چیستایثربی کانال رسمی
6.59K subscribers
6.04K photos
1.27K videos
56 files
2.12K links
این تنها #کانال_رسمی من #چیستایثربی ، نویسنده و کارگردان است. هرکانال دیگری به اسم من؛ جعلیست! مگر اعلام از سمت خودم باشد/افرادی که فقط خواهان
#قصه های منند، کانال چیستا_دو را دنبال کنند.



@chistaa_2
Download Telegram
قسمت چهارم
#رمان
#نوشتن_در_تاریکی
اکنون
منتشر شد

@ccch999 ادمین
#رمان
#داستان
#کتاب
#کتابخوانی
#رمان_نویسان
#رمان_ایرانی

ادمین کانال رمان
#نوشتن_در_تاریکی

ترکیب دو #ورژن قبلی/باحضور شخصیت #چیستا که هشت قسمتش را خوانده بودید و حالا جریان سیال ذهن در ترکیب با قصه ای دیگر.....

من این دو ورژن را ترکیب کردم

به هزار دلیل
مهم تر از همه
بعد اجتماعی #قصه


تلگرام
آیدی
@ccch999

و حالا هشت پارت رفته
چهار قسمت

این #پست تا دوازده امشب میماند
و همه چیز معلوم میشود
مخاطب منفعل را دوست ندارم.
حیف قصه است.

نظرات شما تااینجا

🖐🙏🏾❤️

#چیستا_یثربی
#چیستایثربی
https://www.instagram.com/p/Cs8PqaMN-Ej/?igshid=MTc4MmM1YmI2Ng==
❤️

لبخندت موهبت است ؛
مثل شبنم روی چمنزار صبح
وقتی تمام دنیا غمگینند ؛

بخند عزیزم
بخند!
ما سلاحمان ؛
عشق است
و امید....

این عشق و امید را
از ما دریغ نکن

وگرنه هیچ رستاخیزی در کار نیست....

#چیستا_یثربی
#چیستایثربی

#قطعه
#مینیمال

#نیکول_کیدمن
#رمان#فیلم#سکانس


دروغهای کوچک بزرگ
#مینی_سریال
#سریال

#موسیقی
نام #ترانه
#بی_عنوان
#خواننده
#رستاک_حلاج

#nicolekidman
#littlebiglies
#drama
https://www.instagram.com/reel/CuLQXCPIYRY/?igshid=MTc4MmM1YmI2Ng==
قسمت هفتم #رمان
#نوشتن_در_تاریکی
در دو پارت بلند در کانالش منتشر شد

#چیستا_یثربی
#چیستایثربی

این داستان کانال خصوصی دارد
ادمین کانال
@ccch999
قسمت ۱۳ و ۱۴ #رمان
#نوشتن_در_تاریکی
منتشر شد
در کانال خصوصی خودش

ادمین کانال قصه
@ccch999
قسمت پانزدهم داستان #نوشتن_در_تاریکی منتشر شد
#چیستا_یثربی
#چیستایثربی


ادمین کانال
@ccch999


#رمان
#داستان
#قصه
#وقت_عاشقی
#رمان
#قصه

#داستان

اثر جدیدی از
#چیستا_یثربی

تو بارانی
به قدر یک لیوان ؛ از تو بنوشم ؛
کافیست...

#چیستایثربی

ادمین جهت #رمان
وقت عاشقی
تلگرام

آیدی
@ccch999

#زندگی درد دارد...دردت را به جان میکشم...‌‌
.
.
💙💚🤍🤍🤍
https://www.instagram.com/reel/CzHcHF2S0dX/?igshid=MTc4MmM1YmI2Ng==
شماره را با ترس و لرز میگیرم.
کسی آن طرف برمی‌دارد...

تا صدای مرا می‌شنود،

میگوید:
چیستا؟!

میگویم:
بله، سلام.

میگوید:
خب بالاخره چی شد! رمان" آوا " رو تموم نکردی؟

میگویم:

ببین!
من باید آخرش دو تا از قهرمان‌های اصلی رو میکشتم. تمام عوامل داستان ایجاب میکرد.‌..

دلم نمیخواست!

میگوید :
اگه نویسنده مطمئنه که قهرمان‌های اصلی به دلایلی منطقی میمیرن ، خب باید بمیرن...

_چی؟ گفتی منطق‌‌‌‌؟! ..... عصبی شدم.

درباره ی موضوع #مرگ ؛ هیچ منطقی ؛ جوابگو نیست!

من از کجا بدونم که قصه میتونست طور دیگری هم تمام بشه؟
شاید میتونست پایان دیگری هم داشته باشه... هر قصه ای میتونه‌.....

شاید میشد جلوی مرگ عده ای را گرفت.

قطع کردم.....

🤍🤍🤍

یک نویسنده، تقدیر و سرنوشت شخصیت‌هایش را می‌شناسد، پس هیچوقت به آنها خیانت نمی‌کند.

می گذارد سرنوشتشان را با شرافت و سلحشوری پذیرا شوند‌‌‌. اما نویسنده ؛ خدا نیست‌.

راستی خدا چطور ؟
ما چطور ؟

ما این اطمینان را از کجا به دست بیاوریم؟

برای ما هیچ اطمینانی نیست!

نه ما
نه برای نویسنده ......

و نه هیچ قدرت دیگری به جز خودش ؛

اما خودش میداند و خودش که :

میشود جلوی خیلی از مرگهای زود هنگام را گرفت.

چه در #داستان
چه در زندگی واقعی....

من واقعا به #شک رسیدم
و این شک برایم مقدس است.

#چیستا_یثربی
#چیستایثربی
#چیستا

#داستان
#رمان
#رمان_نویس
#جملات
#دیالوگ
#مرگ
#کشتار
#اعدام
#جنگ

عکس،: با "شادی قدیریان"
هنرمند عزیز

در نمایشگاه عکاسی اخیرش
همراه دوستان
https://www.instagram.com/p/C0_wfL2Ons4/?igshid=NTM1NmNjNWFlNw==
جملاتی از رمان
#جنایت_و_مکافات

#فیودور_داستایوفسکی
#داستایفسکی

#رمان
#کتاب
#کتابخوانی

قهرمان داستایفسکی ؛ راسکلنیکوف ؛ با دیدن این همه تیرگی و تباهی در کشورش ؛ تصمیم به قتل پیرزن رباخوار میگیرد ؛ به این امید که با پول او ؛ به قول خودش با پول این " حشره ی خونخوار " چند نفری را از فقر و تباهی نجات دهد‌.

اما در میابد که وقتی سیستم فاسد و معیوب است ؛ کشتن یک نفر؛ دردی را دوا نمیکند و بعد از قتل پیرزن و قتل ناخواسته ی خواهر او که ناگهان در خانه ظاهر میشود ؛ عذاب وجدان شدیدی را تجربه میکند که با آشنایی با سونیا؛ دختر مظلومی که بخاطر خوراک خواهران و مادر ناتنی و بیمارش؛ بدنش را میفروشد ، این حس عذاب وجدان بیشتر میشود و در نهایت به اعتراف او نزد پلیس میانجامد.
جنایتی که عواقب آن؛حبس طولانی و کار اجباری در سیبری است و سونیا نیز بخاطر او به سیبری میرود‌.

روزهایی که داستایفسکی این رمان را به شکل پاورقی منتشر میکرد،بدحال و مقروض بود.
جامعه ی تزاری؛ در دو قطبی ترین شکل؛ جامعه را به دو قسمت کاخ نشین و کوخ نشین بدل کرده بود.
جوانان هیچ چشم اندازی برای زندگی نداشتند.
انگار خاک مرده بر روسیه پاشیده بودند.
فقر و فساد سیتماتیک و عصیان طبقه ی فرودست بیدار میکرد.

داستایفسکی جایی میگوید :
" هر یک کلمه را که مینوشتم دلم میخواست بمیرم!
اما بخاطر رستگاری راسکلنیکوف؛ قهرمان رمان؛ باید آن را تمام میکردم."

#فروید ؛ این کتاب را پدر روانکاوی میداند و میگوید : شخصیت پردازی درست داستایفسکی از آدمهایش؛در هیچ مطب روان درمانی دیده نشده است.
بالاخره کتاب تمام و جاودانه میشود.

اما درد داستایفسکی همچنان در جهان جاری است.

افتخار داشتم تمام ۱۸ شخصیت اصلی را فقط با دو بازیگر توانایم در مسکو ؛در جشنواره ی کلاسیکهای روس اجرا کنم.#مهسا_مهجور به خاطر تعدد و تعمق شخصیتهایی که بازی کرده بود ؛ برنده ی بهترین بازیگر زن جشنواره ی روسیه شد‌.حسین کشفی اصل هم در نقش راسکلنیکف و نقشهای دیگرش ؛ نامزد جایزه بهترین بازیگر مرد بود.اقتباس دو نفره ی مرا هم،دوست داشتند؛ ولی نمیتوانستند همه ی جوایز را از کل نمایشهای جهان به گروه ما بدهند!
اجرای این #تاتر؛ در مسکو و تهران؛ اثری که از کودکی عاشقانه دوستش داشتم؛مدیون عذابی بود که چون داستایفسکی میکشیدم و میکشم.

این همه جوان
این همه انرژی
جایی برای ظهور ندارند!
و نسل سنین میانسال؛ عملا به خاطره ؛ تبدیل شده است.
چراغهای رابطه خاموشند.
آیا در پایان زمان ما،رستگاری خواهد بود؟
آنگونه که برای روح راسکلنیکف رستگاری پدید آمد؟
#چیستا_یثربی
#چیستایثربی
https://www.instagram.com/p/C191CM-L1mb/?igsh=Y3VkODh1MGRmMnZl
قسمت هشتم #رمان
#وقت_عاشقی
در کانال خصوصی اش منتشر شد

ادمین کانال این#داستان
@ccch999

اثر جدید
#چیستا_یثربی
#چیستایثربی
انکار یک #نام ؛ تاکید روی آن نام است

و تاریخ قاضی عادلیست
و مردم....

شما قادر به حذف تاریخی نویسنده ی مردمی نیستید

و خدا به تنهایی کافیست..

خوشحالم هشت قسمت رمان #وقت_عاشقی
منتشر شده است آن را تمام میکنم.....
تا بفهمیم
داستان من از کجا شروع شد و به کجا رسید!

و نوشتن رمان #پستچی و اول شدن آن در جشن کتاب سال ۹۴ و ترجمه ی آن به چندین زبان ؛

چرا همکاران تاتری مرا چنین ترساند که هنوز پس از ده سال ؛ از بردن نام جوایز و حتی نام خودم ؛ حناق میگیرند ؛ واهمه دارند و چنین الکن
می شوند که حقیقت اول شدن مرا بخاطر دو کتابم در جشنهای خانه تاتر انکار میکنند....

حذف یک‌ نفر در نام ؛ حذف او از حافظه ی مردم نیست!
و نه حذف از حافظه ی تاریخ ادبی ایران....

کاش این را میفهمیدید.

دو کتاب من برنده ی #جشن_نمایشنامه_نویسان خانه هنرمندان شده است که حتی نامی از آن و نویسنده اش برده نشد!

آخرین پری کوچک دریایی_ نشر قطره
عاشقانه تا هشت بشمار_ انتشارات نمایش

زیاد نترسید !
من همه چیز را در رمان #وقت_عاشقی
درباره ی شما میگویم !

و التماسهای کسی که میگفت:

مرا به انجن #نمایشنامه_نویسان
وارد کن !

و از روی رفاقت ؛ با وجود اینکه نمایشی ننوشته بود ؛ این کار را کردم.

قاضی عادل ؛ تاریخ است
و مردم ؛
که عاشق رمان #پستچی هستند

و ادامه ی نهایی آن در رمان #وقت_عاشقی
رقم میخورد‌

هر چند کتاب " پستچی " از دید برخی از شما سفارش نویسها ؛ حکم اعدام من شد!

و برای من حکم " رستگاری " ....

به قولِ جمله ی معروف فیلم #پاپیون:

" من هنوز زنده ام.... لعنتیها "

و #علی و سایه دو شخصیت مهم در رمان " وقت عاشقی " ؛

دست همه تان را رو میکنند‌‌‌‌‌‌...

ماجراهای مجله ی هفتگی سروش ؛ و پدیده های ننگ آوری که فقط جایش در رمان است ؛ نه بیان دردآور مستقیم.

در پایان ؛ به قول #اکبر_رادی عزیز ؛ همه ی مامیمیریم.

آنچه میماند ؛ کلام ماست
و صداقتمان به وقتِ بیان آن کلام.



#چیستا_یثربی
#چیستایثربی

نویسنده ی چهل و هفت
نمایشنامه ی چاپ شده
و تحسین شده توسط مردم و داوران

#یک_شب_دیگر_هم_بمان_سیلویا
#یک_شب_دیگر_هم_بمان_چیستا

رتبه‌ی اول جشنواره ی معتبر داخلی و خارجی

#نمایشنامه_نویس
#کارگردان
#رمان_نویس
#مترجم

این #کتاب
#ناشر
#نشر_قطره

#عاشق_کشی
#عشق_کشی

#بایکوت و #تحریم یک #نویسنده و مدرس دانشگاه

.
https://www.instagram.com/p/C2i3M-rJ6Up/?igsh=bHNmcWd6dGlqdDU5
قسمت ۹ و ۱۰ #رمان_وقت_عاشقی در کانال خصوصی اش منتشر شد

قسمت نهم در دو پارت تلگرامیست

ادمین کانال #قصه #وقت_عاشقی
@ccch999

اثری از
#چیستایثربی
#چیستا_یثربی
قسمت ۱۳ و ۱۴ #رمان
#وقت_عاشقی

در کانالش منتشر شد
#چیستا_یثربی


ادمین کانال رمان
#وقت_عاشقی

@ccch999
قسمت ۱۵.
#رمان
#وقت_عاشقی
منتشر شد


در کانال خصوصی خودش

ادمین آن کانال
@ccch999