#او_یکزن
#قسمت_پنجاه_و_نهم
#چیستایثربی
تو که اصلا خواهری نداری! چرا ماجرای فیلمو راه انداختی که منو بکشونی اینجا؟! تو که فقط ؛ دوسه بار؛ منو دیده بودی !...
شهرام نیکان از جایش بلند شد؛ بطری اش را برداشت و نوشید ؛ گفتم : با شکم خالی؟! فردا قراره دکترت بیاد ؛ چای میخوای یا قهوه ؟
نفس عمیقی کشید و گفت: از تو خوشم اومد ؛ همون بار اول؛ چرا آدم باید همه چیز رو ؛ توضیح بده؟! بعضی چیزا رو ؛ خود آدمم نمیدونه !
چرا آدم باید اعتراف کنه که چرا از کسی خوشش میاد؟! مگه عشق گناهه که آدم بره اعتراف کنه ؟ مگه اعتراف دم مرگه ؟ چرا زنا همیشه اینو میپرسن؟!... من ازت خوشم میاد...نمیدونم چرا...دختر دورم زیاده ؛ دیدی خودت... ولی فقط تو ؛ برام جالبی...نمیدونی چرا ؟ منم نمیدونم ! از این دل بی پدر ؛ باید پرسید...
گاهی دلیلی نداره ؛ شایدم قراره بعدا بفهمیم !
مثلا من و چیستا...دوستای خوبی بودیم ؛ اما بعد از اونشب ؛ دیگه با هم حرف نزدیم ! اگه میدونستم ؛ اون جایی هست ؛ نمیرفتم ؛ اونم همینطور... ما گناهی نکرده بودیم که ازش فرار کنیم ! اما انگار سرنوشت خودش برید و دوخت که من و اون ؛ دیگه همو نبینیم ! انگار دیدن همدیگه ؛ خاطره ی اون شبو زنده میکرد. هر دو عذاب کشیده بودیم...
یه حرفایی ساختن که اینا ؛ مگه بینشون چی گذشته!
کاریش نمیشد کرد ؛ باید از هم فرار میکردیم ! ما هیچوقت عاشق نبودیم ؛ شریک جرم هم بودیم ! جرمی که معلوم نبود اصلا چیه؟ مجرم کیه؟ قربانی کیه؟ اصلا مقصر داره یا نه ؟! اصلا جرمه؟.... درباره اون اینجوری شد...
درباره ی تو برعکس!...
انگار قسمت بود ببینمت ؛ فرار کنی؛ بدزدنت ؛ من حس گناه کنم ؛ بیام دنبالت ؛بعد فکر کنم سالهاست میشناسمت ؛ انگار از وقتی به دنیا اومدم ؛ کنارم بودی ؛ انگار ؛ هیچوقت ازم دور نبودی !
بی تو ؛ دلم بد تنگ میشد ؛ مثل غروبای ظالم سه شنبه ؛ بعد ؛ این خونه ؛ یادم اومد و بچه گیم.... و اون خاطره !
هنوز کابوسشو میبینم ! چهره دردکشیده ی مادر ؛ چشم بند پدر ؛ و آخرین نگاهش به من ؛ قبل اینکه چشماشو ببندن و ببرنش ...
انگار با همون نگاه ؛ تمام زندگیشو داد به من ! زندگی و جوونی که مال اون بود و ازش گرفتن ! ناجوونمردانه گرفتن...و من ؛ آمادگیشو نداشتم...
اونروز ؛ کودکی من تموم شد ؛ من یه شبه مرد شدم ! با تمام آرزوهای پدرم ؛ و پدر؛ مادر رو به من سپرد !
من نتونستم خوب ازش نگهداری کنم ؛ دلم میخواد از تو ؛ خوب نگهداری کنم؛ میخوام خونواده ی من بشی ؛ همه کس من!...همه کسایی که تا حالا ؛ داشتم و نداشتم...
سرش را روی شانه ام گذاشت؛ گفتم: هنوز نمیدونیم چیه؟ مگه نه؟ عشق نیست! ولی ؛ من و تو یه جوری به هم وابسته شدیم !
خودمونم نمیدونیم چطوری !
خواب دیدم دو تا ماهی آکواریومیم؛ تنها؛ تو یه خونه تاریک ! یه کلبه مثل اینجا...یادشون رفته ما اینجاییم ! نه آبو عوض میکنن ؛ نه بمون غذا میدن ! تو تاریکی؛ من و تو ؛ فقط همو داریم؛ هی دور هم چرخ میزنیم ؛ هی چرخ میزنیم...
یا میمیریم یا میمونیم ؛ اما هر بلایی سر یکی بیاد ؛ سر اون یکی هم میاد! گفت: هر بلایی!... بلند شد ؛ در را باز کرد؛ "الان میام"...
فقط به یه چیز فکر کن ! اگه ما ؛ دو تا ماهی جامونده ی اکواریومیم ؛ باز بهتر از اینه که تو این دنیای لعنتی ؛ هرکدوم ؛ یه ماهی تنها ؛ تو یه دریا بودیم ؛ و بدون اینکه همو ببینیم ؛ میمردیم !
من و تو به هم آرامش میدیم!...
حتی تو یه اتاق ؛ یه تیکه جا ؛ تو این کلبه ی آکواریومی که دورتادورش شیشه ست.... یکیمون نباشه ؛ اون یکی هم نیست!
رفت؛ ظرف پنیر را برداشتم ؛ که صبحانه را آماده کنم... در ؛ پشت سرم ؛ با صدای زوزه ای ؛ بازشد ؛
باد نبود! زن بود ؛ همان زن.....
گفت: سلام ! بچه م کو؟! بچه ی منو بده !...گفتن پیش تویه ! لال شده بودم ؛ ظرف پنیر از دستم افتاد و شکست...
#او_یک_زن
#قسمت_پنجاه_و_نهم
#چیستایثربی
#داستان
#داستان_بلند
#پاورقی_اینستاگرامی
برگرفته از پیج رسمی
#اینستاگرام_چیستا_یثربی
دوستان عزیز؛ این کتاب ثبت شده و
#شابک دارد. هرگونه اشتراک گذاری منوط به ذکر
#نام_نویسنده
است...وگرنه
#سرقت_ادبی محسوب میشود.ممنون که
#رعایت میفرمایید...
#کانال_رسمی_چیستایثربی
@chista_yasrebi
#کانال_داستان_او_یکزن
برای کسانی که میخواهند همه ی قسمتها را پشت هم داشته باشند.
@chista_2
#قسمت_پنجاه_و_نهم
#چیستایثربی
تو که اصلا خواهری نداری! چرا ماجرای فیلمو راه انداختی که منو بکشونی اینجا؟! تو که فقط ؛ دوسه بار؛ منو دیده بودی !...
شهرام نیکان از جایش بلند شد؛ بطری اش را برداشت و نوشید ؛ گفتم : با شکم خالی؟! فردا قراره دکترت بیاد ؛ چای میخوای یا قهوه ؟
نفس عمیقی کشید و گفت: از تو خوشم اومد ؛ همون بار اول؛ چرا آدم باید همه چیز رو ؛ توضیح بده؟! بعضی چیزا رو ؛ خود آدمم نمیدونه !
چرا آدم باید اعتراف کنه که چرا از کسی خوشش میاد؟! مگه عشق گناهه که آدم بره اعتراف کنه ؟ مگه اعتراف دم مرگه ؟ چرا زنا همیشه اینو میپرسن؟!... من ازت خوشم میاد...نمیدونم چرا...دختر دورم زیاده ؛ دیدی خودت... ولی فقط تو ؛ برام جالبی...نمیدونی چرا ؟ منم نمیدونم ! از این دل بی پدر ؛ باید پرسید...
گاهی دلیلی نداره ؛ شایدم قراره بعدا بفهمیم !
مثلا من و چیستا...دوستای خوبی بودیم ؛ اما بعد از اونشب ؛ دیگه با هم حرف نزدیم ! اگه میدونستم ؛ اون جایی هست ؛ نمیرفتم ؛ اونم همینطور... ما گناهی نکرده بودیم که ازش فرار کنیم ! اما انگار سرنوشت خودش برید و دوخت که من و اون ؛ دیگه همو نبینیم ! انگار دیدن همدیگه ؛ خاطره ی اون شبو زنده میکرد. هر دو عذاب کشیده بودیم...
یه حرفایی ساختن که اینا ؛ مگه بینشون چی گذشته!
کاریش نمیشد کرد ؛ باید از هم فرار میکردیم ! ما هیچوقت عاشق نبودیم ؛ شریک جرم هم بودیم ! جرمی که معلوم نبود اصلا چیه؟ مجرم کیه؟ قربانی کیه؟ اصلا مقصر داره یا نه ؟! اصلا جرمه؟.... درباره اون اینجوری شد...
درباره ی تو برعکس!...
انگار قسمت بود ببینمت ؛ فرار کنی؛ بدزدنت ؛ من حس گناه کنم ؛ بیام دنبالت ؛بعد فکر کنم سالهاست میشناسمت ؛ انگار از وقتی به دنیا اومدم ؛ کنارم بودی ؛ انگار ؛ هیچوقت ازم دور نبودی !
بی تو ؛ دلم بد تنگ میشد ؛ مثل غروبای ظالم سه شنبه ؛ بعد ؛ این خونه ؛ یادم اومد و بچه گیم.... و اون خاطره !
هنوز کابوسشو میبینم ! چهره دردکشیده ی مادر ؛ چشم بند پدر ؛ و آخرین نگاهش به من ؛ قبل اینکه چشماشو ببندن و ببرنش ...
انگار با همون نگاه ؛ تمام زندگیشو داد به من ! زندگی و جوونی که مال اون بود و ازش گرفتن ! ناجوونمردانه گرفتن...و من ؛ آمادگیشو نداشتم...
اونروز ؛ کودکی من تموم شد ؛ من یه شبه مرد شدم ! با تمام آرزوهای پدرم ؛ و پدر؛ مادر رو به من سپرد !
من نتونستم خوب ازش نگهداری کنم ؛ دلم میخواد از تو ؛ خوب نگهداری کنم؛ میخوام خونواده ی من بشی ؛ همه کس من!...همه کسایی که تا حالا ؛ داشتم و نداشتم...
سرش را روی شانه ام گذاشت؛ گفتم: هنوز نمیدونیم چیه؟ مگه نه؟ عشق نیست! ولی ؛ من و تو یه جوری به هم وابسته شدیم !
خودمونم نمیدونیم چطوری !
خواب دیدم دو تا ماهی آکواریومیم؛ تنها؛ تو یه خونه تاریک ! یه کلبه مثل اینجا...یادشون رفته ما اینجاییم ! نه آبو عوض میکنن ؛ نه بمون غذا میدن ! تو تاریکی؛ من و تو ؛ فقط همو داریم؛ هی دور هم چرخ میزنیم ؛ هی چرخ میزنیم...
یا میمیریم یا میمونیم ؛ اما هر بلایی سر یکی بیاد ؛ سر اون یکی هم میاد! گفت: هر بلایی!... بلند شد ؛ در را باز کرد؛ "الان میام"...
فقط به یه چیز فکر کن ! اگه ما ؛ دو تا ماهی جامونده ی اکواریومیم ؛ باز بهتر از اینه که تو این دنیای لعنتی ؛ هرکدوم ؛ یه ماهی تنها ؛ تو یه دریا بودیم ؛ و بدون اینکه همو ببینیم ؛ میمردیم !
من و تو به هم آرامش میدیم!...
حتی تو یه اتاق ؛ یه تیکه جا ؛ تو این کلبه ی آکواریومی که دورتادورش شیشه ست.... یکیمون نباشه ؛ اون یکی هم نیست!
رفت؛ ظرف پنیر را برداشتم ؛ که صبحانه را آماده کنم... در ؛ پشت سرم ؛ با صدای زوزه ای ؛ بازشد ؛
باد نبود! زن بود ؛ همان زن.....
گفت: سلام ! بچه م کو؟! بچه ی منو بده !...گفتن پیش تویه ! لال شده بودم ؛ ظرف پنیر از دستم افتاد و شکست...
#او_یک_زن
#قسمت_پنجاه_و_نهم
#چیستایثربی
#داستان
#داستان_بلند
#پاورقی_اینستاگرامی
برگرفته از پیج رسمی
#اینستاگرام_چیستا_یثربی
دوستان عزیز؛ این کتاب ثبت شده و
#شابک دارد. هرگونه اشتراک گذاری منوط به ذکر
#نام_نویسنده
است...وگرنه
#سرقت_ادبی محسوب میشود.ممنون که
#رعایت میفرمایید...
#کانال_رسمی_چیستایثربی
@chista_yasrebi
#کانال_داستان_او_یکزن
برای کسانی که میخواهند همه ی قسمتها را پشت هم داشته باشند.
@chista_2
@Chista_Yasrebi
در #فقدان_صراحت_قانونی
#رضا_کاشانی وکیل پایه یک دادگستری
انسانها دارای زندگی خصوصی دوگانهاند. درپارهای از موارد خصوصی، خانوادگی یا شغلی بهگونهای است که از کسی پوشیده نمیماند و دانستن آن برای دیگران بلااشکال است، اما هرشخصی برای خود مسائل صددرصد #خصوصی دارد که شرط لازم سریبودن و عدم افشای آن است. ورود به #زندگی_خصوصی افراد از نظر اخلاقی مذموم و بعضا از نظر قانونی هم موجب #مسئولیت میشود. براساس ماده ١٢ اعلامیه جهانی حقوق بشر و ماده ١٧ میثاق بینالمللی حقوق مدنی و سیاسی، هیچکس نباید در
#زندگی_خصوصی، امورخانوادگی، اقامتگاه یا #مکاتبات خود مورد #مداخله_خودسرانه بدون مجوز یا خلاف قانون قرار گیرد
و هرکسی حق دارد که درمقابل اینگونه مداخلات یا
#تعرضات از #حمایت_قانون برخوردار شود. دراین خصوص بند «ب» ماده ١٧ اعلامیه اسلامی حقوق بشر نیز اعلام میدارد: هر انسانی حق دارد در امور زندگی خصوصی استقلال داشته باشد و
#جاسوسی یا #نظارت بر او یا #مخدوشکردن_حیثیت او جایز نیست و باید از او درمقابل هرگونه #دخالت_زورگویانه حمایت شود. اصل ٢٥ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران نیز مقرر کرده است:
بازرسی و نرساندن نامهها، ضبط و #فاشکردن_مکالمات تلفنی،
#افشای_مکالمات_تلگرامی و تلکس، سانسور، عدم مخابره و نرساندن آنها، #استراقسمع و هرگونه #تجسس_ممنوع است، مگر به حکم قانون. امروزه شاهد آن هستیم بسیاری از شرکتهای تبلیغاتی با ارسال پیامکهایی تقاضای هککردن شماره مورد نظر را دارند. اگرچه نفس ارسال چنین پیامکهایی ؛ برای اشخاص به دلیل #فقدان_صراحت_قانونی وصف #مجرمانه نداشته و از این حیث #تجاوز_به حریم_خصوصی نیز محسوب نمیگردد اما چنانچه اشخاص مذکور به صورت غیرقانونی و به درخواست فرد موردنظر وارد فضای مجازی و حریم رایانهای و الکترونیکی اشخاص شوند و اطلاعات خصوصی آنها را هک و سرقت کنند، با توجه به مقررات قانون جرایم یارانهای مصوب ١٣٨٨ مجلس شورای اسلامی این عمل وصف مجرمانه داشته و مستنداً به مواد ٧٣٠، ٧٣٦، ٧٣٧، ٧٣٨ و ٧٤٠ قانون مذکور قابل تعقیب بوده و دارای مجازات حبس و جزای نقدی است. براین اساس چنانچه مرتکب حسب تصریح ماده ٧٣٠ قانون فوقالذکر دادههای رایانهای قربانیان را که در سامانه درحال انتقال است، به صورت غیرمجاز #شهود کند، بنا بر اقدام شنود غیرمجاز به #حبس از ٦ماه تا ٢سال یا #جریمه_نقدی یا هردو مجازات محکوم خواهد شد و چنانچه با ورود به فضای رایانهای قربانیان، دادههای #محرمانه آنها را حذف، تخریب یا در آنها اختلال و تخریب ایجاد کند، به حبس و جریمه نقدی محکوم میشود.
بعضا مشاهده میشود افرادی که مدعی هککردن یا سرقت اطلاعات نزدیکان یا همسرشان هستند، اگر پس از حصول توافق به صورت غیرمجاز به #حریم_تلگرامی_و_الکترونیکی قربانیان ورود کرده و #اطلاعات_شخصی آنها را مورد #سرقت و ربایش قرار دهند، این اقدام نیز به موجب ماده ٧٤٠ قانون جرایم یارانهای سرقت محسوب شده و حسب مورد یکی از مجازاتهای حبس و جزای نقدی برای آن تعیین شده است. بنابراین بهطور خلاصه باید اشعار داشت؛ نفس ارسال پیامک برای اشخاص جرم محسوب نشده و قابل تعقیب از این حیث نیست اما چنانچه پس از حصول توافق اقدامات مجرمانه فوقالذکر اعم از ورود و ایجاد اختلال و سرقت دادهها و حذف یا تغییر اطلاعات قربانیان محقق شود، حسب مورد عمل ارتکابی با یکی ازمواردی که فوقا اشاره شد، منطبق بوده و قابل #تعقیب و #مجازات است
#چیستایثربی
در #فقدان_صراحت_قانونی
#رضا_کاشانی وکیل پایه یک دادگستری
انسانها دارای زندگی خصوصی دوگانهاند. درپارهای از موارد خصوصی، خانوادگی یا شغلی بهگونهای است که از کسی پوشیده نمیماند و دانستن آن برای دیگران بلااشکال است، اما هرشخصی برای خود مسائل صددرصد #خصوصی دارد که شرط لازم سریبودن و عدم افشای آن است. ورود به #زندگی_خصوصی افراد از نظر اخلاقی مذموم و بعضا از نظر قانونی هم موجب #مسئولیت میشود. براساس ماده ١٢ اعلامیه جهانی حقوق بشر و ماده ١٧ میثاق بینالمللی حقوق مدنی و سیاسی، هیچکس نباید در
#زندگی_خصوصی، امورخانوادگی، اقامتگاه یا #مکاتبات خود مورد #مداخله_خودسرانه بدون مجوز یا خلاف قانون قرار گیرد
و هرکسی حق دارد که درمقابل اینگونه مداخلات یا
#تعرضات از #حمایت_قانون برخوردار شود. دراین خصوص بند «ب» ماده ١٧ اعلامیه اسلامی حقوق بشر نیز اعلام میدارد: هر انسانی حق دارد در امور زندگی خصوصی استقلال داشته باشد و
#جاسوسی یا #نظارت بر او یا #مخدوشکردن_حیثیت او جایز نیست و باید از او درمقابل هرگونه #دخالت_زورگویانه حمایت شود. اصل ٢٥ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران نیز مقرر کرده است:
بازرسی و نرساندن نامهها، ضبط و #فاشکردن_مکالمات تلفنی،
#افشای_مکالمات_تلگرامی و تلکس، سانسور، عدم مخابره و نرساندن آنها، #استراقسمع و هرگونه #تجسس_ممنوع است، مگر به حکم قانون. امروزه شاهد آن هستیم بسیاری از شرکتهای تبلیغاتی با ارسال پیامکهایی تقاضای هککردن شماره مورد نظر را دارند. اگرچه نفس ارسال چنین پیامکهایی ؛ برای اشخاص به دلیل #فقدان_صراحت_قانونی وصف #مجرمانه نداشته و از این حیث #تجاوز_به حریم_خصوصی نیز محسوب نمیگردد اما چنانچه اشخاص مذکور به صورت غیرقانونی و به درخواست فرد موردنظر وارد فضای مجازی و حریم رایانهای و الکترونیکی اشخاص شوند و اطلاعات خصوصی آنها را هک و سرقت کنند، با توجه به مقررات قانون جرایم یارانهای مصوب ١٣٨٨ مجلس شورای اسلامی این عمل وصف مجرمانه داشته و مستنداً به مواد ٧٣٠، ٧٣٦، ٧٣٧، ٧٣٨ و ٧٤٠ قانون مذکور قابل تعقیب بوده و دارای مجازات حبس و جزای نقدی است. براین اساس چنانچه مرتکب حسب تصریح ماده ٧٣٠ قانون فوقالذکر دادههای رایانهای قربانیان را که در سامانه درحال انتقال است، به صورت غیرمجاز #شهود کند، بنا بر اقدام شنود غیرمجاز به #حبس از ٦ماه تا ٢سال یا #جریمه_نقدی یا هردو مجازات محکوم خواهد شد و چنانچه با ورود به فضای رایانهای قربانیان، دادههای #محرمانه آنها را حذف، تخریب یا در آنها اختلال و تخریب ایجاد کند، به حبس و جریمه نقدی محکوم میشود.
بعضا مشاهده میشود افرادی که مدعی هککردن یا سرقت اطلاعات نزدیکان یا همسرشان هستند، اگر پس از حصول توافق به صورت غیرمجاز به #حریم_تلگرامی_و_الکترونیکی قربانیان ورود کرده و #اطلاعات_شخصی آنها را مورد #سرقت و ربایش قرار دهند، این اقدام نیز به موجب ماده ٧٤٠ قانون جرایم یارانهای سرقت محسوب شده و حسب مورد یکی از مجازاتهای حبس و جزای نقدی برای آن تعیین شده است. بنابراین بهطور خلاصه باید اشعار داشت؛ نفس ارسال پیامک برای اشخاص جرم محسوب نشده و قابل تعقیب از این حیث نیست اما چنانچه پس از حصول توافق اقدامات مجرمانه فوقالذکر اعم از ورود و ایجاد اختلال و سرقت دادهها و حذف یا تغییر اطلاعات قربانیان محقق شود، حسب مورد عمل ارتکابی با یکی ازمواردی که فوقا اشاره شد، منطبق بوده و قابل #تعقیب و #مجازات است
#چیستایثربی
پس چه شد آن همه بیانیه و آن صف طویل و عربده کشان حمایت از هم و شعار
#سکوت_نمیکنیم!
گفتم اهل لشکر کشی نیستم و اسمم را هرگز به هیچ لیستی نمیدهم و ندادم. چون پایان اسف بارش را حدس میزدم...
،چون ایرانی جماعت را میشناسم....
همه شما شاعران معترض به
#سرقت_ادبی ، تفاهم نامه را امضا کردید و سرقت ادبی را نادیده گرفتید ؟ در ازای چه ؟ یا درست تر بگویم چقدر ؟!....
امضاهایتان را که پای قرار داد مدیر شرکت هیراد دیدم ،راستش خیلی شوکه نشدم!
شاعران عزیز همکار!
ایران است دیگر...
همه چیز خریدنی است. حتی دزدی ادبی..
و شما شاعران عزیز ، گویا فقط قیمتهایتان فرق میکند!
.دوستان کانال چیستایثربی ،
اسامی امضا کرده ، همان معترضین دو آتشه بودند که قرار بود هرگز
#سکوت_نکنند! و حالا چه مصالحه ای....
شوخیه مگه آشتی و قهر و بچه گی ؟
#چیستایثربی
@chista_yasrebi
#سکوت_نمیکنیم!
گفتم اهل لشکر کشی نیستم و اسمم را هرگز به هیچ لیستی نمیدهم و ندادم. چون پایان اسف بارش را حدس میزدم...
،چون ایرانی جماعت را میشناسم....
همه شما شاعران معترض به
#سرقت_ادبی ، تفاهم نامه را امضا کردید و سرقت ادبی را نادیده گرفتید ؟ در ازای چه ؟ یا درست تر بگویم چقدر ؟!....
امضاهایتان را که پای قرار داد مدیر شرکت هیراد دیدم ،راستش خیلی شوکه نشدم!
شاعران عزیز همکار!
ایران است دیگر...
همه چیز خریدنی است. حتی دزدی ادبی..
و شما شاعران عزیز ، گویا فقط قیمتهایتان فرق میکند!
.دوستان کانال چیستایثربی ،
اسامی امضا کرده ، همان معترضین دو آتشه بودند که قرار بود هرگز
#سکوت_نکنند! و حالا چه مصالحه ای....
شوخیه مگه آشتی و قهر و بچه گی ؟
#چیستایثربی
@chista_yasrebi