یک کامیون روز جشن ملی فرانسه از روی مردم میگذرد ؟...از روی زندگی انسانهایی که مادرند ؛ پدرند؛ جوانند ؛ عاشقند ؟!
افسوس به واژه ی
#اشرف_مخلوقات....
خدایا ما را #نجات بخش!
به ملت #فرانسه ؛ این سانحه ی دردبار را تسلیت میگویم...
#لعنت_بر_جنگ
#درود_بر_صلح_جهانی
و امکان همزیستی مسالمت آمیز انسانها در کنار یکدیگر....
#چیستایثربی
@chista_yasrebi
#چیستایثربی
افسوس به واژه ی
#اشرف_مخلوقات....
خدایا ما را #نجات بخش!
به ملت #فرانسه ؛ این سانحه ی دردبار را تسلیت میگویم...
#لعنت_بر_جنگ
#درود_بر_صلح_جهانی
و امکان همزیستی مسالمت آمیز انسانها در کنار یکدیگر....
#چیستایثربی
@chista_yasrebi
#چیستایثربی
داستان
#سیندرلا را همه میشناسیم.اما شاید ندانید که این داستان ؛ دو پایان دارد!
در ترجمه ی
#فرانسه ؛ سیندرلا دو ناخواهری خود را میبخشد ؛ و برای آنها ؛ شوهرانی ثروتمند پیدا میکند....
در ترجمه ی
#آلمانی ؛ قصه ؛ پایانی
#خونین دارد....
فاخته ها سرانجام ؛ چشمان خواهران سیندرلا را با منقار کور میکنند !...
پایان بردن یک قصه ؛ که زندگی شخصی من #نیست ؛ به همین سختی ست....
#گفتن یا
#نگفتن
#حقیقت !......
#چیستایثربی
#داستان
#تردید_داستان_نویس
@Chista_Yasrebi
https://telegram.me/joinchat/BoqMgDvSdBqMEFTqiwAyig
#سیندرلا را همه میشناسیم.اما شاید ندانید که این داستان ؛ دو پایان دارد!
در ترجمه ی
#فرانسه ؛ سیندرلا دو ناخواهری خود را میبخشد ؛ و برای آنها ؛ شوهرانی ثروتمند پیدا میکند....
در ترجمه ی
#آلمانی ؛ قصه ؛ پایانی
#خونین دارد....
فاخته ها سرانجام ؛ چشمان خواهران سیندرلا را با منقار کور میکنند !...
پایان بردن یک قصه ؛ که زندگی شخصی من #نیست ؛ به همین سختی ست....
#گفتن یا
#نگفتن
#حقیقت !......
#چیستایثربی
#داستان
#تردید_داستان_نویس
@Chista_Yasrebi
https://telegram.me/joinchat/BoqMgDvSdBqMEFTqiwAyig
#سلما
ترانه ای از
#دالیدا
مرد صحرا
مرد دشت های بی درخت
وطنش را ترک می کند
پشت صحراها ثروت جاری است
چرا که بهشت برای او
تنها باغی است زیر بارش باران
سلما یا سلما بدرود
سلما یا سلما من باز خواهم گشت
اما مرد صحرا برای سفر
تنها توشه اش امیدش بود
او بالاخره یک روز موفق میشود
و ساحل را می بیند
در مقابل دیدگان خود
گل را
رودخانه ی بزرگ خوشبختی را
می بیند
سلما یا سلما بدرود
سلما یا سلما من باز خواهم گشت
اما این یک سراب بود
رودخانه ای وجود نداشت
و زمین پربار و زیبا چیزی جز صحرا نبود
او به راهش ادامه داد...
ترجمه شعر دالیدا از
#فرانسه
#مهسا_اقاجری
#کانال_رسمی_چیستایثربی
@chista_yasrebi_official
ترانه ای از
#دالیدا
مرد صحرا
مرد دشت های بی درخت
وطنش را ترک می کند
پشت صحراها ثروت جاری است
چرا که بهشت برای او
تنها باغی است زیر بارش باران
سلما یا سلما بدرود
سلما یا سلما من باز خواهم گشت
اما مرد صحرا برای سفر
تنها توشه اش امیدش بود
او بالاخره یک روز موفق میشود
و ساحل را می بیند
در مقابل دیدگان خود
گل را
رودخانه ی بزرگ خوشبختی را
می بیند
سلما یا سلما بدرود
سلما یا سلما من باز خواهم گشت
اما این یک سراب بود
رودخانه ای وجود نداشت
و زمین پربار و زیبا چیزی جز صحرا نبود
او به راهش ادامه داد...
ترجمه شعر دالیدا از
#فرانسه
#مهسا_اقاجری
#کانال_رسمی_چیستایثربی
@chista_yasrebi_official
چه کسی باید برای نابودی نسل بعد،
معذرت می خواست؟!
اصلا مگر؛ کشتن آدم ها؛
معذرت می خواهد؟!
.
#چیستا_یثربی
از رمان #او_یک_زن
#نشر_کوله_پشتی
.
Qui devait s'excuser d'anéantir les générations futures?
Mais alors,
Tuer les hommes ;
A-t-il besoin de s'excuser ?
.
#chista_yasrebi #elle_une_femme
#ترجمه #فرانسه #مهسا_آقاجری
#چیستایثربی
#کانال_رسمی_چیستایثربی
از کتاب
#او_یکزن
#نشر_کوله_پشتی
@chista_yasrebi_official
معذرت می خواست؟!
اصلا مگر؛ کشتن آدم ها؛
معذرت می خواهد؟!
.
#چیستا_یثربی
از رمان #او_یک_زن
#نشر_کوله_پشتی
.
Qui devait s'excuser d'anéantir les générations futures?
Mais alors,
Tuer les hommes ;
A-t-il besoin de s'excuser ?
.
#chista_yasrebi #elle_une_femme
#ترجمه #فرانسه #مهسا_آقاجری
#چیستایثربی
#کانال_رسمی_چیستایثربی
از کتاب
#او_یکزن
#نشر_کوله_پشتی
@chista_yasrebi_official
دیگر رویایی ندارم، دیگر سیگار هم نمی کشم
دیگر حتی داستانی برای تعریف کردن ندارم
بی تو پاک نیستم، بی تو زیبا نیستم
شبیه به کودکی تنها در یتیم خانه شده ام
دیگر میلی به زندگی ندارم
وقتی که تو رفتی زندگی من از حرکت ایستاد
من دیگر زنده نیستم و حتی تختم شبیه به ایستگاه قطار شد
وقتی که رفتی
من بیمارم، کاملا بیمار
مثل وقت هایی که مادرم شب ها بیرون می رود
و مرا با غمم تنها می گذارد
من بیمارم، کاملا بیمار
تو یک روز می آیی، اما هیچ کس نمی داند کی
تو رفته ای، هیچ کس نمی داند کجا
دو سال گذشته است
از رفتنت
من
به مانند یک صخره،
به مانند یک گناه
به تو آویخته ام
من خسته ام
در مانده ام
که بتوانم در مقابل آن ها تظاهر به خوشبختی کنم
من هر شب می نوشم
اما همگی شراب ها برایم یک مزه را می دهند
انگار که همگی کشتی ها پرچم تو را برافراشته اند
دیگر نمی دانم کجا بروم
تو همه جا هستی
من بیمارم، کاملا بیمارم
روحم را در جسم تو جاری کرده ام
و شبیه به پرنده ای بی روح شده ام از وقتی خوابیدی
من بیمارم، کاملا بیمارم
تو مرا از تمامی ترانه هایم محروم ساخته ای
مرا از تمام کلماتم خالی ساخته ای
اما با این همه قبل از این که تو باشی من با استعداد بودم
این عشق مرا می کشد
و اگر همینطور ادامه پیدا کند
در خود فرو می روم
کنار رادیو
مانند کودکی احمق
و به صدای خودم گوش می دهم که می خواند
من بیمارم، کاملا بیمارم
مانند وقت هایی که مادرم شب ها بیرون می رود
و مرا با غمم تنها می گذارد
من بیمارم، بله من بیمارم
تو مرا از تمامی ترانه هایم محروم ساخته ای
مرا از تمامی کلماتم خالی ساخته ای
و قلب من کاملا بیمار است
و حس خفقان دارم
می شنوی
من بیمارم
ترجمه از #فرانسه:
#مهسا_آقاجری
@chista_yasrebi_official
دیگر حتی داستانی برای تعریف کردن ندارم
بی تو پاک نیستم، بی تو زیبا نیستم
شبیه به کودکی تنها در یتیم خانه شده ام
دیگر میلی به زندگی ندارم
وقتی که تو رفتی زندگی من از حرکت ایستاد
من دیگر زنده نیستم و حتی تختم شبیه به ایستگاه قطار شد
وقتی که رفتی
من بیمارم، کاملا بیمار
مثل وقت هایی که مادرم شب ها بیرون می رود
و مرا با غمم تنها می گذارد
من بیمارم، کاملا بیمار
تو یک روز می آیی، اما هیچ کس نمی داند کی
تو رفته ای، هیچ کس نمی داند کجا
دو سال گذشته است
از رفتنت
من
به مانند یک صخره،
به مانند یک گناه
به تو آویخته ام
من خسته ام
در مانده ام
که بتوانم در مقابل آن ها تظاهر به خوشبختی کنم
من هر شب می نوشم
اما همگی شراب ها برایم یک مزه را می دهند
انگار که همگی کشتی ها پرچم تو را برافراشته اند
دیگر نمی دانم کجا بروم
تو همه جا هستی
من بیمارم، کاملا بیمارم
روحم را در جسم تو جاری کرده ام
و شبیه به پرنده ای بی روح شده ام از وقتی خوابیدی
من بیمارم، کاملا بیمارم
تو مرا از تمامی ترانه هایم محروم ساخته ای
مرا از تمام کلماتم خالی ساخته ای
اما با این همه قبل از این که تو باشی من با استعداد بودم
این عشق مرا می کشد
و اگر همینطور ادامه پیدا کند
در خود فرو می روم
کنار رادیو
مانند کودکی احمق
و به صدای خودم گوش می دهم که می خواند
من بیمارم، کاملا بیمارم
مانند وقت هایی که مادرم شب ها بیرون می رود
و مرا با غمم تنها می گذارد
من بیمارم، بله من بیمارم
تو مرا از تمامی ترانه هایم محروم ساخته ای
مرا از تمامی کلماتم خالی ساخته ای
و قلب من کاملا بیمار است
و حس خفقان دارم
می شنوی
من بیمارم
ترجمه از #فرانسه:
#مهسا_آقاجری
@chista_yasrebi_official
Forwarded from چیستایثربی_صورتی
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
هر وقت، خیلی دلم میگیرد یا باید از یکی از آثار و نمایشنامه های
#دکتر_غلامحسین ساعدی، نویسنده، نمایشنامه نویس و روانپزشک برجسته را بخوانم ،
یا یکی از فیلمهایی که
#فیلمنامه اش را نوشته ، ببینم .
گرچه زندانی بودن مدام در رژیم گذشته ، شکنجه های شدید جسمی، و سپس تبعید در رژیم فعلی ، از کشورش و غربیانه زیستن در #فرانسه ، هرگز اجازه نداد که بیش از سه فیلمنامه ی او فیلم شود !...
اما همان سه فیلم ، فخر سینمای ایران است و بارها جایزه گرفته اند.
#گاو ،
اثر
#داریوش_مهرجویی
#دایره_مینا ،
اثر
#داریوش_مهرجویی و
#آرامش_در_حضور_دیگران ،
اثر
#ناصر_تقوایی
دکتر ساعدی باقلم جادوییش ، همیشه غریب بودو غریب زیست .
در وطن ، مدتی مثل سایر روشنفکران مخالف رژیم ، وابسته به حزب توده شد
و چون آذربایجانی بود ، میگفتند :
اول درست، فارسی حرف بزن !
ودر فرانسه ، دیگر حتی درکش هم ، نمیکردند...فرانسه را با لهجه ی ایرانی حرف میزد... و آنجا وطنش نبود. چه باید مینوشت؟ او که عاشق مردمش بود !
در 49 سالگی، پس از یک دوره اندوه مدام ، ناگهان ، خونریزی داخلی کرد ، و تمام ...
مزار او در قبرستان
#پرلاشز پاریس ، کنار مزار صادق هدایت است. دو نوبسنده ی تنهای ایرانی در آنجا ... که هرگز درک نشدند و ارجشان به جا نیامد.
فیلم
#دایره_مینا در دوره خودش ، طوفانی به پا کرد .مساله ی فرار جوانان از روستا و خرید خون معتادان ، به قیمت ناچیز ، توسط سرمایه داران بیمارستانها و بالا دستیها ، فقر و اختلاف طبقاتی شدید و فساد درونی سیستم ؛
تمثیل جامعه ای بود که خون مردم را در کیسه میکرد....
فیلم مدتها #توقیف بود.
تا سال 57 ، چند ماه قبل از انقلاب ، بالاخره اجازه ی اکران گرفت.
لیستی از بهنرین بازیگران وقت ، در آن حضور داشتند و کار در داخل و خارج از کشور، خوش درخشید. همان سال انقلاب بود.
اساتیدی چون :
عزت الله انتظامی
علی نصیریان
و بازیهای درخشان فروزان
و سعید کنگرانی تازه نفس
بارها در پیچ
#اینستاگرام خود ، درباره ی این فیلم پست گذاشته ام ، در دوران اکرانش ، هر وقت خیلی گریه میکردم و غمگین بودم ، از پدر مادرم ، تمنا میکردم مرا به دیدن این فیلم ببرند و از همه ی اقوام و دوستان ....
کتابهای ساعدی را نمیخواندم ، می نوشیدم ، چون خنکای آب زلال ...
دکتر ساعدی عزیز و تنها ، روانپزشک و
نویسنده ی مردمی و دلسوز ، از یادت نمیبریم و یادمان میماند ، خیلی چیزها را....مطمین باش ! ...
حتی اگر صدها سال بگذرد ، غصه نخور که تو در پاریس و غربت آرمیده ای.......تو در وطنت ، جاودانه ای !...و میدانیم چرا ! آگاهی رسانی کار تو بود..با حربه ی ادبیات..
وقتی همه در حال خوشی و کاباره بازی و محافل کافه های روشنفکری بودند ، تو به خاطر کلماتت زیر شکنجه بودی ، و وقتی همه ، درگیر جشن انقلاب بودند ، تو با تک چمدانت، عازم اجباری غربت... نپرسید چرا ؟! .
...دیگر هیچ چیز نمیگویم !
در داستانی خواهم نوشت .
باهم سکانسهایی از "دایره مینا " را میبینیم ....
#چیستایثربی
#صورتی
#کانال_صورتی
#دایره_مینا
#داریوش_مهرجویی
#فیلم_سینمایی
سال ساخت :1353
اکران عمومی ایران.فروردین 1357
@chista_yasrebii
هر وقت، خیلی دلم میگیرد یا باید از یکی از آثار و نمایشنامه های
#دکتر_غلامحسین ساعدی، نویسنده، نمایشنامه نویس و روانپزشک برجسته را بخوانم ،
یا یکی از فیلمهایی که
#فیلمنامه اش را نوشته ، ببینم .
گرچه زندانی بودن مدام در رژیم گذشته ، شکنجه های شدید جسمی، و سپس تبعید در رژیم فعلی ، از کشورش و غربیانه زیستن در #فرانسه ، هرگز اجازه نداد که بیش از سه فیلمنامه ی او فیلم شود !...
اما همان سه فیلم ، فخر سینمای ایران است و بارها جایزه گرفته اند.
#گاو ،
اثر
#داریوش_مهرجویی
#دایره_مینا ،
اثر
#داریوش_مهرجویی و
#آرامش_در_حضور_دیگران ،
اثر
#ناصر_تقوایی
دکتر ساعدی باقلم جادوییش ، همیشه غریب بودو غریب زیست .
در وطن ، مدتی مثل سایر روشنفکران مخالف رژیم ، وابسته به حزب توده شد
و چون آذربایجانی بود ، میگفتند :
اول درست، فارسی حرف بزن !
ودر فرانسه ، دیگر حتی درکش هم ، نمیکردند...فرانسه را با لهجه ی ایرانی حرف میزد... و آنجا وطنش نبود. چه باید مینوشت؟ او که عاشق مردمش بود !
در 49 سالگی، پس از یک دوره اندوه مدام ، ناگهان ، خونریزی داخلی کرد ، و تمام ...
مزار او در قبرستان
#پرلاشز پاریس ، کنار مزار صادق هدایت است. دو نوبسنده ی تنهای ایرانی در آنجا ... که هرگز درک نشدند و ارجشان به جا نیامد.
فیلم
#دایره_مینا در دوره خودش ، طوفانی به پا کرد .مساله ی فرار جوانان از روستا و خرید خون معتادان ، به قیمت ناچیز ، توسط سرمایه داران بیمارستانها و بالا دستیها ، فقر و اختلاف طبقاتی شدید و فساد درونی سیستم ؛
تمثیل جامعه ای بود که خون مردم را در کیسه میکرد....
فیلم مدتها #توقیف بود.
تا سال 57 ، چند ماه قبل از انقلاب ، بالاخره اجازه ی اکران گرفت.
لیستی از بهنرین بازیگران وقت ، در آن حضور داشتند و کار در داخل و خارج از کشور، خوش درخشید. همان سال انقلاب بود.
اساتیدی چون :
عزت الله انتظامی
علی نصیریان
و بازیهای درخشان فروزان
و سعید کنگرانی تازه نفس
بارها در پیچ
#اینستاگرام خود ، درباره ی این فیلم پست گذاشته ام ، در دوران اکرانش ، هر وقت خیلی گریه میکردم و غمگین بودم ، از پدر مادرم ، تمنا میکردم مرا به دیدن این فیلم ببرند و از همه ی اقوام و دوستان ....
کتابهای ساعدی را نمیخواندم ، می نوشیدم ، چون خنکای آب زلال ...
دکتر ساعدی عزیز و تنها ، روانپزشک و
نویسنده ی مردمی و دلسوز ، از یادت نمیبریم و یادمان میماند ، خیلی چیزها را....مطمین باش ! ...
حتی اگر صدها سال بگذرد ، غصه نخور که تو در پاریس و غربت آرمیده ای.......تو در وطنت ، جاودانه ای !...و میدانیم چرا ! آگاهی رسانی کار تو بود..با حربه ی ادبیات..
وقتی همه در حال خوشی و کاباره بازی و محافل کافه های روشنفکری بودند ، تو به خاطر کلماتت زیر شکنجه بودی ، و وقتی همه ، درگیر جشن انقلاب بودند ، تو با تک چمدانت، عازم اجباری غربت... نپرسید چرا ؟! .
...دیگر هیچ چیز نمیگویم !
در داستانی خواهم نوشت .
باهم سکانسهایی از "دایره مینا " را میبینیم ....
#چیستایثربی
#صورتی
#کانال_صورتی
#دایره_مینا
#داریوش_مهرجویی
#فیلم_سینمایی
سال ساخت :1353
اکران عمومی ایران.فروردین 1357
@chista_yasrebii
Forwarded from چیستایثربی_صورتی
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌹🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌹
#گلی_ترقی
برای من همه چیز قصه است، زندگی هم قصه است. قصهی خوب، قصهی بد، قصهی شیرین؛ همه جایش رنگ دارد، عطر دارد، شکل دارد. فقط آدمها نیستند که رنگ و شکل و بو دارند. همهی اشیاء چنین هستند. وقتی ده یازده ساله بودم، انشائی بیست صفحهای نوشته بودم دربارهی یک جفت کفش. کفشها را گوشهی اتاق نگاه کردم، دیدم اینها کفش نیستند! دهانشان باز بود! فکر اینکه کفش به پای چه کسی رفته و کجاها را گشته و چه احساسی دارد و... مرا با خود برد. همیشه با اشیاء رابطهی بهتری داشتهام تا با آدمها. وقتی با فروغ فرخزاد آشنا شدم، قصهای برایش تعریف کردم. او گفت این را بنویس. گفتم بلد نیستم، اگر بنویسم آبروریزی میشود. باز گفت بنویس. بالاخره داستانی به اسم «میعاد» را نوشتم.
#گلی_ترقی
#نویسنده_معاصر_ایرانی
مقیم
#فرانسه
متولد 1318
برخی آثار :
من هم چگوارا هستم
خواب زمستانی
جایی دیگر
#چیستایثربی_کانال_رسمی
@chista_yasrebi_original
#کانال_صورتی
#صورتی
#چیستا_یثربی
https://t.me/joinchat/AAAAAEGc5A_pweB4eDnm2Q
#گلی_ترقی
برای من همه چیز قصه است، زندگی هم قصه است. قصهی خوب، قصهی بد، قصهی شیرین؛ همه جایش رنگ دارد، عطر دارد، شکل دارد. فقط آدمها نیستند که رنگ و شکل و بو دارند. همهی اشیاء چنین هستند. وقتی ده یازده ساله بودم، انشائی بیست صفحهای نوشته بودم دربارهی یک جفت کفش. کفشها را گوشهی اتاق نگاه کردم، دیدم اینها کفش نیستند! دهانشان باز بود! فکر اینکه کفش به پای چه کسی رفته و کجاها را گشته و چه احساسی دارد و... مرا با خود برد. همیشه با اشیاء رابطهی بهتری داشتهام تا با آدمها. وقتی با فروغ فرخزاد آشنا شدم، قصهای برایش تعریف کردم. او گفت این را بنویس. گفتم بلد نیستم، اگر بنویسم آبروریزی میشود. باز گفت بنویس. بالاخره داستانی به اسم «میعاد» را نوشتم.
#گلی_ترقی
#نویسنده_معاصر_ایرانی
مقیم
#فرانسه
متولد 1318
برخی آثار :
من هم چگوارا هستم
خواب زمستانی
جایی دیگر
#چیستایثربی_کانال_رسمی
@chista_yasrebi_original
#کانال_صورتی
#صورتی
#چیستا_یثربی
https://t.me/joinchat/AAAAAEGc5A_pweB4eDnm2Q
Telegram
چیستایثربی_صورتی
این کانال خصوصی، روزشمار علایق خصوصی
#چیستایثربی است،برای یک زندگی شادترو سرشارتر.
#چیستایثربی_صورتی
این کانال اصلی
#چیستا نیست.
برای علاقه مندان خاص
#هنر و ادب است.
تماس باادمین به هر دلیل
@chychy9
کانال رسمی چیستایثربی:
@chista_yasrebi
#چیستایثربی است،برای یک زندگی شادترو سرشارتر.
#چیستایثربی_صورتی
این کانال اصلی
#چیستا نیست.
برای علاقه مندان خاص
#هنر و ادب است.
تماس باادمین به هر دلیل
@chychy9
کانال رسمی چیستایثربی:
@chista_yasrebi
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌺🌺🌺🌺🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌺🌺🌺🌺🌺
من با چشمان سر به هوایم ،
تو با چشمان سر به زیرت ،
چه سرزمینهایی که سوزاندیم ،
. .چه جنگهایی به پا کردیم ،
چه آتش بازیهای ساکت نیمه شبانه ...
که نشد خاموش کنیم ! ....
کسی نمیداند
جز من و تو ....
هیچ نگو !
به هیچکس نگو !
بگذار فقط
من بدانم و تو !
#چیستا_یثربی
#خواننده :
#داریوش_اقبالی
#داریوش
#ترانه
#اردلان_سرفراز
#موسیقی:
#حسن_شماعی_زاده
#چیستایثربی
#کلیپ
هنوز یکی از
#بهترینهای موسیقی ایران
#اینستاگرام_چیستایثربی
A#poem by #chista_yasrebi
Moi, ambitieux
Toi, embarrassée
Nous enflammions tels coeurs
Nous faisions telles guerres
Au minuit,
En silence,
Nous faisions tels feux
Qui ne seraient jamais éteints
Personne ne le sait
Sinon moi et toi
Ne dis rien!
Ne le dis à personne!
Laisse tous, nos secrets
#Chista_Yasrebi
#poet
#poetry
#چیستا_یثربی
#ترجمه #فرانسه #مهسا_آقاجری
#چیستایثربی_کانال_رسمی
@chista_yasrebi_original
من با چشمان سر به هوایم ،
تو با چشمان سر به زیرت ،
چه سرزمینهایی که سوزاندیم ،
. .چه جنگهایی به پا کردیم ،
چه آتش بازیهای ساکت نیمه شبانه ...
که نشد خاموش کنیم ! ....
کسی نمیداند
جز من و تو ....
هیچ نگو !
به هیچکس نگو !
بگذار فقط
من بدانم و تو !
#چیستا_یثربی
#خواننده :
#داریوش_اقبالی
#داریوش
#ترانه
#اردلان_سرفراز
#موسیقی:
#حسن_شماعی_زاده
#چیستایثربی
#کلیپ
هنوز یکی از
#بهترینهای موسیقی ایران
#اینستاگرام_چیستایثربی
A#poem by #chista_yasrebi
Moi, ambitieux
Toi, embarrassée
Nous enflammions tels coeurs
Nous faisions telles guerres
Au minuit,
En silence,
Nous faisions tels feux
Qui ne seraient jamais éteints
Personne ne le sait
Sinon moi et toi
Ne dis rien!
Ne le dis à personne!
Laisse tous, nos secrets
#Chista_Yasrebi
#poet
#poetry
#چیستا_یثربی
#ترجمه #فرانسه #مهسا_آقاجری
#چیستایثربی_کانال_رسمی
@chista_yasrebi_original
Forwarded from چیستایثربی_صورتی
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
هر وقت، خیلی دلم میگیرد یا باید از یکی از آثار و نمایشنامه های
#دکتر_غلامحسین_ساعدی، نویسنده، نمایشنامه نویس و روانپزشک برجسته را بخوانم ،
یا یکی از فیلمهایی که
#فیلمنامه اش را نوشته ، ببینم .
گرچه زندانی بودن مدام در رژیم گذشته ، شکنجه های شدید جسمی، و سپس تبعید در رژیم فعلی ، از کشورش و غربیانه زیستن در #فرانسه ، هرگز اجازه نداد که بیش از سه فیلمنامه ی او فیلم شود !...
اما همان سه فیلم ، فخر سینمای ایران است و بارها جایزه گرفته اند.
#گاو ،
اثر
#داریوش_مهرجویی
#دایره_مینا ،
اثر
#داریوش_مهرجویی و
#آرامش_در_حضور_دیگران ،
اثر
#ناصر_تقوایی
دکتر ساعدی باقلم جادوییش ، همیشه غریب بودو غریب زیست .
در وطن ، مدتی مثل سایر روشنفکران مخالف رژیم ، وابسته به حزب توده شد
و چون آذربایجانی بود ، میگفتند :
اول درست، فارسی حرف بزن !
ودر فرانسه ، دیگر حتی درکش هم ، نمیکردند...فرانسه را با لهجه ی ایرانی حرف میزد... و آنجا وطنش نبود. چه باید مینوشت؟ او که عاشق مردمش بود !
در 49 سالگی، پس از یک دوره اندوه مدام ، ناگهان ، خونریزی داخلی کرد ، و تمام ...
مزار او در قبرستان
#پرلاشز پاریس ، کنار مزار صادق هدایت است. دو نوبسنده ی تنهای ایرانی در آنجا ... که هرگز درک نشدند و ارجشان به جا نیامد.
فیلم
#دایره_مینا در دوره خودش ، طوفانی به پا کرد .مساله ی فرار جوانان از روستا و خرید خون معتادان ، به قیمت ناچیز ، توسط سرمایه داران بیمارستانها و بالا دستیها ، فقر و اختلاف طبقاتی شدید و فساد درونی سیستم ؛
تمثیل جامعه ای بود که خون مردم را در کیسه میکرد....
فیلم مدتها #توقیف بود.
تا سال 57 ، چند ماه قبل از انقلاب ، بالاخره اجازه ی اکران گرفت.
لیستی از بهنرین بازیگران وقت ، در آن حضور داشتند و کار در داخل و خارج از کشور، خوش درخشید. همان سال انقلاب بود.
اساتیدی چون :
عزت الله انتظامی
علی نصیریان
و بازیهای درخشان فروزان
و سعید کنگرانی تازه نفس
بارها در پیچ
#اینستاگرام خود ، درباره ی این فیلم پست گذاشته ام ، در دوران اکرانش ، هر وقت خیلی گریه میکردم و غمگین بودم ، از پدر مادرم ، تمنا میکردم مرا به دیدن این فیلم ببرند و از همه ی اقوام و دوستان ....
کتابهای ساعدی را نمیخواندم ، می نوشیدم ، چون خنکای آب زلال ...
دکتر ساعدی عزیز و تنها ، روانپزشک و
نویسنده ی مردمی و دلسوز ، از یادت نمیبریم و یادمان میماند ، خیلی چیزها را....مطمین باش ! ...
حتی اگر صدها سال بگذرد ، غصه نخور که تو در پاریس و غربت آرمیده ای.......تو در وطنت ، جاودانه ای !...و میدانیم چرا ! آگاهی رسانی کار تو بود..با حربه ی ادبیات..
وقتی همه در حال خوشی و کاباره بازی و محافل
#قهوه_خوری در کافه های روشنفکری بودند ، تو به خاطر کلماتت زیر شکنجه بودی ، و وقتی همه ، درگیر جشن انقلاب بودند ، تو با تک چمدانت، عازم اجباری غربت... نپرسید چرا ؟! .
...دیگر هیچ چیز نمیگویم !
در داستانی خواهم نوشت .
باهم سکانسهایی از "دایره مینا " را میبینیم ....
#چیستایثربی
#صورتی
#کانال_صورتی
#دایره_مینا
#داریوش_مهرجویی
#فیلم_سینمایی
سال ساخت :1353
اکران عمومی ایران.فروردین 1357
@chista_yasrebii
هر وقت، خیلی دلم میگیرد یا باید از یکی از آثار و نمایشنامه های
#دکتر_غلامحسین_ساعدی، نویسنده، نمایشنامه نویس و روانپزشک برجسته را بخوانم ،
یا یکی از فیلمهایی که
#فیلمنامه اش را نوشته ، ببینم .
گرچه زندانی بودن مدام در رژیم گذشته ، شکنجه های شدید جسمی، و سپس تبعید در رژیم فعلی ، از کشورش و غربیانه زیستن در #فرانسه ، هرگز اجازه نداد که بیش از سه فیلمنامه ی او فیلم شود !...
اما همان سه فیلم ، فخر سینمای ایران است و بارها جایزه گرفته اند.
#گاو ،
اثر
#داریوش_مهرجویی
#دایره_مینا ،
اثر
#داریوش_مهرجویی و
#آرامش_در_حضور_دیگران ،
اثر
#ناصر_تقوایی
دکتر ساعدی باقلم جادوییش ، همیشه غریب بودو غریب زیست .
در وطن ، مدتی مثل سایر روشنفکران مخالف رژیم ، وابسته به حزب توده شد
و چون آذربایجانی بود ، میگفتند :
اول درست، فارسی حرف بزن !
ودر فرانسه ، دیگر حتی درکش هم ، نمیکردند...فرانسه را با لهجه ی ایرانی حرف میزد... و آنجا وطنش نبود. چه باید مینوشت؟ او که عاشق مردمش بود !
در 49 سالگی، پس از یک دوره اندوه مدام ، ناگهان ، خونریزی داخلی کرد ، و تمام ...
مزار او در قبرستان
#پرلاشز پاریس ، کنار مزار صادق هدایت است. دو نوبسنده ی تنهای ایرانی در آنجا ... که هرگز درک نشدند و ارجشان به جا نیامد.
فیلم
#دایره_مینا در دوره خودش ، طوفانی به پا کرد .مساله ی فرار جوانان از روستا و خرید خون معتادان ، به قیمت ناچیز ، توسط سرمایه داران بیمارستانها و بالا دستیها ، فقر و اختلاف طبقاتی شدید و فساد درونی سیستم ؛
تمثیل جامعه ای بود که خون مردم را در کیسه میکرد....
فیلم مدتها #توقیف بود.
تا سال 57 ، چند ماه قبل از انقلاب ، بالاخره اجازه ی اکران گرفت.
لیستی از بهنرین بازیگران وقت ، در آن حضور داشتند و کار در داخل و خارج از کشور، خوش درخشید. همان سال انقلاب بود.
اساتیدی چون :
عزت الله انتظامی
علی نصیریان
و بازیهای درخشان فروزان
و سعید کنگرانی تازه نفس
بارها در پیچ
#اینستاگرام خود ، درباره ی این فیلم پست گذاشته ام ، در دوران اکرانش ، هر وقت خیلی گریه میکردم و غمگین بودم ، از پدر مادرم ، تمنا میکردم مرا به دیدن این فیلم ببرند و از همه ی اقوام و دوستان ....
کتابهای ساعدی را نمیخواندم ، می نوشیدم ، چون خنکای آب زلال ...
دکتر ساعدی عزیز و تنها ، روانپزشک و
نویسنده ی مردمی و دلسوز ، از یادت نمیبریم و یادمان میماند ، خیلی چیزها را....مطمین باش ! ...
حتی اگر صدها سال بگذرد ، غصه نخور که تو در پاریس و غربت آرمیده ای.......تو در وطنت ، جاودانه ای !...و میدانیم چرا ! آگاهی رسانی کار تو بود..با حربه ی ادبیات..
وقتی همه در حال خوشی و کاباره بازی و محافل
#قهوه_خوری در کافه های روشنفکری بودند ، تو به خاطر کلماتت زیر شکنجه بودی ، و وقتی همه ، درگیر جشن انقلاب بودند ، تو با تک چمدانت، عازم اجباری غربت... نپرسید چرا ؟! .
...دیگر هیچ چیز نمیگویم !
در داستانی خواهم نوشت .
باهم سکانسهایی از "دایره مینا " را میبینیم ....
#چیستایثربی
#صورتی
#کانال_صورتی
#دایره_مینا
#داریوش_مهرجویی
#فیلم_سینمایی
سال ساخت :1353
اکران عمومی ایران.فروردین 1357
@chista_yasrebii
#نمایش_اپرا ی
#گوژ_پشت_نتردام
اثر جاودانه
#ویکتور_هوگو
با حضور جمعی از مطرحترین بازیگران خواننده ی فرانسه و کار سخت آنها در اجرای زنده.
#عشق دردناک یک گوژپشت ، یک کشیش و یک نظامی به
#اسمرالدا ی زیبا
رقاصه کولی که در اصل ، کولی نبوده و در کودکی دزدیده شده است.
و آن پایان تراژیک داستان و آن همه مرگ ...
به خاطر دخترکی به نام "اسمرالدا " که عشق را در دلها زنده میکرد.
پیشنهاد میکنم کتابش را حتما بخوانید.
در #نسخه_سینمایی ،سلما هایک نقش اسمرالدا را بازی میکند.
یک
#نمایش_موزیکال بینظیر از کشور
#فرانسه
با بازیگرانی که رقص و خواندن هم بلدند...و خواننده ی حرفه ای هستند.
#چیستایثربی
@chista_yasrebi
#گوژ_پشت_نتردام
اثر جاودانه
#ویکتور_هوگو
با حضور جمعی از مطرحترین بازیگران خواننده ی فرانسه و کار سخت آنها در اجرای زنده.
#عشق دردناک یک گوژپشت ، یک کشیش و یک نظامی به
#اسمرالدا ی زیبا
رقاصه کولی که در اصل ، کولی نبوده و در کودکی دزدیده شده است.
و آن پایان تراژیک داستان و آن همه مرگ ...
به خاطر دخترکی به نام "اسمرالدا " که عشق را در دلها زنده میکرد.
پیشنهاد میکنم کتابش را حتما بخوانید.
در #نسخه_سینمایی ،سلما هایک نقش اسمرالدا را بازی میکند.
یک
#نمایش_موزیکال بینظیر از کشور
#فرانسه
با بازیگرانی که رقص و خواندن هم بلدند...و خواننده ی حرفه ای هستند.
#چیستایثربی
@chista_yasrebi