متن بالا :
جمله های یکی از شکنجه گران
#وارطان_سالاخانیان :
همه ما شعر معروف
"نازلی سخن نگفت " ....
سروده ی
#احمد_شاملو را شنید ه ایم و حتما میدانیم که اصل این شعر برای #وارطان سالاخانیان؛ هم بند شاملو در زندان سال هزار وسیصد وسی و سه ؛ نوشته شده است؛ اما به دلیل جو سانسور؛ بعدها نام
#نازلی جایگزین نام وارطان شد که شعر اجازه ی انتشار بگیرد.
وارطان؛ متولد هزار وسیصد و نه #تبریز و ارمنی تبار بود ؛ پس از کودتای بیست وهشت مرداد ؛ شاملو در زندان با وارطان ؛ هم سلولی شد؛ در شب مرگ وارطان ؛ بر اثر
#شکنجه؛ شاملو در سلول بود و به همین دلیل شاهکار شعر #وارطان_سخن_نگفت ...متولد شد..شعری که زمان مصرف ندارد ؛ و گویی برای همه ی قرون و همه ی انسانها سروده شده است #معجزه ی جاودانگی و شعر...
وارطان جوان ؛ راننده تاکسی و سپس درگیر چاپخانه و معترض سیاسی است؛ پلیس امنیتی؛ در صندوق عقب ماشین او؛ انبوهی از نشریه های #رزم ؛ ارگان جوانان حزب #توده را می بیند ، وارطان دستگیر و هم سلولی شاملو میشود. او را تحت شکنجه قرار می دهند که بدانند اصل این نشریه توسط چه کسانی و در کجا چاپ می شود، اما وارطان مبارز ؛ حتی زیر شکنجه ی شدید ؛ لب به سخن نمی گشاید. مرد جوان در همان سال سی وسه ؛ زیر شکنجه و در اوج صبوری ؛ جانش را تسلیم هدفش می کند؛ اما کسی را لو نمیدهد؛ جسدش را با جمجمه ی سوراخ و کلی اثار سوختگی و شکستگی به رودخانه جاجرود میسپارند.
بعدها ماموران شکنجه ؛ خود از معصومیت و مقاومت وارطان ؛ شرمنده و شگفت زده شدند و یکی از آنها ؛ لحظه های شکنجه برای شکستن انگشت وارطان را توضیح می دهد که در پست می خوانید....دیگر ، سخنی نیست
به نظر من؛ همان چند خط ؛ که لحظه ی شکستن انگشت وارطان را توضیح می دهد. از هر فیلم و نمایشی ؛ برای درک تصویر این قهرمان خاموش ؛ گویاتر است و چنین است که شعر محبوب من به دنیا میاید؛ چون شاملوی شاعر بی تکرار ؛ آنجا بود!
فقط به دو بند شعر که مجنون وار؛ دوست دارم اشاره می کنم. اصل شعر در کتابهای شاملو و حتی اینترنت موجود است و دکلمه ی آن را با هم میشنویم...
#وارطان سخن نگفت ؛ چو خورشید
از تیرگی درآمد ودر خون نشست و رفت
وارطان بنفشه بود ؛
گل داد و مژده داد زمستان شکست و رفت...
یاد وارطان سالاخانیان ؛ جوان مبارز و احمد شاملوی شاعر ؛ مبارز؛ نویسنده؛ مترجم ؛ پژوهشگر و روزنامه نگار ایران ، سبز و جاری....
و راستی ؛ مگر میشود هیج ایرانی شعر
#وارطان یا همان
#نازلی را بلد نباشد؟ ...اما شاید کمتر کسی بداند وارطان دقیقا که بود ! او همان#ستاره بود...
بدون کوچکترین کلامی ؛ "یک دم دراین ظلام ؛ درخشید و رفت"...
#شعر
#شاعران
#احمد_شاملو
#ادبیات
#چیستایثربی
برگرفته از پیج رسمی
#اینستاگرام_چیستا_یثربی
#1304_1379
#شاملو
@chista_yasrebi
جمله های یکی از شکنجه گران
#وارطان_سالاخانیان :
همه ما شعر معروف
"نازلی سخن نگفت " ....
سروده ی
#احمد_شاملو را شنید ه ایم و حتما میدانیم که اصل این شعر برای #وارطان سالاخانیان؛ هم بند شاملو در زندان سال هزار وسیصد وسی و سه ؛ نوشته شده است؛ اما به دلیل جو سانسور؛ بعدها نام
#نازلی جایگزین نام وارطان شد که شعر اجازه ی انتشار بگیرد.
وارطان؛ متولد هزار وسیصد و نه #تبریز و ارمنی تبار بود ؛ پس از کودتای بیست وهشت مرداد ؛ شاملو در زندان با وارطان ؛ هم سلولی شد؛ در شب مرگ وارطان ؛ بر اثر
#شکنجه؛ شاملو در سلول بود و به همین دلیل شاهکار شعر #وارطان_سخن_نگفت ...متولد شد..شعری که زمان مصرف ندارد ؛ و گویی برای همه ی قرون و همه ی انسانها سروده شده است #معجزه ی جاودانگی و شعر...
وارطان جوان ؛ راننده تاکسی و سپس درگیر چاپخانه و معترض سیاسی است؛ پلیس امنیتی؛ در صندوق عقب ماشین او؛ انبوهی از نشریه های #رزم ؛ ارگان جوانان حزب #توده را می بیند ، وارطان دستگیر و هم سلولی شاملو میشود. او را تحت شکنجه قرار می دهند که بدانند اصل این نشریه توسط چه کسانی و در کجا چاپ می شود، اما وارطان مبارز ؛ حتی زیر شکنجه ی شدید ؛ لب به سخن نمی گشاید. مرد جوان در همان سال سی وسه ؛ زیر شکنجه و در اوج صبوری ؛ جانش را تسلیم هدفش می کند؛ اما کسی را لو نمیدهد؛ جسدش را با جمجمه ی سوراخ و کلی اثار سوختگی و شکستگی به رودخانه جاجرود میسپارند.
بعدها ماموران شکنجه ؛ خود از معصومیت و مقاومت وارطان ؛ شرمنده و شگفت زده شدند و یکی از آنها ؛ لحظه های شکنجه برای شکستن انگشت وارطان را توضیح می دهد که در پست می خوانید....دیگر ، سخنی نیست
به نظر من؛ همان چند خط ؛ که لحظه ی شکستن انگشت وارطان را توضیح می دهد. از هر فیلم و نمایشی ؛ برای درک تصویر این قهرمان خاموش ؛ گویاتر است و چنین است که شعر محبوب من به دنیا میاید؛ چون شاملوی شاعر بی تکرار ؛ آنجا بود!
فقط به دو بند شعر که مجنون وار؛ دوست دارم اشاره می کنم. اصل شعر در کتابهای شاملو و حتی اینترنت موجود است و دکلمه ی آن را با هم میشنویم...
#وارطان سخن نگفت ؛ چو خورشید
از تیرگی درآمد ودر خون نشست و رفت
وارطان بنفشه بود ؛
گل داد و مژده داد زمستان شکست و رفت...
یاد وارطان سالاخانیان ؛ جوان مبارز و احمد شاملوی شاعر ؛ مبارز؛ نویسنده؛ مترجم ؛ پژوهشگر و روزنامه نگار ایران ، سبز و جاری....
و راستی ؛ مگر میشود هیج ایرانی شعر
#وارطان یا همان
#نازلی را بلد نباشد؟ ...اما شاید کمتر کسی بداند وارطان دقیقا که بود ! او همان#ستاره بود...
بدون کوچکترین کلامی ؛ "یک دم دراین ظلام ؛ درخشید و رفت"...
#شعر
#شاعران
#احمد_شاملو
#ادبیات
#چیستایثربی
برگرفته از پیج رسمی
#اینستاگرام_چیستا_یثربی
#1304_1379
#شاملو
@chista_yasrebi
#کوچه_ها ( #شبانه )
#خواننده : #فرهاد_مهراد
#شاعر : #احمد_شاملو
#آهنگساز : #اسفندیار_منفرد_زاده
#آلبوم : #وحدت
تقدیم به قسمت #هفتادونهم
#او_یکزن و
#شبنم و
دردهای ناتمام انسانی که مدام در تاریخ تکرار میشوند.....
هم اکنون در پیچ رسمی #اینستاگرام
#یثربی_چیستا
#چیستایثربی
@chista_yasrebi
#خواننده : #فرهاد_مهراد
#شاعر : #احمد_شاملو
#آهنگساز : #اسفندیار_منفرد_زاده
#آلبوم : #وحدت
تقدیم به قسمت #هفتادونهم
#او_یکزن و
#شبنم و
دردهای ناتمام انسانی که مدام در تاریخ تکرار میشوند.....
هم اکنون در پیچ رسمی #اینستاگرام
#یثربی_چیستا
#چیستایثربی
@chista_yasrebi
#یه_شب_مهتاب
#ترانه
#احمد_شاملو
#موسیقی
#اسفندیار_منفرد_زاده
خواننده
#فرهاد_مهراد
به یاد
عزیزانی چون
#وارطان_سالاخانیان
عزیزان اقلیت دینی در ایران که برای
آزادی؛ جان خود را تقدیم کردند.....
#چیستایثربی
@chista_yasrebi
#ترانه
#احمد_شاملو
#موسیقی
#اسفندیار_منفرد_زاده
خواننده
#فرهاد_مهراد
به یاد
عزیزانی چون
#وارطان_سالاخانیان
عزیزان اقلیت دینی در ایران که برای
آزادی؛ جان خود را تقدیم کردند.....
#چیستایثربی
@chista_yasrebi
#وارطان_سخن_نگفت
#وارطان_سالاخانیان
#شعر و
#دکلمه :
#احمد_شاملو
#ادبیات
#شاعران_مبارز
به احترام قدرت کلمه و مرگ مبارزان..وارطان و وارطانها....
#چیستایثربی
https://telegram.me/joinchat/BoqMgDvSdBqMEFTqiwAyig
#وارطان_سالاخانیان
#شعر و
#دکلمه :
#احمد_شاملو
#ادبیات
#شاعران_مبارز
به احترام قدرت کلمه و مرگ مبارزان..وارطان و وارطانها....
#چیستایثربی
https://telegram.me/joinchat/BoqMgDvSdBqMEFTqiwAyig
#احمد_شاملو
#وارطان_سخن_نگفت
#نازلی_سخن_نگفت
توماس سخن نگفت
صدیقه سخن نگفت
مجیدی سخن نگفت
و نوید سخن نگفت.....
به یاد همه ی آزادگان و به نام
#آزادی
فیلم
#پل_چوبی
#بهرام_رادان
#هدیه_تهرانی
#چیستایثربی
رمان
#او_یکزن
@yasrebi_chista
#وارطان_سخن_نگفت
#نازلی_سخن_نگفت
توماس سخن نگفت
صدیقه سخن نگفت
مجیدی سخن نگفت
و نوید سخن نگفت.....
به یاد همه ی آزادگان و به نام
#آزادی
فیلم
#پل_چوبی
#بهرام_رادان
#هدیه_تهرانی
#چیستایثربی
رمان
#او_یکزن
@yasrebi_chista
گپی با احمد رضا احمدی
#احمد_رضا_احمدی گفت: «عشق واقعی بیسرانجام است.»
توی انديمشك همديگر را ديديم. آمده بودم مرخصی. عبايی سرش بود. چشمهاي سياهش آرام و قرار نداشت. گفتم: «خداحافظ...» گفت: «ميری؟» گفتم: «پس چی؟» گفت: «به همين راحتی؟» گفتم: «راحتتر از اين هم رفتم...» گفت: «خيلب پستی...» گفتم: «هان...» گفت: «هيچی، كی بر ميگردی؟» گفتم: «نمیدونم، میبرندمان دهلران...» گفت: «از تهران كوبيدم اومدم اينجا، ناهار رو با هم بخوريم...» آيفای كنار خيابان را نشان دادم و گفتم: «اينجا منتظر كسي نمبشن.» دويدم مثل باد. اينطوری راحتتر است.
هميشه احساس گند میزند به زندگي آدم. ياور گفت: «خانمت بود...» گفتم: «نه...» گفت: «ای ناقلا...» گفتم: «خفه شو.» خفه شد. آيفا راه افتاد. احمدرضااحمدی گفت:
«عشقهای واقعی #بیسر_انجام است.» شاعر اين حرفها را میزند كه دنيا را تلطيف كند. براي من كه فرقي ندارد بيسرانجام يا باسرانجام. همهاش در گذر زمان پودر میشود. او با اشاره به سنش گفت:
«اين روزها ذهنم همهاش به عقب برمیگرده به گذشته....» من به گذشته اعتقادي ندارم و آينده را هم باور ندارم. توي حالم...، گذشته دود شده رفته هوا. بعضي وقتها فقط صدای خمپاره جنگ ميآيد و بوي جنازه عراقبها و صدای تيربار انقلاب كه از بالای مغازه مجيد نقاش، پادگان جی را به آتش گرفته بود و ما میدويديم تا پادگان جی را فتح كنيم و باد زمان میوزيد و ما همينطور كه ميدويم، همه پودر میشويم و به هوا میرويم.....
#چیستایثربی
از مصاحبه #احمد_غلامی با
#احمد_رضا_احمدی
@Chista_Yasrebi
. https://telegram.me/joinchat/BoqMgDvSdBpRODaZIHG-jQ
#احمد_رضا_احمدی گفت: «عشق واقعی بیسرانجام است.»
توی انديمشك همديگر را ديديم. آمده بودم مرخصی. عبايی سرش بود. چشمهاي سياهش آرام و قرار نداشت. گفتم: «خداحافظ...» گفت: «ميری؟» گفتم: «پس چی؟» گفت: «به همين راحتی؟» گفتم: «راحتتر از اين هم رفتم...» گفت: «خيلب پستی...» گفتم: «هان...» گفت: «هيچی، كی بر ميگردی؟» گفتم: «نمیدونم، میبرندمان دهلران...» گفت: «از تهران كوبيدم اومدم اينجا، ناهار رو با هم بخوريم...» آيفای كنار خيابان را نشان دادم و گفتم: «اينجا منتظر كسي نمبشن.» دويدم مثل باد. اينطوری راحتتر است.
هميشه احساس گند میزند به زندگي آدم. ياور گفت: «خانمت بود...» گفتم: «نه...» گفت: «ای ناقلا...» گفتم: «خفه شو.» خفه شد. آيفا راه افتاد. احمدرضااحمدی گفت:
«عشقهای واقعی #بیسر_انجام است.» شاعر اين حرفها را میزند كه دنيا را تلطيف كند. براي من كه فرقي ندارد بيسرانجام يا باسرانجام. همهاش در گذر زمان پودر میشود. او با اشاره به سنش گفت:
«اين روزها ذهنم همهاش به عقب برمیگرده به گذشته....» من به گذشته اعتقادي ندارم و آينده را هم باور ندارم. توي حالم...، گذشته دود شده رفته هوا. بعضي وقتها فقط صدای خمپاره جنگ ميآيد و بوي جنازه عراقبها و صدای تيربار انقلاب كه از بالای مغازه مجيد نقاش، پادگان جی را به آتش گرفته بود و ما میدويديم تا پادگان جی را فتح كنيم و باد زمان میوزيد و ما همينطور كه ميدويم، همه پودر میشويم و به هوا میرويم.....
#چیستایثربی
از مصاحبه #احمد_غلامی با
#احمد_رضا_احمدی
@Chista_Yasrebi
. https://telegram.me/joinchat/BoqMgDvSdBpRODaZIHG-jQ
@Chista_Yasrebi
قصه نیستم که بگویی؛
نغمه نیستم که بخوانی ؛
صدا نیستم که بشنوی ؛
من درد مشترکم ؛ مرا فریاد کن!
#احمد_شاملو
#شاملو
#دکلمه
@chista_yasrebi
قصه نیستم که بگویی؛
نغمه نیستم که بخوانی ؛
صدا نیستم که بشنوی ؛
من درد مشترکم ؛ مرا فریاد کن!
#احمد_شاملو
#شاملو
#دکلمه
@chista_yasrebi
حتی بگذار آفتاب نیز بر نیاید
به خاطر ِ فردای ما اگر
بر ماش منتی ست ؛
چرا که عشق
خود فرداست
خود همیشه است .
#احمد_شاملو
#جاودان
#چیستایثربی_کانال_رسمی
@chista_yasrebi_official
به خاطر ِ فردای ما اگر
بر ماش منتی ست ؛
چرا که عشق
خود فرداست
خود همیشه است .
#احمد_شاملو
#جاودان
#چیستایثربی_کانال_رسمی
@chista_yasrebi_official
Forwarded from چیستایثربی کانال رسمی (Chista Yasrebi)
#پری_زنگنه
#گنجشکک_اشی_مشی
#موسیقی_تیتراژ
#فیلم_گوزنها
#مسعود_کیمیایی
شعر:
#احمد_شاملو بر اساس یک ترانه فولک
موسیقی
#اسفندیار_منفرد_زاده
ممنون از دوست با معرفت ، علی حسینی که اولین بار این ویدیو را برایم فرستاد ، و آخرین بار نیز .
#چیستایثربی
#چیستایثربی_کانال_رسمی
@chista_yasrebii
https://t.me/joinchat/AAAAADvSdBq1EA_7IHG-jQ
#گنجشکک_اشی_مشی
#موسیقی_تیتراژ
#فیلم_گوزنها
#مسعود_کیمیایی
شعر:
#احمد_شاملو بر اساس یک ترانه فولک
موسیقی
#اسفندیار_منفرد_زاده
ممنون از دوست با معرفت ، علی حسینی که اولین بار این ویدیو را برایم فرستاد ، و آخرین بار نیز .
#چیستایثربی
#چیستایثربی_کانال_رسمی
@chista_yasrebii
https://t.me/joinchat/AAAAADvSdBq1EA_7IHG-jQ
Telegram
چیستایثربی کانال رسمی
این تنها #کانال_رسمی من #چیستایثربی ، نویسنده و کارگردان است. هرکانال دیگری به اسم من؛ جعلیست! مگر اعلام از سمت خودم باشد/افرادی که فقط خواهان
#قصه های منند، کانال چیستا_دو را دنبال کنند.
@chistaa_2
#قصه های منند، کانال چیستا_دو را دنبال کنند.
@chistaa_2
تو را به جای همه زنانی که نشناخته ام دوست دارم
تو را به جای همه روزگارانی که نمی زیسته ام دوست دارم
برای خاطر عطر نان گرم
و برفی که آب میشود
و برای نخستین گلها
تو را به خاطر دوست داشتن دوست دارم .
تو را به جای همه کسانی که دوست نمیدارم دوست میدارم .
بی تو جز گسترهایی بیکرانه نمیبینم
میان گذشته و امروز.
از جدار آیینهی خویش گذشتن نتوانستم
میبایست تا زندگی را لغت به لغت فرا گیرم
راست از آن گونه که لغت به لغت از یادش میبرند.
تو را دوست میدارم برای خاطر فرزانهگیات که از آن من نیست
به رغم همه آن چیزها که جز وهمی نیست دوست دارم
برای خاطر این قلب جاودانی که بازش نمیدارم
میاندیشی که تردیدی اما تو تنها دلیلی
تو خورشید رخشانی که بر من میتابی هنگامی که به خویش مغرورم
سپیده که سر بزند
در این بیشهزار خزان زده شاید گلی بروید
شبیه آنچه در بهار بوئیدیم .
پس به نام زندگی
هرگز نگو هرگز.
#پل_الوار
ترجمه
#احمد_شاملو
شعری فراموش نشدنی
#چیستایثربی
@chista_yasrebi_original
تو را به جای همه روزگارانی که نمی زیسته ام دوست دارم
برای خاطر عطر نان گرم
و برفی که آب میشود
و برای نخستین گلها
تو را به خاطر دوست داشتن دوست دارم .
تو را به جای همه کسانی که دوست نمیدارم دوست میدارم .
بی تو جز گسترهایی بیکرانه نمیبینم
میان گذشته و امروز.
از جدار آیینهی خویش گذشتن نتوانستم
میبایست تا زندگی را لغت به لغت فرا گیرم
راست از آن گونه که لغت به لغت از یادش میبرند.
تو را دوست میدارم برای خاطر فرزانهگیات که از آن من نیست
به رغم همه آن چیزها که جز وهمی نیست دوست دارم
برای خاطر این قلب جاودانی که بازش نمیدارم
میاندیشی که تردیدی اما تو تنها دلیلی
تو خورشید رخشانی که بر من میتابی هنگامی که به خویش مغرورم
سپیده که سر بزند
در این بیشهزار خزان زده شاید گلی بروید
شبیه آنچه در بهار بوئیدیم .
پس به نام زندگی
هرگز نگو هرگز.
#پل_الوار
ترجمه
#احمد_شاملو
شعری فراموش نشدنی
#چیستایثربی
@chista_yasrebi_original
امسال فیلمی در #اسکار نداریم !
"نفس "به اسکار راه نیافت...
#احمد_طالبی_نژاد ،منتقد در این مورد میگوید :
" حذف نفس از اسکار قابل پیشبینی بود. نفس در اندازههای جهانی نبود. نفس یک فیلم سفارشی است.
ادعا میشود #نفس ،
مستقل است اما این فیلم کاملا دولتی ساخته شده ! "
من متاسفانه ، هنوز نفس را ندیدم...
دخترم دیده و دوست داشته .
اما دخترم ، منتقد سینما نیست و نه جزء آکادمی انتخاب آثار اسکار...
فقط متاسفم که فیلمی در اسکار امسال نداریم...
ترجیح میدهم بقیه ی حرفهایم را اینجا نگویم و سکوت کنم .
شاید وقتی دیگر...
#چیستایثربی
@chista_yasrebi_original
"نفس "به اسکار راه نیافت...
#احمد_طالبی_نژاد ،منتقد در این مورد میگوید :
" حذف نفس از اسکار قابل پیشبینی بود. نفس در اندازههای جهانی نبود. نفس یک فیلم سفارشی است.
ادعا میشود #نفس ،
مستقل است اما این فیلم کاملا دولتی ساخته شده ! "
من متاسفانه ، هنوز نفس را ندیدم...
دخترم دیده و دوست داشته .
اما دخترم ، منتقد سینما نیست و نه جزء آکادمی انتخاب آثار اسکار...
فقط متاسفم که فیلمی در اسکار امسال نداریم...
ترجیح میدهم بقیه ی حرفهایم را اینجا نگویم و سکوت کنم .
شاید وقتی دیگر...
#چیستایثربی
@chista_yasrebi_original
#احمد شاملو دربارهٔ تجربهٔ زندان
#غلامحسین_ساعدی و احوالات او پس از آزادی چنین گفتهاست
آنچه از او زندان شاه را ترک گفت، جنازهٔ نیمجانی بیش نبود. آن مرد، با آن خلاقیت جوشانش، پس از شکنجههای جسمی و بیشتر روحیِ زندان اوین، دیگر مطلقاً زندگی نکرد. آهستهآهسته در خود تپید و تپید تا مُرد. وقتی درختی را در حال بالندگی اره میکنید، با این کار در نیروی بالندگی او دست نبردهاید، بلکه خیلی ساده او را کشتهاید. ساعدی مسائل را درک میکرد و میکوشید عکسالعمل نشان بدهد. اما دیگر نمیتوانست. او را اره کرده بودند
#چیستایثربی
@chista_yasrebi
#غلامحسین_ساعدی و احوالات او پس از آزادی چنین گفتهاست
آنچه از او زندان شاه را ترک گفت، جنازهٔ نیمجانی بیش نبود. آن مرد، با آن خلاقیت جوشانش، پس از شکنجههای جسمی و بیشتر روحیِ زندان اوین، دیگر مطلقاً زندگی نکرد. آهستهآهسته در خود تپید و تپید تا مُرد. وقتی درختی را در حال بالندگی اره میکنید، با این کار در نیروی بالندگی او دست نبردهاید، بلکه خیلی ساده او را کشتهاید. ساعدی مسائل را درک میکرد و میکوشید عکسالعمل نشان بدهد. اما دیگر نمیتوانست. او را اره کرده بودند
#چیستایثربی
@chista_yasrebi
باز می گردم
برای بال هایم
بگذار باز گردم!
می خواهم بمیرم
در سرزمین سپیده دمان
می خواهم بمیرم
در سرزمین دیروز!
باز می گردم
برای بال هایم
بگذار بازگردم!
می خواهم بمیرم
در سرزمین نهایت ها
می خواهم بمیرم
دور از چشم
دریا
#لورکا
ترجمه :
#احمد_پوری
کانال رسمی
#چیستایثربی
@chista_yasrebi
برای بال هایم
بگذار باز گردم!
می خواهم بمیرم
در سرزمین سپیده دمان
می خواهم بمیرم
در سرزمین دیروز!
باز می گردم
برای بال هایم
بگذار بازگردم!
می خواهم بمیرم
در سرزمین نهایت ها
می خواهم بمیرم
دور از چشم
دریا
#لورکا
ترجمه :
#احمد_پوری
کانال رسمی
#چیستایثربی
@chista_yasrebi
باد جن
مستندی از ناصر تقوایی
درباره ی مراسم زار در جنوب
بادها ،جن ها و زارها
با گویندگی
#احمد_شاملو
#جن
#چیستایثربی
کانال رسمی
@chista_yasrebi
مستندی از ناصر تقوایی
درباره ی مراسم زار در جنوب
بادها ،جن ها و زارها
با گویندگی
#احمد_شاملو
#جن
#چیستایثربی
کانال رسمی
@chista_yasrebi
مرگ من سفری نیست
هجرتی ست
از سرزمینی که دوست نمی داشتم
به خاطر نامردمانش
#احمد_شاملو
#چیستایثربی
کانال رسمی
@chista_yasrebi
هجرتی ست
از سرزمینی که دوست نمی داشتم
به خاطر نامردمانش
#احمد_شاملو
#چیستایثربی
کانال رسمی
@chista_yasrebi