یگیری و
#فارسی مینویسی!
ما امید تو را ارث میبریم
ما دوستت داریم
ما نگهبان امید تو هستیم
چه باک اگر روزنامه ای نخواهد که هنوز پس از سالها ؛ در روزسفر ابدی ات ، نامی از تو بیاید و شماره ای به تو تقدیم شود.....
ما تمام شماره های روزنامه های فردا را به نام تو میخریم و میخوانیم :
روحت نور، دکتر غلامحسین ساعدی عزیز ما
ای
#مظلوم
ای
#طوفان
ای
#آرامش_در_حضور_دیگران
ای
#ایرانی_بی_وطن......
#دوستت_داریم
و یادمان نمی رود نام نمایشت را :
#چشم_در_برابر_چشم
#چیستایثربی
@chista_yasrebi
#فارسی مینویسی!
ما امید تو را ارث میبریم
ما دوستت داریم
ما نگهبان امید تو هستیم
چه باک اگر روزنامه ای نخواهد که هنوز پس از سالها ؛ در روزسفر ابدی ات ، نامی از تو بیاید و شماره ای به تو تقدیم شود.....
ما تمام شماره های روزنامه های فردا را به نام تو میخریم و میخوانیم :
روحت نور، دکتر غلامحسین ساعدی عزیز ما
ای
#مظلوم
ای
#طوفان
ای
#آرامش_در_حضور_دیگران
ای
#ایرانی_بی_وطن......
#دوستت_داریم
و یادمان نمی رود نام نمایشت را :
#چشم_در_برابر_چشم
#چیستایثربی
@chista_yasrebi
نگاهی به #کتاب
#دفترچه_ممنوع
نوشته البا دسس پدس
البا دسس پدس (۱۱ مارس ۱۹۱۱ رم، ایتالیا–۱۴ نوامبر ۱۹۹۷ پاریس، فرانسه) نویسنده و روزنامه نگار ایتالیایی – کوبایی است که با ترجمه های شیوای بهمن فرزانه که بر کتاب هایش نوشته شده برای مخاطبان ایرانی نویسنده ای مشهور محسوب می شود.
این نویسنده ی فمینیست و ضد فاشیست اکثر کتاب هایش حول محور زنان و مشکلات آنان می گردد.
رمانهای آلبادسس پدس، نماینده زنان قرن بیستم ایتالیا است، سالهای جنگ جهانی دوم و چندین سال پس از پایان جنگ، که تقابل پیدا و پنهان فضای ناهماهنگ زندگی خانوادگی و زندگی اجتماعی و چالش زنان با محیط اطرافشان را نشان میدهد.
کشمکش پنهان و آشکار زنان در نوشتههای پدس با فضای
#ناهماهنگ زندگی
#خانوادگی و زندگی
#اجتماعی است و همین ویژگی است که برای زنان معاصر کشورهای جهان، جذابیت دارد و باعث میشود همه این زنان به نحوی با آثار او احساس نزدیکی و همذاتپنداری کنند.
مسئله تقابل زنان با جهان اطرافشان، یک مسئله حلنشده و جهانی است که البته در کشورهای مختلف و در بین ملیتهای مختلف به درجات مختلفی ظاهر میشود.
#اشتراک در برخی فرهنگها و شباهت اوضاع سرزمینها در سالهای پس از جنگ، خواننده #ایرانی را به این نویسنده #ایتالیایی نزدیک میکند.
موضوع این هفته کارگاه نقد کتاب ما ، کتاب دفترچه ممنوعه این نویسنده بود که نقدهای متفاوتی را بر این کتاب شاهد بودیم.
والریا زنی میانسال است که در کنار اشتغال باید کارهای مربوط به خانه را انجام دهد. میشل همسر او و دو فرزند آنها خانواده ای کوچک و از نظر اقتصادی متوسط رو به پایین را تشکیل می دهند.
بحران اقتصادی بعد از جنگ فشلر مضاعفی را بر انها تحمیل کرده و افراد خانواده را هر روز به خاطر این مشکل از هم دور می کند.
اما خرید یک دفترچه یادداشت در یک روز تعطیل زندگی والریا را دگرگون می کند. او که عادت کرده است مشکلات و نیازهای خود را نادیده بگیرد با شروع نگارش خاطرات روزانه خود در این دفترچه به این نتیجه می رسد که سالیان متمادی زندگی خود را بیهوده صرف روزمرگی زندگی و خدمت به کسانی کرده که قدر او را نمی دانند و هیچ وقت به فکر خود نبوده است.
هر چه داستان پیش می رود و روزهای نگارش دفترچه بیشتر می شود کمبودها و نیازهای او بیشتر نمایان می شود و در این مسیر والریا متوجه می شود که چه شکاف عظیمی در خانواده به وجود امده است.
دوست و عشق مابین او و رییس اداره ای که در ان کار می کند و عشق های جنبی که برای پسر و دخترش به وجود می اید خرده روایتی هستند که به روایت اصلی برای پیشبرد داستان کمک کرده اند.
والریا خود را قربانی می بیند و سعی می کند که عصیان کند اما در نهایت شکست می خورد و با سوزاندن دفترچه بر روزهای سرد گذشته باز می گردد.
البا دسس پدس در با داستان خود می گوید که این زنان هستند که باید از خود بگذرند و خود را فدای زندگی دیگران و خانواده ی خود کنند.
نثر روان و روایت ساده و پرکشش و باورپذیر داستان بر جذابیت داستان افزوده و باعث جذب مخاطب گردیده است.
خرده روایت های جانبی و شخصیت های متفاوت داستان که هر کدام نماینده ای از قشرهای متفاوت جامعه هستند به روایت کمک کرده است.
شخصیت پردازی در داستان به خوبی شکل گرفته است و ابعاد مختلف شخصیت والریا – شخصیت اول داستان- به بهترین شکل نمایش داده شده است.
روزنامه نگار بودن نویسنده کمک کرده است که در کنار روزنوشت بودن روایت داستان ، ایجاز هم رعایت شود – اتفاقات مهم داستان روایت شود- و اتفاقات ساده و غیر ضروری روزمره در داستان انعکاس داده نشود و این به صورتی ست که مخاطب داستان متوجه این امر نمی شود و به جزیی نگری زندگی توجه ای نمی کند.
البته نمی توان از ترجمه ی زیبای بهمن فرزانه به سادگی گذشت.
دیدهای متفاوت دوستان بیشتر بر روی نقد محتوایی داستان و بر جنبه های فمینیستی و مظلوم نمایی والریا شخصیت اصلی داستان است.
رمان «چراغها را من خاموش می کنم »نوشته «زویا پیر زاد » بسیار شبیه این رمان اس ت از نظر نوع راویت و شخصیت ها و دغدغه های آنان و روابط حاکم بر افراد داستان و ماجراهایی که بر شخصیت ها می گذرد.
#نقد_کتاب
#دفترچه_ممنوع
#آلبادسس_پدس
#کوبایی_ایتالیایی
#صفحه_نودوهشتیا.نت
#ادبیات_جهان
#ادبیات_معاصر
@chista_yasrebi
#دفترچه_ممنوع
نوشته البا دسس پدس
البا دسس پدس (۱۱ مارس ۱۹۱۱ رم، ایتالیا–۱۴ نوامبر ۱۹۹۷ پاریس، فرانسه) نویسنده و روزنامه نگار ایتالیایی – کوبایی است که با ترجمه های شیوای بهمن فرزانه که بر کتاب هایش نوشته شده برای مخاطبان ایرانی نویسنده ای مشهور محسوب می شود.
این نویسنده ی فمینیست و ضد فاشیست اکثر کتاب هایش حول محور زنان و مشکلات آنان می گردد.
رمانهای آلبادسس پدس، نماینده زنان قرن بیستم ایتالیا است، سالهای جنگ جهانی دوم و چندین سال پس از پایان جنگ، که تقابل پیدا و پنهان فضای ناهماهنگ زندگی خانوادگی و زندگی اجتماعی و چالش زنان با محیط اطرافشان را نشان میدهد.
کشمکش پنهان و آشکار زنان در نوشتههای پدس با فضای
#ناهماهنگ زندگی
#خانوادگی و زندگی
#اجتماعی است و همین ویژگی است که برای زنان معاصر کشورهای جهان، جذابیت دارد و باعث میشود همه این زنان به نحوی با آثار او احساس نزدیکی و همذاتپنداری کنند.
مسئله تقابل زنان با جهان اطرافشان، یک مسئله حلنشده و جهانی است که البته در کشورهای مختلف و در بین ملیتهای مختلف به درجات مختلفی ظاهر میشود.
#اشتراک در برخی فرهنگها و شباهت اوضاع سرزمینها در سالهای پس از جنگ، خواننده #ایرانی را به این نویسنده #ایتالیایی نزدیک میکند.
موضوع این هفته کارگاه نقد کتاب ما ، کتاب دفترچه ممنوعه این نویسنده بود که نقدهای متفاوتی را بر این کتاب شاهد بودیم.
والریا زنی میانسال است که در کنار اشتغال باید کارهای مربوط به خانه را انجام دهد. میشل همسر او و دو فرزند آنها خانواده ای کوچک و از نظر اقتصادی متوسط رو به پایین را تشکیل می دهند.
بحران اقتصادی بعد از جنگ فشلر مضاعفی را بر انها تحمیل کرده و افراد خانواده را هر روز به خاطر این مشکل از هم دور می کند.
اما خرید یک دفترچه یادداشت در یک روز تعطیل زندگی والریا را دگرگون می کند. او که عادت کرده است مشکلات و نیازهای خود را نادیده بگیرد با شروع نگارش خاطرات روزانه خود در این دفترچه به این نتیجه می رسد که سالیان متمادی زندگی خود را بیهوده صرف روزمرگی زندگی و خدمت به کسانی کرده که قدر او را نمی دانند و هیچ وقت به فکر خود نبوده است.
هر چه داستان پیش می رود و روزهای نگارش دفترچه بیشتر می شود کمبودها و نیازهای او بیشتر نمایان می شود و در این مسیر والریا متوجه می شود که چه شکاف عظیمی در خانواده به وجود امده است.
دوست و عشق مابین او و رییس اداره ای که در ان کار می کند و عشق های جنبی که برای پسر و دخترش به وجود می اید خرده روایتی هستند که به روایت اصلی برای پیشبرد داستان کمک کرده اند.
والریا خود را قربانی می بیند و سعی می کند که عصیان کند اما در نهایت شکست می خورد و با سوزاندن دفترچه بر روزهای سرد گذشته باز می گردد.
البا دسس پدس در با داستان خود می گوید که این زنان هستند که باید از خود بگذرند و خود را فدای زندگی دیگران و خانواده ی خود کنند.
نثر روان و روایت ساده و پرکشش و باورپذیر داستان بر جذابیت داستان افزوده و باعث جذب مخاطب گردیده است.
خرده روایت های جانبی و شخصیت های متفاوت داستان که هر کدام نماینده ای از قشرهای متفاوت جامعه هستند به روایت کمک کرده است.
شخصیت پردازی در داستان به خوبی شکل گرفته است و ابعاد مختلف شخصیت والریا – شخصیت اول داستان- به بهترین شکل نمایش داده شده است.
روزنامه نگار بودن نویسنده کمک کرده است که در کنار روزنوشت بودن روایت داستان ، ایجاز هم رعایت شود – اتفاقات مهم داستان روایت شود- و اتفاقات ساده و غیر ضروری روزمره در داستان انعکاس داده نشود و این به صورتی ست که مخاطب داستان متوجه این امر نمی شود و به جزیی نگری زندگی توجه ای نمی کند.
البته نمی توان از ترجمه ی زیبای بهمن فرزانه به سادگی گذشت.
دیدهای متفاوت دوستان بیشتر بر روی نقد محتوایی داستان و بر جنبه های فمینیستی و مظلوم نمایی والریا شخصیت اصلی داستان است.
رمان «چراغها را من خاموش می کنم »نوشته «زویا پیر زاد » بسیار شبیه این رمان اس ت از نظر نوع راویت و شخصیت ها و دغدغه های آنان و روابط حاکم بر افراد داستان و ماجراهایی که بر شخصیت ها می گذرد.
#نقد_کتاب
#دفترچه_ممنوع
#آلبادسس_پدس
#کوبایی_ایتالیایی
#صفحه_نودوهشتیا.نت
#ادبیات_جهان
#ادبیات_معاصر
@chista_yasrebi
@chista_yasrebi دختر چینی: لباسم را از مانتوهای
#ایرانی الهام گرفتم.در آن ؛ احساس آرامش و راحتی میکنم_چیستایثربی
#ایرانی الهام گرفتم.در آن ؛ احساس آرامش و راحتی میکنم_چیستایثربی
#Spente_Le_Stelle
#Singer : #Emma_Shapplin
#اما_چاپلین
تقدیم به هم وطنان مسیحی و سایر اقلیتهای دینی ؛ قومی و نژادی ایران.همه جای جهان که باشند.....
ما اول همه #ایرانی هستیم ؛ با
#تفاوتهایی.......
#چیستایثربی
https://telegram.me/joinchat/BoqMgDvSdBqMEFTqiwAyig
#Singer : #Emma_Shapplin
#اما_چاپلین
تقدیم به هم وطنان مسیحی و سایر اقلیتهای دینی ؛ قومی و نژادی ایران.همه جای جهان که باشند.....
ما اول همه #ایرانی هستیم ؛ با
#تفاوتهایی.......
#چیستایثربی
https://telegram.me/joinchat/BoqMgDvSdBqMEFTqiwAyig
#نوش_آفرین ،
بازیگر و خواننده ی سالهای گذشته ، درباره ی
#سینمای_تجاری قبل از انقلاب میگوید و کارهایی که آن نوع سینما ، و تفکر غالب ، از آنها انتظار داشت...
شاید یکروز ، یک عده خرده های دیگری به فیلمهای امروز بگیرند!
خرده ها و انتقادهایی از نوع دیگر !
مهم ، تشخیص #انتخابهای_درست_تر است.
میتوان بین بد و بدتر انتخاب کرد ،
امانمیتوان بین
#بدتر و
#بدتر انتخاب کرد !
مگر هنر را کاملا کنار گذاشت ! که برخی نمیخواستند ، یا نمیتوانستند،
چون ذاتشان هنری بود و کار دیگری بلد نبودند ، و بلد نیستند !
ما در جامعه ی خودمان ، کار میکنیم و همیشه ،همه ی قواعد تعیین شده را قبول نداریم ، اما باز کار میکنیم...
شاید نتوان ادامه داد ،شاید کم کار شد ، شاید بایکوت و حذف شد ! ولی همه چیز دست هنرمند نیست ،
سیستم و نظام فکری کشور و تفکر سرمایه داری آن ، خط مشی اصلی را تعیین میکند !
که برخی اوقات ، به شدت ، موقتی است و عده ای در این میان ، تلف میشوند و تبدیل به #نسل_سوخته
زمانی من بهترین نویسنده ی کشورم و زمانی
#ممنوع_الکار!
همین است....عین واقعیت !
یادم است زمانی ، اجرای نمایشهای خارجی در ایران بعد از انقلاب ، ممنوع بود ،
و اکنون ، هر کس نمایش خارجی ارایه دهد ، فوری سالن اجرا و امکانات میگیرد !
#تغییر خط مشی و نگاه مدیریتی!
گاهی با کفشهای دیگران راه برویم !
#هر_قضاوتی_کار_ما_نیست
🌹اهل فن میخواهد.
مافقط نظر شخصی خود را اعلام میکنیم ، حکم صادر نمیکنیم!
ما دل میسوزانیم.
ما
#فرهنگ مملکتمان را دوست داریم.🌺
ما ،همه
#ایرانی هستیم .دشمن هم نیستیم !
#چیستا_یثربی
کانال رسمی
#چیستایثربی
#نویسنده
#کارگردان
#مدرس
#روانشناس
#چیستایثربی
@chista_yasrebi
بازیگر و خواننده ی سالهای گذشته ، درباره ی
#سینمای_تجاری قبل از انقلاب میگوید و کارهایی که آن نوع سینما ، و تفکر غالب ، از آنها انتظار داشت...
شاید یکروز ، یک عده خرده های دیگری به فیلمهای امروز بگیرند!
خرده ها و انتقادهایی از نوع دیگر !
مهم ، تشخیص #انتخابهای_درست_تر است.
میتوان بین بد و بدتر انتخاب کرد ،
امانمیتوان بین
#بدتر و
#بدتر انتخاب کرد !
مگر هنر را کاملا کنار گذاشت ! که برخی نمیخواستند ، یا نمیتوانستند،
چون ذاتشان هنری بود و کار دیگری بلد نبودند ، و بلد نیستند !
ما در جامعه ی خودمان ، کار میکنیم و همیشه ،همه ی قواعد تعیین شده را قبول نداریم ، اما باز کار میکنیم...
شاید نتوان ادامه داد ،شاید کم کار شد ، شاید بایکوت و حذف شد ! ولی همه چیز دست هنرمند نیست ،
سیستم و نظام فکری کشور و تفکر سرمایه داری آن ، خط مشی اصلی را تعیین میکند !
که برخی اوقات ، به شدت ، موقتی است و عده ای در این میان ، تلف میشوند و تبدیل به #نسل_سوخته
زمانی من بهترین نویسنده ی کشورم و زمانی
#ممنوع_الکار!
همین است....عین واقعیت !
یادم است زمانی ، اجرای نمایشهای خارجی در ایران بعد از انقلاب ، ممنوع بود ،
و اکنون ، هر کس نمایش خارجی ارایه دهد ، فوری سالن اجرا و امکانات میگیرد !
#تغییر خط مشی و نگاه مدیریتی!
گاهی با کفشهای دیگران راه برویم !
#هر_قضاوتی_کار_ما_نیست
🌹اهل فن میخواهد.
مافقط نظر شخصی خود را اعلام میکنیم ، حکم صادر نمیکنیم!
ما دل میسوزانیم.
ما
#فرهنگ مملکتمان را دوست داریم.🌺
ما ،همه
#ایرانی هستیم .دشمن هم نیستیم !
#چیستا_یثربی
کانال رسمی
#چیستایثربی
#نویسنده
#کارگردان
#مدرس
#روانشناس
#چیستایثربی
@chista_yasrebi
🤣🤣🤣
خب میرقصن
کار بدی که نمیکنن!
شب شده پر ستاره....
چشمک بزن دوباره....
این بود ؟!
😂😂😂😂
ای خدا فدات
#چیستا_یثربی
#چیستایثربی
#چیستا
#نویسنده
#فیلمنامه#نمایشنامه_نویس
#کارگردان_تئاتر
#فیلم_مستند
#تاتریها
#دختر_آتیش_پاره
#اندی
#کورس
#موزیک
#رقص
#کلیپ
چرا نه ؟!
چرا شاد نباشیم؟!
تو دو روز دنیا
چرا همه ش غصه بخوریم؟
این #کلیپ ، خیلی در یوتیوب پر بازدید بود.
پشت صحنه شم دارم..
.
واقعا خیلی بااین آهنگ ، تمرین کردن....
.
پرچم #ایران و #ایرانی بالاست.
اگه یه دونه از این #ویدئو ها به زودی نساختم؟
🤣🤣🤣
چرا نه....
وقتی مردم ؛ حس خوبی پیدا میکنن،
و پشتشم ؛ کلی تمرینه و تلاش ....
بسازم؟!
😁😁😂میسازم.....
#داوطلبان بیان #دایرکت....😎
#موزیک
#chistayasrebi
#chista_yasrebi
@chistayasrebiofficialpage
#dance
https://www.instagram.com/tv/CMIWGnuFp_4/?igshid=tqkn4dp4ndv7
خب میرقصن
کار بدی که نمیکنن!
شب شده پر ستاره....
چشمک بزن دوباره....
این بود ؟!
😂😂😂😂
ای خدا فدات
#چیستا_یثربی
#چیستایثربی
#چیستا
#نویسنده
#فیلمنامه#نمایشنامه_نویس
#کارگردان_تئاتر
#فیلم_مستند
#تاتریها
#دختر_آتیش_پاره
#اندی
#کورس
#موزیک
#رقص
#کلیپ
چرا نه ؟!
چرا شاد نباشیم؟!
تو دو روز دنیا
چرا همه ش غصه بخوریم؟
این #کلیپ ، خیلی در یوتیوب پر بازدید بود.
پشت صحنه شم دارم..
.
واقعا خیلی بااین آهنگ ، تمرین کردن....
.
پرچم #ایران و #ایرانی بالاست.
اگه یه دونه از این #ویدئو ها به زودی نساختم؟
🤣🤣🤣
چرا نه....
وقتی مردم ؛ حس خوبی پیدا میکنن،
و پشتشم ؛ کلی تمرینه و تلاش ....
بسازم؟!
😁😁😂میسازم.....
#داوطلبان بیان #دایرکت....😎
#موزیک
#chistayasrebi
#chista_yasrebi
@chistayasrebiofficialpage
#dance
https://www.instagram.com/tv/CMIWGnuFp_4/?igshid=tqkn4dp4ndv7