چیستایثربی کانال رسمی
6.41K subscribers
6.05K photos
1.29K videos
56 files
2.13K links
این تنها #کانال_رسمی من #چیستایثربی ، نویسنده و کارگردان است. هرکانال دیگری به اسم من؛ جعلیست! مگر اعلام از سمت خودم باشد/افرادی که فقط خواهان
#قصه های منند، کانال چیستا_دو را دنبال کنند.



@chistaa_2
Download Telegram
#اخرین_فصل_نمایش
#یک_شب_دیگر_هم_بمان_سیلویا
#نویسنده و
#کارگردان :
#چیستا_یثربی
.
.
بر اساس


زندگی شاعر آمریکایی
#سیلویا_پلات

که با گاز اشپزخانه(اجاق) در سی و یک سالگی خودکشی کرد.

او همسر
#تد_هیوز

شاعر معروف انگلیسی بود و از او ؛ دو فرزند داشت و در زمان خودکشی ؛ در متارکه به سر میبردند...


سیلویا ؛ نماد شعر زنانه در غرب به شمار میرود.اشعاری استعاری و گاهی بسیار پیجیده با زبانی خاص؛ سنگین و چند صدایی...

نمایش
#یک_شب_دیگر_هم_بمان_سیلویا

با بازی مهسا مهجور؛ سام درخشانی؛ مینو زاهدی؛ حمیدرضا جوکار و الناز تاریخی ؛ یکی از موفق ترین و پر مخاطب ترین ؛ نمایشهای فجر 83 و سال 84 بود و افتخاری در کارنامه ی من...نوشتن نمایشی شاعرانه ؛ درباره ی فرازهایی از زندگی یک شاعر ؛


این جمله ها ؛ دعای آخر سیلویا ؛ قبل از خودکشی در نمایش من است...

از
#متن_نمایش

#کلیپ:
#فردوس

#کلیپ_شعر
#کلیپ_دیالوگهای_نمایش

#چهارسو در فجر و #سایه...اجرای عمومی

1384

#چیستایثربی

@chista_yasrebi
#Chista_Yasrebi
#مهمان

#فیلمنامه ای براساس نمایش
#مهمان_سرزمین_خواب از #چیستایثربی

یونس ؛ پسر وسط خانواده ؛ پس از سالها مفقود الاثری ؛ از جنگ باز میگردد...

در حالی که ادعا میکند اینجا ؛ خانواده ی او نیست و هیچیک از افرادش را نمیشناسد!.....او حتی ؛ همسرش سارا را به یاد نمی آورد!....آیا بیمار شده است؟ آیا برای این تمارض ؛ دلیلی دارد؟


خیلی جوان بودم که این نمایش برنده #جایزه_اول #کتاب_سال_دفاع_مقدس شد.

یادم است برای گرفتن جایزه ام به خانه ی ما زنگ زدند ؛ من هم با ریخت دانشگاه بلند شدم و رفتم....مهمانها همه نطامیان و سرکرده ها و سرهنگهای عالی رتبه بودند....

هیج زنی ؛ میان مهمانان هفت ردیف اول نبود!.... به من گفتند :خواهر کجا؟!

گفتم : شماره ی صندلی ام ردیف دوم است! گفتند : اشتباه شده حتما !....آنجا جای برگزیدگان و مقامات است.تازه بدون چادر نمیتوانی وارد شوی !..یک سرهنگ مهربان گفت : ایشون ؛ خانم چیستایثربی ست که جایزه ی اول
#نمایشنامه را برده؛ بگذارید وارد شود.من هم کمی عصبانی شده بودم.به مامور حراست گفتم : پشت تلفن نگفتند با چادر !!!!



سرهنگ خندید و گفت : حتما نامت را تشخیص ندادند که زن هستی ! چون الان هم ؛ در سالن میگفتند ؛ آقای یثربی نیامده ؟؟؟!!!


بالاخره
#اولین_زنی بودم که این جایزه را گرفتم ؛ آن هم 74.... آن سالهای سخت....

یونس : پسر من ؛ داداش من ؛ شوهر من!....تو هم سن اونی ؛ کس و کار اونی ؛...مثل اونی؛...آره ......همه ی آدما شبیه همن؛ اما من یونس شما نیستم !!!!! از
#متن_نمایش
#چیستا_یثربی

این.نمایش در دهه ی هفتاد به چاپ رسید ؛ ولی خیلی زود ؛ تمام شد . در
#طاقچه ؛ نسخه ی فیلمنامه ی آن را میخوانید ؛ خود نمایش بزودی توسط ناشری معروف منتشر میشود.

دانلود:هم اکنون سایت
#طاقچه

@www.taaghche.ir



#چیستایثربی

@Chista_Yasrebi

https://telegram.me/joinchat/BoqMgDvSdBqMEFTqiwAyig
#Chista_Yasrebi
#مهمان

#فیلمنامه ای براساس نمایش
#مهمان_سرزمین_خواب از #چیستایثربی

یونس ؛ پسر وسط خانواده ؛ پس از سالها مفقود الاثری ؛ از جنگ باز میگردد...

در حالی که ادعا میکند اینجا ؛ خانواده ی او نیست و هیچیک از افرادش را نمیشناسد!.....او حتی ؛ همسرش سارا را به یاد نمی آورد!....آیا بیمار شده است؟ آیا برای این تمارض ؛ دلیلی دارد؟


خیلی جوان بودم که این نمایش برنده #جایزه_اول #کتاب_سال_دفاع_مقدس شد.

یادم است برای گرفتن جایزه ام به خانه ی ما زنگ زدند ؛ من هم با ریخت دانشگاه بلند شدم و رفتم....مهمانها همه نطامیان و سرکرده ها و سرهنگهای عالی رتبه بودند....

هیج زنی ؛ میان مهمانان هفت ردیف اول نبود!.... به من گفتند :خواهر کجا؟!

گفتم : شماره ی صندلی ام ردیف دوم است! گفتند : اشتباه شده حتما !....آنجا جای برگزیدگان و مقامات است.تازه بدون چادر نمیتوانی وارد شوی !..یک سرهنگ مهربان گفت : ایشون ؛ خانم چیستایثربی ست که جایزه ی اول
#نمایشنامه را برده؛ بگذارید وارد شود.من هم کمی عصبانی شده بودم.به مامور حراست گفتم : پشت تلفن نگفتند با چادر !!!!



سرهنگ خندید و گفت : حتما نامت را تشخیص ندادند که زن هستی ! چون الان هم ؛ در سالن میگفتند ؛ آقای یثربی نیامده ؟؟؟!!!


بالاخره
#اولین_زنی بودم که این جایزه را گرفتم ؛ آن هم 74.... آن سالهای سخت....

یونس : پسر من ؛ داداش من ؛ شوهر من!....تو هم سن اونی ؛ کس و کار اونی ؛...مثل اونی؛...آره ......همه ی آدما شبیه همن؛ اما من یونس شما نیستم !!!!! از
#متن_نمایش
#چیستا_یثربی

این.نمایش در دهه ی هفتاد به چاپ رسید ؛ ولی خیلی زود ؛ تمام شد . در
#طاقچه ؛ نسخه ی فیلمنامه ی آن را میخوانید ؛ خود نمایش بزودی توسط ناشری معروف منتشر میشود.

دانلود:هم اکنون سایت
#طاقچه

@www.taaghche.ir



#چیستایثربی

@Chista_Yasrebi

https://telegram.me/joinchat/BoqMgDvSdBqMEFTqiwAyig