باکارگردان محترم نمایش1417
آقای کورش احمدی
#امشب
#بیست_مهر
#خانه_نمایش
#مهمان_ویژه_نمایش
#چیستایثربی
#چیستایثربی_کانال_رسمی
https://t.me/joinchat/AAAAADvSdBq1EA_7IHG-jQ
آقای کورش احمدی
#امشب
#بیست_مهر
#خانه_نمایش
#مهمان_ویژه_نمایش
#چیستایثربی
#چیستایثربی_کانال_رسمی
https://t.me/joinchat/AAAAADvSdBq1EA_7IHG-jQ
از کانال افروز جعفری نور
اگر عشق گناه است ؛
گناه بر گناهکاران مبارک...
" جمله ای از چیستایثربی "
با عاشق ترين زن اين سالها در
#خانه_نمايش
#دیشب
#افروز_جعفری_نور
اگر عشق گناه است ؛
گناه بر گناهکاران مبارک...
" جمله ای از چیستایثربی "
با عاشق ترين زن اين سالها در
#خانه_نمايش
#دیشب
#افروز_جعفری_نور
در مورد زنان ،گمان میکنم حتی نفرتشان نیز نوعی عشق است.
#یاسورانی_کاواباتا
نخستین نویسنده ژاپنی
برنده
#نوبل_ادبی
#نویسنده کتاب
#خانه_زیبارویان_خفته
نوبل ادبی 1968
#چیستایثربی
کانال
@chista_yasrebi
#یاسورانی_کاواباتا
نخستین نویسنده ژاپنی
برنده
#نوبل_ادبی
#نویسنده کتاب
#خانه_زیبارویان_خفته
نوبل ادبی 1968
#چیستایثربی
کانال
@chista_yasrebi
#خانه_برناردا_آلبا
اثر جاودانه
#لورکا
#شاعر
و
#نمایشنامه_نویس_اسپانیایی
در دوران کودتا و جنگهای داخلی اسپانیا ، با وجود اینکه ، از سیاست گریزان بود ، اعدام شد ! "برناردآ آلبا " ، نماد سنت ،استواری و رسوم قدیمی در برابر عصیان نسل جدید است... مادر بیوه ای که دخترانش را شوهر نمیدهد ! چون معتقد است که مردی مناسب آنها ، در آن روستای اسپانیایی ، پیدا نمیشود ، و عشق دختر کوچکتر به جوانی از روستا که به جذابیت و شهامت معروف است، همه ی قوانین زندگی برناردا را واژگون میکند.
دختر ، پنهانی از مرد جوان ، باردار میشود و تحت فشار مادر ، خودکشی میکند...
آخرین جمله ی مادر درباره ی دخترش ،خطاب به مستخدمان خانه و دخترانش این است : به همه بگویید :
دختر من ، باکره مرده است !....یادتان باشد چیزی جز این نشنوم...
در این میان ،
#گارسیا_لورکا قصد داشت سه گانه زمین را درباره ی آداب غلط ، نسبت به زنان سرزمینش بنویسد. سه نمایشنامه
#یرما
#عروسی_خون و #خانه_برناردا_آلبا
که در همه ی آنها با آداب و رسوم.غلط و جنگ کهنه و نو و عصیان ، روبرو هستیم !
جهان فرصت زیادی به لورکای جوان نداد...او را میان زیتون زارها که عاشقشان بود ، تیر زدند ... هنوز جسدش پیدا نشده است! مگر شاعر و نویسنده را بی دلیل میکشند ؟فقط چون ، محبوب بود و مینوشت ؟!....
این اثر بارها و بارها در ایران و خارج ، کار شده است
من میخواستم اجرای متفاوت و سوررئالی از آن ، داشته باشم که فعلا نمیشود !...
کمی#صبرم آرزوست....
#چیستایثربی
#چیستا_یثربی
#چیستا
#تاتر
#نمایش
#صحنه
#chista_yasrebi
#director
#playwright
#lorca
#drama
#stage
#theatre
اثر جاودانه
#لورکا
#شاعر
و
#نمایشنامه_نویس_اسپانیایی
در دوران کودتا و جنگهای داخلی اسپانیا ، با وجود اینکه ، از سیاست گریزان بود ، اعدام شد ! "برناردآ آلبا " ، نماد سنت ،استواری و رسوم قدیمی در برابر عصیان نسل جدید است... مادر بیوه ای که دخترانش را شوهر نمیدهد ! چون معتقد است که مردی مناسب آنها ، در آن روستای اسپانیایی ، پیدا نمیشود ، و عشق دختر کوچکتر به جوانی از روستا که به جذابیت و شهامت معروف است، همه ی قوانین زندگی برناردا را واژگون میکند.
دختر ، پنهانی از مرد جوان ، باردار میشود و تحت فشار مادر ، خودکشی میکند...
آخرین جمله ی مادر درباره ی دخترش ،خطاب به مستخدمان خانه و دخترانش این است : به همه بگویید :
دختر من ، باکره مرده است !....یادتان باشد چیزی جز این نشنوم...
در این میان ،
#گارسیا_لورکا قصد داشت سه گانه زمین را درباره ی آداب غلط ، نسبت به زنان سرزمینش بنویسد. سه نمایشنامه
#یرما
#عروسی_خون و #خانه_برناردا_آلبا
که در همه ی آنها با آداب و رسوم.غلط و جنگ کهنه و نو و عصیان ، روبرو هستیم !
جهان فرصت زیادی به لورکای جوان نداد...او را میان زیتون زارها که عاشقشان بود ، تیر زدند ... هنوز جسدش پیدا نشده است! مگر شاعر و نویسنده را بی دلیل میکشند ؟فقط چون ، محبوب بود و مینوشت ؟!....
این اثر بارها و بارها در ایران و خارج ، کار شده است
من میخواستم اجرای متفاوت و سوررئالی از آن ، داشته باشم که فعلا نمیشود !...
کمی#صبرم آرزوست....
#چیستایثربی
#چیستا_یثربی
#چیستا
#تاتر
#نمایش
#صحنه
#chista_yasrebi
#director
#playwright
#lorca
#drama
#stage
#theatre
تیر ۷۴ بود که این نامه آمد و اینگونه
قبل از ازدواجم ، در اوج موفقیت و
جوانی! ،
#چیستا_یثربی شدم...
.
آنموقع سردبیر برنامه رادیویی #شب_بخیر_کوچولو
و سه برنامه دیگر رادیو و #معاون ادب و هنر مجله ی #سروش هفتگی بودم که این نامه از #حراست آمد.... .
کاملا ناگهانی و بی مقدمه !
. ... .و داشتم
#هیات_علمی میشدم که جلویش را گرفتند!
.
استاد #قیصر_امین_پور باعصبانیت به آنها زنگ زد و گفت :
. این دختر ، سادات است، همیشه شاگرد اول ما بوده !...
.
.
. بارها جایزه فجر و خارجی گرفته...
.چه گناهی کرده؟!
.
جواب درست ندادند. بهانه های بیهوده، مثل اسم خاصم( چیستا= به معنای دانایی در فارسی اصیل را
آوردند)و بهانه های بیهوده دیگری که استاد به من نگفت ، ولی بیشتر عصبانی شد... همان چیزهایی که باعث شد خودش هم چند سال بعد از من ، سردبیری سروش نوجوان را که طبقه ی پایین دفتر ما بود ، فراموش کند و آنجا را ، با آن همه زحمتی که برایش کشیده بود ، با دلشکستگی رها کند...
.
.
.
به خانه رفتم...
. . چند ماه بعد ازدواج کردم ، .
. #هفتادوشش ،
دخترم به دنیا آمد....
عهد کردم زندگیم را وقف قداست #قلم کنم و کردم... .
.
حاصلش حدود ۹۷ کتاب پژوهش ،تالیف و ترجمه است...
عهد کردم یک روز #پستچی را بنویسم و نوشتم.... من هرگز در کشورم وجود نداشتم...
نویسنده، نمایشنامه نویس،فیلمنامه نویس و دکترای #روانشناس بودم ...
مدام از همه جا
#حذف میشدم.....
.
و باز پایداری نشان میدادم ، مینوشتم و بی هیچ #شغل_دولتی کار میکردم.
هنوز هم حدفم میکنند و تا بتوانند بایکوتم میکنند...
.
نامه را نمیخواستم انتشار دهم.
امروز چیزی پیش آمد ، تصمیمم عوض شد..
شاید یاد ناسزاهایی افتادم که زمان انتشار رمان #پستچی در اینستاگرام ، از افراد به ظاهر دوست ، خانواده ، همکار ، و برخی اکانتها.... در فضای مجازی میشنیدم !.... .
.چیزی نبود که از ترس ، به من نسبت نداده باشند! .
حتی آشنایان...
.
.
.
و برخورد امروز مدیر #تاتر فجر ، مدیر #خانه_تاتر و مدیر مرکز هنرهای نمایشی که مرا یاد آن روزها میاندازد.. .
.
.
چند کیلو "اس ام اس" و نامه جمع کرده ام...😶
.
.این نامه را به دیوار خانه قاب کرده ام ، که این #جفا یادم نرود...
.
یادم نمیرود.
نه من و نه خدا.... .
#چیستا_یثربی
#چیستایثربی
#چیستا
دکتر
#نویسنده
#روانشناس
#سردبیر
#سرپرست_خانواده
#مجله_سروش
#صداسیما
#رادیو
. .
#دادخواهی
ستم
#پایداری
ایمان به حقیقت
ماه همیشه پشت ابر نمیماند.
#ممنوع_الکاری بیدلیل .
#chista_yasrebi
#chistayasrebi
#chista
. .
.
.
https://www.instagram.com/p/ByC1eouFMVC/?igshid=1xeq86ejskm3p
قبل از ازدواجم ، در اوج موفقیت و
جوانی! ،
#چیستا_یثربی شدم...
.
آنموقع سردبیر برنامه رادیویی #شب_بخیر_کوچولو
و سه برنامه دیگر رادیو و #معاون ادب و هنر مجله ی #سروش هفتگی بودم که این نامه از #حراست آمد.... .
کاملا ناگهانی و بی مقدمه !
. ... .و داشتم
#هیات_علمی میشدم که جلویش را گرفتند!
.
استاد #قیصر_امین_پور باعصبانیت به آنها زنگ زد و گفت :
. این دختر ، سادات است، همیشه شاگرد اول ما بوده !...
.
.
. بارها جایزه فجر و خارجی گرفته...
.چه گناهی کرده؟!
.
جواب درست ندادند. بهانه های بیهوده، مثل اسم خاصم( چیستا= به معنای دانایی در فارسی اصیل را
آوردند)و بهانه های بیهوده دیگری که استاد به من نگفت ، ولی بیشتر عصبانی شد... همان چیزهایی که باعث شد خودش هم چند سال بعد از من ، سردبیری سروش نوجوان را که طبقه ی پایین دفتر ما بود ، فراموش کند و آنجا را ، با آن همه زحمتی که برایش کشیده بود ، با دلشکستگی رها کند...
.
.
.
به خانه رفتم...
. . چند ماه بعد ازدواج کردم ، .
. #هفتادوشش ،
دخترم به دنیا آمد....
عهد کردم زندگیم را وقف قداست #قلم کنم و کردم... .
.
حاصلش حدود ۹۷ کتاب پژوهش ،تالیف و ترجمه است...
عهد کردم یک روز #پستچی را بنویسم و نوشتم.... من هرگز در کشورم وجود نداشتم...
نویسنده، نمایشنامه نویس،فیلمنامه نویس و دکترای #روانشناس بودم ...
مدام از همه جا
#حذف میشدم.....
.
و باز پایداری نشان میدادم ، مینوشتم و بی هیچ #شغل_دولتی کار میکردم.
هنوز هم حدفم میکنند و تا بتوانند بایکوتم میکنند...
.
نامه را نمیخواستم انتشار دهم.
امروز چیزی پیش آمد ، تصمیمم عوض شد..
شاید یاد ناسزاهایی افتادم که زمان انتشار رمان #پستچی در اینستاگرام ، از افراد به ظاهر دوست ، خانواده ، همکار ، و برخی اکانتها.... در فضای مجازی میشنیدم !.... .
.چیزی نبود که از ترس ، به من نسبت نداده باشند! .
حتی آشنایان...
.
.
.
و برخورد امروز مدیر #تاتر فجر ، مدیر #خانه_تاتر و مدیر مرکز هنرهای نمایشی که مرا یاد آن روزها میاندازد.. .
.
.
چند کیلو "اس ام اس" و نامه جمع کرده ام...😶
.
.این نامه را به دیوار خانه قاب کرده ام ، که این #جفا یادم نرود...
.
یادم نمیرود.
نه من و نه خدا.... .
#چیستا_یثربی
#چیستایثربی
#چیستا
دکتر
#نویسنده
#روانشناس
#سردبیر
#سرپرست_خانواده
#مجله_سروش
#صداسیما
#رادیو
. .
#دادخواهی
ستم
#پایداری
ایمان به حقیقت
ماه همیشه پشت ابر نمیماند.
#ممنوع_الکاری بیدلیل .
#chista_yasrebi
#chistayasrebi
#chista
. .
.
.
https://www.instagram.com/p/ByC1eouFMVC/?igshid=1xeq86ejskm3p
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
امروز
رمان
#نداشتن
در کانال خصوصی تلگرام وواتساپ شروع میشود
#چیستایثربی
#چیستا_یثربی
#ویدئو
#سریال_قدیمی
#خانه_کوچک
آدرس ادمین کانال تلگرام رمان
#نداشتن
@ccch999
رمان
#نداشتن
در کانال خصوصی تلگرام وواتساپ شروع میشود
#چیستایثربی
#چیستا_یثربی
#ویدئو
#سریال_قدیمی
#خانه_کوچک
آدرس ادمین کانال تلگرام رمان
#نداشتن
@ccch999
کار خونه فقط باعشق معنی میده
وگرنه خَل میشم
هر جا رو تمیز میکنم
یه جا دیگه کثیفه
آشپزخونه ؛ تنور دیوه...
ته نداره
راه فرار هم نداره !
فقط عشق ، باعث میشه آدم هی بروبه ؛ بپزه؛ بشوره....
عشق
حتی به فرزندت....
دیگه چی بگم؟
روم نمیشه بقیه شو بگم .....
شما فهمیدید چی میگم ....
اینم از خصوصی ترین لحظات من
نوددرصد #پستچی ؛ #نمایشنامه ها
و بقیه ... اینجا ، نوشته شد
و نودرصد قصه های کتاب #داستان #سلام_خانم_جنیفر_لوپز را اینجا الهام گرفتم!
😅😂😁😀
#چیستا_یثربی
#چیستایثربی
#آشپزخانه
#کار_خانه
#کدبانو
#خانهداری
#خانه_داری بی ارج و مزد
#کار_تمام_وقت
#زنانه
#زن
#مادرانه
#زنان
#زنان_مستقل_توانمند
#موسیقی
#آشتی
#نوش_آفرین
#موزیک_ویدئو 😄
#ویدئو
#chistayasrebi
#chista_yasrebi
https://www.instagram.com/chistayasrebiofficialpage/tv/CXa6b26DyvH/?utm_medium=share_sheet
وگرنه خَل میشم
هر جا رو تمیز میکنم
یه جا دیگه کثیفه
آشپزخونه ؛ تنور دیوه...
ته نداره
راه فرار هم نداره !
فقط عشق ، باعث میشه آدم هی بروبه ؛ بپزه؛ بشوره....
عشق
حتی به فرزندت....
دیگه چی بگم؟
روم نمیشه بقیه شو بگم .....
شما فهمیدید چی میگم ....
اینم از خصوصی ترین لحظات من
نوددرصد #پستچی ؛ #نمایشنامه ها
و بقیه ... اینجا ، نوشته شد
و نودرصد قصه های کتاب #داستان #سلام_خانم_جنیفر_لوپز را اینجا الهام گرفتم!
😅😂😁😀
#چیستا_یثربی
#چیستایثربی
#آشپزخانه
#کار_خانه
#کدبانو
#خانهداری
#خانه_داری بی ارج و مزد
#کار_تمام_وقت
#زنانه
#زن
#مادرانه
#زنان
#زنان_مستقل_توانمند
#موسیقی
#آشتی
#نوش_آفرین
#موزیک_ویدئو 😄
#ویدئو
#chistayasrebi
#chista_yasrebi
https://www.instagram.com/chistayasrebiofficialpage/tv/CXa6b26DyvH/?utm_medium=share_sheet
تا آخر عشق با من برقص
#لئوناردکوهن
#فیلم
#آپارتمان
#مونیکابلوچی
#ونسان_کسل
یک مشت دروغگوی ترسوی موقعیت طلب ؛ چطور الان جرات پیدا کرده اید ولی آن موقع به من گفتید خفه شو!
و آن مرحومه ی خانه سینما گفت:حرف بزنی؛ خودم ساکتت میکنم!...
من حرف دارم و میزنم.
پانزده سال با وحشت ؛ #پنیک و استرس ؛ زندگی کردم.
و شما صیغه شدید !
معشوقه ی یکروزه و یکساعته شدید!
جایزه ی فجر گرفتید...
به عنوان خانم باوقار ؛ متین و خوش حجاب سینما از شما یاد شد!
روحتان و جسمتان را فروختید و مرا مجنون جلوه دادید و پولدار شدید!
پانزده سال در وحشت ؛ زیستم.
با ocd# حاد.
فرزندم را بزرگ کردم،
و همکاران روانپزشکم با دارو و صحبت؛ کمکم کردند که فراموش کنم و به زندگی برگردم.
اما کدام زندگی ؟
همه؛ همه چیز را میدانند...
حالا #بیانیه میدهید و #لیدر و #رهبر جنبش اعتراضی علیه زنان هم شده اید؟
شما که اول از همه؛
مرا بایکوت و تهدید کردید خانمها !
پیش کسوتتان فرمود :
ساکت شو چیستا !
در هر صنفی پیش میاید.
برای ما هم پیش آمده ،
جایی نگفتیم و رشد کردیم....
من اما خفه نشدم!
نوشتم
رمان
نمایشنامه
فیلمنامه
مصاحبه کردم ؛
.
و شماویرانم کردید!
همه جا رد پای این وحشت بود...
فکر کردید حرفهایتان یادم رفته است؟
من هرگز ؛ چیزی را فراموش نمیکنم
حتی رنگ سرخ لباس شما را در آن روز نحس!
مگر پانزده سال پیش به من نگفتید :
چیستا خفه شو!
در هر صنفی پیش میاید.
ممنوع الکارت میکند!
او #وصل است.
قدرت دارد
تو نه !
من یکجا گفتم. مصاحبه کردم و جواب دادم.
به یکی از همین مامانهای همیشه صیغه شوی خانواده براندازِ #خانه_سینما که خدایش ببخشد.
بعد ؛ در اوج ناباوری ؛ #ممنوع_الکار شدم!
و شما فیلم ساختید؛ فیلم بازی کردید؛
جایزه #فجرگرفتید!
به عنوان خانمهای با وقار و متین سینما از شما یاد شد
.در حالی که صیغه بودید!
تن فروشی؛ روح فروشی؛و بایکوت یک زن تنهای مظلوم که بخاطر بی پناهی و آینده ی فرزندش؛ مجبور به سکوت شد و به پنیک تنفسی دچار شد.
من یک بار مُرده ام.
مُرده دیگر از هیچ چیز نمیترسد!
فراموش نکنید!
پانزده سال با وحشت، پنیک؛ ممنوع الکاری و فشار مالی و روحی زندگی کردم.
یک تنه با همه ی آنها که#وصل بودند جنگیدم؛
بی محابا ،
اما جسم و روحم را نفروختم !
از شرفم دفاع کردم.
فقط #خدا_به_شما_رحم_کند.
با آن سکوت عمدی تان!
مشارکت در ظلم ، یا انکار آن ؛ خودِ ظلم است.
شما که میدانید؛ همه شریک جرمید.
#بیانیه_خشونت_علیه_زنان_در_سینما
میخندم
فقط به شما باید خندید!
خدا به شما رحم کند.
#چیستایثربی
#چیستا_یثربی
https://www.instagram.com/p/Cbxd0UqDwNH/?utm_medium=share_sheet
#لئوناردکوهن
#فیلم
#آپارتمان
#مونیکابلوچی
#ونسان_کسل
یک مشت دروغگوی ترسوی موقعیت طلب ؛ چطور الان جرات پیدا کرده اید ولی آن موقع به من گفتید خفه شو!
و آن مرحومه ی خانه سینما گفت:حرف بزنی؛ خودم ساکتت میکنم!...
من حرف دارم و میزنم.
پانزده سال با وحشت ؛ #پنیک و استرس ؛ زندگی کردم.
و شما صیغه شدید !
معشوقه ی یکروزه و یکساعته شدید!
جایزه ی فجر گرفتید...
به عنوان خانم باوقار ؛ متین و خوش حجاب سینما از شما یاد شد!
روحتان و جسمتان را فروختید و مرا مجنون جلوه دادید و پولدار شدید!
پانزده سال در وحشت ؛ زیستم.
با ocd# حاد.
فرزندم را بزرگ کردم،
و همکاران روانپزشکم با دارو و صحبت؛ کمکم کردند که فراموش کنم و به زندگی برگردم.
اما کدام زندگی ؟
همه؛ همه چیز را میدانند...
حالا #بیانیه میدهید و #لیدر و #رهبر جنبش اعتراضی علیه زنان هم شده اید؟
شما که اول از همه؛
مرا بایکوت و تهدید کردید خانمها !
پیش کسوتتان فرمود :
ساکت شو چیستا !
در هر صنفی پیش میاید.
برای ما هم پیش آمده ،
جایی نگفتیم و رشد کردیم....
من اما خفه نشدم!
نوشتم
رمان
نمایشنامه
فیلمنامه
مصاحبه کردم ؛
.
و شماویرانم کردید!
همه جا رد پای این وحشت بود...
فکر کردید حرفهایتان یادم رفته است؟
من هرگز ؛ چیزی را فراموش نمیکنم
حتی رنگ سرخ لباس شما را در آن روز نحس!
مگر پانزده سال پیش به من نگفتید :
چیستا خفه شو!
در هر صنفی پیش میاید.
ممنوع الکارت میکند!
او #وصل است.
قدرت دارد
تو نه !
من یکجا گفتم. مصاحبه کردم و جواب دادم.
به یکی از همین مامانهای همیشه صیغه شوی خانواده براندازِ #خانه_سینما که خدایش ببخشد.
بعد ؛ در اوج ناباوری ؛ #ممنوع_الکار شدم!
و شما فیلم ساختید؛ فیلم بازی کردید؛
جایزه #فجرگرفتید!
به عنوان خانمهای با وقار و متین سینما از شما یاد شد
.در حالی که صیغه بودید!
تن فروشی؛ روح فروشی؛و بایکوت یک زن تنهای مظلوم که بخاطر بی پناهی و آینده ی فرزندش؛ مجبور به سکوت شد و به پنیک تنفسی دچار شد.
من یک بار مُرده ام.
مُرده دیگر از هیچ چیز نمیترسد!
فراموش نکنید!
پانزده سال با وحشت، پنیک؛ ممنوع الکاری و فشار مالی و روحی زندگی کردم.
یک تنه با همه ی آنها که#وصل بودند جنگیدم؛
بی محابا ،
اما جسم و روحم را نفروختم !
از شرفم دفاع کردم.
فقط #خدا_به_شما_رحم_کند.
با آن سکوت عمدی تان!
مشارکت در ظلم ، یا انکار آن ؛ خودِ ظلم است.
شما که میدانید؛ همه شریک جرمید.
#بیانیه_خشونت_علیه_زنان_در_سینما
میخندم
فقط به شما باید خندید!
خدا به شما رحم کند.
#چیستایثربی
#چیستا_یثربی
https://www.instagram.com/p/Cbxd0UqDwNH/?utm_medium=share_sheet
از گذشته ی خود ؛ یک خانه با کاغذدیواریهای نقاشیهای جهان را به یاد میاورم ،
یک فواره و شمشاد ؛
دخترکی با ماهی کوچکش؛ که در رویا به دریا پیوست ،
و یک مرد که از میان قصه های اساطیری ؛ آمده بود.
نمیخواهم غمگین باشم ..
یا نا امید.
آن دخترک گیسو سیاه ؛ ماهی سرخ کوچک و آن مردِ گندمزارهای دور دست ؛ همه ی زندگیِ من بودند.
چه زندگی کوچک زیبایی!
همه ی آن ؛ در سه روز جا میگیرد.
در سه کلمه ❤️❤️❤️
" انسان به میزانی که انسان تر است ؛ تنهاتر میشود ؛"
و من هر چقدر زمان میگذرد ؛ به اندوه گذشته ام بیشتر میخندم و در نهایت :
"من هم چیزی ندیدم جز زیبایی....*"
جمله ی معروف #زینب؛
وقتی سر بریده ی برادرش #حسین را به او نشان دادند...
چه میتوانست مقابل چشم پر خونِ دشمن بگوید ؛
از این زیباتر و پر معناتر ؟!....
زندانیهای ما ؛ فیلمسازان ؛ اساتید ؛ فعالان مدنی ؛ خیالتان جمع :
ما جای ضربه ها و کبودیها را ندیدیم ؛
ما چیزی ندیدیم به جز زیبایی !......
و به جز استواری باوقار....
#سپیده_رشنو
#سپیده_قلیان
#جعفر_پناهی
#محمد_رسول_اف
#نسرین_ستوده
و آنها که هستند و آنها که ذرات وجودشان دیگر ؛ همآغوش باد است.
و دیگران ...
آخرین جمله ی فیلم #دیگران
از قول :
#نیکول_کیدمن...
#این_خانه_مال_ماست
" این خانه ی ماست..."
#چیستا_یثربی
#چیستایثربی
ماهی زیبای دخترم ؛ که اکنون در دریای آبی آسمانهاست ؛
و تولد منِ مهر ماهی ؛ چند سال پیش ؛ که در بستر بیماری گذشت،
و پس از آن ؛ #پستچی را نوشتم......
#کتاب پستچی را...
و در پایان ؛ براستی ؛ حرف دیگری نیست!
به #خانه مان برویم....
#chistayasrebi
#chista_yasrebi
https://www.instagram.com/p/ChNZaonrhiN/?igshid=MDJmNzVkMjY=
یک فواره و شمشاد ؛
دخترکی با ماهی کوچکش؛ که در رویا به دریا پیوست ،
و یک مرد که از میان قصه های اساطیری ؛ آمده بود.
نمیخواهم غمگین باشم ..
یا نا امید.
آن دخترک گیسو سیاه ؛ ماهی سرخ کوچک و آن مردِ گندمزارهای دور دست ؛ همه ی زندگیِ من بودند.
چه زندگی کوچک زیبایی!
همه ی آن ؛ در سه روز جا میگیرد.
در سه کلمه ❤️❤️❤️
" انسان به میزانی که انسان تر است ؛ تنهاتر میشود ؛"
و من هر چقدر زمان میگذرد ؛ به اندوه گذشته ام بیشتر میخندم و در نهایت :
"من هم چیزی ندیدم جز زیبایی....*"
جمله ی معروف #زینب؛
وقتی سر بریده ی برادرش #حسین را به او نشان دادند...
چه میتوانست مقابل چشم پر خونِ دشمن بگوید ؛
از این زیباتر و پر معناتر ؟!....
زندانیهای ما ؛ فیلمسازان ؛ اساتید ؛ فعالان مدنی ؛ خیالتان جمع :
ما جای ضربه ها و کبودیها را ندیدیم ؛
ما چیزی ندیدیم به جز زیبایی !......
و به جز استواری باوقار....
#سپیده_رشنو
#سپیده_قلیان
#جعفر_پناهی
#محمد_رسول_اف
#نسرین_ستوده
و آنها که هستند و آنها که ذرات وجودشان دیگر ؛ همآغوش باد است.
و دیگران ...
آخرین جمله ی فیلم #دیگران
از قول :
#نیکول_کیدمن...
#این_خانه_مال_ماست
" این خانه ی ماست..."
#چیستا_یثربی
#چیستایثربی
ماهی زیبای دخترم ؛ که اکنون در دریای آبی آسمانهاست ؛
و تولد منِ مهر ماهی ؛ چند سال پیش ؛ که در بستر بیماری گذشت،
و پس از آن ؛ #پستچی را نوشتم......
#کتاب پستچی را...
و در پایان ؛ براستی ؛ حرف دیگری نیست!
به #خانه مان برویم....
#chistayasrebi
#chista_yasrebi
https://www.instagram.com/p/ChNZaonrhiN/?igshid=MDJmNzVkMjY=
.......
او را ملاقات کن
در حالتی که فقیر باشی
او را ملاقات کن
در حالتی که غنی باشی
او را ملاقات کن
وقتی شاد هستی
او را ملاقات کن
وقتی که غمگینی
#کتاب
#معراج_السعاده
استاد#احمد_نراقی
هم اکنون : در اتاقی تاریک
عکس:
یکروز روشن
۲۶ سال پیش
#خیابان_فلسطین_شمالی
یک
#خانه
که با باد رفت...
از بهترین روزهای عمرم....
#چیستا_یثربی
#چیستایثربی
و دیگر ....
در پناه نور
آن مرد ابله با زنی ...
گریخت.
شما به انها به اسم #جمعیت_خیریه؛ پول میدادید.
او حتی قبل رفتن از ایران ؛ از دخترش خداحافظی نکرد!
دخترش ؛ روزها بعد فهمید که آنها بدون خداحافظی رفته اند و
و این پدر ابله ؛
حتی اکنون
نمیداند چه بلای#فاجعه_بار ی بر سر دخترش آمده است!
و با خیال راحت ؛ مراسم عید گرفته یا سخنرانی های تو خالی میکند و.....
من مرگ را به تنهایی زیسته ام
با مادری بیمار ؛
و دخترکی که دیگر هرگز ؛ سخن نمیگوید....
لعنت خداوند بر چنین پدری و خاندانش!
و به همین دلیل فعلا از #مجازی میروم.
#یادباد خاطرات مجازی و #رمان
#پستچی که
قبل از ناشر؛
شماخواندید......
همین جا
یاد باد
#چیستا
🖐💖💜🖐🖐🖐🖐🖐🖐🖐🖐🖐
دوستان خانم چیستا یثربی؛ فعلا به دلایلی؛ دسترسی به اینترنت ؛ فیلتر شکن ؛ و حتی چیزهای ساده تری ندارند.
برایشان نور بخواهید
متن را دیکته کردند ؛ من ادمینشان هستم ؛ متن را با عکسی که در گوشی داشتم؛ گذاشتم.
🗨🗨🗨🗨
او را ملاقات کن
در حالتی که فقیر باشی
او را ملاقات کن
در حالتی که غنی باشی
او را ملاقات کن
وقتی شاد هستی
او را ملاقات کن
وقتی که غمگینی
#کتاب
#معراج_السعاده
استاد#احمد_نراقی
هم اکنون : در اتاقی تاریک
عکس:
یکروز روشن
۲۶ سال پیش
#خیابان_فلسطین_شمالی
یک
#خانه
که با باد رفت...
از بهترین روزهای عمرم....
#چیستا_یثربی
#چیستایثربی
و دیگر ....
در پناه نور
آن مرد ابله با زنی ...
گریخت.
شما به انها به اسم #جمعیت_خیریه؛ پول میدادید.
او حتی قبل رفتن از ایران ؛ از دخترش خداحافظی نکرد!
دخترش ؛ روزها بعد فهمید که آنها بدون خداحافظی رفته اند و
و این پدر ابله ؛
حتی اکنون
نمیداند چه بلای#فاجعه_بار ی بر سر دخترش آمده است!
و با خیال راحت ؛ مراسم عید گرفته یا سخنرانی های تو خالی میکند و.....
من مرگ را به تنهایی زیسته ام
با مادری بیمار ؛
و دخترکی که دیگر هرگز ؛ سخن نمیگوید....
لعنت خداوند بر چنین پدری و خاندانش!
و به همین دلیل فعلا از #مجازی میروم.
#یادباد خاطرات مجازی و #رمان
#پستچی که
قبل از ناشر؛
شماخواندید......
همین جا
یاد باد
#چیستا
🖐💖💜🖐🖐🖐🖐🖐🖐🖐🖐🖐
دوستان خانم چیستا یثربی؛ فعلا به دلایلی؛ دسترسی به اینترنت ؛ فیلتر شکن ؛ و حتی چیزهای ساده تری ندارند.
برایشان نور بخواهید
متن را دیکته کردند ؛ من ادمینشان هستم ؛ متن را با عکسی که در گوشی داشتم؛ گذاشتم.
🗨🗨🗨🗨
🩵
حدود سی و پنج سال پیش ؛ دفتری به نام " دفتر شعر جوان " پدید آمد که فراخوانی داد و از بین اشعار فرستاده شده ؛ عده ی محدودی را برای کلاسهای آموزشی ؛ انتخاب میکرد.
من خوش شانس بودم که آن فراخوان را در روزنامه دیدم ؛
و دو سه شعر از خودم فرستادم و بعد از چند هفته نامه ای آمد که پذیرفته شده ام...
مکان برگزاری کلاسها ؛ کتابخانه ی پارک شهر بود....نزدیک بازار
خیلی خیلی دورتر از #گیشا ی ما....
ولی وقتی اساتیدی چون دکتر #قیصر_امین_پور ؛ دکتر #حسن_حسینی ؛ استاد #ساعد_باقری ؛ استاد #محمدرضا_عبدالملکیان و.....اساتید کلاسی باشند مگر میشود نرفت؟
بخصوص اینکه سالها با آثارشان خو گرفته باشی....
و به این ترتیب من به همراه گروهی دیگر که برخی از آنها در این پیج هستند ، جزء سری اول هنرجویان #دفتر_شعر_جوان ؛ زیر نظر #خانه_شاعران_ایران شدیم.
اولین استادی که سی سال و اندی پیش؛ به کلاس ما آمد ؛
استاد "ساعد باقری" بود.....
که کلامی شیوا و بیانی رسا داشت و با اشتیاق ؛ کلی از او آموختم.
دیروز وقتی توسط دوستم ؛ بانو اشراقی ؛ فهمیدم ایشان قرار است #خسرو_و_شیرین #نظامی را
در خانه ی شاعران ایران ؛ تدریس کند ؛ یاد سی و پنج سال پیش افتادم که دختری رها بودم با بالهای قیچی نشده ....
اما این بار نه در کتابخانه ی پارک شهر ؛ نزدیک بازار بزرگ ؛ بلکه در #خانه_شاعران
در خیابان دولت.
و اینگونه بود که دیروز برای من زمان ؛ سی و پنج سال به عقب بازگشت....
من همان چیستای سابق نبودم...اما استاد ؛ هنوز ؛ پرشور و مدرس بود.
عکس :
من در کنار استاد ساعد باقری؛ که هنوز رسم و مرامش ؛ استادی است و بیانش همان گونه شیوا و شنیدنی.
چه خوب است آموختن از اساتید راستین.
و چه زیباست دیدار دوباره ی دوستان قدیم...
که اکنون هر کدام ؛ ستاره ی درخشانی در آسمان ادبیات ایران شده اند.
#شعر_ایرانی
#شاعران_ایرانی
#خانه_شاعران_ایران
#نظامی_گنجوی
#اساتید_ادبیات_ایران
#اساتید
.
#چیستا_یثربی
#چیستایثربی
#چیستا
.
.
https://www.instagram.com/p/C0BYqsguMtN/?igshid=MTRhZmU1ODE2NA==
حدود سی و پنج سال پیش ؛ دفتری به نام " دفتر شعر جوان " پدید آمد که فراخوانی داد و از بین اشعار فرستاده شده ؛ عده ی محدودی را برای کلاسهای آموزشی ؛ انتخاب میکرد.
من خوش شانس بودم که آن فراخوان را در روزنامه دیدم ؛
و دو سه شعر از خودم فرستادم و بعد از چند هفته نامه ای آمد که پذیرفته شده ام...
مکان برگزاری کلاسها ؛ کتابخانه ی پارک شهر بود....نزدیک بازار
خیلی خیلی دورتر از #گیشا ی ما....
ولی وقتی اساتیدی چون دکتر #قیصر_امین_پور ؛ دکتر #حسن_حسینی ؛ استاد #ساعد_باقری ؛ استاد #محمدرضا_عبدالملکیان و.....اساتید کلاسی باشند مگر میشود نرفت؟
بخصوص اینکه سالها با آثارشان خو گرفته باشی....
و به این ترتیب من به همراه گروهی دیگر که برخی از آنها در این پیج هستند ، جزء سری اول هنرجویان #دفتر_شعر_جوان ؛ زیر نظر #خانه_شاعران_ایران شدیم.
اولین استادی که سی سال و اندی پیش؛ به کلاس ما آمد ؛
استاد "ساعد باقری" بود.....
که کلامی شیوا و بیانی رسا داشت و با اشتیاق ؛ کلی از او آموختم.
دیروز وقتی توسط دوستم ؛ بانو اشراقی ؛ فهمیدم ایشان قرار است #خسرو_و_شیرین #نظامی را
در خانه ی شاعران ایران ؛ تدریس کند ؛ یاد سی و پنج سال پیش افتادم که دختری رها بودم با بالهای قیچی نشده ....
اما این بار نه در کتابخانه ی پارک شهر ؛ نزدیک بازار بزرگ ؛ بلکه در #خانه_شاعران
در خیابان دولت.
و اینگونه بود که دیروز برای من زمان ؛ سی و پنج سال به عقب بازگشت....
من همان چیستای سابق نبودم...اما استاد ؛ هنوز ؛ پرشور و مدرس بود.
عکس :
من در کنار استاد ساعد باقری؛ که هنوز رسم و مرامش ؛ استادی است و بیانش همان گونه شیوا و شنیدنی.
چه خوب است آموختن از اساتید راستین.
و چه زیباست دیدار دوباره ی دوستان قدیم...
که اکنون هر کدام ؛ ستاره ی درخشانی در آسمان ادبیات ایران شده اند.
#شعر_ایرانی
#شاعران_ایرانی
#خانه_شاعران_ایران
#نظامی_گنجوی
#اساتید_ادبیات_ایران
#اساتید
.
#چیستا_یثربی
#چیستایثربی
#چیستا
.
.
https://www.instagram.com/p/C0BYqsguMtN/?igshid=MTRhZmU1ODE2NA==
این عکس راباجناب ساعد باقری دوست دارم. .نظامی گنجوی.مروری بر #خسرو_و_شیرین
#خانه_شاعران_ایران
#چیستایثربی
#چیستا_یثربی
#کانال_رسمی_چیستایثربی
@chista_yasrebi
#خانه_شاعران_ایران
#چیستایثربی
#چیستا_یثربی
#کانال_رسمی_چیستایثربی
@chista_yasrebi
خوب گوش کنید
تا هشت سال آینده ؛ همه سوگوار خواهیم بود...
جمله ی معروف #نمایش
#لورکا
#خانه_برناردا_آلبا
یک نمایش بینظیر از سه گانه ی روستایی
#فدریکو_گارسیا_لورکا
تضاد میان سنت و مدرنیسم
انقطاع نسلها
و
عصیان نسل جوان
گاهی فکر میکنم لورکا را فقط برای این نمایش کشتند!
هشت سال گرفتن زندگی جوانان از آنان
در جامعه ای سوگوار و ماتم زده
و
#عصیان
عصیان کوچکترین دختر خانواده
و
#تراژدی
جهانی که تراژدی ندارد ؛ ارزش ندارد.
منتظر تماشای این نمایش در #اینستاگرام من باشید
هر شب یک قسمت
و باز به قول لورکا
دنیای کهنه باید بمیرد
تا جهانی تازه ؛ طلوع کند
اقتباس و کارگردانی
#چیستا_یثربی
#چیستایثریی
https://www.instagram.com/reel/C1sVv81rx31/?igsh=NTM1NmNjNWFlNw==
تا هشت سال آینده ؛ همه سوگوار خواهیم بود...
جمله ی معروف #نمایش
#لورکا
#خانه_برناردا_آلبا
یک نمایش بینظیر از سه گانه ی روستایی
#فدریکو_گارسیا_لورکا
تضاد میان سنت و مدرنیسم
انقطاع نسلها
و
عصیان نسل جوان
گاهی فکر میکنم لورکا را فقط برای این نمایش کشتند!
هشت سال گرفتن زندگی جوانان از آنان
در جامعه ای سوگوار و ماتم زده
و
#عصیان
عصیان کوچکترین دختر خانواده
و
#تراژدی
جهانی که تراژدی ندارد ؛ ارزش ندارد.
منتظر تماشای این نمایش در #اینستاگرام من باشید
هر شب یک قسمت
و باز به قول لورکا
دنیای کهنه باید بمیرد
تا جهانی تازه ؛ طلوع کند
اقتباس و کارگردانی
#چیستا_یثربی
#چیستایثریی
https://www.instagram.com/reel/C1sVv81rx31/?igsh=NTM1NmNjNWFlNw==