سلام خانوم دکتر یثربی عزیز
امروز در کارگاه داستان نویسی خلاق چیزهای زیادی یادگرفتم و فهمیدم نوشتن آن هم حرفه ای چقدر سخت است.چقدر ایثار میخواهد.چقدر شجاعت میخواهد.
امروز گفتید کتابهایی دارید که خیلی برایشان زحمت کشیده اید به قول خودتان هروله کرده اید .
گفتید دوست دارید با آنها شناخته شوید
گفتید کتاب پستچی را راحت نوشتید چون نوشته ها خودش میآمد
گفتید ناراحتید که همه شما را با پستچی بشناسند
خانوم دکتر عزیز
برای شما که نویسنده هستید ان هم حرفه ای
عروض میدانید و کلاسها و اساتید معتبر زیادی را دیده اید
کتابهایتان مفهوم خاص و جداگانه ای پیدا میکنند یکی میشو کتاب قوی و یکی دیگر نه
ولی حالا دید خوانندگانتان
من که نویسندگی نمی دانم من که هر وقت دلم فرمان دهد قلم به دست میگیرم قواعد نوشتن را نمیدانم کتابهایتان را براساس قدرت و ادبیات تقسیم بندی نمیکنم من جزو خواص نیستم من جزو مردم عام جامعه هستم از نظر کتاب و نویسندگی
من پستچی را دوست دارم چون چیستا من بودم
من خوشحالم پستچی خلق شد
چون من و هم نسلان من جسارت عاشق شدن را پیدا کردیم
ما با پستچی علی دفن شده گوشه دلمان را بیرون کشیدیم
ما با پستچی جسارت اعتراف عشق را پیدا کردیم
روزهای عمر ما گذشته
آن حاجی علی ما هم دیگر نیست
ولی به ما نشان دادید که برای عشق یک زن هم میتواند بجنگد
نباید منتظر بنشیند تا عاشقش شوند
میتواند عشقش را اعتراف کند و لذت ببرد از تمام سختیها و خوشیهای عاشقی
ما یادگرفتیم که به دخترانمان اگر عاشق شدند کمک کنیم نه اینکه به هر دوستت دارم جواب مثبت بدهند
نه
یاد گرفتیم اگر گونه دخترکان سرزمینمان از عشق گل انداخت مسخره اش نکنیم بی حیا نخوانیمش
به او و صدای قلبش گوش بدهیم
کمکش کنیم که مساله عاشقی هم هرچند مساله سختیست ولی راه حل دارد
خانم دکتر یثربی عزیز
این جوان شدن این برگشت به ۱۸سالگی این یاداوری دلنشین تپیدنهای قلب را مدیون پستچی هستیم
این پستچی خیلیها را از nonreader به readerتبدیل کرد
معلم پیانو را اورد
و بقیه آثار یکی پس از دیگری
خواستم بخاطر قلم زیبایتان در تمام آثار قدرتان و اعتراف عاشقانه پستچی از شما تشکر کنم
دکتر سایرو اثباتی-مشهد
۱۶مهر ۱۳۹۵
#از_شرکت_کنندگان_کارگاه_داستان_نویسی
#امروز
#مشهد
#چیستایثربی
امروز در کارگاه داستان نویسی خلاق چیزهای زیادی یادگرفتم و فهمیدم نوشتن آن هم حرفه ای چقدر سخت است.چقدر ایثار میخواهد.چقدر شجاعت میخواهد.
امروز گفتید کتابهایی دارید که خیلی برایشان زحمت کشیده اید به قول خودتان هروله کرده اید .
گفتید دوست دارید با آنها شناخته شوید
گفتید کتاب پستچی را راحت نوشتید چون نوشته ها خودش میآمد
گفتید ناراحتید که همه شما را با پستچی بشناسند
خانوم دکتر عزیز
برای شما که نویسنده هستید ان هم حرفه ای
عروض میدانید و کلاسها و اساتید معتبر زیادی را دیده اید
کتابهایتان مفهوم خاص و جداگانه ای پیدا میکنند یکی میشو کتاب قوی و یکی دیگر نه
ولی حالا دید خوانندگانتان
من که نویسندگی نمی دانم من که هر وقت دلم فرمان دهد قلم به دست میگیرم قواعد نوشتن را نمیدانم کتابهایتان را براساس قدرت و ادبیات تقسیم بندی نمیکنم من جزو خواص نیستم من جزو مردم عام جامعه هستم از نظر کتاب و نویسندگی
من پستچی را دوست دارم چون چیستا من بودم
من خوشحالم پستچی خلق شد
چون من و هم نسلان من جسارت عاشق شدن را پیدا کردیم
ما با پستچی علی دفن شده گوشه دلمان را بیرون کشیدیم
ما با پستچی جسارت اعتراف عشق را پیدا کردیم
روزهای عمر ما گذشته
آن حاجی علی ما هم دیگر نیست
ولی به ما نشان دادید که برای عشق یک زن هم میتواند بجنگد
نباید منتظر بنشیند تا عاشقش شوند
میتواند عشقش را اعتراف کند و لذت ببرد از تمام سختیها و خوشیهای عاشقی
ما یادگرفتیم که به دخترانمان اگر عاشق شدند کمک کنیم نه اینکه به هر دوستت دارم جواب مثبت بدهند
نه
یاد گرفتیم اگر گونه دخترکان سرزمینمان از عشق گل انداخت مسخره اش نکنیم بی حیا نخوانیمش
به او و صدای قلبش گوش بدهیم
کمکش کنیم که مساله عاشقی هم هرچند مساله سختیست ولی راه حل دارد
خانم دکتر یثربی عزیز
این جوان شدن این برگشت به ۱۸سالگی این یاداوری دلنشین تپیدنهای قلب را مدیون پستچی هستیم
این پستچی خیلیها را از nonreader به readerتبدیل کرد
معلم پیانو را اورد
و بقیه آثار یکی پس از دیگری
خواستم بخاطر قلم زیبایتان در تمام آثار قدرتان و اعتراف عاشقانه پستچی از شما تشکر کنم
دکتر سایرو اثباتی-مشهد
۱۶مهر ۱۳۹۵
#از_شرکت_کنندگان_کارگاه_داستان_نویسی
#امروز
#مشهد
#چیستایثربی
@chista_yasrebi با فرزندان خادمان عزیز حرم __که برای خرید پستچی؛ معلم پیانو و مجموعه شعر "نگاهت همیشه دوشنبه است "به محفل ما پیوستند
#چیستایثربی
#مشهد
#جشن_امضا
#کتابکده_دلشدگان
#چیستایثربی
#مشهد
#جشن_امضا
#کتابکده_دلشدگان
سلام,خانوم یثربی عزیز.....بهتون خسته نباشید میگم,امروز کلاستون تجربه ی بینظیری بود,همیشه سر کلاسهای دانشگاه خسته میشدم,اما امروز به سرعت سه ساعت گذشت.....وکلی چیز های ارزنده یاد گرفتیم,استاد گرامی شما همونی بودید که همیشه تصور میکردم,بی ریا,خاکی,صمیمی.....ومهربان.خسته بودین اما سعی میکردین باز هم لبخند بزنین.متشکرم
#شرکت_کننده_کارگاه_نوشتن_خلاق
#مشهد
#شانزدهم_مهر95
#چیستایثربی
#شرکت_کننده_کارگاه_نوشتن_خلاق
#مشهد
#شانزدهم_مهر95
#چیستایثربی
احساس کردم ادمها درکتان نمی کنند، دیدم تنهایید ،یک تنهایی ناملموس موذی ...چه کسی از این حصار رد خواهد شد ،چه کسی را قابل خواهی دانست برای دوست داشتن .؟ اینها را گفتم در همان حال که در حرم زیارت میکردی...
#عالیا_اسفندیاری
#امروز
بعد از ورکشاپ_نوشتن_خلاق
#مشهد
#چیستایثربی
#عالیا_اسفندیاری
#امروز
بعد از ورکشاپ_نوشتن_خلاق
#مشهد
#چیستایثربی
سلام بانو جااااااانم روم نمیشد براتون بنویسم چون دوست ندارم برای لحظاتی هم وقت ارزشمند شمارو هدر بدم ولی بانو گریه کردم برای شما برای خودم برای مادرتون روزی اگر شهامت داشته باشم داستان واقعی زندگیه خودمو براتون خواهم نوشت ......فقط همین بس که ممنونم که هستین و ممنونم که نمونه ای و با صبرو شجاعتی که بهم داری آموزش میدین زندگی رو آسون تر میکنید.....مصاحبه تون بسیار زیبا بود بهتون افتخار میکنم و قوی تر شدم میبینم که کمی از وجودم شبیه به شماست🌹🌹🌹
#سارا
شرکت کنندگان ورکشاپ
#نوشتن_خلاق
#مهر95
#چیستایثربی
#مشهد
#سارا
شرکت کنندگان ورکشاپ
#نوشتن_خلاق
#مهر95
#چیستایثربی
#مشهد
چیستا عزیزم
من از #او_یک_زن با تو همراه شدم
#پستچی را یک شبه خواندم
#شیدا_و_صوفی ... اوج هنروری قلمت بود
من با پستچی #انتظار_عشق کشیدم
با او یک زن #درد کشیدم
با شیدا و صوفی #تجسس کردم
#نامه_های_عاشقانه علی شب به خیرم شد
او یک زن صبح به خیر
در خواب هم حتی بدنبال گشایشی در #معمای_صوفی بودم
#بزرگ_بانوی_سرزمینم #عشقت_همیشه_پایدار #قلمت_روان
به امید شکفتن ترانه های بیشتر، چیستاهای بیشتر ،
#زمان_نیز_آبستن_امید_است
چیستای عزیزم، شاه بانوی عشق، جنگ تو از حاج علی ها بسیار با ارزش تر است
جنگ بی تلفات که ثمره اش عشق است و #دانش و #آگاهی
سپاس فراوان از بی نظیرترین ابتکارت #دورهمخوانی
#سحر
#جشن_امضا
#مشهد
من از #او_یک_زن با تو همراه شدم
#پستچی را یک شبه خواندم
#شیدا_و_صوفی ... اوج هنروری قلمت بود
من با پستچی #انتظار_عشق کشیدم
با او یک زن #درد کشیدم
با شیدا و صوفی #تجسس کردم
#نامه_های_عاشقانه علی شب به خیرم شد
او یک زن صبح به خیر
در خواب هم حتی بدنبال گشایشی در #معمای_صوفی بودم
#بزرگ_بانوی_سرزمینم #عشقت_همیشه_پایدار #قلمت_روان
به امید شکفتن ترانه های بیشتر، چیستاهای بیشتر ،
#زمان_نیز_آبستن_امید_است
چیستای عزیزم، شاه بانوی عشق، جنگ تو از حاج علی ها بسیار با ارزش تر است
جنگ بی تلفات که ثمره اش عشق است و #دانش و #آگاهی
سپاس فراوان از بی نظیرترین ابتکارت #دورهمخوانی
#سحر
#جشن_امضا
#مشهد
نمی دونین چه حالی داشتم امشب. چه اضطراب شیرینی بود. شور و شکوه لحظاتو زیر پوستم حس می کردم.خیلی جلو خودمو گرفتم که بغلتون نکنم..
#سعیده_نور_بخش
#مشهد
#سعیده_نور_بخش
#مشهد
@chista_yasrebi همراه اعظم خانم باکمال ؛ که اصرار ایشان برای سفر به مشهد و زیارت ؛ بیش از خود من بود ؛ و سعی کرد این کار را شدنی کند.از زمان
#پستچی ؛ تاکنون
#چیستایثربی
#جشن_امضا و ورکشاپ
#مشهد
#پستچی ؛ تاکنون
#چیستایثربی
#جشن_امضا و ورکشاپ
#مشهد
چه خوب بودی
آمدی
زمان از حرکت نایستاد و
نفس زمین بند نیامد
ولی...
چه خوب بودی
از آن هایی که خوبی را نشر میدهند
بی دریغ و بی ریا
مثل رگباری کوتاه
که بعد از آن همیشه نگاهت به آسمان است
به امیدی که شاید دوباره ببارد!...
چه زیبا بودی
از آنها که پس از رفتنشان، احساس میکنی خودت هم زیباتری!
عجیب نیست؟!
انگار با تو زیبایی هم مسری است! ...
چه خوب بودی...
#سهیل_عربی
#نویسنده
#مشهد
با سپاس
https://telegram.me/joinchat/BoqMgDvSdBpRODaZIHG-jQ
#چیستایثربی
آمدی
زمان از حرکت نایستاد و
نفس زمین بند نیامد
ولی...
چه خوب بودی
از آن هایی که خوبی را نشر میدهند
بی دریغ و بی ریا
مثل رگباری کوتاه
که بعد از آن همیشه نگاهت به آسمان است
به امیدی که شاید دوباره ببارد!...
چه زیبا بودی
از آنها که پس از رفتنشان، احساس میکنی خودت هم زیباتری!
عجیب نیست؟!
انگار با تو زیبایی هم مسری است! ...
چه خوب بودی...
#سهیل_عربی
#نویسنده
#مشهد
با سپاس
https://telegram.me/joinchat/BoqMgDvSdBpRODaZIHG-jQ
#چیستایثربی