#متن_پست
"و روز وسعتی است
که در مخیله ی تنگ *آپارات و اينستاگرام نمیگنجد"
در آپارت مصاحبه اي از خانم ازاده نامداري با بانو چيستا يثربي ديدم كه بهونه اي شد اين پست رو بذارم.به شما هم پيشنهاد مي كنم ببينيد
اول از زاويه ي ديد خودم از اولين بار كه به هر دو برخوردم مي نويسم. ⭕️خانوم آزاده نامداري: برنامه ي تلويزيوني،چند سال پيش كه مهمانش اقاي رحيم نوروزي بودند.من بازي اقاي نوروزي را در تئاتر رابعه ديده ام و به شدت پسنديده ام اينه كه صدا رو زياد مي كنم تا بشنوم.
خانومِ مجريِ ناشناس عجب سوالاتِ پرت و پلايي مي پرسه،من هنوز اسمش را هم نمي دانم و با اين حافظه ي مخدوش اما يك سوالِ پرت ترينش يادم مانده: آقاي نوروزي چرا شما هميشه نقش هاي سياه بازي مي كنيد؟ 😳
شايد تعجب اين هنرپيشه بيشتر در ذهنم جا خوش كرد:خانوم سياه؟؟؟ خاكستري منظورتونه؟؟
همونجا فهميدم اين خانم از همون هاست كه مردم را به دو دسته ي رستگار يا گناهكار تقسيم مي كند! اين چه طرز سوال پرسيدنه! دانش سينمايي نداريد كه نمي دونم چرا بايد با يك هنرپيشه مصاحبه كنيد،خب لااقل كمي علوم اجتماعي و روانشناسيِ فردي بدانيد...
توي ذوقم خورد و تا امروز حاضر نشدم حتي يكي از مصاحبه هاشون رو ببينم. ⭕️بانو چيستا يثربي: خب من يك مثلث عشقي داشتم كه او در هر سه حضور داشت.ادبيات تئاتر و روانشناسي...
عجبا كه دير شناختمش،اوايل بيست و دو سالگي! سال ١٣٩٠ هممين طوري شانسي يك كتاب مي خرم از نشر چشمه به نام "در كوچه باغِ شعر"
اولين بار انجا به او برمي خورم.شعرهايش را دوست دارم حتي يكي شان را كه مي خوانم ياد پدرخوانده جانم مي افتم.سرچ مي كنم،عجب بانويِ محبوبي...چه قدر شبيه آرزو و آينده ي منه! هيچ وقت نديدمش اما ارزويش را دارم.گلي ترقي جانان رو همين قدر دوست داشته ام و شاگردش بوده ام اما چيستا يثربي كه اسمش خودش شبيه شعر است را فرصتش دست نداده.... ⭕️مصاحبه منتشر مي شود! خب علاقه ام به او از بي اعتنايي به مجري خانوم بيشتر است.مي بينم...ميخكوب مي شوم! عجب درست حدست زده بودم شاعر جان...كاش به جاي تعجب هاي انسان نديده ي مجري من بر ناب بودنت بوسه مي زدم!
از تو مي پرسد يعني تو لطافت زنانه نداري؟؟؟ به قول فروغ " زنانِ ساده ي كامل" هه! عجب اين مردم از بس تعريف هايشان بوي عفونت مغزيشان را مي دهد همچنان بي ربط مي پرسند!
مردمي هم امده اند فحش دادند؟؟ همان زوزه ي توحش...
آنجا كه مي گوييد: زن و مرد چيه؟ من انسانم...
اين جمله رو بايد قاب طلا بگيرند نه كه اظهار فضل كنند:انسان به دوسته ي خانوم ها و آقايون تقسيم مي شوند!!!! خانم ها و آقايون؟؟ "ادامه در كامنت"
#میترا_ابراهیمی
#متن_پست در پیجش
"و روز وسعتی است
که در مخیله ی تنگ *آپارات و اينستاگرام نمیگنجد"
در آپارت مصاحبه اي از خانم ازاده نامداري با بانو چيستا يثربي ديدم كه بهونه اي شد اين پست رو بذارم.به شما هم پيشنهاد مي كنم ببينيد
اول از زاويه ي ديد خودم از اولين بار كه به هر دو برخوردم مي نويسم. ⭕️خانوم آزاده نامداري: برنامه ي تلويزيوني،چند سال پيش كه مهمانش اقاي رحيم نوروزي بودند.من بازي اقاي نوروزي را در تئاتر رابعه ديده ام و به شدت پسنديده ام اينه كه صدا رو زياد مي كنم تا بشنوم.
خانومِ مجريِ ناشناس عجب سوالاتِ پرت و پلايي مي پرسه،من هنوز اسمش را هم نمي دانم و با اين حافظه ي مخدوش اما يك سوالِ پرت ترينش يادم مانده: آقاي نوروزي چرا شما هميشه نقش هاي سياه بازي مي كنيد؟ 😳
شايد تعجب اين هنرپيشه بيشتر در ذهنم جا خوش كرد:خانوم سياه؟؟؟ خاكستري منظورتونه؟؟
همونجا فهميدم اين خانم از همون هاست كه مردم را به دو دسته ي رستگار يا گناهكار تقسيم مي كند! اين چه طرز سوال پرسيدنه! دانش سينمايي نداريد كه نمي دونم چرا بايد با يك هنرپيشه مصاحبه كنيد،خب لااقل كمي علوم اجتماعي و روانشناسيِ فردي بدانيد...
توي ذوقم خورد و تا امروز حاضر نشدم حتي يكي از مصاحبه هاشون رو ببينم. ⭕️بانو چيستا يثربي: خب من يك مثلث عشقي داشتم كه او در هر سه حضور داشت.ادبيات تئاتر و روانشناسي...
عجبا كه دير شناختمش،اوايل بيست و دو سالگي! سال ١٣٩٠ هممين طوري شانسي يك كتاب مي خرم از نشر چشمه به نام "در كوچه باغِ شعر"
اولين بار انجا به او برمي خورم.شعرهايش را دوست دارم حتي يكي شان را كه مي خوانم ياد پدرخوانده جانم مي افتم.سرچ مي كنم،عجب بانويِ محبوبي...چه قدر شبيه آرزو و آينده ي منه! هيچ وقت نديدمش اما ارزويش را دارم.گلي ترقي جانان رو همين قدر دوست داشته ام و شاگردش بوده ام اما چيستا يثربي كه اسمش خودش شبيه شعر است را فرصتش دست نداده.... ⭕️مصاحبه منتشر مي شود! خب علاقه ام به او از بي اعتنايي به مجري خانوم بيشتر است.مي بينم...ميخكوب مي شوم! عجب درست حدست زده بودم شاعر جان...كاش به جاي تعجب هاي انسان نديده ي مجري من بر ناب بودنت بوسه مي زدم!
از تو مي پرسد يعني تو لطافت زنانه نداري؟؟؟ به قول فروغ " زنانِ ساده ي كامل" هه! عجب اين مردم از بس تعريف هايشان بوي عفونت مغزيشان را مي دهد همچنان بي ربط مي پرسند!
مردمي هم امده اند فحش دادند؟؟ همان زوزه ي توحش...
آنجا كه مي گوييد: زن و مرد چيه؟ من انسانم...
اين جمله رو بايد قاب طلا بگيرند نه كه اظهار فضل كنند:انسان به دوسته ي خانوم ها و آقايون تقسيم مي شوند!!!! خانم ها و آقايون؟؟ "ادامه در كامنت"
#میترا_ابراهیمی
#متن_پست در پیجش