...بخشی از #داستان یکی از #هنرجویان
کلاس
#داستان_نویسی_مجازی من
به شاگردانم که سعی کردند از خودشان جلو بزنند ،افتخار میکنم
در قدیم زنی به شوهرش خیانت میکرد ، شوهر متوجه شد و پرسید در ازای تن فروشی چی گرفتی. زن که از انتقام شوهر می ترسید، سکه ایی نقره به مرد نشان داد .مرد گفت من تو رو مجازات نمیکنم به یک شرط...از این به بعد هر بار سفره ی غذا رو پهن می کنی این سکه نقره را روی سفره بگذار. .... .مرد خندید...به زن پشت کرد و خوابید...
این وسط قصه است.آغاز و پایانش را شما نخوانده اید.
#نادره_نادری
#کلاس_داستان_نویسی_مجازی
نمونه ای از نثر کلاس داستان نویسی مجازی ام
روزهای اول ، نوشته هایشان را قصه نمیدانستم و حالا عالی اند!و مدام در تکاپوی بهتر شدن
🍑🍑🍑🍑🍑🍑🍑🍑🍑🍑
از
#نادره_نادری
کانال
#چیستایثربی
@chista_yasrebi
@yeganehadmin ادمین کلاس قصه نویسی مجازی چیستایثربی
کلاس
#داستان_نویسی_مجازی من
به شاگردانم که سعی کردند از خودشان جلو بزنند ،افتخار میکنم
در قدیم زنی به شوهرش خیانت میکرد ، شوهر متوجه شد و پرسید در ازای تن فروشی چی گرفتی. زن که از انتقام شوهر می ترسید، سکه ایی نقره به مرد نشان داد .مرد گفت من تو رو مجازات نمیکنم به یک شرط...از این به بعد هر بار سفره ی غذا رو پهن می کنی این سکه نقره را روی سفره بگذار. .... .مرد خندید...به زن پشت کرد و خوابید...
این وسط قصه است.آغاز و پایانش را شما نخوانده اید.
#نادره_نادری
#کلاس_داستان_نویسی_مجازی
نمونه ای از نثر کلاس داستان نویسی مجازی ام
روزهای اول ، نوشته هایشان را قصه نمیدانستم و حالا عالی اند!و مدام در تکاپوی بهتر شدن
🍑🍑🍑🍑🍑🍑🍑🍑🍑🍑
از
#نادره_نادری
کانال
#چیستایثربی
@chista_yasrebi
@yeganehadmin ادمین کلاس قصه نویسی مجازی چیستایثربی