چیستایثربی کانال رسمی
6.39K subscribers
6.06K photos
1.3K videos
57 files
2.14K links
این تنها #کانال_رسمی من #چیستایثربی ، نویسنده و کارگردان است. هرکانال دیگری به اسم من؛ جعلیست! مگر اعلام از سمت خودم باشد/افرادی که فقط خواهان
#قصه های منند، کانال چیستا_دو را دنبال کنند.



@chistaa_2
Download Telegram
#خانه_ای_از_شن_و_مه
#وادیم_پرلمان
شهره_آغداشلو
#بن_کینگزلی
#جنیفر_کانلی
#موسیقی :جاودان یاد
#جیمز_هورنر
2003.House of sand and fog.....

غم و غربت این فیلم و نماهایش ، هر بار منقلبم میکند.گرچه رمانش را بیشتر دوست دارم
#رمان :
#آندره_دوباس

#چیستایثربی
@chista_yasrebi
روز پایان نامه ی
#دکترای من در
#کانادا ؛ استاد جعفر والی و لعیا زنگنه ی عزیز هم ؛ جزو مهمانان من بودند ....موضوع پایان نامه در
#ایران ؛
آن سالها عجیب بود.کسی زیاد به گوشش نخورده بود !

#تاتر_درمانی برای جامعه سازی بهتر

وقتی نوبت سوالهای استادی از کشور انگلستان رسید ؛ خیلی مرا اذیت کرد....خودم را آماده کرده بودم... او هرگز با من خوب نبود و نمیدانم چرا.....چند سال بعد از جریان برجهای دوقلو بود و احتمالا او ؛ من و اسلام را با
#بن_لادن یکی میدانست!!!
...
سوال او از یادم نمیرود....

حلا مگر شمادر کشورتان ؛
#تاتر دارید که تاتر درمانی داشته باشید ؟

خیلی رنجیدم. اما سعی کردم بر خودم مسلط شوم.تا بتوانم به انگلیسی پاسخ دهم....نگاهم به استاد والی افتاد و قدرت گرفتم ...یاد این حرفش افتادم که میگفت ؛ همه ی این سالها ؛ برای اجاره ی یک سالن پنجاه نفره در کانادا و اجرای نمایش ؛ چه مصایبی را تحمل کرده است ! و چه سختیهایی کشیده است !....طوری که هزار بار خواسته است به ایران بازگردد ؛ و برمی گردد....

به استاد انگلیسی که نام کوچکش ؛ آقای "پیتر" را فقط به یاد دارم ، گفتم : استاد ؛ تاتر در همه ی کشورهای دنیا ؛ هنر جوانی است.معلوم است که در کشور ما ؛ هنوز به اندازه ی شعر و قصه جای خود را پیدا نکرده است و جذابیتهای سینمای ما راهم ؛ برای شما ندارد.... و مطمینم هیچ تاتری از کشور من ؛ حتی همینجا در کانادا ندیده اید !

اما برای کشوری که
#مولانا یا به قول شما ؛ رومی اش را میدزدند و ملیتش را به کشور ترکیه نسبت میدهند ! و خلیج فارسش را در روز روشن ؛ میدزدند و خلیج عربی نام میگذارند!! و گوته ی آلمانی میگوید : من هر چه دارم از
#حافظ دارم و به خاطر حافظ ؛ فارسی یاد میگیرد و هنوز سیمرغ عطار در هر دانشگاه تاتری جهان ؛ یک نفره و گروهی اجرا میشود و جزو دروس کلاسیک تاتر بسیاری از کشورهاست.... و یکی از بهترین متون دراماتیک جهان قلمداد میشود!...وقتی
#بوعلی_سینا ی ما قانون و شفا را مینویسد که هنوز جز کتابهای درسی علمی و پزشکی شماست.....و وقتی مردم من ؛ هر بار که از بیگانگان زمین خوردند ؛ یاد گرفتند ؛ قوی تر و سلحشورانه تر از قبل ؛ بلند شوند ؛ و حتی ملت غالب را به شکل خود درآورند ؛ طوری که حتی جنگجویی ؛ چون چنگیز خان مغول را به شعر گفتن ؛ ترغیب کنند!!...قطعا در تاتر هم پیشرفت میکنند....ملت من ممکن است کاری را دیر شروع کند ؛ ولی یک ویژگی دارد....زود
#خسته_نمیشود....

از
#آخوند زاده تا
#بیضایی و
#رادی
و
#ساعدی
و معاصران_تاتر_امروز ؛
خستگی ناپذیری ما ؛ برای رسیدن به شکل یک تاتر
#ملی و در عین حال
#جهان_شمول
ثابت شده است....
افت و خیزهایی ؛ همیشه به فراخور زمان بوده....ولی مهم ؛ خسته نشدن است و بس....
.

ما ایرانیان به راحتی خسته نمیشویم !!!!

پیتر و استادان دیگر؛ چند لحظه ؛ سکوت کردند...اولین بار بود لهجه ی بد انگلیسی من ؛ خوب شده بود و همه ی حرفهای مرا فهمیده بودند....من همیشه ؛ در شرایط فشار ؛ سرسخت تر میشوم و مصمم تر عمل میکنم !

سخنان من در این مورد ؛ در دو روزنامه ی وقت کانادا و آلمان به چاپ رسید...

پایان نامه ام را به همه ی دست اندر کاران تاتر ایران از جمله میرزاده عشقی و استاد جعفر والی در سالن تقدیم کردم....یادم است لعیا زنگنه عزیز ؛ ایستاده برای من دست میزد...و دانشجویان آنقدر تشویقم کردند که بالاخره با نمره ی عالی ؛ کارم را تمام کردم و دکترا را گرفتم....آن هم با استرس شدیدی که در روز دفاع ؛ از نبودن دخترم در کنارم داشتم....آخرین سفر به دلیل فشار تز دکترا ؛ او را نبرده بودم...در صورتی که در سفرهای قبلی ؛ عکسهای زیادی ؛ کنار آبشار نیاگارا ؛ با استاد والی عزیز دارد.

بعد از مراسم ؛ استاد؛ به من تبریک گفت و گفت تو به ایران برمیگردی! من هم همینطور.ما مال اینجا نیستیم...نبودیم! برگشتیم...حالا خدا میداند مال کجا هستیم ؟!...در این جهان بزرگ خدا و عمر کوتاه !

وقتی نشر معتبر
#قطره ؛ بخشی از پایان نامه ی مفصل مرا تحت عنوان
#تاتر_زندگی
پیشدرآمدی بر
#تاتر_درمانی چاپ کرد....خیلی زود با استقبال دانشجویان و اساتید ایرانی مواجه شد و به چاپ بعدی رسید.امیدوارم روزی نسخه ی کامل آن نیز منتشر شود.هر چند یک نسخه ی چهارصد صفحه ای ؛ مجال میخواهد خواندنش ، معاصر سازی اش ؛ چاپش و حتی تلاشی مجدد برای ویرایشش.اما شاید ارزشش را داشته باشد.

بله استاد والی عریز ؛ استاد مسلم صحنه تاتر...." ما آدم آنجا نبودیم "!..

من به شنیدن صدای اذان از گلدسته های مسجد محلم طوری عادت دارم که غروبهای کانادا ؛ دلم میخواست بمیرم..."جمعه ها از عشق میمیرند "یادتان می آید نام.قصه ی من که
#همشهری_داستان اینجا هم چاپ کرد ؟

ما مال آنجا نبودیم.برگشتیم....دخترم میپرسد : پس مال کجا هستی؟ سکوت میکنم....فقط خدا میداند...فقط⬇️
#مسابقه_قصه_خوانی

چرا اسم این داستان این است :
مثل اینکه حالش خوب نیست!

چه کسی یا کسانی ؛ حالش و یا حالشان خوب نیست و چرا؟

این نام برای این داستان ؛ از بین صدها #نام_داستان به دقت و با دلیل ادبی و ایهامی انتخاب شده است.معنای اسم چیست؟ و چرا این نام ؟ از نظر شما.... این نام به چه کسی اشاره دارد؟


پاسخهایتان را در زیر سه پست داستان در
#اینستاگرام من بنویسید.به نفرات برگزیده ؛
#کتاب و به نفر اول
#بن-نقدی خرید کتاب تعلق میگیرد .....
با سپاس
#چیستایثربی
ادرس اینستاگرام من
@yasrebi_chista

معنای نام این قصه به چه کسی ؛ کسانی و یا چه موضوعی اشاره دارد. از حالا تا نیمه شب فردا ؛ منتظر پاسخهای شما زیر سه پست قصه در اینستاگرامم هستم تا برترین پاسخها را اعلام کنم.... درود.
#چیستایثربی
@chista_yasrebi
#بن_بست

#داریوش

شعر
#ایرج_جنتی_عطایی

آهنگساز و تنظیم
#بابک_بیات

آلبوم
#سال_دوهزار


سال انتشار آلبوم ۱۳۵۳



@darioushclipp

@chista_yasrebi
اجرای ترانه‌ای به یاد
#نلسون_ماندلا، بدون همراهی ساز، توسط یک گروه از آفریقای جنوبی به نام "Just 6" در مرکز دویچه وله در شهر #بن.
#آلمان
#چیستایثربی
کانال رسمی
@chista_yasrebi