
یعنی قصه ی یک #مرده را میگذارد!
و مرده ؛ نه در کار ارزان قیمت خرید و فروش پیج میرود و نه بدقول میشود !
این دیگر
#آخرش است ؛ خودش یک قصه است....حتما باید نوشت....
راستی قرار بود ؛ به قول این کانال ؛ من
#پیج_فروش باشم ؛ حالا چند؟؟؟!!!!!
#چیستایثربی
#نویسنده_مرده
از سرای آخرت خطاب به....وقت داریم!
#او_یکزن
@Chista_Yasrebi
https://telegram.me/joinchat/BoqMgDvSdBqMEFTqiwAyig
@Chista_Yasrebi
#درد و صندوق
#قرض_الحسنه_در_پیج_اینستاگرام_من
داشتم صفحه ی یکی از بازیگران این روزها ؛ کم کار سینما را ؛ تصادفی میدیدم ؛ که در سرچ اینستا ؛ ناگهانی پیدا
شد ؛ لباسش شبیه لباسهای ما نبود! شبیه لباس شب جشن #سیندرلا بود...یا لباس #اسکارلت_اوهارا ! تا اینجایش مهم نیست ؛
آمدم از پست بگذرم ؛ که متوجه دعوای شدید طرفداران و مخالفان ؛ در زیر پست شدم! تعجب کردم! .مگر پوشیدن لباس سیندرلایی ؛ آن همه کامنت ؛ لازم داشت؟
و دیدم زیر دعوا برسر این است که اول این لباس را #ترانه پوشیده یا این خانم ؛ که بازیگر کم کاری است این روزها !!!....
همه به هم ناسزا میگفتند ...اما در این میان ؛ چیزی ؛ توجهم را جلب کرد! حدود ده کامنت ؛ یاهشت کامنت یکبار ، کامنتی از سوی دختر و یا شاید خانمی جوان ؛ تکرار میشد!
مینوشت : دارم دو ماهه از درد دندون میمیرم....پول ندارم برم دندونپرشکی !
واقعا چه میتوان گفت؟! دلم به درد آمد ؛ نه برای لباسی که احتمالا چند میلیون بود و دعوا بر سر این بود که چه کسی ؛ اول آن را پوشیده است؟ و حق با ترانه بود یا آن بازیگر پولدار
دیگر؟
دلم برای کامتتهای این خانم جوان سوخت...که اصلا کسی به او توجه نمیکرد!.... انگار اصلا
#وجود_نداشت !
حتی یک نفر هم جوابش را نداده بود! در صفحه ی خودم ؛
#هرگز این اتفاق نمیافتد.دوستان به هم؛ جواب میدهند...
یادم است ؛ نیمه شبی ؛ از شبهای نوشتن داستان ؛ خانمی در پیج من ؛ سراسیمه از بقیه کمک میخواست! چون خانم دیگری در روستا زایمان داشت و دکتر بهداری نبود!
و دوستان او را همه گونه راهنمایی کردند !
کاش درهر شهری یک
#خیریه_ی_پزشکی وجود داشته باشد ؛ به عنوان زکات دانش پزشکان... که افراد بی بضاعت ؛ از درد به خود نپیچند و نمیرند ! کافیست هر پزشک عزیز داوطلب ؛ فقط هفته ای ؛ دو یا سه ساعت خود را ؛ به آن درمانگاه خیریه ؛ اختصاص دهد...همانطور که من روانشناس باید چنین کنم !....میدانید چه اجر عظیمی دارد ؛ رفع دردهای دیگران؟
دعوا سر لباس سبز پف دار ترانه و آن خانم بازیگر دیگر ؛ همچنان ادامه داشت که دیدم خانم جوان خسته شد و دیگر کامنتی ننوشت! ...
شاید از درد دندان ؛ شاید از دیده و #شنیده_نشدن ! شاید از شکستن
#عزت_نفس و شاید برای اینکه میدانست فایده ای ندارد !
کسی کمکی نخواهد کرد ؛ حتی در حد یک کلام یا همدردی ساده !...کسی نخواهد خواند؛ کسی نخواهد پرسید !
جریان لباس گران دو بازیگر ؛ برایشان مهمتر است !....کسی او را از درد ؛ رهایی نخواهد بخشید! کسی نخواهد آمد!...کسی که مثل هیچکس نیست ؛ کجاست؟! و آن دختر جوان ؛ امشب هم با درد کشنده ی دندان ؛ تا صبح بیدار است؛ و من چون اطرافیان عزیزم ؛ تحت پوشش #بیمه_نیستند ؛ خوب میدانم چه میکشد ! و تازه بسیاری از دندانپزشکان ؛ بیمه را قبول نمیکنند !....و من از خودم ؛ به عنوان یک انسان شرم دارم !
کاش #صندوق_قرض_الحسنه_ای ؛ زیر نظر چند بانو و آقای نیکو کار محترم #فالور ؛ در این پیج راه میانداختیم ؛ تا گاهی به داد هم برسیم! البته با شناسایی و تحقیق اولیه که مطمین باشیم سوء استفاده ای در کار نیست!...میخندید؟! اما جدی میگویم! درد دندان ؛ اصلا شوخی ندارد!...
#چیستایثربی
#درد
#پیشنهادی_برای_پیج_اینستاگرام
عکس این پست در پیج
#اینستاگرام_چیستایثربی
من و دوست بازیگرم ؛ مهناز غمخوار....
#پشت_صحنه
@Chista_Yasrebi
https://telegram.me/joinchat/BoqMgDvSdBpRODaZIHG-jQ
#درد و صندوق
#قرض_الحسنه_در_پیج_اینستاگرام_من
داشتم صفحه ی یکی از بازیگران این روزها ؛ کم کار سینما را ؛ تصادفی میدیدم ؛ که در سرچ اینستا ؛ ناگهانی پیدا
شد ؛ لباسش شبیه لباسهای ما نبود! شبیه لباس شب جشن #سیندرلا بود...یا لباس #اسکارلت_اوهارا ! تا اینجایش مهم نیست ؛
آمدم از پست بگذرم ؛ که متوجه دعوای شدید طرفداران و مخالفان ؛ در زیر پست شدم! تعجب کردم! .مگر پوشیدن لباس سیندرلایی ؛ آن همه کامنت ؛ لازم داشت؟
و دیدم زیر دعوا برسر این است که اول این لباس را #ترانه پوشیده یا این خانم ؛ که بازیگر کم کاری است این روزها !!!....
همه به هم ناسزا میگفتند ...اما در این میان ؛ چیزی ؛ توجهم را جلب کرد! حدود ده کامنت ؛ یاهشت کامنت یکبار ، کامنتی از سوی دختر و یا شاید خانمی جوان ؛ تکرار میشد!
مینوشت : دارم دو ماهه از درد دندون میمیرم....پول ندارم برم دندونپرشکی !
واقعا چه میتوان گفت؟! دلم به درد آمد ؛ نه برای لباسی که احتمالا چند میلیون بود و دعوا بر سر این بود که چه کسی ؛ اول آن را پوشیده است؟ و حق با ترانه بود یا آن بازیگر پولدار
دیگر؟
دلم برای کامتتهای این خانم جوان سوخت...که اصلا کسی به او توجه نمیکرد!.... انگار اصلا
#وجود_نداشت !
حتی یک نفر هم جوابش را نداده بود! در صفحه ی خودم ؛
#هرگز این اتفاق نمیافتد.دوستان به هم؛ جواب میدهند...
یادم است ؛ نیمه شبی ؛ از شبهای نوشتن داستان ؛ خانمی در پیج من ؛ سراسیمه از بقیه کمک میخواست! چون خانم دیگری در روستا زایمان داشت و دکتر بهداری نبود!
و دوستان او را همه گونه راهنمایی کردند !
کاش درهر شهری یک
#خیریه_ی_پزشکی وجود داشته باشد ؛ به عنوان زکات دانش پزشکان... که افراد بی بضاعت ؛ از درد به خود نپیچند و نمیرند ! کافیست هر پزشک عزیز داوطلب ؛ فقط هفته ای ؛ دو یا سه ساعت خود را ؛ به آن درمانگاه خیریه ؛ اختصاص دهد...همانطور که من روانشناس باید چنین کنم !....میدانید چه اجر عظیمی دارد ؛ رفع دردهای دیگران؟
دعوا سر لباس سبز پف دار ترانه و آن خانم بازیگر دیگر ؛ همچنان ادامه داشت که دیدم خانم جوان خسته شد و دیگر کامنتی ننوشت! ...
شاید از درد دندان ؛ شاید از دیده و #شنیده_نشدن ! شاید از شکستن
#عزت_نفس و شاید برای اینکه میدانست فایده ای ندارد !
کسی کمکی نخواهد کرد ؛ حتی در حد یک کلام یا همدردی ساده !...کسی نخواهد خواند؛ کسی نخواهد پرسید !
جریان لباس گران دو بازیگر ؛ برایشان مهمتر است !....کسی او را از درد ؛ رهایی نخواهد بخشید! کسی نخواهد آمد!...کسی که مثل هیچکس نیست ؛ کجاست؟! و آن دختر جوان ؛ امشب هم با درد کشنده ی دندان ؛ تا صبح بیدار است؛ و من چون اطرافیان عزیزم ؛ تحت پوشش #بیمه_نیستند ؛ خوب میدانم چه میکشد ! و تازه بسیاری از دندانپزشکان ؛ بیمه را قبول نمیکنند !....و من از خودم ؛ به عنوان یک انسان شرم دارم !
کاش #صندوق_قرض_الحسنه_ای ؛ زیر نظر چند بانو و آقای نیکو کار محترم #فالور ؛ در این پیج راه میانداختیم ؛ تا گاهی به داد هم برسیم! البته با شناسایی و تحقیق اولیه که مطمین باشیم سوء استفاده ای در کار نیست!...میخندید؟! اما جدی میگویم! درد دندان ؛ اصلا شوخی ندارد!...
#چیستایثربی
#درد
#پیشنهادی_برای_پیج_اینستاگرام
عکس این پست در پیج
#اینستاگرام_چیستایثربی
من و دوست بازیگرم ؛ مهناز غمخوار....
#پشت_صحنه
@Chista_Yasrebi
https://telegram.me/joinchat/BoqMgDvSdBpRODaZIHG-jQ
فایل صوتی بقیه قسمتهای #خواب_گل_سرخ
برای دوستان کانال پخش میشود....
شمامقصر نیستید .من هم همینطور ...
نفرینش را به ادمین یک کانال موسیقی بکنید.
شاید هم چند کانال دارد... مهم نیست.مهم این نیست که چند کانال دارد.مهم این است که انسان نیست ،
#وجدان_ندارد.
برای من :
ابدا وجود ندارد.
مردکی که قصه ی مرا بینام یا با نام فیک در کانالش میگذارد و میداند کتاب میشود و انقدر کوچک است که نانش را ، با اوهام ، خاطرات و خیالات زنی قصه نویس میخورد...
و فکر میکند حالا من گریه میکنم🙃😂😳😫 😂
😂😂🙋
کور خوانده است ....
برایم
#وجود_ندارد
شما مهمید ! ....
برای مطلع شدن از بقیه داستان
#خواب_گل_سرخ ،
فعلا برایتان
#فایل_صوتی میگذارم ..کتاب بزودی در میاید
این فایل صوتی
#مختص
#کانال_رسمی
#چیستایثربی
است
ارادتمند
#چیستایثربی
کانال رسمی
@chista_yasrebi
برای دوستان کانال پخش میشود....
شمامقصر نیستید .من هم همینطور ...
نفرینش را به ادمین یک کانال موسیقی بکنید.
شاید هم چند کانال دارد... مهم نیست.مهم این نیست که چند کانال دارد.مهم این است که انسان نیست ،
#وجدان_ندارد.
برای من :
ابدا وجود ندارد.
مردکی که قصه ی مرا بینام یا با نام فیک در کانالش میگذارد و میداند کتاب میشود و انقدر کوچک است که نانش را ، با اوهام ، خاطرات و خیالات زنی قصه نویس میخورد...
و فکر میکند حالا من گریه میکنم🙃😂😳😫 😂
😂😂🙋
کور خوانده است ....
برایم
#وجود_ندارد
شما مهمید ! ....
برای مطلع شدن از بقیه داستان
#خواب_گل_سرخ ،
فعلا برایتان
#فایل_صوتی میگذارم ..کتاب بزودی در میاید
این فایل صوتی
#مختص
#کانال_رسمی
#چیستایثربی
است
ارادتمند
#چیستایثربی
کانال رسمی
@chista_yasrebi
و حرفی بایک ادم که خودرا
#بختیاری معرفی کرده ،حرفی با بیزاری.... خوب گوش کنید....فقط کری خواندن یکطرفه بلدید !
من از آدم بد و دو چهره ، که در حق خودم و فرزندی نامردی کرده...
چه تهرانی باشد ،
چه پاریسی ،چه شهرستانی.... بیزارم !
عده ای تلاش مضحک نکنند تا مرا نسبت به دوستان شهرستانم بدبین ، نشان دهند ،یا آنها را به من. گرچه جوانان امروز ، باهوشند ......خیلی هم بچه های کاری و خلاق شهرستان را دوست دارم!
و یک بیستم دستمزدم را هم ، از آنها نگرفته ام.....فقط هدیه ای به خواست دو طرف...که در یاد هم بمانیم.هدیه ای در حد دویست هزار تومن مثلا.....
قیمت متن تاتر،دست کم از سه میلیون شروع میشود و متون معروف ، از نمایشنامه نویس مطرح ، کار کرده و استاد جایزه گرفته ، بسیار بالاتر است .. من هرگز وجه واقعی متونم را نگرفتم !
...همه ی ما به نوعی ، ریشه ی شهرستانی داریم ، و اصلا کثرت ، یعنی چه ؟! اگر گفتم شهرستانی...برای این بود که نام واقعی اش رانبرم...
خوشبختانه همه دو رویی و
#تملق او را میشناسند .....حافظه ها به دروران جشن ایران زمین هم یاری میکند ....و ممنوع الکاری ایشان !
و خوشبختانه دیگر بدای ما تاتریهای قدیمی وجود ندارد...خوب است درس تاتر از من ، یاد میگرفت ! و امروز هیچ نیست. نه تاتری ، نه مدیر من ..
مدیر من که خداست.
من فقط احترام برای گرفتن مجوز از شهرستانیهای عزیز خواستم که حق طبیعی نویسنده است. و اکثرا رعایت میکنند.
اگر دوست بختیاری شما ، بدون اینکه شما بدانید ، به من و دخترم ظلم کرده باشد، پاسخ وجدان و خدا را چه میدهید ؟ شما پاسخ میدهید ؟! فالورهای از همه جابی خبرتان ؟
باز باید نام منحوسش راببرم ؟
خواهرش چه ربطی به او دارد ؟ چه حرف کودکانه ای!
...خواهرش را هنوز دوست دارم ، چون شیطان نشده و میز ، گولش نزده....
همانگونه که برادر خاطی و پول پرست من ، ربطی به من ندارد!
عمدی جوابتان را ندادم ، چون شیطانید....و سعی میکنید رابطه ی مرا باشهرستانیها ی عزیز که دوستان.منند ، بهم بزنید ، آقای مثلا بختیاری !....
.که خدا میداند اسمتان چیست و مهم هم نیست !
خود شهرستانیها میدانند که سالها با جان و دل ، در دانشگاههایشان، تدریس کرده ام و میدانند.... و دوستی من و آنها ، دو طرفه است مردک بختیاری نام که اسم این قوم شریف را بد نام میکنی!
#مهم انسانیت است ،و بعد ملیت و نژاد....ما مثل شما ، آدمها را به عرب و لر و بختیاری ، طبقه بندی نمیکنیم ! . انسان ، همه جا اول ،
#انسان است.
.
شما بهتان زدید و از اجداد پاکم ، مایه گذاشتید! پس اصلا برای من وجود ندارید! و در پیشگاه خدا ، جوابگو هستید !
اینگونه فالویر جمع نکنید که نتوانستید جمع کنید. در برابر خدا مسولید. من نه علویه خانم هستم ، نه سادات بودنم باعث میشود کسی فکر کند دراین کشورحقی دارم ، اصلا
#وجود دارم و یا ، اعتقاداتم ، گلی به سرم زد ؟!....
از عشقتان....رییس سابقتان ، بپرسید ! مرد حرمت شکن دروغباف !
فگوش کن....
بار آخر
من نه علویه ام ، نه نور چشمی کسی در این مملکت ! الهی شکر ! که فقط در چشم خدا باشم....فقط یک مادر زحمتکش باشم و سرپرست دو خانوار به تنهایی ، بی شغل ثابت و فقط با قدرت قلمم.... .
.
که تو و امثال تو ، نداری و آن رییست ،عشقت !که عاری از خلاقیت بود و به زور ، متون مرا کار میکرد !
نویسندگی آسان نیست. نثرتان را دیدم.
شما هم زیرش مانده اید !
.
شرم بر قوم فاسد!
روزی پرده ها بالاخواهد رفت و اعمال کریه ! و بده بستانها و تهدیدهای گناه آلود آنها ، آشکار خواهد شد...
و گذشته ی تاریکشان و پیشنهاداتشان قبل از دوران میز ....مدرک دارم....نرسد روزی که منتشر کنم .... که نمیکنم وگرنه درحد آنها ،پست میشوم .
خیلی به ظاهر چسبیده اید!
همیشه شفیع ترین و فروتن ترین آدم ، بهترین نیست.
یاد بگیر کمی ! از کتاب آسمانی ات.... اگر اهل خواندنی !....
شیطان هم بلد است ادای معرفت و خوب بودن را در بیاورد.
من به عنوان صاحب حق ، از شما نمیگذرم. من و دخترم .
حق الناس ما به گردن شماست .....
این حق الناس است و مرا به دروغ متهم به امور کذب کرده اید!
باشد در دادگاهی بالاتر از اینجا ....فضای دروغ مجازی!
حالتان را جا می آورند...
وقت و حوصله ی شما را ندارم و خیلی بیجا کردید وارد پیوی من شدید که دانشجویانم با صد اجازه وارد فضای خلوت من میشوند! ...
و خداوند میبیند و میشنود!
✋✋✋✋✋✋✋✋✋✋✋✋
بچه های #شفت و #گیلان،اجرای کار من ، مبارکتان باشد !
#دوستت_دارم_با_صدای_آهسته!
متنی که عاشقش بودم.... و اکنون اجرایتان راهم ، نمیتوانم ببینم متاسفانه !
خطاب به یک شهروند به نام #بختیاری که رفتاری اهانت آمیز داشت...🔽🔽🔽
#بختیاری معرفی کرده ،حرفی با بیزاری.... خوب گوش کنید....فقط کری خواندن یکطرفه بلدید !
من از آدم بد و دو چهره ، که در حق خودم و فرزندی نامردی کرده...
چه تهرانی باشد ،
چه پاریسی ،چه شهرستانی.... بیزارم !
عده ای تلاش مضحک نکنند تا مرا نسبت به دوستان شهرستانم بدبین ، نشان دهند ،یا آنها را به من. گرچه جوانان امروز ، باهوشند ......خیلی هم بچه های کاری و خلاق شهرستان را دوست دارم!
و یک بیستم دستمزدم را هم ، از آنها نگرفته ام.....فقط هدیه ای به خواست دو طرف...که در یاد هم بمانیم.هدیه ای در حد دویست هزار تومن مثلا.....
قیمت متن تاتر،دست کم از سه میلیون شروع میشود و متون معروف ، از نمایشنامه نویس مطرح ، کار کرده و استاد جایزه گرفته ، بسیار بالاتر است .. من هرگز وجه واقعی متونم را نگرفتم !
...همه ی ما به نوعی ، ریشه ی شهرستانی داریم ، و اصلا کثرت ، یعنی چه ؟! اگر گفتم شهرستانی...برای این بود که نام واقعی اش رانبرم...
خوشبختانه همه دو رویی و
#تملق او را میشناسند .....حافظه ها به دروران جشن ایران زمین هم یاری میکند ....و ممنوع الکاری ایشان !
و خوشبختانه دیگر بدای ما تاتریهای قدیمی وجود ندارد...خوب است درس تاتر از من ، یاد میگرفت ! و امروز هیچ نیست. نه تاتری ، نه مدیر من ..
مدیر من که خداست.
من فقط احترام برای گرفتن مجوز از شهرستانیهای عزیز خواستم که حق طبیعی نویسنده است. و اکثرا رعایت میکنند.
اگر دوست بختیاری شما ، بدون اینکه شما بدانید ، به من و دخترم ظلم کرده باشد، پاسخ وجدان و خدا را چه میدهید ؟ شما پاسخ میدهید ؟! فالورهای از همه جابی خبرتان ؟
باز باید نام منحوسش راببرم ؟
خواهرش چه ربطی به او دارد ؟ چه حرف کودکانه ای!
...خواهرش را هنوز دوست دارم ، چون شیطان نشده و میز ، گولش نزده....
همانگونه که برادر خاطی و پول پرست من ، ربطی به من ندارد!
عمدی جوابتان را ندادم ، چون شیطانید....و سعی میکنید رابطه ی مرا باشهرستانیها ی عزیز که دوستان.منند ، بهم بزنید ، آقای مثلا بختیاری !....
.که خدا میداند اسمتان چیست و مهم هم نیست !
خود شهرستانیها میدانند که سالها با جان و دل ، در دانشگاههایشان، تدریس کرده ام و میدانند.... و دوستی من و آنها ، دو طرفه است مردک بختیاری نام که اسم این قوم شریف را بد نام میکنی!
#مهم انسانیت است ،و بعد ملیت و نژاد....ما مثل شما ، آدمها را به عرب و لر و بختیاری ، طبقه بندی نمیکنیم ! . انسان ، همه جا اول ،
#انسان است.
.
شما بهتان زدید و از اجداد پاکم ، مایه گذاشتید! پس اصلا برای من وجود ندارید! و در پیشگاه خدا ، جوابگو هستید !
اینگونه فالویر جمع نکنید که نتوانستید جمع کنید. در برابر خدا مسولید. من نه علویه خانم هستم ، نه سادات بودنم باعث میشود کسی فکر کند دراین کشورحقی دارم ، اصلا
#وجود دارم و یا ، اعتقاداتم ، گلی به سرم زد ؟!....
از عشقتان....رییس سابقتان ، بپرسید ! مرد حرمت شکن دروغباف !
فگوش کن....
بار آخر
من نه علویه ام ، نه نور چشمی کسی در این مملکت ! الهی شکر ! که فقط در چشم خدا باشم....فقط یک مادر زحمتکش باشم و سرپرست دو خانوار به تنهایی ، بی شغل ثابت و فقط با قدرت قلمم.... .
.
که تو و امثال تو ، نداری و آن رییست ،عشقت !که عاری از خلاقیت بود و به زور ، متون مرا کار میکرد !
نویسندگی آسان نیست. نثرتان را دیدم.
شما هم زیرش مانده اید !
.
شرم بر قوم فاسد!
روزی پرده ها بالاخواهد رفت و اعمال کریه ! و بده بستانها و تهدیدهای گناه آلود آنها ، آشکار خواهد شد...
و گذشته ی تاریکشان و پیشنهاداتشان قبل از دوران میز ....مدرک دارم....نرسد روزی که منتشر کنم .... که نمیکنم وگرنه درحد آنها ،پست میشوم .
خیلی به ظاهر چسبیده اید!
همیشه شفیع ترین و فروتن ترین آدم ، بهترین نیست.
یاد بگیر کمی ! از کتاب آسمانی ات.... اگر اهل خواندنی !....
شیطان هم بلد است ادای معرفت و خوب بودن را در بیاورد.
من به عنوان صاحب حق ، از شما نمیگذرم. من و دخترم .
حق الناس ما به گردن شماست .....
این حق الناس است و مرا به دروغ متهم به امور کذب کرده اید!
باشد در دادگاهی بالاتر از اینجا ....فضای دروغ مجازی!
حالتان را جا می آورند...
وقت و حوصله ی شما را ندارم و خیلی بیجا کردید وارد پیوی من شدید که دانشجویانم با صد اجازه وارد فضای خلوت من میشوند! ...
و خداوند میبیند و میشنود!
✋✋✋✋✋✋✋✋✋✋✋✋
بچه های #شفت و #گیلان،اجرای کار من ، مبارکتان باشد !
#دوستت_دارم_با_صدای_آهسته!
متنی که عاشقش بودم.... و اکنون اجرایتان راهم ، نمیتوانم ببینم متاسفانه !
خطاب به یک شهروند به نام #بختیاری که رفتاری اهانت آمیز داشت...🔽🔽🔽