Chista Yasrebi:
گذشته های دور :
یک عکس #تاریخی نوزده سالگی.. جشنواره ی فیلم کودک و نوجوان
#اصفهان
یکی از پلهای معروف که یادم نیست کدام یک.... من به عنوان خبرنگار و مترجم همزمان جشنواره ی فیلم ؛ در #نوزده_سالگی
دقیقا سن فعلی دخترم ؛
از راست به چپ : من در کنار همکاران و دوستان بزرگوار :
#افشین_علاء_شاعر
#حسن_احمدی_نویسنده
#فریدون_عموزاده_خلیلی_نویسنده ؛ از سردبیران سابق سروش نوجوان و
مدیر فعلی
#چلچراغ
حس میکنم
#شیطنت از چشمانم میبارید ؛ یادم است دیر وقت شب بود.همه خیلی خسته بودند؛ من کلی مصاحبه ی انگلیسی همزمان انجام داده بودم ؛ و کلی نقد برای بولتن جشنواره ؛ نوشته بودم.اما باز انرژی داشتم و دلم نمیخواست به هتل برگردم !.... اما دخترم ؛ معمول مکانهای ارزشمند تاریخی مثل موزه ؛ یا هتل را ترجیح میدهد؛ من
#شاغل بودم و به دلیل اینکه آن زمان در سن من ؛ کمتر دختری نقد سینما مینوشت و انگلیسی صحبت میکرد ؛
#بنیاد_فارابی ؛ حواسش به من بود ؛
احترام داشتم !
یاد نوزده سالگی بخیر!... چه عینک بزرگی!...مد بود؟ یا من ضد مد عمل میکردم ؟ پدرم میگفت : عمدی این را میزنی....نقابت شده !
این عکس کیفیتش خوب نیست.اولا شب بود.دوما از روی نسخه ی نگاتیو ؛ با گوشی ؛ عکس انداخته ام....
#چیستا_یثربی
#جوانی
#نقد_سینما
#مترجم_همزمان
#جشنواره_فیلم_کودک_و_نوجوان_اصفهان
#چیستایثربی
@Chista_Yasrebi
https://telegram.me/joinchat/BoqMgDvSdBpRODaZIHG-jQ
گذشته های دور :
یک عکس #تاریخی نوزده سالگی.. جشنواره ی فیلم کودک و نوجوان
#اصفهان
یکی از پلهای معروف که یادم نیست کدام یک.... من به عنوان خبرنگار و مترجم همزمان جشنواره ی فیلم ؛ در #نوزده_سالگی
دقیقا سن فعلی دخترم ؛
از راست به چپ : من در کنار همکاران و دوستان بزرگوار :
#افشین_علاء_شاعر
#حسن_احمدی_نویسنده
#فریدون_عموزاده_خلیلی_نویسنده ؛ از سردبیران سابق سروش نوجوان و
مدیر فعلی
#چلچراغ
حس میکنم
#شیطنت از چشمانم میبارید ؛ یادم است دیر وقت شب بود.همه خیلی خسته بودند؛ من کلی مصاحبه ی انگلیسی همزمان انجام داده بودم ؛ و کلی نقد برای بولتن جشنواره ؛ نوشته بودم.اما باز انرژی داشتم و دلم نمیخواست به هتل برگردم !.... اما دخترم ؛ معمول مکانهای ارزشمند تاریخی مثل موزه ؛ یا هتل را ترجیح میدهد؛ من
#شاغل بودم و به دلیل اینکه آن زمان در سن من ؛ کمتر دختری نقد سینما مینوشت و انگلیسی صحبت میکرد ؛
#بنیاد_فارابی ؛ حواسش به من بود ؛
احترام داشتم !
یاد نوزده سالگی بخیر!... چه عینک بزرگی!...مد بود؟ یا من ضد مد عمل میکردم ؟ پدرم میگفت : عمدی این را میزنی....نقابت شده !
این عکس کیفیتش خوب نیست.اولا شب بود.دوما از روی نسخه ی نگاتیو ؛ با گوشی ؛ عکس انداخته ام....
#چیستا_یثربی
#جوانی
#نقد_سینما
#مترجم_همزمان
#جشنواره_فیلم_کودک_و_نوجوان_اصفهان
#چیستایثربی
@Chista_Yasrebi
https://telegram.me/joinchat/BoqMgDvSdBpRODaZIHG-jQ