چیستایثربی کانال رسمی
6.43K subscribers
6.05K photos
1.29K videos
56 files
2.13K links
این تنها #کانال_رسمی من #چیستایثربی ، نویسنده و کارگردان است. هرکانال دیگری به اسم من؛ جعلیست! مگر اعلام از سمت خودم باشد/افرادی که فقط خواهان
#قصه های منند، کانال چیستا_دو را دنبال کنند.



@chistaa_2
Download Telegram
چه کیسه سیاهی امشب...
همه چی توش جا شد.
همه مون از این کیسه سیاه ها داریم که خیلی چیزا توش میذاریم وبعدا یادمون میره کجا جاش گذاشتیم ...

#مریم
#هنرجویان
#کلاس_نوشتن_خلاق_چیستایثربی

#آموزش_صحنه_پردازی
#چیستایثربی


#چیستایثربی_کانال_رسمی

@chista_yasrebi_official
#مریم_امیر_جلالی عزیز
صد در صد باسخنانت موافقم
جانا سخن از زبان ما میگویی

هنر مرده است
مگر با ارتباطات
وا اسفا به جامعه ای که فرهنگش از ارزشهای راستین ، تهی میشود!


#چیستایثربی
#چیستایثربی_کانال_رسمی
بهترین اتفاق
کشف تو در دیار ناممکن بود،

دیاری که گفتند آخر جهان است،
اما چشمان تو ، همه چیز را از نو شروع کرد،
حتی مرا..

با #مریم_بیگدلی عزیز
#اهواز
#چیستایثربی_کانال_رسمی

@chista_yasrebi_original
تمام زندگی من ، در میان پلیمرها گذشت.

مولکولهای بزرگی که از به هم پیوستن واحدهای کوچک تکرار شونده (مونومر) ، ساخته شده اند.

و نمیدانستم...



من هیچ چیز درباره پلیمرها نمیدانستم ! جز همین تعریف یک خطی که در شیمی دبیرستان ، رشته ی علوم تجربی خوانده بودم.


تا دیشب ، که دخترم امتحان مواد داشت ، دیدم دارد درباره ی مواد میخواند و شکست مولکولی و مرگ مواد!


بلند درس میخواند:


سطح صیقلی، آسیب پذیرتر است و سطح منحنی یا گرد ، مقاومتر!

گریه ام گرفت!


پدرم همه ی عمرش مواد

(عتیقه جات)برای ما جمع کردکه البته خوشبختانه، به من، چیزی نرسید!


ساعاتی که میتوانست ، با خانواده اش،خوش باشد،سفر برود ، فیلم ببیند،داشت در عتیقه فروشیها،
#مواد جمع میکرد،

که نوعی جاودانگی رابرای ما به ارمغان بگذارد! و من هم همین کار را ، با دخترم کرده بودم.

#مواد جمع کرده بودم !

از همه نوع! پارچه ، سنگ ، پلاستیک....


چیزهایی که دخترم بیزار بود.
میگفتم :بعداز مرگم مال توست،



اما او ، فرار میکرد و حتی هدیه های مرا نمیگرفت !


داد زدم: نیایش ، مگه پلیمر، به این راحتی میمیره؟! مواد که نمیمیرن ، مامیمیریم !

اونا ازچیزی به چیز دیگه ، تبدیل میشن ولی جوهره شون هست!

خندید وگفت :عمر بعضیاشون ، سه ساله.بعضیهام پنج سال یا...

معلومه که موادم میمیرن!

گفتم:نگو!....



من پارچه هایی رو از نوزادیت برات جمع کردم! و خیلی جیزای دیگه که دوست داشتم ....

کلی لباس !

گفت : یعنی الان بیست ساله شونه؟ پس مردن ! فاتحه !



ای وای!...



همه ی عمر ، درد من ، این بود که به جای جمع کردن خاطرات ، پلیمرهایی جمع کنم که فناپذیرند و میمیرند!


و اکنون ما ، بین جمعی مرده ، زندگی میکنیم؟!


زندگی در میان اموات؟


این بود چیزی که میخواستم برای دخترم ، یادگار بگذارم ؟!

اینگونه فرصت محدود عمرم را،برایش هدردادم؟ اجناس من ، جواهر و عتیقه نبودند!

پس عمرشان کوتاه بود،

و حتما، در گنجه های صد بار قول شده ، مرده و پوسیده بودند!

آنقدر از آن خانه ترسیدم که میخواستم همان لحظه ، فرار کنم !


دخترم گفت: بگذار درسم رابخوانم !
اینا چیه میگی؟!

گفتم:من به مرگ مواد ، فکر نکرده بودم!

بگو، عمرشونو ، چطوری طولانیتر کنم؟

گفت: ممکنه از تو ، بیشتر عمر کنن ، ولی به هر حال ، میمیرن.

حفره ها،شکست،ترک خوردن و آغاز ویرانی...


نه!

من خاطراتی برای آن دنیا میخواستم ، نه تاریکی گور و موادی درحال فساد ، برای دخترم که جایش را تنگ کرده بودند!

یاد سفر اخیرم به
#اهواز افتادم....



از تمام لحظه ها، شبی که #مریم و #منصوره ی عزیز ، مرا به رستورانی در کنار کارون ، دعوت کردند ، خاطره ای درخشان ، ستاره وار ، در ذهنم ، سوسو میزد ،

و صبحی که با
#لاله ی عزیز ، در خیابان امام گذراندم .... و

#نجمه ی عزیز که علاوه بر محبت و گرما ، قلمهای پدر مرحوم ، بزرگوار و عزیزش را به من هدیه کرد !....



گنجی ارزشمند و پر از عشق ...

و خیلی ها که نمیتوانم همه را نام ببرم...


مثل دستبندهای پر از روح
#خانم_بتی_عزیز، که با عشق و روح خودش ، هنرمندانه ، ساخته شده بودند.


و با شکستن آینه ی کمد ما ، ناگهان ناپدید شدند !

اما عشق نهان در آنها ، و وقتی که برای من گذاشته بود ، هنوز در جان من ، شیرین است ، هر چند خود دستبندها ، دیگر نبودند !



با آینه رفتند...

آینه ای که از بس به آن جنس آویزان کرده بودم ، شکست ! ...



دیگر جنگ من ، برای فتح پلیمر ، تمام شد!

شاید آدمها ، فقط یکبار ، هم را ببینند ،
اما یک عمر خاطره و شادی ، جمع میکنند،که هیچ مرگ و فسادی درآن راه ندارد! هیچ نوع مرگی ! هیچ
جانوری ، هیچ گونه نابودی ! و این یعنی:

#جاودانگی !



از پیج اینستاگرام
#چیستا_یثربی

#چیستایثربی

#کانال_رسمی

@chista_yasrebi
Forwarded from چیستا_دو (Chista Yasrebi)
این فالور من ، خانم شربتی استعداد خوبی در نوشتن دارد. زحمت پاکنویس قصه ها و متنهایم را از این پس به ایشان داده ام.


در کلاس قصه نویسی من هم ثبت نام کرده ، و در حال پاکنویس قصه ی ، #خواب_گل_سرخ من است.



برای اجرای اقتباسی نمایشش در تاتر شهر که قرار است خودش هم در آن نقش
#مریم را بازی کند. ممنون که دارد متن را تا آخر پاکنویس میکند تا برای اجرا آماده کند .




دست مریزاد به اراده اش ....
و باتشکر

#چیستا_دو
کانال_قصه_های_چیستایثربی

@chistaa_2
Forwarded from چیستا_دو (Chista Yasrebi)
این فالور من ، خانم شربتی استعداد خوبی در نوشتن دارد. زحمت پاکنویس قصه ها و متنهایم را از این پس به ایشان داده ام.


در کلاس قصه نویسی من هم ثبت نام کرده ، و در حال پاکنویس قصه ی ، #خواب_گل_سرخ من است.



برای اجرای اقتباسی نمایش
#خواب_گل_سرخ ، در تاتر شهر که قرار است خودش هم در آن نقش
#مریم را بازی کند.


ممنون که دارد متن را تا آخر پاکنویس میکند تا برای اجرا آماده کند .




دست مریزاد به اراده اش ....
و باتشکر

#چیستا_دو
کانال_قصه_های_چیستایثربی

@chistaa_2
خداوند، ستارالعیوب است.
.
.
این یکی از اسامی خداست
.
.

خداوند اجازه ی ذکر کردن گناه را نمیدهد.
.

خداوند تبارک و تعالی ، پرده های زیادی را روی گناهان انسان میاندازد ، و به راحتی اجازه نمیدهد که گناهان انسان فاش شود .خداوند امر کرده است که ماهم ، گناهان خود را نزد کسی جز خدا به زبان نیاوریم.

خداوند لطیف و رئوف است. برای همین یکی از اسامی خالق#ستار_العیوب
است...
.

#ابن_سینا در این مورد میگوید:
.
.هیچ بنده ی خداوند نباید؛ درباره ی آنچه کرده ؛ یا نکرده ؛ به جز خدا به کسی جواب پس دهد...خداوند خودش به حساب او رسیدگی میکند.‌‌...
.

و او بهترین #وکیل و #قاضی است‌.
.
.
.
کمی یاد بگیریم....
یا باید استاد فلسفه ام را بفرستم آقایان ؟

تا به شما کمی فلسفه ی اسلامی بیاموزد..

من که هر روز دارم یاد میگیرم...
.

.
.
.

#حکم صادر نکنیم
.
تا مطمئن نیستیم؛ #قضاوت نکنیم

.

بر اساس ظاهر مردم ، و شنیده های کذب ، حق تهمت زدن و قضاوت نداریم.
.

کار ما اساسا. قضاوتِ مدام مردم نیست، که‌من همیشه خودم را از همه گناهکارتر دانسته ام....

کار ما شاید ، به صلاح رساندن روزگار مردم‌ است،
مردمی که از تنگدستی و ناکامی ، به جان آمده اند ؛
اگر بلدیم.....
.
.

اگر میتوانیم قدمی کوچک برداریم!

"حضرت عیسی" ع ، موقع سنگ زدن به "مریم مجدلیه" ، که مردم او را #بدکار ‌ مینامیدند ، فرمود :

کسی اولین سنگ را بزند ، که خودش تاکنون گناهی نکرده باشد....

#امام_علی ع هم ، شبیه این جمله را دارد.

مردم از جمله #حضرت_عیسی خجالت کشیدند و به #مریم_مجدلیه سنگ نزدند!
.

و آن زن تا آخر عمر ؛ از کاتبان وحی و پیروان باوفای حضرت #عیسی شد

و امروز از او ، به عنوان "قدیسه" یاد میشود.

پس در قضاوت ، نباید خشن بود ، نباید تعجیل کرد و باید خود عادل و بیگناه بود تا قضاوت درستی کرد.....

آیا ما واقعا بیگناه و عادل هستیم ؟!!!!!!!

.

تهمت نزنیم!
.
#لطیف باشیم و مثل خالقمان#رئوف.

#مادرانه
#دخترانه
من و دلبرکم
#نیایش_میمندی_نژاد

تک دختر من
و دختر بزرگ خانواده #میمندی_نژاد که روی قلب من بالید و بزرگ شد...
.
.
فقط روی قلب رنج کشیده ی من....

#چیستا_یثربی
#چیستایثربی
#چیستا
#نیایش

حافظ وظیفه تو دعا گفتن است و بس
دربند آن مباش که نشنید یا شنید
.
.
عالیجناب #حافظ

ما ، در دینمان ،چیزی به نام #اعتراف نداریم .
این جمله ی استاد فلسفه ی من است.

.

#chista_yasrebi
#chistayasrebi
#chista
#writer
#playwright
#screenwriter
#novelist
#شب_بخیر_کوچولو
#شاعر_ترانه_تیتراژ : #مصطفی_رحماندوست
#سردبیر_برنامه :/ پنج سال
#چیستایثربی


خیلی جوان بودم که نوشتن برای کودکان را شروع کردم. خودم ؛ هنوز کودک بودم..اما یکی از خاطرات خوب زندگی ام ؛
#جوانترین_سردبیر_رادیو
آن هم
#یک_دختر_خانم
بود....
#چیستایثربی
به عنوان
#اولین_سردبیر
#شب_بخیر_کوچولو



به پیشنهاد
#شاعر_خوب و رییس گروه کودک رادیو در آن دوران ؛ آقای
#ساعد_باقری
به دلیل شعرها و دکلمه هایم ؛
چند بار برای شعر خوانی به رادیو دعوت شدم و همان ایام ؛ به پیشنهاد جناب ساعد باقری ؛ در اوج ناباوری به یک دختر هجده ساله؛

#سردبیری
#شب_بخیر_کوچولو
پیشنهاد شد!



تیمم را تشکیل دادم و شروع به کار کردم.آن تیم ؛ امروز ؛ هر کدام وزنه ای در ادبیات کشور شده اند....یکروز با اجازه ی خودشان؛ چند تایشان را نام میبرم....

آن موقع؛ همه ؛ هم سن بودیم....

خوشحالم که
#اولین_بانوی_سردبیر
#شب_بخیر_کوچولو بودم


#خوشحالم برای بچه ها؛
#قصه مینوشتم و کار میکردم و اکنون هم گروه قصه خوانی برای کودکان#کار و #خیابان دارم....


و خوشحالم که اولین همکاری من با
#صداوسیما با
#شب_بخیر_کوچولو
بود.....
همراه صدای آسمانی
#مریم_نشیبا ی عزیز
#بدعتی که در قصه گویی متفاوت ؛ قبل از خواب ؛ برای بچه ها ؛ گذاشتیم ؛

#اولین_قصه_های_متفاوت_کودکان

بعد از
#انقلاب


و آن همه خاطرات خوب از تیمم ؛ در
#شب_بخیر_کوچولو
و
افتخار میکنم , سالها بعد که برای دخترم ؛ قصه میگفتم ؛ او

#شب_بخیر_کوچولو ؛ گوش نمیداد ؛
#مرا_گوش_میداد.....


#اولین_دوشیزه_سردبیر_رادیو
#شب_بخیر_کوچولو
#چیستایثربی

یادی کنیم...

@chista_yasrebi


#چیستایثربی
@chista_yasrebi
در پست بعدی ؛ میخوانید

فقط دعا کنید جواب آزمایشهای عزیزانم خطرناک‌ و ناراحت کننده نباشد...

راستش من قبل از کوچ؛ باید خیلی چیزها را بگویم..

تا این اتفاقات برای فرد دیگری رخ ندهد‌ !
من احمق و ساده دل بودم
و فکر میکردم
اگر من خوب باشم
و نیتم پاک باشد ؛
همه خوبند !....
نه نیستند

از آن نماز خوان ترین
تا آن کافرترین....

بد‌ و خوب همه جاهست

من احمق بودم!

اعتراف میکنم
و سعی میکنم جبران کنم ؛
و آدمِ بهتر و پخته تری شوم !

من دلم کودک‌ است
بزرگ نمیشوم !😅🥰

اما میخواهم این بار یک‌کودک#آگاه باشم
نه با #می_تو هستم
نه با #یو_تو
نه هیچ مسلک و
#ایسم

جریان کلاهبرداری عده ای پیر_پاتال و پیردختر را هم ؛ قاطی کوتوله ها میدانم و به چهره ی ترسان و مضحکشان ؛ نزدیک مرگ میخندم....

به هر حال زیر خاک خواهیم رفت.
حالا هر چقدر دیگران را آزار دهیم
و سرشان
کلاه بگذاریم.

نسل بعد خواهد‌ فهمید...
دختران ما
پسران ما

انها چنین بد نخواهند شد...

‌گرچه من در رمان #من_سه_هفته_زنش_بودم
همه چیز را میگویم

ثبت نام#کتاب؛ همچنان ادامه دارد
رمان من در تلگرام
آیدی ادمین در تلگرام
@ccch999

من زیر نظر‌ آفریدگارم هستم
او شبان و مراقب من است

و قطعا روح پدر طفلی ؛
که بیخبر؛
کشته شد‌.‌

حالا زمان واگویی است در رمان و :


#تاتر_اینستایی

#نمایش
#پشت_خط_سرخ
براساس همین ماجرا ، در حال آماده شدن است.
در حال انتخاب بازیگرانم.

دیگر ابایی از گفتن هیچ چیز ندارم!

چون نسل زنان قوی تری از خودم را ؛ آرزو میکنم...

زنانی مثل #سپیده_قلیان #مریم_میرزاخانی# و....

هزاران نامِ دیگر
آزاد یا در بند‌‌‌ ....

اگر در #قصه ها وقفه ای افتاده ؛ بخاطر مریضی اطرافیانم و مشکلات مالی و روحی ناشی از آن است.
مریضان من بیمه نیستند
یعنی بیمه قبول نمیکند‌.
ما با دست خالی بابیماری میجنگیم

میدانید که نویسنده؛ در هر حکومتی ؛ اولین نفری است که حذف میشود.

حتی ناشرش از او دفاع نمیکند.

این روزها علیرغم اندوهی درونی ؛.بخاطر درد اطرافیانم ؛ از همیشه بیشتر ؛ انرژی دارم.

برای گفتن ؛ به صحنه کشیدن و خلق کردن....
وچاپ مجدد #علی واقعی یاهمان حاجعلی یاشاید مهندس علی‌‌‌‌‌‌‌.....

این بار با انتشارات خودم

ارادتمند فالورهای عزیزم

#چیستا_یثربی
#چیستایثربی

#chista_yasrebi
#chistayasrebi
https://www.instagram.com/p/ChBHY3MKfPb/?igshid=MDJmNzVkMjY=