شعری از #ژاک_پره_ور
#فرانسوی
با ترجمه و
#صدا ی
#احمدشاملو
اين #عشق
به اين سختى
به اين تُردى
به اين نازكى
به اين نوميدى،
اين عشق
به زيبايى روز و
به زشتى زمان
وقتى كه زمانه بد است،
اين عشق
اين اندازه حقيقى
اين عشق
به اين زيبايى، به اين خجستهگى ، به اين شادى و
اين اندازه ريشخندآميز ،
لرزان از وحشت چون كودكى در ظلمات
و اين اندازه متكى به خود
آرام، مثل مردى در دل شب،
اين عشقى كه وحشت به جان ديگران مىاندازد
به حرفشان مىآورد
و رنگ از رخسارشان مىپراند،
اين عشق ِ بُزخو شده – چرا كه ما خود در كمينشيم –
اين عشق ِ جرگه شده زخم خورده پامال شده پايان يافته انكار شده از ياد رفته
– چرا كه ما خود جرگهاش كردهايم زخمش زدهايم پامالش كردهايم تمامش كردهايم منكرش شدهايم از يادش بردهايم،
اين عشق ِ دستنخوردهى هنوز اين اندازه زنده و سراپا آفتابى
از آن ِ تو است از آن ِ من است
اين چيز ِ هميشه تازه كه تغييرى نكرده است،
واقعى است مثل گياهى
لرزان است مثل پرندهيى
به گرمى و جانبخشى ِ تابستان.
ما دو مىتوانيم برويم و برگرديم
مىتوانيم از ياد ببريم و بخوابيم
بيدار شويم و رنج بكشيم و پير بشويم
دوباره بخوابيم و خواب ِ مرگ ببينيم
بيدار شويم و بخوابيم و بخنديم و جوانى از سر بگيريم،
اما عشقمان به جا مىماند
لجوج مثل موجود بىادراكى
زنده مثل هوس
ستمگر مثل خاطره
ابله مثل حسرت
مهربان مثل يادبود
به سردى ِ مرمر
به زيبايى ِ روز
به تُردى ِ كودك
لبخندزنان نگاهمان مىكند و
خاموش باما حرف مىزند
ما لرزان به او گوش مىدهيم
و به فرياد درمىآييم
براى تو و
براى خودمان،
به خاطر تو، به خاطر من
و به خاطر همه ديگران كه نمىشناسيمشان
دست به دامنش مىشويم استغاثهكنان
كه بمان
همان جا كه هستى
همان جا كه پيش از اين بودى.
حركت مكن
مرو
بمان
ما كه عشق آشناييم از يادت نبردهايم
تو هم از يادمان نبر
جر تو در عرصهى خاك كسى نداريم
نگذار سرد شويم
هر روز و از هر كجا كه شد
از حيات نشانهيى به ما برسان
دير ترك، از كنج ِ بيشهيى در جنگل ِ خاطرهها
ناگهان پيدا شو
دست به سوى ما دراز كن و
نجاتمان بده!
#ترجمه و #دکلمه
#احمد_شاملو .
#ژاک_پره_ور
#شاعر_فرانسوی
و #فیلمنامه_نویس
#شعر_عاشقانه
#نجات
.
.
#چیستایثربی
#چیستا_یثربی
#چیستا
#ادبیات_جهان
#شعر_جهان
این عشق
به زشتی زمان
وقتی که زمانه ، #بد است!👏👏👏👏👏 .
.
#chista_yasrebi
#chistayasrebi
#chista
#Jacques_Prévert
#frenchpoetry
#frenchpoets
1900_1977
#ahamad_shamloo
#ahmadshamloo
#poetry .
https://www.instagram.com/p/BwzKd3ig8dK/?utm_source=ig_share_sheet&igshid=7ml2bh5wo09d
#فرانسوی
با ترجمه و
#صدا ی
#احمدشاملو
اين #عشق
به اين سختى
به اين تُردى
به اين نازكى
به اين نوميدى،
اين عشق
به زيبايى روز و
به زشتى زمان
وقتى كه زمانه بد است،
اين عشق
اين اندازه حقيقى
اين عشق
به اين زيبايى، به اين خجستهگى ، به اين شادى و
اين اندازه ريشخندآميز ،
لرزان از وحشت چون كودكى در ظلمات
و اين اندازه متكى به خود
آرام، مثل مردى در دل شب،
اين عشقى كه وحشت به جان ديگران مىاندازد
به حرفشان مىآورد
و رنگ از رخسارشان مىپراند،
اين عشق ِ بُزخو شده – چرا كه ما خود در كمينشيم –
اين عشق ِ جرگه شده زخم خورده پامال شده پايان يافته انكار شده از ياد رفته
– چرا كه ما خود جرگهاش كردهايم زخمش زدهايم پامالش كردهايم تمامش كردهايم منكرش شدهايم از يادش بردهايم،
اين عشق ِ دستنخوردهى هنوز اين اندازه زنده و سراپا آفتابى
از آن ِ تو است از آن ِ من است
اين چيز ِ هميشه تازه كه تغييرى نكرده است،
واقعى است مثل گياهى
لرزان است مثل پرندهيى
به گرمى و جانبخشى ِ تابستان.
ما دو مىتوانيم برويم و برگرديم
مىتوانيم از ياد ببريم و بخوابيم
بيدار شويم و رنج بكشيم و پير بشويم
دوباره بخوابيم و خواب ِ مرگ ببينيم
بيدار شويم و بخوابيم و بخنديم و جوانى از سر بگيريم،
اما عشقمان به جا مىماند
لجوج مثل موجود بىادراكى
زنده مثل هوس
ستمگر مثل خاطره
ابله مثل حسرت
مهربان مثل يادبود
به سردى ِ مرمر
به زيبايى ِ روز
به تُردى ِ كودك
لبخندزنان نگاهمان مىكند و
خاموش باما حرف مىزند
ما لرزان به او گوش مىدهيم
و به فرياد درمىآييم
براى تو و
براى خودمان،
به خاطر تو، به خاطر من
و به خاطر همه ديگران كه نمىشناسيمشان
دست به دامنش مىشويم استغاثهكنان
كه بمان
همان جا كه هستى
همان جا كه پيش از اين بودى.
حركت مكن
مرو
بمان
ما كه عشق آشناييم از يادت نبردهايم
تو هم از يادمان نبر
جر تو در عرصهى خاك كسى نداريم
نگذار سرد شويم
هر روز و از هر كجا كه شد
از حيات نشانهيى به ما برسان
دير ترك، از كنج ِ بيشهيى در جنگل ِ خاطرهها
ناگهان پيدا شو
دست به سوى ما دراز كن و
نجاتمان بده!
#ترجمه و #دکلمه
#احمد_شاملو .
#ژاک_پره_ور
#شاعر_فرانسوی
و #فیلمنامه_نویس
#شعر_عاشقانه
#نجات
.
.
#چیستایثربی
#چیستا_یثربی
#چیستا
#ادبیات_جهان
#شعر_جهان
این عشق
به زشتی زمان
وقتی که زمانه ، #بد است!👏👏👏👏👏 .
.
#chista_yasrebi
#chistayasrebi
#chista
#Jacques_Prévert
#frenchpoetry
#frenchpoets
1900_1977
#ahamad_shamloo
#ahmadshamloo
#poetry .
https://www.instagram.com/p/BwzKd3ig8dK/?utm_source=ig_share_sheet&igshid=7ml2bh5wo09d
nefrin/artosh
mybestsong.blogfa.com
آرتوش
درد و نفرین بر سفر
#پستچی دو
#پستچی_دو
#جلد_دوم پستچی
قسمت پانزدهم
اکنون
ادمین کانال خصوصی پستچی دو
@ccch999
لطفا این قسمت را کودکان نخوانند.
#درد_و_نفرین_بر_سفر
#خواننده : #آرتوش
#شاعر : #پرویز_وکیلی
#موسیقی : #پرویز_مقصدی
#چیستایثربی
@chista_yasrebi
درد و نفرین بر سفر
#پستچی دو
#پستچی_دو
#جلد_دوم پستچی
قسمت پانزدهم
اکنون
ادمین کانال خصوصی پستچی دو
@ccch999
لطفا این قسمت را کودکان نخوانند.
#درد_و_نفرین_بر_سفر
#خواننده : #آرتوش
#شاعر : #پرویز_وکیلی
#موسیقی : #پرویز_مقصدی
#چیستایثربی
@chista_yasrebi
تو زنی ، دشواری
زنی نانوشتنی
.
واژه های من بر فراز بلندیهای تو
چون اسب له له می زنند
.
.
با تو مشکلی نیست
مشکل من با الفباست
.
.
.
با حروف اندکی
که توان نمایش گامی
از آن همه مسافت زنانگی تو را ندارند. .
.
#نزارقبانی
#شاعر_سوری
زندگی : لندن
.
.
ترجمه آزاد از
انگلیسی
#مترجم :
#چیستایثربی .
#چیستا_یثربی
#چیستا
معروف به پدر #عاشقانه های عرب
#عشق
#زنانگی
#تو_زنی ، دشواری، نانوشتنی
#عاشق این سه
وصفم.....
بهتر از این هم ، مگر میشود گفت :
تو زنی،
دشواری،
نانوشتنی
.
#عکس
#نیایش_میمندی
. .
.
.
#مینیمال
#شعر_جهان
#شعر_عاشقانه
#عاشقی
#زن
زن_بودن
#مدل عکس :
دلبرک بانوی خودم
#مادر_دختری
#مادرانه
#دخترانه
#chista_yasrebi
#chistayasrebi
#chista
#poetry#poet
#iranian_women .
زنی نانوشتنی
.
واژه های من بر فراز بلندیهای تو
چون اسب له له می زنند
.
.
با تو مشکلی نیست
مشکل من با الفباست
.
.
.
با حروف اندکی
که توان نمایش گامی
از آن همه مسافت زنانگی تو را ندارند. .
.
#نزارقبانی
#شاعر_سوری
زندگی : لندن
.
.
ترجمه آزاد از
انگلیسی
#مترجم :
#چیستایثربی .
#چیستا_یثربی
#چیستا
معروف به پدر #عاشقانه های عرب
#عشق
#زنانگی
#تو_زنی ، دشواری، نانوشتنی
#عاشق این سه
وصفم.....
بهتر از این هم ، مگر میشود گفت :
تو زنی،
دشواری،
نانوشتنی
.
#عکس
#نیایش_میمندی
. .
.
.
#مینیمال
#شعر_جهان
#شعر_عاشقانه
#عاشقی
#زن
زن_بودن
#مدل عکس :
دلبرک بانوی خودم
#مادر_دختری
#مادرانه
#دخترانه
#chista_yasrebi
#chistayasrebi
#chista
#poetry#poet
#iranian_women .
خوانش شعری از #چیستایثربی
#تعهد و #شعر
#شاعر_معاصر و #منتقد_ادبی
#حمیدرضا_شکارسری
چاپ شده در #روزنامه_همدلی
به تاریخ #شنبه_بیست_و_سه_فروردین_نودونه
#نقد_شعر : "جیرجیر ســاعتهای هفت صبح، درست وقتی میخواهم
عاشقت باشم، یک نفر را برای اعدام میبرند ...
.
تعهد،در وجود هر انسانی،اجتناب ناپذیر است.تعهد به اصول
اجتماعی و سیاســی، تعهد به دین و مذهب، تعهد به آدمهای
دور و نزدیــک، تعهد به هیچ! که خود تعهد،به گریز از تعهدات
گفته شــده است!و ...
.
. اما یک هنرمند و شاعر عالوه بر تعهدات عمومی، تعهد به اصول هنری را هم در خود احساس میکند.
سنگینی کفه هر کدام از این تعهدات در متن، اثر را به سمت
ژانر یا گونهای خاص از هنر ســوق میدهد.
.
در دو ســوی این طیف، شــعار محض و فرم محض قرار گرفتهاند.
هنرمندترین انسان،اوست که بتواند تعادلی بین تعهدات عمومی خود از یک
طــرف و تعهدات هنری خود از طرف دیگر ایجاد کند تا اثر در
گرانیگاه فرم و محتوا قرار گیرد.
#چیســتا_یثربی ، در شــعر خود از یک ســو به تبلور حس
نوعدوســتی خود اندیشیده اســت و از سوی دیگر به فرم و
بیان هنری متن هم بی اعتنا نمانده اســت.
.
.#روایت #شــاعرانه او برای این کار، همزمانی #مراســم_اعدام یک انسان با حس و حال #عاشقی راوی شعر اســت که گویای تباین و تضادی
آشکار است.
.
این همزمانی، موقعیتی #پارادوکسیکال را فراهم میآورد تا خواننده به اندیشه فرو رود
و با پایان شعر در این
موقعیت باقی بماند.
.
ریزه کاریهــای یثربی در این شــعر به اجــرای هرچه بهتر
مضمون شــاعرانهاش کمک کرده اســت. او از آوای جیرجیر
ســاعت به جای دنگ دنگ ، یــا زینگ زینگ
یا حتی تیک تاک ســاعت ، اســتفاده میکند ، تــا صدای جیرجیر طنــاب #اعدام را تداعی کنــد.
گویا صدای "بیدارباش ســاعت" مانند طنــاب دار ،او را عذاب میدهد و مانع عاشــقی او میشــود. .
او همچنین به جای جیرجیر ســاعت از
جیرجیر " ســاعتها"ذکر میکند تا تداوم عشــق و اعدامها و
ادامه ناگزیر همزمانی آنها را یادآوری کند.
چیســتا یثربی، اجرایی عینیگرا، جزءنگر و مدرن از عبارت
معروف :
"بنی آدم اعضای یک پیکرند" ...
ســروده سعدی ارائه
کرده است.
انگار او میخواهد به ما بگوید که ماهیت تعهدات و
احساسات انسانی در طول تاریخ عوض نمیشود،
اما شکل بروز
و ظهور آنها مدام تغییــر میکند و به همین دلیل هنرمند و شاعر نیز باید با بیانی تازه به طرح آنها بپردازد.
.
#حمید_رضا_شکارسری
#روزنامه
#همدلی
از #کتاب " نگاهت همیشه دوشنبه است"
چیستایثربی
کوله پشتی، 1395؛صفحه 22
#نقد_ادبیات_ایران
#نشر
#تعهد و #شعر
#شاعر_معاصر و #منتقد_ادبی
#حمیدرضا_شکارسری
چاپ شده در #روزنامه_همدلی
به تاریخ #شنبه_بیست_و_سه_فروردین_نودونه
#نقد_شعر : "جیرجیر ســاعتهای هفت صبح، درست وقتی میخواهم
عاشقت باشم، یک نفر را برای اعدام میبرند ...
.
تعهد،در وجود هر انسانی،اجتناب ناپذیر است.تعهد به اصول
اجتماعی و سیاســی، تعهد به دین و مذهب، تعهد به آدمهای
دور و نزدیــک، تعهد به هیچ! که خود تعهد،به گریز از تعهدات
گفته شــده است!و ...
.
. اما یک هنرمند و شاعر عالوه بر تعهدات عمومی، تعهد به اصول هنری را هم در خود احساس میکند.
سنگینی کفه هر کدام از این تعهدات در متن، اثر را به سمت
ژانر یا گونهای خاص از هنر ســوق میدهد.
.
در دو ســوی این طیف، شــعار محض و فرم محض قرار گرفتهاند.
هنرمندترین انسان،اوست که بتواند تعادلی بین تعهدات عمومی خود از یک
طــرف و تعهدات هنری خود از طرف دیگر ایجاد کند تا اثر در
گرانیگاه فرم و محتوا قرار گیرد.
#چیســتا_یثربی ، در شــعر خود از یک ســو به تبلور حس
نوعدوســتی خود اندیشیده اســت و از سوی دیگر به فرم و
بیان هنری متن هم بی اعتنا نمانده اســت.
.
.#روایت #شــاعرانه او برای این کار، همزمانی #مراســم_اعدام یک انسان با حس و حال #عاشقی راوی شعر اســت که گویای تباین و تضادی
آشکار است.
.
این همزمانی، موقعیتی #پارادوکسیکال را فراهم میآورد تا خواننده به اندیشه فرو رود
و با پایان شعر در این
موقعیت باقی بماند.
.
ریزه کاریهــای یثربی در این شــعر به اجــرای هرچه بهتر
مضمون شــاعرانهاش کمک کرده اســت. او از آوای جیرجیر
ســاعت به جای دنگ دنگ ، یــا زینگ زینگ
یا حتی تیک تاک ســاعت ، اســتفاده میکند ، تــا صدای جیرجیر طنــاب #اعدام را تداعی کنــد.
گویا صدای "بیدارباش ســاعت" مانند طنــاب دار ،او را عذاب میدهد و مانع عاشــقی او میشــود. .
او همچنین به جای جیرجیر ســاعت از
جیرجیر " ســاعتها"ذکر میکند تا تداوم عشــق و اعدامها و
ادامه ناگزیر همزمانی آنها را یادآوری کند.
چیســتا یثربی، اجرایی عینیگرا، جزءنگر و مدرن از عبارت
معروف :
"بنی آدم اعضای یک پیکرند" ...
ســروده سعدی ارائه
کرده است.
انگار او میخواهد به ما بگوید که ماهیت تعهدات و
احساسات انسانی در طول تاریخ عوض نمیشود،
اما شکل بروز
و ظهور آنها مدام تغییــر میکند و به همین دلیل هنرمند و شاعر نیز باید با بیانی تازه به طرح آنها بپردازد.
.
#حمید_رضا_شکارسری
#روزنامه
#همدلی
از #کتاب " نگاهت همیشه دوشنبه است"
چیستایثربی
کوله پشتی، 1395؛صفحه 22
#نقد_ادبیات_ایران
#نشر
#شب_بخیر_کوچولو
#شاعر_ترانه_تیتراژ : #مصطفی_رحماندوست
#سردبیر_برنامه :/ پنج سال
#چیستایثربی
خیلی جوان بودم که نوشتن برای کودکان را شروع کردم. خودم ؛ هنوز کودک بودم..اما یکی از خاطرات خوب زندگی ام ؛
#جوانترین_سردبیر_رادیو
آن هم
#یک_دختر_خانم
بود....
#چیستایثربی
به عنوان
#اولین_سردبیر
#شب_بخیر_کوچولو
به پیشنهاد
#شاعر_خوب و رییس گروه کودک رادیو در آن دوران ؛ آقای
#ساعد_باقری
به دلیل شعرها و دکلمه هایم ؛
چند بار برای شعر خوانی به رادیو دعوت شدم و همان ایام ؛ به پیشنهاد جناب ساعد باقری ؛ در اوج ناباوری به یک دختر هجده ساله؛
#سردبیری
#شب_بخیر_کوچولو
پیشنهاد شد!
تیمم را تشکیل دادم و شروع به کار کردم.آن تیم ؛ امروز ؛ هر کدام وزنه ای در ادبیات کشور شده اند....یکروز با اجازه ی خودشان؛ چند تایشان را نام میبرم....
آن موقع؛ همه ؛ هم سن بودیم....
خوشحالم که
#اولین_بانوی_سردبیر
#شب_بخیر_کوچولو بودم
#خوشحالم برای بچه ها؛
#قصه مینوشتم و کار میکردم و اکنون هم گروه قصه خوانی برای کودکان#کار و #خیابان دارم....
و خوشحالم که اولین همکاری من با
#صداوسیما با
#شب_بخیر_کوچولو
بود.....
همراه صدای آسمانی
#مریم_نشیبا ی عزیز
#بدعتی که در قصه گویی متفاوت ؛ قبل از خواب ؛ برای بچه ها ؛ گذاشتیم ؛
#اولین_قصه_های_متفاوت_کودکان
بعد از
#انقلاب
و آن همه خاطرات خوب از تیمم ؛ در
#شب_بخیر_کوچولو
و
افتخار میکنم , سالها بعد که برای دخترم ؛ قصه میگفتم ؛ او
#شب_بخیر_کوچولو ؛ گوش نمیداد ؛
#مرا_گوش_میداد.....
#اولین_دوشیزه_سردبیر_رادیو
#شب_بخیر_کوچولو
#چیستایثربی
یادی کنیم...
@chista_yasrebi
#چیستایثربی
@chista_yasrebi
#شاعر_ترانه_تیتراژ : #مصطفی_رحماندوست
#سردبیر_برنامه :/ پنج سال
#چیستایثربی
خیلی جوان بودم که نوشتن برای کودکان را شروع کردم. خودم ؛ هنوز کودک بودم..اما یکی از خاطرات خوب زندگی ام ؛
#جوانترین_سردبیر_رادیو
آن هم
#یک_دختر_خانم
بود....
#چیستایثربی
به عنوان
#اولین_سردبیر
#شب_بخیر_کوچولو
به پیشنهاد
#شاعر_خوب و رییس گروه کودک رادیو در آن دوران ؛ آقای
#ساعد_باقری
به دلیل شعرها و دکلمه هایم ؛
چند بار برای شعر خوانی به رادیو دعوت شدم و همان ایام ؛ به پیشنهاد جناب ساعد باقری ؛ در اوج ناباوری به یک دختر هجده ساله؛
#سردبیری
#شب_بخیر_کوچولو
پیشنهاد شد!
تیمم را تشکیل دادم و شروع به کار کردم.آن تیم ؛ امروز ؛ هر کدام وزنه ای در ادبیات کشور شده اند....یکروز با اجازه ی خودشان؛ چند تایشان را نام میبرم....
آن موقع؛ همه ؛ هم سن بودیم....
خوشحالم که
#اولین_بانوی_سردبیر
#شب_بخیر_کوچولو بودم
#خوشحالم برای بچه ها؛
#قصه مینوشتم و کار میکردم و اکنون هم گروه قصه خوانی برای کودکان#کار و #خیابان دارم....
و خوشحالم که اولین همکاری من با
#صداوسیما با
#شب_بخیر_کوچولو
بود.....
همراه صدای آسمانی
#مریم_نشیبا ی عزیز
#بدعتی که در قصه گویی متفاوت ؛ قبل از خواب ؛ برای بچه ها ؛ گذاشتیم ؛
#اولین_قصه_های_متفاوت_کودکان
بعد از
#انقلاب
و آن همه خاطرات خوب از تیمم ؛ در
#شب_بخیر_کوچولو
و
افتخار میکنم , سالها بعد که برای دخترم ؛ قصه میگفتم ؛ او
#شب_بخیر_کوچولو ؛ گوش نمیداد ؛
#مرا_گوش_میداد.....
#اولین_دوشیزه_سردبیر_رادیو
#شب_بخیر_کوچولو
#چیستایثربی
یادی کنیم...
@chista_yasrebi
#چیستایثربی
@chista_yasrebi
#عشق(اونی_که_سه_حرفه_اسمش)
#عارف
#شاعر: #منصور_تهرانی
#آهنگساز:
#سیاوش_قمیشی
#تنظیم:
#اندرانیک
@chista_yasrebi
#عارف
#شاعر: #منصور_تهرانی
#آهنگساز:
#سیاوش_قمیشی
#تنظیم:
#اندرانیک
@chista_yasrebi
💙💙💙
عقربه های ساعتم تا صبح
چون دو مار گرسنه
میخزند
میجوند
میخورند ،
هر صبحدم…
بخشی از من نیست!
لبخند میزنم
من مال خدا هستم
از خدا نمیتوانند دزدی کنند،
از جایی
دوباره پیدا میشوم یکروز ...
شعری از
#چیستا_یثربی
The hands on my watch
Like two ravenous serpents
Crawl
Chew
Devour
Till morning
Every dawn…
Is not part of me!
I smile
I belong to God
No one can rob him
I reappear again one day
From somewhere ...
#poet
#Chista_Yasrebi
#chistayasrebi
ترجمه به انگلیسی
#لعیا_متین_پارسا
Translator:Laiya Matin Parsa
#شاعر_ایرانی
#چیستا_یثربی
#چیستایثربی
ترجمه شعر به #زبان_فرانسه
Jusqu'au matin
Les aiguilles de ma montre
Comme deux serpents affamés
On rampe
On mâche
On avale
Chaque matin
Un petit de mon être est perdu
Je souris
Je suis venue de la part de mon Seigneur
On ne peut lui voler rien
Un jour
D'un côté
Je me suis révélée
.
#chista_yasrebi
#chistayasrebi
.
ترجمه به #فرانسه
#مهسا_آقاجری
#mahsa_aghajari
ترجمه شعر به #زبان_روسی
.
До утро
Стрелки моих часов
Как две голодные змеи
Они ползают
Они жуют
Они глотают
Каждое утро
Немного из моего душа не существует
Я улыбаюсь
Я пришел от моего Господа
Некто не может украсть нечего у него
Один день
С одной стороны
Я раскрылась
.
#chistayasrebi
.
ترجمه به #روسی
#مهسا_آقاجری
Translator:
#mahsa_aghajari
#ترانه#موزیک#موسیقی
#موزیک
#رستاک_حلاج
#نام_ترانه
#رقص
https://www.instagram.com/p/CXtcWmZjCjh/?utm_medium=share_sheet
عقربه های ساعتم تا صبح
چون دو مار گرسنه
میخزند
میجوند
میخورند ،
هر صبحدم…
بخشی از من نیست!
لبخند میزنم
من مال خدا هستم
از خدا نمیتوانند دزدی کنند،
از جایی
دوباره پیدا میشوم یکروز ...
شعری از
#چیستا_یثربی
The hands on my watch
Like two ravenous serpents
Crawl
Chew
Devour
Till morning
Every dawn…
Is not part of me!
I smile
I belong to God
No one can rob him
I reappear again one day
From somewhere ...
#poet
#Chista_Yasrebi
#chistayasrebi
ترجمه به انگلیسی
#لعیا_متین_پارسا
Translator:Laiya Matin Parsa
#شاعر_ایرانی
#چیستا_یثربی
#چیستایثربی
ترجمه شعر به #زبان_فرانسه
Jusqu'au matin
Les aiguilles de ma montre
Comme deux serpents affamés
On rampe
On mâche
On avale
Chaque matin
Un petit de mon être est perdu
Je souris
Je suis venue de la part de mon Seigneur
On ne peut lui voler rien
Un jour
D'un côté
Je me suis révélée
.
#chista_yasrebi
#chistayasrebi
.
ترجمه به #فرانسه
#مهسا_آقاجری
#mahsa_aghajari
ترجمه شعر به #زبان_روسی
.
До утро
Стрелки моих часов
Как две голодные змеи
Они ползают
Они жуют
Они глотают
Каждое утро
Немного из моего душа не существует
Я улыбаюсь
Я пришел от моего Господа
Некто не может украсть нечего у него
Один день
С одной стороны
Я раскрылась
.
#chistayasrebi
.
ترجمه به #روسی
#مهسا_آقاجری
Translator:
#mahsa_aghajari
#ترانه#موزیک#موسیقی
#موزیک
#رستاک_حلاج
#نام_ترانه
#رقص
https://www.instagram.com/p/CXtcWmZjCjh/?utm_medium=share_sheet
رمان
من سه هفته زنش بودم
که در بهمن هزار و چهارصد شروع شد
راوی تمام ماجراست
این اتقاق نباید برای فررددیگری رخ دهد
شان اینستاگرام
شان توهین و هتک خرمت است
تهدید و پوزخند و لودگی
پشت اکانت فیک
شان ادبیات ؛ شان میراث داران عطار و مولاناست
کسی که رمانت را میخواند
ممکن است نقدت کند
ولی با کلمات رکیک؛ حرف نمیزند
تهمت نمیزند
فحش نمیدهد
شان ادبیات؛ شانِ من نویسنده است
#رمان_نویس
#نمایشنامه_نویس
#فیلمنامه_نویس
#شاعر
و دکتر #روانشناس
من بهمن ۱۴۰۰
انتشار #رمان را در #تلگرام و #واتساپ شروع کردم
عمدا وقفه ای ایجاد شد
و حال رمان
همان اصل ماجرا را بیان خواهد کرد.
بااسامی مستعار؛
کسی امکان شکایت ندارد
مایک گروهیم
و شما مخاطبانم؛ اصل ماجرا را خواهید فهمید.
شان من
شان یکنویسنده کهنه کار است
من با اینستاگرام بدنیا نیامدم...
و علاقه ای هم به آن نداشتم.
دخترم این اکانت را برایم ساخت.
من حتی فیس بوک نداشتم
از #مجاز ؛ دور بودم
قبلش سی تاتر روی صحنه برده بودم
و حدود هفتاد و خرده ای کتاب داشتم
و تدریس میکردم و هنوز درس میدهم و می آموزم....
حالا به جایگاه واقعی خود باز میگردم
اگر خواستید بخوانید....
مثل پائولو کوییلو؛ ساراماگو ؛ عباس معروفی ؛ مندنی پور ، منیرو و .....
رمان قابل دسترسی در واتساپ و تلگرام من است.
انها هم رمانهایشان و حتی تک قصه هایشان را در سایتهایشان؛ میفروشند.
ادمین تلگرام
@ccch999
ادمین واتساپ
09122026792
هر گونه بی احترامی به ادمینها
در جا #بلاک
بالاخره باید سخن گفتن راآموخت
#چیستا_یثربی
#چیستایثربی
#نویسنده
#روانشناس
https://www.instagram.com/p/CcSIDnyMPIT/?igshid=MDJmNzVkMjY=
من سه هفته زنش بودم
که در بهمن هزار و چهارصد شروع شد
راوی تمام ماجراست
این اتقاق نباید برای فررددیگری رخ دهد
شان اینستاگرام
شان توهین و هتک خرمت است
تهدید و پوزخند و لودگی
پشت اکانت فیک
شان ادبیات ؛ شان میراث داران عطار و مولاناست
کسی که رمانت را میخواند
ممکن است نقدت کند
ولی با کلمات رکیک؛ حرف نمیزند
تهمت نمیزند
فحش نمیدهد
شان ادبیات؛ شانِ من نویسنده است
#رمان_نویس
#نمایشنامه_نویس
#فیلمنامه_نویس
#شاعر
و دکتر #روانشناس
من بهمن ۱۴۰۰
انتشار #رمان را در #تلگرام و #واتساپ شروع کردم
عمدا وقفه ای ایجاد شد
و حال رمان
همان اصل ماجرا را بیان خواهد کرد.
بااسامی مستعار؛
کسی امکان شکایت ندارد
مایک گروهیم
و شما مخاطبانم؛ اصل ماجرا را خواهید فهمید.
شان من
شان یکنویسنده کهنه کار است
من با اینستاگرام بدنیا نیامدم...
و علاقه ای هم به آن نداشتم.
دخترم این اکانت را برایم ساخت.
من حتی فیس بوک نداشتم
از #مجاز ؛ دور بودم
قبلش سی تاتر روی صحنه برده بودم
و حدود هفتاد و خرده ای کتاب داشتم
و تدریس میکردم و هنوز درس میدهم و می آموزم....
حالا به جایگاه واقعی خود باز میگردم
اگر خواستید بخوانید....
مثل پائولو کوییلو؛ ساراماگو ؛ عباس معروفی ؛ مندنی پور ، منیرو و .....
رمان قابل دسترسی در واتساپ و تلگرام من است.
انها هم رمانهایشان و حتی تک قصه هایشان را در سایتهایشان؛ میفروشند.
ادمین تلگرام
@ccch999
ادمین واتساپ
09122026792
هر گونه بی احترامی به ادمینها
در جا #بلاک
بالاخره باید سخن گفتن راآموخت
#چیستا_یثربی
#چیستایثربی
#نویسنده
#روانشناس
https://www.instagram.com/p/CcSIDnyMPIT/?igshid=MDJmNzVkMjY=