حصولی خوب و عرضهای عالی و در دسترس با قیمتی مناسب! همچنین هویت برند، با تصویر ایجاد شده منطبق بوده و این اطمینان به برند، به ارزش برند کمک شایانی کرده است. چیستا همچنین با هوشیاری، داستانهای حاشیهای جذابی را برای مخاطب رو میکرد و بخشی از داستانش را به کمک این حواشی روایت میکرد.
همچنین این بار بر خلاف معمول، دختری به شدت معمولی عاشق شده بود و از عشقش میگفت. او همچنین با انتشار برخی از کامنتهایی که دریافت کرده بود، یا تصویر واقعی ریحانه که با گوشی خودش از روی عکسی نگاتیو گرفته بود، همه جزییات را طوری کنار هم نشانده بود و به مخاطب آگاهی میداد که همهشان در برندسازی او و قصهاش به خوبی کار کند. از مذاکراتش با حاجی و تشنه نگه داشتن مخاطب برای دیدن او و عدم رضایتش برای انتشار تصویرش تا پایان قصه و نگه داشتن فضاهایی برای کنجکاوی و کشف در قصه. به همه اینها، حضور و مصاحبههای مدامش با رسانههای مختلف و دامن زدن به تبلیغات قصهاش را نیز بیفزاید. همچنین در یک اقدام هوشمندانه، نامه جذابِ زنانه ریحانه را که سرشار از متلک، حسادت، فخر فروشی، تحقیر، اعتراف و... است در راستای همان اهداف برندسازیاش استفاده میکند.
انتخاب داستانی عامیانه، با ادبیاتی عامه پسند و بیان جزییات حسهای عاشقانه با فضاسازیهای جذاب سینمایی و دارای میزانس، همه و همه باعث شده که حالا، چیستا یثربی، یک برند قدرتمند در داستان عاشقانه اینستاگرامی و تلگرامی باشد. همین که حالا مخالفان و موافقان جدی دارد خود گواهی است محکم بر برند بودنش که ماهیتا برند خنثی نیست و موافق و مخالف دارد و بسیاری از این ویژگیها برای او مزیت و تفاوت بود.
حالا چیستا یثربی با این برندسازی هوشمندانه، برند اورنس(آگاهی از برند) ایجاد شده و کمپین جذاب تبلیغاتی و در حقیقت سمپلینگش، کوچکترین نگرانی از فروش کتاب مفصل 170 صفحهایاش نخواهد داشت و قطعا رکوردهای فروش خوبی را بهجا خواهد گذاشت که این یکی از کارکردهای برندسازی است. مدیریت جایگاه این برند که احتمالا رقبای زیادی را به این میدان خواهد کشاند و ادامه برنامهاش برای حفط مخاطبانش در اینستاگرام و تلگرامش نشان میدهد که احین همه هوشیاری، تا کجا ادامه پیدا خواهد کرد...
فعلا که برندِ این ماجرا، دستِ این بازاریابِ هوشمند است...
#چیستایثربی
#برند_اینستاگرام
#برند_تلگرام
#از سایت
#مشاور_برند و تبلیغات
#پستچی
#داستان
#برند_اول_روز
@chista_yasrebi
همچنین این بار بر خلاف معمول، دختری به شدت معمولی عاشق شده بود و از عشقش میگفت. او همچنین با انتشار برخی از کامنتهایی که دریافت کرده بود، یا تصویر واقعی ریحانه که با گوشی خودش از روی عکسی نگاتیو گرفته بود، همه جزییات را طوری کنار هم نشانده بود و به مخاطب آگاهی میداد که همهشان در برندسازی او و قصهاش به خوبی کار کند. از مذاکراتش با حاجی و تشنه نگه داشتن مخاطب برای دیدن او و عدم رضایتش برای انتشار تصویرش تا پایان قصه و نگه داشتن فضاهایی برای کنجکاوی و کشف در قصه. به همه اینها، حضور و مصاحبههای مدامش با رسانههای مختلف و دامن زدن به تبلیغات قصهاش را نیز بیفزاید. همچنین در یک اقدام هوشمندانه، نامه جذابِ زنانه ریحانه را که سرشار از متلک، حسادت، فخر فروشی، تحقیر، اعتراف و... است در راستای همان اهداف برندسازیاش استفاده میکند.
انتخاب داستانی عامیانه، با ادبیاتی عامه پسند و بیان جزییات حسهای عاشقانه با فضاسازیهای جذاب سینمایی و دارای میزانس، همه و همه باعث شده که حالا، چیستا یثربی، یک برند قدرتمند در داستان عاشقانه اینستاگرامی و تلگرامی باشد. همین که حالا مخالفان و موافقان جدی دارد خود گواهی است محکم بر برند بودنش که ماهیتا برند خنثی نیست و موافق و مخالف دارد و بسیاری از این ویژگیها برای او مزیت و تفاوت بود.
حالا چیستا یثربی با این برندسازی هوشمندانه، برند اورنس(آگاهی از برند) ایجاد شده و کمپین جذاب تبلیغاتی و در حقیقت سمپلینگش، کوچکترین نگرانی از فروش کتاب مفصل 170 صفحهایاش نخواهد داشت و قطعا رکوردهای فروش خوبی را بهجا خواهد گذاشت که این یکی از کارکردهای برندسازی است. مدیریت جایگاه این برند که احتمالا رقبای زیادی را به این میدان خواهد کشاند و ادامه برنامهاش برای حفط مخاطبانش در اینستاگرام و تلگرامش نشان میدهد که احین همه هوشیاری، تا کجا ادامه پیدا خواهد کرد...
فعلا که برندِ این ماجرا، دستِ این بازاریابِ هوشمند است...
#چیستایثربی
#برند_اینستاگرام
#برند_تلگرام
#از سایت
#مشاور_برند و تبلیغات
#پستچی
#داستان
#برند_اول_روز
@chista_yasrebi