چیستایثربی کانال رسمی
6.62K subscribers
6.04K photos
1.27K videos
56 files
2.12K links
این تنها #کانال_رسمی من #چیستایثربی ، نویسنده و کارگردان است. هرکانال دیگری به اسم من؛ جعلیست! مگر اعلام از سمت خودم باشد/افرادی که فقط خواهان
#قصه های منند، کانال چیستا_دو را دنبال کنند.



@chistaa_2
Download Telegram
همراهان پستچی چندیست دوباره به لحظه شماری پاورقی های جدید دکتر چیستا یثربی نشسته اند و اینبار زوایای داستانی تلخ را نظاره گر. عنوان داستان شاید همدلی نویسنده رو با نوجوانی عاشق درگیر محدویت های پیرامونی-از خانواده ای متمول و مخالف تا سرنوشت تلخی که این روایت عشق برای صوفی رقم میزند-نشان میدهد. نوجوانی که برای رسیدن به عشقش-پسر عمویش- از خانواده فرار می کند و درین مسیر شاید آرش را به نوعی ابزار رهائیش قرار می دهد. اینجاست که کلام نویسنده از زبان آرش پرمعناتر جلوه گر می شود که "نسل ما نسلیست که یاد گرفته وقتی می فهمه گولش زدن تلافی کنه". تا پای صوفی به خانه ی پدر بزرگی باز می شود که بهار را قربانی روژان کرده و حالا به نوعی شاید از روژانی که به صورت بهار درآورده و مراقبت می کند هم، نمی تواند دل بکند.. اینکه آن دختری که عشقی نوجوانانه داشته چگونه با پای گذاشتن به آن خانه ی سیاه و تاریک دستخوش چه آسیب های دیگری می شود هنوز آشکار نیست ، شاید اینکه حتا ساکش را رها می کند نشانه ی ترس و تمایلیست که دختر برای فرار از سیاهی آن خانه دارد.. اما شاه بیت داستان تا با اینجا سیلی صوفی بر چهره ی آرش است و اینکه به گمانم این دختر شاید با سیلییی که بر چهره ی آرش میزند همزمان فریادش را بر سر همه محدودیت هایی می زند که از عشقش باز خواست می کنند و همزمان اعتراضی به اینکه توسط آرش پایش به آن خانه ی سیاه باز شده و شاید آسیب های دیگری که متحمل شده..این میان شاید هنوز پرابهام ترین نقطه صحنه ی هول دادن ماشین و فردیست که این کار را کرده.. نمی دانم شاید اینجا پدر آرش است که به باورش برای محافظت از پدر و پسرش این کار را انجام می دهد تا داستان عشق سه نسل شکل بگیرد..داستان عجیبیست.. چه محدودیت هایی برای دوست داشتن همیشه وجود داشته و چه پرتگاههایی در دوست داشتن..این سطور برداشت شخصی نگارنده است از تا به اینجای داستان و پر واضح که ممکن است منطبق بر واقعیت داستان نباشد...
از یادداشتهای
#مخاطبان
#شیداوصوفی
#چیستایثربی
@chista_yasrebi
سلام، ميخواستم يه تجربه شخصي رو با شما درميون بذارم اما يه كم روم نشد كامنتش كنم، نوجوون كه بودم از اين نام و نام خانوادگي شما خيلي ميترسيدم يه جورايي ته دلم حس ميكردم چقدر جدي باشه اين فرد و مغرور! ميگفتم سيگنال غرورش تا اينجا مياد پس منم انقدر مغرورم كه حتي نميخونم نوشته هاشو!! حتي راستش اولين بار كه يكي قسمت اول پستچي رو برام فرستاد چون آخر متن نوشته بود از كيه، گفتم اواااا از اين حسّا هم مينوشته مگه؟نميدونستم [خانم] چيستا يثربي نوشته[انگار ته دلم ميگفتم اگه ميدونستم نميخوندم😅😅]
الان ميبينم كه چقدرررررر اون زمانا قضاوت بيخود كرده بودم اصلا واسه چي اينهمه از اين اسم در ميرفتم؟؟!... الان نظرم اينه اين اسم و آثارش واسه هركسي اندازه نيست، دل ميخواسته و درك، عشق ميخواسته و درد... يه دليلي داشته كه بعضيا مثل خودم انقدر عقب مونديم از قافله و دير آشنا شديم، الان كه دوستش دارم نه فقط به خاطر پستچي ، بلكه به خاطر خود درونش كه پستچي رو نوشت، قضاوت نكردن اولين درسي بود كه از شما گرفتم و قطعا اين درسا همچنان ادامه خواهد داشت...
ممنون از خدايي كه شما رو آفريد و هدايت كرد و ممنون از پدر و مادرتون كه شما رو پروريدن و ممنون از خودتون و عشقتون و سبك زندگيتون. ممنون.

#مخاطبان
#پیام_تلگرامی
@chista_yasrebi
اینو بخاطر پستچی و شیدا صوفی برای شما فرستادم کاری که شما کردین فوق العاده اس به چند دلیل, یکی از دلایلش اینه که خیلی ها رو میشناسم حتی یه متن چند خطی رو تو شبکه های مجازی نمیخوندن اما حالا با علاقه نه تنها داستان رو دنبال میکنن بلکه بهم اطلاع میدن که ویس رو گوش کردی ؟؟ و.... مشتاقانه منتظر هستند.
خیلی وقت با ارزشتون رو گرفتم اما این مزاحمت فقط یک دلیل داشت :دوستتون دارم مهربانو
#مخاطبان

@chista_yasrebi
سلام خانم دکتر چیستای عزیز، میخواستم بخاطر همه کارهای متنوع و عالی کانالها و صفحات دنیای مجازی ازتون تشکر کنم.داستانهای صوتی ،قصه های واقعی، شعرها و آهنگ ها،و عکسها. من معتقدم هیچکس توی زندگی آدم اتفاقی راه پیدا نمیکنه، و حتمأ اهدافی در این مسیر هست. آمدن شما به این دنیای مجازی هم همینطور، من هم سعی میکنم با خواندن و شنیدن هر یک از مطالبتون و دیدن نوع برخورد و عکس العمل ها در برابر این حجم از مخاطبین که هر کدوم یه سازی می زنند، نکات و درسهای آنها را بگیرم. گرچه اینستاگرام ندارم، ولی در هر فرصتی از طریق گوشی اطرافیان سری به این صفحه هم میزنم. یک سری از کتابها و ترجمه ها تون را داشتیم و با کارهاتون تا حدی آشنا بودم، اما شناخت زندگی و شخصیت شما از نزدیک خیلی عالی و جالبه. فقط میخواستم از شما و بودنتون تشکر کنم. وممنونم از خدا که
مرا در این مسیر قرار داد. از خدا میخوام هر چه پیشتر قدم بر می دارید موفق تر از گذشته باشید و شاد و آرام.
#مخاطبان
@chista_yasrebi
@Chista_Yasrebi

خب اینو خوندم.یکی از کادو های تولدمو! نمی دونم کی هدیه داده بود . هر کی بود دستش درد نکنه .
نتیجه اش هم اینکه خانم یثربی دقیقا مثل من در اکثر مواقع وقتی تنها دو انتخاب دارند که یکیش کارشونه ، قطعا کارشون رو انتخاب می کنن . مثل بنده که حتی بین زنده موندن و یا کار کردن ، کارم رو انتخاب کردم و الان زامبی ام ^_^ دیگه ادما که هیچی نیستن .
"خودمو بستم به مسیرم کارم"

#پستچی و
#مخاطبان_محترمش
از پیج عزیزی
#کتابخوان
به نام "مهسا"

تولدت مبارک مهسای عزیز....مرسی از دوستی که کتاب مرا به عنوان کادوی
#تولدت به تو داد و مرسی از پست زیبایی که گذاشتی......هم را نمیشناختیم.حالا آشناییم....
مرسی که
#تگم کردی برای پست دلنشینت....

#چیستایثربی
#نویسنده_رمان_پستچی


@chista_yasrebi
@Chista_Yasrebi

سخنرانی و جشن امضای
#چیستا_یثربی در
#زنجان

#جشن_امضاء کتاب
#چیستا یثربی در
نمایشگاه کتاب
#زنجان

با حضورچیستایثربی، نویسنده و نمایش نامه نویس معاصر
#روزهای 2 و 3 شهریورماه دربخش جنبی نمایشگاه کتاب استان زنجان جشن امضاء کتاب برگزارمی گردد.

به گزارش روابط عمومی موسسه نمایشگاه های فرهنگی ایران، با حضور
#چیستایثربی ؛ دو برنامه جشن امضاء کتاب درروزهای اول و دوم هشتمین نمایشگاه کتاب زنجان با حضورعلاقه مندان برگزار می گردد. این برنامه ها دربخش جنبی نمایشگاه برگزار می شود. برنامه جشن کتاب با هماهنگی #معاونت_امور_فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی
#استان_زنجان و موسسه نمایشگاه های فرهنگی ایران برگزار خواهد شد. دراین مراسم کتاب های
#"پستچی"،
#"به جای کلمات من نشسته ای"، "زنان مهتابی ومرد آفتابی"،
"معلم_پیانو"،
"نگاهت_همیشه_دوشنبه_است"،"
نمایش نامه پریخوانی عشق و سنگ؛ نگاهی به زندگی "حضرت رسول(ص)" و ...
کتب_دیگر_این_نویسنده

امضاء و به #مخاطبان تقدیم می گردد.

هشتمین نمایشگاه کتاب استان زنجان از تاریخ 2 تا 8 شهریورماه درمحل مصلی نمازجمعه این شهر برگزار می شود.


#چیستایثربی
#موسسه_نمایشگاههای_فرهنگی
#ارشاد


#جشن_امضای کتب جدید در زنجان




@Chista_Yasrebi

https://telegram.me/joinchat/BoqMgDvSdBqMEFTqiwAyig
خانم یثربی عزیز ، قسمت ۵ پستچی دو رو خوندم و الان سر کارم ، از بخت بد پسرم مریضه ، یه بغضی تو گلومه برای حال اونروز شما خصوصا وقتی به حال امروز خودم اون عشق عمیق شما رو هم اضافه میکنم ، دیگه برام قابل درک نمیشه بقیش ، یه حال مستاصلی بهم دست میده ، خداروشکر جای شما نیستم چون عشق به فرزند به تنهایی ، بال های آدم رو میبنده و چقدر سخته کنارش یه عشق بزرگ به علی هم باشه ... عجب صبری خانم یثربی دارد ...

#پستچی_دو
#پستچی
#جلد_دوم
#چیستایثربی
#چیستا_یثربی



#نظر_مخاطبان
#مخاطبان

@chista_yasrebi
#کانال_رسمی_چیستایثربی

کانال پستچی دو
تلگرام_واتساپ
ادمین کانال
@ccch999
سلام استاد بزرگوارم ببخشید من فقط خواستم نظرم البته نظر که نه حرف دلم رو در مورد قسمت دوم قصه پستچی را اینجا بگم امیدوارم بتونین بخونین.

من هم حاج علی بودم
انسان پاک و مومن
دنیایی داشتم به وسعت همان چیستای عزیز
منم پستچی نامه هایی بودم که هرگز مخاطبی نداشتن
چیستای منم زیبا بود روشنفکر و باسواد
اما همه آن روزها دقیقا مثل خواندن کتاب پستچی زود تموم شد.
حاج علی ماند و هزار حرف نگفته و آرزو های نرسیده
😭😭😭😭😭😭😭😭

#مخاطبان
#پستچی
جلددوم
#کانال_رسمی_چیستایثربی
@chista_yasrebi