بخشی از رمان جاودان #مادام_بواری
در تحلیل این جملات ؛ سالها در کلاس #شخصیت_شناسی صحبت کرده ام.
#گوستاو_فلوبر
خالق #رمان مادام بواری میگوید :
«من فقط بورژوایی هستم که در روستا عزلت گزیدهام، خود را با ادبیات سرگرم میکنم و هیچ چیز از دیگران نمیخواهم، نه توجه، نه افتخار و نه حتی احترام...
تنها چیزی که میطلبم این است که مرا با شمعهای خودشان مسموم نکنند. به این دلیل است که یکسر از آنها فاصله میگیرم.»
رمان مادام بواری را نمیتوان در یک یا دو جمله تعریف کرد.
داستان عصیان جسم است و روح بشر .....
به قول نویسنده اش؛ آقای گوستاو فلوبر ؛ "مادام بواری من هستم "
فکر میکنم یک کارزار #metoo ی دیگر لازم است.
درباره افرادی مثل مادام بواری که عاشق عشقند و تنها چیزی که پس از ازدواج یا در زندگی پیدا نمیکنند ؛ #عشق است.
#کارزار_مادام_بواری
زن و مرد هم ندارد
مگر همه ی مردها ؛ از همسرانشان ؛ عشق دریافت میکنند ؟
صداقت دریافت میکنتد ؟
یا از افرا د دیگر ؟...
رمان " مادام بواری " منجر به شناخت یکاختلال بزرگ در تاریخچه روانشناسی شد.
اضطراب دلبستگی😐😟
درباره این حالت ؛ که همه فکر میکنند اصلا اختلال نیست؛ (در حالی که بشدت هست) در پستهای دیگر ؛ بیشتر صحبت میکنم...این چند جمله از رمان را بخوانید.
"هرچه بود خوشبخت نبود، هرگز احساس خوشبختی نکرده بود. این نابسندگیِ زندگی از چه بود، از چه ناشی میشد اینکه به هرچه تکیه میکرد درجا میگندید؟ اگر بهراستی درجایی انسانی نیرومند و زیبا وجود داشت، انسانی نستوه، سرشار از شور و درعینحال ظرافت، با قلب یک شاعر و چهره یک فرشته، که چنگ به دست داشت و رو به آسمان مدیحههای نکاحی میخواند، اگر وجود داشت چرا اِما اتفاقی به او برنمیخورد؟ آه! چه خیال محالی! بهراستیکه هیچچیز ارزش جستجو نداشت؛ همه دروغ بود!"
فعلا درباره ی چند جمله ی تکان دهنده ای که عکسش را از متن کتاب ؛ در تصویر پست آورده ام ؛ صحبت کنید...
#چیستا_یثربی
#چیستایثربی
#کتاب
#داُستان
#ادبیات_فرانسه
#سینما
#اقتباس_سینمایی کتاب
#کارزار_مادام_بواری
#کمپین_مادام_بواری
#chistayasrebi
#chista_yasrebi
#books
https://www.instagram.com/p/CdVYwveMNty/?igshid=MDJmNzVkMjY=
در تحلیل این جملات ؛ سالها در کلاس #شخصیت_شناسی صحبت کرده ام.
#گوستاو_فلوبر
خالق #رمان مادام بواری میگوید :
«من فقط بورژوایی هستم که در روستا عزلت گزیدهام، خود را با ادبیات سرگرم میکنم و هیچ چیز از دیگران نمیخواهم، نه توجه، نه افتخار و نه حتی احترام...
تنها چیزی که میطلبم این است که مرا با شمعهای خودشان مسموم نکنند. به این دلیل است که یکسر از آنها فاصله میگیرم.»
رمان مادام بواری را نمیتوان در یک یا دو جمله تعریف کرد.
داستان عصیان جسم است و روح بشر .....
به قول نویسنده اش؛ آقای گوستاو فلوبر ؛ "مادام بواری من هستم "
فکر میکنم یک کارزار #metoo ی دیگر لازم است.
درباره افرادی مثل مادام بواری که عاشق عشقند و تنها چیزی که پس از ازدواج یا در زندگی پیدا نمیکنند ؛ #عشق است.
#کارزار_مادام_بواری
زن و مرد هم ندارد
مگر همه ی مردها ؛ از همسرانشان ؛ عشق دریافت میکنند ؟
صداقت دریافت میکنتد ؟
یا از افرا د دیگر ؟...
رمان " مادام بواری " منجر به شناخت یکاختلال بزرگ در تاریخچه روانشناسی شد.
اضطراب دلبستگی😐😟
درباره این حالت ؛ که همه فکر میکنند اصلا اختلال نیست؛ (در حالی که بشدت هست) در پستهای دیگر ؛ بیشتر صحبت میکنم...این چند جمله از رمان را بخوانید.
"هرچه بود خوشبخت نبود، هرگز احساس خوشبختی نکرده بود. این نابسندگیِ زندگی از چه بود، از چه ناشی میشد اینکه به هرچه تکیه میکرد درجا میگندید؟ اگر بهراستی درجایی انسانی نیرومند و زیبا وجود داشت، انسانی نستوه، سرشار از شور و درعینحال ظرافت، با قلب یک شاعر و چهره یک فرشته، که چنگ به دست داشت و رو به آسمان مدیحههای نکاحی میخواند، اگر وجود داشت چرا اِما اتفاقی به او برنمیخورد؟ آه! چه خیال محالی! بهراستیکه هیچچیز ارزش جستجو نداشت؛ همه دروغ بود!"
فعلا درباره ی چند جمله ی تکان دهنده ای که عکسش را از متن کتاب ؛ در تصویر پست آورده ام ؛ صحبت کنید...
#چیستا_یثربی
#چیستایثربی
#کتاب
#داُستان
#ادبیات_فرانسه
#سینما
#اقتباس_سینمایی کتاب
#کارزار_مادام_بواری
#کمپین_مادام_بواری
#chistayasrebi
#chista_yasrebi
#books
https://www.instagram.com/p/CdVYwveMNty/?igshid=MDJmNzVkMjY=