مادرم لگنش شکسته و راه نمیرود
دخترم دیسک کمرش عود کرده و حتی نمیتواند بنشیند...
و من آنچنان سردم است
که تمام کتابهایم را در خیابان میسوزانم تا گرم شوم....
اگر دادگاه است ؛ زودتر
اگر حکم است؛ زودتر
اگر وثیقه لازم است ؛ زودتر...
من وقت زیادی ندارم
پدرِ دختر مرا آزاد کنید!
من فرصت کافی ندارم...
او هرگز سیاسی نبوده و نیست!
فقط اهل تکریم است....
اهل دل یتیم به دست آوردن....
کاری نکنید دیر شود...
پشیمانی سودی ندارد.
او بیماری استخوان دارد
باید تحت درمان باشد.
من در مرز بی کسی و بی پناهی در کشوری که دوستش دارم ؛ رنج دختر و مادرم را نمیتوانم ببینم.
حالا دستگیری مردی که بیست و سه سال پیش، پدر دخترم شد ؛ به دردهایم اضافه شده!
آقایان
کمی لطفا ما را درککنید...
این مرد فقط، تاتری و نویسنده است!
ممنوع الکارش کردید، رفت جمعیت امام علی را زد.
چرا مدارای دینتان و رافت پروردگارتان، فراموشتان میشود؟!
آقای #شهاب_حسینی. روی جلد مجله ای،تمام جوایزش را زمین انداخته و فقط تندیس#جمعیت_امام_علی را بالای سرش برده.فکر میکنید چرا؟
.
.از خودش بپرسید!
ناصح کامکاری؛ اصغر فرهادی؛ علیرضا نادری،آرش معیریان، و خیلیها...
از همکلاسیهای #شارمین_میمندی_نژاد در دانشگاه هستند،او را میشناسند.
و بیشتر تاتریهای معروفِ اکنون،شاگرد او بوده اند.
نام ببرم
یا فیلمهایش را پخش کنم؟
بخدا از اینکه مستقل بوده ؛ برایش دسیسه چیده اند.
بعد از زایمان، تنهاکسانی که به دیدن ماآمدند؛ استاد #انتظامی و#اکبر_رادی بودند.
ما مال کجاییم؟
نکند مارا مریخی میدانید ، که قبولمان ندارید؟
شارمین،اعتقادش راسخ بود
تا اذان میشنید،حتی بدون مُهر نماز میخواند،
چون برای او ؛ همه جا مُلک خدا بود.
چه اشکال دارد آدم برای نماز، به نوجوانی فقیر اقتدا کند؟این که زیباست!
.
.
.
.
سرکار خانم فریندخت زاهدی،کجایید؟
شما که استادش بودید!
و او دانشجوی نمونه تان؟!
.آقای تاجبخش فناییان؛ آقای مسافر آستانه؛ و بقیه...کجایید؟
آقای مجیدجعفری، شارمین را خوب میشناسید.کجایید؟
چرا هیچکس نمیگویداو سیاسی نیست و هرگز نبوده.!....
دلسوز اجتماعی ؛ به معنای سیاسی بودن نیست.
.
.
.
این یک پرونده سازی؛ به بدترین و شنیع ترین نوعش است.
بازی تمام!
اقای حسن فتحی پنهان شدید؟حتی شماکه....
.
.
.
کسی حرف نزند، من حرف میزنم...
گرچه بیست سال است او را ندیده ام!
اما میدانم با چه کسی ازدواج کرده ام!
بیست و چهار سال پیش....
سرداری را میشناختم کهمیگفت :
.
هر کس به داد این مردم فقیر برسد؛ از یاران خداست.
این بود؟!
#چیستا_یثربی
#چیستایثربی
دخترم دیسک کمرش عود کرده و حتی نمیتواند بنشیند...
و من آنچنان سردم است
که تمام کتابهایم را در خیابان میسوزانم تا گرم شوم....
اگر دادگاه است ؛ زودتر
اگر حکم است؛ زودتر
اگر وثیقه لازم است ؛ زودتر...
من وقت زیادی ندارم
پدرِ دختر مرا آزاد کنید!
من فرصت کافی ندارم...
او هرگز سیاسی نبوده و نیست!
فقط اهل تکریم است....
اهل دل یتیم به دست آوردن....
کاری نکنید دیر شود...
پشیمانی سودی ندارد.
او بیماری استخوان دارد
باید تحت درمان باشد.
من در مرز بی کسی و بی پناهی در کشوری که دوستش دارم ؛ رنج دختر و مادرم را نمیتوانم ببینم.
حالا دستگیری مردی که بیست و سه سال پیش، پدر دخترم شد ؛ به دردهایم اضافه شده!
آقایان
کمی لطفا ما را درککنید...
این مرد فقط، تاتری و نویسنده است!
ممنوع الکارش کردید، رفت جمعیت امام علی را زد.
چرا مدارای دینتان و رافت پروردگارتان، فراموشتان میشود؟!
آقای #شهاب_حسینی. روی جلد مجله ای،تمام جوایزش را زمین انداخته و فقط تندیس#جمعیت_امام_علی را بالای سرش برده.فکر میکنید چرا؟
.
.از خودش بپرسید!
ناصح کامکاری؛ اصغر فرهادی؛ علیرضا نادری،آرش معیریان، و خیلیها...
از همکلاسیهای #شارمین_میمندی_نژاد در دانشگاه هستند،او را میشناسند.
و بیشتر تاتریهای معروفِ اکنون،شاگرد او بوده اند.
نام ببرم
یا فیلمهایش را پخش کنم؟
بخدا از اینکه مستقل بوده ؛ برایش دسیسه چیده اند.
بعد از زایمان، تنهاکسانی که به دیدن ماآمدند؛ استاد #انتظامی و#اکبر_رادی بودند.
ما مال کجاییم؟
نکند مارا مریخی میدانید ، که قبولمان ندارید؟
شارمین،اعتقادش راسخ بود
تا اذان میشنید،حتی بدون مُهر نماز میخواند،
چون برای او ؛ همه جا مُلک خدا بود.
چه اشکال دارد آدم برای نماز، به نوجوانی فقیر اقتدا کند؟این که زیباست!
.
.
.
.
سرکار خانم فریندخت زاهدی،کجایید؟
شما که استادش بودید!
و او دانشجوی نمونه تان؟!
.آقای تاجبخش فناییان؛ آقای مسافر آستانه؛ و بقیه...کجایید؟
آقای مجیدجعفری، شارمین را خوب میشناسید.کجایید؟
چرا هیچکس نمیگویداو سیاسی نیست و هرگز نبوده.!....
دلسوز اجتماعی ؛ به معنای سیاسی بودن نیست.
.
.
.
این یک پرونده سازی؛ به بدترین و شنیع ترین نوعش است.
بازی تمام!
اقای حسن فتحی پنهان شدید؟حتی شماکه....
.
.
.
کسی حرف نزند، من حرف میزنم...
گرچه بیست سال است او را ندیده ام!
اما میدانم با چه کسی ازدواج کرده ام!
بیست و چهار سال پیش....
سرداری را میشناختم کهمیگفت :
.
هر کس به داد این مردم فقیر برسد؛ از یاران خداست.
این بود؟!
#چیستا_یثربی
#چیستایثربی
بعضی وقتا آدم اصلا نمیتونه چیزی رو که در قلبشه بیان کنه!
وقتی #شارمین_میمندی_نژاد رو کنار #تاتر_شهر شناختم، خیلی ناامید بودم، خانواده م ویران بود.
شارمین، به من گفت: "هر روز از خدا تشکر کن! یه تشکر ویژه"
و بدون، آسمون خدا ، هیچوقت کثیف نمیشه!
ماازدواج کردیم،
ولی نشد با هم زندگی کنیم.
.
. روشها و اهدافمان ، با هم فرق داشت، اما یک چیز در وجود آن مرد ، شاعرانه و #معنوی بود:
#دیوانگی_و_عاقلی
.
.
.او با تمام هویتش ، عاشق دینش بود...
عاشق محمد رسول الله، حضرت علی ع، حسین ؛ عباس...
صحیفه سجادیه را ؛ او برای من خرید.
هنوز آن کتاب مقدس و زیبا رو ، با دست خط شارمین،در صفحه اولش ، دارم.
.بله
او عاشق دلاوری و حقانیت امام حسین ع بود
.من بارها در این باره با او ،حرف زده بودم...
عاشق متن #روز_واقعه #بیضایی بود.
رشته تحصیلی اش بود.
.
عاشق#آزادگی بود، اما از کسانی که حسین وار نمیزیستند و خود رابه حضرت منتسب میکردند ؛ دوری میجست.
آنها را موقعیت طلب و ریا کار میدانست!
شیوه ی مرسوم مداحی و سوگواری اهل دلِ دلیران #کربلا را دوست نداشت.
.
حس میکرد برخی از این شیوه های عزاداری مدرن ، افراطی و نمایشی ، از شان این بزرگان کم میکند.
شام غریبان،عکس من و او و دخترم هست که در خیابان، شمع روشن میکنیم.
.اما دعای او بعد از روشن کردن شمع ،خیلی طولانی بود.نمیدانستم به خالق حسینش چه میگوید و نمیپرسیدم.
. حس میکرد اگر کسی بخاطر امام حسین ، خودش را کتک میزند یا کودکش را به رسم طفلان مسلم،روی زمین میکشاند؛ صحنه ی زیبایی نیست!
چونحتما فلسفه و عظمتِ مبارزه امام حسین را نفهمیده!
همیشه میگفت :
برای آدم بزرگ، باید بزرگوارانه#عزاداری کرد.
ولی #شارمین به هر حال ؛ یک #تاتر ی بود و همه چیز را با زبان طنز و نمایش بیان میکرد.
آدم عجیبی بود،نوع بزرگ شدنش، باهم نسلانش، تفاوت داشت.
مرا دوست داشت،
در طول یکهفته، با من ازدواج کرد،ولی هرگز به من دست نزد،هرگز!
برای همین از جواب تست مثبت بارداری من،#دو سالپس از ازدواج ، هر دو شوکه شدیم!
دکتر گفت:
"حاملگی در این شرایط هم ممکن است پیش بیاید.طبیعیست!"
من هنوز پرونده پزشکی بارداری ام رادارم.ما همه چیزمان متفاوت بود.حتی بچه دارشدنمان!
از تکه تکه رفتار و گفتار افراد،قلبشان را#قضاوت نکنیم.
از او دفاع نمیکنم.نیاز به دفاع من ندارد.
از تعصب و قضاوت متنفرم!
چون میدانم اهل بیت را دوست داشت،
و مرا دوست داشت
و رهایم کرد!
قضاوتش نمیکنم،
او کودکی آسانی نداشت.جای او رنج نکشیدید!پس نمیدانید چه میگویم!
#چیستا_یثربی
#چیستایثربی
یک#مادر
#جمعیت_امام_علی
وقتی #شارمین_میمندی_نژاد رو کنار #تاتر_شهر شناختم، خیلی ناامید بودم، خانواده م ویران بود.
شارمین، به من گفت: "هر روز از خدا تشکر کن! یه تشکر ویژه"
و بدون، آسمون خدا ، هیچوقت کثیف نمیشه!
ماازدواج کردیم،
ولی نشد با هم زندگی کنیم.
.
. روشها و اهدافمان ، با هم فرق داشت، اما یک چیز در وجود آن مرد ، شاعرانه و #معنوی بود:
#دیوانگی_و_عاقلی
.
.
.او با تمام هویتش ، عاشق دینش بود...
عاشق محمد رسول الله، حضرت علی ع، حسین ؛ عباس...
صحیفه سجادیه را ؛ او برای من خرید.
هنوز آن کتاب مقدس و زیبا رو ، با دست خط شارمین،در صفحه اولش ، دارم.
.بله
او عاشق دلاوری و حقانیت امام حسین ع بود
.من بارها در این باره با او ،حرف زده بودم...
عاشق متن #روز_واقعه #بیضایی بود.
رشته تحصیلی اش بود.
.
عاشق#آزادگی بود، اما از کسانی که حسین وار نمیزیستند و خود رابه حضرت منتسب میکردند ؛ دوری میجست.
آنها را موقعیت طلب و ریا کار میدانست!
شیوه ی مرسوم مداحی و سوگواری اهل دلِ دلیران #کربلا را دوست نداشت.
.
حس میکرد برخی از این شیوه های عزاداری مدرن ، افراطی و نمایشی ، از شان این بزرگان کم میکند.
شام غریبان،عکس من و او و دخترم هست که در خیابان، شمع روشن میکنیم.
.اما دعای او بعد از روشن کردن شمع ،خیلی طولانی بود.نمیدانستم به خالق حسینش چه میگوید و نمیپرسیدم.
. حس میکرد اگر کسی بخاطر امام حسین ، خودش را کتک میزند یا کودکش را به رسم طفلان مسلم،روی زمین میکشاند؛ صحنه ی زیبایی نیست!
چونحتما فلسفه و عظمتِ مبارزه امام حسین را نفهمیده!
همیشه میگفت :
برای آدم بزرگ، باید بزرگوارانه#عزاداری کرد.
ولی #شارمین به هر حال ؛ یک #تاتر ی بود و همه چیز را با زبان طنز و نمایش بیان میکرد.
آدم عجیبی بود،نوع بزرگ شدنش، باهم نسلانش، تفاوت داشت.
مرا دوست داشت،
در طول یکهفته، با من ازدواج کرد،ولی هرگز به من دست نزد،هرگز!
برای همین از جواب تست مثبت بارداری من،#دو سالپس از ازدواج ، هر دو شوکه شدیم!
دکتر گفت:
"حاملگی در این شرایط هم ممکن است پیش بیاید.طبیعیست!"
من هنوز پرونده پزشکی بارداری ام رادارم.ما همه چیزمان متفاوت بود.حتی بچه دارشدنمان!
از تکه تکه رفتار و گفتار افراد،قلبشان را#قضاوت نکنیم.
از او دفاع نمیکنم.نیاز به دفاع من ندارد.
از تعصب و قضاوت متنفرم!
چون میدانم اهل بیت را دوست داشت،
و مرا دوست داشت
و رهایم کرد!
قضاوتش نمیکنم،
او کودکی آسانی نداشت.جای او رنج نکشیدید!پس نمیدانید چه میگویم!
#چیستا_یثربی
#چیستایثربی
یک#مادر
#جمعیت_امام_علی